سلامتی، نماز، شیرین، خواندن، اول وقت

ترسیدم نماز صبحت قضا شده باشد!

انجمن: 

[h=2]پس از اتمام سخن امام صادق (علیه السلام) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.[/h]

IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1394/08/3211737158255171167746253651321721164142.jpg)
آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود: مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟
و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت و گفت فلان گناه کبیره را مرتکب شدم ...
پس از اتمام سخن امام صادق (علیه السلام) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.
بنابر تصریح قرآن کریم، سعادت و رستگاری ، او در گرو دو رکن اساسی است که یکی از آنها نماز است : «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ»[ بقره / 45] در واقع، نماز، انسان را به راه رستگاری هدایت می کند و مانع اثر گذاری جرقّه های انحرافی روی دل او می شود، ... ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ چنانچه گاه دیده می شود انسان نماز می خواند اما گناه هم می کند؛ در روایت پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله در این رابطه می فرمایند: ان شاء لله بالاخره این نماز انسان را نجات می دهد ....
افزون بر این، نماز، برای رفع حوائج و گرفتاری های دنیا و آخرت است؛ در روایات داریم که اگر انسان هنگام گرفتاری شدید، دو رکعت نماز بخواند و بعد از نماز حاجتش را از خداوند بخواهد، پروردگار عالم حاجتش را به او عنایت می فرماید. [مصباج المتهجّد، ص 302]
در آن هنگام، با خداوند نجوا می کند که خدایا! من که چشم داشتم پس چرا اکنون کور هستم؟ خطاب می شود برای اینکه در دنیا نماز نمی خواندی، ما را فراموش کرده بودی؛ هر چه من محبت کردم همه لطف ها و مهربانی ها را پس زدی و اهمیت نمی دادی و اکنون نیز ما تو را فراموش کرده ایم

