موانع استجابت دعا
دعا ؛ شرایط و موانع استجابت
ارسال شده توسط چالشگر در دوشنبه, ۱۳۹۲/۰۶/۱۱ - ۰۰:۲۰با عرض سلام
ما در هر موردی از خداوند کمک میخواهیم. وفتی بیمار لاعلاجی داریم، وقتی امتحان سختی در پیش رو داریم، وقتی به مشکل مالی برمیخوریم، وقتی با مشکل خانوادگی روبرو میشویم ووو.... برای کمک خواسنن دعا میکنیم، نماز میخوانیم، نذر میکنیم و از دیگران التماس دعا داریم. با این وجود همیشه این درخواستها اجابت نمیشود. سوال این است: اصولا در چه مواردی میتوان از خداوند انتظار کمک داشت و در چه مواردی این انتظار بیهوده است؟
با تشکر
آداب دعا
ارسال شده توسط محمد در شنبه, ۱۳۸۸/۱۲/۰۸ - ۱۹:۰۲استجابت صرفاً به معناى به خواسته دلخواه خود رسيدن نيست، بلكه استجابت مراحلى دارد. اولين مرحله آن، توفيق دعا كردن است. چه بسا همين پاسخ نيافتن ما، اجابت از سوى خدا باشد يعنى، خداوند منان با طول دادن اجابت، ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگه مىدارد و اين لطف بزرگى است كه به اين وسيله، ارتباط عبد با معبود حفظ مىگردد و در پى آن الطاف بىشمار ديگرى نصيب او مىشود.
آن يكى الله مىگفتى شبى تا كه شيرين مىشد از ذكرش لبى
گفت شيطان: آخر اى بسيار گو اين همه «الله» را «لبيك» كو؟
مىنيايد يك جواب از پيش تخت چند «الله» مىزنى با روى سخت
او شكسته دل شد و بنهاد سر ديد در خواب او خضر اندر خضر
گفت: «هين» از ذكر چون واماندهاى چون پشيمانى از آن كش خواندهاى؟
گفت: لبيكم نمىآيد جواب زآن همى ترسم كه باشم رد باب
گفت: آن «الله» تو «لبيك» ماست و آن نياز و سوز دردت پيك ماست
ترس وعشق توكمند لطف ماست زير هر يارب تو لبيكهاست
پس اصل دعا و تضرع در درگاه الهى، چون مطابق با فطرت خداخواهى بشر است، خود يك مرحله از استجابت و رسيدن به آن خواسته حقيقى فطرت توحيدى است. چه آن خواسته دلخواه، داده شود يا خير.
مرحله دوم: همسويى زبان فطرت با زبان دهان گاهى دعا با سوز و گداز و از ته قلب است و تنها خدا، خوانده مىشود ولى زبان فطرت و خواسته حقيقى انسان با آن همخوانى ندارد و فطرت او اجابت را در هر چه نزديك شدن به مقام قرب الهى مىداند اما زبان او خواستهاى را مىطلبد كه وى را از خواسته حقيقى فطرت (مقام قرب الهى) دور مىكند. چنين دعايى، در واقع نفرين بر خود است كه اگر برآورده هم شود، غضب پروردگار مىباشد نه رحمت و لطف او.
اما اگر زبان، خواستهاى را بخواهد كه مطابق با فطرت باشد، البته كه برآورده مىشود. گفتنى است كه در خواستههاى دنيوى، تشخيص انسانها در اين كه آيا خواسته آنها در راستاى خواسته فطرت است يا نه، ملاك نمىباشد. اگر بخواهيم در همين فرض هم با ديد عرفانى بنگريم، باز هم خدا خوانده نشده است يعنى، دعا از ته دل مىباشد و «ادعو» (بخوانيد) تحقق پيدا كرده است ولى «نى» (مرا بخوانيد) تحقق نيافته است زيرا اگر خواسته ما امرى باشد كه مورد رضايت خداوند نباشد با احكام وى تنافى داشته باشد و نيز سلسله تحقق بخش خواسته فطرى خداخواهى ما به حساب نيايد در واقع ما خود خدا را نخواندهايم، بلكه ضد خدا و دورى از او را خواندهايم. در اين صورت يك شرط «استجب» (استجاب مىكنم) تحقق پيدا كرده ولى شرط ديگر آن (نى) تحقق نيافته است. پس در آن جايى كه خواسته ما با خواسته فطرت همسويى ندارد، نبايد برآوردن خواسته را انتظار داشت زيرا در واقع خدا را نخواندهايم و به دليل ناهمگونى زبان فطرت با زبان دهان، مرتكب دروغ هم شدهايم. زبان فطرت مىگويد فلان خواسته نياز واقعى ما است ولى زبان دهان مىگويد: فلان خواسته ديگر نياز ما است مثل بچه شيرخوارى كه براى نوشيدن آب زهرآلود، گريه مىكند و آن را نياز واقعى خود مىداند. در صورتى كه نياز واقعى و غريزى او، شير مادر يا آب گوارا است. در اين جا خواسته غريزى او، يا خواسته ظاهرىاش ناهماهنگ است و هرگز نبايد از پدر و مادر انتظار اجابت داشته باشد. اين مرحله اجابت وقتى است كه خواسته فطرى، با خواسته ظاهرى همسو باشد.