نیت زکات

احکام زکات

انجمن: 



سئوال _ در چند چیز زکات است؟
جواب _ زکات فقط در نه چیز واجب است.
اول _ گندم دوم _ جو سوم _ خرما چهارم _ کشمش پنجم _ طلا ششم _ نقره هفتم _ شتر هشتم _ گاو نهم _ گوسفند
س 2 _ زکات چه چیزهایی مستحب است؟
ج _ « سُلت » که دانه ای است به نرمی گندم و خاصیت جو دارد و « عَلَس » که مانند گندم است و خوراک مردم « صفا » می باشد. بنابر احتیاط مستحب زکات آن دو داده شود.
شرایط واجب شدن زکات
س 3 _ در چه صورتی زکات واجب می شود؟
ج _ زکات در صورتی واجب می شود که مال به مقدار نصاب، برسد.
س 4 _ مالک مال، چه شرایطی باید داشته باشد تا زکات را بپردازد؟
ج _ مالک آن، بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف کند.
س 5 _ زکات گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره را چگونه باید بپردازد؟
ج _ اگر انسان یازده ماه، مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره باشد، اول ماه دوازدهم بنابر احتیاط باید زکات آن را بدهد.
س 6 _ سال بعد چگونه باید حساب کند؟
ج _ اول سال بعد را باید بعد از تمام شدن ماه دوازدهم، حساب کند.
س 7 _ اگر مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در بین سال بالغ شود، چه تکلیفی دارد؟
ج _ بنابر احتیاط مستحب زکات را بدهد. مثلاً اگر بچه ای در اول محرم، مالک چهل گوسفند شود و بعد از گذشتن دو ماه بالغ گردد، یازده ماه که از اول محرم بگذرد، اگر شرایط دیگر را نیز دارا باشد، بنابر احتیاط مستحب زکات بدهد.
س 8 _ زکات گندم و جو، چه هنگامی واجب می شود؟
ج _ وقتی واجب می شود که به آنها گندم و جو گفته شود.
س 9 _ زکات کشمش چه هنگامی واجب می گردد؟
ج _ وقتی واجب می شود که غوره است.
س 10 _ زکات خرما چه هنگامی واجب می شود؟
ج _ موقعی که رنگ خرما زرد یا سرخ شد، بنابر احتیاط زکات آن واجب می شود.
س 11 _ وقت دادن زکات در گندم و جو، چه موقع است؟
ج _ موقع خرمن و جدا کردن کاه آن.
س 12 _ وقت دادن زکات در خرما و کشمش چه هنگامی است؟
ج _ هنگامی است که خشک شده باشد.
س 13 _ اگر موقع واجب شدن زکات گندم، جو، کشمش و خرما، صاحب آن بالغ شد چه تکلیفی دارد؟
ج _ باید زکات بدهد.
س 14 _ اگر صاحب گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در تمام سال دیوانه باشد، آیا زکات بر او واجب است؟
ج _ زکات بر او واجب نیست.
س 15 _ اگر انسان در مقداری از سال، دیوانه باشد و در آخر سال عاقل گردد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ بنابر احتیاط مستحب زکات را بدهد.
س 16 _ اگر صاحب گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره، مقداری از سال مست و بیهوش شود، آیا زکات از او ساقط می گردد؟
ج _ زکات از او ساقط نمی شود. همچنین است اگر موقع واجب شدن زکات گندم، جو، خرما و کشمش، مست و بیهوش باشد.
س 17 _ آیا در مالی که از انسان غصب کرده اند و نمی تواند در آن تصرف کند، زکات وجود دارد؟
ج _ مالی را که از انسان غصب کرده اند و نمی تواند در آن تصرفت کند، زکات ندارد.
س 18 _ اگر زراعتی را از انسان غصب کنند و موقعی که زکات آن واجب می شود، در دست غصب کننده باشد، آیا زکات آن را بدهند؟
ج _ هر وقت به صاحب اش برگشت، بنابر احتیاط زکات آن را بدهد.
س 19 _ اگر کسی، طلا و نقره یا چیزی دیگر را که زکات آن واجب است قرض کند و یک سال نزد او بماند، آیا لازم است زکات آن را بدهد؟
ج _ باید زکات آن را بدهد.
س 20 _ آیا بر کسی که قرض داده، چیزی واجب است؟
ج _ بر کسی که قرض داده چیزی واجب نیست.
زکات گندم، جو، خرما و کشمش

س 21 _ زکات گندم، جو، خرما و کشمش چه هنگامی واجب می شود؟
ج _ وقتی واجب می شود که به مقدار نصاب برسد که معادل « 207/847 » کیلوگرم می باشد.
س 22 _ اگر پیش از دادن زکات، از انگور، خرما، جو و گندمی که زکات آن واجب شده، خود و افراد تحت تکفلش بخورند یا به فقیر بدهد، چه وظیفه دارد؟
ج _ باید زکات مقداری که مصرف کرده، بدهد.
س 23 _ اگر هنگامی که زکات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، مالک آن بمیرد، چه کاری باید انجام داد؟
ج _ باید مقداری زکات را از مال او بدهند.
س 24 _ اگر پیش از واجب شدن زکات بمیرد، چه کاری باید انجام داد؟
ج _ هر یک از ورثه که سهم او به اندازه نصاب است، باید زکات سهم خود را بدهد.
س 25 _ کسی که از طرف حاکم شرع، مأمور جمع آوری زکات است، چه موقع می تواند زکات را مطالبه کند؟
ج _ موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور می تواند زکات را مطالبه کند.
س 26 _ اگر مالک زکات ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده، از بین برود، چه وظیفه ای بر عهده مالک است؟
ج _ باید عوض آن را بدهد.
س 27 _ اگر بعد از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو، زکات آن واجب شود، مثلاً خرما در ملک او زرد یا سرخ شود، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید زکات آن را بدهد.
س 28 _ اگر بعد از آن که زکات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، زراعت و درخت را بفروشد، آیا لازم است زکات بدهد؟
ج _ باید زکات آن را بدهد.
س 29 _ اگر انسان گندم و جو یا خرما یا انگور را بخرد و بداند فروشنده زکات را داده یا شک کند که داده یا نه، آیا زکات بر او واجب است؟
ج _ چیزی بر او واجب نیست.
س 30 _ اگر بداند زکات آن را نداده، معامله چه حکمی پیدا می کند؟
ج _ چنانچه حاکم شرع معامله مقدار زکات را اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است و حاکم شرع می تواند مقدار زکات را از خریدار بگیرد.
س 31 _ اگر حاکم شرع معامله را اجازه دهد، معامله چه حکمی پیدا می کند و خریدار چه وظیفه ای دارد؟
ج _ معامله صحیح است و خریدار باید آن مقدار را به حاکم شرع بدهد و در صورتی که قیمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، می تواند از او پس بگیرد.
س 32 _ اگر وزن گندم، جو، خرما و کشمش موقعی که تر است به « 207/847 » برسد و بعد از خشک شدن کمتر از این مقدار شود، آیا زکات آن واجب است؟
ج _ زکات آن واجب نیست.
س 33 _ اگر گندم، جو و خرما را پیش از خشک شدن، مصرف کند، چنانچه خشک آن، به اندازه نصاب برسد، آیا لازم است زکات آن را بدهد؟
ج _ باید زکات آن را بدهد.
س 34 _ اگر خرمایی که تازه آن را می خورند و اگر بماند، خیلی کم می شود، چنانچه مقداری باشد که خشک آن به « 207/847 » کیلوگرم برسد، آیا زکات آن واجب است؟
ج _ زکات آن واجب است و اگر بعد از خشک شدن، به آن خرما نگویند یا کمتر از مقدار مذکور می شود زکات واجب نیست.
س 35 _ گندم و جو، خرما و کشمش که زکات آن را داده، اگر چند سال نیز نزد او بماند آیا دوباره زکات دارد؟
ج _ اگر چند سال نیز نزد او بماند، زکات ندارد.
مقدار زکات

