سلام،
متشکرم، خیلی جالب و قابل بررسی هست که چرا خیلیها از آن مثال یکطور دیگر برداشت میکنند و شما اینطور برداشت میکنید ...
متشکرم .
ولی قبول کنین زور داره که هم قلاده گردنت باشه
و هم شبها گرسنه بخوابی
هم سرما گرما و سیل و اوارگی و بدبختی رو تحمل کنی
و هم آزاد نباشی و آزادگی رو یه جور مریضی بدونی
و هم به شعورت توهین بشه
به نظرم باید داستان شما شامل یک زندگی کفتار گونه هم میشد
سلام. من با شما موافقم. این مقایسه مثل مقایسه شهین با مهین است. بهتر نیست هر چیزی را با خودش مقایسه کنیم مثلا بگوییم شاه باید فلان میکرد و نکرد یا کرد ، جمهوری اسلامی باید فلان میکرد و نکرد یا کرد؟
سلام، بله، ایران نباید اینطور که الآن هست باشد ...
حضرت یوسف علیهالسلام را وقتی انداختند به زندان که دیگر همهی آنها که باید بدانند میدانستند که مقصر خود زلیخا بوده است، او را برای جرمی که مرتکب شده باشند زندان نیانداخته بودند که دوران محکومیت خاصی داشته باشد، ولی حضرت یک اشتباه کردند و از یک زندانی چیزی خواستند که نباید میخواستند و ناگهان نجاتشان از زندان ۷ سال عقب افتاد ... شده وضع ما، کلی شهید رفتند جلو و گفته شد که راه قدس از کربلا میگذرد، بعد ناگهان جام زهر و امام هم که یک سال بیشتر بعد از خوردن این جام زهر عمر نکردند ... این حتی در مورد خود انقلاب هم بود، وقتی امام فرمودند که من یکجا اعتمادم به قدرت خودمان شد به جای خدا و دیدم چطور پیروزی انقلاب برای حدود ۲۰ سال عقب افتاد ... حالا کلی مسؤول بیکفایت و ذخایر انقلاب خودخوانده که روی پستها خیمه زدهاند و انها را ارث پدرشان میدانند و آقازادههایشان هم که ارث پدربزرگشان را در زمان حیات پدرشان میخواهند ... چقدر باید دعای فرج و ندبه بخوانیم که جبران این همه بیکفایتی و تیشه که به ریشه میخورد را بکند، نمیدانم ...
الآن ما مشکل استکبار در منطقه هستیم، آنها هم مشکل ما در کشورمان شدهاند ... میگویند دستت را از یقهام بردار تا من هم دست از یقهات بردارم، پایت را از روی خرخرهام بردارم تا پا از روی خرخرهات بردارم ... اما یک گروه هم گرگ در لباس میش و دشمن در میان گلهاند، یک گروه هم خالهخرسه و دوست نادان بدتر از دشمن دانا هستند ... در کمکاری خواص دانا ولی کمبصیرت که تا وضعیت به بحران نرسد سرشان پایین و مشغول بحثهای بیپایان طلبگی خودشان هستند و عالم را آب ببرد گاهی ایشان متوجه نمیشوند هم ملت تکلیفشان را نمیدانستند که چه باشد، اینکه تکان نخورند که یک وقت دشمن سوء استفاده نکند یا تکان بخورند که کاری کرده باشند؟ اینکه اگر بخواهند تکانی بخورندکه مؤثر باشد ولی دشمن هم سوء استفاده نکند چگونه تکان بخورند و چه بکنند ... با این مجموعهی از دشمنیها و کمکاریها و سردرگمیها، طبیعی است که جایی که باید باشیم نیستیم ... ولی با این حجم از دشمنیها و کمکاریها و سردرگمیها همینکه هنوز روی نقشه وجود داریم خودش خیلی کار است، همینکه در کنار باقی ماندن روی نقشه جایگاه سیاسی و تأثیرگذاری بینالمللیامان در زمینی که قبل از ما بازیگران اصلی آن چند چهرهی خاص بیشتر نبودند ارتقاء پیدا کرده است، اینها خودشان کارهای کوچکی نیست ...
الآن نگاه به ایران از خارج از ایران با نگاه به ایران از نگاه خود مردم ایران گاهی خیلی متفاوت است ... یک آمریکایی که چند سال است مسلمان و شیعه شده است چند سال در ذهنش بود که خوشبهحال ایرانیها که از اول در این دین زاده میشوند و رشد میکنند، و بر همین باور بود تا یک سفر به ایران آمد و گفت همان بهتر که در آمریکا زندگی میکنم، وقتی زندگی مردم را دید ... مردم لبنان و سوریه و عراق و شیعیان عربستان نگاهشان به ایران چیست، و نگاه ایرانیها به ایران چیست ... چند وقت پیش بود یادم نیست که سید حسن نصرالله گفته بود که ملت خود ایران آنطور که باید و شاید نمیدانند که چه دارند و ما قدر آنچه آنها دارند را بیشتر از بعضی از خودشان میدانیم ... شیعیان ایتالیایی (نه اینکه کارمند ایرانی سفارت ایران در ایتالیا باشند) را دیده بودم که در یک راهپیمایی که خاطرم نیست ولی شاید روز فلسطین بود عکسهای حضرت آقا و امام را در دست گرفته بودند ... حوزهی علمیهی بینالمللی جامعةالمصطفی را داریم که در خیلی از کشورها هم شعبه دارد و برای شیعیان خارج از ایران حکم MIT و Harvard را برای دانشجویان جوان ما دارد و کسانی هستند که با چه سختی و مشقت خودشان را به آن میرسانند که علوم دینی شیعه را اینجا یاد بگیرند ... خیلی از این افراد از مکاتب فکری و دینی دیگر به اسلام و تشیع تغییر دین دادهاند و مثلاً قبل از اینکه بیایند قم دندانپزشک یا مهندس یا چیز دیگری بودهاند ... ممکن است بگویند که این افراد اقلیت هستند، اینکه اکثریت ایران را اصلاً حساب نمیکنند یا حتی نمیدانند ایران کجاست یا وقتی بگوییم ایران فکر میکنند گفتهایم Iraq یا تا بشنوند ایران سریع میگویند شما حامی تروریسم هستید و یا جهان سوم و عقبمانده هستید و کذا و کذا ... بله گاهی همینطوره اما یک ولی هم دارد ... اینکه ما داریم تبدیل به پایگاهی برای اسلام ناب میشویم با اینکه این همه کاستی در داخل کشور خودمان داریم ... اینکه قوم سلمان علیهالرحمة که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند که همانهایی هستند که خداوند در موردشان نازل فرموده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» دارد به جایگاه خودش نزدیک میشود، دارد پرچمدار مبارزه با طاغوت میشود، و در واقع شده است ... شاید ما اگرچه نفوذی در خودمان داریم، و اگرچه دشمن دارد خودیهای ما را به سمت خودش میکشاند و از آنها بر علیه خود ما دشمن میسازد، اگرچه دوستان نادان هر بار مصیبتی بر مصائب ما اضافه میکنند، اگرچه گاهی تودههای جمعیتی قابل توجهی از بخصوص شهرهای بزرگ ما از نظر فرهنگی توسط دشمن فتح میشود (همینکه دشمن را دشمن نمیدانند و خودیها را دشمن تلقی میکنند یعنی فتح شدهاند در این شبیخون فرهنگی که هنوز هم برخی میگویند کدام شبیخون، همانها که فتح شدهاند این را میگویند که کدام شبیخون)، اما ما هم در زمین دشمن تا قلب دشمن پیش رفتهایم و صحنهی نبرد اینطور نیست که یک صحنهی کاملاً مغلوبه بر علیه ما باشد ... مقاومت در منطقه که خودش را مطیع ولایت فقیه در ایران میداند، نشان میدهد که این انقلاب ایدئولوژیک آنقدرها هم از اهداف خودش جا نمانده است، بلکه در اصل ماجرا دارد درست عمل میکند، اگرچه نواقص زیادی هم در جزئيات به کارکردش وارد است ... و اگرچه پیروزیاش دارد با برخی ندانمکاریها مدام به تعویق میافتد ...
