ஐஇ:: تقوا و آرامش در زندگی ::இஐ
ارسال شده توسط سیب سرخ در سهشنبه, ۱۳۸۹/۰۷/۰۶ - ۲۳:۰۴
از معارف اسلامی استفاده می شود كه تقوا دارای درجه و مراتب است و تعبیر به «أتقی» در آیه شریفه «اِِِنَّ اَكرَمَكُم عِندَاللهِ اَتقیكُم» خود شاهد بر این مدعا است. این آیه در مقام مقایسه اهل تقوا نسبت به یكدیگر است و بعضی را بر بعضی برتری می دهد.
امام صادق(ع) برای تقوا سه درجه نقل فرموده اند: «التَّقوی عَلی ثَلاثَةِ اَوجُهٍ: تَقوی بِاللهِ وَهُوَ تَركُ الحَلالِ فَضلاً عَنِ الشُّبهَةِ، وَهُوَ تَقوی خاصِّ الخاصِّ؛ وَتَقوی مِنَ اللهِ تَعالی وَهُوَ تَركُ الشُّبهاتِ فَضلاً عَنِ الحَرامِ، وَهُوَ تَقوی الخَاصِّ؛ وَتَقوی مِن خَوفِ النَّارِ وَالعِقابِ وَهُوَ تَركُ الحَرامُ، وَهُوَ تَقوی العامِ... .»("مصباح الشریعه"، باب 83)
یعنی تقوا سه مرتبه دارد:
1ـ تقوای خاصّ الخاصّ: كسانی كه به مقام فناء راه یافته كه در این مرتبه حلال را اهل تقوا جز به اندازه ضرورت ترك میكنند، چه رسد به شبهه، و این مرتبه اعلای تقوا است، و آن را تقوای خاص الخاص گویند.
2ـ تقوای خاص: كسانی هستند كه به حدّ كمال انسانی گروه اول نرسیدهاند، ولی در مرتبهای هستنـد كه نه تنهـا از حرام خداوند سبحـان اجتنـاب میكند، بلكه از شبهـات و موارد مشكوك نیز دوری میكنند، و آن را تقوای خاص گویند.
3ـ تقوای عام: تقوای عام آن است كه مؤمنین عادی از ترس عذاب جهنم، از محرمات الهی اجتناب كرده و كارهای حرام را انجام نمی دهند... .
قهراً آنانكه به درجه عالیة تقوا ـ (تقوای خاصّ الخاصّ) ـ راه یافته اند و همه كارهای خود را برای خداوند سبحان انجام می دهند، از كسانی كه در درجه نازل تر آن قرار دارند برتر و گرامی تر هستند.
آیات قرآن كریم نیز در امر به تقوا، به یك منوال نیستند، بلكه به زبانهای گوناگون امر به تقوا می كند. در یك جا می فرماید: «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ ... .» یعنی ای كسانی كه ایمان آوردید (از خدا بترسید) به خدا تقوی داشته باشید چنانكه شایسته است... .
در جای دیگر می فرماید:«فَاتَّقُوا اللهَ مَا استَطَعتُم..." یعنی هر چه توان دارید تقوای الهی را پیشه كنید... .
و در جای سوم می فرماید: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالحِجارَةُ» یعنی بپرهیزید از آتشی كه هیزمش مردم بدكار و سنگهای خارا است.
این تفاوت اشاره به مراتب تقوا دارد.
منبع: تبیان
:Mohabbat:
احكام طهارت و نجاست همان است كه در رساله هاي عمليه ذكرشده است. ازنظرشرعي همه اشيامحكوم به طهارت هستند، مگر مواردي كه شارع حكم به نجاست آنها كرده و براي انسان هم يقين به آن حاصل شده است. در اين صورت رهايي از بيماري وسواس احتياج به رؤيا و معجزه ندارد، بلكه بايد مكلف ذوق و سليقه شخصي خود را كنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشد و چيزي را كه يقين به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند، زيرا شما از كجا به نجاست در و ديوار و سجاده ساير اشيايي كه استفاده ميكنيد يقين پيدا كردهايد؟ چگونه يقين پيدا كردهايد كه پرزهاي سجادهاي كه بر روي آن راه ميرويد يا مينشنيد نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس وبدن شما سرايت ميكند؟ لذا در اين صورت اعتنا به وسواس براي شما جايز نيست. مقداري عدم توجه به وسوسه نجاست وتمرين عدم اعتنا به شما كمك خواهد كرد تا به خواست وتوفيق خداوند خود را از وسواس نجات دهيد.