حجاب ، حیا ، زن ، جامعه ، فرهنگ ، حیا ، عفاف

نحوه برخورد با زنان بدون پوشش مناسب

سلام

متاسفانه شاهد ان هستیم در برخی نقاط برخی شهرها بعضی از زنان ، بدون روسری در خیابان تردد میکنند
وظیفه ما در قبال این زنان چیست؟
اگر با انها در نهایت برخورد فیزیکی صورت گیرد قانون از چه کسی حمایت خواهد کرد

ریشه یابی مشکل بی حجابی و چگونگی اصلاح آن

سلام و عرض ادب خدمت اسک دینی های عزیز

موضوع بدحجابی و بی حیایی در سطح جامعه مشکلی است که نمی شود به آسانی از کنار آن گذشت. در این مورد دو نگاه وجود دارد که گر چه شاید در مواردی کارساز باشند ، اما هرگز نمی توانند باعث حل مشکل بشوند. اول اینکه بی حجابی را صرفاً به پست بودن افراد نسبت بدهیم و ریشه یابی را فاکتور بگیریم. دوم اینکه چشم ها را ببندیم و هی به خود تلقین کنیم که همه چیز خوب است!

در این تاپیک به کمک کارشناس محترم و کاربران ، انشاالله سعی خواهیم کرد ابتدا دلایل بدحجابی را بررسی کنیم ، سپس به راهکارهایی عملی و کاربردی بپردازیم
ابتدا من نظرم را عرض میکنم تا انشاالله کارشناس محترم گفته های بده را اصلاح بفرمایند و نظر خود را نیز بگویند تا همگی استفاده کنیم


فقط در ابتدا عرض کنم که در این تاپیک بی حجابی را در کنار سایر مسائل مربوط به آن در نظر می گیریم
یعنی روابط دختر و پسر ، افراد دارای همسر ، ازدواج های سفید و..... همهء اینها را زیر مجموعه ای از بی حجابی در نظر خواهیم گرفت

الف) علل بی حجابی
آنقدر عامل برای این موضوع متصور است که خود چندین تاپیک مجزا می طلبد. اما بطور خلاصه و تیتر وار:

عدم آگاهی نسبت به حجاب و ابعاد آن
عدم شناخت صحیح از دین و مذهب
تربیت غلط از سوی خانواده
هجوم تبلیغات غربی و فرهنگسازی آنها
میل به تبرج و خودنمایی برای خانمها
میل به ارضای چشمی از سوی آقایان
انتقاد به برخی احکام اسلامی
(مثلاً نابرابری زن و مرد)
اعتراض به برخی مشکلات دولت (پول مرا میخورند من هم حجاب نمیکنم)
خوردن مال حرام که دل را سخت میکند و انسان را از حق دور میسازد
تکنولوژی زدگی و مدرنیزه شدن
ازدواج های دیرهنگام
عدم ارضای کامل جنسی در خانه از سوی همسر
میل به شهوات دنیوی و تمایل به ارضای بیشترِ غرایض

از جمله عواملی هستند که می توانند در شکل گیری بی حجابی و بی حیایی دخیل باشند. بیشتر این عوامل یا دیده نمی شوند یا برایمان دشوار است آنها را در موضوع بی حجابی دخیل بدانیم. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم ، هر کدام از این عوامل نقش مؤثری در ایجاد شرایط کنونی جامعه ایفا کرده است و نتیجه بی توجهی ما شرایط نامطلوبی شده که امروز می بینیم