سلام
کدام قلاده؟ قلادهی تسلیم خدا بودن؟ مسلمان این قلاده را با افتخار میپذیرد و همان چیزی را میگوید که امام علی علیهالسلام فرمود: الهی کفیٰ بی عزّاً أن أکون لک عبداً، و کفیٰ بی فخراً أن تکون لی ربّاً، أنت کما احب، فاجعلنی کما تحبّ
اما قلادهی غیر خدا ... این را دیگر نمیگوییم عزت، میگوییم ذلت ...
و هم شبها گرسنه بخوابی
هم سرما گرما و سیل و اوارگی و بدبختی رو تحمل کنی
حضرت مسیح علیهالسلام که مدتی در بیابان به عبادت و بندگی مشغول بودند اگر اشتباه در ذهنم نمانده باشد با افتخار میگویند که بسترم زمین بود و رواندازم سقف آسمان
و هم آزاد نباشی و آزادگی رو یه جور مریضی بدونی
آزاد بودن از هر قیدی به معنای آزادگی است؟ کسی که خود را مقید به اخلاقیات کند و اسیر شهواتش نباشد آیا آزادهتر است یا کسی که خود را از هر قید اخلاقی هم آزاد بداند؟
چه کسی آزادگی را مریضی میداند؟ اگر آزادی را مریضی میدانند منظورشان از آزادی چیست؟ آیا اصولاً انسان آزاد است؟
از دین و اخلاقیات آزاد شود اسیر شهوات میشود، از ولایت حق خارج شود بدون شک در ولایت باطل درآمده است و برعکس، چه بخواهد و چه نخواهد ... انسان مختار هست ولی آزاد نیست، که اگر بود عذاب جهنمی هم در انتظار تصمیمهای اشتباهی که میگیرد نمیبود ...
بگذریم ...
صحبت های شما جناب باء، ترکیبی از درد مردم و پاک کردن های صورت مسئله ست.
آدم نمیدونه کدوم قسمتش رو جواب بده. مقایسه ای گه بین ایران با کره و ژاپن و به ویژه ترکیه کردین به وضوح نشون میده چطور از پشت عینک جمهوری اسلامی به دنیا نگاه میکنید و چقدر با ساختار جهانی آشنایی دارین.
صحبت کلا سر این نیست که حکومت دیکتاروری بهتر بود یا حکومت جمهوری.
اصل بحث سر فریب بزرگیست که به اسم جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل شده. فرسنگ ها فاصله با چیزی که وعده داده شده بود و حالا هم هزار عذر و بهانه برای توجیه این فاصله.
اگر گوشی برای شنیدن وجود داشته باشه و اگر قرار باشه بالاخره میخ آهنین بر سنگ غلبه کنه، مقایسه ی اظهارات مقامات ایران، از وزیر امور خارجه وقت تا مقامات سپاه درباره ی جام زهر در زمان جنگ با الان برای پی بردن به حجم این فریب کفایت میکنه.
خواهش می کنم به آنچه که عرض می کنم منطقی نگاه کنید، هیچ کشوری نیست که مواضع سیاسی اش مورد قبول همه مردمش باشد، آیا مردم امریکا از اینکه آمریکا از آن طرف دنیا آمده و در این منطقه خاورمیانه پایگاه نظامی زده است راضی هستند؟ روشن است که نه، آیا از مردمش پرسیده یا حتی می پرسد؟ اینها اموری است که برخاسته از ایدئولوژی های حکومتی است.
ثانیا ایران با آمریکا و اسرائیل دشمنی بی خودی ندارد، ایران چه ظلمی در حق ایشان کرده است؟ آیا هواپیمای مسافربری آنها را زده است؟ آیا آنها را تحریم کرده است؟ آیا آنها را از دستیابی به انرژی هسته ای بازداشته است؟ آیا اموال آنان را بلوکه کرده؟ آیا صدام را برای حمله به آنها تحریک و تجهیز کرده؟ آیا دانشمندان هسته ای شان را ترور کرده؟ آیا از منافقینشان حمایت کرده و آنها را پناه داده؟
براستی چرا اینقدر یک طرفه می بینیم؟
اگر می گویید در برابر کشتار فلسطین و سوریه و میانمار و یمن سکوت کنیم آخر طبق چه ملاکی؟ امروز که وجدان های غیر مسلمانان هم از این جنایات به درد آمده ما به عنوان مسلمان سکوت کنیم؟ ما کهنه به اسرائیل حمله کرده ام و نه موشک زده ایم، آیا زبانا هم اعتراض نکنیم؟ آنها در مقابل چه کرده اند؟ علنا دانشمندان هسته ای ما را ترور کرده اند!!
امان از این سخن که مردم ما چنین دشمنی پررنگی با خودشان را نمی بینند اما فریاد حکومتشان در عدالت خواهی را بر نمی تابند!! آمریکا و اسرائیل در همه مناطق دخالت نظامی کرده و ترور و خونریزی می کنند و کسی توقع ندارد از مردمشان سوال شود، اما از حکومت ما توقع دارند برای اعتراض از مردمش اجازه بگیرد که اول از ما بپرسید که ما راضی هستیم شما فریاد بزنید یا خیر!!!!
بحث سر همه مردم نیست اکثریت با سیاست های جمهوری اسلامی مخالفن فقط عده ی اندکی که قدرت رو در دست دارن سیاست ها باب میلشونه. در کشورهای دیگه حتی خود امریکا با عوض شدن رئیس جمهور براشون امید تغییر مواضع وجود داره ولی در کشور ما فرقی نمیکنه رئیس جمهور احمدی نژاد باشه یا روحانی. برخی سیاست ها تغییرناپذیرن. شاید اگه دست ریس جمهور در برخی مسائل بازتر بود شرایط بهبود پیدا میکرد
جناب مسلم من نگفتم اعتراض نکنید، مدیونید اگه اعتراض نکنید ولی حداقل مثل کشورهای دیگه شما هم واکنش نشون بدید کدوم کشوری مثل جمهوری اسلامی این همه منابع و نیرو و وقت خودشو به این مسائل اختصاص داده ؟ کدوم کشوری مثل ما این همه هزینه مداخلات سیاسی پرداخته کرده ؟
کشور ما همه چی رو رها کرده تمام تمرکز رو روی مقابله کردن با امریکا و اسرائیل و رقابت تسلیحاتی با کشورهای غربی کرده که همه از رشد اقتصادی بالایی برخوردارند و میتونن بدون ایجاد نارضایی عمومی هزینههای جنگ سرد را تحمل کنند. کشور ما چقدر میتونه در این میدان رقابت دووم بیاره؟ وقتی قراره همه چیز ما در این مسیر فدا شه حق نداریم از ما حداقل نظرخواهی شه ؟؟؟
اگر هم میگید من اشتباه میکنم و این هدف والای انقلابه و مردم معترض هم اکثریت نیستند خوب پس حداقل شهامت داشته باشیم و طبق قانون رفراندوم برگزار کنیم.