بنابراین اگر می بینیم که در زندگی هایمان خیلی گرفتاریم؛ به طوری که این گره ها و گرفتاری هایمان در هم پیچیده شده اند،(گرفتاری های عادی که هر کسی به نوعی دچارش است را منظور نیست) مراد گرفتاری های پیچیده ای که به هیچ نحو باز نمی شود، بن بست هایی که خیلی از ما دچارش شده ایم و به خدا شکایتش را می کنیم، اگر از این بن بست ها در زندگی هایمان دیدیم می تواند یکی از سرنخ های اساسی و ریشه ای اش این باشد که به نمازمان اهمیت نمی دهیم؛ به اوّل وقت آن توجه نمی کنیم، همه چیز فدای نمازهایمان می شود، نمازهای جماعت را وقتی نگاه می کنیم خلوت هستند، به این موارد توجه نمی کنیم... در آیات قرآن نیز به طرق مختلف به این مهم پرداخته شده است؛
فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ، الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ [ماعون / 5-4]
«و َمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»[ طه / 124]
در این آیه بیان شده کسی که اعراض داشته باشد، نمی گوید نماز نخواند بلکه می گوید کسی که بد نماز می خواند، یا اوّل وقت نمی خواند، به نماز اهمیّت لازم را نمی دهد و ...، دچار یک زندگی ناخوش و توأم با گرفتاری ها و نگرانی های پی در پی می شود که حاصل آن دلهره، اضطراب خاطر و پریشانی دائمی است.
چنین انسانی در قیامت کور وارد صف محشر می شود و بی کس و بی پناه است. در آن هنگام، با خداوند نجوا می کند که خدایا! من که چشم داشتم پس چرا اکنون کور هستم؟ خطاب می شود برای اینکه در دنیا نماز نمی خواندی، ما را فراموش کرده بودی؛ هر چه من محبت کردم همه لطف ها و مهربانی ها را پس زدی و اهمیت نمی دادی و اکنون نیز ما تو را فراموش کرده ایم؛ «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصیراً، قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ كَذلِكَ الْیَوْمَ تُنْسى »[ طه / 126- 125]
باور داشته باشیم که اهمیّت دادن واقعی به نماز، دنیا و آخرت آدمی را اصلاح خواهد کرد. نماز می تواند معیشت بد را مبدّل به معیشت خوش و زندگی تلخ را مبدّل به زندگی شیرین کند؛ چنانچه در روایات می خوانیم اگر کسی نماز خوب بخواند و اگر نماز او مقبول باشد، قطعاً بعد از چنین نمازی یک دعای مستجاب دارد.[ الامالی المفید، ص 118: «مَنْ أَدَّى فَرِیضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَة»]
وقتی روی گردانی و کم توجهی به دستورات خدا و نماز چنین شرایطی را برای انسان دارد، حساب ترک نماز که جای خودش خواهد بود؛ چنانچه مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، روایتی را نقل می کند که شخصی خدمت امام صادق «سلام الله علیه» آمد و گفت: یابن رسول الله! گناهان کبیره را بشمارید. آن حضرت فرمودند: گناهان کبیره که اکبر همه گناهان است، هفت گناه است: اوّل:کُفر؛ دوّم: قتل نفس و آدم کشی؛ سوّم: عاق پدر و مادر ؛ چهارم: رباخوری؛ پنجم: خوردن مال بچه یتیم؛ ششم: فرار از جنگ؛ هفتم: تَعَرّب بعدالهجرة، یعنی جایی برود که نتواند دینش را حفظ کند.
زراره که از شاگردان امام صادق(علیه السلام) و از بزرگان است، تعجب کرد و گفت: یابن رسول الله! گناه نماز نخواندن بالاتر است یا خوردن مال بچه یتیم؟ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: کسی که نماز نخواند، گناهش بالاتر از این است که مال بچه یتیم را بخورد. گفت: یابن رسول الله! چرا در این هفت مورد، ترک نماز را نشمردید؟ فرمودند: اوّل چیزی که شمردم چه بود؟ گفت: کفر، فرمودند: کسی که نماز نخواند کافر است.[ الکافی، ج 2، ص 278] (این کفر، کفر اعتقادی و لفظی نیست؛ بلکه کفر عملی است. لذا در روایات فراوانی آمده است که: «مَنْ تَرَكَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَرَ»[ عوالی اللئالی، ج 2، ص 224]
در روایتی دیگر داریم که مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد.
آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟
و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت و گفت فلان گناه کبیره را مرتکب شدم ...
پس از اتمام سخن امام صادق (علیه السلام) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟
فرمودند: به این دلیل که غالباً نمازهایشان قضا است. (طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج ١٩-ص ۴۶۱و۴۶۲)
[h=2]اکثر اوقات برای نماز صبح خواب می مانیم، چه کنیم؟[/h] یک جهت در باب قضا شدن نماز مخصوصا نمازهای صبح این است که ما آن حسابی که برای نماز باید باز کنیم باز نمی کنیم؛ بین الطلوعین یعنی زمانی که می توان نماز صبح را خواند حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم زمان داریم... به واقع اگر یکی از ماها در این فاصله زمانی کاری برایمان ایجاد شود که برایمان مهم باشد؛ مثل اینکه سفری داشته باشیم و بلیطمان برای این ساعت باشد آیا خواب می مانیم؟
اگر کارهای مهمی که البته اهمیت این ها به حساب خودمان است و اهمیتشان در برابر نماز صبح هیچ نیستند، را در این زمان داشته باشیم غیر از این است که تا خود صبح از خواب بلند می شویم و مرتب نگران هستیم که از این پرواز یا کار جا نمانیم؟!!
چرا کارهای دنیویمان را فراموش نمی کنیم و یا برای آن ها خواب نمی مانیم؟
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟
فرمودند: به این دلیل که غالباً نمازهایشان قضا است.