س 36 _ زکات گندم، جو خرما و انگور که از آب باران یا نهر آبیاری شده یا از رطوبت زمین استفاده کرده، چقدر است؟
ج _ زکات آن یک دهم ( 10% ) است.
س 37 _ اگر با دلو و مانند آن آبیاری گردد، زکات آن چقدر است؟
ج _ زکات آن یک بیستم ( 5% ) است.
س 38 _ اگر مقداری از باران یا نهر یا رطوبت زمین استفاده کند و به همان مقدار از آبیاری با دلو و مانند آن استفاده نماید، چگونه باید زکات را حساب کند؟
ج _ زکات نصف آن یک دهم و زکات نصف دیگر آن یک بیستم می باشد. یعنی ( 5/7% ) یا از چهل قسمت، سه قسمت آن را باید بابت زکات بدهد
س 39 _ اگر گندم، جو، خرما و انگور از آب باران آبیاری می شود و هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند چنانچه طوری باشد که بگویند، آبیاری با دلو و مانند آن غلبه داشته، چگونه باید زکات آن را بدهند؟
ج _ زکات آن یک بیستم ( 5% ) است.
س 40 _ اگر بگویند آبیاری با آب نهر غلبه داشته، زکات آن چه مقداری می شود؟
ج _ زکات آن یک دهم ( 10% ) است.
س 41 _ اگر نگویند آب باران و نهر غلبه داشته، ولی آبیاری با آب باران و نهر بیشتر از آب دلو و مانند آن باشد، زکات آن چه مقدار حساب می شود؟
ج _ بنابر احتیاط واجب، زکات آن یک دهم است.
س 42 _ اگر بعد از فحص شک کند آبیاری با آب باران و آب دلو، به یک اندازه بوده، یا آب باران غلبه داشته، زکات را چه مقدار باید بدهد؟
ج _ می تواند از نصف آن یک دهم و از نصف دیگر آن یک بیستم بدهد.
س 43 _ اگر بعد از فحص شک کند هر دو به یک اندازه بوده یا آبیاری با دلو غلبه داشته، زکات را چه مقدار باید حساب کند؟
ج _ می تواند زکات تمام آن را یک بیستم ( 5% ) بدهد.
س 44 _ اگر گندم، جو، خرما و انگور با آب باران و نهر آبیاری شود و به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد، و لی با آب دلو نیز آبیاری گردد و آب دلو به زیاد شدن محصول کمک نکند، زکات آن چه مقدار است؟
ج _ زکات آن یک دهم است.
س 45 _ اگر با دلو و مانند آن آبیاری شود و به آب نهر و باران محتاج نباشد، ولی از آب نهر و باران نیز استفاده کند و به زیاد شدن محصول کمک کند، زکات آن چه مقدار است؟
ج _ زکات آن یک بیستم است.
س 46 _ اگر زراعتی را با دلو و مانند آن آبیاری کنند و در زمین پهلوی آن، زراعتی کنند که از رطوبت آن زمین، استفاده نماید و محتاج به آبیاری نباشد، زکات آن چگونه حساب می شود؟
ج _ زکات زراعتی که با دلو آبیاری شده، یک بیستم و زکات زراعت پهلوی آن یک دهم باشد.
س 47 _ آیا مخارجی را که برای گندم، جو، خرما و انگور کرده است، حتی مقداری که از قیمت وسایل و لباس که بر اثر زراعت کم شده، می تواند از حاصل کسر نماید؟
ج _ می تواند از حاصل کسر کند و چنانچه باقیمانده « 207/847 » کیلوگرم برسد، باید زکات آن را بدهد.
س 48 _ تخمی را که برای زراعت مصرف نموده، آیا می تواند از حاصل کسر نماید؟
ج _ تخمی را که برای زراعت مصرف نموده، اگر از خودش باشد، به مقدار وزن آن می تواند، از حاصل کسر نماید و اگر خریده باشد، می تواند قیمتی را که برای خرید آن داده، جزء مخارج حساب نماید.
س 49 _ اگر زمین و وسایل زراعت یا یکی از این دو، ملک خود او باشد، آی می تواند کرایه آن را جزء مخارج حساب کند؟
ج _ نباید کرایه آن را جزء مخارج حساب کند.
س 50 _ آیا برای کارهایی که خودش کرده یا اجیر گرفته، باید از حاصل کسر نماید؟
ج _ برای کارهایی که خودش کرده یا دیگری با اجرت انجام داده، چیزی از حاصل کسر نمی شود.
س 51 _ اگر درخت انگور یا خرما را بخرد، آیا قیمت آن جزء مخارج است؟
ج _ بنابر احتیاط قیمت آن جزء مخارج نیست.
س 52 _ اگر خرما یا انگور را پیش از چیدن بخرد، آیا پولی که برای آن داده جزء مخارج حساب می شود؟
ج _ پولی که برای آن داده جزء مخارج حساب می شود.
س 53 _ اگر زمینی بخرد و در آن گندم یا جو بکارد، پولی که برای خرید زمین داده، آیا جزء مخارج حساب می شود؟
ج _ بنابر احتیاط جزء مخارج حساب نمی شود.
س 54 _ اگر زراعت را بخرد، آیا پولی را که برای خریدن آن داده می تواند جزء مخارج حساب نماید؟
ج _ پولی را که برای خرید داده می تواند جزء مخارج حساب نماید و از حاصل کم کند، اما باید قیمت کاهی را که از آن به دست می آید از پولی که برای خرید زراعت داده کسر نماید، مثلاً اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد و قیمت کاه آن، صد تومان باشد، فقط چهارصد تومان آن را می تواند جزء مخارج حساب نماید.
س 55 _ کسی که بدون کاه و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است، می تواند زراعت کند، اگر آن را بخرد، آیا می تواند پولی را که برای خرید آن داده، جزء مخارج حساب کند؟
ج _ می تواند پولی که برای خرید داده، جزء مخارج حساب کند.
س 56 _ کسی که بدون کاه و یا چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است، نمی تواند زراعت کند، اگر حساب آن را بخرد و بر اثر زراعت به کلی از بین برود، آیا می تواند قیمت آن را جزء مخارج حساب نماید؟
ج _ می تواند قیمت آن را جزء مخارج حساب نماید و اگر مقداری از قیمت آن کم شود می تواند آن مقدار را جزء مخارج حساب کند.
س 57 _ اگر بعد از زراعت چیزی از قیمت آن کم نشود، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ بنابر احتیاط نباید چیزی از قیمت آن را جزء مخارج حساب نماید.
س 58 _ اگر در یک زمین جو، گندم و چیزی مانند برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ مخارجی را که کرده، باید بر دو قسمت نماید. مثلاً اگر هر دو به یک اندازه بوده می تواند نصف مخارج را از جنسی که زکات دارد، کسر نماید.
س 59 _ اگر برای شخم زدن یا کار دیگری که تا چند سال فایده دارد خرجی کند، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ می تواند آن را جزء مخارج سال اول حساب نماید.
س 60 _ اگر انسان در چند شهر که فصل آنها با یکدیگر اختلاف دارد و زراعت و میوه آنها در یک وقت بدست نمی آید، گندم یا جو یا خرما و یا انگور داشته باشد و همه آنها محصول یک حساب شود، نسبت به پرداخت زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ چنانچه چیزی که اول می رسد به اندازه نصاب یعنی « 207 / 847 » کیلوگرم باشد باید زکات آن را موقعی که می رسد بدهد و زکات بقیه را هر وقت، بدست می آید، ادا نماید.
س 61 _ اگر آنچه اول می رسد به اندازه نصاب نباشد، در صورتی که یقین دارد، با آنچه بعد به دست می آید به اندازه نصاب می شود، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باز هم واجب است زکات آنچه را که رسیده، همان وقت و زکات بقیه را موقعی که می رسد بدهد.
س 62 _ اگر یقین ندارد که همه آنها، به اندازه نصاب شود، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید صبر کند تا بقیه آنها برسد، پس اگر روی هم به مقدار نصاب شود، زکات آن واجب است و اگر به مقدار نصاب نشود، زکات آن واجب نیست.
س 63 _ اگر درخت خرما یا انگور، در یک سال دو مرتبه میوه بدهد، چگونه باید زکات آن را پرداخت؟
ج _ چنانچه روی هم، به مقدار نصاب باشد، بنابر احتیاط واجب زکات آن را بدهد.

س 64 _ کسی که مقداری خرما یا انگور تاره دارد که خشک آن به اندازه نصاب، چنانچه مقداری از آن را به مستحق داد، نسبت به زکات آن چه وظیفه ای دارد؟
ج _ چنانچه به قصد زکات مقداری از تازه آن را به مستحق بدهد که اگر خشک شود به اندازه زکاتی باشد که بر او واجب است، اشکالی ندارد.
س 65 _ اگر بر کسی زکات خرمای خشک یا کشمش واجب باشد، آیا می تواند زکات آن را از خرمای تازه یا انگور بدهد؟
ج _ نمی تواند زکات آن را از خرمای تازه یا انگور بدهد.
س 66 _ اگر بر کسی زکات خرمای تازه یا انگور، واجب باشد، آیا می تواند زکات آن را از خرمای خشک یا کشمش بدهد؟
ج _ نمی تواند زکات آن را از خرمای خشک یا کشمش بدهد.
س 67 _ آیا می تواند یکی از اینها یا چیز دیگری را به قصد قیمت زکات بدهد؟
ج _ مانعی ندارد.
س 68 _ کسی که بدهکار است و مالی دارد که زکات آن واجب شده، اگر بمیرد، زکات مال اش را چگونه باید پرداخت؟
ج _ باید اول تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند، بعد قرض او را ادا نمایند.
س 69 _ کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما و یا انگور نیز دارد، اگر بمیرد و پیش از آن که زکات اینها واجب ورثه، قرض او را از مال دیگری بدهند، نسبت به زکات چه وظیفه ای دارند؟
ج _ هر کدام که سهم اش به « 207 / 847 » کیلوگرم برسد، باید زکات بدهد.
س 70 _ اگر پیش از آن که زکات اینها واجب شود، قرض او را ندهند و برای طلب کارها نیز ضمانت دین را نکرده باشند، چه وظیفه ای داریم؟
ج _ با رضایت آنها، چنانچه مال میت فقط به اندازه بدهی او باشد، واجب نیست زکات او را بدهند.
س 71 _ اگر مال میت، بیشتر از بدهی او باشد، نسبت به پرداخت زکات او چگونه باید عمل شود؟
ج _ در صورتی که بدهی او به قدری است که اگر بخواهند ادا نماید، باید مقداری از گندم، جو، خرما و انگور را نیز به طلب کار بدهند، آنچه را به طلب کار می دهند، زکات ندارد و بقیه، مال ورثه است و هر کدام که سهم اش به اندازه نصاب شود، باید زکات آن را بدهد،

س 72 _ اگر گندم، جو، خرما و کشمشی که زکات آن واجب شد، خوب و بد دارد، نسبت به زکات آن چه وظیفه ای دارد؟
ج _ بنابر احتیاط واجب زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آن بدهد.
نصاب طلا

س 73 _ طلا، چند نصاب دارد؟
ج _ طلا دو نصاب دارد.
س 74 _ نصاب اول طلا چه مقدار است؟
ج _ بیست مثقال شرعی است.
س 75 _ هر مثقال شرعی چه مقدار است؟
ج _ هر مثقال آن، هیجده نخود می باشد. پس وقتی طلا به بیست مثقال شرعی که پانزده مثقال معمولی است، برسد، اگر شرایط دیگر را که گفته شد، داشته باشد انسان باید یک چهلم ( 5/2 % ) آن را که نُه نخود می شود زکات بدهد و اگر به این مقدار نرسد، زکات آن واجب نیست.
س 76 _ نصاب دوم طلا چه مقدار است؟
ج _ نصاب دوم، چهار مثقال شرعی که سه مثقال معمولی می شود. یعنی اگر سه مثقال به پانزده مثقال اضافه شود، باید زکات تمام هیجده مثقال را از قرار یک چهلم ( 5/2 % ) بدهد و اگر کمتر از سه مثقال اضافه شود، فقط باید زکات پانزده مثقال را بدهد و زیادی آن زکات ندارد و همچنین است هر چه بالا رود. یعنی اگر سه مثقال اضافه شود، باید زکات آن را بدهد و اگر کمتر اضافه شود، مقداری که اضافه شده، زکات ندارد.
نصاب نقره