ما هشت سال با عراق جنگیدیم کلی کشته و شهید دادیم که اصلا قابل مقایسه با شهدای هواپیمای مسافربری که مورد حمله امریکا قرار گرفت نیست. چطور بعد از گذشت زمان با این دشمن دیرینه اشتی کردیم ( خواهشا نگید مردم عراق گناهی ندارن گناه اصلی گردن صدام اس خیلی از همین عراقی ها داوطلبانه در جنگ شرکت کردن صدام که روی شقیقه همشون تفنگ نذاشته بود ) ولی هر بار پای رابطه با امریکا وسط میاد همه دشمنی های دیرینه رو زنده میکنیم؟
شما اگر می فرمایید که اگر حکومت پهلوی بود باز هم همینجا بودیم باید دلیل بیاورید که نمودار رشد در فلان مسئله از سال مثلا 50 تا الان رشد مشخصی داشته است در حالی که همه چیز خصوصا در عرصه خدمت رسانی به شهرهای کوچک و روستاها قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.
من طرفدار حکومت پهلوی نیستم
اما در بررسی اقدامات صورت گرفته بین دو حکومت نمیشه چشمها رو روی واقعیت بست.
خیلی از اقدامات صورت گرفته در زمان جمهوری اسلامی مبنا و پایه ریزیش در دوران پهلوی بوده. هیچ دلیل منطقی هم وجود نداره بگیم اگه اون حکومت همچنان پابرجا بود به این جا نمیرسید ؟
تحصیل رایگان و اجباری، اولین راه اهن، اولین دانشگاه ها(تأسیس دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف)، پلیتکنیک تهران (امیرکبیر)، دانشگاه صنعتی آریامهر اصفهان (دانشگاه صنعتی اصفهان)، دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی)، دانشگاه فرح پهلوی (دانشگاه الزهرا)، دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، دانشگاه جندیشاپور (دانشگاه شهید چمران))
برج ازادی، ورزشگاه ازادی، اولین مجتمع های ورزشی، ساخت دهکده المپیک، تاسیس شرکت هواپیمایی ایران (هما)،
تأسیس سپاه بهداشت، سپاه دانش و سپاه ترویج و آبادانی،
تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران،پوشش بیمههای اجتماعی همگانی برای همه ایرانیان، تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اصلاح قانون انتخابات ایران و اعطا کردن حق رأی به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان، تاسیس اوپک (اتحادیه صادرکنندگان نفت) و ریاست بر آن و .....
همه حکومت ها حتی حکومت قاجار نیز متاثر از علوم و فنون زمانه خودش اقداماتی انجام داده.نمیشه گفت حکومت های دیگه هیچ کاری نکردن و یه ویرانه به انقلاب اسلامی تحویل دادن که حالا ما از ابرسانی های روستاها بعنوان یک دستاورد مهم یاد کنیم. ما یه کشور در حال توسعه با همه منابع و ثروت ملی رو در اختیار انقلاب قرار دادیم.
وقتی در زمان پهلوی مردم از شرایط زندگی به ستوه امدن و با انقلاب همراه شدن انتظار میرفت این انقلاب فراتر از حکومت های پیشین عمل کنه اما با گذشت چهل سال هنوز داره در جا میزنه و از خیلی از کشورهای همرده خود عقب مونده.
بحث علمی: بعید ندانید، سرچ کنید ، امروزه ماشین زیاد هست که صفر تا صدش زیر 5 ثانیه پر میشه. زیر 10 ثانیه که خیلی زیاده.
بله از اینکه سرعت با ثانیه محاسه میشود و این یک مسئله مورد رقابت در میان شرکت های خورورسازی هست مطلع هستم، اما شما فرمودید دنده1، دنده 2، در هر صورت بگذریم، اگر بحث سرعت در ثانیه باشد بله، اختلاف نظری نداریم، بنده هم از عملکرد شرکت های خودروسازی دفاعی نمی کنم و اتفاقا منتقد جدی هستم
مردم در زمان شاه تونستند در طی چند سال (از سال 42 تا 57) تونستند پا به پای رهبران دینی شون رشد کنند و جرات و توانایی انقلاب رو پیدا کردند چون شاه اونها رو همیشه در صحنه نگه نداشته بود. مردم نه کار به جنگ فلان داشتند نه کار به ورشکستگی فلان یا ترور فلان. بنابراین تونستند افکارشون رو در جهت تنها مشکل بزرگی که حس میکردند داره تهدیدشون میکنه جهت بدند و اون بی عدالتی اقتصادی و فرهنگی و مذهبی بود.
اما در ایران بعد از انقلاب، همانطور که گفتم مسئولین نگذاشتند مردم یک نفس راحت بکشند،
حرف درستی نیست، سخن شما از سنخ اعتراضاتی است که کوفیان به علی(ع) روا میداشتند که ما در دوران خلای سه گانه نه جنگی داشتیم و نه درگیری، اما همه اش تو ما را به جهاد می خوانی و...!
این که حکومتی مردم را به میدان فرابخواند یا نخواند ملاک برتری و حقانیت نیست، دلیل حقانیت آن است که آیا دعوتش به حق است، یا به ناحق.
آقای مسلم، نحوه برخورد شما با مشارکت کننده به گونه ای چکشی است، به این معنی که فرض کنیم از یک نفر بپرسید خدا را دوست داری؟؟؟؟؟؟ خوب، طبیعتا او اول قرار است که فکر کند که اصلا خدا چیست! یادش بیاید که در کتابهای دینی چه خوانده درباره خدا، بعد فکر کند که خوب خدا تا حالا چند بار امتحان سخت از من گرفته یا چند بار مرا بخاک سیاه نشانده یا چند بار دست مرا در سختی ها گرفته و این را با خودش تجزیه و تحلیل کند تا نتیجه بگیرد، اما شما بالای سر او ایستاده اید و مدام میگویید فکر کردن اضافی ممنوع ، تجزیه و تحلیل اضافی ممنوع، یالا یالا یالا بگو ببینم خدا رو دوست داری یا نه! در نهایت ان بیچاره هم چون نتوانسته تجزیه و تحلیلش را کامل کنه میگه بعععله، باید پای انقلاب اسلامی ایران ایستاد.
ببینید من حرف شما را قبول دارم، و نمی خواهم شما را از فکر کردن به موضوعات دیگر باز دارم، اگر ما همگی حضوری بحث می کردیم روش بحثمان به گونه ای دیگر بود، از ابتدا روی مبانی بحث می کردیم و میامدیم به سمت مطالب جزئی تر؛ اما الان سخن گفتن ما در قالب تایپ و در چارچوب تاپیک و حول یک محور مشخص است، نمیشود چارچوب را باز گذاشت کل بحث به هم می ریزد و هرگز هم به نتیجه نمیرسد، به همین خاطر عرض بنده این است که از سایر موضوعات باید در تاپیک دیگری سخن گفته شود، نه اینکه درباره آنها سخن گفتن را ممنوع کنم@};-
سردار سپاه ، ارتشی، بسیجی، طلبه با عمامه گلی میرن اونجا کار میکنن و عکس و فیلمش رو دائم به مردم نشون میدن، مثلا اینها افتخاره؟؟؟ خیر اینها افتخار نیست اینها نشون دهنده یک سیستم مدیریتی بسیار ضعیفه که نتونسته وظایف خاصی ور برای افراد خاصی در موقع بحران تعریف کنه و لذا مردم رو مجددا به صحنه اورده. تمام ردم ایران 1 ماهه که لحظه به لحظه در بدبختی مناطق سیل زده شریکند. آیا این افتخاره؟ خیر. این باعث اختلال در نحوه تشخیص درست در مردم میشه.
