حکایات

حکایات عبرت آموز

حكايتى عجيب در صدقه و انفاق‏

امام هفتم عليه السلام مى‏فرمايند: امام صادق عليه السلام همراه با جمعى كه داراى اموالى بودند در راه بود، خبر دادند در اين مسير دزدانى هستند كه راه را بر مردم گرفته‏ و اموال آنان را به غارت مى‏برند.
بدن كاروانيان از وحشت به لرزه آمد، حضرت فرمودند: شما را چه شده؟
گفتند: اموالى با ماست كه از غارت شدن آن به توسط دزدان راه مى‏ترسيم.
آيا آن اموال را به عنوان اينكه از شماست از ما قبول مى‏كنى؟ باشد كه دزدان راه اگر آنها را در اختيار تو ببينند گذشت كرده و واگذارند.
فرمودند: چه مى‏دانيد؟ شايد دزدان جز مرا قصد نداشته باشند، شايد آنها را براى تلف شدن در اختيار من بگذاريد.
گفتند: مى‏گويى چه كنيم؟ آيا اموالمان را زير خاك پنهان كنيم؟ فرمودند: نه، چرا كه دفن آنها سبب ضايع شدن آنهاست، شايد بيگانه‏اى يا غريبى به آن دستبرد بزند يا ممكن است بعد از اين به آن دست نيابيد و محل آن را گم كنيد.
گفتند: چه كنيم؟ فرمودند: آن را نزد كسى به امانت بگذاريد كه حفظش كند و از آن جانبدارى نموده و به آن بيفزايد، و يك درهم از آن را از دنيا و آنچه كه در آن است بزرگتر نمايد، سپس آن را به شما باز گرداند و بر شما بيش از آنچه كه نيازمنديد كامل و تمام نمايد.
گفتند: چنين امانتدارى كيست؟ فرمودند: پروردگار عالميان، عرضه داشتند:
چگونه نزد او امانت بگذاريم؟ فرمودند: به ناتوانان از مسلمانان صدقه دهيد، عرضه داشتند: در اين بيابان چنين افرادى وجود ندارند تا ما به آنان صدقه بدهيم، فرمودند: ثلث مال خود را تصميم بگيريد در راه حق صدقه دهيد تا خداوند باقى آن را از بلايى كه از جانب دزدان مى‏ترسيد به سر شما آيد حفظ كند. عرضه داشتند: تصميم گرفتيم، فرمودند: پس همه‏ى شما در امان خدا هستيد، راه را ادامه دهيد.
حركت خود را ادامه دادند، سر و كله‏ى دزدان پيدا شد، حضرت فرمودند:
چرا مى‏ترسيد؟ شما در امان خدا هستيد. دزدان جلو آمدند، پياده شده دست‏ امام صادق عليه السلام را بوسيدند و گفتند: ديشب در عالم خواب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را ديديم، به ما امر فرمودند خود را به حضرت شما عرضه كنيم، اكنون در اختيار شما و اين كاروانيم تا دشمنان و دزدان راه را از آنان دفع كنيم، فرمودند: نيازى به شما نيست، كسى كه شما را از ما دفع كرد، دشمنان و دزدان راه را از ما دفع مى‏كند!
كاروان سالم بيابان را پشت سر گذاشت، ثلث مال خود را به ناتوانان صدقه دادند، تجارتشان بركت گرفت، به هر درهمى ده درهم به دست آوردند، گفتند:
بركت وجود حضرت صادق عليه السلام چه اندازه عظيم و بزرگ بود! حضرت فرمودند:
بركت معامله با خدا را شناختيد، بر آن مداومت كنيد .

برگرفته از پایگاه عرفان

برچسب: 

شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی ( جلـــد اول )

انجمن: 

به نام خداوند بخشاینده مهربان

عنوان کتاب: شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی "جلد اول "
تنظیم: گفتگوی دینی
فرمت: pdf
آنچه در این کتاب می خوانید:
مجموعه پیش رو با عنوان شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی در دو فصل تنظیم گردیده و روایتی از اساتید بزرگوار در سایت گفتگوی دینی می باشد.