س 77 _ نقره چند نصاب دارد؟
ج _ نقره دو نصاب دارد.
س 78 _ نصاب اول نقره، چه مقدار است؟
ج _ یک صد و پنج مثقال معمولی.
س 79 _ اگر نقره به یک صد و پنج مثقال رسید، چه مقدار باید زکات پرداخت؟
ج _ اگر نقره به یک صد و پنج مثقال برسد انسان باید یک چهلم (5/2%) آن را که دو مثقال و پانزده نخود است، زکات و اگر به این مقدار نرسد، زکات آن واجب نیست.
س 80 _ نصاب دوم نقره چیست؟
ج _ بیست و یک مثقال است. یعنی اگر بیست و دو یک مثقال به یک صد و پنج مثقال اضافه شود، باید زکات تمام یک صد و بیست و شش مثقال را همان گونه که گفته شد، بدهد.
س 81 _ اگر کمتر از بیست و یک مثقال اضافه شود، چگونه باید زکات را پرداخت؟
ج _ فقط باید زکات یک صد و پنج مثقال را بدهد و زیادی آن، زکات ندارد و هم چنین است هر چه بالاتر رود. یعنی اگر بیست و یک مثقال اضافه شده باید زکات تمام آن را بدهد و اگر کمتر اضافه شود مقداری که اضافه شده و کمتر از بیست و یک مثقال است، زکات ندارد، بنابراین اگر انسان یک چهلم (5/2%) هر چه طلا و نقره دارد بدهد، زکاتی را که بر او واجب بوده داده و چه بسا بیشتر از مقدار واجب نیز داده است. مثلاً کسی که یک صد و دو مثقال نقره دارد، اگر یک چهلم (5/2%) آن را بدهد، زکات یک صد و پنج مثقال آن را که واجب بوده داده و مقداری نیز برای پنج مثقال آن داده که واجب نبوده است.
س 82 _ در چه صورت باید زکات طلا و نقره را هر سال داد؟
ج _ کسی که طلا یا نقره او به اندازه نصاب است، اگر چه زکات آن را داده باشد، تا وقتی از نصاب اول کم نشده، هر سال باید زکات آن را بدهد.
س 83 _ زکات طلا و نقره در چه صورتی واجب می شود؟
ج _ زکات طلا و نقره در صورتی واجب می شود که آن را سکه زده باشند و معامله با آن رائج باشد، اگر چه سکه آن نیز از بین رفته باشد.
س 84 _ آیا طلا و نقره سکه داری که زنها استفاده می کنند واجب است؟
ج _ طلا و نقره سکه داری که زن ها، برای زینت به کار می برند، زکات آن واجب نیست.
س 85 _ کسی که طلا و نقره دارد، در چه صورت زکات بر او واجب نمی شود؟
ج _ اگر هیچ کدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد، مثلا یک صد و چهار مثقال نقره و چهارده مثقال طلا داشته باشد، زکات بر او واجب نیست.
س 86 _ برای واجب شدن زکات طلا و نقره، چند ماه باید مالک مقدار باشد؟
ج _ زکات طلا و نقره در صورتی واجب می شود که انسان یازده ماه مالک مقدار نصاب باشد. اگر در بین یازده ماه، طلا و نقره او از نصاب اول کمتر شود، زکات بر او واجب نیست.
س 87 _ اگر کسی در بین یازده ماه طلا و نقره ای که دارد با طلا یا نقره و یا چیز دیگری عوض نماید یا آنها را آب کند، آیا زکات بر او واجب می شود؟
ج _ زکات بر او واجب نیست. ولی اگر برای فرار از زکات چنین کند، بنابر احتیاط مستحب زکات را بپردازد.
س 88 _ اگر کسی طلا و نقره را در ماه دوازده آب کند. نسبت به پرداخت زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید زکات آنها را بدهد.
س 89 _ چنانچه به سبب آب کردن، وزن یا قمیت آن کم شود، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید زکاتی را که پیش از آب کردن بر او واجب بوده بدهد.
س 90 _ اگر کسی طلا و نقره دارد که خوب و بد دارد، زکات آنها را از کدام بدهد؟
ج _ زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آن بدهد. ولی بهتر است زکات همه را از طلا و نقره خوب بدهد.
س 91 _ زکات طلا و نقره ای که بیشتر از اندازه معمول، فلز دارد، چگونه باید پرداخت شود؟
ج _ اگر خالص آن به اندازه نصاب برسد، مالک باید زکات آن را بدهد.
س 92 _ چنانچه شک دارد که مقدار آن به اندازه نصاب است یا نه، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید با آب کردن یا از راه دیگری، مقدار خالص آن را معلوم کند.
س 93 _ اگر با طلا و نقره به مقدار معمول فلز دیگری با آن مخلوط باشد، زکات آن را چگونه باید پرداخت؟
ج _ نمی تواند زکات آن را از طلا و نقره ای بدهد که بیشتر از معمول فلز دیگر دارد. ولی اگر به قدری بدهد که یقین کند طلا و نقره خالصی که در آن هست به اندازه زکاتی می باشد که بر او واجب بوده، اشکال ندارد.
زکات شتر، گاو و گوسفند

س 94 _ زکات شتر، گاو و گوسفند چند شرط دارد؟
ج _ زکات شتر، گاو و گوسفند به غیر از شرطهای که گفته شد، دو شرط دیگر نیز دارد:
اول _ باید حیوان در تمام سال بیکار باشد.
دوم _ باید در تمام سال از علف بیابان بچرد، پس اگر تمام سال یا مقداری از آن، از علف چیده شده، یا از زراعتی که ملک مالک یا ملک شخصی دیگری بچرد، زکات ندارد.
س 95 _ اگر انسان برای گاو، گوسفند و شتر خود، چراگاهی که کسی آن را نکاشته بخرد یا اجاره کند آیا باید زکات بدهد؟
ج _ معلوم نیست زکات بر او باشد.
س 96 _ اگر برای چراندن در آن، باج بدهد، آیا باید زکات بپردازد؟
ج _ بنابر احتیاط واجب باید زکات بپردازد.
نصاب شتر

س 97 _ شتر چند نصاب دارد؟
ج _ شتر دوازده نصاب دارد.
س 98 _ نصاب اول شتر چقدر است؟
ج _ پنچ شتر و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد، زکات ندارد.
س 99 _ نصاب دوم شتر چه مقدار است؟
ج _ ده شتر و زکات آن دو گوسفند است.
س 100 _ نصاب سوم شتر چقدر است؟
ج _ پانزده شتر و زکات آن سه گوسفند است.
س 101 _ نصاب چهارم شتر چه مقدار است؟
ج _ بیست شتر و زکات آن چهار گوسفند است.
س 102 _ نصاب پنجم شتر چقدر است؟
ج _ بیست و پنج شتر و زکات آن پنج گوسفند است.
س 103 _ نصاب ششم شتر چقدر است؟
ج _ بیست و شش شتر و زکات آن یک شتری است که داخل سال دوم شده باشد.
س 104 _ نصاب هفتم شتر چه مقدار است؟
ج _ سی و شش شتر و زکات آن یک شتری است که داخل سال سوم شده باشد.
س 105 _ نصاب هشتم چه مقدار است؟
ج _ چهل و شش شتر و زکات آن یک شتری است که داخل سال چهارم شده باشد.
س 106 _ نصاب نهم شتر چه مقدار است؟
ج _ شصت و یک شتر و زکات آن یک شتری است که داخل سال پنجم شده باشد.
س 107 _ نصاب دهم شتر چه قدر است؟
ج _ هفتاد و شش شتر و زکات آن دو شتری است که داخل سال سوم شده باشد.
س 108 _ نصاب یازدهم شتر چقدر است؟
ج _ نود و یک شتر و زکات آن دو شتری است که داخل سال چهار شده باشد.
س 109 _ نصاب دوازدهم شتر چه مقدار است؟
ج _ صد و بیست و یک شتر و بالاتر که باید یا چهل، چهل حساب کند و برای هر چهل، یک شتر بدهد که داخل سال سوم شده است، یا پنجاه پنجاه حساب کند و برای هر پنجاه، یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد. و یا با چهل و پنجاه حساب کند، ولی در هر صورت، بنابر احتیاط طوری حساب کند که چیزی چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقی می ماند، از نه شتر بیشتر نباشد.
مثلا اگر یک صد و چهل شتر دارد، باید برای صد، دو شتری که داخل سال چهارم شد، و برای چهل یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد.
س 110 _ آیا زکات بین دو نصاب واجب است؟
ج _ زکات بین دو نصاب واجب نیست، پس اگر شماره شترهایی که دارد از نصاب اول که پنج است بگذرد تا به نصاب دوم کرده است، نرسیده فقط باید زکات پنج شتر آن را بدهد و هم چنین است در نصاب های بعد.
نصاب گاو