بله. متاسفانه هر چی زمان میگذره، خیلی ها که یه زمانی عزیز بودن، از عزت میفتن. تو همین سیل شمال هم عزیز و عزیزانی بودند که با این مسخره بازیاشون برای همیشه از چشم خیلیا من جمله من افتادن و من موندم دیگه امنیتمون رو باید دست چه عزیزی بسپاریم؟
بله، فرمانده سپاه تمام قد و استوار ایستادن داخل قایقی که جمعی از دیگر سپاهیانه که بزور آب تا زیر زانوشون میرسه دارن اون رو هل میدن.
البته این پست خارج از موضوعه و احتمالا حذف میشه!
بنده با دیدگاه شما دوستان در این خصوص موافق نیستم، به خاطر احترامی که برای شما بزرگواران قائل هستم هم پست رو به خاطر خارج از موضوع بودن حذف نمی کنم، اما اجازه بدید موضوع از چارچوب خودش خارج نشود، میشه در این باره هم در تاپیک دیگری سخن گفت که آیا حضور ارتش و سپاه و نیروهای بسیجی و روحانیت افتخار و مایه عزت است یا خیر.
ظاهرا اکثر اوقات که تاپیکهایی از این دست زده میشه، در نهایت به جاهایی میرسه که بحثها خارج از موضوعند و لذا تاپیک بسته میشه و بعد هم تقریبا همون پستهای ابتدایی کارشناس به عنوان جمع بندی ادیت میشه و تمام.
اما تا به حال از خودمون پرسیدیم چرا؟ چرا کاربران این تاپیکها اینقدر در موضوعات بسیار جزئی با هم اختلاف نظر دارند؟ مثلا در مورد مفاد قطعنامه 598 یا چیزهایی شبیه به این تا موضوعات بزرگتر مثل سیاست خارجی و یمن و ....؟؟؟؟؟ به نظر شما چه اتفاقی می افته که کوچکترین مسائل برای مردم حل نشده باقی مونده؟ آیا این کم کاری از طرف حکومت هست که مبانی خودشو نتونسته به درستی تبیین کنه و سبری که در این 40 ساله داشته رو حداقل در جزئیات بطور مشخص برای مردم جا بندازه که لااقل این ها حل نشده نمونه؟
طبیعتا هر تاپیکی این پتانسیل را دارد که به بحث های مرتبط و حواشی کشیده شود، ما باید مدیریت کنیم وگرنه بحث اصلی از دست میرود، این که بحث به این سمت و سو میرود یک مسئله طبیعی است، اما نباید به این خاطر خرده به کارشناس گرفت که چرا اجازه نمیدهد! این غیر طبیعی است. بله اگر بحث در چارچوب باشد و کارشناس اجازه ادامه بحث ندهد آن موقع است که میشود گفت نقض آزادی بیان است.
حرف درستی نیست، سخن شما از سنخ اعتراضاتی است که کوفیان به علی(ع) روا میداشتند که ما در دوران خلای سه گانه نه جنگی داشتیم و نه درگیری، اما همه اش تو ما را به جهاد می خوانی و...!
این که حکومتی مردم را به میدان فرابخواند یا نخواند ملاک برتری و حقانیت نیست، دلیل حقانیت آن است که آیا دعوتش به حق است، یا به ناحق.
اتفاقا حرف درستی است، چون نه بنده کوفی هستم و نه حاکمیت اکنون، حاکمیت علوی است. 80 درصد دعوتهایی که صورت گرفته به ناحق بوده. الان اینکه مدام تعداد شهدای فلسطینی را برای ما قطار کنند حق است ولی اگر به مردم بگویند که در کرانه باختری میدان صدام وجود دارد ناحق است؟ اگر بگویند سران حماس و فتح چقدر دزدی و اختلاس کرده اند ناحق است؟ کدوم ایرانی آزاده ایی است که از اسرائیل دفاع کند و اونرو برسمیت بشناسد؟ من واقعا متعجبم جناب مسلم، حس میکنن شما به هر شکلی!قصد دفاع دارید . دارید گل به خودی میزنید.
صحبت های شما جناب باء، ترکیبی از درد مردم و پاک کردن های صورت مسئله ست.
این حدّ فهم من هست برادر عزیز، در این عمری که تا بحال از خدا گرفتهام ... فعلاً چیزی که گفتم اعتقادم هست و فکر میکنم میتوانم تا حدودی از آن دفاع هم بکنم ...
مقایسه ای گه بین ایران با کره و ژاپن و به ویژه ترکیه کردین به وضوح نشون میده چطور از پشت عینک جمهوری اسلامی به دنیا نگاه میکنید و چقدر با ساختار جهانی آشنایی دارین.
نگاه جمهوری اسلامی که چون نگاه جمهوری است محکوم به غلط بودن نمیشود ... اینکه ساختار جهان را متفاوت از شناختی که شما دارید بشناسم هم دلیل بر اشتباه بودن نگاهم نمیشود ... گرچه شاید حکایت از نواقصی در نگاهم بکند اگر ببینم شما نکاتی را در ذهن داشتهاید که از دهن من دور ماندهاند
صحبت کلا سر این نیست که حکومت دیکتاروری بهتر بود یا حکومت جمهوری.
بحث بین حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی که بود، نبود؟ کلاً اشتباهی آمدهام؟
چیزهایی که گفتم در مورد پهلویها دروغ بود و آنها بر خلاف آنچه که جمهوری اسلامی میگوید قهرمانان ملی بودند که باید در فراغشان گریست یا بگوییم ای کاش به جای این جمهوری اسلامی هنوز سایهی آنها بر سرمان بود؟ دیدم که برخی از کاربران گفتند که ای کاش همان پهلویها هنوز بر سر قدرت بودند تا این جمهوری اسلامی، یادم افتاد که چقدر میتوان از واقعیتگرایی فاصله گرفت وقتی یک چیزی که نداریم را خیلی دوست داشته باشیم که ای کاش میداشتیم ...
اما اگر میخواهید بفرمایید که جمهوری اسلامی، صرفنظر از پهلویها که اصلاً ارزش دفاع کردن را ندارند، مطابق انتظاری که از خودش و بر مبنای وعدههایش میرفت ظاهر نشد این یک بحث دیگری است که من هم میتوانم بپذیرم و بعد میتوان روی دلایلش هم بحث کرد، ولی جسارتاً این هم درست نیست که هر چه دلیل آورده شود که جمهوری اسلامی هم بیانش کرده باشد بفرمایید که پس لابد اشتباه است و تو را شست و شوی مغزی دادهاند یا امثال آن ... به هر حال جنگ که جنگ بود، ما ارتش درست و حسابی که نداشتیم، تجهیزات کافی هم که نداشتیم، فرماندهان جنگ ما هم که عموماً جوان و تازهکار بودند و و و و ... اگر بگویم همینکه هنوز روی نقشه هستیم خودش کار بزرگی است میشود نگاه کردن به همه چیز از عینک صدا وسیما و جمهوری اسلامی؟
اصل بحث سر فریب بزرگیست که به اسم جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل شده. فرسنگ ها فاصله با چیزی که وعده داده شده بود و حالا هم هزار عذر و بهانه برای توجیه این فاصله.