ب) دلایل عدم موفقیت در اصلاح حجاب
متاسفانه ما درمورد اصلاح فرهنگ جامعه ، چه در روش مستقیم و چه در روش غیرمستقیم ، راه درستی را در پیش نگرفتیم. در روش مستقیم ، مدت ها که با آزمون و خطا پیش رفتیم. ابتدا از روش زور استفاده کردیم. درست پس از انقلاب خودروهای گشت را راه اندازی کردیم تا هر کسی بدحجاب بود پوستش را بکنند! اما کم کم این روش ناکارامدی خود را اثبات کرد. بعد از آن خواستیم تغییر اساس بدهیم و آمدیم این خودروها را تبدیل کردیم به خودروهای تذکر دهنده! یعنی این بار بجای آنکه مأمور بگیرد و ببرد ، می ایستاد و با فرد خاطی صحبت میکرد. خب این روش به نسبت بهتر بود ، اما باز هم موفقیت چندانی نداشت. از طرفی در روش غیرمستقیم هم بسیار بد عمل کردیم. بیشترین هنر ما در این زمینه ، زدن پوستر و بنر بود. در کنارش از نقاشی و کاریکاتور هم استفاده کردیم! گویی میخواستیم یک مشت کودک را گول بزنیم. کارهایی فرهنگی که ما کردیم ، عمدتاً نه با مخاطب ارتباط برقرار میکرد و نه تاثیر خاصی بر جامعه داشت

البته من نمیخواهم زمات کشیده شده را کلاً بر باد بدهم. تاثیرات خوبی هم وجود داشته و گاهی کارهای با ارزش و مهمی هم در این زمینه صورت گرفته که گر چه نمی شود نام برد اما به شخصه از این موارد دیده ام. برای نمونه در دانشگاه نزدیک محل زندگی من ، جوانی بسیجی را میشناسم که برای کارهای بسیج دانشجویی ، خانمها و آقایانی که چندان مقید نبودند اما قلب پاکی داشتند را انتخاب میکرد و با انها دوستی و رفاقت میکرد (درمورد خانمها از طریق خواهرش اقدام میکرد) و تعداد زیادی از این افراد را با نماز ، حجاب ، قرآن ، مسجد و اهل بیت(ع) ارتباط داد. اما باید پذیرفت که کارهای مثبت در مقابل کارهای بی اثر ، قطره در برابر دریاست

ج) روش اصلاح حجاب
اما نکتهء مهم اینکه ، اگر قرار باشد امثال من هم فقط اعتراض کنیم ، تاثیرمان دقیقاً مثل همان هایی خواهد بود که به عملکردشان اعتراض داریم! به قول استاد "حنیف" همه اعتراض میکنیم اما هیچکسی هم حاضر نیست از خودش شروع کند یا قدمی برای اصلاح بردارد

در پست بعدی نظر خود را بصورت فهرست می نویسم و صحبتم را تمام می کنم

1 - باید میدان مبارزه را تغییر بدهیم
مدت ها با روش های قدیمی کار کردیم و نتیجه نگرفتیم. اما جبههء مقابل با رسانه شروع کرد و در همان رسانه هم به فرهنگ سازی خود ادامه داد و در بخش هایی نتیجه هم گرفت
رسانه از نظر ما یعنی: عکس ، پوستر و بنر
اما از دید طرف مقابل یعنی: بازی ، سینما ، انیمیشن ، روزنامه و مجله ، موزیک ، اینترنت و شبکه های اجتماعی

خودتان قضاوت کنید کدام جبهه موفق تر بوده است؟ درست است که ما جوانان آگاه هم زیاد داریم که اسیر غرب نشده اند ، اما همان مقدار جوانی هم که از دین دور شده اند برایمان زیاد است و میشد با اجرای روش های بهتر از این اتفاق تا حد زیادی جلوگیری کنیم. اگر میخواهیم تغییری ایجاد کنیم ، باید بر روی افکار و قلب ها کار کنیم ، نه صرفاً اعمال زور بر جسم ها