این به خاطر آن است که آن جایگاه و اهمیتی که نماز دارد را نفهمیده ایم، درک نکرده ایم و نشناخته ایم و این طور می شود که راحت می گوییم "نمازم قضا شد! ، اشکال ندارد قضایش را می خوانم و ..."
ما داریم در محاسباتمان بد حساب و کتاب می کنیم ... در معاملات دنیوی اگر در یک معامله ای ضرر کنیم چقدر ناراحت می شویم، در نوع نگاهمان به نماز باید این ناراحتی و اهمیت چندین برابر شود، چنانچه اگر آن جایگاه و ضرورت را فهمیدیم دیگر حاضر نیستیم به این راحتی ها ضرر کنیم و با هیچ چیزی معامله کنیم؛ چنانچه روایتى را مرحوم مجلسى نقل مى كند كه: مردى خدمت امام صادق علیه السلام آمد و با حضرت مشورت كرد كه من مى خواهم سفرى تجارتى به شام بروم، شما چه صلاح مى دانید؟
امام علیه السلام با آن بینش الهى خود فرمودند: نرو. توضیح ندادند. این مرد رفت و به مشورت امام علیه السلام گوش نداد. چند ماهى سفر او طول كشید تا به مدینه برگشت و به خدمت امام علیه السلام آمد.
گفت: یابن رسول الله! من به مشورت شما گوش ندادم و رفتم و ده هزار دینار طلا كه خیلى پول بود، از داد و ستد سود كردم. امام صادق علیه السلام فرمودند: من بر سر جواب مشورتم هستم، همان كه گفتم: نرو. گفت : چرا یابن رسول الله؟ فرمود: براى این كه در این مدت یك بار نماز صبح تو قضا شد، كل آن پول و هر چه پول در دنیاست براى جبران آن نماز از دست رفته در راه خدا بدهى، آن را جبران نمى كند .
کار دیگر در آن رابطه و برای اینکه با این کاهلی ها مبارزه کنیم این است که شب غذای سنگین نخوریم، آب زیاد نخوریم، بین روز خواب قیلوله داشته باشیم، از اطرافیان خواهش کنیم که صبح برای نماز حتما شما را بیدار کنند چنانچه در روایات داریم که همسران برای بیدار شدن نماز شب یکدیگر را کمک کنند و حتی آب به صورت هم بپاشند؛ آن که نماز مستحب است این همه تأکید شده است و نماز صبح که نماز واجبی است جای خود دارد.
در بیانی نیز داریم که برخی هنگام نماز صبح نمی توانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (علیه السلام) گفت که هر شب قصد می کنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمی شود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش می خواهد نماز شب بخواند اما نمی تواند، انجام گناه است و با استغفار می تواند آن را رفع کند... در مورد نمازها مخصوصا نماز صبح استغفار کنیم و از خدا بخواهیم که کمکمان کند، قطعا اثر دارد. (به نقل از آیت الله مجتهدی)
در آخر نیز رعایت آداب خواب نیز می تواند در این مسیر کارساز باشند؛ مانند: وضو گرفتن، خواندن سوره های توحید و معوذتین، ذکر صلوات و تسبیحات اربعه و تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خواندن آیة الکرسی بخصوص خواندن آیه آخر سوره کهف : قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً ».


[/HR] منابع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مظاهری
بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی
بیانات حجت الاسلام محمدی
سایت عرفان

نماز قضایی که گناهان را می آمرزد

انجمن: 

[h=2]اى فرشتگان من به بنده من بنگرید که نمازى را که بر او واجب نساخته ام قضا می کند، گواه باشید که من البتّه گناهان او را آمرزیدم.[/h]
IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1394/08/91247203142217107812475912180168149926187.jpg)
در میان نوافل روزانه، ماهانه و سالانه، نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است که قرآن و روایات بر آن تأکید فراوان دارند.
قرآن مجید با لحن بسیار شوق آور از شب بیداران زنده دل یاد کرده، می فرماید: «تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» [سوره سجده/۳۲، آیه۱۶]
از بستر خواب پهلو تهی کنند، پروردگارشان را با بیم و امید بخوانند و از آنچه روزیشان کرده ایم انفاق کنند.
مرحوم طبرسی از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام نقل می کند که: «منظور از مؤمنان در این آیه شب زنده دارانی هستند که برای اقامه نماز شب از بستر گرم خویش بر می خیزند. [مجمع البیان ج۸، ص۱۰۷]
آن گاه قرآن مجید از پاداش بزرگ و نفیسی که خداوند به زاهدان شب عنایت می کند، خبر داده، می فرماید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» [سوره سجده/۳۲، آیه۱۷]
هیچ کس نمی داند که در ازای کاری که انجام داده اند، چه (پاداش مهم) و چشم روشنی ای برای آنها نهفته شده است.
حضرت امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه فرمود: «ما مِنْ حَسَنَهٍ إِلاّ وَ لَها ثَوابٌ مُبَیَّنٌ فِی الْقُرْانِ إِلّا صَلاهُ اللَّیْلِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ اسْمُهُ لَمْ یُبَیِّنٌ ثَوابَها لِعِظَمِ خَطَرِها قالَ: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» [مجمع البیان ج۸، ص۱۰۹]
هیچ کاری نیکی نیست جز آنکه پاداشش در قرآن بیان شده است مگر نماز شب که خداوند به خاطر عظمت شأن آن ثوابش را برملا نکرده و فرموده است: فَلا تَعلَمُ نَفس».
چنانچه (ارشاد القلوب ص 316 به نقل بحار ج 87 ص 161) امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ عملى نیست که بنده انجام دهد مگر اینکه خداوند در قرآن ثوابى براى آن بیان کرده جز نماز شب که ثوابى براى آن مشخص نکرده بواسطه ارزش زیادى که نزد خداوند عزیز داشته لذا در این آیه مى فرماید: از بسترهاى گرم حرکت مى کنند و از روى بیم و امید به دعا مى پردازند و از امکانات خود انفاق مى کنند هیچ کسى نمى داند خداوند چه چیزها براى آنها پنهان کرده که موجب روشنى چشم ایشان مى شود، به پاداش اعمالى که انجام مى دهند.
[h=2]علل مخفی نگه داشتن پاداش نماز شب[/h] هیچ عملى نیست که بنده انجام دهد مگر اینکه خداوند در قرآن ثوابى براى آن بیان کرده جز نماز شب که ثوابى براى آن مشخص نکرده بواسطه ارزش زیادى که نزد خداوند عزیز داشته

