من دلیل گرمای خورشید را پرسیدم و شما سردی ماه را برایم توضیح میدهید!
سوال من این نبود که چرا مردها اعتراض نمیکنند، سوالم این است که چرا زنها مثل مردها به حق خود قانع نیستند؟
من نگفتم مردها بروند اعتراض کنند، میگویم زنهایی که مدام قدرت ریزبینی خود را توی سر مردها میکوبند و مدام از مقالات علمی دلیل میآورند که مغز زنها قویتر از مردهاست
زنهایی که شما و خودشان آنها را اینگونه تعریف میکنید که اسطورهء وفاداری و فداکاری و عشق هستند
پس چرا ذرهای، تأکید میکنم ذرهای توانایی دیدن زنجها و سختیهای مردها را ندارند؟
چیزی که از صورت سؤالتان فهمیدم را جواب دادم و جسارتاً هنوز هم به نظرم میرسد که سؤالتان همان چیزی بود که آنجا جوابتان را دادم:
آنچه توجه مرا جلب کرد این است که اگر تبعیضی علیه خانمها انجام شود، حتی اگر تبعیضی کوچک و بیتأثیر در زندگی باشد
اکثر خانمها و حتی تعداد زیادی از آقایان به این تبعیض اعتراض میکنند و به دنبال احقاق حقوق زنان هستند
... در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید ... اما هیچکس این را تبعیض نمیداند و حرفی از آن نمیزند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمیکند
فکر کنم خودتان هم دارید خارج از موضوع تاپیک خودتان صحبت میکنید :Cheshmak:
از آن حرفهاست یعنی چی؟ شما هم میخواهید فقط چیزی که به نفعتان هست را از شریعت بپذیرید؟
چیزی که دوست دارید درست باشد و منطقش را فهم میکنید را بپذیرید؟
چرا مسائل را با هم قاطی میکنید؟!
اولاً اگر قرار بود این پاسخ را بدهید
(پاسخی که به بیشتر سوالات من در این تاپیک داده میشود، اینکه یک حکمتی دارد که تو نمیفهمی!!) دیگر چرا اینقدر تایپ کردید؟ مثل تمام سوالهای دیگر که پاسخی برایش نیست میگفتید همان ابتدا یک جمله میگفتید یک حکمتی دارد که تو منطقش را فهم نمیکنی!
ثانیاً ما اینجا از نفع یا ضرر بنده صحبت نکردیم بلکه شما زن را چراغ خانه نامیدید. چراغ خانه یعنی چه؟ یعنی روشنی بخش خانه. یعنی کسی که وجودش تمام تاریکیها را از بین ببرد. بنده هم به شما گفتم که طبق احکام اسلامی زن اصلاً وظیفهای در قبال شوهر خود ندارد که حالا بخواهد تاریکی را ببرد یا نبرد. محبت و عشق در رفتار تبلور پیدا میکند که نمونههای این رفتار همکاری با شوهر است. غذا پختن برای همسر، خرید لباس برای همسر، کمک کردن به او در امور مالی، خریدن هدیه، همدردی و همزبانی و..... اینها رفتارهایی است که بروز و ظهور عشق است. بعد چگونه میتوان کسی را چراغ خانه و تبلور عشق نامید که حتی یک لیوان آب دست شوهرش نمیدهد و اگر هم بدهد نه از سر عشق بلکه:
وقتی انجام میدهد از سر لطف است
چرا حق ندارید روشن کنید؟ حق نزدیکی را مردها ندارند؟
جوری از بحث رابطهء جنسی صحبت میشود که انگار مردها دارند به همسرشان تجاوز میکنند! و خانمها هنگام انجام آن در شکنجه روحی و جسمی هستند! برادر عزیز این حق گر چه در بحث تمکین تا حدودی به نفع مرد سنگینی میکند اما یک نیاز دو طرفه است
در رابطهء جنسی نیاز هر دو طرف رفع میشود نه فقط نیاز مرد
ضمن اینکه شما چراغ خانه بودن را فقط در همین رابطهء جنسی خلاصه و معنا میکنید؟!
حق طلاق برای وقتی که چراغ خانهاشان دیگر تصمیم بگیرد که چراغ نباشد را ندارند؟
شما فعلاً چراغ بودن زن را اثبات بفرمائید تا بعد...
فکر کنم خودتان هم دارید خارج از موضوع تاپیک خودتان صحبت میکنید
ممکن است مباحث گوناگون مطرح شود که ایرادی هم ندارد
به شرط آنکه صورت مسئله به درستی فهمیده شده باشد و مباحث برای رسیدن به پاسخِ صورت مسئله باشند
بله من از ابتدا منظورم این نبود که مردها هم مثل زنها بروند و اعتراض کنند
متن ابتدایی هم که از من نقل کردید چیزی خلاف این را نشان نمیدهد. دوباره بخوانید و به اصل پرسش توجه بفرمائید:
در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید
به عنوان مثال بحث سربازی رفتن پسرها که اولاً 2 سال از زندگی آنها را میگیرد و یک مانع بزرگ بر سر راه پسران جامعه است
ثانیاً این وقفهء 2 ساله تأثیرات بعدی نیز در پی دارد از جمله اینکه دیگر میل آنچنانی برای ادامه تحصیل برای پسر باقی نمیماند
در حالیکه دخترها این مانع را بر سر راه خود ندارند. اما هیچکس این را تبعیض نمیداند و حرفی از آن نمیزند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمیکند
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟.
بنابراین بنده نگفتم چرا مردها اعتراض نمیکنند به این معنا که باید بروند اعتراض کنند! یا به این مکعنا که زنها باید جای آنها اعتراض کنند!
بلکه پرسیدم چرا مردها اعتراض نمیکنند به این معنا که دلیل و ریشهء اعتراض کردن زنها و عدم اعتراض مردها چیست؟
... عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّـهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
... با ايشان به شيوهاى نيكو و پسنديده زيست كنيد، پس اگر آنان را خوش نداريد چه بسا چيزى را خوش نداريد و خداوند در آن نيكى بسيار پديد مىآورد.
اولاً گفته نشده الزاماً خیر در آن است بلکه گفته شده "چه بسا..."
ثانیاً خداوند و بزرگان دین این حرف را فقط درمورد زن نگفتهاند بلکه درمورد بلا و بدبختی هم گفتهاند که در زمان بلا و بدبختی صبر کنید شاید خیری در آن گرفتاری باشد
ثالثاً کاملاً این خیر را داریم در جامعه میبینیم! حاصل ازدواج برای یک مرد چیزی نیست جز سگ دو زدن و قسط و بدهکاری!
مردهای زیادی را میشناسم که چراغ خانه(!!) زندگیشان را نابود کرده است
رابعاً، اتفاقاً اینجور امتیازات نشان دهنده این است که موضوع به خودی خود هیچ جذابیتی ندارد! اصلاً انگار خود خدا هم میدانسته که چه خبر است و از ابتدا به پسرها میگوید اگر ازدواج کنید 2 رکعت نمازتان را 70 رکعت حساب میکنم! اگر ازدواج کنید گناهان شما را میبخشم! اگر زنتان را طلاق ندهید شاید نیکی بسیاری به شما بدهم!
خلاصه اگر ازدواج خوب بود و سودی برای مرد داشت، مرد خودش به آن راغب میبود و نیاز به این تبلیغات نبود
مگر مهم است که چطور پاسخ بدهند؟
مدتی است دنبال پاسخ به سوالی هستم که این تاپیک بخشی از آن را پاسخ میدهد
و آن سوال این است که چگونه میشود زنها احساساتی باشند اما به اندازه مردها قابلیت رشد داشته باشند
چون در ذهن من اینگونه است که سه حالت قابل تصور است:
اگر زنها احساساتی هستند پس قابلیت رشد به اندازه مرد را ندارند
اگر زنها قابلیت رشد به اندازه مرد را دارند پس باید عقلی برابر با مرد داشته باشند
اگر هم بگویند قابلیت در هر دو یک اندازه است اما نوع رسیدن یکی با عقل است و دیگری با احساس که این میشود تبعیض در خلقتلذا برای رسیدن به پاسخ این سوال، بله برایم مهم است که خانمها چطور پاسخ میدهند
بلکه پرسیدم چرا مردها اعتراض نمیکنند به این معنا که دلیل و ریشهء اعتراض کردن زنها و عدم اعتراض مردها چیست؟
سلام برادر،
مگر جواب ندادم؟ حالا جوابم اشتباه بود یا شما از این دست جوابها خوشتان نمیآید یا برایتان تکراری است یک بحث دیگر است ... نظر خودم را گفتم و شک نکنید که حرفهای من اگر از طرف خودم حرف بزنم خیلی محتمل است که غلط باشند
اولاً اگر قرار بود این پاسخ را بدهید (پاسخی که به بیشتر سوالات من در این تاپیک داده میشود، اینکه یک حکمتی دارد که تو نمیفهمی!!) دیگر چرا اینقدر تایپ کردید؟ مثل تمام سوالهای دیگر که پاسخی برایش نیست میگفتید همان ابتدا یک جمله میگفتید یک حکمتی دارد که تو منطقش را فهم نمیکنی!
نه برادر قرار نبود این پاسخ را بدهم، جایی به نظرم رسید که دیدم شما از خانمهایی که مسلمان هستند ولی برخی از احکام خدا برایشان سنگین است گلایه میکنید، خواستم بگویم که خود ما هم نباید اینطور باشیم ...
ثانیاً ما اینجا از نفع یا ضرر بنده صحبت نکردیم بلکه شما زن را چراغ خانه نامیدید. چراغ خانه یعنی چه؟ یعنی روشنی بخش خانه. یعنی کسی که وجودش تمام تاریکیها را از بین ببرد. بنده هم به شما گفتم که طبق احکام اسلامی زن اصلاً وظیفهای در قبال شوهر خود ندارد که حالا بخواهد تاریکی را ببرد یا نبرد. محبت و عشق در رفتار تبلور پیدا میکند که نمونههای این رفتار همکاری با شوهر است. غذا پختن برای همسر، خرید لباس برای همسر، کمک کردن به او در امور مالی، خریدن هدیه، همدردی و همزبانی و..... اینها رفتارهایی است که بروز و ظهور عشق است. بعد چگونه میتوان کسی را چراغ خانه و تبلور عشق نامید که حتی یک لیوان آب دست شوهرش نمیدهد و اگر هم بدهد نه از سر عشق
ذات زن اینطور هست که نور است و تاریکیها را از بین میبرد، اینکه زن مظهر فداکاری و ایثار است، اینکه نوعاً مهربان و لطیف است، پرستار و دلسوز است و نگاه کردن به او و به حالات او یادآور صفات جمال الهی است، اینکه شعلهی محبت در دل انسان روشن کند و ... و اینکه وظبفهای نداشته باشد و باز با مهربانی انجام بدهد (به قول شما از سر عشق باشد) ... اینها را قصد ندارم بیش از این در این تاپیک بررسی کنم، چون احتمالاً هر چی بگم شما به یک جاییش ان قلت وارد میکنید و دامنهی بحث از دست درمیرود ...
شما فعلاً چراغ بودن زن را اثبات بفرمائید تا بعد...
شاید یک نفر حوصله و وقت کافی داشت و این کار را کرد، ولی به هر حال با شما موافق هستم که برخی زنها چراغ خانه نیستند ... @};-
جایی به نظرم رسید که دیدم شما از خانمهایی که مسلمان هستند ولی برخی از احکام خدا برایشان سنگین است گلایه میکنید، خواستم بگویم که خود ما هم نباید اینطور باشیم
درمورد این بخش حرفی ندارم، تسلیم (تسلیم به معنای پذیرش حرف حق شما) @};-
[B]اولاً گفته نشده الزاماً خیر در آن است بلکه گفته شده "چه بسا..."
ثانیاً خداوند و بزرگان دین این حرف را فقط درمورد زن نگفتهاند بلکه درمورد بلا و بدبختی هم گفتهاند که در زمان بلا و بدبختی صبر کنید شاید خیری در آن گرفتاری باشد
ثالثاً کاملاً این خیر را داریم در جامعه میبینیم! حاصل ازدواج برای یک مرد چیزی نیست جز سگ دو زدن و قسط و بدهکاری!
مردهای زیادی را میشناسم که چراغ خانه(!!) زندگیشان را نابود کرده است
رابعاً، اتفاقاً اینجور امتیازات نشان دهنده این است که موضوع به خودی خود هیچ جذابیتی ندارد! اصلاً انگار خود خدا هم میدانسته که چه خبر است و از ابتدا به پسرها میگوید اگر ازدواج کنید 2 رکعت نمازتان را 70 رکعت حساب میکنم! اگر ازدواج کنید گناهان شما را میبخشم! اگر زنتان را طلاق ندهید شاید نیکی بسیاری به شما بدهم!
[COLOR=#000080]خلاصه اگر ازدواج خوب بود و سودی برای مرد داشت، مرد خودش به آن راغب میبود و نیاز به این تبلیغات نبود[/COLOR] [/B]الکلام یجرّ الکلام ... این بحث تاپیک شما را به ناکجا آباد خواهد کشاند ... شما هم که دلتان پر است ... هر کدام از دوستان دیگر هم سر هر نکتهای ممکن است نظری بگذارند که خودش باب دیگری را برای بحث باز کند ... [QUOTE=Reza-D;1019783]مدتی است دنبال پاسخ به سوالی هستم که این تاپیک بخشی از آن را پاسخ میدهد
و آن سوال این است که چگونه میشود زنها احساساتی باشند اما به اندازه مردها قابلیت رشد داشته باشند
چون در ذهن من اینگونه است که سه حالت قابل تصور است:
اگر زنها احساساتی هستند پس قابلیت رشد به اندازه مرد را ندارند
اگر زنها قابلیت رشد به اندازه مرد را دارند پس باید عقلی برابر با مرد داشته باشند
اگر هم بگویند قابلیت در هر دو یک اندازه است اما نوع رسیدن یکی با عقل است و دیگری با احساس که این میشود تبعیض در خلقت
لذا برای رسیدن به پاسخ این سوال، بله برایم مهم است که خانمها چطور پاسخ میدهند [/QUOTE]
رشد از کدام نظر؟ کدام زن با کدام مرد مقایسه شود؟ منظورتان از عقل چیست؟
بگذریم ...
موفق باشید @};-
الکلام یجرّ الکلام ... این بحث تاپیک شما را به ناکجا آباد خواهد کشاند ... شما هم که دلتان پر است ...
هر کدام از دوستان دیگر هم سر هر نکتهای ممکن است نظری بگذارند که خودش باب دیگری را برای بحث باز کند ...
درست است، موافقم
رشد از کدام نظر؟ کدام زن با کدام مرد مقایسه شود؟ منظورتان از عقل چیست؟
بگذریم ...
احتمالاً تاپیکش را شروع خواهم کرد
خوشحال میشوم نظر شما برادر عزیز را هم در آن تاپیک بشنوم
ببینید ادمی که درحقش ظلم نشده نیازی نمیبینه به اعتراض
باسلام
امیدوارم پستهایی که میفرستم تکراری نباشه چون از پستهای بعدی خبر ندارم
خیلی نگاهتون جالب بود یعنی چی یعنی تاحالا به هیچ مردی ظلم نشده؟!
بحث سر اینکه که اون میزان اعتراض که در مقابل این تبعیض بوده نسبت آقایان به خانمها کمتر بوده
حالا این میزان و سنجش به چه صورت حساب میشه نمیدونم
یعنی تا الان همش خانمها اعتراض کردن یا نوع اعتراض خانمها به گونه ای بوده که احساس شده خیلی به مسائل جزئی و بی ارزش پرداختن
برای درک موضوع اینم باز نیاز هست که از دید خانمها و آقایان مجزا به مسئله نگاه کرد که از نگاه یک زن یامرد آیا اون مسئله مهم بوده یانه
تا وقتی که به مسائل با دید خودمون نگاه میکنیم مطمئنا حق رو به خودمون میدیدم
مردا اعتراضی به جایگاه حضرت فاطمه نمیکنن مشخصه چون پیامبر اول شخصه
در مورد این مسئله هم یاد بازی بچه ها افتادم یکی میگه من مدیر بشم اون یکی میگه من معلم بشم بعد دعوا میشه که نه من باشم اینا
همه جایگاه ها با توجه به ویژگی و توانمندی افراد در پذیرش مسئولیت ها تعیین میشه
مگه همینجوری من اینجاباشم پس اگه اون اینجا بوده یا اشکال نداره به جاش من اینجا هست پس بزار اونم اونجا باشه هستش ^#(^x_x:d
۱- وقتی تبعیض این قدر آشکار بر ضد زنان هست خب معلوم است که نارضایتی و شکایت هم بیشتر از جانب زنان خواهد بود تا مردان
باسلام این تبعیضی که مثال زدید بر میگرده به اون زمان که مثلا برا امرار معاش نیروی کار مرد خیلی کمک کننده بود برای همین میزان توجه به آقایان نسبت به فرزندان دختر بیشتر بود که الان خیلی کمتر دیده میشه
- مردها به واسطه ویژگی های جسمی که دارند آزادی های ظاهری بیشتری دارند مثلا از لحاظ پوشش محدودیت کمتری دارند. می توانند راحت سوار هر وسیله نقلیه ای شوند هر جا خواستند بروند شب دیر به خانه بیایند. این ها برای بعضی زنان ممکن است حالت مقایسه ایجاد کند و زنان را برای درخواست همین آزادی ها تحریک کند. در حالی که برعکسش صدق نمی کند یعنی زن بودن و محدودیت های آن برای مردان جذابیت و امتیازی ندارد که بخواهند برای داشتن آن ویژگی ها اعتراضی کنند.