این بحث دیگری است که جا دارد بهش پرداخته شود، ولی نه تا صحبت بر سر مقایسهی جمهوری اسلامی و پهلویها باشد که اصلاً قابل قیاس نیستند ...
بعد اگر به این نتیجه رسیدیم که اصلاً پهلویها بروند به جهنم، الآن آیا جمهوری اسلامی آن چیزی که امروز هست ارزش دارد که ازش دفاع بکنیم یا نه، یا چقدر ارزش دارد که برایش هزینه کنیم، با فکرمان، با وقتمان، با مالمان، با جانمان، چقدر؟ کلاً این انقلاب از دست رفته و باید یک انقلاب دیگر کرد یا همین انقلاب را هم میتوان ترمیم کرد، اگر میتوان ترمیم کرد چطور این کار را بکنیم؟ اصلاً ما هم میتوانیم کاری کنیم یا فقط بحث کنیم و به ذخایرخودخواندهی انقلاب که در بیرون از اینجا دستمان بهشان نمیرسد بد و بیراهی بگوییم و زیر لب غرغری کنیم که دلمان خنک شود؟ ....
اگر گوشی برای شنیدن وجود داشته باشه و اگر قرار باشه بالاخره میخ آهنین بر سنگ غلبه کنه، مقایسه ی اظهارات مقامات ایران، از وزیر امور خارجه وقت تا مقامات سپاه درباره ی جام زهر در زمان جنگ با الان برای پی بردن به حجم این فریب کفایت میکنه.
جسارتاً ترجیح میدهم خشکمغز محسوب بشوم تا اینکه در رودربایستی شما و اینکه این اتهامهای شما دامنم را آلوده نکند همینطوری هر کسی هر چیزی گفت را بگویم عجب و بعد بپذیرم ... توضیحاتی داده شده ولی من که قانع نشدم ... آن هواپیمای مسافربری که آمریکا زد همان جام زهر بود، شما باور میکنید؟ ... شاید هم بوده و من هنوز نمیفهمم که در این صورت ان شاء الله خدا هدایتم کند ...
بحث سر همه مردم نیست اکثریت با سیاست های جمهوری اسلامی مخالفن
اگر هم میگید من اشتباه میکنم و این هدف والای انقلابه و مردم معترض هم اکثریت نیستند خوب پس حداقل شهامت داشته باشیم و طبق قانون رفراندوم برگزار کنیم.
در کشورهای دیگه حتی خود امریکا با عوض شدن رئیس جمهور براشون امید تغییر مواضع وجود داره ولی در کشور ما فرقی نمیکنه رئیس جمهور احمدی نژاد باشه یا روحانی. برخی سیاست ها تغییرناپذیرن
کدوم کشوری مثل جمهوری اسلامی این همه منابع و نیرو و وقت خودشو به این مسائل اختصاص داده ؟ کدوم کشوری مثل ما این همه هزینه مداخلات سیاسی پرداخته کرده ؟
کشور ما همه چی رو رها کرده تمام تمرکز رو روی مقابله کردن با امریکا و اسرائیل و رقابت تسلیحاتی با کشورهای غربی کرده که همه از رشد اقتصادی بالایی برخوردارند و میتونن بدون ایجاد نارضایی عمومی هزینههای جنگ سرد را تحمل کنند. کشور ما چقدر میتونه در این میدان رقابت دووم بیاره؟ وقتی قراره همه چیز ما در این مسیر فدا شه حق نداریم از ما حداقل نظرخواهی شه ؟؟؟
ما هشت سال با عراق جنگیدیم کلی کشته و شهید دادیم که اصلا قابل مقایسه با شهدای هواپیمای مسافربری که مورد حمله امریکا قرار گرفت نیست. چطور بعد از گذشت زمان با این دشمن دیرینه اشتی کردیم ( خواهشا نگید مردم عراق گناهی ندارن گناه اصلی گردن صدام اس خیلی از همین عراقی ها داوطلبانه در جنگ شرکت کردن صدام که روی شقیقه همشون تفنگ نذاشته بود ) ولی هر بار پای رابطه با امریکا وسط میاد همه دشمنی های دیرینه رو زنده میکنیم؟
ببینید بنده با سخنان شما موافق نیستم، منتهی ورود به چرایی و تحلیل آنها تاپیک را از مسیرش دور خواهد کرد، فقط اجمالا عرض کنم که
اولا: اینکه اکثریت مردم مخالف هستند صحیح نیست، نباید در این مسائل فقط به اطرافیان خودمان و مردم شهر خودمان اکتفا کنیم. بسیاری از مردم عزیزانشان را برای جنگ به سوریه فرستادند، رضایت بالاتر از این؟
ثالثا: سیاست های اساسی در حکومت ها هرگز تغییر پذیر نیستند، به عنوان نمونه هرگز مردم آمریکا امید ندارند که رئیس جمهوری بیاید و دست از حمایت از اسرائیل بردارد، یا پایگاه های نظامی اش در خاورمیانه را جمع کند و...؛ این ها سیاست های کلان یک حکومت است که در هیچ کشوری قابل تغییر نیست، و در این خصوص تفاوتی میان ایران و آمریکا یا سایر کشورها نیست.
در مورد ارتباط با عراق هم کمی در این باره بیشتر تحقیق کنید، آیت الله خوئی بزرگترین مرجع تقلید شیعیان در عراق تیراندازی به سمت ایرانیان را حرام اعلام کرده بود، صدام به مردم خودش هم رحک نمی کرد، بسیاری از بزرگان عراق به خاطر حمایت از انقلاب ایران به شهادت رسیدند، شخصیتی مثل سید محمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی
ثانیا: بر فرض بپذیریم که اصلا اگر کسی با ما دشمنی کرد نباید بین حاکم و ردم آن فرق گذاشت و باید تمام آن کشور دشمن بود! خب روشن است که ما که با نژاد کسی مشکل نداریم، عراق امروز دست از دشمنی اش برداشته است، طبیعتا آمریکا هم امروز دست از دشمنی هایش بردارد ما مثل عراق با آن ارتباط برقرار می کنیم، ملاک رفتار ما حال فعلی دولت هاست، وگرنه یک روزی مغول هم با ایران جنگید، تیمور هم با ایران جنگید، عثمانی ها با ایران جنگیدند، رومی ها با ایران جنگیدند، آیا باید با همه اینها دشمنی را همچنان ادامه داد؟!
امروز همین کشورهایی که اتحادیه اروپا تشکیل داده اند در تاریخ نزدیکی در جنگ های جهانی بیش از 100 میلیون نفر را نکشتند؟ اما روابطشان را بر پایه منافع و رفتار فعلی دولت های مقابل بنا می کنند، نه تاریخ.
اتفاقا حرف درستی است، چون نه بنده کوفی هستم و نه حاکمیت اکنون، حاکمیت علوی است. 80 درصد دعوتهایی که صورت گرفته به ناحق بوده. الان اینکه مدام تعداد شهدای فلسطینی را برای ما قطار کنند حق است ولی اگر به مردم بگویند که در کرانه باختری میدان صدام وجود دارد ناحق است؟ اگر بگویند سران حماس و فتح چقدر دزدی و اختلاس کرده اند ناحق است؟ کدوم ایرانی آزاده ایی است که از اسرائیل دفاع کند و اونرو برسمیت بشناسد؟ من واقعا متعجبم جناب مسلم، حس میکنن شما به هر شکلی!قصد دفاع دارید . دارید گل به خودی میزنید.
