جمع بندی احتمال آوردن همانند قرآن در آینده
تبهای اولیه
سلام از کجا معلوم در اینده کسی نتواند مشابه قران بیاورد
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد میقات | |
[TD][/TD] | |
[="Tahoma"]سلام از کجا معلوم در اینده کسی نتواند مشابه قران بیاورد
با سلام و درود
در ابتدا چند نکته عرض می شود:
1. تحدی به آیات قرآن برای این است که بفهماند بشر بدون كمک و عنایت الهی از آوردن مثل آن عاجز است، یعنی این قرآن از توان و ظرفیت انسانی بسیار بالاتر و برتر است، و لذا کلام انسان نیست.
2. تحدی، در حقیقت امری است كه ایمان و اطمینان ناشی از معجزه بودن قرآن را استمرار می بخشد.
3. این که چهارده قرن کسی نتوانسته مثل قرآن را بیاورد، كم نیست، و بعید است از این به بعد مانندی برای قرآن آورده شود. با این وجود تا كسی مانند آن را نیاورد نمی توان فطرتی كه انسان بر اساس آن مطمئن می شود، را منكر شد.
اطمینان ما متوقف بر این نیست كه مانند آن نیاید تا بگوییم از كجا بدانیم بعد از این مانندی برای آن نمی آید، بلكه آورده شدن مورد تحدی توسط دیگری، اطمینان سابق را زائل می كند؛ پس تا آورده نشده اطمینان باقی است.
[="Tahoma"]
دامنه و گستره تحدی
در زمینه گستره و دامنه تحدی دو قول است:
قول معروف و مشهور این است که تحدى و همآورد خواستن قرآن فراگير است، همه جهانيان را شامل مى شود و دامنه آن براى هميشه گسترده است، همان گونه كه براى ديروز بوده براى امروز و فردا نيز پا برجا است.(معرفت، علوم قرآنی، ص 369)
قول دیگر می گوید: معيار تحدى قرآن همان عجز فصحاى عرب در عصر بعثت است؛ ولى دليل اعجاز آن براى هميشه است و عرب و عجم را شامل مى باشد. عجز سخن سنجان عصر اول ـ كه اصل بلاغت و فصاحت اند ـ برهان قاطعى است براى روشن شدن مسأله تحدّى.(بنت شاطی، الإعجاز البياني للقرآن، ص 69)
طبق این قول، عجز سخن وران صدر اسلام و زمان نزول قرآن، برای اثبات اعجاز قرآن كفايت مى كند و نيازى به پا بر جا بودن موضع تحدى قرآن تا امروز نيست؛ زیرا قرار بوده ثابت شود این قرآن بدون ارتباط با عالَم غیب و بدون عنایت الهی نیست، و این منظور با عجز فصحای عرب از آوردن همانند آن، ثابت شده است؛ لذا معجزه و الهی بودن قرآن، به اثبات رسیده و همین کافی است.
البته بر این قول دوم، ایراد گرفته شده که: «شايد نويسنده، بيم [ترس] آن داشته كه اگر گفته شود قرآن هم چنان در موضع تحدّى خود پابرجا است، به ناگاه آتش كفر و الحاد ـ كه در ميان سخن دانان عرب كم نيست ـ زبانه كشد، در صدد مقابله برآمده و همانند قرآن سخنى موزون و استوار ارائه دهند و در پى آن، بزرگ ترين پايه و ستون استوار دعوت اسلامى، از هم فرو ريزد. ولى او بايد مطمئن باشد كه چنين اتفاقى نخواهد افتاد، زيرا قرآن بر اسلوب ويژه اى استوار است كه هرگز سخن بشرى نمى تواند به آن برسد و حتى نمى تواند نزديک آن گردد؛... .»(معرفت، علوم قرآنی، ص 370)
باسمه المقتدر
سلام علیکم
سلام از کجا معلوم در اینده کسی نتواند مشابه قران بیاورد
از آنجایی که کلامی شبیه به قران،یا باید کلام خداوند باشد یا کلام غیر خدا.