ببنید این آزادی ها خود ایجاد مسئولیت میکنه برای آقایان که مطمئنا گاهی مبینم آقایان به خاطر مثلا محدودیت که باعث شده خانم خیلی از کارها رو انجام نده که باید آقا انجام بده شاکی بشن
تحریک خانمها برای این آزادی ها گاها به خاطر عدم آگاهی اونها هست یعنی اگر متوجه علت این موضوع باشند مطمئنا از این که به میزان آقایان آزادی ندارند اعتراض نمیکنند چون به خاطر همین محدودیتها از زیر بار خیلی از مسئولیت هم خارج میشن
آیا کسی که مدیریت و ریاست به عهده اوست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه تحت مدیریت و تصمیم قرار می گیرد؟
ببنید تو همه این مسائل شما اگر مرد را بدون مسئول ببنید میگید که بله بفرما اومده دستور میده حکم مکنه و... من زن بیچاره هم باید بگم چشم تمام
در حالی که به این صورت نیست اگر شما مرد رو یک معاون در نظر بگیرید بله در این صورت هر کاری که دوست دارم انجام میدهم نیست اگر خارج از اون اختیاراتی که بهش داده شده و مطمئنا مسئول هست، اگر به درستی انجام نداده باشه باید پاسخگو باشه
در این صورت هست که اگر بخواهیم با دید خانمها که شما بهش پرداختید در این پست نگاه کنیم اقایان هم حق اعتراض در این مسئله دارند که چرا اصلا مرد آفریده شده اند که پاسخگو باشند
۶- مساله دیگر شاید نگاه کردن خانمها صرفاً به ظاهر بعضی قضایا و اصطلاحاً "مرغ همسایه را غاز دیدن" باشد.
لذا ناگهان 180 درجه تغییر کردند و شروع کردند به اعلام این مطلب که آقا با مردها دشمنی نداریم که! ما با هم رفیقیم! ما دوشادوش یکدیگر میهن خویش را کنیم آباد!
یک دفعه توقعاتشان پایین آمد و یادشان آمد که میود بجای نیت 124000 پیامبر، 14 سکه هم به نیت 14 معصوم مهریه زد
یک دفعه و خیلی اتفاقی یادشان آمد که زن مسلمان باید کم توقع باشد و تالار پل صراط نیست که حتماً باید قبل از ورود به زندگی از آن عبور کرد
الان دیگر پسرها فهمیدهاند که گربه محض رضای خدا موش نمیگیرد
فهمیدند که این کم توقع شدن ناگهانی نه از روی عشق و محبت زنها نسبت به مردها، بلکه از ترس مجرد ماندن خودشان بوده است و میبینید که دیگر پسرها به این راحتیها تن به ازدواج نمیدهند
حالا هم هر روز باید شاهد این باشیم که خانمها بیایند و تاپیک بزنند که چرا من خواستگار ندارم؟! چرا 40 سالم شده ولی شوهر نکردهام؟!
باسلام
خداقوت
خیلی تند رفتید خیلی
ببنید ازدواج خانمها و آقایان تو همه جای این کره خاکی مسابقه نیست هر کدام بازنده شود باید بداند که برنده هم باخته حال زن باشد یا مرد
گویا یکی آب دار دیگری نان حالا هر دو بخواهند این دو رو از هم دریغ کنند
حال یکبار خانمها سوار چهار پای شیطان شوند حال یک بار مردها هر دور متضرر میشوند
واقعا خندم گرفت از این حرفهاتون
یک نکته را فراموش کردم عرض کنم
دین ما همان دینی است که میگوید زن وظیفه ندارد حتی یک لیوان آب دست شوهرش بدهد و اگر هم این کار را انجام بدهد در حق شوهرش لطف کرده!!
لذا عقل سالم میگوید با زنی که ممکن است فردا دادن یک لیوان آب به دستت را لطف و منت بداند، ازدواج نکن
استاد عزیز شما میدانید که نه تمام زنهای ایرانی نجیب هستند و نه تمام زنهای غربی فاسد
لذا اگر امروز کسی از من بپرسد بین یک زن مسلمان ایرانی و یک زن خوب خارجی کدام را برای ازدواج انتخاب کنم قطعاً زن خارجی را پیشنهاد میکنم
چون لااقل اطمینان خواهد داشت که فردا برای دادن یک لیوان آب، زیر بار منت زنش نخواهد بود
باسلام
یعنی وقتی خانمها نبودن این آقایان آب نمیخوردند؟ تشنه میموندن؟
مطمئنا با این سوال متوجه منظور بنده میشوید مردها برای آب خوردن نیازی به وجود یک زن ندارند باشد نباشد نیاز به خوردن آب بود میخورند
خانم ها هم از خداشون باشه یه ثوابی هم ببرند وگرنه به خودی خود مرد هیچ نیازی به زن برای این موضوع ندارد. که بخواهد منتی باشه بر سرش
خب بزرگوار یعنی من این حق را نداشتم که پاسخ مورد نظرم را به صحبتهای شما بدهم؟
من نه توهینی به شما کردم و نه جسارتی، طبق روال معمول دارم با شما گفتگو میکنم
لذا متوجه نمیشوم به چه دلیل چنین حرفی میزنید
شما نه توهینی کردید و نه جسارت. فقط نوع لحنتان (لحن کلی نه صرفاً خطاب به من) درونش عصبانیت و انزجار به چشم میاد و بنابراین گمان نمی کنم به این صورت بتوانیم بحث را پیش ببریم.
انشاءلله بقیه دوستان و کارشناس محترم بهتر پیگیر و پاسخگو خواهند بود.
فقط نوع لحنتان (لحن کلی نه صرفاً خطاب به من) درونش عصبانیت و انزجار به چشم میاد
البته شما مختار هستید، ولی یادم هست قدیمها که حال روحیم بهتر بود با خانمهایی گفتگو میکردم که حال امروز مرا داشتند
اما با وجود لحن تندشان که لحن الان من با آنها قابل قیاس نیست، باز هم تمام تلاشم را میکردم که کمکی هرچند کوچک به تغییر نگرش آنها کرده باشم
ذات زن اینطور هست که نور است و تاریکیها را از بین میبرد
زن مظهر فداکاری و ایثار است
مهربان و لطیف است
پرستار و دلسوز است
سلام.
با عرض معذرت،
این عالم مگه چیزیش بر مبنای عدالت انسانی برقرار است که حالا دنبال ریشه های تبعیض هستید ؟
جالبه میلیاردها سال انسان ها بحث و مجادله می کنن که مثلا تبعیض رو توجیه کنن اما چی نصیبشون شده ؟ نه واقعا چی نصیبشون شده ؟
۱۰۰۰ سال دیگه که این پست ها آثار باستانی شد افتاد دست آیندگان ، برای اونا تبعیض وجود نداره ؟
امیدوارم پستهایی که میفرستم تکراری نباشه چون از پستهای بعدی خبر ندارم
خیلی نگاهتون جالب بود یعنی چی یعنی تاحالا به هیچ مردی ظلم نشده؟!
بحث سر اینکه که اون میزان اعتراض که در مقابل این تبعیض بوده نسبت آقایان به خانمها کمتر بوده
حالا این میزان و سنجش به چه صورت حساب میشه نمیدونم
یعنی تا الان همش خانمها اعتراض کردن یا نوع اعتراض خانمها به گونه ای بوده که احساس شده خیلی به مسائل جزئی و بی ارزش پرداختن
برای درک موضوع اینم باز نیاز هست که از دید خانمها و آقایان مجزا به مسئله نگاه کرد که از نگاه یک زن یامرد آیا اون مسئله مهم بوده یانه
تا وقتی که به مسائل با دید خودمون نگاه میکنیم مطمئنا حق رو به خودمون میدیدم
در مورد این مسئله هم یاد بازی بچه ها افتادم یکی میگه من مدیر بشم اون یکی میگه من معلم بشم بعد دعوا میشه که نه من باشم اینا
همه جایگاه ها با توجه به ویژگی و توانمندی افراد در پذیرش مسئولیت ها تعیین میشه
مگه همینجوری من اینجاباشم پس اگه اون اینجا بوده یا اشکال نداره به جاش من اینجا هست پس بزار اونم اونجا باشه هستش ^#(^x_x:d
سلام
من کلا نگاهم نسبت به همه چیز خیلی جالبه کار خداست.
نگفتم هیچوقت در حق مردا ظلم نشده گفتم ازقدیم الایام همیشه به زنا ظلم شده بیشترین ظلما درحق اونا بوده...
ورزشگاه رفتن یاحجاب زوری یا چیزای دیگه که متوجه مردا نیست خب قطعا مردا نیازی به اعتراض نمیبینن چون بهشون ظلم نشده.
حالا چه درست چه غلط زنا عقده ای شدن و به خیلی چیزا معترضن.
بله خودم میدونم بحث سر چیه اگر بادقت همه پیامامو میخوندین متوجه میشدین.
ما خیلی چیزامون بچه بازیه اینم یکیش.
همه جایگاه ها باتوجه به توانمندی افراد در پذیرش مسئولیتها تعیین میشه...؟؟؟؟
به به ظاهرا تو ایران زندگی نمیکنید
کلا خیلی چیزا براساس توانمندی افراد تقسیم نشده توخود خارجم اینطور نیست.
حالا مسائلو باهم قاطی نکنم اگر خدارو هم گفته باشید یعنی ما ادما هممون توحیدشناسیمون عالیه و به عدالت خدا شک نداریم و کلا همه چیو از قدیم الایام پذیرفتیم؟؟؟
و هیچکدوممونم هیچگونه حرص و طمع و قدرت طلبی و حسادت درونمون نبود ونیست.
همه چی عالیه ما چقد خوشبختیم...
کلا من با طرز نگارش شما مشکل دارم قبلا هم بحثی باهم داشتیم بخاطر همین موضوع.
همه چی در نظر شما بچه بازیه و مسخره ش میکنید.
اگر کلمه ای مخالفتون باشه میزنید بخنده و تمسخر و غرور زیاد کاذبی پشت حرفاتونه که قطعا منکرش میشید ولی هست.باور کنید که ما هم خیلی نوشته ها مغایر باعقایدمونه ولی ترجیح میدیم درک کنیم قشنگی دنیا بهمین تفاوتاست و همه مثل هم فک نمیکنن...نمیگم هیچوقت تواین راه اعصاب خوردی و خنده نبود ولی درحد شما مطمئنم نبود اصلا مثل لحن شما تاحالا تو سایت دراینحد ندیدم.
اگر میخواین همین رویه رو ادامه بدین هرجایی که باصحبتای من مشکل داشتی بهم نگو و چشماتونو ببندین و بگذرین میتونید به کارشناس سایت بسپرین به من تذکر بدن ولی خودتون نه من واقعا نمیتونم شیوه نگارشتونو تحمل کنم جناب اللیل و النهار.
باتشکر...
کلا من با طرز نگارش شما مشکل دارم قبلا هم بحثی باهم داشتیم بخاطر همین موضوع.
همه چی در نظر شما بچه بازیه و مسخره ش میکنید.
اگر کلمه ای مخالفتون باشه میزنید بخنده و تمسخر و غرور زیاد کاذبی پشت حرفاتونه که قطعا منکرش میشید ولی هست.باور کنید که ما هم خیلی نوشته ها مغایر باعقایدمونه ولی ترجیح میدیم درک کنیم قشنگی دنیا بهمین تفاوتاست و همه مثل هم فک نمیکنن...نمیگم هیچوقت تواین راه اعصاب خوردی و خنده نبود ولی درحد شما مطمئنم نبود اصلا مثل لحن شما تاحالا تو سایت دراینحد ندیدم.
اگر میخواین همین رویه رو ادامه بدین هرجایی که باصحبتای من مشکل داشتی بهم نگو و چشماتونو ببندین و بگذرین میتونید به کارشناس سایت بسپرین به من تذکر بدن ولی خودتون نه من واقعا نمیتونم شیوه نگارشتونو تحمل کنم جناب اللیل و النهار.
باسلام
من یادم نمیاد تو کدوم تایپک با شما بحث داشتیم :Gig:
اون خنده ها هم تو پست برای اینکه بگم من با شما که دعوا ندارم دوستانه داریم یه گفتگویی میکنم همین نه قصد مسخره کردن شما رو دارم نه به خودم اجازه میدم که کسی رو مسخره کنم
فقط نمیدونم از چه چیزی ناراحت شدید اگه باعث ناراحتی شما شدم ببخشید
بابت نکاتی هم که فرمودید تشکر
موفق باشید
یاحق
باسلام
من یادم نمیاد تو کدوم تایپک با شما بحث داشتیم :Gig:
اون خنده ها هم تو پست برای اینکه بگم من با شما که دعوا ندارم دوستانه داریم یه گفتگویی میکنم همین نه قصد مسخره کردن شما رو دارم نه به خودم اجازه میدم که کسی رو مسخره کنم
فقط نمیدونم از چه چیزی ناراحت شدید اگه باعث ناراحتی شما شدم ببخشید
بابت نکاتی هم که فرمودید تشکر
موفق باشید
یاحق
تو تایپیک یه پسره که خودارضایی میکرد.
خیلی خوبه که قصدت این باشه اما مشکل اینه که اصلا جای درستی ازش استفاده نمی کنید
و من جز این چه تو اون تایپیک چه این تایپیک برداشت نکردم.تو تایپیکای دیگه هم لحنتونو دیدم همینه
گفتم که ازچی ناراحت شدم ازلحنتون که انگار همیشه تفکرات و نوشته های بقیه رو مسخره میکنید.
خواهش میکنم
خیلی هم خوشحال شدم این قصدو ندارین ولی
لحنشو دارید.
همچنین.
حق نگهدار
همه جایگاه ها باتوجه به توانمندی افراد در پذیرش مسئولیتها تعیین میشه...؟؟؟؟
باسلام
در جواب اینکه چرا 124000 پیامبر یکی زن نبوده باید بگوییم: رسالت و نبوت، یک مأموریت تبلیغی و مسؤولیت اجرایی است که معمولاً، اختلاط و معاشرت با مردم را می طلبد. درگیری با شرایط اجتماعی، جهاد و مبارزه با ظالمان، انس با پیروان و حضور دایمی در متن و بطن جامعه از لوازم رسالت و نبوت است و اختصاصی به مرد یا زن ندارد؛ چرا که در تاریخ، زنان بزرگ نیز به مقام ولی اللهی رسیده اند. حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت مریم، آسیه، حضرت خدیجه، حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهم اجمعین، از آن جمله اند، اما این که زنی، پیامبر نشده است؛ به این علت است که نظر خدای متعال بر این است که زن مستور و محجوب بماند، تا جامعه عفاف خود را بازیابد. آیةالله جوادی آملی ضمن بیانات مفصل در دو کتاب به این سؤال پاسخ داده اند که خلاصه آن چنین است:
«کارهای اجرایی سنگین همچون نبوت که حضور در جنگ و صلح و ... را می طلبد، هم برای زن معمولاً مشکل است و هم با این سیاست کلی مستور و محجوب بودن ناسازگار، لذا این که پیامبران همه مردند، معنایش این نیست که زنان از کمال بی بهره اند، بلکه کمال در ولایت است که هر دو بهره مندند».[5]
و نیز: « اگر چه پیغمبر کسی است که وحی بر او نازل می شود، اما این گونه نیست که هر کس وحی دریافت کرد، پیغمبر باشد، چون وحی گاهی انبایی است و گاهی تشریعی. چه این که نبوت گاهی انبایی است و گاه نبوت تشریعی. قرآن کریم مسأله نبوت تشریعی را که به صورت رسالت بیان می شود، چون یک کار اجرایی است و حشر با مردم را همراه دارد و رهبری جنگ و صلح و دریافت مسایل مالی و توزیع اموال و تنظیم کار جامعه را بر عهده دارد، این نوع نبوت را در اختیار مردها قرار داده و در سوره یوسف و سوره نحل می فرماید: «وَمَا أرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إلاَّ رِجَالاً نُوحِی إلَیهِمْ فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ إن کُنْتُمْ لاَتَعْلَمُونَ»[6]؛ یعنی رسالت یک کار اجرایی است و ما قبل از تو ای پیامبرع هیچ کس را جز مرد به عنوان رسول نفرستادیم و فقط به مردها وظیفه رسالت دادیم. پس رسالت، به معنای رهبری جامعه، بیان حلال و حرام، واجب و مستحب، مکروه و مباح و مانند آن، نبوت خاصی است که چون مقام اجرایی است به عهده مردها گذاشته شده است، ولی نبوت انبایی بدین مفهوم است که فردی از طریق وحی مطلع شود که در جهان چه می گذرد، آینده جهان چیست؟ و آینده خودش را ببیند و از آینده دیگران نیز با خبر شود، و این نوع از نبوت، به ولایت بر می گردد، نه به نبوت تشریعی و رسالت اجرایی. اگرچه این نوع از نبوت پشتوانه هرگونه نبوت و رسالت تشریعی است، اما اختصاص به مردان ندارد و زنان نیز می توانند به این مقام دست یابند».
دوستان عزیز به موضوع تاپیک توجه داشته باشند.
سوال آقا رضای عزیز در مورد تفاوت حقوق نیست، در مورد خود دفاع از حقوق زن و مرد است.
ایشان دفاع از حقوق زن و مرد را تبعیض آلود می داند، طبیعتا پاسخ دوستان از سه حالت نمی تواند خارج باشد:
اول: اصلا تفاوتی در این خصوص وجود ندارد
دوم: تفاوت و تبعیض وجود دارد و هرگز پذیرفتنی و قابل دفاع نیست
سوم: تفاوت وجود دارد اما تبعیض نیست، چون این تفاوت، به جا، پذیرفتنی، و قابل دفاع هست، به فلان دلیل و فلان دلیل
ایشان دفاع از حقوق زن و مرد را تبعیض آلود می داند، طبیعتا پاسخ دوستان از سه حالت نمی تواند خارج باشد:
اول: اصلا تفاوتی در این خصوص وجود ندارد
دوم: تفاوت و تبعیض وجود دارد و هرگز پذیرفتنی و قابل دفاع نیست
سوم: تفاوت وجود دارد اما تبعیض نیست، چون این تفاوت، به جا، پذیرفتنی، و قابل دفاع هست، به فلان دلیل و فلان دلیل
سلام
چهارم: تفاوت و تبعیض وجود دارد ولی آن کسی باید اعتراض کند برایش خیلی مهم نیست و اعتراضی هم ندارد، تازه آن کسی که ذینفع نیست خودش میآید دفاع میکند که من هم میخواهم مثل مردها باشم، کار کنم و خرج زندگی را بدهم، سربازی بروم (بعضی کشورها که سربازی اجباری نیست خانمها هم میروند سربازی و پول میگیرند، مثل شغل میمونه)، رانندهی کامیون بشوم و بروم در دل بیابان و زیر آفتاب بیابان کار کنم و ...
