با سلام
در حديثي است (1) كه يك وقت شيطان نزد حضرت نوح رفت و گفت : تو خدمت بزرگي به ما كردي من در عوض ميخواهم خدمت تو را جبران كنم، نوح پيامبر فرمود چه خدمتي به تو كردم ؟
شيطان گفت : اين كه نفرين كردي قومت غرق شوند و آنها همه كافر از دنيا رفتند و اهل جهنم شدند، من چقدر بايد آنها را وسوسه ميكردم تا اهل جهنم شوند و تو با يك دعا و نفرين همه آنها را به جهنم فرستادي، البته حضرت نوح كه نمي خواست به شيطان خدمت كند، او ميدانست كه آنها ديگر هدايت نخواهند شد.
در هر صورت شيطان گفت : حالا من ميخواهم در عوض آن خدمت، خدمت بزرگي به تو بكنم، سه چيز را تذكر ميدهم اينها را هميشه در نظر داشته باش :
"اياك و الكبر، و اياك و الحرص، و اياك و الحسد" از كبر و حرص و حسد اجتناب كن،
سپس گفت : اول : "الكبر هو الذي حملني علي ترك السجود لادم" كبر و خودبيني مرا وادار كرد كه زير بار سجده به آدم نرفتم و او را سجده نكردم، در نتيجه مطرود رحمت حق شدم .
در اينجا يك نكته را تذكر دهم : اگر من و شما وارد مجلسي شديم و نرفتيم بالاي آن مجلس بنشينيم و همان پايين نشستيم اما توي دلمان باشد كه مقام ما آن بالاست ولي براي اين كه تواضع كرده باشيم اينجا نشستيم، ما هم متكبر هستيم، متكبر يعني آن كه خودش را بزرگ ميبيند.