2 - باید از حداقل ها شروع کنیم
داستانی نقل میکنم جالب است. پسری در خانه نشسته بود و در فکر فرو رفته بود. خواهرش پیش او آمد و گفت: داداش ببین نقاشی من قشنگ شده؟ پسر گفت: من دارم به چیز مهمتری فکر میکنم وقت ندارم! چند لحظه بعد پدرش او را صدا زد و گفت: پسرم دارم لوله ها را تعمیر میکنم ، آچار را برای من میاوری؟ پسر باز گفت: دارم به کار مهمتری فکر میکنم ، وقت ندارم! بعد مادرش او را صدا زد و گفت: پسرم نان تمام کرده ایم ، میروی نان بخری؟ پسر باز هم همان پاسخ را داد. مادرش آمد و کنارش نشست و پرسید: پسرم این چه کار مهمی است که داری به آن فکر میکنی؟ پسر گفت: داشتم فکر میکردم که خانه آتش گرفته و شما ، بابا و خواهرم در آتش گرفتار شده اید. بعد من میایم و شماها را نجات میدهم. آن وقت قهرمان میشوم. مادرش لبخندی زد و گفت: پسرم برای قهرمان بودن نیازی نیست حتماً کسی را از آتش نجات بدهی. اگر تو نقاشی خواهرت را نگاه میکردی و از او تعریف میکردی ، به پدرت در تعمیرات خانه کمک میکردی و میرفتی برای خانه نان میخریدی ، قهرمان ما میشدی

داستان ما هم مثل همان پسر است. متاسفانه ماها عادت کردیم به بزرگ کردن مسائل بصورت شعاری. مثلاً نمازمان را سر ساعت می خوانیم (چون می خواهیم بگوئیم خیلی تک هستیم) ولی مادر ما از ما رضایت ندارد! به مسجد میرویم و به جوانان قرآن میاموزیم ، اما فرزند ما آرزو دارد یک بار او را مسافرت ببریم! جلسه روضه میگذاریم و زنان محل را دعوت میکنیم اما شوهر ما آرزو دارد بوی خوب بدهیم! نمیگویم آن کارها مهم نیست. اما ما هدف را گم کرده ایم. مهمترین بخش یک اتومبیل موتور آن است ، اما هرچقدر هم موتور یک اتوموبیل قوی باشد ، تا چرخ نداشته باشد حرکت نخواهد کرد


3 - اعتدال را بطور صحیح بشناسیم و آن را به کار بگیریم
اعدال نه به معنای زیاد است ، نه به معنای کم ، نه به معنای حد وسط. اعتدال یعنی هر چیزی به مقدار صحیح و در جای صحیح قرار بگیرد. متاسفانه تعریف غلط از اعتدال یکی از عواملی است که به تبیین دین ضربه زده است. گروهی اعتدال را در کم روی معنا می کنند. یعنی همش باید مدارا کنی و هر کسی هر کاری کرد تو حرفی نزنی! گروهی دیگر اعتدال را در سخت گیری معنا می کنند. یعنی رفتاری دارند که آدم با دیدنشان یاد هیتلر میفتد! گروهی دیگر هم هستند که اعتدال را در میانه روی معنا میکنند که این هم غلط است. اینها همیشه حد وسط را میگیرند و برایشان هم تفاوتی نمیکند طرف مقابل چه کسی است و چه کاری انجام داده

نتیجه هر سه روش بالا این است که نمی توان حجاب و عفاف را بصورت صحیح تعریف کرد و وقتی نتوانیم عملی را به درستی تعریف کنیم ، بطور اولی در اجزای آن هم ناتوان خواهیم بود. نگاه صحیح این است که هر سه مورد بالا صحیح هستند اما در زمان و مکان مناسب. گاهی باید چشم پوشی کنیم و نادیده بگیریم ، گاهی باید سخت باشیم مثل کوه ، و گاهی باید حالتی بینابین را اجرا کنیم. اگر میریت این سه حالت را یادبگیریم ، نه فقط در حجاب که در خیلی از مسائل دینی میتوانیم بر روی افراد دوروبر خود تاثیرگذار باشیم