س 111 _ گاو، چند نصاب دارد؟
ج _ گاو دو نصاب دارد.
س 112 _ نصاب اول گاو چه مقدار است؟
ج _ نصاب اول، سی است. وقتی شماره گاوها به سی رسید، اگر شرایطی را که گفته شد، داشته باشد، انسان باید یک گوساله که داخل سال دوم شده، بابت زکات بدهد.
س 113 _ نصاب دوم زکات چه قدر است؟
ج _ چهل و زکات آن یک گوساله ماده ای است که داخل سال سوم شده باشد.
س 114 _ آیا زکات بین سی و چهل واجب است؟
ج _ زکات بین سی و چهل واجب نیست، مثلا کسی که سی و نه گاو دارد فقط باید زکات سی گاو را بدهد و نیز اگر از چهل گاو زیادتر داشته باشد، تا به شصت نرسیده، فقط باید زکات چهل گاو را بدهد.
س 115 _ هنگامی که تعداد گاوها به شصت رسیده زکات آن چند گاو است؟
ج _ هنگامی که به شصت رسید، چون دو برابر نصاب اول است باید دو گوساله که داخل سال دوم شده بدهد و هم چنین هر چه بالاتر رود، باید یا سی سی حساب کند یا چهل چهل، یا با سی و چهل حساب نماید و زکات آن را بپردازد. ولی بنابر احتیاط طوری حساب کند که چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقی می ماند از نه بیشتر نباشد. مثلا اگر هفتاد گاو دارد، باید سی و چهل حساب کند و برای سی گاو آن زکات سی و برای چهل گاو آن زکات چهل را بدهد، اما اگر سی و سی حساب کند، ده گاو زکات نداده می ماند.
نصاب گوسفند

س 116 _ گوسفند چند نصاب دارد؟
ج _ گوسفند، پنج نصاب دارد.
س 117 _ نصاب اول گوسفند چه مقدار است؟
ج _ چهل، و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره گوسفندان به چهل نرسیده، زکات ندارد.
س 118 _ نصاب دوم گوسفند چه مقدار است؟
ج _ صد و بیست، و یک و زکات آن دو گوسفند است.
س 119 _ نصاب سوم چقدر است؟
ج _ دویست و یک، و زکات آن سه گوسفند است.
س 120 _ نصاب چهارم چه مقدار است؟
ج _ سیصد و یک، و زکات آن چهار گوسفند است.
س 121 _ نصاب پنجم گوسفند چقدر است؟
ج _ چهار صد و بالاتر که باید آنها را صدصد حساب کند و برای هر صد گوسفند، یک گوسفند بدهد.
س 122 _ آیا لازم است زکات را از خود گوسفندان بدهد؟
ج _ لازم نیست زکات را از خود گوسفندها بدهد. بلکه اگر گوسفند دیگری بدهد، یا طبق قیمت گوسفند پول و یا جنس دیگری بدهد، کافی است.
س 123 _ آیا زکات بین دو نصاب واجب است؟
ج _ زکات بین دو نصاب، واجب نیست. پس اگر شماره گوسفندها از نصاب اول که چهل است، بیشتر باشد، تا به نصاب دوم که صد و بیست و یک است، نرسیده فقط باید زکات چهل گوسفند را بدهد و زیادی آن زکات ندارد و هم چنین است در نصاب های بعد.
چند مسأله
س 124 _ چه وقت زکات، گوسفند، شتر و گاو، واجب می شود؟
ج _ اگر به مقدار نصاب برسد، واجب است، چه همه آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
س 125 _ زکات گاو و گاو میش، شتر عربی و غیر عربی، بز و میش، چگونه حساب می شود؟
ج _ در زکات، گاو و گاو میش، یک جنس حساب می شود و شتر عربی و غیر عربی یک جنس است و هم چنین بز و میش در زکات با هم فرق ندارد.
س 126 _ اگر برای زکات بخواهند گوسفند بدهد، آن گوسفند چه شرایطی باید داشته باشند؟
ج _ باید حداقل هفت ماه کامل داشته باشد و بنابر احتیاط مستحب داخل سال دوم شده باشد.
س 127 _ اگر بخواهد بز بدهد، آن بز چه شرایطی باید داشته باشد؟
ج _ باید حداقل یک سال اش کامل شده و بنابر احتیاط مستحب داخل سال سوم شده باشد.
س 128 _ گوسفندی را که بابت زکات می دهد، اگر قیمت اش مختصری از گوسفند های دیگر او کمتر باشد، آیا اشکال دارد؟
ج _ اشکال ندارد، ولی بهتر است گوسفندی بدهد که قیمت آن از تمام گوسفندهایش بیشتر باشد و هم چنین است دو گاو و شتر.
س 129 _ اگر چند نفر با هم شریک هستند، نسبت به پرداخت زکات چه وظیفه ای دارند؟
ج _ هر کدام که سهم اش به نصاب اول رسیده باید زکات بدهد و بر کسی که سهم او کمتر از نصاب اول است، زکات واجب نیست.
س 130 _ اگر یک نفر در چند جا، گاو یا شتر و یا گوسفند داشته باشد نسبت به پرداخت زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ اگر روی هم رفته به اندازه نصاب باشد، باید زکات آن را بدهد.
س 131 _ آیا به گاو، گوسفند و شتری که معیوب باشد، زکات واجب است؟
ج _ اگر گاو، گوسفند و شتری که دارد، بیمار و معیوب باشد، باید زکات آن را بدهد.
س 132 _ اگر گاو، گوسفند و شتری که دارد، هم بیمار و معیوب باشند، آیا می تواند از خود آنها، زکات را بدهد؟
ج _ می تواند زکات را از خود آنها بدهد ولی اگر همه ساله، بی عیب و جوان باشند، نمی تواند زکات آن را از بیمار، یا معیوب و یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم، بعضی بیمار و دسته ای معیوب، دسته دیگر بی عیب، مقداری پیر و مقداری جوان باشند، بنابر احتیاط واجب برای زکات آن سالم، بی عیب و جوان بدهد.
س 133 _ اگر کسی پیش از تمام شدن ماده یازدهم، گاو، گوسفند و شتری را که دارد، با چیز دیگری عوض کند یا نصابی را که دارد با مقدار نصاب از همان جنس عوض نماید، مثلا چهل گوسفند بدهد و چهل گوسفند دیگر بگیرد، آیا زکات بر او واجب می شود؟
ج _ زکات بر او واجب نیست.
س 134 _ کسی که باید زکات گاو، گوسفند و شتر را بدهد، اگر زکات آن را از پول یا طلا و نقره بدهد، تا نسبت به پرداخت زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ تا وقتی شماره آن از نصاب کم نشده، همه ساله باید زکات بدهد.
س 135 _ اگر از خود آن بدهد، نسبت به زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ اگر از خود آن بدهد و از نصاب اول کمتر شود، زکات بر او واجب نیست، مثلا کسی که چهل گوسفند دارد، اگر از مال دیگرش، زکات آن را بدهد، تا وقتی که گوسفند های او از چهل کم نشده هر سال باید یک گوسفند بدهد و اگر از خود آنها بدهد، تا وقتی به چهل نرسیده، زکات بر او واجب نیست.
مصرف زکات