از آنجا که خانمها میخواهند مثل مردها بشوند، پس نه این طرف اعتراضی دارد و نه آن طرف ... هر وقت مردها هم دوست داشتند چادر سرشان کنند بعید میدانم خانمها هم اعتراض کنند که چرا باید چادر سرشان کنند ... :Nishkhand: یعنی همه چیزمون چشموهمچشمیه :khandeh!:
در جهانی که گیاهها هم گاهی گوشت میخورند، یک نفر میرود گیاهخوار میشود که گوشت نخورد ... یک گوشتخوار به یک گیاهخوار اعتراض میکرد که شما اصلاً احساس ندارید و خیلی بیرحم هستید، چون غذاهای غذاهای من را میخورید ...! کلاً در چنین جوّی هر کسی سرش به کار خودش باشه و خودش را درگیر این اعتراضات نکند بهتره، هممون را فیلم کردهاند ... که یک چیزی بوده در سیستان، ولی الآن دیگر کردهاندش فاجعهی داستان ... حالا اعتراض کنیم که چرا سقف بالای سر نداریم، چرا امنیت نداریم، چرا نان شب نداریم، یک چیزی ... اینکه اعتراض کنند که چرا نرویم ورزشگاه و ما خیلی برایمان مهم است که ورزش را از نزدیک ببینیم، این بررسی کردن داره؟ .... اینکه چرا فکر میکنیم این چیزها اینقدر مهم هستند بیشتر نیاز به بررسی داره ...
چهارم: تفاوت و تبعیض وجود دارد ولی آن کسی باید اعتراض کند برایش خیلی مهم نیست و اعتراضی هم ندارد، تازه آن کسی که ذینفع نیست خودش میآید دفاع میکند که من هم میخواهم مثل مردها باشم، کار کنم و خرج زندگی را بدهم، سربازی بروم (بعضی کشورها که سربازی اجباری نیست خانمها هم میروند سربازی و پول میگیرند، مثل شغل میمونه)، رانندهی کامیون بشوم و بروم در دل بیابان و زیر آفتاب بیابان کار کنم و ...
از آنجا که خانمها میخواهند مثل مردها بشوند، پس نه این طرف اعتراضی دارد و نه آن طرف ... هر وقت مردها هم دوست داشتند چادر سرشان کنند بعید میدانم خانمها هم اعتراض کنند که چرا باید چادر سرشان کنند
خب شما چادر را مثال زدید که مردها تمایلی به آن ندارند. برادر عزیز، خصوصیات مردانهای هم هست که خانمها تمایلی به آن ندارند. مثلاً خانمها هم اصلاً دلشان نمیخواهد که بدنشان پر از مو باشد!! x_x اگر میخواهید مقایسه کنید باید قیاستان دارای وجه اشتراک باشد. مثلاً چرا مهریه، مخارج عروسی، تأمین خوراک و پوشاک، خرید یا اجاره مسکن و مواردی مانند این را مثال نمیزنید؟
از طرفی اگر یک بار صحبتهای بنده را مرور کنید، عرض کردم مشکل اساسی همین است که زنها از طرفی دوست دارند مثل مردها رانندگی کنند، مثل مردها وارد مشاغل دشوار بشوند، مثل مردها آزادی داشته باشند. اما در عین حال همچنان مهریه بگیرند، همچنان خرج عروسی با مرد باشد، همچنان مردها برایشان طلا بخرند، همچنان خرید یا اجاره مسکن با مرد باشد، همچنان وقتی سر صف هستند مردها نوبتشان را به آنها بدهند. یعنی امتیازات برابری و امتیازات جنس لطیف بودن را با هم میخواهند.
چرا فکر میکنیم این چیزها اینقدر مهم هستند
چون دارد زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد
یک نگاهی به سر و وضع خانمها در خیابان بیندازید. اینها نتیجه این است که میخواهند از حجاب رها بشوند
بخش قابل توجهی از مشاغل را خانمها اشغال کردهاند بدون آنکه نانآور بودن خانه را بپذیرند
در واقع خانمها دارند به مردها میگویند مشاغل را به ما بدهید ولی خودتان نانآور خانه باشید!
هر روز دارد به تعداد بچههایی که در مهدکودک رشد میکنند افزوده میشود
به این دلایل و دلایل بسیار دیگر این مسائل مهم هستند
ورزشگاه رفتن یاحجاب زوری یا چیزای دیگه که متوجه مردا نیست
خب قطعا مردا نیازی به اعتراض نمیبینن چون بهشون ظلم نشده
ببخشید خواهر گرامی اما شما همچنان به موضوع تاپیک بیتوجه هستید
موضوع تاپیک دقیقاً همین عملی است که شما دارید انجام میدهید. اینکه فقط به مشکلات خود توجه میکنید. شما میگوئید حجاب زوری متوجه مردها نیست
خب بفرمائید مهریهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ نفقهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ خدمت سربازی زوری متوجه مردها هست یا نه؟
آیا شما درمورد مهریه اعتراضی دارید؟ آیا درمورد سربازی اعتراضی دارید؟ خب معلوم است ندارید چون در این موارد به شما ظلمی نشده
ورزشگاه رفتن
آیا شما موافق رفتن مردها به ورزشگاههای زنانه هستید یا خیر؟
اگر موافق هستید چرا؟ اگر مخالف هستید چرا؟
خب شما چادر را مثال زدید که مردها تمایلی به آن ندارند. برادر عزیز، خصوصیات مردانهای هم هست که خانمها تمایلی به آن ندارند. مثلاً خانمها هم اصلاً دلشان نمیخواهد که بدنشان پر از مو باشد!! x_x اگر میخواهید مقایسه کنید باید قیاستان دارای وجه اشتراک باشد. مثلاً چرا مهریه، مخارج عروسی، تأمین خوراک و پوشاک، خرید یا اجاره مسکن و مواردی مانند این را مثال نمیزنید؟
[COLOR=#000080]از طرفی اگر یک بار صحبتهای بنده را مرور کنید، عرض کردم مشکل اساسی همین است که زنها از طرفی دوست دارند مثل مردها رانندگی کنند، مثل مردها وارد مشاغل دشوار بشوند، مثل مردها آزادی داشته باشند. اما در عین حال همچنان مهریه بگیرند، همچنان خرج عروسی با مرد باشد، همچنان مردها برایشان طلا بخرند، همچنان خرید یا اجاره مسکن با مرد باشد، همچنان وقتی سر صف هستند مردها نوبتشان را به آنها بدهند. [/COLOR]
قیاس شما هم اشتباه اس.
شما رانندگی، اشتغال و .... زنان را با دادن مهریه و نفقه و سربازی مردان مقایسه می کنید؟
شما تمام حقوق زنان را با وظایف زندگی زناشویی مقایسه کردید؟ اون وقت انتظار داری به نتیجه هم برسی .
قبل از اینکه دختر و پسری متاهل شن بعنوان دو انسان مجرد هر دو حق دارند رانندگی یاد بگیرن، توانایی تصمیم گیری در موردشاغل شدن داشته باشن.
وقتی ازدواج کردن دامنه حقوق و وظایفشون گسترده تر میشه اون وقت میشه گفت همانطور که مردان موظفن نفقه و مهریه و مخارج رو تامین کنن زنان هم وظیفه خود رو از قبیل اداره کارهای منزل، بارداری و بچه داری و تربیت فرزندان و ..... به عهده میگیرن.
از طرفی امروزه اکثرا می بینیم زنی که شاغله در هزینه های منزل هم همراه میشه همانطور که انتظار داره همسرش هم در کارهای منزل کمک کنه.
برای سربازی هم قانون دولت اینه وگرنه در خیلی از کشورها دختران هم به سربازی میرن پس گناه سربازی رفتن شما به گردن زنان نیست.
زنی که توانایی بارداری و بچه داری و .... رو نداره بهتره ازدواج نکنه مردی هم که نفقه و مهریه و ... براش سخته میتونه ازدواج نکنه ولی حق نداره زنان رو مقصر دادن مهریه و نفقه قرار بده.
زنان کلا در تمام دنیا حجاب ندارن ( مگر در مناطقی محدود )
در ایران هم تنها چهار دهه اس بعد از زمان پهلوی حجاب اجباری شده قبلا زنان بی حجاب بودن چطور زندگی مردان اون موقع تحت تاثیر قرار نمیگرفت؟
قیاس شما هم اشتباه اس.
شما رانندگی، اشتغال و .... زنان را با دادن مهریه و نفقه و سربازی مردان مقایسه می کنید؟
شما تمام حقوق زنان را با وظایف زندگی زناشویی مقایسه کردید؟ اون وقت انتظار داری به نتیجه هم برسی .
قبل از اینکه دختر و پسری متاهل شن بعنوان دو انسان مجرد هر دو حق دارند رانندگی یاد بگیرن، توانایی تصمیم گیری در موردشاغل شدن داشته باشن.
وقتی ازدواج کردن دامنه حقوق و وظایفشون گسترده تر میشه اون وقت میشه گفت همانطور که مردان موظفن نفقه و مهریه و مخارج رو تامین کنن زنان هم وظیفه خود رو از قبیل اداره کارهای منزل، بارداری و بچه داری و تربیت فرزندان و ..... به عهده میگیرن.
از طرفی امروزه اکثرا می بینیم زنی که شاغله در هزینه های منزل هم همراه میشه همانطور که انتظار داره همسرش هم در کارهای منزل کمک کنه.
برای سربازی هم قانون دولت اینه وگرنه در خیلی از کشورها دختران هم به سربازی میرن پس گناه سربازی رفتن شما به گردن زنان نیست. زنی که توانایی بارداری و بچه داری و .... رو نداره بهتره ازدواج نکنه مردی هم که نفقه و مهریه و ... براش سخته میتونه ازدواج نکنه ولی حق نداره زنان رو مقص دادن مهریه و نفقه قرار بده.
زنان کلا در تمام دنیا حجاب ندارن ( مگر در مناطقی محدود )
در ایران هم تنها چهار دهه اس بعد از زمان پهلوی حجاب اجباری شده قبلا زنان بی حجاب بودن چطور زندگی مردان اون موقع تحت تاثیر قرار نمیگرفت؟
شما باز رفتید سراغ مقایسهء حقوق با یکدیگر
من خطاب به جناب "باء" نگفتم حقوق را با یکدیگر مقایسه کند. عرض کردم آنچه را که جای مطالبهگری دارد بین مرد و زن با هم مقایسه کند
اصلاً بحث مقایسهء نظیر به نظیر و وزن کردن حقوق نیست، بحث فقط روی "یک وجه اشتراک" است و نه سایر اشتراکات و آن "قابلیت مطالبهگری" در یک عمل است
در این تاپیک فقط دارم به همین یک اشتراک میپردازم
دقیقاً حرف من در همین بخشهایی است که در کلام شما بولد کردهام. موضوع همین است که خانمها در سراسر جهان به تکتک مواردی که گفتید بارها و بارها اعتراض کرده و همچنان اعتراض میکنند، اگر اعتراضی نداشتند که دیگر بحثی با هم نداشتیم. نمونههایی را در این پست نوشتم میتوانید مطالعه بفرمایید:پست شماره 41
ضمناً اگر مایل بودید مثالها و نمونههای فراوانی هم از همین نوع اعتراضات خانمها در ایران برایتان میآورم
ببخشید خواهر گرامی اما شما همچنان به موضوع تاپیک بیتوجه هستید
موضوع تاپیک دقیقاً همین عملی است که شما دارید انجام میدهید. اینکه فقط به مشکلات خود توجه میکنید. شما میگوئید حجاب زوری متوجه مردها نیست
خب بفرمائید مهریهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ نفقهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ خدمت سربازی زوری متوجه مردها هست یا نه؟
آیا شما درمورد مهریه اعتراضی دارید؟ آیا درمورد سربازی اعتراضی دارید؟ خب معلوم است ندارید چون در این موارد به شما ظلمی نشده
آیا شما موافق رفتن مردها به ورزشگاههای زنانه هستید یا خیر؟
اگر موافق هستید چرا؟ اگر مخالف هستید چرا؟
یکی از کاربرا از حرف من ایراد گرفت منم مسئله رو براش باز کردم وگرنه من دیگه صحبتی نداشتم تو تایپیک شما... اینو باناراحتی نگفتم بلکه جدی گفتم واقعا حرفمو زده بودم یعنی هرچی بلد بودمو گفتم دیگع چیزی نمیدونستم که بخوام شرکت کنم فقط پستارو گاها میخونم.
ولی در کل من واقعا شرایط اظهارنظرو ندارم علتشم اینه که خودم هنوز یه شکهایی توزندگیم دارم اصلیترینش حجاب و بهمین خاطر هم نمیدونم به چی معترض باشیم و اصلا حق اعتراضو داریم؟!
پس ترجیح میدم سکوت کنم تا خودم به نتیجه برسم و باعث گمراهی کسی نشم.
اما خیلی از خانمها با شما مخالف هستند و این را باعث از بین رفتن آزادی خود میدانند
ولی در کل من واقعا شرایط اظهارنظرو ندارم علتشم اینه که خودم هنوز یه شکهایی توزندگیم دارم اصلیترینش حجاب و بهمین خاطر هم نمیدونم به چی معترض باشیم و اصلا حق اعتراضو داریم؟!
ببینید اگر جایی حقیقتاً حق شما ضایع شود نه فقط حق اعتراض دارید، بلکه اعتراض کردن وظیفهء شماست
منتهی بحث دقیقاً سر بخش بولد شدهء صحبت شماست. مشکل همین است که خانمها فکر میکنند حتماً باید به یک چیزی اعتراض کنند!
دلایلش را به نظرم استاد "مسلم" و خانم "سپیده دم" که در کمال تعجب از ادامه گفتگو خودداری کردند، به خوبی توضیح دادند
شاید قبلاً دیده باشید ولی لطفاً یک بار دیگر بخوانید: پاسخ استاد "مسلم" 6 دلیل "خانم سپیده دم"
اما خیلی از خانمها با شما مخالف هستند و این را باعث از بین رفتن آزادی خود میدانند
ببینید اگر جایی حقیقتاً حق شما ضایع شود نه فقط حق اعتراض دارید، بلکه اعتراض کردن وظیفهء شماست
منتهی بحث دقیقاً سر بخش بولد شدهء صحبت شماست. مشکل همین است که خانمها فکر میکنند حتماً باید به یک چیزی اعتراض کنند!
دلایلش را به نظرم استاد "مسلم" و خانم "سپیده دم" که در کمال تعجب از ادامه گفتگو خودداری کردند، به خوبی توضیح دادند
شاید قبلاً دیده باشید ولی لطفاً یک بار دیگر بخوانید: پاسخ استاد "مسلم" 6 دلیل "خانم سپیده دم"
این مختص خانمایی هست که خیلی به حجاب اهمیت میدن و براشون مهمه مردا بااون تیپا نبیننشون.یا خانمایی که حجاب ندارن هم منظورتونه؟؟؟من نمیدونم..
بله منم گفتم دلیلش اینه که همیشه مورد ظلم بودن و عقده ای شدن و چه درست چه غلط به خیلی چیزا اعتراض میکنن کلا مثل غرزدن عادت کردن به اعتراض البته شما زیاد بزرگش کردین وگرنه زنا محفل زنانه شون که پابرجا بشه چون راجب همه چی میخوان حرف بزنن به همه چی اعتراض میکنن حتی به اینکه چرا بعضی مردا خوبن . یا چرا مادرشوهرا لبخند میزنن اصلا چرا خواهرشوهر پنج ثانیه زودتر از من اومد.بعدشم به ادامه زندگی میپردازن به همین راحتی بنظرم زیاد غرزدنا(اعتراض) رو جدی نگیرید. البته همونطورکه خودتونم گفتین بعضی اعتراضا حقشونه.
اما بنظرم اونا باهمین تیپ و آرایشای انچنانی و عمل کردنا و رفتارشونو طبق میل مردا عوض کردنا(خودت نباشی تا برای یه مرد کافی باشی)
بدترین ظلمارو دارن در حق خودشون مرتکب میشن ولی خودشون نمیدونن.
بله پست جناب مسلم و خانم سپیده دم رو خونده بودم دوباره خوندم ممنون.
این مختص خانمایی هست که خیلی به حجاب اهمیت میدن و براشون مهمه مردا بااون تیپا نبیننشون.یا خانمایی که حجاب ندارن هم منظورتونه؟؟؟من نمیدونم..
بله منم گفتم دلیلش اینه که همیشه مورد ظلم بودن و عقده ای شدن و چه درست چه غلط به خیلی چیزا اعتراض میکنن کلا مثل غرزدن عادت کردن به اعتراض البته شما زیاد بزرگش کردین .
فکر نمی کنی کلمه عقده ای زیادی توهین امیزه ؟؟؟
شما باز رفتید سراغ مقایسهء حقوق با یکدیگر
من خطاب به جناب "باء" نگفتم حقوق را با یکدیگر مقایسه کند. عرض کردم آنچه را که جای مطالبهگری دارد بین مرد و زن با هم مقایسه کند
اصلاً بحث مقایسهء نظیر به نظیر و وزن کردن حقوق نیست، بحث فقط روی "یک وجه اشتراک" است و نه سایر اشتراکات و آن "قابلیت مطالبهگری" در یک عمل است
در این تاپیک فقط دارم به همین یک اشتراک میپردازم
دقیقاً حرف من در همین بخشهایی است که در کلام شما بولد کردهام. موضوع همین است که خانمها در سراسر جهان به تکتک مواردی که گفتید بارها و بارها اعتراض کرده و همچنان اعتراض میکنند، اگر اعتراضی نداشتند که دیگر بحثی با هم نداشتیم. نمونههایی را در این پست نوشتم میتوانید مطالعه بفرمایید:پست شماره 41
ضمناً اگر مایل بودید مثالها و نمونههای فراوانی هم از همین نوع اعتراضات خانمها در ایران برایتان میآورم
جناب رضا خودت هم داری حقوق رو مقایسه میکنی ؟!
شاید هم من منظور شما رو متوجه نمیشم
بله مایل هستم بفرمایید توضیح بدید.