ممکن است در اینجا این سؤال پیش آید که چرا پاداش عظیم نماز شب مخفی نگاه داشته شده است؟ این سؤال را به سه شکل می توان پاسخ داد:
۱. کارهای ارزشمند و عظیم چنان است که حقیقت آنها به سادگی قابل درک نیست، درعین حال پنهان داشتن پاداش آنها نشاط انگیزتر است.
۲. قرّه العین و چشم روشنی، آن قدر بزرگ و گسترده است که دانش انسان از رسیدن به تمام خصوصیات آن ناتوان است.
۳. چون «نماز شب» مخفیانه و دور از چشم دیگران انجام می گیرد، پاداش آن نیز پنهان و دور از چشم مردمان است. [مجمع البیان ج۸، ص۱۰۹]
رهبران بزرگوار اسلام نیز با تعبیرهای گوناگونی مردم را به انجام این عمل بزرگ تشویق می کردند که در اینجا به یک نمونه آن بسنده می کنیم؛ معاذ بن جبل گوید: «روزی رسول اکرم صلی الله علیه و اله به من فرمود: اگر مایلی راه های خیر را به تو نشان بدهم. سپس فرمود: «... قیام الرّجل فی جوف اللّیل یبتغی وجه الله» [بحارالانوار ج۸۷، ص۱۲۳.]
(یکی از راهها) برخاستن مرد در دل شب در پی یافتن رضای خداست.
[h=2]ساده ترین نوع نماز شب[/h] در روایات آثار بسیار زیادی را در اهمیت نماز شب بیان کرده اند که کم و بیش همه می دانیم. در ادامه راحت ترین شکل خواندن این مستحب مؤکد به نقل از حجة الاسلام عالی می پردازیم:
[h=5]اگر ایستاده خوانده شود که چه بهتر، ولی اگر نمی توانیم ایستاده بخوانیم، در حالت شکسته آن را به جا آوریم:[/h] 4 تا دو رکعتی مثل نماز صبح،
بعد دو رکعت به نیت نماز شفع ؛ رکعت اول حمد و سوره فلق
رکعت دوم حمد و سوره ناس
یک رکعت به نیت نماز وتر
حمد و 3 مرتبه سوره توحید و 1 مرتبه سوره فلق و 1 مرتبه سوره ناس و در قنوت 70 مرتبه استغفر الله ربی و اتوب الیه و حداقل 40 مؤمن از بندگان زنده و یا کسانی که از دنیا رفته اند را دعا کند.
نکته قابل توجه اینکه حتما لازم نیست این 40 نفر از علما و بزرگان باشند، از بستگان، پدر، مادر و .. همه را دعا کنیم.
اینکه خداوند متعال این اجازه را داده که انسان در نماز شب دعا کند، خود نشان از رحمت واسعه اوست و نعمت و فرصتی است که خود و دیگران را از فیوضات حضرت حق بهره مند نمایند، در این زمینه لازم نیست که شما حتما مومنین معروف را دعا کنید بلکه بهتر این است که از نزدیکان و خویشان و دوستان نزدیک خود شروع نمایید، که در روایت به همین مطلب اشاره شده است: ابوذر گفت: پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلم مرا به هفت چیز توصیه نمود؛ دوستی با تهیدستان، دوری از ثروتمندان، صله رحم، اینکه سخن غیر حق بر زبان نیاورم، از ملامت دیگران در انجام فرمان الهی نترسم، به زیر دستان خود نگاه کنم، به بالاتر از خود توجهی نکنم (و وضع زندگی تهیدستان را ببینم نه ثروتمندان (ارشاد القلوب- ج 1 ص 195) که دعا نیز خود از مصادیق صله رحم می باشد.
بنابر این به یاد دیگران بودن خود نوعی صله است ... چرا که صله رحم، خیر خواستن، متصل بودن به او و به یاد او بودن است و چه صله ای بهتر از به یاد کسی بودن در نماز شب است و به نظر یکی از مهمترین بخش های نماز شب همین دعای برای غیر و طلب مغفرت برای ۴۰ مومن است که مومن با این نوع عبادت نه تنها کم تر در چاله ی حسادت و کینه و سوءظن و... اسیر می شود بلکه مهربانی و کرامت با روح او قرین می شود.
با به جا آوردن این نماز در حقیقت این آیه قرآن کریم را اجابت کرده ایم که می فرماید: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً"(آیه 79 اسراء)
اما ممکن است به دلایلی نتوانیم این مستحب را هر چند ساده به جای آوریم .