4 - اجرای امر به معروف و نهی از منکر (بعد از اصلاح خود)
امر به معروف و نهی از منکر یا اجزا نمیشود یا غلط اجرا میشود. برخی از ماها یاد گرفته ایم بگوئیم: به من چه؟ - به تو چه؟
بطور کلی هیچکدام از این حملات در آموزه های اسلامی جایی ندارند. البته بحث حریم خصوصی افراد فرق میکند ، صحبت ما بر روی جامعه است. حتی در جوامع غربی هم کسی نمی تواند مطلقاً بگوید به من چه یا به تو چه. شما در هر کشوری زندگی کنید موظف هستید که یک سری باید و نباید را اجرا کنید و اگر انجام ندهید با شما برخورد خواهد شد. جالب اینکه برخی از ماها این بخش را می پذیریم ، اما به دین که می رسیم بازی در میاوریم. از طرفی آنهایی هم که امر به معروف و نهی از منکر انجام می دهند ، در اکثر موارد اشتباه عمل می کنند. اولاً بیشتر افراد هنوز خودشان را اصلاح نکرده ، به دنبال اصلاح دیگران هستند. ثانیاً نوع بیان امر به معروف و نهی از منکر هم اشکالات زیادی دارد. جملاتی همراه با توهین و سرزنش ، در حضور جمع دوستان ، با محروم کردن شخص از یک سری امکانات و..... از جمله روش های ما در امر به معروف و نهی از منکر است. ثالثاً کلاً کفهء نهی از منکر ما شدیداً به بخش امر به معروف سنگینی میکند!! یکی از سؤال های بیشتر جوانان این است که:
شماهایی که در جایگاه دین و مذهب نشسته اید (روحانی ، بسیجی ، مذهبی عادی و....) مدام به من میگوئید چه کارهایی نکن ، اما نمیگوئید که بجایش چکار کن

مردی را نزد حضرت علی(ع) آوردند که خودارضایی کرده بود. حضرت(ع) بر روی دستش کوبیدند! بعد یکی از کنیزان را به همسریش درآوردند و پولی هم به او دادند که زندگیش را شروع کند. اما اگر ما باشیم فقط همان بخش اول را انجام میدهیم ، یعنی کوبیدن را!!

5 - پرداختن به تک تک ریشه هایی که در بخش "الف" عرض شد
این بخش را واقعاً نمی شود در یک تاپیک توضیح داد ، اما شما بزرگواران خودتان افراد آگاهی هستید و میدانم همهء شما دغدغه مند هستید. باید فکری به حال روزی حرام که وارد خانه ها میشود بکنیم ، باید برای ازدواج جوانان در سن کمتر فکر اساسی کنیم ، باید دین و مذهب را به شکل صحیح یاد بگیریم و یاد بدهیم و......... دوستان دیگر هم هر راهکاری به ذهنشان میرسد در پست های بعدی بفرمایند

6 - صبر
بله صبر! انتظار نداشته باشید در عرض یکی دو ماه ، کشور تبدیل به بهشت شود. باید کار کرد و صبوری پیشه کرد. در فیلم های آمریکایی ابتدا نشان دادند که شیطان میخواهد وارد دنیا بشود اما خدا (یا یک کشیش که نماینده خداست) شیطان را شکست میدهد. بعد فیلم هایی ساختند که شیطان شکست میخورد اما به سختی! سپس در برخی فیلم ها نشان دادند که قدرت خدا با ان کشیش و بعد هم با خدا برابر است. در سری بعدی نشان دادند که قدرت شیطان از خدا بیشتر است و در آخرین فیلم های خود اینطور نشان میدهند که خدا موجودی ناکارامد و بسیار ضعیف است و یا اصلاً خدایی نیست!! نکته اینکه این پروسه بیش از 50 سال طول کشیده است!!!! نمیخواهم الگوسازی کنم ، اما میگویم همانطور که انها در راه غلط خود صبوری میکنند ، ما هم باید در اجرای اهداف درست خود صبور باشیم