خب شما چادر را مثال زدید که مردها تمایلی به آن ندارند. برادر عزیز، خصوصیات مردانهای هم هست که خانمها تمایلی به آن ندارند. مثلاً خانمها هم اصلاً دلشان نمیخواهد که بدنشان پر از مو باشد!! x_x اگر میخواهید مقایسه کنید باید قیاستان دارای وجه اشتراک باشد. مثلاً چرا مهریه، مخارج عروسی، تأمین خوراک و پوشاک، خرید یا اجاره مسکن و مواردی مانند این را مثال نمیزنید؟
سلام
شما حجاب در اوائل اسلام را مثال بزنید وقتی فقط کنیزها حجاب نداشتند و حجاب به نوعی عزت محسوب میشد ... الآن غربیها هم روسری دارند، آنها که مذهبی هستند هیچ، آنها که مذهبی نیستند اگر از روسری استفاده کنند به عنوان وسیلهی زیبایی است، مثل مردهایی که دستمال گردن میبندند ... نگاه ایرانیها به روسری اینطور شده است، ما میگوییم بخاطر هجوم ماهوارهها و فرهنگ منبعث از آنها، خودشان میگویند بخاطر اینکه مجبور هستیم و اجبار باعث نفرت میشود ... ما میگوییم اجبار اینطور نیست که همیشه باعث انزجار بشود، گاهی میتواند باعث خوشحالی هم بشود، اگر با من نداشت هیچ میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی ... اگر من را دوست نداشت وقتی خودش نیازی ندارد چرا از من چنین چیزی را میخواهد و میگوید هر کاری را نکردی این کارها را حتماً بکن؟
من هنوز روی همان مثال حجاب میایستم اگر شما ناراحت نشوید ... میگم کل این ماجراها موجهای احساسی است که به راه میافتد ... یک مشکل مرتبط با تصورات ذهنی است ... اگر مد شود که به جای پاره کردن شلوارهایتان بیایید حجاب کامل بگذارید، خانمها از مردها در پوشاندن بدنشان سبقت میگیرند سبقت گرفتنی ... الآن مد چیز دیگری است و ایشان هم در چیزهای دیگر سبقت میگیرند ... از یکدیگر هم سبقت میگیرند ...
از طرفی اگر یک بار صحبتهای بنده را مرور کنید، عرض کردم مشکل اساسی همین است که زنها از طرفی دوست دارند مثل مردها رانندگی کنند، مثل مردها وارد مشاغل دشوار بشوند، مثل مردها آزادی داشته باشند. اما در عین حال همچنان مهریه بگیرند، همچنان خرج عروسی با مرد باشد، همچنان مردها برایشان طلا بخرند، همچنان خرید یا اجاره مسکن با مرد باشد، همچنان وقتی سر صف هستند مردها نوبتشان را به آنها بدهند. یعنی امتیازات برابری و امتیازات جنس لطیف بودن را با هم میخواهند.
خوب مردها هم دوست دارند حقوقشان را داشته باشند، در عین حال همسرشان کارهای خانه را هم بکند و برایشان با لبخند آب هم بیاورد ... اینکه عجیب نیست ... این رفتار طبیعی است، و همچنان معتقدم طبیعی بودن لزوماً به معنای مطلوب بودن نیست ... اعتراض به عنوان تلنگور خوب است ولی اعتراض اینکه بگوییم من نمیفهمم چرا شما اینطور هستید درست نیست، ما میدانیم چرا ایشان اینطور هستند، و میدانیم که چرا خودمان اینطور هستیم ... میشود به جای اعتراض کردن، از اول راهنمایی کنیم و تذکر بدهیم که مثلاً همانطور که فلانجا چنان انتظاراتی را از همسرتان دارید اینجا هم خوب است که برای او این حق را قائل شوید که او هم انتظارات را از شما داشته باشد ... یا چیزهایی شبیه به آن ...
با این وجود شما اگر ترجیح میدهید برای دادن این تذکر همچنان از سیاق اعتراض استفاده کنید، سلیقه و انتخاب شماست و محترم است
چون دارد زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد
یک نگاهی به سر و وضع خانمها در خیابان بیندازید. اینها نتیجه این است که میخواهند از حجاب رها بشوند
بخش قابل توجهی از مشاغل را خانمها اشغال کردهاند بدون آنکه نانآور بودن خانه را بپذیرند
در واقع خانمها دارند به مردها میگویند مشاغل را به ما بدهید ولی خودتان نانآور خانه باشید!
هر روز دارد به تعداد بچههایی که در مهدکودک رشد میکنند افزوده میشود
به این دلایل و دلایل بسیار دیگر این مسائل مهم هستند
بله حق با شماست ... این از خودخواهی من بود که چون دیگر حوصلهی این بحث کردنها با خانمها را ندارم گفتم هر کسی که گرفتار این قضایا نیست سرش به کار خودش باشد که الآن بازار بازار این حرفهاست و گروهی هستند که هر روز یک بهانهی جدید برای فیلم کردن جماعتی و دعوت به مبارزه کردن ایشان فراهم میکنند و تنور را داغ میکنند و در آن میدمند و امثال شما هم هر روز باید با دغدغهای جدید وارد این مبارزهها و جدلها بشوید و دست آخر هم دو طرف با اعصاب داغون برگردید سر زندگی خودتان ... از شما متشکرم که همچنان دغدغهمند هستید و فقط به فکر زندگی خودتان نیستید @};-
سلام و عرض تبریک به مناسبت اعیاد ماه شعبان@};-
.
.
.
اینکه اعتراضات خانم ها چرا به سمت مسائل کم اهمیت رفته شاید یک دلیلش این باشد که ابتدای این اعتراض ها از جانب خود خانم ها نبوده.
یک مقدار شاید دست پنهان بعضی جریان ها در این مسائل وارد باشد که برای سر و صدا راه انداختن زنان را ترغیب به اعتراض نسبت به مسائل بی اهمیت می کنند ( تا جامعه و از جمله زنان از مسائل مهم تر غافل بمانند و سرشان گرم به همین مسائل باشد).
و مقداری هم غربزدگی و باور نداشتن خودمان، به این معنا که چرا در گذشته در چندین دهه قبل ما شاهد چنین اعتراضاتی نبودیم؟ آیا ما زنان واقعاً به دنبال حقوق خود بودیم یا اینکه منتظر نشستیم ببینیم غربی ها آن طرف چه می گویند و چه می کنند بعد ما هم چشم و گوش بسته ادای آنها را در بیاوریم؟ بدون اینکه ببینیم نیاز واقعی خودمان چیست و حق و حقوق واقعیمان چیست؟ چون آنها اعتراض کردند ما هم گفتیم از آنها عقب نمانیم.
و دیگر به این کار نداشتیم که اعتراضات آنها مطابق با شرایط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه خودشان بوده است.
و اینگونه شد که به تدریج ارزش ها در جامعه ما تغییر کردند:
محجوب بودن و مستور بودن به منزوی بودن
حیا و نجابت به خجالتی بودن و امل بودن
حجاب به محدودیت
کار در منزل به وقت تلف کردن و بی حاصل بودن
و...
تعبیر شد.
*مساله دیگر مساله "شناخت" است. زنان متاسفانه
- نه تعریف درستی از تبعیض دارند
-نه دقیقا از حق و حقوقی که دین برایشان در نظر گرفته آگاهی دارند ( زنان جامعه خودمان منظورم هست)
- و نه از حکمت ها و دلایلی که پشت این حق و حقوق پنهان است چندان آگاهی دارند .
بنابراین وقتی حقوق خود را ندانند و نشناسند چگونه راه درست مطالبه حقوق خود را بلد باشند؟
مثلا در مورد همین حجاب اگر زن نتواند فلسفه درست حجاب و تاثیر آن در حفظ شان وجایگاه خودش را بشناسد در اینجا آن چیزی که از حجاب برای خودش تصور می کند فقط محدودیت و سختی و تبعیض است.
*یک زمینه دیگر که باعث اعتراضات بیشتر خانمهاست تفاوت در روحیات زن و مرد است که البته کاربران دیگر هم راجع به آن توضیح دادند. زنان احساساتی تر و در بیان این احساسات راحت تر و بی پروا تر هستند ولی مردان به خاطر تسلط بیشتر بر احساس و عواطف( نه کمتر بودن احساس و عاطفه) و داشتن غرور مردانه شاید خیلی جاها علی رغم دلخوری و اعتراض، چیزی بروز نمی دهند. ( این را دیگر خود آقایان باید نظر بدهند شاید برداشت من اشتباه باشد).
*مساله دیگر تفاوت در میزان اهمیت یک موضوع برای دو جنس زن و مرد است. چه بسا مساله ای در نگاه یک زن خیلی پررنگ باشد اما برای یک مرد چندان اهمیتی نداشته باشد و برعکس. بنابراین وقتی زنان روی بعضی مسائل اهمیت نشان می دهند مردان تعجب می کنند در حالی که جای آن زن نیستند تا اهمیت آن موضوع برای یک زن را درک کنند.( البته قطعاً ورزشگاه رفتن منظورم نبود!)
حالا اگه فارغ از تمام این بحث ها، بخواهیم شکل درست اعتراض و دستیابی به حق و حقوق های از دست یافته رو هم بر آقایون و هم برای خانم ها تبیین کنیم، از چه راهی وارد بشیم که این زورآزمایی ها تموم شه؟
حالا اگه فارغ از تمام این بحث ها، بخواهیم شکل درست اعتراض و دستیابی به حق و حقوق های از دست یافته رو هم بر آقایون و هم برای خانم ها تبیین کنیم، از چه راهی وارد بشیم که این زورآزمایی ها تموم شه؟
سلام برادر،
نظر شخصیم اینه که حقوق و وظایف دینی برای هر دو تبیین شوند، آن هم با جزئياتش در شرایط متفاوتی که مبتلاءٌبه امروز است ... مثالهای کاربردی ۵۰۰ سال پیش شاید چندان به کار امروز نیایند ...
بعد از آن، حقوق، وظایف و محدودیتهایی که زائیدهی شرایط خاص برقرار بر امروز کشور هست را تبیین کنیم، تزاحم حقوق را بررسی کنیم ... و دست آخر اگر محدودیت اضافهای وضع شده است (مثل حضور خانمها در ورزشگاهها) با توضیحاتش بیان شود که وقتی شرایط عوض شد خودبخود در مورد آن محدودیتها تجدید نظر شود ... الآن دورهی اینکه حاکم چیزی بگوید و مردم فقط گوش بدهند گذشته، الآن بجز موارد امنیتی که نمیشود بیان شوند باید مردم را با تمام حقوق و وظایف و محدودیتهای متفاوت در شرایط متفاوت آشنا کرد و صورتجلسههای بحث مسؤولین روی این موارد را در اختیار مردم قرار داد که اگر واقعاً جایی برای نگرانی هست مردم هم آن را بدانند ... فضای مجازی، مجال مناسبی را برای بحث بین مردم و مردم فراهم آورده است و اجازه میدهد که مردم هم قدرت تحلیلشان بالاتر برود و اگر با دغدغههای واقعی مسؤولین هم آشنا بشوند شاید تنش بین حاکمیت و مردم کاهش یابد و دشمن هم کمتر امکان سوء استفاده از شرایط را پیدا کند ... شاید ... چه بسا مطالبی به نظر خیلی از مردم برسد که به نظر مسؤولین تصمیمگیر نرسیده است ... اینطوری همه رشد میکنند، با فرض اینکه همه بخواهند کار درست را بکنند به این ترتیب نظرات بهتر فرصت میدان پیدا کردن را خواهند یافت ... این بهتر است از این شکل دموکراسی که تا کنون جاری بوده که از نظرات مستقیم مردم نمیشد در هر مسألهای بهره جست و مردم باید تابع تقریباً بیچونوچرای کسانی بودند که مستقل از مسائل به صورت موردی منتخب مردم شده بودند ...
اگر برای محدودیتها استدلالهای قوی دینی، روانشناسی، و جامعهشناسی داشته باشیم و دادههای میدانی جمع شده از شرایط مختلف جامعه که نظرات متفاوتی در موردشان به صورت پایلوت اجرا شده است هم گردآوری شود، دلیلی ندارد این مسائل از مردم دریغ شوند و فقط بگوییم که به ما اعتماد کنید که ما خیر شما را میخواهیم ... اینطوری اگر کسی دارد از روی تعصب و غیرتهای فرهنگی (که به عنوان غیرت دینی جا زده شده است) حرفی بزند هم این تعصب خودش را نشان میدهد ... بعد از این دیگر اگر کسی باز مخالفت کند ممکن است به صورت شفاف مقابل اسلام بایستد و نه نظام، با چنین کسی هم دیگر لازم نیست زیاد بحث شود چون به احتمال زیاد تا حدود زیادی بیفایده است ...
ولی اگر این کار بخواهد انجام شود به احتمال زیاد محدودیتها برای مناطق مختلف کشور متفاوت خواهد شد، چون شرایط فرهنگی و اجتماعی همهی اقوام حتیٰ فقط ایرانی هم دقیقاً مثل هم نیستند، در این صورت شاید قوانین ثانویهی حکومت لازم باشد برای جاهای مختلف کشور متفاوت باشد ...
اینها فقط نظرات شخصی خامی هستند که به امید اینکه شاید کمکی کنند بیان شدند ... مگرنه خودم هم اصراری ندارم که حتماً خوب یا کاربردی یا قابل اجرا باشند ...
سلام و عرض تبریک به مناسبت اعیاد ماه شعبان@};-
.
.
.
اینکه اعتراضات خانم ها چرا به سمت مسائل کم اهمیت رفته شاید یک دلیلش این باشد که ابتدای این اعتراض ها از جانب خود خانم ها نبوده.
یک مقدار شاید دست پنهان بعضی جریان ها در این مسائل وارد باشد که برای سر و صدا راه انداختن زنان را ترغیب به اعتراض نسبت به مسائل بی اهمیت می کنند ( تا جامعه و از جمله زنان از مسائل مهم تر غافل بمانند و سرشان گرم به همین مسائل باشد).
و مقداری هم غربزدگی و باور نداشتن خودمان، به این معنا که چرا در گذشته در چندین دهه قبل ما شاهد چنین اعتراضاتی نبودیم؟ آیا ما زنان واقعاً به دنبال حقوق خود بودیم یا اینکه منتظر نشستیم ببینیم غربی ها آن طرف چه می گویند و چه می کنند بعد ما هم چشم و گوش بسته ادای آنها را در بیاوریم؟ بدون اینکه ببینیم نیاز واقعی خودمان چیست و حق و حقوق واقعیمان چیست؟ چون آنها اعتراض کردند ما هم گفتیم از آنها عقب نمانیم.
و دیگر به این کار نداشتیم که اعتراضات آنها مطابق با شرایط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه خودشان بوده است.
و اینگونه شد که به تدریج ارزش ها در جامعه ما تغییر کردند:
محجوب بودن و مستور بودن به منزوی بودن
حیا و نجابت به خجالتی بودن و امل بودن
حجاب به محدودیت
کار در منزل به وقت تلف کردن و بی حاصل بودن
و...
تعبیر شد.
*مساله دیگر مساله "شناخت" است. زنان متاسفانه
- نه تعریف درستی از تبعیض دارند
-نه دقیقا از حق و حقوقی که دین برایشان در نظر گرفته آگاهی دارند ( زنان جامعه خودمان منظورم هست)
- و نه از حکمت ها و دلایلی که پشت این حق و حقوق پنهان است چندان آگاهی دارند .
بنابراین وقتی حقوق خود را ندانند و نشناسند چگونه راه درست مطالبه حقوق خود را بلد باشند؟
مثلا در مورد همین حجاب اگر زن نتواند فلسفه درست حجاب و تاثیر آن در حفظ شان وجایگاه خودش را بشناسد در اینجا آن چیزی که از حجاب برای خودش تصور می کند فقط محدودیت و سختی و تبعیض است.
*یک زمینه دیگر که باعث اعتراضات بیشتر خانمهاست تفاوت در روحیات زن و مرد است که البته کاربران دیگر هم راجع به آن توضیح دادند. زنان احساساتی تر و در بیان این احساسات راحت تر و بی پروا تر هستند ولی مردان به خاطر تسلط بیشتر بر احساس و عواطف( نه کمتر بودن احساس و عاطفه) و داشتن غرور مردانه شاید خیلی جاها علی رغم دلخوری و اعتراض، چیزی بروز نمی دهند. ( این را دیگر خود آقایان باید نظر بدهند شاید برداشت من اشتباه باشد).
*مساله دیگر تفاوت در میزان اهمیت یک موضوع برای دو جنس زن و مرد است. چه بسا مساله ای در نگاه یک زن خیلی پررنگ باشد اما برای یک مرد چندان اهمیتی نداشته باشد و برعکس. بنابراین وقتی زنان روی بعضی مسائل اهمیت نشان می دهند مردان تعجب می کنند در حالی که جای آن زن نیستند تا اهمیت آن موضوع برای یک زن را درک کنند.( البته قطعاً ورزشگاه رفتن منظورم نبود!)
ببخشید قدری مستقیم حرفم را میزنم. وقتی اینقدر زیبا و دقیق میتوانید موضوع را تبیین کنید و ابعادش را توضیح دهید
جسارتاً وظیفهء شماست که از این علم مناسب و بیان زیبا بهره ببرید و شبهات را رفع کنید
خدا این قدرت را الکی به شما نداده بزرگوار (نظر شخصی)مثل توضیح قبلی شما این هم کامل و دقیق بود @};-
ببخشید قدری مستقیم حرفم را میزنم. وقتی اینقدر زیبا و دقیق میتوانید موضوع را تبیین کنید و ابعادش را توضیح دهید
جسارتاً وظیفهء شماست که از این علم مناسب و بیان زیبا بهره ببرید و شبهات را رفع کنید
خدا این قدرت را الکی به شما نداده بزرگوار (نظر شخصی)مثل توضیح قبلی شما این هم کامل و دقیق بود @};-
ممنون از شما
شاید ایراد امثال من بی تفاوتی ( و شاید بی مسئولیتی) باشد. از اینکه من را متوجه ایرادم کردید سپاسگزارم. سعیم را می کنم که نسبت به مسائل بی تفاوت نگذرم.