س 136 _ موارد مصرف زکات چند مورد است؟
ج _ زکات در هشت مورد مصرف می شود.
س 137 _ مورد اول مصرف زکات کدام است؟
ج _ فقیر. یعنی کسی که مخارج سال خود و افراد تحت تکفل اش را ندارد. اما کسی که صنعت یا ملک و یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را تهیه کند، فقیر نیست.
س 138 _ مورد دوم مصرف زکات چیست؟
ج _ مسکین. یعنی کسی که از فقیر سخت تر زندگی را می گذارد.
س 139 _ مورد سوم از مصرف زکات چیست؟
ج _ کسی که از طرف امام معصوم یا نایب امام مأمور است زکات را جمع آوری نماید، به حساب رسیدگی کند و آن را به امام یا نایب امام یا فقرا برساند.
س 140 _ چهارمین مورد از مصارف زکات کدام است؟
ج _ کافرهایی که اگر زکات به آنها بدهند به دین اسلام مایل می شوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند و هم چنین مسلمانانی که دین آنها ضعف دارد.
س 141 _ مورد پنجم از مصارف زکات چیست؟
ج _ خرید برده ها و آزاد کردن آنان.
س 142_ مورد ششم از مصارف زکات کدام است؟
ج _ بدهکاری که نمی تواند بدهی خود را بدهد.
س 143 _ هفتمین موردی که زکات باید در آن مصرف شود، کدام است؟
ج _ سبیل الله. یعنی کارهایی که منفعت عمومی دینی دارد، مانند ساختن مسجد و مدرسه ای که علوم دینیه در آن خوانده می شود یا برای مسلمانان منفعت دنیایی داشته باشد.
س 144 _ مورد هشتم از موارد مصرف زکات کدام است؟
ج _ ابن السبیل. یعنی مسافری که در سفر درمانده شده است.
س 145 _ به فقیر و مسکین چه اندازه باید داد؟
ج _ جایز است به فقیر و مسکین، بیشتر از مخارج سال خود و افراد تحت تکفل اش یک مرتبه از زکات بدهد.
س 146 _ اگر فقیر یا مسکین کاتب باشد، چه مقدار باید به آنها زکات پرداخت؟
ج _ اگر فقیر یا مسکین کاسب باشد و مقداری پول یا جنس دارد، بنابر احتیاط واجب، باید فقط به اندازه کسری یک سال اش به او زکات بدهد.
س 147 _ کسی که مخارج سال اش را داشته، اگر مقداری از آن را مصرف کند و بعد شک کند، آنچه باقی مانده، به اندازه مخارج سال او هست یا نه، آیا می تواند زکات بگیرد؟
ج _ نمی تواند بدون تحقیق زکات بگیرد.
س 148 _ صنعت گر، مالک و یا تاجری که درآمد او از مخارج سال اش کمتر است، آیا می تواند برای کسری مخارج اش زکات بگیرد؟
ج _ می تواند برای کسری مخارج اش زکات بگیرد و لازم نیست ابزار کار یا ملک و یا سرمایه خود را برای مخارج زندگی مصرف نماید.
س 149 _ فقیری که خرج سال خود و افراد تحت تکفل اش را ندارد اگر خانه ای دارد که ملک اوست و در آن نشسته یا مال سواری دارد، آیا می تواند زکات بگیرد؟
ج _ چنانچه بدون آنها نتواند زندگی کند، اگر چه برای حفظ آبرویش باشد، می تواند زکات بگیرد و هم چنین است اثاث خانه، ظرف، لباس تابستانی و زمستانی و چیزهایی که به آن احتیاج دارد.
س 150 _ فقیر که اثاث خانه، ظرف لباس تابستانی و زمستانی و چیزهایی که به آن احتیاج دارد را ندارد، آیا می تواند از زکات خریداری کند؟
ج _ می تواند از زکات خریداری کند.
س 151 _ فقیر که یاد گرفتن صنعت، برای او مشکل نیست، آیا می تواند با گرفتن زکات زندگی کند؟
ج _ بنابر احتیاط واجب، باید یاد بگیرد و با زکات زندگی نکند، ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است می تواند زکات بگیرد.
س 152 _ به کسی که قبلا فقیر بوده و می گوید فقیرم، آیا می توان به او زکات داد؟
ج _ اگر چه انسان از گفته او اطمینان پیدا نکند، می شود زکات داد.
س 153 _ آیا به کسی که می گوید: فقیرم و قبلا فقیر نبوده یا معلوم نیست فقیر بوده یا نه، می توان زکات داد؟
ج _ چنانچه از گفته او اطمینان پیدا نشود، بنابر احتیاط واجب بدون تحقیق به زکات ندهند.
س 154 _ کسی که باید زکات بدهد، اگر از فقیری طلب کار باشد، آیا می تواند طلب او را از زکات حساب کند؟
ج _ می تواند طلبی را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.
س 155 _ اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازه قرض اش نباید، آیا انسان می تواند طلبی که از او دارد بابت زکات حساب کند؟
ج _ انسان می تواند طلبی که از او دارد، بابت زکات حساب کند.
س 156 _ در چه صورت نمی تواند طلب مرده را از زکات او حساب کند؟
ج _ اگر مال او به اندازه قرض اش و ورثه او را ندهند یا به جهت دیگری انسان نتواند طلب خود را بگیرد، بنابر احتیاط واجب نباید طلبی که از او دارد بابت زکات حساب کند.
س 157 _ وقتی که انسان چیزی بابت زکات به فقیر می دهد، آیا لازم است به او بگوید، زکات است؟
ج _ لازم نیست به او بگوید که زکات است، بلکه اگر فقیر خجالت بکشد، مستحب است به عنوان هدیه و پیشکش بدهد ولی باید خودش قصد زکات نماید.
س 158 _ اگر کسی به خیال اینکه کسی فقیر است به او زکات بدهد، بعد بفهمد فقیر نبوده یا از روی ندانستن مسأله به کسی که می داند فقیر نیست زکات بدهد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ چنانچه چیزی که به او داده باقی باشد، باید از او بگیرد و به مستحق بدهد و اگر از بین رفته باشد، چنانچه کسی که آن چیز را گرفته می دانسته زکات است، نمی تواند چیزی از او بگیرد و باید از مال خودش زکات را دوباره خارج کند و به مستحق بدهد.
س 159 _ کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، آیا می تواند برای دادن بدهی خود زکات بگیرد؟
ج _ کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد، می تواند برای دادن بدهی خود زکات بگیرد، ولی باید مالی را که قرض کرده در گناه خرج نکرده باشد.
س 160 _ اگر به بدهکاری که نمی تواند بدهی خود را بدهد زکات بپردازد، بعد بفهمد قرض را در گناه مصرف کرده، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ چنانچه آن بدهکار فقیر باشد می تواند آنچه را به او داده بابت زکات حساب کند، ولی بنابراحتیاط واجب اگر از آن گناه توبه نکرد، چیزی را که به او داده، بابت زکات حساب نکند.
س 161 _ کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، اگر فقیر نباشد، آیا می تواند طلبی را که از او دارد بابت زکات حساب کند؟
ج _ اگر چه فقیر نباشد، انسان می تواند طلبی را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.
س 162 _ به مسافری که خرجی او تمام شده، یا سواری او از کار افتاده، در چه صورت می تواند زکات داد؟
ج _ چنانچه سفر او سفر گناه نباشد و نتواند با قرض کردن یا فروختن چیزی خود را بمقصد برساند می تواند زکات بگیرد، اگر چه در وطن خود فقیر نباشد، ولی اگر بتواند در جای دیگر با قرض کردن یا فروختن چیزی مخارج خود را فراهم کند، فقط به مقداری که به آنجا برسد، می تواند زکات بگیرد.
س 163 _ مسافری که در سفر مانده شده و زکات گرفته، هنگامی که به وطن اش رسید، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ اگر چیزی از زکات زیاد آمده باشد، بنابر احتیاط آن را به حاکم شرع بدهد و بگوید: زکات است.
شرایط مستحق زکات

س 164 _ کسی که زکات بگیرد، چه شرطی باید داشته باشد؟
ج _ باید شیعه دوازده امامی باشد.
س 165 _ اگر انسان کسی را که شیعه بداند و به او زکات بدهد، بعدا معلوم شود شیعه نبوده، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید دوباره زکات بدهد، مگر از سهم چهارم «مؤلّفة قلوبهم» داده باشد.
س 166 _ اگر طفل یا دیوانه ای از شیعیان فقیر باشد، آیا انسان می تواند به دست ولی او زکات بدهد؟
ج _ انسان می تواند به دست ولی او بدهد، به قصد این که ملک طفل یا دیوانه شود.
س 167 _ اگر کسی به ولی طفل و دیوانه دسترسی ندارد، چگونه باید عمل کند؟
ج _ می تواند خودش یا توسط یک نفر امین، زکات را برای طفل یا دیوانه مصرف کند و باید هنگام مصرف زکات، نیت زکات کند.
س 168 _ آیا به فقیری که گدایی می کند، زکات داد؟
ج _ می توان به فقیری که گدایی می کند، زکات داد.
س 169 _ آیا می توان به کسی که زکات را در گناه مصرف می کند، پرداخت؟
ج _ نمی شود به کسی که زکات را در گناه مصرف می کند، پرداخت.
س 170 _ آیا به کسی که آشکارا گناه کبیره بجا می آورد، زکات داد؟
ج _ بنابر احتیاط واجب زکات ندهد.
س 171 _ آیا به کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، زکات داد؟
ج _ می شود زکات داد، اگر چه مخارج او، بر انسان واجب باشد.
س 172 _ آیا انسان می تواند به کسانی که خرج شان بر او واجب است، زکات بدهد؟
ج _ انسان نمی تواند به کسانی که خرج شان بر او واجب است مانند اولاد زکات بدهد.
س 173 _ آیا دیگران می توانند به آنها زکات بدهند؟
ج _ اگر مخارج آنان را ندهد، دیگران می توانند به آنها زکات بدهند.
س 174 _ در چه صورت انسان می تواند به پسرش زکات بدهد؟
ج _ اگر انسان به پسرش زکات بدهد که خرج زن، نوکر و کنیز خود نماید، اشکال ندارد.
س 175 _ اگر پسر به کتاب های علمی دینی احتیاج داشته، آیا پدر می تواند برای خریدن آن به او زکات بدهد؟
ج _ پدر می تواند برای خریدن آن، به او زکات بدهد.
س 176 _ آیا پدر برای زن گرفتن پسر می تواند به او زکات بدهد؟
ج _ پدر می تواند به پسرش زکات بدهد تا برای خود زن بگیرد.
س 177 _ آیا پسر می تواند برای پدر زکات بدهد؟
ج _ پسر نیز می تواند برای آن که پدرش زن بگیرد، زکات خود را به او بدهد.
س 178 _ در چه صورت به زن نمی شود، زکات داد؟
ج _ به زنی که شوهرش مخارج او را می دهد، یا خرجی نمی دهد ولی می توان او را به دادن خرجی مجبور نمود نمی شود زکات داد.
س 179 _ آیا به زنی که صیغه شده، زکات داد؟
ج _ اگر فقیر باشد، شوهرش و دیگران می توانند به او زکات بدهند.
س 180 _ در چه صورت نمی شود به زن صیغه ای زکات داد؟
ج _ اگر شوهرش در ضمن عقد شرط کند، مخارج او را بدهد یا به جهت دیگری دادن مخارج اش بر او واجب باشد، در صورتی که بتواند مخارج آن زن را بدهد، نمی شود به آن زن زکات داد.
س 181 _ آیا زن می تواند به شوهر فقیر خود زکات بدهد؟
ج _ زن می تواند به شوهر فقیر خود زکات بدهد، اگر چه شوهر زکات را صرف مخارج خود آن زن نماید.
س 182 _ آیا سید می تواند زکات بگیرد؟
ج _ سید نمی تواند از غیر سید زکات بگیرد، ولی اگر خمس و سایر وجوهات، مخارج او را کفایت نکند و از گرفتن زکات ناچار باشد، می تواند از غیر سید زکات بگیرد.
س 183 _ آیا به کسی که معلوم نیست سید است یا نه، می توان زکات داد؟
ج _ می توان زکات داد.
نیت زکات

