سلام... طاعات و عباداتتون قبول... آرزوی سلامتی و خوشی لحظه افزون دارم برای همه بزرگواران... من از یک روز قبل از ماه مبارک... شروع به ترک یه عادت ناپسند... یه گناه بزرگ کردم... همه چیز خوب بود... حالم حخوب شده بود... اون موقع نمیفهمیدم... اما الان میفهمم حالم چقد خوب شده بود... متاسفانه دیروز دوباره اون گناه رو مرتکب شدم... از بعد دیروز... دیگه هیچ انگیزهای برای ترک گناه ندارم... با اینکه توبه کردم... حس میکنم دیگه هر کاری هم بکنم فایده نداره... حتی با اینکه الان روزهم... حالم خوب نیست... دیگه افطار و سحر از بعد دیروز هیچ حسی برام نداره... چون حس میکنم خدا ازم متنفره... حس میکنم دیگه نمیتونم دلشو به دست بیارم... ینی میتونم... هر گناهکاری میتونه... مسئله اینه که دیگه جونشو ندارم... توان بلند شدن از جامو ندارم... توان تو دهن شیطون زدنو ندارم... حس میکنم دیگه خدا هم امیدی به من نداره... یا اینکه چه ترک کنم و آدم خوبی بشم یا نه... براش مهم نیست... هر چیز کوچیکی اعصابمو خرد میکنه... دائم شک میکنم به طهارت و فلان و فلان... خستهم... خیلی... دلم میخواست به دیشب بر میگشتم... و اون کارو نمیکردم و الان پاک بودم... چه کار کنم که این حس از بین بره... میترسم این بار همین حس باعث بشه سمت گناه برم...
من امروز از یک عزیز سوال کردم که آیا خداوند توبه کسی رو که چندین بار توبه کرده و هر بار خواسته یا ناخواسته آلوده به گناه شده می بخشه؟ ایشون به من گفتن نه. اینجوری انگار خداوند رو به تمسخر گرفته انسان. ولی من هنوز به این که خدا میبخشه اعتقاد دارم! خدا میگه گر 100 بار توبه شکستی باز آی... اگه شخص برای آخرین بار واقعا توبه نصوح کنه و هیچوقت تکرار نکنه گناهشو واقعا خدای بزرگ اون بندشو نمیبخشه؟؟
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
3) من برای ازدواج و حج خیلی طولانی مدت دعا نکردم، و شکر خدا و هزاران مرتبه شکر خدا زود به حاجتم رسیدم، حس میکنم خدا زود حاجت منو میده که دیگه نرم به درگاهش. این که میگن هرکه در این جام مقربتر است جام بلا بیشترش می دهند. نه که بلا بخوام از خدا! همیشه هم دعا میکنم که خدا نعمتهاشو ازم نگیره!خدا منو توی آزمایش سخت نزاره که از پسش بر نیام. ولی این فکر که میگن هرکی پیش خدا خوب باشه حاجتش رو دیرتر میده یک لحظه از سرم اصلا بیرون نمیاد.(الان خجالت میکشم این جملات رو میگم، حالا میگید عجب بنده ایه هیچ چی راضیش نمیکنه ولی به خدا من اصلا منظورم ناشکری و کفران نعمت نیست، اتفاقا همیشه این فکر توی ذهنم هست که من هرچی خدارو شکر کنم باز نمیتونم جبران کنم.همیشه میترسم خدا چیزایی که بهم داده رو ازم بگیره و همیشه دعا میکنم این اتفاق نیفته.)
4) مسخره هست اینو بگم ولی این اواخر حس میکردم خدا نعوذ بالله ازم رو برگردونده و اصلا باورم نمیشد برامون حج در بیاد، برای همینم چندین و چند بار توی ذهنم این تصور پیش اومده که همه ش شانسی بوده و بعد استغفار می کنم که شانس هم دست خداست! ولی درونم یه جور احساس دوگانگی پیدا کردم نسبت به این قضیه.