شاید ایراد امثال من بی تفاوتی ( و شاید بی مسئولیتی) باشد
نه منظور من این نبود
اگر گفتم وظیفه از باب نعمت خوبی است که خداوند به شما داده، نه اینکه خدایی ناکرده شما بیمسئولیت باشید
از چه راهی وارد بشیم که این زورآزمایی ها تموم شه؟
یادم هست مدرسه که میرفتیم، معلمهای باهوش (که تعدادشان خیلی کم بود!) شاگردهای فضول و شیطان را میگذاشتند مبصر کلاس
کاربردش را برای موضوع مورد بحث در ادامه عرض میکنم
اگر به من بگویند دانشگاه و بازار کار را دسته بندی کن، من با تبعیض کامل! در ورود به دانشگاه خانمها را مقدم میکنم و در بازار کار آقایان را
من به شدت با حضور زنان در اجتماع موافقم اما با کار خانمها در اجتماع شدیداً مخالفم
یکی از مشکلات این است که تصور میکنیم تنها راه حضور خانمها در اجتماع کار کردن است، آن هم کار به معنای عمومیش یعنی در اداره یا ارگانی استخدام شوی و حقوق بگیری
لطفاً دوستان دقت کنند من نمیگویم حضور زنان نباید همراه با دریافت دستمزد باشد
بلکه میگویم دلیل حضورشان نباید مسائلی مثل دستمزد، رقابت با مردان و.... باشد
اما بحث مبصر کلاس
دلیل اینکه معلمها شاگردان شیطان را میگذاشتند مبصر این بود که اگر میخواستند مستقیماً با او برخورد کنند او بیشتر لج میکرد
لذا به او مسئولیتی میدادند که هم حس نکند کسی با او جنگ دارد، و هم بخاطر مسئولیتی که دارد مبجور شود رفتارش را بهتر کند
البته همیشه دانشآموزانی هم بودهاند که آدم نمیشدند! ولی دیگر معلم خیالش راحت بود که تلاشش را کرده
و از آن طرف تعداد زیادی دانشآموز فضول، با همین روش سر به راه شدند
خانمها نیز اگر میخواهند مردها به حرف آنها گوش بدهند باید آنها را بگذارند مبصر کلاس!
یعنی چه؟ یعنی همین کاری که خانم "سپیده دم" و خانم "اللیل و النهار" در این تاپیک انجام دادند
این دو خواهر گرامی بی آنکه بخواهند شمشیر را از رو ببندند
هم آنجا که حق با مردها بود و اشتباه از خانمها، بدون تعارف گفتند. هم اینکه مشکلات و دغدغههای زنان را هم بیان کردند
یکی از دخترهای اقوام ما هم بازیگر است، هم فوق لیسانس دارد، هم سخنران است
یک روز به من گفت شوهرم احساس میکند توان رقابت با من را ندارد و من از او سرتر هستم، برای همین شوق و انگیزه لازم را در زندگی ندارد
به نظرت بروم مستقیم با او حرف بزنم و بگویم که تواناییهای من به معنای رقابت با او نیست؟
گفتم نه! چون همین که بگویی
"تواناییهای من"، او دیگر بقیه حرفت را نمیشنود! چون خیال میکند خواستی اینها را به رخش بکشی
پرسید پس چه کنم؟
گفتم من یک مثال برایت میزنم، تو طبق این مثال بقیهء راههایش را با هوش زنانهات پیدا کن. گفت چه کنم؟
گفتم یک شیشه مربا را بردار و به آن زور بزن و بگو باز نمیشه. تا شوهرت بیاید و آن را باز کند
وقتی ظرف را باز کرد بازویش را بگیر و بگو وای چه زوری داری تو....
خواهی دید که شوهرت خیلی راحتتر با لیسانس بودن و شاغل بودنت کنار میاید
البته دوستان عزیز، مثل همان بچههای فضول که هرکاری میکردی سر به راه نمیشدند، قطعاً مردهایی هم هستند که این کارها روی آنها اثر ندارد
اما اگر روش خانمها برای تبیین نیازهایشان درست و صحیح باشد، بدون شک تعداد مردهایی که با آنها همراه میشوند خیلی خیلی بیشتر خواهد بود
سلام. خانم ها رو چکارشون کنیم تا بپذیرن قصد زنده به گور کردنشون رو نداریم؟
در یک سایت که توسط یگ خانم اداره میشد و تمام مطالبش درمورد دفاع از حقوق زنان بود
به این مطلب برخوردم (نقل به مضمون): "هر زنی میتواند مهربان، فداکار، نجیب و موفق باشد؛ به شرط آنکه مرد او مرد خوبی باشد"
به نظرم اگر قرار بود فقط با یک جمله تمام شخصیت زن را پایمال کنیم همین جمله بود!
درست است که مردها هم باید اقداماتی کنند اما قرار نیست که همش ما یک کاری بکنیم! آنها خودشان باید چشمشان را باز کنند و حقایق را ببینند
هر انسانی چه زن و چه مرد تا زمانی که خودش جایگاه خودش را پیدا نکند، شخص دیگری نمیتواند به او کمکی کند
زن ها با حرف زدن فکر می کنند پس راحت اعتراض می کنند
مگر وقتی که جو و فضا، مرد سالاری باشد و زن را ضعیفه بدانند
مانند گذشته...
اما سیطره فرهنگ غرب از طریق رسانه ها مثل ماهواره در قالب سریال و فیلم و شو.... و گسترش حقوق بشر غربی در نظام سیاسی و فرهنگی باعث شد، مرد سالاری رو به زوال برود....
از سویی ، مردها زیاد اهل جار و جنجال نیستند
مخصوصا زمانی که بحث مخ زنی و رابطه با یک جنس مخالف باشد....
این ها چند عامل هست که باعث می شود
تبعیض تحقق یابد
ضعف زن ها در احساسات ( نواقص العقول ) خصوصا که ظلم به زن ظاهرا بیشتر بوده و هست ....
ضعف مردها در برابر زن ها ( مخ زنی ، جنسی)
ضعف هر دو در برابر هجمه فرهنگ غربی...
لکن یک دلیل دیگر
می تواند از وجود تبعیض واقعی در این حقوق باشد...
یعنی مرد ذاتا می داند که زن مستحق نفقه مشهور نیست.
یا زن ذاتا می داند اجازه خروج از منزل جزو حقوق مرد نیست....
قس علی هذا سایر موارد مثل سربازی و مهریه و غیره و ذلک
لذا افراد چون ناعدالتی را در قوانین کنونی حس می کنند در قبال سیستم جدید واکنش خاصی نشان نمی دهند بلکه استقبال هم می کنند.
این ناعدالتی لزوما به معنای انکار قوانین و حقوق اسلامی نیست.
بلکه اجتهاد و برداشت دیگری از حقوق زناشویی و اسلامی است که من به دو نمونه برخوردم و شاید بیشتر..
در بک نمونه زن فقط در دوران حاملگی و شیردهی مستحق نفقه میشود....
در یک نمونه زن در قبال حق مالی نفقه و مهریه باید مطلیع مطلق باشد. یعنی اطاعت مطلق از شوهر داشته باشد مگر در محرمات.
یعنی اگر شوهر به زنش بگوید یک لیوان آب بده، زن باید به او آب بدهد.
دلایل این دو قول را اگر دوست داشتید در فرصت کافی برایتان خواهم فرستاد.
بله حتماً مایلم برادر
چرا جناب رضا!!
جناب بیت المعمور که هنوز نگفتن
آخرین پست جناب بیت المعمور 26 فروردین بوده، اجازه بدهید تا 5 اردیبهشت که 10 روز از آخرین پست علمی می گذرد طبق قوانین تاپیک باز بماند، اگر جناب بیت المعور فرصت نکردند دلیل مطالبشان را بیان کنند تاپیک جمع بندی خواهد شد.
جناب بیت المعمور چی شد پس؟؟؟!!!
صحبت خیلی مفیدی بود نمیدونم چرا ادامه ش ندادین!
با سلام و احترام
خوب من فکر میکنم پرداختن به دلایل این اقوال، با موضوع تاپیک مرتبط نیست.
به همین جهت اجمالا دلایلش را برای جناب رضا پیام خصوصی کردم.
البته این اقوال جزو نظرات مشهور نیست.
غرض این بود که علاوه بر ضعف زن و مرد و تهاجم فرهنگی
عامل دیگری هم در کار باشد
و آن اسلامی نبودن اجتهاد مشهور درباره حقوق زناشویی اشت.
یعنی اگرچه ما مامور به وظیفه ایم اما اگر در اجتهاد فقهی اشتباه کنیم اثرات وضعی آن از بین نمی رود.
مثلا کسی شراب بخورد و بعد توبه کند دلیل نمیشود آثار بد شراب هم از بین برود...ممکن است کلیه اش صدمه جدی ببیند.
اینجا هم اگر چه عموم مردم طبق اجتهاد مشهور عمل می کنند اما اگر اشتباه داشته باشد، اثرات وضعی خود را خواهد داشت...
بنده برداشت ها و اجتهاد های دیگری را جهت روشن تر شدن بحث عنوان کردم..
پرسش:
فارغ از تفاوت های حقوقی میان زن و مرد، چرا در دفاع از حقوق اینقدر تفاوت وجود دارد؟ چرا دفاع از حقوق زنان امروز بسیار پررنگ تر از دفاع از حقوق مردان است؟ با کوچکترین تضییع حقوق زنان عکس العمل های بسیاری شکل می گیرد اما در تضییع حقوق مردان چنین واکنش هایی نمی بینیم؟
پاسخ:
آنچه که می فرمایید تا حدی درست است. در خصوص دفاع از حقوق زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد که نشأت گرفته از یک سری علل و عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است که البته گاهی مورد قبول اسلام هست، و گاهی نه. در نگاه دقیق تر میتوان در قالب چند نکته منشأ این تفاوت را تبیین کرد: نکته اول: تاریخ نشان میدهد که زن بیشتر از مرد تحت ظلم بوده است، مردها به خاطر قدرت و توان جسمانی و همچنین روحیه غلبه گرایی و بر عهده داشتن مدیریت جامعه دچار ظلم جنسیتی از جانب زنان نشده اند، اما زنان همواره مورد ظلم بوده اند و این مظلومیت امروزه موجب شده است که دفاع از حق زن پررنگ تر از مرد باشد، چرا که ظلم مضاعفی در حق و حقوق زن اتفاق افتاده است.
البته این بدین معنا نیست که تمام اشخاص و جریان هایی که امروزه داعیه دفاع از حقوق زن را دارند، همگی مورد قبول بوده و صادق باشند. به عنوان مثال جریان های فمنیستی که برای دفاع از حقوق زن در غرب شکل گرفته، نشأت گرفته از یک تفریطی بود که پیش از آن در حق زنان اتفاق افتاده بود اما خود دچار افراط شدند!
و از آنجا که متاسفانه جامعه ایران تا حد زیادی تأثیرپذیر از جریان های فمیستی و مدافعان حقوق زن در غرب و هیاهوی آنهاست، از این مسئله تأثیر پذیرفت و برخی عَلَم دفاع از حقوق زن را به دوش گرفتند. در حالی که با وجود نظام حقوقی زنان در اسلام اصلا نیازی به مقوله ای به نام «فمنیسم» وجود ندارد، ما که فمنیسم اسلامی نداریم!
بزرگ کردن مسائلی چون حق ورود زنان به ورزشگاه ها یا آزادی در پوشش و مانند آن، و اصالت دادن و معرفی کردن این مسائل به عنوان شاخصه های اساسی حقوق زنان هم در حقیقت از همین نگاه ها نشأت گرفته است؛ در حالی که اسلام نه آن تفریط را قبول دارد، و نه این افراط را. اینکه روزی زن را از پایین ترین حقوقش محروم کنند، و سپس تفاوت های جنسیتی را نادیده گرفته و مسیر افراط را بپیمایند هیچ کدام مورد قبول اسلام نیست. نکته دوم: عامل دیگری که منشأ این تفاوت در دفاع از حقوق میشود این است که بالاخره جنس زن ضعیف تر است و باید از حمایت بیشتری برخوردار باشد، تفاوت های در این حد تبعیض تلقی نمیشود، همواره در جهان زنان از حمایت ویژه برخوردار هستند و به عنوان مثال کشتن آنها در جنگ ها یا اسیر کردن آنها قبح پررنگ تری دارد، همچنین در حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل و مانند آن زنان در کنار کودکان و سالخوردگان برای خروج و کمک و حمایت تقدم دارند. این مصادیق تفاوت ها از پشتوانه منطقی برخوردار هستند. نکته سوم: عامل دیگر می تواند تفاوت های روحی و روانی زن و مرد باشد، روحیه استقلال طلبی در مردان پررنگتر است و بر خلاف دختران هویت ایشان بر استقلال و رقابت شکل میگیرد (1) بنابراین به نظر می رسد مردان کمتر از ظلمی که به حقشان میشود به دیگران گلایه می کنند، و به لحاظ احساسات و عواطف کنترل بیشتری بر خود دارند، و سعی می کنند خودشان حقشان را به دست آورند. اما کنترل هیجانات در زنان کمتر است و مطالبه حقوقشان بروز و نمود بیشتری دارد. البته هیچ کدام از این دو رویکرد مذموم نیست، بلکه صرفا تفاوت است که هر کدام در جای خود نیکوست اما به هر حال ممکن است در نحوه دفاع از حق و حقوق تاثیرگذار باشد.
نکته چهارم: نکته دیگر این که اگرچه حقوق زن و مرد در اسلام متناسب با توانایی ها و وظائف و مصالحشان است اما به لحاظ ظاهری حقوق زن ابهام بیشتری دارد، و سوال برانگیزتر است. مثل همین نصف بودن دیه و ارث زن که اگرچه اگر نظام مند دیده شود قابل دفاع است اما به تنهایی دیدنشان نمودی سوال برانگیز دارد که ممکن است گمان شود ناعادلانه است.
این مسئله موجب شده است جریان های ضد دین برای تبلیغات ضد دینی خود این تفاوت های حقوقی زن را پررنگ کنند، و به بهانه دفاع از حقوق زنان پرچم مبارزه با دین را بر دوش گیرند؛ امری که در مورد حقوق مرد دیده نمیشود. به همین جهت حقوق زنان در جامعه های دین دار به صورت پررنگ مطرح میشود، چرا که بخشی از برنامه های دین ستیزانه دشمنان است.
پی نوشت ها:
1. لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد،(2) نوجوانی، جوانی و بزرگسالی، انتشارات سمت، تهران، چاپ چهارم، 1381ش، ص129و130.
چیزی که از صورت سؤالتان فهمیدم را جواب دادم و جسارتاً هنوز هم به نظرم میرسد که سؤالتان همان چیزی بود که آنجا جوابتان را دادم:
فکر کنم خودتان هم دارید خارج از موضوع تاپیک خودتان صحبت میکنید :Cheshmak:
اولاً اگر قرار بود این پاسخ را بدهید
(پاسخی که به بیشتر سوالات من در این تاپیک داده میشود، اینکه یک حکمتی دارد که تو نمیفهمی!!) دیگر چرا اینقدر تایپ کردید؟ مثل تمام سوالهای دیگر که پاسخی برایش نیست میگفتید همان ابتدا یک جمله میگفتید یک حکمتی دارد که تو منطقش را فهم نمیکنی!ثانیاً ما اینجا از نفع یا ضرر بنده صحبت نکردیم بلکه شما زن را چراغ خانه نامیدید. چراغ خانه یعنی چه؟ یعنی روشنی بخش خانه. یعنی کسی که وجودش تمام تاریکیها را از بین ببرد. بنده هم به شما گفتم که طبق احکام اسلامی زن اصلاً وظیفهای در قبال شوهر خود ندارد که حالا بخواهد تاریکی را ببرد یا نبرد. محبت و عشق در رفتار تبلور پیدا میکند که نمونههای این رفتار همکاری با شوهر است. غذا پختن برای همسر، خرید لباس برای همسر، کمک کردن به او در امور مالی، خریدن هدیه، همدردی و همزبانی و..... اینها رفتارهایی است که بروز و ظهور عشق است. بعد چگونه میتوان کسی را چراغ خانه و تبلور عشق نامید که حتی یک لیوان آب دست شوهرش نمیدهد و اگر هم بدهد نه از سر عشق بلکه:
جوری از بحث رابطهء جنسی صحبت میشود که انگار مردها دارند به همسرشان تجاوز میکنند! و خانمها هنگام انجام آن در شکنجه روحی و جسمی هستند!
برادر عزیز این حق گر چه در بحث تمکین تا حدودی به نفع مرد سنگینی میکند اما یک نیاز دو طرفه است
در رابطهء جنسی نیاز هر دو طرف رفع میشود نه فقط نیاز مرد
ضمن اینکه شما چراغ خانه بودن را فقط در همین رابطهء جنسی خلاصه و معنا میکنید؟!
شما فعلاً چراغ بودن زن را اثبات بفرمائید تا بعد...
به شرط آنکه صورت مسئله به درستی فهمیده شده باشد و مباحث برای رسیدن به پاسخِ صورت مسئله باشند
بله من از ابتدا منظورم این نبود که مردها هم مثل زنها بروند و اعتراض کنند
متن ابتدایی هم که از من نقل کردید چیزی خلاف این را نشان نمیدهد. دوباره بخوانید و به اصل پرسش توجه بفرمائید:
بنابراین بنده نگفتم چرا مردها اعتراض نمیکنند به این معنا که باید بروند اعتراض کنند! یا به این مکعنا که زنها باید جای آنها اعتراض کنند!
بلکه پرسیدم چرا مردها اعتراض نمیکنند به این معنا که دلیل و ریشهء اعتراض کردن زنها و عدم اعتراض مردها چیست؟
ثانیاً خداوند و بزرگان دین این حرف را فقط درمورد زن نگفتهاند بلکه درمورد بلا و بدبختی هم گفتهاند که در زمان بلا و بدبختی صبر کنید شاید خیری در آن گرفتاری باشد
ثالثاً کاملاً این خیر را داریم در جامعه میبینیم! حاصل ازدواج برای یک مرد چیزی نیست جز سگ دو زدن و قسط و بدهکاری!
مردهای زیادی را میشناسم که چراغ خانه(!!) زندگیشان را نابود کرده است
رابعاً، اتفاقاً اینجور امتیازات نشان دهنده این است که موضوع به خودی خود هیچ جذابیتی ندارد! اصلاً انگار خود خدا هم میدانسته که چه خبر است و از ابتدا به پسرها میگوید اگر ازدواج کنید 2 رکعت نمازتان را 70 رکعت حساب میکنم! اگر ازدواج کنید گناهان شما را میبخشم! اگر زنتان را طلاق ندهید شاید نیکی بسیاری به شما بدهم!