اولا ملاک شناخت مسلمانان آیا رسانه های غیر مسلمانان هستند؟ چرا به راحتی از سوی دشمنان بازی می خوریم؟ علی(ع) که بالاترین و عابدتری مردم بود را با رسانه به قدری بد جلوه داده بودند که مردم او را بی نماز می پنداشتند، برای اینکه مردم ایران را وادار به دست برداشتن از حمایت فلسطین کنند سخت است که آنها را ناصبی جلوه دهند؟
پس مساجدی که به نام اهل بیت(ع) در فلسطین وجود دارد چیست؟ سخنان ابوالسرور مسئول تبلیغات منطقه ای حماس را شنیده اید که می گوید: الگوی مردم غزه در مبارزه امام حسین(ع) است، یک نفر ناصبی در فلسطین نداریم، مردم فلسطین شافعی بوده و محب اهل بیت(ع) هستند...
اصلا از این ها بگذریم، شما را به مقدساتتان قسم، با شناختی که از پیامبر(ص) و اهل بیت(علیهم السلام) دارید، اگر آنها امروز می بودند در مورد جریان فلسطین چه موضعی می گرفتند؟ می گفتند بر فرض چون یک میدانی به اسم صدام هست به درک باید کشته شوند؟ شما در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چنین میبینید؟
بخوایم عمیق بشیم، نخیر، سوال اصلی مقایسه ی پهلوی و جمهوری اسلامی نیست، ولی شما خودتون بهتر از هر کسی میدانید حوصله ی کافی برای موشکافی نیست.
دیدم که برخی از کاربران گفتند که ای کاش همان پهلویها هنوز بر سر قدرت بودند تا این جمهوری اسلامی
ان شاءالله منو که تو این حالت ندیدید؟
به هر حال جنگ که جنگ بود، ما ارتش درست و حسابی که نداشتیم، تجهیزات کافی هم که نداشتیم، فرماندهان جنگ ما هم که عموماً جوان و تازهکار بودند
به همین راحتی؟ فرماندهان ما تازه کار بودند! ماله بکشیم به رخدادهای حذف شده از تاریخ جنگ، چون فرماندهان ما تازه کار بودند.
یه بار اومدم از جنایت هایی که این فرماندهان، نه از روی تازه کاری یا ندانم کاری، بلکه در سلامت کامل عقلی مرتکب شدن بگم، مدیران محترم سایت لطف کردند دهانم را بستند.
مخاطبانی که در حال مطالعه هستید! اتفاقات زمان جنگ رو جدی نگیرید و بذارید به حساب تازه کار بودن.
اگر بگویم همینکه هنوز روی نقشه هستیم خودش کار بزرگی است میشود نگاه کردن به همه چیز از عینک صدا وسیما و جمهوری اسلامی؟
بر اساس اون چیزی که خودتون همیشه روش تاکید میکنید میگم، اگه قرار باشه منتش سرمون گذاشته بشه، بله، میشه نگاه از پشت عینک.
توضیحاتی داده شده ولی من که قانع نشدم
اینترنت هست، گوگل هم هست.
اظهارات مقامات وقت در مورد جام زهر رو در زمان حیات امام (ره) با اظهاراتشون در زمان حال مقایسه کنید، ان شاءالله چیزی برای از دید دور ماندن باقی نمیماند.
نگاه جمهوری اسلامی که چون نگاه جمهوری است محکوم به غلط بودن نمیشود ... اینکه ساختار جهان را متفاوت از شناختی که شما دارید بشناسم هم دلیل بر اشتباه بودن نگاهم نمیشود ... گرچه شاید حکایت از نواقصی در نگاهم بکند اگر ببینم شما نکاتی را در ذهن داشتهاید که از دهن من دور ماندهاند
تاکید میکنم حوصله ی بحث عمیق وجود ندارد.
فقط در همین حد بگم، هر فرهنگی نگاه خاص خودش رو به مقوله ی پیشرفت داره، متناسب با نگاهش هم نتایجی کسب میکنه. نتایج هم که قابل مقایسه ست.
نگاه ما به مقوله ی پیشرفت، بعد از انقلاب، چرخش جالبی در شبیه شدن به شرق داشته. دیگه بیشتر از این نمیدونم چی بگم.
اصلا از این ها بگذریم، شما را به مقدساتتان قسم، با شناختی که از پیامبر(ص) و اهل بیت(علیهم السلام) دارید، اگر آنها امروز می بودند در مورد جریان فلسطین چه موضعی می گرفتند؟ می گفتند بر فرض چون یک میدانی به اسم صدام هست به درک باید کشته شوند؟ شما در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چنین میبینید؟
استاد محترم شما متوجه عرض بنده نشدید. من اشاره کردم که اگر کسی انسان آزاده ایی باشد اسرائیل را برسمیت نخواهد شناخت و اونرو غاصب میدونه و خودم هم اینگونه ام. اما اینکه هرررررررر روز بیایم و تیتر های ابتدایی اخبار را در طی چندین سال به این امر اختصاص بدهیم و ملت را فلسطین زده بکنیم کار درستی نیست. فلسطین تنها یک نمونه است.
اگه قرار باشه منتش سرمون گذاشته بشه، بله، میشه نگاه از پشت عینک.
بله منتی نباید سرمان باشد، یعنی آنها نباید نواقص کار خودشان را سر این مسائل توجیه کنند و باید نگاهشان به نواقص و مشکلات باشد و اصلاً نباید کارهای خوبی اگر کردهاند را بیان کنند تا چه برسد به اینکه مدام با آب و تاب تعریفش کنند و حتی بزرگنمایی هم بکنند یا دروغ هم بگویند ... به شرط آنکه ما هم انصاف داشته باشیم و موانع مقابل ایشان را ببینیم و انتظاراتمان را به اندازهی امکانات و شرایط وفق بدهیم ... این در دعای امام زمان علیهالسلام است که فرمودند: اللَّهُمَّ ... وَ تَفَضَّلْ ... عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ، وَ عَلَى الرَّعِيَّةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّيرَةِ
اینها که گفتم را از نگاه خودم گفتم و من کارهای در این نظام نیستم، به عنوان یک نفر از مردم دارم حرف میزنم و فکر کنم باید این مسائل را بگویم اگر کس دیگری زیاد نمیگوید ... هر دو طرف قضیه را باید دید، هم مشکلات را و هم موانع رفع مشکلات را ... در زمان شاه سابق آن اواخر طرح مردمداری شاه را آمریکا به شاه توصیه کرد که چه کار کند، همسایهها یاری کنید تا ما مردمداری کنیم، الآن مدام دارند طرح براندازی از طریق تحریم و مصادرهی اموال و جنگ روانی و غیره راه میاندازند ... جمهوری اسلامی نقص زیاد دارد، ولی پهلوی چیزی در حدّ قاجار بود که ولمعطل بودند ...
به شرط آنکه ما هم انصاف داشته باشیم و موانع مقابل ایشان را ببینیم و انتظاراتمان را به اندازهی امکانات و شرایط وفق بدهیم
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد ، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید، معنویات شما را ،روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم.
