واقعه حره

ماجراى تلخ و خونين حرّه:

با سلام

در سال 63 از هجرت مردم مدينه پس از بازگشت نمايندگانشان از شام و ديدار با يزيد و مشاهده اعمال ناشايست او از جمله بى اعتنايى به واجبات و آلودگى به گناهان، بيعت با يزيد را لغو و والى و نماينده‌اش را از حكومت عزل و با عبد اللّه بن حنظله بيعت كردند.
پس از انتشار اين خبر در شهر شام و آگاهى يزيد از بيعت مردم مدينه با عبد اللّه بن حنظله، لشكرى را به فرماندهى مسلم بن عقبه براى سركوب مردم آن شهر فرستاد، كه در مباحث آينده به اهمّ جنايات يزيد در اين لشكر كشى اشاره خواهيم نمود.
حرّه چيست؟

در اطراف شهر مدينه زمين‌هايى است كه از سنگ‌هاى سياه و نوك تيز پوشيد شده است.
ابن اثيردر توضيح حرّه مى‌گويد:


يوم الحرّة يوم مشهور في الإسلام أيّام يزيد بن معاوية لمّا انتهب المدينة عسكره من أهل الشام الذي ندبهم لقتال أهل المدينة من الصحابة والتابعين وأمّر عليهم مسلم بن عقبة المزي في ذي الحجّة سنة ثلاث وستّين وعقيبها هلك يزيد، والحرّة هذه أرض بظاهر المدينة بها حجارة سود كثيرة وكانت الوقعة بها.
داستان حرّه در تاريخ اسلام مشهور است و آن همان حادثه‌اى است كه لشكريان شام به امر يزيد در ذي حجّه سال 63 كه به هلاكت خود او نيز منتهى شد، شهر مدينه را غارت كردند و صحابه و تابعان را كشتند، و حرّه زمين‌هاى است در اطراف مدينه كه پوشيده از سنگ‌هاى سياه و نوك تيز است.
النهاية في غريب الحديث، ج 1، ص351.


ذهبى مى‌گويد:
هي حرّة واقع شرقيّ المدينة المنورّة، وفيها كانت الوقعة المشهورة، يقول فيها ابن حزم في كتابه جوامع السيرة ص 357 ما نصّه: أغزى يزيد الجيوش إلى المدينة حرم رسول اللّه صلّى اللّه عليه وسلّم، وإلى مكّة حرم اللّه تعالى، فقتل بقايا المهاجرين والأنصار يوم الحرّة، وهي أيضاً أكبر مصائب الإسلام وخرومه، لأنّ أفاضل المسلمين وبقيّة الصحابة، وخيار المسلمين من جلّة التابعين قتلوا جهراً ظلماً في الحرب وصبراً، وجالت الخيل في مسجد رسول اللّه صلّى اللّه عليه وسلّم، وراثت وبالت في الروضة


محل رويارويى لشكر يزيد با مردم مدينه در شرق آن بود كه همان واقعه معروف و مشهور در آن اتفاق افتاد، سپس به نقل از ابن حزم مى‌نويسد: يزيد لشكرهايى را به حرم خدا و رسول، دو شهر مكه و مدينه گسيل نمود كه در حادثه حرّه باقى مانده از ياران پيامبر از مهاجر و انصار كشته شدند، كه اين نيز از بزرگترين مصائب اسلام و مسلمين بود، زيرا در آن بقيّه صحابه و بزرگانى از مسلمانان و تابعان، ظالمانه و نا جوان ‌مردانه به قتل رسيدند، مسجد رسول اللّه محلّ تاخت و تاز اسبان شد و روضه رسول اللّه صلى الله عليه و آله را آلوده كردند.
سير أعلام النبلاء، ذهبي، ج 4، ص228.


فرمان يزيد به مسلم بن عقبه اين چنين بود:
ادع القوم ثلاثاً فإن رجعوا إلى الطاعة فاقبل منهم، وكفّ عنهم، وإلاّ فاستعن باللّه وقاتلهم، وإذا ظهرت عليهم، فأبح المدينة ثلاثاً ثمّ اكفف عن الناس.
مردم را سه روز به بيعت دعوت كن و اگر پذيرفتند قبول كن و از آنان در گذر و اگر نپذيرفتند از خدا كمك بگير و با آنان مبارزه و جنگ كن، پس از پيروزى سربازانت را سه روز در شهر آزاد بگذار.
البداية والنهاية، ج 8، ص 239.



نماينده يزيد پس از رو برو شدن با مقاومت مردم دست به كشتارى وسيع زد تا در نهايت مردم مدينه تسليم شدند.
فهرستى از نتايج اين بى حرمتى و بى ادبى كه بر گرفته از گزارش گزارشگران و مورّخان آن‌گونه كه در كتب تاريخى آورده‌اند تقديم حق جويان و منصفان مى شود تا خود بر اساس اين آمار قضاوت كنند.
الف ـ كشتار هزاران نفر از مردم مدينه:

مورّخان از جمله دينورى امار كشته شدگان را بيش از ده هزار نفر اعلام كرده‌اند، كه از اين تعداد هشتاد تن از اصحاب پيامبر و هفتصد نفر از مهاجرين و انصار و ده هزار نفر از تابعان و موالى بوده‌اند.
قتل من أصحاب النبيّ صلّى اللّه عليه وسلّم ثمانون رجلاً، ومن قريش والأنصار سبع مئة، ومن سائر الناس من الموالي والعرب والتابعين عشرة آلاف.
(ترجمه قبل از متن آمده است)
الامامة والسياسة، ج 1، ص216.


قال المدائني عن شيخ من أهل المدينة. قال: سألت الزهري كم كان القتلى يوم الحرّة قال: سبعمائة من وجوه الناس من المهاجرين والأنصار، ووجوه الموالي وممّن لا أعرف من حرّ وعبد وغيرهم عشرة آلاف. قال: وكانت الوقعة لثلاث بقين من ذي الحجّة سنة ثلاث وستّين، وانتهبوا المدينة ثلاث أيّام.


مدائني از شيخ أهل مدينه نقل مي‌كند: از زهري سؤال كردم تعداد كشته‌گان مدينه در واقعه حره چند نفر بود. او در پاسخ گفت: هفت‌صد نفر از بزرگان مهاجرين و انصار و موالي و كساني كه معلوم نبود كه آيا غلام بودند يا آزاد و غير آنان كه جمعا ده هزار نفر بودند .... و سه روز كامل شهر مدينه در معرض تاخت و تاز و غارت بود.
البداية والنهاية، ج 8، ص242.
..

بنی امیه و واقعه حره

انجمن: 

چرایی برخورد خشن بنی امیه در واقعه حره با مسلمانان مدینه از دیدگاه کلامی بنی امیه و نظریه جبر گرایی؟