ضحک

حدیثی درباره اینکه امام علی (ع)از دید خلیفه دوم خنده رو بوده وجود دارد؟

با سلام,
حدیثی با مضمون مشابه این مطلب در اثار شهید مطهری دیدم که یکی از اشکالات امام از دید عمر خنده رویی ایشان بوده ایا چنین حدیثی در منابع شیعه یا سنی وجود دارد ؟
لطفا سند ان را ذکر نمایید

لبخند را فراموش نکنيد!

ررسی لغوی «ضحک»: راغب اصفهانی می‌گوید:

ضحک:باز شدن و شادابی چهره و ظاهر شدن دندان‌ها از سرور و شادی روح است.
ضواحک: دندان‌هایی که هنگام تبسم ظاهر می‌شوند.خنده اختصاص به انسان دارد و در غیر انسان یافت نمی‌شود و باید همچنین اضافه کرد:تعجب از سبب‌های خنده است که در نهایت به خنده ختم می‌شود و آن به اراده خدا و انسان بستگی دارد.پس خنده‌ای که به اراده از بنده صادر می‌شود، مانند سایر افعال انسان باید در جهت صلاح و نیکی لحاظ گردد. در باب کلمه «خنده» در لغت نامه دهخدا آمده است؛حالتی که انسان به واسطه شعف و خوشحالی و بشاشت پیدا می‌کند و در آن لب‌ها و دهان به حرکت در می‌آیند و این حالت با آواز مخصوصی همراه است.
خنداننده و خنده کننده: خداوند در سوره نجم،آیه 43 می‌فرماید:«و انه هو اضحک و ابکی؛و هم اوست که می‌خنداند و می‌گریاند.» در این آیه، این مسئله که آیا خنده و گریه از اعمال خود انسان است یا بر طبق آنچه که از معنای این آیه برمی‌آید، تنها عامل خنده و گریه خداوند می‌باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. در تفسیر المیزان، اشاره خوبی به این موضوع گردیده، با این مضمون که خنده و گریه را به خود انسان‌ها نسبت دهیم.برای اینکه نسبت دادن، گریه و خنده و هر کار دیگری به انسان به این جهت است که او آن کار را انجام داده و به خدا، به این علت که او آن را ایجاد کرده، و بین این دو فرق زیادی می‌باشد، که با وجود این فرق هم باز بین اراده خدا و اراده انسان به خندیدن و گریه کردن منافاتی نیست.زیرا اراده الهی به خنده ارادی و به اختیار قرار گرفته است، نه هر خنده‌ای، اگر چه به اجبار باشد.پس اراده انسان در خندیدن مؤثر است و آن سببی است که در طول، سببیت اراده خدا قرار گرفته، نه در عرض آن، تا منافاتی پیش آید و بگویند، چون دو علت در عرض هم هستند.پس چگونه دو سبب یک مسبب را بوجود می‌آورند.در بعضی از تفاسیر، این موضوع مطرح شده که اگر خنده و گریه بطور مطلق فعل خدا بود، دیگر امر و نهی به آن نمی‌شد، چنانکه در آیه 82 سوره توبه خداوند نمی‌فرمود:«فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیرا» و یا در سوره نجم، آیه 60 می‌فرماید:«و تضحکون و لاتبکون» سبب خنده و گریه به انسان نسبت داده نمی‌شد.در تفسیر انوار درخشان آمده که خنده و گریه دو حالت روانی است که انسان در صورت تحقق شرایطی به اختیار مرتکب آن دو می‌شود و بر حسب ایجاد فعل اختیاری به شرط اراده پروردگار است،زیرا خداوند، انجام کاری را با لوازم تشخیص آن خواسته است که بوجود آید.