س 184 _ انسان زکات را به چه نیتی باید پرداخت نماید؟
ج _ انسان باید زکات را به قصد قربت، یعنی برای انجام فرمان خدا بدهد و بنابر احتیاط، باید در نیت معین کند آنچه را می دهد زکات مال است، یا زکات فطره ولی اگر مثلا زکات گندم و جو بر او واجب باشد لازم نیست معین کند، چیزی را که می دهد زکات گندم است یا زکات جو.
س 185 _ کسی که زکات چند مال بر او واجب شده، چگونه باید نیت زکات نماید؟
ج _ کسی که زکات چند مال بر او واجب شده، اگر مقداری زکات بدهد ونیت هیچ کدام نکند، چنانچه چیزی را که داده هم جنس یکی از آنها باشد، زکات همان جنس حساب می شود، پس کسی که زکات چهل گوسفند و زکات پانزده مثقال طلا بر او واجب است، اگر مثلا یک گوسفند از بابت زکات بدهد و نیت هیچ کدام نکند، زکات گوسفند حساب می شود، ولی اگر مقداری نقره بدهد، بر زکاتی که برای گوسفند و طلا بدهکار است، تقسیم می شود.
س 186 _ کسی که برای پرداخت زکات وکیل می گیرد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ هنگامی که زکات را به آن وکیل می دهد، بنابر احتیاط واجب، باید نیت کند آنچه را وکیل او به فقیر خواهد داد زکات باشد، وکیل نیز وقتی زکات را به فقیر می دهد باید از طرف مالک نیت زکات نماید.
س 187 _ اگر مالک یا وکیل او، بدون قصد قربت، زکات را به فقیر بدهد، آیا زکات حساب می شود؟
ج _ اگر پیش از آن که مال از بین برود، خود مالک نیت زکات کند، زکات حساب می شود.
س 188 _ چه زمانی باید احتیاط زکات جو و گندم را داد؟
ج _ بنابر احتیاط، هنگامی که گندم و جو را از کاه جدا می کنند، انسان باید زکات را به فقیر بدهد یا از مال خود جدا کند.
س 189 _ زکات خرما و انگور را احتیاط چه موقعی باید داد؟
ج _ موقع خشک شدن خرما و انگور، انسان باید زکات را به فقیر بدهد یا از مال خود جدا کند.
س 190 _ زکات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را احتیاط چه موقعی باید داد؟
ج _ بعد از تمام شدن ماه یازدهم باید به فقیر بدهد یا از مال خود جدا نماید.
س 191 _ آیا می تواند دادن زکات را به تأخیر اندازد؟
ج _ اگر منتظر فقیر معینی باشد یا بخواهد به فقیری بدهد که از جهتی برتری دارد ، نمی تواند دادن زکات را به تأخیر اندازد.
س 192 _ بعد از جدا کردن زکات، آیا لازم است فورا آن را به مستحق بدهد؟
ج _ بعد از جدا کردن زکات لازم نیست، فورا آن را به مستحق بدهد، ولی اگر به کسی که می شود زکات داد، دسترسی دارد، بنابراحتیاط مستحب دادن زکات را تأخیر نیندازد.
س 193 _ اگر کسی می تواند زکات را به مستحق برساند، اما ندهد و به سبب کوتاهی او، از بین برود، چه تکلیفی دارد؟
ج _ باید عوض آن را بپردازد.
س 194 _ کسی که می تواند زکات را به مستحق برساند، اگر زکات را ندهد و بدون آن که در نگهداری آن کوتاهی کند، از بین برود، چه تکلیفی دارد؟
ج _ چنانچه دادن زکات را به قدری تأخیر اندازد که نمی گویند، فورا داده است باید عوض آن را بدهد.
س 195 _ اگر کسی دو یا سه ساعت دادن زکات را تأخیر اندازد و در همان دو یا سه ساعت تلف شد، چه تکلیفی دارد؟
ج _ در صورتی که مستحق نبوده، چیزی بر او واجب نیست و اگر مستحق حاضر بوده، بنابراحتیاط واجب، باید عوض آن را بدهد.
س 196 _ اگر زکات را از خود مال کنار بگذارد، آیا می تواند در بقیه مال تصرف نماید؟
ج _ می تواند در بقیه مال تصرف کند.
س 197 _ اگر زکات را از مال دیگرش کنار بگذارد، آیا می تواند در تمام مال تصرف نماید؟
ج _ می تواند در تمام مال تصرف نماید.
س 198 _ آیا انسان می تواند زکاتی را که کنار گذاشته برای خود بردارد و چیز دیگری به جای آن بگذارد؟
ج _ نمی تواند زکاتی را که کنار گذاشته، برای خود بردارد و چیز دیگری، به جای آن بگذارد.
س 199 _ منفعت زکات، مال چه کسی است؟
ج _ اگر از زکاتی که کنار گذاشته منفعتی ببرد، مثلا گوسفندی که برای زکات گذاشته بره بیاورد، مال فقیر است.
س 200 _ هنگامی که زکات را کنار می گذارد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ اگر مستحقی حاضر باشد، بهتر است زکات را به او بدهد، مگر کسی را در نظر داشته باشد که دادن زکات به او از جهتی بهتر باشد.
س 201 _ اگر کسی بدون اجازه حاکم شرع، با مالی که برای زکات کنار گذاشته تجارت کند، در صورت منفعت یا ضرر چه تکلیفی دارد؟
ج _ اگر ضرر نماید، نباید چیزی از زکات کم کند، ولی اگر منفعت کند، بنابراحتیاط واجب باید آن را به مستحق بدهد.
س 202 _ اگر کسی قبل از آن که زکاتی بر او واجب گردد، چیزی بایت زکات به فقیر بدهد، آیا زکات حساب می شود؟
ج _ زکات حساب نمی شود.
س 203 _ در چه صورت چیزی را که قبل از واجب شدن زکات برای زکات داده است، زکات حساب می شود؟
ج _ هنگامی که زکات بر او واجب شد، اگر چیزی که به فقیر داده از بین نرفته باشد و آن فقیر نیز بر فقر خود باقی باشد، می تواند چیزی را که به او داده بابت زکات حساب کند.
س 204 _ اگر فقیری، چیزی را بابت زکات از انسانی که بر او زکات واجب نشده است، بگیرد، و آن چیز در دست فقیر تلف شود، چه تکلیفی بر عهده آن فقیر است؟
ج _ اگر چیزی بابت زکات بگیرد و پیش او تلف شود، ضامن است.
س 205 _ در این صورت، آیا آن شخص که زکات .... بر او واجب شده، می تواند مال قبلی را زکات حساب نماید؟
ج _ موقعی که زکات بر انسان واجب می شود، اگر آن فقیر به فقر خود باقی باشد، می تواند چیزی را که به او داده بابت زکات حساب کند.
س 206 _ فقیری که نمی داند زکات بر انسان واجب نشده، اگر چیزی بابت زکات بگیرد و پیش او تلف شود، آیا ضامن است؟
ج _ ضامن نیست.
س 207 _ آیا انسان می تواند آن را بابت زکات حساب نماید؟
ج _ انسان نمی تواند آن را بابت زکات حساب نماید.
س 208 _ در دادن زکات، چه چیزهایی مستحب است؟
ج _ مستحب است در دادن زکات، خویشان خود را بر دیگران، اهل علم و کمال را بر غیر آنان و کسانی را که اهل سؤال و گدایی نیستند، بر اهل سؤال مقدم بدارد.
س 209 _ زکات گاو و گوسفند و شتر را مستحب است به چه کسانی بدهد؟
ج _ زکات گاو و گوسفند و شتر را به فقیرهای آبرومند بدهد. ولی اگر دادن زکات به فقیری از جهتی دیگر بهتر باشد مستحب است زکات را به او بدهد.
س 210 _ بهتر است زکات و صدقه را به چه صورتی بدهند؟
ج _ بهتر است زکات را آشکارا و صدقه مستحب را به طور مخفی بدهند.
س 211 _ اگر در شهر کسی که می خواهد زکات بدهد، مستحقی نباشد، بعد مستحق پیدا کند، دهنده زکات چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید زکات را به شهر دیگری ببرد و به مصرف زکات برساند.