خلاصه اگر ازدواج خوب بود و سودی برای مرد داشت، مرد خودش به آن راغب میبود و نیاز به این تبلیغات نبودمدتی است دنبال پاسخ به سوالی هستم که این تاپیک بخشی از آن را پاسخ میدهد
و آن سوال این است که چگونه میشود زنها احساساتی باشند اما به اندازه مردها قابلیت رشد داشته باشند چون در ذهن من اینگونه است که سه حالت قابل تصور است:
اگر زنها احساساتی هستند پس قابلیت رشد به اندازه مرد را ندارند
اگر زنها قابلیت رشد به اندازه مرد را دارند پس باید عقلی برابر با مرد داشته باشند
اگر هم بگویند قابلیت در هر دو یک اندازه است اما نوع رسیدن یکی با عقل است و دیگری با احساس که این میشود تبعیض در خلقت لذا برای رسیدن به پاسخ این سوال، بله برایم مهم است که خانمها چطور پاسخ میدهند
سلام برادر،
مگر جواب ندادم؟ حالا جوابم اشتباه بود یا شما از این دست جوابها خوشتان نمیآید یا برایتان تکراری است یک بحث دیگر است ... نظر خودم را گفتم و شک نکنید که حرفهای من اگر از طرف خودم حرف بزنم خیلی محتمل است که غلط باشند
نه برادر قرار نبود این پاسخ را بدهم، جایی به نظرم رسید که دیدم شما از خانمهایی که مسلمان هستند ولی برخی از احکام خدا برایشان سنگین است گلایه میکنید، خواستم بگویم که خود ما هم نباید اینطور باشیم ...
ذات زن اینطور هست که نور است و تاریکیها را از بین میبرد، اینکه زن مظهر فداکاری و ایثار است، اینکه نوعاً مهربان و لطیف است، پرستار و دلسوز است و نگاه کردن به او و به حالات او یادآور صفات جمال الهی است، اینکه شعلهی محبت در دل انسان روشن کند و ... و اینکه وظبفهای نداشته باشد و باز با مهربانی انجام بدهد (به قول شما از سر عشق باشد) ... اینها را قصد ندارم بیش از این در این تاپیک بررسی کنم، چون احتمالاً هر چی بگم شما به یک جاییش ان قلت وارد میکنید و دامنهی بحث از دست درمیرود ...
شاید یک نفر حوصله و وقت کافی داشت و این کار را کرد، ولی به هر حال با شما موافق هستم که برخی زنها چراغ خانه نیستند ... @};-
ثانیاً خداوند و بزرگان دین این حرف را فقط درمورد زن نگفتهاند بلکه درمورد بلا و بدبختی هم گفتهاند که در زمان بلا و بدبختی صبر کنید شاید خیری در آن گرفتاری باشد
ثالثاً کاملاً این خیر را داریم در جامعه میبینیم! حاصل ازدواج برای یک مرد چیزی نیست جز سگ دو زدن و قسط و بدهکاری!
مردهای زیادی را میشناسم که چراغ خانه(!!) زندگیشان را نابود کرده است
رابعاً، اتفاقاً اینجور امتیازات نشان دهنده این است که موضوع به خودی خود هیچ جذابیتی ندارد! اصلاً انگار خود خدا هم میدانسته که چه خبر است و از ابتدا به پسرها میگوید اگر ازدواج کنید 2 رکعت نمازتان را 70 رکعت حساب میکنم! اگر ازدواج کنید گناهان شما را میبخشم! اگر زنتان را طلاق ندهید شاید نیکی بسیاری به شما بدهم!
[COLOR=#000080]خلاصه اگر ازدواج خوب بود و سودی برای مرد داشت، مرد خودش به آن راغب میبود و نیاز به این تبلیغات نبود[/COLOR]
[/B]الکلام یجرّ الکلام ... این بحث تاپیک شما را به ناکجا آباد خواهد کشاند ... شما هم که دلتان پر است ... هر کدام از دوستان دیگر هم سر هر نکتهای ممکن است نظری بگذارند که خودش باب دیگری را برای بحث باز کند ...
[QUOTE=Reza-D;1019783]مدتی است دنبال پاسخ به سوالی هستم که این تاپیک بخشی از آن را پاسخ میدهد
و آن سوال این است که چگونه میشود زنها احساساتی باشند اما به اندازه مردها قابلیت رشد داشته باشند
چون در ذهن من اینگونه است که سه حالت قابل تصور است:
اگر زنها احساساتی هستند پس قابلیت رشد به اندازه مرد را ندارند
اگر زنها قابلیت رشد به اندازه مرد را دارند پس باید عقلی برابر با مرد داشته باشند
اگر هم بگویند قابلیت در هر دو یک اندازه است اما نوع رسیدن یکی با عقل است و دیگری با احساس که این میشود تبعیض در خلقت
لذا برای رسیدن به پاسخ این سوال، بله برایم مهم است که خانمها چطور پاسخ میدهند
[/QUOTE]
رشد از کدام نظر؟ کدام زن با کدام مرد مقایسه شود؟ منظورتان از عقل چیست؟
بگذریم ...
موفق باشید @};-
خوشحال میشوم نظر شما برادر عزیز را هم در آن تاپیک بشنوم
باسلام
امیدوارم پستهایی که میفرستم تکراری نباشه چون از پستهای بعدی خبر ندارم
خیلی نگاهتون جالب بود یعنی چی یعنی تاحالا به هیچ مردی ظلم نشده؟!
بحث سر اینکه که اون میزان اعتراض که در مقابل این تبعیض بوده نسبت آقایان به خانمها کمتر بوده
حالا این میزان و سنجش به چه صورت حساب میشه نمیدونم
یعنی تا الان همش خانمها اعتراض کردن یا نوع اعتراض خانمها به گونه ای بوده که احساس شده خیلی به مسائل جزئی و بی ارزش پرداختن
برای درک موضوع اینم باز نیاز هست که از دید خانمها و آقایان مجزا به مسئله نگاه کرد که از نگاه یک زن یامرد آیا اون مسئله مهم بوده یانه
تا وقتی که به مسائل با دید خودمون نگاه میکنیم مطمئنا حق رو به خودمون میدیدم
در مورد این مسئله هم یاد بازی بچه ها افتادم یکی میگه من مدیر بشم اون یکی میگه من معلم بشم بعد دعوا میشه که نه من باشم اینا
همه جایگاه ها با توجه به ویژگی و توانمندی افراد در پذیرش مسئولیت ها تعیین میشه
مگه همینجوری من اینجاباشم پس اگه اون اینجا بوده یا اشکال نداره به جاش من اینجا هست پس بزار اونم اونجا باشه هستش ^#(^x_x:d
باسلام این تبعیضی که مثال زدید بر میگرده به اون زمان که مثلا برا امرار معاش نیروی کار مرد خیلی کمک کننده بود برای همین میزان توجه به آقایان نسبت به فرزندان دختر بیشتر بود که الان خیلی کمتر دیده میشه
ببنید این آزادی ها خود ایجاد مسئولیت میکنه برای آقایان که مطمئنا گاهی مبینم آقایان به خاطر مثلا محدودیت که باعث شده خانم خیلی از کارها رو انجام نده که باید آقا انجام بده شاکی بشن
تحریک خانمها برای این آزادی ها گاها به خاطر عدم آگاهی اونها هست یعنی اگر متوجه علت این موضوع باشند مطمئنا از این که به میزان آقایان آزادی ندارند اعتراض نمیکنند چون به خاطر همین محدودیتها از زیر بار خیلی از مسئولیت هم خارج میشن
ببنید تو همه این مسائل شما اگر مرد را بدون مسئول ببنید میگید که بله بفرما اومده دستور میده حکم مکنه و... من زن بیچاره هم باید بگم چشم تمام
در حالی که به این صورت نیست اگر شما مرد رو یک معاون در نظر بگیرید بله در این صورت هر کاری که دوست دارم انجام میدهم نیست اگر خارج از اون اختیاراتی که بهش داده شده و مطمئنا مسئول هست، اگر به درستی انجام نداده باشه باید پاسخگو باشه
در این صورت هست که اگر بخواهیم با دید خانمها که شما بهش پرداختید در این پست نگاه کنیم اقایان هم حق اعتراض در این مسئله دارند که چرا اصلا مرد آفریده شده اند که پاسخگو باشند
که در این مورد بنده کاملا با شما موافق هستم
باسلام
خداقوت
خیلی تند رفتید خیلی
ببنید ازدواج خانمها و آقایان تو همه جای این کره خاکی مسابقه نیست هر کدام بازنده شود باید بداند که برنده هم باخته حال زن باشد یا مرد
گویا یکی آب دار دیگری نان حالا هر دو بخواهند این دو رو از هم دریغ کنند
حال یکبار خانمها سوار چهار پای شیطان شوند حال یک بار مردها هر دور متضرر میشوند
واقعا خندم گرفت از این حرفهاتون
باسلام
یعنی وقتی خانمها نبودن این آقایان آب نمیخوردند؟ تشنه میموندن؟
مطمئنا با این سوال متوجه منظور بنده میشوید مردها برای آب خوردن نیازی به وجود یک زن ندارند باشد نباشد نیاز به خوردن آب بود میخورند
خانم ها هم از خداشون باشه یه ثوابی هم ببرند وگرنه به خودی خود مرد هیچ نیازی به زن برای این موضوع ندارد. که بخواهد منتی باشه بر سرش
شما نه توهینی کردید و نه جسارت. فقط نوع لحنتان (لحن کلی نه صرفاً خطاب به من) درونش عصبانیت و انزجار به چشم میاد و بنابراین گمان نمی کنم به این صورت بتوانیم بحث را پیش ببریم.
انشاءلله بقیه دوستان و کارشناس محترم بهتر پیگیر و پاسخگو خواهند بود.
اما با وجود لحن تندشان که لحن الان من با آنها قابل قیاس نیست، باز هم تمام تلاشم را میکردم که کمکی هرچند کوچک به تغییر نگرش آنها کرده باشم
happy
سلام.
با عرض معذرت،
این عالم مگه چیزیش بر مبنای عدالت انسانی برقرار است که حالا دنبال ریشه های تبعیض هستید ؟
جالبه میلیاردها سال انسان ها بحث و مجادله می کنن که مثلا تبعیض رو توجیه کنن اما چی نصیبشون شده ؟ نه واقعا چی نصیبشون شده ؟
۱۰۰۰ سال دیگه که این پست ها آثار باستانی شد افتاد دست آیندگان ، برای اونا تبعیض وجود نداره ؟
سلام
من کلا نگاهم نسبت به همه چیز خیلی جالبه کار خداست.
نگفتم هیچوقت در حق مردا ظلم نشده گفتم ازقدیم الایام همیشه به زنا ظلم شده بیشترین ظلما درحق اونا بوده...
ورزشگاه رفتن یاحجاب زوری یا چیزای دیگه که متوجه مردا نیست خب قطعا مردا نیازی به اعتراض نمیبینن چون بهشون ظلم نشده.
حالا چه درست چه غلط زنا عقده ای شدن و به خیلی چیزا معترضن.
بله خودم میدونم بحث سر چیه اگر بادقت همه پیامامو میخوندین متوجه میشدین.
ما خیلی چیزامون بچه بازیه اینم یکیش.
همه جایگاه ها باتوجه به توانمندی افراد در پذیرش مسئولیتها تعیین میشه...؟؟؟؟
به به ظاهرا تو ایران زندگی نمیکنید
کلا خیلی چیزا براساس توانمندی افراد تقسیم نشده توخود خارجم اینطور نیست.
حالا مسائلو باهم قاطی نکنم اگر خدارو هم گفته باشید یعنی ما ادما هممون توحیدشناسیمون عالیه و به عدالت خدا شک نداریم و کلا همه چیو از قدیم الایام پذیرفتیم؟؟؟
و هیچکدوممونم هیچگونه حرص و طمع و قدرت طلبی و حسادت درونمون نبود ونیست.
همه چی عالیه ما چقد خوشبختیم...
کلا من با طرز نگارش شما مشکل دارم قبلا هم بحثی باهم داشتیم بخاطر همین موضوع.
همه چی در نظر شما بچه بازیه و مسخره ش میکنید.
اگر کلمه ای مخالفتون باشه میزنید بخنده و تمسخر و غرور زیاد کاذبی پشت حرفاتونه که قطعا منکرش میشید ولی هست.باور کنید که ما هم خیلی نوشته ها مغایر باعقایدمونه ولی ترجیح میدیم درک کنیم قشنگی دنیا بهمین تفاوتاست و همه مثل هم فک نمیکنن...نمیگم هیچوقت تواین راه اعصاب خوردی و خنده نبود ولی درحد شما مطمئنم نبود اصلا مثل لحن شما تاحالا تو سایت دراینحد ندیدم.
اگر میخواین همین رویه رو ادامه بدین هرجایی که باصحبتای من مشکل داشتی بهم نگو و چشماتونو ببندین و بگذرین میتونید به کارشناس سایت بسپرین به من تذکر بدن ولی خودتون نه من واقعا نمیتونم شیوه نگارشتونو تحمل کنم جناب اللیل و النهار.
باتشکر...
باسلام
همین نه قصد مسخره کردن شما رو دارم نه به خودم اجازه میدم که کسی رو مسخره کنم
من یادم نمیاد تو کدوم تایپک با شما بحث داشتیم :Gig:
اون خنده ها هم تو پست برای اینکه بگم من با شما که دعوا ندارم دوستانه داریم یه گفتگویی میکنم
فقط نمیدونم از چه چیزی ناراحت شدید اگه باعث ناراحتی شما شدم ببخشید
بابت نکاتی هم که فرمودید تشکر
موفق باشید
یاحق
تو تایپیک یه پسره که خودارضایی میکرد.
خیلی خوبه که قصدت این باشه اما مشکل اینه که اصلا جای درستی ازش استفاده نمی کنید
و من جز این چه تو اون تایپیک چه این تایپیک برداشت نکردم.تو تایپیکای دیگه هم لحنتونو دیدم همینه
گفتم که ازچی ناراحت شدم ازلحنتون که انگار همیشه تفکرات و نوشته های بقیه رو مسخره میکنید.
خواهش میکنم
خیلی هم خوشحال شدم این قصدو ندارین ولی
لحنشو دارید.
همچنین.
حق نگهدار
باسلام
در جواب اینکه چرا 124000 پیامبر یکی زن نبوده باید بگوییم: رسالت و نبوت، یک مأموریت تبلیغی و مسؤولیت اجرایی است که معمولاً، اختلاط و معاشرت با مردم را می طلبد. درگیری با شرایط اجتماعی، جهاد و مبارزه با ظالمان، انس با پیروان و حضور دایمی در متن و بطن جامعه از لوازم رسالت و نبوت است و اختصاصی به مرد یا زن ندارد؛ چرا که در تاریخ، زنان بزرگ نیز به مقام ولی اللهی رسیده اند. حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت مریم، آسیه، حضرت خدیجه، حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهم اجمعین، از آن جمله اند، اما این که زنی، پیامبر نشده است؛ به این علت است که نظر خدای متعال بر این است که زن مستور و محجوب بماند، تا جامعه عفاف خود را بازیابد. آیةالله جوادی آملی ضمن بیانات مفصل در دو کتاب به این سؤال پاسخ داده اند که خلاصه آن چنین است:
«کارهای اجرایی سنگین همچون نبوت که حضور در جنگ و صلح و ... را می طلبد، هم برای زن معمولاً مشکل است و هم با این سیاست کلی مستور و محجوب بودن ناسازگار، لذا این که پیامبران همه مردند، معنایش این نیست که زنان از کمال بی بهره اند، بلکه کمال در ولایت است که هر دو بهره مندند».[5]
و نیز: « اگر چه پیغمبر کسی است که وحی بر او نازل می شود، اما این گونه نیست که هر کس وحی دریافت کرد، پیغمبر باشد، چون وحی گاهی انبایی است و گاهی تشریعی. چه این که نبوت گاهی انبایی است و گاه نبوت تشریعی. قرآن کریم مسأله نبوت تشریعی را که به صورت رسالت بیان می شود، چون یک کار اجرایی است و حشر با مردم را همراه دارد و رهبری جنگ و صلح و دریافت مسایل مالی و توزیع اموال و تنظیم کار جامعه را بر عهده دارد، این نوع نبوت را در اختیار مردها قرار داده و در سوره یوسف و سوره نحل می فرماید: «وَمَا أرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إلاَّ رِجَالاً نُوحِی إلَیهِمْ فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ إن کُنْتُمْ لاَتَعْلَمُونَ»[6]؛ یعنی رسالت یک کار اجرایی است و ما قبل از تو ای پیامبرع هیچ کس را جز مرد به عنوان رسول نفرستادیم و فقط به مردها وظیفه رسالت دادیم. پس رسالت، به معنای رهبری جامعه، بیان حلال و حرام، واجب و مستحب، مکروه و مباح و مانند آن، نبوت خاصی است که چون مقام اجرایی است به عهده مردها گذاشته شده است، ولی نبوت انبایی بدین مفهوم است که فردی از طریق وحی مطلع شود که در جهان چه می گذرد، آینده جهان چیست؟ و آینده خودش را ببیند و از آینده دیگران نیز با خبر شود، و این نوع از نبوت، به ولایت بر می گردد، نه به نبوت تشریعی و رسالت اجرایی. اگرچه این نوع از نبوت پشتوانه هرگونه نبوت و رسالت تشریعی است، اما اختصاص به مردان ندارد و زنان نیز می توانند به این مقام دست یابند».
https://hawzah.net/fa/Question/View/63595/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B2%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%E2%80%93-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%E2%80%93-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%AF/?SearchText=%DA%86%D8%B1%D8%A7%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%20%D8%B2%D9%86%20%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%85
باتشکر
یاحق
دوستان عزیز به موضوع تاپیک توجه داشته باشند.
سوال آقا رضای عزیز در مورد تفاوت حقوق نیست، در مورد خود دفاع از حقوق زن و مرد است.
ایشان دفاع از حقوق زن و مرد را تبعیض آلود می داند، طبیعتا پاسخ دوستان از سه حالت نمی تواند خارج باشد:
اول: اصلا تفاوتی در این خصوص وجود ندارد
دوم: تفاوت و تبعیض وجود دارد و هرگز پذیرفتنی و قابل دفاع نیست
سوم: تفاوت وجود دارد اما تبعیض نیست، چون این تفاوت، به جا، پذیرفتنی، و قابل دفاع هست، به فلان دلیل و فلان دلیل
اول: اصلا تفاوتی در این خصوص وجود ندارد
دوم: تفاوت و تبعیض وجود دارد و هرگز پذیرفتنی و قابل دفاع نیست
سوم: تفاوت وجود دارد اما تبعیض نیست، چون این تفاوت، به جا، پذیرفتنی، و قابل دفاع هست، به فلان دلیل و فلان دلیل
سلام
چهارم: تفاوت و تبعیض وجود دارد ولی آن کسی باید اعتراض کند برایش خیلی مهم نیست و اعتراضی هم ندارد، تازه آن کسی که ذینفع نیست خودش میآید دفاع میکند که من هم میخواهم مثل مردها باشم، کار کنم و خرج زندگی را بدهم، سربازی بروم (بعضی کشورها که سربازی اجباری نیست خانمها هم میروند سربازی و پول میگیرند، مثل شغل میمونه)، رانندهی کامیون بشوم و بروم در دل بیابان و زیر آفتاب بیابان کار کنم و ...
