با اينكه خدا جاى خاصى ندارد، پس چرا بايد رو به قبله نماز بخوانيم؟
ارسال شده توسط گمنام در شنبه, ۱۳۸۸/۰۸/۰۲ - ۰۱:۱۳
قرآن كريم مىفرمايد: «ما فولّ وجهك شطر المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره...»؛ بقره (2)، آيه 144.«پس روى كن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمين نيز هر كجا باشيد در نماز روى بدان جانب كنيد»، و نيز مىفرمايد: «و من حيث خرجت فول وجهك شطر المسجدالحرام و حيث ماكنتم فولوا وجوهكم شطره...»؛ «و اى رسول از هر جا و به هر ديار بيرون شدى روى به جانب كعبه كن و شما مسلمين هم به هر كجا بوديد روى بدان جانب كنيد». همان، آيه 150.
با توجه به اين آيات، مىتوان برداشتهاى زير را به دست آورد:
1. همان خدايى كه فرموده است به هر طرف رو كنيد آنجا وجه خدا است و اينكه او از رگ گردن به انسان نزديكتر است، همو دستور داده است كه به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانيد.
2. (شطر» در آيه شريفه (شطر المسجد الحرام) به معناى سمت و جانب است. البته ايستادن دقيق در محاذات خانه كعبه و حتى مسجدالحرام براى كسانى كه از دور نماز مىخوانند بسيار مشكل است، اما ايستادن به سمت آن براى همه آسان است. همين دستور قرآنى به نوبه خود موجب پيشرفت علوم جغرافيا، هيئت، هندسه و رياضى در بين مسلمين گرديد؛ زيرا براى قبلهيابى و تشخيص جهت آن، نيازمند اين علوم بودند.
3. اينكه «خدا همه جا هست و به هر طرف كه رو كنى روى او و سوى او است»؛ اين نتيجه را نمىدهد كه پس به هر طرف مىتوان نماز خواند. در همه جا بودن خداوند يك مطلب است و جهت نماز مطلب ديگر. كما اينكه خدا همه زبانها را مىداند ولى بايد نماز را به زبان عربى خواند و يا اينكه خدا موجودى زمانى نيست ولى نماز بايد در زمان خاص خودش خوانده شود. حقتعالى به علل گوناگون، دستور داده است كه به طرف قبله واحد، به زبان واحد، و با شرايط مشترك ديگرى نماز گزارده شود و اين دستور علاوه بر پيشرفت و پيشبرد علم و دانش بشرى، مايه وحدت و هماهنگى بين مسلمانان نيز مىباشد و تأثيرات و آموزشهاى فرهنگى ديگرى نيز به دنبال دارد. از طرف ديگر در هر يك از اين دستورات اسرار عرفانى بزرگ نهفته است.
ناگفته نماند براى راهيابى به «حقيقت» بايد دو مرحله «شريعت و طريقت» طى شود. يكى از نمونههاى پايبندى به احكام شريعت ايستادن رو به قبله است كه پرورش روحيه عبوديت و نهادينه شدن يك رفتار دينى به طور همگانى را به ارمغان مىآورد. همچنين پايبندى به احكام شرعى از مؤثرترين روشها براى فرهنگسازى در جامعه است. در غير اين صورت پراكندگى و ناهماهنگى و حتى ناهنجارىهاى فراوان در جامعه پديد خواهد آمد. براى آگاهى بيشتر ر.ك: امام خمينى، آدابالصلوه.