س 212 _ در صورت بردن زکات به شهری دیگر و به مصرف رساندن آن آیا می تواند مخارج بردن را از زکات بردارد؟
ج _ می تواند مخارج بردن آن را از زکات بردارد.
س 213 _ اگر زکات بدون کوتاهی تلف شد، آیا ضامن است.
ج _ ضامن نیست.
س 214 _ اگر در شهر کسی که زکات می دهد، مستحق پیدا شود، آیا می تواند زکات را به شهر دیگری ببرد؟
ج _ می تواند زکات را به شهر دیگری ببرد، ولی مخارج برای آن را باید از خودش بدهد.
س 215 _ اگر زکات در بین بردن به شهر دیگری، تلف شد، آیا ضامن است؟
ج _ اگر زکات تلف شد، ضامن است. مگر با اجازه حاکم شرع برده باشد.
س 216 _ اجرت وزن کردن و پیمانه نمودن زکات با چه کسی است؟
ج _ اجرت وزن کردن و پیمانه نمودن گندم، جو، کشمش و خرمایی که برای زکات می دهد، با خود اوست.
س 217 _ کسی که دو مثقال و پانزده نخود نقره یا بیشتر بابت زکات بدهکار است، چه مقدار باید به فقیر بدهد؟
ج _ بنابراحتیاط مستحب، باید کمتر از دو مثقال و پانزده نخود نقره به یک فقیر ندهد و نیز اگر غیر از نقره چیز دیگری مانند گندم و جو بدهکار باشد و قیمت آن به دو مثقال، پانزده نخود نقره برسد، بنابراحتیاط باید به یک فقیر، کمتر از آن ندهد.
س 218 _ آیا انسان می تواند از مستحق در خواست کند، زکاتی را که از او گرفته، به او بفروشد؟
ج _ مکروه است.
س 219 _ اگر مستحق بخواهد زکات را بفروشد، آیا می توان از او خرید؟
ج _ اگر مستحق بخواهد، چیزی را که گرفته بفروشد، بعد از قیمت کردن آن، کسی که زکات را به او داده می تواند آن را بخرد.
س 220 _ اگر کسی شک کند که بر او واجب بوده داده یا نه، چه تکلیفی دارد؟
ج _ اگر آن مال زکوی موجود باشد، بنابراحتیاط واجب باید زکات بدهد، هر چند شک او برای زکات سالهای پیش باشد.
س 221 _ اگر مال زکوی موجود نبود، چه وظیفه در هنگام شک در دادن یا ندادن زکات داد؟
ج _ اگر مال زکوی موجود نیست، زکات بر او واجب نیست هر چند از سال حاضر باشد.
س 222 _ آیا فقیر می تواند زکات را به کمتر از مقدار آن، جمع کند؟
ج _ نمی تواند زکات را به کمتر از مقدار آن جمع کند.
س 223 _ آیا می تواند چیزی را گران تر از قیمت آن بابت زکات قبول نماید؟
ج _ نمی تواند چیزی را گران تر از قیمت آن بابت زکات قبول نماید.
س 224 _ آیا فقیر می تواند زکات را از مالک بگیرد و به او ببخشد.
ج _ نمی تواند زکات را از مالک بگیرد و به او ببخشد.
س 225 _ کسی که زکات زیادی بدهکار است و فقیر شده و نمی تواند زکات را بدهد چه وظیفه ای دارد؟
ج _ چنانچه توبه کند، حاکم شرع می تواند زکات را از او بگیرد و به او ببخشد و بهتر است زکات را از او بگیرد و به او قرض بدهد و او را وکیل نماید هر مقدار که متمکن شد، تدریجا به فقرا بدهد.
س 226 _ آیا از زکات می توان قرآن، کتاب دینی یا کتاب دعا خرید و وقف نمود؟
ج _ انسان می تواند از زکات _ از سهم سبیل الله _ قرآن یا کتاب دینی و یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید اگر چه بر اولاد خود و بر کسانی وقف کند که خرج آنان بر او واجب است و هم چنین می تواند تولیت وقف را بر خود و اولاد خود قرار دهد.
س 227 _ آیا می توان از زکات ملک خرید و بر اولاد و یا کسی که مخارج آنان بر او واجب است وقف نمود؟
ج _ انسان نمی تواند از زکات، ملک بخرد و بر اولاد خود یا بر کسانی که مخارج آنان بر او واجب است وقف نماید که درآمد آن را برای مخارج خود مصرف کند.
س 228 _ آیا فقیر می تواند برای حج، زیارت و مانند آن زکات بگیرد؟
ج _ می تواند برای رفتن به حج، زیارت و مانند آن زکات بگیرد.
س 229 _ اگر فقیری به مقدار خرج سال اش زکات گرفته باشد، آیا می تواند برای زیارت زکات بگیرد؟
ج _ اگر به مقدار خرج سال اش زکات گرفته باشد، بنابر احتیاط برای زیارت و مانند آن زکات نگیرد.
س 230 _ اگر مالک فقیری را وکیل کند که زکات مال او را بدهد، چنانچه آن فقیر احتمال دهد قصد مالک این بوده که خود آن فقیر، از زکات برندارد. آیا فقیر می تواند از آن برای خودش بردارد؟
ج _ نمی تواند چیزی از آن برای خودش بردارد.
س 231 _ اگر یقیین داشته باشد قصد مالک این نبوده که آن فقیر وکیل برای خودش برندارد، از آن مال برای خودش بردارد؟
ج _ اگر یقین داشته باشد، قصد مالک این نبوده، برای خودش نیز می تواند بردارد.
س 232 _ اگر فقیری، شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره را بابت زکات بگیرد، چنانچه شرط هایی که برای واجب شدن زکات گفته شد، در این مال ها جمع باشد، آیا باید زکات بدهد؟
ج _ باید زکات آن را بدهد.
س 233 _ اگر دو نفر، در مالی که زکات آن واجب شده با هم شریک باشند و یکی از آنها زکات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسیم کنند، چه تکلیفی دارند؟
ج _ چنانچه بداند شریک اش، زکات سهم خود را نداده، تصرف او در سهم خودش اشکالی ندارد.
س 234 _ کسی که خمس یا زکات بدهکار است و کفاره و نذر و مانند آن نیز بر او واجب است و قرض نیز دارد چه تکلیفی بر عهده اوست؟
ج _ چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالی که خمس یا زکات آن واجب شده از بین نرفته باشد، باید خمس و زکات را بدهد. و اگر از بین رفته باشد، می تواند خمس یا زکات را بدهد و یا کفاره نذر و قرض خود را ادا نماید.
س 235 _ کسی که خمس یا زکات بدهکار است و نذر و مانند آن نیز بر او واجب است و قرض نیز دارد، اگر بمیرد و مال او برای همه آنها کافی نباشد، چگونه باید عمل نمود؟
ج _ چنانچه مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین نرفته باشد، باید خمس و زکات را بدهند و بقیه مال او ره به چیزهای دیگری که بر او واجب است قسمت کنند و اگر مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین رفته باشد، باید مال او را به خمس، زکات، قرض، نذر و مانند آن قسمت نمایند. مثلا اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بیست تومان به کسی بدهکار می باشد و همه مال او سی تومان است باید بیست تومان بابت خمس و ده تومان بابت قرض او بدهند.
س 236 _ کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، آیا می توان به او زکات داد؟
ج _ چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می توان به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
احکام زکات فطره