از آنجا که خانمها میخواهند مثل مردها بشوند، پس نه این طرف اعتراضی دارد و نه آن طرف ... هر وقت مردها هم دوست داشتند چادر سرشان کنند بعید میدانم خانمها هم اعتراض کنند که چرا باید چادر سرشان کنند ... :Nishkhand: یعنی همه چیزمون چشموهمچشمیه :khandeh!:
در جهانی که گیاهها هم گاهی گوشت میخورند، یک نفر میرود گیاهخوار میشود که گوشت نخورد ... یک گوشتخوار به یک گیاهخوار اعتراض میکرد که شما اصلاً احساس ندارید و خیلی بیرحم هستید، چون غذاهای غذاهای من را میخورید ...! کلاً در چنین جوّی هر کسی سرش به کار خودش باشه و خودش را درگیر این اعتراضات نکند بهتره، هممون را فیلم کردهاند ... که یک چیزی بوده در سیستان، ولی الآن دیگر کردهاندش فاجعهی داستان ... حالا اعتراض کنیم که چرا سقف بالای سر نداریم، چرا امنیت نداریم، چرا نان شب نداریم، یک چیزی ... اینکه اعتراض کنند که چرا نرویم ورزشگاه و ما خیلی برایمان مهم است که ورزش را از نزدیک ببینیم، این بررسی کردن داره؟ .... اینکه چرا فکر میکنیم این چیزها اینقدر مهم هستند بیشتر نیاز به بررسی داره ...
یک نگاهی به سر و وضع خانمها در خیابان بیندازید. اینها نتیجه این است که میخواهند از حجاب رها بشوند
بخش قابل توجهی از مشاغل را خانمها اشغال کردهاند بدون آنکه نانآور بودن خانه را بپذیرند
در واقع خانمها دارند به مردها میگویند مشاغل را به ما بدهید ولی خودتان نانآور خانه باشید!
هر روز دارد به تعداد بچههایی که در مهدکودک رشد میکنند افزوده میشود
به این دلایل و دلایل بسیار دیگر این مسائل مهم هستند
موضوع تاپیک دقیقاً همین عملی است که شما دارید انجام میدهید. اینکه فقط به مشکلات خود توجه میکنید. شما میگوئید حجاب زوری متوجه مردها نیست
خب بفرمائید مهریهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ نفقهء زوری متوجه مردها هست یا نه؟ خدمت سربازی زوری متوجه مردها هست یا نه؟
آیا شما درمورد مهریه اعتراضی دارید؟ آیا درمورد سربازی اعتراضی دارید؟ خب معلوم است ندارید چون در این موارد به شما ظلمی نشده
آیا شما موافق رفتن مردها به ورزشگاههای زنانه هستید یا خیر؟
اگر موافق هستید چرا؟ اگر مخالف هستید چرا؟
قیاس شما هم اشتباه اس.
شما رانندگی، اشتغال و .... زنان را با دادن مهریه و نفقه و سربازی مردان مقایسه می کنید؟
شما تمام حقوق زنان را با وظایف زندگی زناشویی مقایسه کردید؟ اون وقت انتظار داری به نتیجه هم برسی .
قبل از اینکه دختر و پسری متاهل شن بعنوان دو انسان مجرد هر دو حق دارند رانندگی یاد بگیرن، توانایی تصمیم گیری در موردشاغل شدن داشته باشن.
وقتی ازدواج کردن دامنه حقوق و وظایفشون گسترده تر میشه اون وقت میشه گفت همانطور که مردان موظفن نفقه و مهریه و مخارج رو تامین کنن زنان هم وظیفه خود رو از قبیل اداره کارهای منزل، بارداری و بچه داری و تربیت فرزندان و ..... به عهده میگیرن.
از طرفی امروزه اکثرا می بینیم زنی که شاغله در هزینه های منزل هم همراه میشه همانطور که انتظار داره همسرش هم در کارهای منزل کمک کنه.
برای سربازی هم قانون دولت اینه وگرنه در خیلی از کشورها دختران هم به سربازی میرن پس گناه سربازی رفتن شما به گردن زنان نیست.
زنی که توانایی بارداری و بچه داری و .... رو نداره بهتره ازدواج نکنه مردی هم که نفقه و مهریه و ... براش سخته میتونه ازدواج نکنه ولی حق نداره زنان رو مقصر دادن مهریه و نفقه قرار بده.
زنان کلا در تمام دنیا حجاب ندارن ( مگر در مناطقی محدود )
در ایران هم تنها چهار دهه اس بعد از زمان پهلوی حجاب اجباری شده قبلا زنان بی حجاب بودن چطور زندگی مردان اون موقع تحت تاثیر قرار نمیگرفت؟
شما باز رفتید سراغ مقایسهء حقوق با یکدیگر
من خطاب به جناب "باء" نگفتم حقوق را با یکدیگر مقایسه کند. عرض کردم آنچه را که جای مطالبهگری دارد بین مرد و زن با هم مقایسه کند
اصلاً بحث مقایسهء نظیر به نظیر و وزن کردن حقوق نیست، بحث فقط روی "یک وجه اشتراک" است و نه سایر اشتراکات و آن "قابلیت مطالبهگری" در یک عمل است
در این تاپیک فقط دارم به همین یک اشتراک میپردازم دقیقاً حرف من در همین بخشهایی است که در کلام شما بولد کردهام. موضوع همین است که خانمها در سراسر جهان به تکتک مواردی که گفتید بارها و بارها اعتراض کرده و همچنان اعتراض میکنند، اگر اعتراضی نداشتند که دیگر بحثی با هم نداشتیم. نمونههایی را در این پست نوشتم میتوانید مطالعه بفرمایید: پست شماره 41
ضمناً اگر مایل بودید مثالها و نمونههای فراوانی هم از همین نوع اعتراضات خانمها در ایران برایتان میآورم
جناب رضا
شما سوالی پرسیدین منم باکمال ارامش جوابتونو دادم.
یکی از کاربرا از حرف من ایراد گرفت منم مسئله رو براش باز کردم وگرنه من دیگه صحبتی نداشتم تو تایپیک شما... اینو باناراحتی نگفتم بلکه جدی گفتم واقعا حرفمو زده بودم یعنی هرچی بلد بودمو گفتم دیگع چیزی نمیدونستم که بخوام شرکت کنم فقط پستارو گاها میخونم.
ورزشگاه زنانه اره چه اشکال داره!
ورزشگاهها مال مردا نیستن توکشورای دیگه مرد وزن باهم توورزشگاههاهستن مختص مردانیست.
ولی در کل من واقعا شرایط اظهارنظرو ندارم علتشم اینه که خودم هنوز یه شکهایی توزندگیم دارم اصلیترینش حجاب و بهمین خاطر هم نمیدونم به چی معترض باشیم و اصلا حق اعتراضو داریم؟!
پس ترجیح میدم سکوت کنم تا خودم به نتیجه برسم و باعث گمراهی کسی نشم.
اما خیلی از خانمها با شما مخالف هستند و این را باعث از بین رفتن آزادی خود میدانند ببینید اگر جایی حقیقتاً حق شما ضایع شود نه فقط حق اعتراض دارید، بلکه اعتراض کردن وظیفهء شماست
منتهی بحث دقیقاً سر بخش بولد شدهء صحبت شماست. مشکل همین است که خانمها فکر میکنند حتماً باید به یک چیزی اعتراض کنند!
دلایلش را به نظرم استاد "مسلم" و خانم "سپیده دم" که در کمال تعجب از ادامه گفتگو خودداری کردند، به خوبی توضیح دادند
شاید قبلاً دیده باشید ولی لطفاً یک بار دیگر بخوانید:
پاسخ استاد "مسلم"
6 دلیل "خانم سپیده دم"
این مختص خانمایی هست که خیلی به حجاب اهمیت میدن و براشون مهمه مردا بااون تیپا نبیننشون.یا خانمایی که حجاب ندارن هم منظورتونه؟؟؟من نمیدونم..
بله منم گفتم دلیلش اینه که همیشه مورد ظلم بودن و عقده ای شدن و چه درست چه غلط به خیلی چیزا اعتراض میکنن کلا مثل غرزدن عادت کردن به اعتراض البته شما زیاد بزرگش کردین وگرنه زنا محفل زنانه شون که پابرجا بشه چون راجب همه چی میخوان حرف بزنن به همه چی اعتراض میکنن حتی به اینکه چرا بعضی مردا خوبن . یا چرا مادرشوهرا لبخند میزنن اصلا چرا خواهرشوهر پنج ثانیه زودتر از من اومد.بعدشم به ادامه زندگی میپردازن به همین راحتی بنظرم زیاد غرزدنا(اعتراض) رو جدی نگیرید. البته همونطورکه خودتونم گفتین بعضی اعتراضا حقشونه.
اما بنظرم اونا باهمین تیپ و آرایشای انچنانی و عمل کردنا و رفتارشونو طبق میل مردا عوض کردنا(خودت نباشی تا برای یه مرد کافی باشی)
بدترین ظلمارو دارن در حق خودشون مرتکب میشن ولی خودشون نمیدونن.
بله پست جناب مسلم و خانم سپیده دم رو خونده بودم دوباره خوندم ممنون.
فکر نمی کنی کلمه عقده ای زیادی توهین امیزه ؟؟؟
جناب رضا خودت هم داری حقوق رو مقایسه میکنی ؟!
شاید هم من منظور شما رو متوجه نمیشم
بله مایل هستم بفرمایید توضیح بدید.
سلام
شما حجاب در اوائل اسلام را مثال بزنید وقتی فقط کنیزها حجاب نداشتند و حجاب به نوعی عزت محسوب میشد ... الآن غربیها هم روسری دارند، آنها که مذهبی هستند هیچ، آنها که مذهبی نیستند اگر از روسری استفاده کنند به عنوان وسیلهی زیبایی است، مثل مردهایی که دستمال گردن میبندند ... نگاه ایرانیها به روسری اینطور شده است، ما میگوییم بخاطر هجوم ماهوارهها و فرهنگ منبعث از آنها، خودشان میگویند بخاطر اینکه مجبور هستیم و اجبار باعث نفرت میشود ... ما میگوییم اجبار اینطور نیست که همیشه باعث انزجار بشود، گاهی میتواند باعث خوشحالی هم بشود، اگر با من نداشت هیچ میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی ... اگر من را دوست نداشت وقتی خودش نیازی ندارد چرا از من چنین چیزی را میخواهد و میگوید هر کاری را نکردی این کارها را حتماً بکن؟
من هنوز روی همان مثال حجاب میایستم اگر شما ناراحت نشوید ... میگم کل این ماجراها موجهای احساسی است که به راه میافتد ... یک مشکل مرتبط با تصورات ذهنی است ... اگر مد شود که به جای پاره کردن شلوارهایتان بیایید حجاب کامل بگذارید، خانمها از مردها در پوشاندن بدنشان سبقت میگیرند سبقت گرفتنی ... الآن مد چیز دیگری است و ایشان هم در چیزهای دیگر سبقت میگیرند ... از یکدیگر هم سبقت میگیرند ...
خوب مردها هم دوست دارند حقوقشان را داشته باشند، در عین حال همسرشان کارهای خانه را هم بکند و برایشان با لبخند آب هم بیاورد ... اینکه عجیب نیست ... این رفتار طبیعی است، و همچنان معتقدم طبیعی بودن لزوماً به معنای مطلوب بودن نیست ... اعتراض به عنوان تلنگور خوب است ولی اعتراض اینکه بگوییم من نمیفهمم چرا شما اینطور هستید درست نیست، ما میدانیم چرا ایشان اینطور هستند، و میدانیم که چرا خودمان اینطور هستیم ... میشود به جای اعتراض کردن، از اول راهنمایی کنیم و تذکر بدهیم که مثلاً همانطور که فلانجا چنان انتظاراتی را از همسرتان دارید اینجا هم خوب است که برای او این حق را قائل شوید که او هم انتظارات را از شما داشته باشد ... یا چیزهایی شبیه به آن ...
با این وجود شما اگر ترجیح میدهید برای دادن این تذکر همچنان از سیاق اعتراض استفاده کنید، سلیقه و انتخاب شماست و محترم است
بله حق با شماست ... این از خودخواهی من بود که چون دیگر حوصلهی این بحث کردنها با خانمها را ندارم گفتم هر کسی که گرفتار این قضایا نیست سرش به کار خودش باشد که الآن بازار بازار این حرفهاست و گروهی هستند که هر روز یک بهانهی جدید برای فیلم کردن جماعتی و دعوت به مبارزه کردن ایشان فراهم میکنند و تنور را داغ میکنند و در آن میدمند و امثال شما هم هر روز باید با دغدغهای جدید وارد این مبارزهها و جدلها بشوید و دست آخر هم دو طرف با اعصاب داغون برگردید سر زندگی خودتان ... از شما متشکرم که همچنان دغدغهمند هستید و فقط به فکر زندگی خودتان نیستید @};-
سلام و عرض تبریک به مناسبت اعیاد ماه شعبان@};-
.
.
.
اینکه اعتراضات خانم ها چرا به سمت مسائل کم اهمیت رفته شاید یک دلیلش این باشد که ابتدای این اعتراض ها از جانب خود خانم ها نبوده.
یک مقدار شاید دست پنهان بعضی جریان ها در این مسائل وارد باشد که برای سر و صدا راه انداختن زنان را ترغیب به اعتراض نسبت به مسائل بی اهمیت می کنند ( تا جامعه و از جمله زنان از مسائل مهم تر غافل بمانند و سرشان گرم به همین مسائل باشد).
و مقداری هم غربزدگی و باور نداشتن خودمان، به این معنا که چرا در گذشته در چندین دهه قبل ما شاهد چنین اعتراضاتی نبودیم؟ آیا ما زنان واقعاً به دنبال حقوق خود بودیم یا اینکه منتظر نشستیم ببینیم غربی ها آن طرف چه می گویند و چه می کنند بعد ما هم چشم و گوش بسته ادای آنها را در بیاوریم؟ بدون اینکه ببینیم نیاز واقعی خودمان چیست و حق و حقوق واقعیمان چیست؟ چون آنها اعتراض کردند ما هم گفتیم از آنها عقب نمانیم.
و دیگر به این کار نداشتیم که اعتراضات آنها مطابق با شرایط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه خودشان بوده است.
و اینگونه شد که به تدریج ارزش ها در جامعه ما تغییر کردند:
محجوب بودن و مستور بودن به منزوی بودن
حیا و نجابت به خجالتی بودن و امل بودن
حجاب به محدودیت
کار در منزل به وقت تلف کردن و بی حاصل بودن
و...
تعبیر شد.
*مساله دیگر مساله "شناخت" است. زنان متاسفانه
- نه تعریف درستی از تبعیض دارند
-نه دقیقا از حق و حقوقی که دین برایشان در نظر گرفته آگاهی دارند ( زنان جامعه خودمان منظورم هست)
- و نه از حکمت ها و دلایلی که پشت این حق و حقوق پنهان است چندان آگاهی دارند .
بنابراین وقتی حقوق خود را ندانند و نشناسند چگونه راه درست مطالبه حقوق خود را بلد باشند؟
مثلا در مورد همین حجاب اگر زن نتواند فلسفه درست حجاب و تاثیر آن در حفظ شان وجایگاه خودش را بشناسد در اینجا آن چیزی که از حجاب برای خودش تصور می کند فقط محدودیت و سختی و تبعیض است.
*یک زمینه دیگر که باعث اعتراضات بیشتر خانمهاست تفاوت در روحیات زن و مرد است که البته کاربران دیگر هم راجع به آن توضیح دادند. زنان احساساتی تر و در بیان این احساسات راحت تر و بی پروا تر هستند ولی مردان به خاطر تسلط بیشتر بر احساس و عواطف( نه کمتر بودن احساس و عاطفه) و داشتن غرور مردانه شاید خیلی جاها علی رغم دلخوری و اعتراض، چیزی بروز نمی دهند. ( این را دیگر خود آقایان باید نظر بدهند شاید برداشت من اشتباه باشد).
*مساله دیگر تفاوت در میزان اهمیت یک موضوع برای دو جنس زن و مرد است. چه بسا مساله ای در نگاه یک زن خیلی پررنگ باشد اما برای یک مرد چندان اهمیتی نداشته باشد و برعکس. بنابراین وقتی زنان روی بعضی مسائل اهمیت نشان می دهند مردان تعجب می کنند در حالی که جای آن زن نیستند تا اهمیت آن موضوع برای یک زن را درک کنند.( البته قطعاً ورزشگاه رفتن منظورم نبود!)
سلام
حالا اگه فارغ از تمام این بحث ها، بخواهیم شکل درست اعتراض و دستیابی به حق و حقوق های از دست یافته رو هم بر آقایون و هم برای خانم ها تبیین کنیم، از چه راهی وارد بشیم که این زورآزمایی ها تموم شه؟
حالا اگه فارغ از تمام این بحث ها، بخواهیم شکل درست اعتراض و دستیابی به حق و حقوق های از دست یافته رو هم بر آقایون و هم برای خانم ها تبیین کنیم، از چه راهی وارد بشیم که این زورآزمایی ها تموم شه؟
سلام برادر،
نظر شخصیم اینه که حقوق و وظایف دینی برای هر دو تبیین شوند، آن هم با جزئياتش در شرایط متفاوتی که مبتلاءٌبه امروز است ... مثالهای کاربردی ۵۰۰ سال پیش شاید چندان به کار امروز نیایند ...