اگر کلام خدا باشد که خود قران است؛اگر کلام غیر خدا یعنی بشر باشد که شبیه قران نیست
چون کلام هر کس مطابق سعه ی وجودی و علم اوست و هیچکس شبیه خدا نیست تا کلامش شبیه
کلام او باشد:
"لیس کمثله شیء"
منظور نویسنده این هست که وقتی تمام انسانها اومدن و بعدش مردن و نتوانستند کتابی مانند قرآن بیارن اونوقت میتونیم بگیم تحدی قرآن درست بوده یا نه
بنابراین تحدی قرآن تا قبل از اینکه تمام انسانها آمدن و مردن به هیچ دردی نمیخوره
بنابراین تحدی قرآن تا قبل از اینکه تمام انسانها آمدن و مردن به هیچ دردی نمیخوره
سلام و عرض ادب
این کلامی که قرار است بشری بیاورد ، طبق تعاریف این تحدی ، باید از جانب خدا باشد!
همین خدا گفته اکملت لکم دینکم
یعنی دین کامل شد . تمام
پس دیگر قرار نیست خداوند کلامی بفرستد ، که نیاز به بشری برای ابلاغ آن در حال یا آینده باشد!!!!
اگر کلامی در آینده بیاید که ناقض این سخن باشد ، پس سخن این خدا نیست
چون این خدا صادق است و عالم
این خدا در انجیل وعده پیامبر خاتم را داده بود پس عالم است به آینده
و اگر سخنی در آینده بفرستد که سخن قبلش را نقض کند ، آن خدا دروغ گوست و جاهل به آینده !
در پناه حق تعالی
[="Tahoma"]بنابراین تحدی قرآن تا قبل از اینکه تمام انسانها آمدن و مردن به هیچ دردی نمیخوره
با سلام و درود
عرض کردم: همین که پس از هزار و چهارصد سال، هنوز کسی نتوانسته همانند قرآن بیاورد، این اطمینان آور است و تا موقعی که همانندی آورده نشود، این اطمینان باقی و پایدار است.
لذا فایده دارد و فایده اش روشن است.
با سلام و درود
عرض کردم: همین که پس از هزار و چهارصد سال، هنوز کسی نتوانسته همانند قرآن بیاورد، این اطمینان آور است و تا موقعی که همانندی آورده نشود، این اطمینان باقی و پایدار است.
لذا فایده دارد و فایده اش روشن است.
من یک کیسه دارم که در درونش تعداد نامشخصی گوی رنگی وجود دارد
تحدی میکنم که در درون این کیسه هیچ گوی سپید رنگی وجود ندارد
دست میکنم و گوی اول را بیرون می آورم سرخ رنگ هست
دست میکنم و گوی دوم را بیرون می آورم و سیاه رنگ است
.....
این کار رو ادامه میدم و ....
دست میکنم و گوی هزارو چهارصدم را بیرون می آورم و زرد رنگ هست
و هنوز گوی درون کیسه وجود دارد
تعدادش هم مشخص نیست
ممکن هست صد تریلیون گوی دیگر در درون کبسه وجود داشته باشد
و شما دارین ادعا چون هیچ کدوم از این هزار چهارصد تا سپید نبوده
حتما در بین بقیه گوی ها گویی سفید رنگ پیدا نمیشه
عجب اثباتی ... آدم خنده آش میگیره
منظور نویسنده این هست که وقتی تمام انسانها اومدن و بعدش مردن و نتوانستند کتابی مانند قرآن بیارن اونوقت میتونیم بگیم تحدی قرآن درست بوده یا نهبنابراین تحدی قرآن تا قبل از اینکه تمام انسانها آمدن و مردن به هیچ دردی نمیخوره
حرف شما درست است.
اما این تلقی اشتباه از تحدی است.
تلقی عده ای از تحدی این طور است :
خدا میگوید ای مردم اگر فکر می کنید قرآن از جانب خدا نیست مثل آن را بیاورید.
یعنی اعجاز قرآن متوقف شده است بر آوردن مثل توسط مردم.
ما از کجا بدانیم فردا مثل قرآن نخواهد آمد؟
شاید فردا مرد یا زنی متولد شد که توانایی آوردن مثل قرآن را داشت، آن گاه متوجه می شویم که فریب خوردیم و قرآن معجزه نبوده است...
-------------
در تحدی استقراء تام لازم نیست. و چنین استدلالی هم محال است و هم بطلانش واضح است.
همینکه تحدی در جامعه همان روزگار فراگیر شود کافی است.
یعنی حتی لازم نیست در دوره پیامبر ، همه مردم روی زمین آگاهی پیدا کنند.
مقصود این است که اگر قرآن معجزه نبود در همان جامعه پیامبر، مثلش آورده می شد.
چون خداوند معجزه اش را به انسان کذاب نمی دهد.
و کذاب را رسوا خواهد کرد و جلوی گمراهی مردم را خواهد گرفت.