در باب نماز شب چند نکته را باید مورد توجه قرار دهیم:
به یاد دیگران بودن خود نوعی صله است ... چرا که صله رحم، خیر خواستن ، متصل بودن به او و به یاد او بودن است و چه صله ای بهتر از به یاد کسی بودن در نماز شب است و به نظر یکی از مهمترین بخش های نماز شب همین دعای برای غیر و طلب مغفرت برای ۴۰ مومن است که مومن با این نوع عبادت نه تنها کم تر در چاله ی حسادت و کینه و سوءظن و... اسیر می شود بلکه مهربانی و کرامت با روح او قرین می شود

1- اینکه نماز را خالصانه برای شکر و محبت به محبوب خود بخوانیم و البته در کنار خود می توانیم حاجاتمان را هم طلب کنیم چرا که خود خداوند فرموده: ...وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ...: ...و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیكم، و دعاى دعاكننده را- به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مى كنم... (بقره، آیه 186)
2- برای نماز حال داشته باشیم و به اندازه ی حالمان بخوانیم چنانچه در اینجا نکته ای را از مرحوم شیخ محمد بهاری (رحمة الله) استاد عرفان آیة الله قاضی به نقل از آیة الله فاطمی نیا دام ظله عرض می کنیم: شیخ محمد بهاری در نامه ای به شاگردش به این مضمون می فرماید: اگر دیدی که نتوانستی در موکب سلطان شرکت کنی، در کنار بنشین و عبور و گذر موکب را تماشا کن...و اگر از تو پرسیدند بر سر راه چرا نشسته ای؟ بگو مگر نگاه کردن موکب سلطان گناه دارد؟
که آیة الله فاطمی نیا در توضیح این کلام می فرمایند: موکب سلطان مراد کاروان انبیاء و اولیاء می باشد که در حرکت هستند و هیچ گاه توقفی ندارند ( مثل اینکه در یک سفر ، فردی از ابتدای حرکت تا رسیدن به مقصد در خواب است و از تماشای مناظر محروم می ماند و دیگری بیدار است و تمام جاذبه ها و زیبایی ها را می بیند)
می فرماید: اگر برای نماز نتوانستی خودت را به این سیر برسانی و شرکت کنی، لااقل در همان رختخواب خودت یادی از خدا و محبوبت بکن.
3- اگر اصلاَ نتوانستیم برای نماز شب بلند شویم، خسته بودیم و فقط برای نماز صبح توانستم بلند شویم، و بعد نماز صبح دیدیم که حالی برای نماز داریم، به فرموده عده ای مفسرین با توجه به آیه وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا (فرقان، 62) : و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاسگزارى نماید شب و روز را جانشین یكدیگر گردانید.... قضای آن را می توانیم به جا آوریم.
چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالى البته نزد فرشتگان خود مباهات می کند به آن بنده که قضاى نماز شب را در روز انجام دهد، و می فرماید: اى فرشتگان من به بنده من بنگرید که نمازى را که بر او واجب نساخته ام قضا می کند، گواه باشید که من البتّه گناهان او را آمرزیدم. (وسائل الشیعة، ج 4، ص:75 و 76؛ من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفارى، ج 2، ص 202)

شیرین ترین نماز یک دخترخانم!!

