sedaghat

آیا صداقت امری نسبی است؟

سلام، خسته نباشید
راستش هر چی گشتم نه تنها جوابمو پیدا نکردم که حتی سوالمم نبود.
یه جایی خواندم صداقت امری نسبی است و با توجه به هدفی که دنبال میشود میتوان تعیین کرد که در مورد فلان کار صداقت بجا بوده یا نه، در توضیح آن هم آمده بود : سربازان هیتلر با صداقت در کنار هیتلر جنگیدند اما با چه هدفی و چه قیمتی؟ طبق این دیدگاه هر کس هر هدفی که دارد را دنبال کرده برایش یک توجیه هم ردیف میکند به همین راحتی. در ضم شکل ظاهری اهداف هم که بیانگر نیت خیر فاعل نیستند.

صداقت و راستگویی

راستگویی از اعمال نیكوی انسانی و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فطرت پاك انسان ایجاب می كند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش یكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یكی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری كند.
دیدگاه اسلام
اسلام دینی فطری است و راستی نیز خواست فطرت است، پس این دو پیوندی ناگسستنی دارند و در روایات اسلامی با تعابیر گوناگونی بر راستگویی مسلمانان تأكید شده و آن را از اصول ایمان و تدیّن به حساب آورده اند.
رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصّدْقُ مُبارَك وَ الكِذْبُ مَشْؤُومٌ»[1]

راستی، مبارك و دروغ نامیمون است.
امیرمؤمنان صلوات الله علیه، راستگویی را قویترین پایه ایمان، ملاك دین و الهام از سوی خدا دانسته، می فرماید:
«اَلصدقُ اقوی دَعائِمِ الایمانِ»[2]

راستی قویترین ركن ایمان است.
«شَیْئانِ هُما مِلاكُ الدّین؛ الصِّدْقُ وَ ‌الْیَقینُ»[3]

دو چیز ملاك دین است؛ راستی و یقین.
«اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ»[4]

وقتی خدا بنده ای را دوست بدارد، راستی را به او الهام می كند.
حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید:
«اِنَّ اللهَ لَمْ یَبْعَثْ نبیًّا اِلّا بِصدقِ الْحَدیثِ وَ اداء الاَمانَهِ اِلَی البَرِّ وَ‌الفاجِِرِِ»[5]

خداوند هیچ پیامبری برنینگیخت جز با راستی و امانتداری نسبت به نیكوكار و بدكار.
با این وصف اگر بگوییم راستی و درستی شالوده دین و ایمان را تشكیل می دهد و آن كه از این خصلت زیبا و حیاتی بركنار باشد در واقع دین در او بی ریشه است، سخن گزافی نگفته ایم.
امام صادق ـ علیه السلام ـ به این حقیقت تصریح كرده می فرماید:
«لاتَنْظُروُا الی طُولِ‌ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ‌ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئءٌ قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ لِذلِكَ‌ ولكِنَ انْظُرُوا الی صدقِ حدیثهِ وَ اَداءِ‌ اَمانَتهِ»[6]

(برای شناخت تدین افراد) به طولانی شدن ركوع و سجده او نگاه نكنید چرا كه به آن عادت كرده و اگر تركش كند، وحشت زده می شود، لیكن به راستگویی و امانتداری او توجه كنید.
آثار راستگویی
آثار ارزنده هر پدیده‌ ای بستگی به ارزش و اهمیت آن دارد و چون راستی از اهمیت بالایی برخوردار است، پیامدهای ارزشمند و نیكویی دارد كه برخی از آنها به شرح زیر است:
الف ـ همراهی خدا: امام باقر ـ علیه السلام ـ :
«اَلا فَاصْدُقُوا فَاِنَّ اللهَ مَعَ الصِّدْقِ»[7]

هان! راست بگویید كه خدا با راستی است.
ب ـ پاكی كردار: امام كاظم ـ علیه السلام ـ :
«مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكی عَمَلُهُ»[8]

كسی كه زبانش راست بگوید، كردارش پاك می شود.
ج ـ نجات و سلامتی: امیرمؤمنان ـ صلوات الله علیه ـ :
«عاقِبَهُ‌ الصِّدقِ نَجاهٌ وَ‌ سلامهٌ»[9]

فرجام راستگویی، نجات و سلامت است.
اگر انسان راستگو بود و به این وصف شناخته شد، مورد اعتماد مردم قرار می گیرد و آنان، سخن او را درست می شمارند و می پذیرند، در این صورت، اگر برای شخص صادق، گرفتاری پیش بیاید، امتیاز راستگویی، سبب نجات او می شود و از گرفتاری و خطر به سلامت می گذرد.
البته در جایی كه راستگویی خطر مهمتری برای او یا دیگران به بار می آورد، راست گفتن واجب نیست و در صورت امكان باید توریه كرد، گرچه راستگویی در هرحال مایه نیك فرجامی و نجات از عذاب الهی خواهد بود.