با پدر و مادر گناهکار چگونه برخورد کنیم؟
ارسال شده توسط يامهدي٣١٣ در پنجشنبه, ۱۳۹۷/۰۹/۰۱ - ۰۰:۳۷سلام و عرض ادب
نوشتنش واقعا برام سخته
جوانی هستم ۲۵ ساله با پدر و مادر در شناسنامه مسلمان و ظاهرا مسلمان و شیعه
.
بنده جوانی هستم نماز خوان و مذهبی
که روزی ۲ بار زیارت عاشورا و دعای عهد هر صبح و نماز شبم ترک نمیشه
حتی بارها برای سوریه اقدام کردم اما قسمت نشده
این هارو از باب آشنایی شما با روحیاتم نوشتم
.
.
.
من با پدر و مادرم زندگی میکنم
خانواده من بهیچ وجه مذهبی نیستند از اون دسته مسلمان ها هستند که توی شناسنامه درج شده مسلمان
از بچگی توی خونه ی ما نه نماز نه قرآن و .... هیچ نبوده و بنده هم اصلا شناختی با دین نداشتم و چند سالی هست محبت حضرت زهرا شامل حالم شده و دگرگون شدم
۲۴ ساعته ماهواره توی خونه روشنه سریال های مزخرف ترکی پر از خیانت
بارها نصیحت کردم قهر کردم دعوا کردم جوابگو نبوده...
.
.
یادمه ۴ ۳ ساله که بودم مادرم با پسر جوانی توی محلمون دوست بود تا حدی که من که کوچیک بودم و نمیشد تنها خونه بمونم مادرم وقتی بیرون میرفت با آن مرد متاسفانه من هم با خودش میبرد
این داستان بیرون رفتن ها شاید در حد یکسال بود من چون خیلی کوچیک بودم احتمالا مادرم فکر میکرده نمیفهمم ولی بعد از ۲۰ سال لحظه لحظه اش با جزئیات توی خاطرمه
حتی خیلی وقت ها من رو دست یکی از زن های بدنام محل که وقتی بزرگتر شدم فهمیدم چکاره بوده میسپرد
این زن که منو دستش میسپردن چند دفعه تو سن ۳ تا ۶ سالگی به خانه های فساد برد...
همه اینهارو با درد و غصه سر سجاده نماز شبم مینویسم
تا این که یکسال پیش به این که همش گوشی دست مادرم بود مشکوک شدم
و متوجه شدم مادر ۵۰ ساله مرد با یه مرد ۳۰ ساله دوست هست و چتهای بسیار رکیک و عکس های بد برای هم میفرستن و داره خیانت میکنه باز نمیکنم موضوع رو
تا نصف شب زدم بیرون
رسیدم خونه نتونستم خودم رو نگه دارم تا صبح بیدار بودم سر نماز صبح از صدای گریه های من بیدار شد سعی کرد علتو بپرسه ولی هیچی نگفتم
بعد از یکهفته که با مادرم حرف نمیزدم و تا نصفه شب برای خواب خونه نمیرفتم خودش اعتراف کرد به دوستی اون آقا و گفت رابطه جنسی در کار نبوده و ...
یکسال و خورده ای هست با مادرم حرف نمیزنم
.
با پدرم هم از بچگی رابطه خوبی نداشتم در حد سلام و علیک چون دست بزن داشت و فحاش بود و .... نه خودش علاقه ای داره رابطه خوبی داشته باشیم نه من فقط احترام میذارم
سوالی که دارم طبق دین من چگونه باید رفتار کنم؟ لطفا با سند و منبع محبت کنید راهنماییم کنید
من حافظه قوی دارم و بسیییییار تو این مسائل حساس و حتی کینه ای هستم
مطمئنم تا روزی که زنده ام نمیتونم به چشم مادر بهش نگاه کنم
یکسال و نیمه خونه که میرم چشمم به چشمش نیفتاده خیلی هم ادای مادرهای مهربون رو در میاره و درمیاورد هدیه تولدت میگیره و .... ولی هیچ فرقی نداره برام یک راست میندازم سطل آشغال
اولین باره اینو جایی مطرح میکنم و درخواست راهنمایی میکنم
چه کنم؟ خونه عوض کنم که پول ندارم حتی اجاره یک ماهو بدم
نمیدونم چه کنم .....
ناشکری نمیکنم ولی زندگیم جهنم شده... نمیدونم چه کنم...