[h=1]IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1394/06/11916115879133144187243207182669213511613678.jpg)
[/h]


[/HR] در ستاد نماز گفتیم، آقازاده ‌ها، دخترخانم ‌ها، شیرین ‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله، ما ریش‌سفید ها را به تواضع و کرنش وا داشت. (به نقل از حاج آقا قرائتی)


[/HR] نوشته بود، شیرین ‌ترین نمازی که خواندم این است که: در اتوبوس داشتم می ‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌ کند. یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم: نماز نخواندم، گفت: خوب باید بخوانی، اما حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت: برویم به راننده بگوییم نگه ‌دار.
پدر گفت: راننده که به خاطر یک دختر بچه نگه نمی‌ دارد، گفتم: التماسش می‌ کنیم. گفت: نگه نمی ‌دارد. گفتم: تو به او بگو گفت: گفتم که نگه نمی‌ دارد، بنشین حالا بعداً قضا می‌ کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می ‌کنم، پدر عصبانی شد، اما دختر گفت: پدر، امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم.
می‌ گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب در آورد. زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد. دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو. شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت.
قرآن آیه ای دارد که می ‌گوید: کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دل ها می‌ گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی یا شیرین ‌کاری کند: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا:
كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده‏ اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دل ها] قرار مى ‏دهد. (مریم/ 96)

یک مرتبه دیدم پشت سرم یک عده دارند نماز می ‌خوانند. می‏ گفت: شیرین ‌ترین نماز من این بود که دیدم، لازم نیست امام فقط امام خمینی و دیگری باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می ‌توانم در فضای خودم امام باشم

شاگرد شوفر نگاه کرد و دید که دختر بچه وسط اتوبوس نشسته و دارد وضو می‌ گیرد، پرسید: دختر چه می‌ کنی؟ گفت: آقا من وضو می ‌گیرم، ولی سعی می ‌کنم آب به کف اتوبوس نچکد. بعدش هم می‌ خواهم روی صندلی، نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک کمی نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت: عباس آقا، ببین این دختر بچه دارد وضو می‌ گیرد.
راننده هم همین ‌طور که جاده را می ‌دید، در آینه هم دختر را می‌ دید. مدام جاده را می ‌دید، آینه را می‌ دید، جاده را می ‌دید، آینه را می ‌دید. مهر دختر در دل راننده هم نشست.
راننده گفت: دختر عزیزم، می‌خواهی نماز بخوانی؟ صبر کن، من می ‌ایستم. ماشین را کشید کنار جاده و گفت: نمازت را بخوان دخترم، آفرین.
دختر می‌ گفت: وقتی اتوبوس ایستاد، من پیاده شدم و شروع کردم به نماز خواندن. یک مرتبه اتوبوسی ‌ها نگاهش کردند. یکی گفت: من هم نخواندم، دیگری گفت: من هم نخواندم.
شخص دیگری هم گفت: ببینید چه دختر با همتی است، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت، حجت است. خواهند گفت: این دختر اراده کرد، ماشین ایستاد. یکی یکی آنهایی هم که نماز نخوانده بودند، ایستادند به نماز.
دختر می‏ گفت: یک مرتبه دیدم پشت سرم یک عده دارند نماز می ‌خوانند. می‏ گفت: شیرین ‌ترین نماز من این بود که دیدم، لازم نیست امام فقط امام خمینی و دیگری باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می ‌توانم در فضای خودم امام باشم. (به نقل از سایت نماز)
IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1394/06/151197133531548561139813195123726922839.jpg)
[h=2]داستان یک مرد روشنفکر[/h] یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود، کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که می شد برای خواندن نماز دست از کار می کشیدند.
یک روز مهندس به آنها اخطار داد که اگر هنگام کار نماز بخوانند آخر ماه از حقوقشان کسر می شود.
کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کم شدن حقوقشان نماز را به آخر وقت می گذراند اما عده ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان همچنان در اول وقت ، نماز ظهر و عصرشان را می خوانند.
آخر ماه ، مهندس به آنها که همچنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق ماهیانه پرداخت می کند. کسانی که نماز را به بعد از کار گذاشته بودند به مهندس اعتراض کردند که چرا حقوق آنها را زیاد داده است .
مهندس گفت : اهمیت دادن آنها به نماز و صرف نظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمان آنها بیشتر از شماست و این قبیل آدم ها هرگز در کار خیانت نمی کنند همچنانکه به نماز خود خیانت نکردند.