س 237 _ زکات فطره بر چه کسانی واجب است؟
ج _ کسی که موقع غروب شب عید فطر بالغ، عاقل و هوشیار است و فقیر و برده دیگری نیست.
س 238 _ برای چه کسانی باید انسان زکات فطره بدهد؟
ج _ برای خودش و کسانی که نان خور او هستند.
س 239 _ چه مقدار باید زکات فطره داد؟
ج _ باید هر نفری یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و یا مانند آن را به مستحق بدهد.
س 240 _ اگر کسی به اقلام فوق پول یکی از آنها را بدهد، آیا کافی است؟
ج _ اگر پول یکی از اینها را بدهد کافی است.
س 241 _ بر چه کسانی زکات فطره واجب نیست؟
ج _ کسی که مخارج سال خود و افراد تحت تکفل اش را ندارد و کسبی نیز ندارد که بتواند مخارج سال خود عائله اش را بگذارند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.
س 242 _ آیا فطره کسانی که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب می شوند را باید بدهد؟
ج _ انسان باید فطره کسانی که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب می شوند بدهد، کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگری.
س 243 _ اگر کسی نان خور شخصی حساب می شد و در شهر دیگری بود، آیا باید فطره او را داد؟
ج _ اگر کسی نان خور اوست و در شهر دیگری است، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمینان داشته باشد فطره را می دهد، لازم نیست خودش فطره او را بدهد.
س 244 _ فطره مهمان بر صاحب در چه صورتی واجی است؟
ج _ فطره مهمانی که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحب خانه وارد شده و در موقع هلال شوال آنجا بوده، بر صاحبخانه واجب است.
س 245 _ اگر مهمانی قبل از غروب شب عید فطر و بدون رضایت صاحب خانه وارد شد، آیا فطره اش بر صاحب خانه واجب است؟
ج _ فطره مهمانی که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضایت صاحب خانه وارد می شود و مدتی نزد او می ماند، بنابراحتیاط واجب آن است که چنانچه نان خور او حساب می شود، فطره او را بپردازد و هم چنین است. فطره کسی که انسان مجبور شده است خرجی او را بدهد.
س 246 _ آیا فطره میهمانی که بعد از غروب شب عید فطر بر صاحب خانه وارد می شود واجب است؟
ج _ واجب نیست. اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او نیز افطار کند.
س 247 _ اگر کسی هنگام غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد، آیا فطره بر او واجب است؟
ج _ زکات فطره بر او واجب نیست.
س 248 _ اگر پیش از غروب یا مقارن با غروب، بچه بالغ شود دیوانه عاقل گردد یا فقیر، غنی شود، چه تکلیفی دارد؟
ج _ در صورتی که تمام شرایط واجب شدن فطره را داده باشد، باید زکات فطره بدهد.
س 249 _ کسی که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره بر او واجب نیست، اگر تا پیش از ظهر روز عید شرط های واجب شدن فطره در او پیدا شود، چه تکلیفی بر عهده اوست؟
ج _ مستحب است زکات فطره بدهد.
س 250 _ آیا بر کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده است، فطره واجب است؟
ج _ فطره بر او واجب نیست.
س 251 _ اگر مسلمانی که شیعه نبوده و بعد از دیدن ماه شیعه شد، آیا باید فطره بدهد؟
ج _ باید زکات فطره بدهد.
س 252 _ کسی که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلوست، گندم و مانند آن دارد، آیا لازم است فطره بدهد؟
ج _ مستحب است فطره بدهد.
س 253 _ چنانچه عیالاتی نیز داشته باشد و بخواهد فطره آنها را نیز بدهد، چه گونه باید عمل نماید؟
ج _ می تواند قصد فطره، آن یک صاع را به یکی از افراد تحت تکفل اش بدهد و او نیز به همین قصد به دیگری بدهد و هم چنین است تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزی را که می گیرد به کسی بدهد که از خودشان نباشد.
س 254 _ اگر یکی از افراد صغیر بود، چگونه باید عمل نمود؟
ج _ ولی او به جای او می گیرد و بنابراحتیاط مستحب چیزی را که برای صغیر گرفته، بر کسی ندهد.
س 255 _ اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه دار شود و یا کسی نان خور او حساب شود، آیا لازم است فطره او را بدهد؟
ج _ واجب نیست فطره او را بدهد، گر چه مستحب است فطره کسانی که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نان خور او حساب می شوند، بدهد.
س 256 _ اگر انسان نان خور کسی باشد و پیش از غروب یا مقارن با غروب، نان خور دیگری شود، حکم فطره او چه می شود؟
ج _ فطره او بر کسی که نان خور او شده واجب است. مثلا اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش باید فطره او را بدهد.
س 257 _ کسی که دیگری باید فطره او را بدهد، چه تکلیفی دارد؟
ج _ واجب نیست فطره خود را بدهد.
س 258 _ اگر فطره انسان بر کسی واجب بود و او فطره را نداد، آیا لازم است خود شخص فطره را بدهد؟
ج _ بر خود انسان واجب نمی شود.
س 259 _ اگر کسی که فطره او بر دیگری واجب است، خودش فطره را بدهد، آیا از دیگری ساقط می شود؟
ج _ از کسی که فطره بر او واجب شده، ساقط می شود. مانند میهمان اگر خودش فطره را بدهد بر صاحب خانه لازم نیست فطره او را بدهد.
س 260 _ زنی که شوهرش مخارج او را نمی دهد، برای پرداخت فطره چه تکلیفی دارد؟
ج _ چنانچه نان خور دیگری باشد، فطره اش بر آن شخص واجب است.
س 261 _ اگر نان خور دیگری نبود، چه تکلیفی دارد؟
ج _ در صورتی که فقیر نباشد، باید فطره خود را بدهد.
س 262 _ کسی که سید نیست، آیا می تواند به سید فطره بدهد؟
ج _ بنابراحتیاط نمی تواند به سید فطره بدهد، حتی اگر سیدی نان خور او باشد، نمی تواند فطره او را به سید دیگری بدهد.
س 263 _ فطره طفلی که از مادر یا دایه شیر می خورد، به چه کسی واجب است؟
ج _ بر کسی که مخارج مادر یا دایه را می دهد.
س 264 _ در چه صورت فطره طفلی بر کسی واجب نیست؟
ج _ اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل بر می دارد، فطره طفل بر کسی واجب نیست.
س 265 _ فطره را از چه مالی باید انسان بدهد؟
ج _ انسان اگر چه مخارج عائله اش را از مال حرام بدهد، باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.
س 266 _ اگر انسان کسی را اجیر نماید، و شرط نماید که مخارج او را بدهد، چه تکلیفی دارد؟
ج _ باید فطره او را نیز بدهد.
س 267 _ در چه صورت لازم نیست فطره شخص اجیر شده را بدهد؟
ج _ چنانچه شرط کند مقدار مخارج او را بدهد، مثلا پولی برای مخارج اش بدهد، واجب نیست فطره او را بدهد.
س 268 _ اگر کسی بعد از غروب شب عید فطر بمیرد، آیا لازم است فطره او را بدهند؟
ج _ باید فطره او و افراد تحت تکفل اش را از مال او بدهد.
س 269 _ اگر قبل از غروب شخص بمیرد، آیا لازم است فطره او را بدهند؟
ج _ واجب نیست فطره او و عائله اش را از مال او بدهند.
س 270 _ موارد مصرف زکات فطره کدام است؟
ج _ اگر زکات فطره را در یکی از هشت موردی که سابقا برای زکات مال گفته شد، مصرف نمایند کافی است.
س 271 _ بنابر احتیاط مستحب زکات فطره را به چه کسانی بدهند؟
ج _ بنابراحتیاط مستحب، آن را فقط به فقرای شیعه بدهند.
س 272 _ اگر طفل شیعه ای فقیر بود و شخصی زکات فطره داشت، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ انسان می تواند زکات فطره را برای او مصرف کند یا به دست ولی طفل بدهد و ملک طفل نماید.
س 273 _ آیا فقیری که زکات فطره را به او می دهند، لازم است عادل باشد؟
ج _ لازم نیست عادل باشد.
س 274 _ آیا به فقیر شراب خوار و کسی که آشکارا گناه می کند، می توان زکات فطره داد؟
ج _ بنابراحتیاط واجب به شراب خوار و کسی که آشکارا گناه می کند، زکات فطره ندهند.
س 275 _ آیا به کسی که فطره را در معصیت مصرف می کند، می توان فطره داد؟
ج _ نباید فطره بدهند.
س 276 _ به هر فقیر چه مقدار زکات فطره باید داد؟
ج _ بنابر احتیاط واجب به یک فقیر، کمتر از یک صاع که تقریبا سه کیلو است، زکات فطره ندهند.
س 277 _ آیا می توان بیشتر از یک صاع از زکات فطره به فقیر داد؟
ج _ اگر بیشتر بدهند، اشکال ندارد.
س 278 _ آیا می توان از جنسی که قیمت آن دو برابر قیمت جنسی معمولی است، نیم صاع زکات فطره داد؟
ج _ اگر از جنسی که قیمت اش دو برابر قیمت معمولی می باشد مثلا از گندمی که قیمت آن دو برابر قیمت گندم معمولی است، نصف صاع بدهد، کافی نیست.
س 279 _ اگر آن جنسی را به قصد قیمت زکات فطره بدهد، چه حکمی پیدا می کند؟
ج _ خلاف احتیاط واجب است.
س 280 _ آیا می توان زکات فطره را نصف صاع از یک جنس و نصف صاع از جنس دیگر داد؟
ج _ انسان نمی تواند صاع از یک جنس، مثلا گندم و نصف دیگر را زا جنس دیگر مثلا جو بدهد.
س 281 _ این کار در چه صورتی اشکال ندارد؟
ج _ اگر آن را به قصد قیمت زکات فطره بدهد و این ... خود غذایی باشد، اشکال ندارد و الا خلاف احتیاط واجب است.
س 282 _ در دادن زکات فطره به فقرا چه امری مستحب است؟
ج _ مستحب است در دادن زکات فطره، خویشان فقیر، سپس همسایگان فقیر، سپس اهل علم فقیر را به دیگران مقدم بدارد. ولی اگر دیگران از جهتی برتری داشته باشند، مستحب است آنها را مقدم بدارد.
س 283 _ اگر انسان به خیال اینکه شخصی فقیر است، به او زکات فطره بدهد و بعد بفهمد فقیر نبوده، چه تکلیفی دارد؟
ج _ چنانچه مالی که به او داده از بین نرفته باشد، باید پس بگیرد و به مستحق بدهد و اگر نتواند پس بگیرد باید از مال خود، فطره بدهد و اگر از بین رفته باشد، در صورتی که گیرنده زکات فطره می دانسته آنچه را گرفته، فطره است، باید عوض آن را بدهد و اگر نمی دانسته دادن عوض بر او واجب نیست و انسان باید دوباره زکات فطره را بدهد.
س 284 _ اگر شخص گفت: فقیرم، آیا می توان به او زکات فطره داد؟
ج _ نمی شود به او زکات فطره داد. مگر از گفته او اطمینان پیدا شود یا انسان بداند فقیر بوده است.
س 285 _ زکات فطره را به چه قصدی باید داد؟
ج _ انسان باید زکات فطره را به قصد قربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند بدهد و هنگام پرداخت آن نیت زکات فطره نماید.
س 286 _ آیا می توان پیش از ماه رمضان فطره را داد؟
ج _ اگر پیش از ماه رمضان زکات فطره را بدهد، صحیح نیست.
س 287 _ در ماه رمضان، آیا می توان زکات فطره را داد؟
ج _ بنابراحتیاط در ماه رمضان نیز فطره را ندهد.
س 288 _ اگر پیش از ماه رمضان یا در ماه رمضان به فقیر قرض بدهد و بعد از آن که زکات فطره بر او واجب شد، آیا طلب خود را می تواند بابت فطره حساب نماید؟
ج _ اشکال ندارد.
س 289 _ گندم و چیز دیگری را که برای زکات فطره می دهد، چه خصوصیتی باید داشته باشد؟
ج _ باید با جنس دیگر یا خاک مخلوط نباشد.
س 290 _ اگر مخلوط بود، در چه صورتی قابل پذیرش است؟
ج _ چنانچه مخلوص باشد، اگر خالص آن به یک صاع که تقریبا سه کیلوست برسد یا آنچه مخلوط شده به قدری کم باشد که قابل اعتنا نباشد، اشکال ندارد.
س 291 _ آیا می توان زکات فطره را از چیز معیوب داد؟
ج _ اگر زکات فطره را از چیز معیوب بدهند، کافی نیست.
س 292 _ آیا لازم است که همه زکات فطره را از یک جنس داد؟
ج _ لازم نیست همه را از یک جنس بدهد. اگر فطره بعضی را گندم و فطره دیگری را جو بدهد کافی است.
س 293 _ کسی که نماز عید فطر می خواند، فطره را چه هنگامی بدهد؟
ج _ بنابراحتیاط مستحب زکات فطره را پیش از نماز عید بدهد.
س 294 _ کسی که نماز عید فطر نمی خواند، تا چه هنگامی وقت دارد که فطره بدهد؟
ج _ می تواند دادن فطره را تا ظهر تاخیر بیاندازد.
س 295 _ اگر کسی به نیت زکات فطره، مقداری از مال خود را کنار بگذارد و تا ظهر روز عید به مستحق ندهد، چه تکلیفی دارد؟
ج _ بنابر احتیاط واجب هر وقت آن را می دهد، نیت زکات فطره نماید.
س 296 _ اگر کسی هنگامی که دادن زکات فطره واجب، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، چه تکلیفی دارد؟
ج _ بعد باید بدون نیت ادا و قضا فطره را بدهد.
س 297 _ آیا زکات فطره ای را که کنار گذاشته است می تواند بر دارد و مال دیگری را به جای آن برای فطره بگذارد؟
ج _ اگر زکات فطره را کنار بگذارد، نمی تواند آن را بر دارد و مال دیگری را برای فطره بگذارد.
س 298 _ اگر انسان مالی داشته باشد که قیمت آن از زکات فطره بیشتر است، چنانچه فطره را ندهند آیا می تواند نیت کند که مقداری از آن مال، برای فطره باشد؟
ج _ اشکال ندارد.
س 299 _ اگر مالی را که برای زکات فطره کنار گذاشته از بین برود، چه تکلیفی بر عهده دارد؟
ج _ چنانچه به فقیر دست رسی داشته و دادن فطره را تاخیر انداخته، باید عوض آن را بدهد، و اگر به فقیر دست رسی نداشته، ضامن نیست.
س 300 _ اگر در محل خود انسان محقق پیدا می شود، آیا می توان زکات فطره را به جای دیگری برد؟
ج _ بنابر احتیاط مستحب زکات فطره را به جای دیگر نبرد.
س 301 _ اگر با وجود مستحق در محل خود انسان، او زکات فطره را جای دیگری برد و تلف شد، چه وظیفه ای دارد؟
ج _ باید عوض آن را بدهد، مگر به اذن حاکم شرع باشد.


http://www.shaaer.com/filesmasael/MASAEL28.htm