نه حوصله ش رو دارم، نه نیازی میبینم بخوام توضیح بدم. توضیحات امام (ره) کاملا واضح و مشخصه. دیگه بقیه ش به میخ و سنگ برمیگرده.
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد ، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید، معنویات شما را ،روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم.
نه حوصله ش رو دارم، نه نیازی میبینم بخوام توضیح بدم. توضیحات امام (ره) کاملا واضح و مشخصه. دیگه بقیه ش به میخ و سنگ برمیگرده.
سلام برادر،
این درست شد، نقد نظام بر اساس وعدهها و آرمانهای خودش ...
آنچه امام فرمودند آرمانهای نظام بوده و هنوز هم هست، بجز بحث مجانی شدن آب و برق که قبلاً در همین سایت هم رویشان بحث شده است ...
داستانی بود که در آن پسر یک عالمی به پدرش میگوید که ای پدر من خیلی میخواهم که وقتی بزرگ شدم مثل شما بشوم، آن عالم گفت خدا بهت رحم کند، من میخواستم شبیه به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بشوم شدم این، وای بر تو که از اول میخواهی مثل من بشوی ...
این داستان برای آن نیست که بگویم این آرمانها ناشی از ایدئالیسم افراطی و توهمی است، بلکه برای اینکه بگویم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ... حالا در این تاپیک چه کار کنیم؟ بحث کنیم که این آرمانها خوب هستند یا نه؟ فکر کنم قبول دارید که خوب هستند ... پس بحث کنیم که چرا محقق نشدند؟ اینکه اصلاً قابل پیاده کردن هستند یا نیستند، اگر هستند باید چه کار میشد که نشد و چه کارهایی شد که نباید میشد ... تحلیل تاریخ و تجربیات گذشته بهترین معلم است برای برنامهریزی درست برای آینده ... ولی اگر اصرار دارید که مغز من و همفکرهای من سنگ است و شمای دانا امیدی به فرو رفتن میخ در مغز ما ندارید ما را به خیر و شما را به سلامت ... بدون شک هر چه به نظام بد و بیراه بیشتری بگویید عدهی زیادی خواهند بود که برایتان کف و سوت بیشتری بزنند ...
حالا در این تاپیک چه کار کنیم؟ بحث کنیم که این آرمانها خوب هستند یا نه؟ فکر کنم قبول دارید که خوب هستند ... پس بحث کنیم که چرا محقق نشدند؟ اینکه اصلاً قابل پیاده کردن هستند یا نیستند، اگر هستند باید چه کار میشد که نشد و چه کارهایی شد که نباید میشد ... تحلیل تاریخ و تجربیات گذشته بهترین معلم است برای برنامهریزی درست برای آینده
برای همین گفتم بحث سر بهتر بودن پهلوی یا جمهوری اسلامی نیست. عنوان تاپیک اینه. ولی ریشه ی سوال چیز دیگه ایه.
حالا بحث اصلی چیه؟
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
این بحث اصلیه. اینکه این مشکلی که الان افتاده چیه؟ دشمن؟ خائنین؟ منافقین؟ رسانه های معاند؟
یا انقلابیون کار نابلد؟
بی خیال عشقه بشیم؟ به کمترش قانع بشیم؟
اصلا اگه عشق و عاشقیه از ریشه اشکال داشته باشه چی؟ اگه چند سال دیگه بفهمیم تا الان عاشق شلنگ بودیم چی؟
بدون شک هر چه به نظام بد و بیراه بیشتری بگویید عدهی زیادی خواهند بود که برایتان کف و سوت بیشتری بزنند
این یعنی برداشت شما اینه که ما برای به چشم اومدن قیل و قال میکنیم.
سعی میکنم این مدل برداشت کردنتون رو فراموش کنم ...
1. شما میخواین خوب باشید ... خوب خوب باشید .
2. میخواید نماز شب بخونین ... نماز شبتون رو بخونین .
3. میخواهید در مورد نوع نگاهتون با دیگران صحبت کنبد و اونها رو به آیین خوتون بیارید .... خوب بیارید .
4. میخواهید اونقدر قرآن بخونید که با ملایکه صحبت بکنین ... خوب بکنین .
هیچ کس در درون دنیا هم با شما مخالفت نمیکنه ...
همه این چیزها رو خوب میدونند ؛ همه این چیزها رو تایید میکنند ؛ و به مردم دنیا حق میدهند که اونجور که دوست دارند زندگی کنند ؛ و به دنبال دلیل زندگیشون بگردند ؛ دلیلش رو پیدا کنند ؛ و بعد بر اساس اون هدف و ایده زندگی کنند .
براتون مثال زدم ؛
1. الان برادفورد انگلیس ... همشون پاکستانی هستند ( از ده نفر حداقل 8 نفرشون پاکستانی هستند ) و انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره .
2. الان در درون فروشگاه ها که میرین .... صندوقهایی وجود داره برای کمک به فلسطین .... و انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
3. پشت شیشه خیلی از ماشین ها تبلیغات اسلامی وجود داره ودولت انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
4. تمام گوشتها حلال هست ؛ به نحوی که بزرگترین برندها روی گوشتهاشون مارک حلال میزنند ؛ و باز دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاشون نداره
5. تقریبا از هر 10 تا خانوم 2 تاشون روبند میزنند و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاشون نداره
6. از مساجد صدای الله اکبر اذان بلند میشه و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
7. تعداد مساجد شهر برادفورد به شدت بیشتر از کلیساهای اون هست و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
8. میخواین بروشور درست کنین و ایدیولوژی خودتون رو تبلیغ کنین ... دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره
9. میخواین تظاهرات اسلامی برقرار کنین ؛ نماز جماعت جمعه درست کنین .... دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
مشگل تنها یک چیز هست ... مشگل دنیا با ایران این هست که ....
میخواهید به زور ... با شستشوی مغزی ؛ با ارعاب ؛ با ترس ؛ با وحشت ؛ با تفنگ ؛ با حقه و نیرنگ ؛ دیگران رو بر اون چیزی که باور دارین متقاعد کنین ...
پس لطفا کمی دقیق تر صحبت کنید ...
بگید ...
که ما میخواهیم با زور و با شستشوی مغزی و با ارعاب و با ترس و وحشت و با تفنگ ؛ نوع عقیده ای که فکر میکنیم درست هست ( شاید هم درست باشه شاید هم نباشه ) رو به دیگران تحمیل کنیم و غرب کافر نمیزاره این کار رو انجام بدیم ؛
میگه اکر میخواین این کار رو انجام بدین باید از روشش وارد بشین ... باید در درون یک گفتمان با اشخاص وارد بشید .... اونها حرف های خودشون رو بزنند و شما هم حرفهای خودتون رو بزنین و در نهایت هر کسی بتونه اعتقاد و عقیده خودش رو داشته باشه ؛
دنیا نمیزاره بریم در درون عراق و نوری مالکی رو قدرتمندش کنیم ؛ تا شیعیان قدرتمند بشن و سنی ها در ضعف قرار بگیرند و ...
نمیزاره بریم در درون لبنان ؛ فقط حکومت اسلامی درست گنیم ؛ حکومتی که سایر دیدگاه ها رو تخطئه میکنه ...
دنیا خوشش نمیاد که بشار اسد رهبر مادام العمر سوریه باشه و نگاه تک قطبی این شخص در اونجل حاکم باشه ...
و ...