[h=2]حاج آخوند و نماز بر روی یخ[/h] حاج ملا عباس تربتی معروف به حاج آخوند از علما و عرفای وارسته معاصر می باشند در کرامات و فضائل این مرد ، مطالب زیادی گفته اند.
کتاب ارزشمند «فضیلت های فراموش شده» در شرح حال و زندگی نامه این عارف نامی نوشته شده که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
یکی از مسائلی که ایشان بدان بسیار اهمیت می دادند و به عمل نمودن آن مقید بودند نماز اوّل وقت بود.

چون به حاجی آباد رسیدیم صبح دمید و در آن هوای سرد و باد تند و بورانی که می وزید روی آن زمین های یخ زده که بدن انسان را خشک می کرد، مرحوم حاج آخوند جلو ایستاد رو به قبله و شیخ حبیب به او اقتدا کرد. نخست اذان گفتند و سپس اقامه و نماز صبح را با همان طمأنینه و خضوع و توجهی خواند که همیشه می خواند در حالی که از چشمان من از شدت سرما اشک می ریخت و دانه های اشک روی گونه هایم یخ می بست

خاطره ای را فرزندشان نقل می کنند که شنیدنی است.
«پدرم عازم کاریزک گشت که هیزم بیاورد. مرا نیز چون هیچ گونه تفریح و گردشی در تربت نداشتیم و دلتنگ بودیم با خود برد. دو شب در کاریزک بودیم تا آنکه یک بار هیزم و خورجینی از بعضی لوازم خوردنی زمستانی فراهم کردند.
شب دوم یک ساعت به اذان صبح مانده از کاریزک برای رفتن به تربت به راه افتادیم. زیرا اگر می ماندیم تا آفتاب بر آید یخ زمین باز می شد و راه پیمودن با الاغ در میان گل، کار دشواری بود. شب بسیار سردی بود. آسمان صاف و ستارگان درشت و درخشان بودند. ولی سردی هوا گوش و گردن و دست و پا را می سوزاند.
دو الاغ داشتیم که یکی را هیزم بار کرده بودند و خورجین را بار یکی دیگر کرده و مرا روی آن سوار کردند. مردی بود به نام شیخ حبیب از دوستان و مریدان پدرم که ایشان تا روستای حاجی آباد که در راه کاریزک به تربت است و سه کیلومتر با کاریزک فاصله دارد همراه ما آمد. در فاصله کاریزک تا حاجی آباد پدرم همچنان که پیاده می آمد نماز شبش را خواند و شیخ حبیب نیز با او همراهی می کرد. چون به حاجی آباد رسیدیم صبح دمید و در آن هوای سرد و باد تند و بورانی که می وزید روی آن زمین های یخ زده که بدن انسان را خشک می کرد، مرحوم حاج آخوند جلو ایستاد رو به قبله و شیخ حبیب به او اقتدا کرد.
نخست اذان گفتند و سپس اقامه و نماز صبح را با همان طمأنینه و خضوع و توجهی خواند که همیشه می خواند در حالی که از چشمان من از شدت سرما اشک می ریخت و دانه های اشک روی گونه هایم یخ می بست.
پس از نماز، شیخ حبیب به سوی کاریزک برگشت و ما راه تربت را در پیش گرفتیم و لازم نیست که بنویسم با چه مشقت نزدیک ظهر به تربت رسیدیم.

[h=2]ترك نكردن نماز اول وقت حتی در دشوارترین شرایط[/h] رزمنده دلاور، محسن شاه رضایی در نقل خاطره ای می گوید: «در شب عملیات بَدر، سوار قایق شدیم و زدیم به خط مقدم، زیر باران تیر. در حین عملیات بودیم كه وقت نماز مغرب شد. رزمنده پیری با ما بود، شروع كرد با آب هور وضو گرفت. ما هم بعد از او وضو گرفتیم و در همان دقایق به نماز ایستادیم. آن شب، آن نمازِ اول وقت، در آن شرایط سخت، بهترین نماز ما بود.