بعد از آن، حقوق، وظایف و محدودیتهایی که زائیدهی شرایط خاص برقرار بر امروز کشور هست را تبیین کنیم، تزاحم حقوق را بررسی کنیم ... و دست آخر اگر محدودیت اضافهای وضع شده است (مثل حضور خانمها در ورزشگاهها) با توضیحاتش بیان شود که وقتی شرایط عوض شد خودبخود در مورد آن محدودیتها تجدید نظر شود ... الآن دورهی اینکه حاکم چیزی بگوید و مردم فقط گوش بدهند گذشته، الآن بجز موارد امنیتی که نمیشود بیان شوند باید مردم را با تمام حقوق و وظایف و محدودیتهای متفاوت در شرایط متفاوت آشنا کرد و صورتجلسههای بحث مسؤولین روی این موارد را در اختیار مردم قرار داد که اگر واقعاً جایی برای نگرانی هست مردم هم آن را بدانند ... فضای مجازی، مجال مناسبی را برای بحث بین مردم و مردم فراهم آورده است و اجازه میدهد که مردم هم قدرت تحلیلشان بالاتر برود و اگر با دغدغههای واقعی مسؤولین هم آشنا بشوند شاید تنش بین حاکمیت و مردم کاهش یابد و دشمن هم کمتر امکان سوء استفاده از شرایط را پیدا کند ... شاید ... چه بسا مطالبی به نظر خیلی از مردم برسد که به نظر مسؤولین تصمیمگیر نرسیده است ... اینطوری همه رشد میکنند، با فرض اینکه همه بخواهند کار درست را بکنند به این ترتیب نظرات بهتر فرصت میدان پیدا کردن را خواهند یافت ... این بهتر است از این شکل دموکراسی که تا کنون جاری بوده که از نظرات مستقیم مردم نمیشد در هر مسألهای بهره جست و مردم باید تابع تقریباً بیچونوچرای کسانی بودند که مستقل از مسائل به صورت موردی منتخب مردم شده بودند ...
اگر برای محدودیتها استدلالهای قوی دینی، روانشناسی، و جامعهشناسی داشته باشیم و دادههای میدانی جمع شده از شرایط مختلف جامعه که نظرات متفاوتی در موردشان به صورت پایلوت اجرا شده است هم گردآوری شود، دلیلی ندارد این مسائل از مردم دریغ شوند و فقط بگوییم که به ما اعتماد کنید که ما خیر شما را میخواهیم ... اینطوری اگر کسی دارد از روی تعصب و غیرتهای فرهنگی (که به عنوان غیرت دینی جا زده شده است) حرفی بزند هم این تعصب خودش را نشان میدهد ... بعد از این دیگر اگر کسی باز مخالفت کند ممکن است به صورت شفاف مقابل اسلام بایستد و نه نظام، با چنین کسی هم دیگر لازم نیست زیاد بحث شود چون به احتمال زیاد تا حدود زیادی بیفایده است ...
ولی اگر این کار بخواهد انجام شود به احتمال زیاد محدودیتها برای مناطق مختلف کشور متفاوت خواهد شد، چون شرایط فرهنگی و اجتماعی همهی اقوام حتیٰ فقط ایرانی هم دقیقاً مثل هم نیستند، در این صورت شاید قوانین ثانویهی حکومت لازم باشد برای جاهای مختلف کشور متفاوت باشد ...
اینها فقط نظرات شخصی خامی هستند که به امید اینکه شاید کمکی کنند بیان شدند ... مگرنه خودم هم اصراری ندارم که حتماً خوب یا کاربردی یا قابل اجرا باشند ...
سلام.
خب تبیین این حقوق و وظایف رو همینجا شروع کنیم دیگه.
البته با رعایت اصولی که منجر به درگیری مجدد نشه.
ببخشید قدری مستقیم حرفم را میزنم. وقتی اینقدر زیبا و دقیق میتوانید موضوع را تبیین کنید و ابعادش را توضیح دهید
جسارتاً وظیفهء شماست که از این علم مناسب و بیان زیبا بهره ببرید و شبهات را رفع کنید
خدا این قدرت را الکی به شما نداده بزرگوار (نظر شخصی) مثل توضیح قبلی شما این هم کامل و دقیق بود @};-
ممنون از شما
شاید ایراد امثال من بی تفاوتی ( و شاید بی مسئولیتی) باشد. از اینکه من را متوجه ایرادم کردید سپاسگزارم. سعیم را می کنم که نسبت به مسائل بی تفاوت نگذرم.
اگر گفتم وظیفه از باب نعمت خوبی است که خداوند به شما داده، نه اینکه خدایی ناکرده شما بیمسئولیت باشید
یادم هست مدرسه که میرفتیم، معلمهای باهوش (که تعدادشان خیلی کم بود!) شاگردهای فضول و شیطان را میگذاشتند مبصر کلاس
کاربردش را برای موضوع مورد بحث در ادامه عرض میکنم اگر به من بگویند دانشگاه و بازار کار را دسته بندی کن، من با تبعیض کامل! در ورود به دانشگاه خانمها را مقدم میکنم و در بازار کار آقایان را
من به شدت با حضور زنان در اجتماع موافقم اما با کار خانمها در اجتماع شدیداً مخالفم
یکی از مشکلات این است که تصور میکنیم تنها راه حضور خانمها در اجتماع کار کردن است، آن هم کار به معنای عمومیش یعنی در اداره یا ارگانی استخدام شوی و حقوق بگیری
لطفاً دوستان دقت کنند من نمیگویم حضور زنان نباید همراه با دریافت دستمزد باشد
بلکه میگویم دلیل حضورشان نباید مسائلی مثل دستمزد، رقابت با مردان و.... باشد اما بحث مبصر کلاس
دلیل اینکه معلمها شاگردان شیطان را میگذاشتند مبصر این بود که اگر میخواستند مستقیماً با او برخورد کنند او بیشتر لج میکرد
لذا به او مسئولیتی میدادند که هم حس نکند کسی با او جنگ دارد، و هم بخاطر مسئولیتی که دارد مبجور شود رفتارش را بهتر کند
البته همیشه دانشآموزانی هم بودهاند که آدم نمیشدند! ولی دیگر معلم خیالش راحت بود که تلاشش را کرده
و از آن طرف تعداد زیادی دانشآموز فضول، با همین روش سر به راه شدند خانمها نیز اگر میخواهند مردها به حرف آنها گوش بدهند باید آنها را بگذارند مبصر کلاس!
یعنی چه؟ یعنی همین کاری که خانم "سپیده دم" و خانم "اللیل و النهار" در این تاپیک انجام دادند
این دو خواهر گرامی بی آنکه بخواهند شمشیر را از رو ببندند
هم آنجا که حق با مردها بود و اشتباه از خانمها، بدون تعارف گفتند. هم اینکه مشکلات و دغدغههای زنان را هم بیان کردند
یکی از دخترهای اقوام ما هم بازیگر است، هم فوق لیسانس دارد، هم سخنران است
"تواناییهای من"، او دیگر بقیه حرفت را نمیشنود! چون خیال میکند خواستی اینها را به رخش بکشییک روز به من گفت شوهرم احساس میکند توان رقابت با من را ندارد و من از او سرتر هستم، برای همین شوق و انگیزه لازم را در زندگی ندارد
به نظرت بروم مستقیم با او حرف بزنم و بگویم که تواناییهای من به معنای رقابت با او نیست؟
گفتم نه! چون همین که بگویی
پرسید پس چه کنم؟ گفتم من یک مثال برایت میزنم، تو طبق این مثال بقیهء راههایش را با هوش زنانهات پیدا کن. گفت چه کنم؟
گفتم یک شیشه مربا را بردار و به آن زور بزن و بگو باز نمیشه. تا شوهرت بیاید و آن را باز کند
وقتی ظرف را باز کرد بازویش را بگیر و بگو وای چه زوری داری تو....
خواهی دید که شوهرت خیلی راحتتر با لیسانس بودن و شاغل بودنت کنار میاید البته دوستان عزیز، مثل همان بچههای فضول که هرکاری میکردی سر به راه نمیشدند، قطعاً مردهایی هم هستند که این کارها روی آنها اثر ندارد
اما اگر روش خانمها برای تبیین نیازهایشان درست و صحیح باشد، بدون شک تعداد مردهایی که با آنها همراه میشوند خیلی خیلی بیشتر خواهد بود
سلام. خانم ها رو چکارشون کنیم تا بپذیرن قصد زنده به گور کردنشون رو نداریم؟
در یک سایت که توسط یگ خانم اداره میشد و تمام مطالبش درمورد دفاع از حقوق زنان بود
به این مطلب برخوردم (نقل به مضمون):
"هر زنی میتواند مهربان، فداکار، نجیب و موفق باشد؛ به شرط آنکه مرد او مرد خوبی باشد"
به نظرم اگر قرار بود فقط با یک جمله تمام شخصیت زن را پایمال کنیم همین جمله بود!
درست است که مردها هم باید اقداماتی کنند اما قرار نیست که همش ما یک کاری بکنیم! آنها خودشان باید چشمشان را باز کنند و حقایق را ببینند
هر انسانی چه زن و چه مرد تا زمانی که خودش جایگاه خودش را پیدا نکند، شخص دیگری نمیتواند به او کمکی کند
زن ها با حرف زدن فکر می کنند پس راحت اعتراض می کنند
مگر وقتی که جو و فضا، مرد سالاری باشد و زن را ضعیفه بدانند
مانند گذشته...
اما سیطره فرهنگ غرب از طریق رسانه ها مثل ماهواره در قالب سریال و فیلم و شو.... و گسترش حقوق بشر غربی در نظام سیاسی و فرهنگی باعث شد، مرد سالاری رو به زوال برود....
از سویی ، مردها زیاد اهل جار و جنجال نیستند
مخصوصا زمانی که بحث مخ زنی و رابطه با یک جنس مخالف باشد....
این ها چند عامل هست که باعث می شود
تبعیض تحقق یابد
ضعف زن ها در احساسات ( نواقص العقول ) خصوصا که ظلم به زن ظاهرا بیشتر بوده و هست ....
ضعف مردها در برابر زن ها ( مخ زنی ، جنسی)
ضعف هر دو در برابر هجمه فرهنگ غربی...
لکن یک دلیل دیگر
می تواند از وجود تبعیض واقعی در این حقوق باشد...
یعنی مرد ذاتا می داند که زن مستحق نفقه مشهور نیست.
یا زن ذاتا می داند اجازه خروج از منزل جزو حقوق مرد نیست....
قس علی هذا سایر موارد مثل سربازی و مهریه و غیره و ذلک
لذا افراد چون ناعدالتی را در قوانین کنونی حس می کنند در قبال سیستم جدید واکنش خاصی نشان نمی دهند بلکه استقبال هم می کنند.
این ناعدالتی لزوما به معنای انکار قوانین و حقوق اسلامی نیست.
بلکه اجتهاد و برداشت دیگری از حقوق زناشویی و اسلامی است که من به دو نمونه برخوردم و شاید بیشتر..
در بک نمونه زن فقط در دوران حاملگی و شیردهی مستحق نفقه میشود....
در یک نمونه زن در قبال حق مالی نفقه و مهریه باید مطلیع مطلق باشد. یعنی اطاعت مطلق از شوهر داشته باشد مگر در محرمات.
یعنی اگر شوهر به زنش بگوید یک لیوان آب بده، زن باید به او آب بدهد.
دلایل این دو قول را اگر دوست داشتید در فرصت کافی برایتان خواهم فرستاد.
بله حتماً مایلم برادر
استاد مسلم عزیز، لطفاً تاپیک را جمع بندی بفرمائید
چرا جناب رضا!!
جناب بیت المعمور که هنوز نگفتن
البته نمیدونم چرا!
جناب بیت المعمور چی شد پس؟؟؟!!!
صحبت خیلی مفیدی بود نمیدونم چرا ادامه ش ندادین!
با سلام و احترام
آخرین پست جناب بیت المعمور 26 فروردین بوده، اجازه بدهید تا 5 اردیبهشت که 10 روز از آخرین پست علمی می گذرد طبق قوانین تاپیک باز بماند، اگر جناب بیت المعور فرصت نکردند دلیل مطالبشان را بیان کنند تاپیک جمع بندی خواهد شد.
با سلام و احترام
خوب من فکر میکنم پرداختن به دلایل این اقوال، با موضوع تاپیک مرتبط نیست.
به همین جهت اجمالا دلایلش را برای جناب رضا پیام خصوصی کردم.
البته این اقوال جزو نظرات مشهور نیست.
غرض این بود که علاوه بر ضعف زن و مرد و تهاجم فرهنگی
عامل دیگری هم در کار باشد
و آن اسلامی نبودن اجتهاد مشهور درباره حقوق زناشویی اشت.
یعنی اگرچه ما مامور به وظیفه ایم اما اگر در اجتهاد فقهی اشتباه کنیم اثرات وضعی آن از بین نمی رود.
مثلا کسی شراب بخورد و بعد توبه کند دلیل نمیشود آثار بد شراب هم از بین برود...ممکن است کلیه اش صدمه جدی ببیند.
اینجا هم اگر چه عموم مردم طبق اجتهاد مشهور عمل می کنند اما اگر اشتباه داشته باشد، اثرات وضعی خود را خواهد داشت...
بنده برداشت ها و اجتهاد های دیگری را جهت روشن تر شدن بحث عنوان کردم..
پرسش:
فارغ از تفاوت های حقوقی میان زن و مرد، چرا در دفاع از حقوق اینقدر تفاوت وجود دارد؟ چرا دفاع از حقوق زنان امروز بسیار پررنگ تر از دفاع از حقوق مردان است؟ با کوچکترین تضییع حقوق زنان عکس العمل های بسیاری شکل می گیرد اما در تضییع حقوق مردان چنین واکنش هایی نمی بینیم؟
پاسخ:
آنچه که می فرمایید تا حدی درست است. در خصوص دفاع از حقوق زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد که نشأت گرفته از یک سری علل و عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است که البته گاهی مورد قبول اسلام هست، و گاهی نه. در نگاه دقیق تر میتوان در قالب چند نکته منشأ این تفاوت را تبیین کرد:
نکته اول:
تاریخ نشان میدهد که زن بیشتر از مرد تحت ظلم بوده است، مردها به خاطر قدرت و توان جسمانی و همچنین روحیه غلبه گرایی و بر عهده داشتن مدیریت جامعه دچار ظلم جنسیتی از جانب زنان نشده اند، اما زنان همواره مورد ظلم بوده اند و این مظلومیت امروزه موجب شده است که دفاع از حق زن پررنگ تر از مرد باشد، چرا که ظلم مضاعفی در حق و حقوق زن اتفاق افتاده است.
البته این بدین معنا نیست که تمام اشخاص و جریان هایی که امروزه داعیه دفاع از حقوق زن را دارند، همگی مورد قبول بوده و صادق باشند. به عنوان مثال جریان های فمنیستی که برای دفاع از حقوق زن در غرب شکل گرفته، نشأت گرفته از یک تفریطی بود که پیش از آن در حق زنان اتفاق افتاده بود اما خود دچار افراط شدند!
و از آنجا که متاسفانه جامعه ایران تا حد زیادی تأثیرپذیر از جریان های فمیستی و مدافعان حقوق زن در غرب و هیاهوی آنهاست، از این مسئله تأثیر پذیرفت و برخی عَلَم دفاع از حقوق زن را به دوش گرفتند. در حالی که با وجود نظام حقوقی زنان در اسلام اصلا نیازی به مقوله ای به نام «فمنیسم» وجود ندارد، ما که فمنیسم اسلامی نداریم!
بزرگ کردن مسائلی چون حق ورود زنان به ورزشگاه ها یا آزادی در پوشش و مانند آن، و اصالت دادن و معرفی کردن این مسائل به عنوان شاخصه های اساسی حقوق زنان هم در حقیقت از همین نگاه ها نشأت گرفته است؛ در حالی که اسلام نه آن تفریط را قبول دارد، و نه این افراط را. اینکه روزی زن را از پایین ترین حقوقش محروم کنند، و سپس تفاوت های جنسیتی را نادیده گرفته و مسیر افراط را بپیمایند هیچ کدام مورد قبول اسلام نیست.
نکته دوم:
عامل دیگری که منشأ این تفاوت در دفاع از حقوق میشود این است که بالاخره جنس زن ضعیف تر است و باید از حمایت بیشتری برخوردار باشد، تفاوت های در این حد تبعیض تلقی نمیشود، همواره در جهان زنان از حمایت ویژه برخوردار هستند و به عنوان مثال کشتن آنها در جنگ ها یا اسیر کردن آنها قبح پررنگ تری دارد، همچنین در حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل و مانند آن زنان در کنار کودکان و سالخوردگان برای خروج و کمک و حمایت تقدم دارند. این مصادیق تفاوت ها از پشتوانه منطقی برخوردار هستند.
نکته سوم:
عامل دیگر می تواند تفاوت های روحی و روانی زن و مرد باشد، روحیه استقلال طلبی در مردان پررنگتر است و بر خلاف دختران هویت ایشان بر استقلال و رقابت شکل میگیرد (1) بنابراین به نظر می رسد مردان کمتر از ظلمی که به حقشان میشود به دیگران گلایه می کنند، و به لحاظ احساسات و عواطف کنترل بیشتری بر خود دارند، و سعی می کنند خودشان حقشان را به دست آورند. اما کنترل هیجانات در زنان کمتر است و مطالبه حقوقشان بروز و نمود بیشتری دارد. البته هیچ کدام از این دو رویکرد مذموم نیست، بلکه صرفا تفاوت است که هر کدام در جای خود نیکوست اما به هر حال ممکن است در نحوه دفاع از حق و حقوق تاثیرگذار باشد.
نکته چهارم:
نکته دیگر این که اگرچه حقوق زن و مرد در اسلام متناسب با توانایی ها و وظائف و مصالحشان است اما به لحاظ ظاهری حقوق زن ابهام بیشتری دارد، و سوال برانگیزتر است. مثل همین نصف بودن دیه و ارث زن که اگرچه اگر نظام مند دیده شود قابل دفاع است اما به تنهایی دیدنشان نمودی سوال برانگیز دارد که ممکن است گمان شود ناعادلانه است.
این مسئله موجب شده است جریان های ضد دین برای تبلیغات ضد دینی خود این تفاوت های حقوقی زن را پررنگ کنند، و به بهانه دفاع از حقوق زنان پرچم مبارزه با دین را بر دوش گیرند؛ امری که در مورد حقوق مرد دیده نمیشود. به همین جهت حقوق زنان در جامعه های دین دار به صورت پررنگ مطرح میشود، چرا که بخشی از برنامه های دین ستیزانه دشمنان است.
پی نوشت ها:
1. لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد،(2) نوجوانی، جوانی و بزرگسالی، انتشارات سمت، تهران، چاپ چهارم، 1381ش، ص129و130.