عقیق یمنی سرخ تر شد !!
ارسال شده توسط صادق در شنبه, ۱۳۹۴/۰۱/۰۸ - ۰۶:۴۵:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
:hamdel::hamdel::hamdel::hamdel::hamdel:
دریغا که شد کاسه خون یمن
به چشم تماشای هرانجمن؟!
نیاشفت غیرت نگاری به خاک
به جز هرزه چشمان گول وهلاک
بنی آدمی مرد بار دیگر
در این هول زار و بتر از سقر
سقوط است امروز رسم بشر
در آنسوی دنیای شوم وشرر
بد تر از دد و دیو و درندگان
به پستوی این خاک دان نهان
کمی شوم تر از لعین رجیم
واز صد جحیم و عذاب پسین
بشر از شر و شقوت آشفته شد
از آن دم که در خودگری سفته شد
بشر مشتق از ناف شیطان شده ست
ومرتد به لب خند یزدان شده است
بشر یعنی داعش بشر یعنی ما
که کافر به هر آنچه انسان شده ست
بشر تیغ در دست یک زنگیی ...
که تا عرش خون آتش افشان شده ست
واین جلق ابلیس لعنت بدوش
که همواره از زخم خندان شده ست
هلا ای عقیقی ! هلا ای یمن ؟!
بنالید از ما واین انجمن
بنالید از این سیاهی وشور
ز اشباح و از گورها روی گور
از انسان نماها ی حیز وکجل
از این خفته گان در سرای چتل
بمویید خون را در این گیر ودار
یمن را چمن را در این هولزار
یمن را که سر در بلا داده ا ست
به ما مردگان کربلا داده است
یمن را که سر بر بدن باخته است
وتا قاف قوسین خون تاخته است
عقیق یمن سرخ سرخ است باز
چنان ظهر روز دهم پیش تا ز ...
وچون زور عباس در قتلگاه
وچون اشک زینب در آن خیمه گاه
یمن دست بوس بتول آمده است
چنین سای بیت رسول آمده است
یمن کاروانی ست تا مهر وماه
که پا هشته بر فرق این حقه گاه
که گل کرده آنک ز خون حسین
در این فتنه آباد هر شور وشین
ببا لیم آنک به نام یمن ....
در این زور آباد بی جان وتن
یمن گل نموده است این روزگار
به زیر بغل صد قطار بهار
وچون لاله سر بر جنون می نهد
جهان را سبق های خون می دهد
علم بر سر آسمان هشته است
قدم بر سر کهکشان هشته است ...
( علامه موحد بلخی . 7/1/1394)