عقد موقت ، ازدواج با اهل کتاب، رضایت زن در ازدواج

ازدواج موقت با زنی از اهل سنت بدون رضایت و اطلاع او

با سلام و عرض ادب

چند روز پیش زنی از اهل سنت از همسر من کمک خواست مبنی بر این که یک فرد شیعه ایشان را همسر خود می داند .

شرایط آن طور که زن می گوید به این شکل بوده است :
پس از سوء استفاده شوهر سابق زن و جدا شدن آن ها و همچنین مرگ مادرش او در شرایط روحی نا مناسبی بوده ، مرد به او می گوید برای اینکه بتوانم در خانه تو باشم ، نماز بخوانم و به تو دست بزنم باید با هم یک صیقه بخوانیم . زن می پرسد آیا در آن صورت ما زن و شوهر می شویم ؟ مرد پاسخ می دهد خیر !
زن به تصور اینکه این یک دوستی شرعی است با مرد دوست می شود ( زن اظهار می کند که در دین ما برای دست زدن به نامحرم و نماز خواندن در خانه ی او صیقه لازم نیست ، در دین شما لازم بود من هم خواستم او راحت باشد)
تا اینکه یک بار مرد در شرایطی که زن حالت روحی نامناسبی داشته با او مقاربت می کند ، زن مقاومت نمی کند ( زن اظهار می کند که من اصلا فرصت نکردم که فکر کنم ، به او اعتماد داشتم و همه چیز سریع اتفاق افتاد)
بعد از این عمل زن از مرد می پرسد مگر تو نگفته بودی که ما دوست هستیم ؟ مرد می گوید نه ، ما زن و شوهریم .

پاسخ زن به سوالات کلیدی:
آیا مدتی برای دوستی تان معلوم کردید ؟ نه
آیا هدیه ای به تو داد؟ او گاهی به من پول می دهد
آیا رضایت به نزدیکی با او داشتی؟ دفعه اول متوجه نشدم ، ما بقی دفعات به زور و اجبار بوده است به همین دلیل از او فرار می کنم

تا آن جا که می دانم و تحقیق کرده ام در هیچ صورتی عقد ازدواج نمی تواند بدون اطلاع یکی از طرفین جاری شود . حتی در عقد فضولی هم رضایت طرف بعد ها باید جلب شود.

می خواهم بدانم شاید تحت یک شرایطی که من نمی دانم این زن واقعا همسر آن مرد باشد.

اگر زنا بوده باشد که تکلیف ما روشن خواهد بود ایشان را در خانه مان نگه می داریم.
اما اگر ایشان واقعا زن و شوهر باشند آن وقت باید راهی پیدا کنیم تا این خانم از آن آقا جدا شوند
اگر چیزی به ذهنتان می رسد لطفا بفرمایید

متشکرم