پس هر زمان شخصی ادعای رسالت و اعجاز دارد اگر کاذب باشد قطعا در همان دوره زمانی باید بتوانیم کذبش را متوجه شویم.
این مطلب فقط حرف من نیست و می توانید در کلام علما و مفسرین هم پیدا کنید.
سلام از کجا معلوم در اینده کسی نتواند مشابه قران بیاورد
با سلام
عده ای تصور می کنند اعجاز قرآن متوقف بر استقراء تام از همه مردم است.
یعنی تصور می کنند ابتدا باید برویم تمام مردم روی زمین در گذشته و حال و اینده را بررسی کنیم تا ببینیم آیا مثل قران وجود دارد؟! و ایا کسی هست که بتواند مثل قران بیاورد؟!
اگر بعد از استقراء تام، فهمیدیم هیچ کس نمیتواند مثل قران بیاورد، در نتیجه می گوییم قرآن یک معجزه است زیرا هیچ کس نتوانست مثل آن را بیاورد.
لکن چون هنوز آینده فرا نرسیده است
و حتی در گذشته نیز ما آگاهی کافی نداریم شاید مثلی آمده و ما با خبر نشدیم
پس اعجاز قرآن ثابت نشده است.
-------------
اما اعجاز قرآن بر اساس چنین استدلالی نیست.
استدلال ها و تفسیرهای مختلفی داده شده است که من واردش نمیشوم
اما فقط بدانید که استدلال اعجاز مبتنی بر استقراء تام نیست.
سلام
وقتی آینده رو نمیشه دید برای فهمیدنش فکر کنم فقط یک راه حل میمونه اون هم شناخت کسی هست که این ادعا رو کرده، که ببینیم چقدر راستگو و مورد اعتماده، معجزات حضرت محمد(ص) یکی دوتا نبوده که اگر یکیش قابل اثبات نبود نشه باورش کنیم ، اونم در حالی که هنوز خلافش اتفاق نیفتاده!
[="Tahoma"]من یک کیسه دارم که در درونش تعداد نامشخصی گوی رنگی وجود دارد
.............
عجب اثباتی ... آدم خنده آش میگیره
با سلام و درود
عرض بنده یک بیان علمی و استدلالی منطقی است؛ کمی دقت می خواهد.
مثال شما هم می تواند خنده دار نباشد و مفید باشد.
وقتی گوینده که علم به درون کیسه دارد می گوید گوی سپید درون کیسه نیست، از طرفی بیش از هزار چهار صد گوی بطور اتفاقی بیرون آمده و هیچ کدام سپید نبوده اند؛ این می تواند به نوعی اطمینان به گفته گوینده را حاصل کند.
لذا در حد خود می تواند اطمینان آور باشد و تا موقعی که گوی سپید بیرون نیامده، این اطمینان باقی است. این خنده دار نیست بلکه منطقی و معقول است.
افزون بر این که در باره تحدی قرآن، موضوع فرق می کند زیرا بطور اتفاقی نبوده است بلکه همه مخالفان تمام تلاش و قدرتشان را به کار برده اند تا بتوانند ادعای قرآن را باطل کنند، ولی نتوانسته اند.
یعنی با این که به قصد ابطال ادعای قرآن، تمام سرمایه و تلاش خود را در این کار گذاشته اند، ولی ناتوان و عاجز بوده اند، لذا این گونه نیست که بطور اتفاقی چنین شده باشد.
این همان است که خداوند متعال می فرماید:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيرا»؛ بگو: اگر انسان [ها] و جن [ها] جمع شوند، بر اينكه همانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ و اگر چه برخى آنان، پشتيبان برخى [ديگر] باشند.(اسراء: 17/ 88)
و إخبار غیبی هم داده که نمی توانید:
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا»؛ و اگر (چنين) نكرديد و (هرگز) نخواهيد كرد...(بقره: 2/ 24)
[="Tahoma"]پرسش:
از کجا معلوم در آینده کسی نتواند مشابه قرآن بیاورد؟
پاسخ:
در ابتدا چند نکته عرض می شود:
1. تحدی به آیات قرآن برای این است که بفهماند بشر بدون كمک و عنایت الهی از آوردن مثل آن عاجز است، یعنی این قرآن از توان و ظرفیت انسانی بسیار بالاتر و برتر است، و لذا کلام انسان نیست.
2. تحدی، در حقیقت امری است كه ایمان و اطمینان ناشی از معجزه بودن قرآن را استمرار می بخشد.
3. این که چهارده قرن کسی نتوانسته مثل قرآن را بیاورد، كم نیست، و بعید است از این به بعد مانندی برای قرآن آورده شود. با این وجود تا كسی مانند آن را نیاورد نمی توان فطرتی كه انسان بر اساس آن مطمئن می شود، را منكر شد.
اطمینان ما متوقف بر این نیست كه مانند آن نیاید تا بگوییم از كجا بدانیم بعد از این مانندی برای آن نمی آید، بلكه آورده شدن مورد تحدی توسط دیگری، اطمینان سابق را زائل می كند؛ پس تا آورده نشده اطمینان باقی است.
دامنه و گستره تحدی
در زمینه گستره و دامنه تحدی دو قول است:
قول معروف و مشهور این است که تحدى و همآورد خواستن قرآن فراگير است، همه جهانيان را شامل مى شود و دامنه آن براى هميشه گسترده است، همان گونه كه براى ديروز بوده براى امروز و فردا نيز پا برجا است.(1)
قول دیگر می گوید: معيار تحدى قرآن همان عجز فصحاى عرب در عصر بعثت است؛ ولى دليل اعجاز آن براى هميشه است و عرب و عجم را شامل مى باشد. عجز سخن سنجان عصر اول ـ كه اصل بلاغت و فصاحت اند ـ برهان قاطعى است براى روشن شدن مسأله تحدّى.(2)
طبق این قول، عجز سخن وران صدر اسلام و زمان نزول قرآن، برای اثبات اعجاز قرآن كفايت مى كند و نيازى به پا بر جا بودن موضع تحدى قرآن تا امروز نيست؛ زیرا قرار بوده ثابت شود این قرآن بدون ارتباط با عالَم غیب و بدون عنایت الهی نیست، و این منظور با عجز فصحای عرب از آوردن همانند آن، ثابت شده است؛ لذا معجزه و الهی بودن قرآن، به اثبات رسیده و همین کافی است.
البته بر این قول دوم، ایراد گرفته شده که: «شايد نويسنده، بيم [ترس] آن داشته كه اگر گفته شود قرآن هم چنان در موضع تحدّى خود پابرجا است، به ناگاه آتش كفر و الحاد ـ كه در ميان سخن دانان عرب كم نيست ـ زبانه كشد، در صدد مقابله برآمده و همانند قرآن سخنى موزون و استوار ارائه دهند و در پى آن، بزرگ ترين پايه و ستون استوار دعوت اسلامى، از هم فرو ريزد. ولى او بايد مطمئن باشد كه چنين اتفاقى نخواهد افتاد، زيرا قرآن بر اسلوب ويژه اى استوار است كه هرگز سخن بشرى نمى تواند به آن برسد و حتى نمى تواند نزديک آن گردد؛... .»(3)
خلاصه:
در طول این هزار و چهار صد سال، همه مخالفان تمام تلاش و قدرتشان را به کار برده اند تا بتوانند ادعای قرآن را باطل کنند، ولی نتوانسته اند. یعنی با این که به قصد ابطال ادعای قرآن، تمام سرمایه و تلاش خود را در این کار گذاشته اند، ولی ناتوان و عاجز بوده اند؛ این می تواند احتمالی معقول و منطقی بسازد و نشانه و دلیل باشد بر این که در آینده هم نتوانند همانند آن را بیاورند.
این همان است که خداوند متعال می فرماید:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيرا»؛ بگو: اگر انسان [ها] و جن [ها] جمع شوند، بر اينكه همانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ و اگر چه برخى آنان، پشتيبان برخى [ديگر] باشند.(4)
و إخبار غیبی هم داده که نمی توانید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا»؛ و اگر (چنين) نكرديد و (هرگز) نخواهيد كرد...(5)
بنابر این: همین که پس از هزار و چهارصد سال، هنوز کسی نتوانسته همانند قرآن بیاورد، این اطمینان آور است و تا موقعی که همانندی آورده نشود، این اطمینان باقی و پایدار است.
پی نوشت ها:
1. معرفت، علوم قرآنى، ناشر: موسسه فرهنگى التمهيد ـ قم، 1381ش، چاپ: چهارم، ص 369.
2. بنت الشاطى، الإعجاز البياني للقرآن، ناشر: دارالمعارف ـ القاهرة، 1404ق/1984م، چاپ دوم، ص 69.
3. معرفت، علوم قرآنی، پیشین، ص 370.
4. اسراء: 17/ 88.
5. بقره: 2/ 24.