برید کمی در مورد قتل های زنجیره ای تحقیق کنین ... اصلا با عاملینش کاری نداشته باشین ... ببینید که چه کسانی از ایران پاک سازی شدند ... و با خوتون بیندیشید که چرا باید سعید امامی که از همه چیز خبر داشت در درون زندان واجبین میخورد و میمرد .
بعد از این بیاین و خوتون رو به مظلوم بازی بزنین و بگین که ما حق هستیم ... ما علی هستیم ... و چقدر علی رو پایین آوردند که دهر داره میگه علی یا معاویه ....
اول بدونین کی هستین و کجا وایسادین ... این خیلی مهمه ...
زمان شاه هم واقعا خوبیایی داشت فرودگاه و راه آهن. جاده. مسکن .که همش استاندارد ساخته شدن .صنعت هوانوردی ایران حرف اولو میزد. وچیزای دیگه که من نمیدونم.البته الان بحثم روخوبیاست.
این ملتی که دست به انقلاب زدن فک نکنم خواسته هاشون کار و نان ومسکن و ازاین دست بوده چون به برکت فروش نفت و جمعیت کم اون زمان قطعا چندان به چشم نمیومدن این مسائل
اگر شعاراشونو تو فیلمای قدیمی شنیده باشید حرف از استقلال و آزادی وعدالت ومعنویت و کرامت انسانی بوده.
بنظرم میخواستن سرنوشتشون تو خود ایران تعیین بشه نه تو انگلیس و آمریکا. اونا خواستار آزادی بیان و مطبوعات و انتخابات بودن و آزادی زندانیای سیاسی.میخواستن حکومت دیکتاتوری نابود بشه تادیگه شاهد انتخابات فرمایشی توسط حکومت و تحت نظارت حکومت نباشن. اونا میخواستن به حاکمیت ملی برسن.
ومتاسفانه سران این انقلاب انچنان ندای آزادی وعدالت سردادن تا همه ی قشرا بطرف این انقلاب جمع شدن و شد جمهوری اسلامی ایران...
ولی بعد از مدتی افراطیون و انحصارطلبا قدرتو تودست گرفتن و اتحاد قبل ازانقلاب که برای انقلاب شکل گرفته بود ازبین رفت جامعه رو دچار چنددستگی کردن و انحصارطلبا بالااومدن و هنوزم ادامه داره.
افراد لایق و پاک کنارگذاشته شدن و منزوی شدن مغزای متفکر فرار کردن. و افراد پست و ریاکار و بی سواد پستای مهم کشورو بدست گرفتن که با حیف ومیل کردن اموال عمومی و سخاوتمندی های بیجا درداخل وخارج کشور .اختلاس و فسادای مالیشون باعث وضعیت امروز جامعه ماشدن.
...
بهمن ماه که میشه برنامه های تلویزیونی پر میشه از دوران زمان شاه گفتن.
ولی این چیزی نیست که برای ما نیاز باشه, مهم بعد از انقلابه که حرفی ازش زده نمیشه که نمیشه...
چهل سال پیش ایران کجابود؟ الان کجاست؟
چهل سال پیش دبی و قطر وترکیه کجابودن؟ الان کجان؟
اصلا هم باانگلیس و فرانسه مقایسه ش نکردم...
درجواب یسری دوستان و اصلا هرکی که بیاد این تایپیکو یروزی بخونه که از اقتصاد فقط ایراد میگیره تواین مملکت. ای کاش فقط قضیه دزدی و بخوربخور بود.بدبختی اینه که این دولت علاوه بر اینکه دست حامیانش رو در بخوربخور باز گذاشته، کوچکترین توجهی هم به وضعیت این مملکت نمیکنه. ببینید کشور ما بر اثر بیکفایتی مسئولین رده بالا.منابع آب خشک شدن,هوای شهرا آلوده شده, اقتصاد ورشکست شده,بیکاری ,اعتیاد,فقر بیداد میکنه، معنویتی تواین کشور وجودنداره ، آمار تنفروشی زنا ودخترا.خیانت و طلاق خیلی بالاتر از اون چیزیه که شما در ظاهر میبینید.
ماحتی فوتبالمونم سیاسیه خییلی سیاسیه فوتبالی که واقعا واسه مردم شادی میاره اما اینجا رو هم ...
اینا دستآورد چهل سال حکومتی هست که ادعای رهبری جهان اسلام رو داره. کاش مشکل ما فقط اقتصادی بود، که در اون صورت آقا مایجوری تحمل میکردیم.
ولی ماشاالله یه جای سالم نزاشته یه خسته نباشید ازهمین جا خدمت همه سردمداران این حکومت...
یعنی اگر یه حکومتی بیاد که فقط دزدی بکنه خیلی بهتر ازاین حکومته البته درصورت رسیدگی به وضع مملکت.
و
اين كه كسى نتونه توى كشور خودش ابراز عقيده كنه نشون میده توى سيستم اون كشورایراد وجودداره. حالا اين عقيده هر قدر هم تلخ و يا حتى اشتباه باشه حاميان خودش رو داره بايد هممون یادبگیریم كه در مقابل نظرات مختلف واكنش مدبرانه نشون بديم در غير اينصورت هيج وقت نميتونيم اعتماد كسى روجلب کنیم کاش از پیامبر یادمیگرفتیم. البته من اعتقادندارم که به هر عقیده ای باید احترام گذاشت مثل عقیده داعشیا. اینابحثشون جداست احترام به بعضی عقیده ها توهین به شعور خودمونه...امیدوارم كسى مجبورنباشه به خاطر زنده بودن وطنش رو ترك كنه.
بعضیا هر اتفاق اشتباهی که تو جامعه انجام بشه میگن :ان شاءالله درست میشه... نه انتقادی دارن نه سعی وتلاشی میکنن درجهت برطرف شدن مشکلات نه عذرخواهی میکنن. نه حتی مطالبه ای. این میشه حماقت...
بنظرم که ما هیچکدوممون حق نداریم بی تفاوت باشیم
اگه توی این دوران کساییکه مدافع دین اسلام به شمار میان بگن می خوایم قیام کنیم علیه سیستمی که دروغ درش موج می زنه. تبعیض بیداد می کنه. آقا زاده ها خارج ازکشورن یاهمینجان وبهترین زندگیارو دارن، یک بی سواد تا حد تصمیم گیری برای مردم پیش می ره. یه دروغ گو از خدا و قرآن برای توجیهش مایه می زاره. پول نفت به هدر و شاید تاراج میره. آمار فقر و فحشا در کشور ثروتمند نفتی ایران بالا می ره. مردم روز به روز بی ایمان تر میشن و به اسلام بدبین تر ... آیا شما نمی گفتین لبیک. هستیم؟
این همون کاری بود که سال ۵۷ نسل قبل از ما انجام داد. پس نگیم که چرا و فلان وبهمان ! بنظرمن که اشتباه نبود و ما هم بودیم همین کار رو می کردیم (توی کشوری که بعد از هخامنشیان به خودش حکومت دار مناسب ندید که ندید).
ای کاش قدر مردا و زنایی که تو اون زمان با شجاعت به چیزی که در خور شانشون نبود با قدرت و شهامت نه گفتن، از اون به بعد هم به خیلی چیزا نه میگفتن تا به همون انقلاب با دستاوردای آرمانی می رسیدیم که لایق ایران و ایرانیه.....
جائیکه مردم از دولتشان بترسند، ظلم حاکم است؛ جائیکه دولت از مردم بترسد، آزادی وجود دارد(توماس جفرسون)
...........
حالا ما از صبح تاشبم بشینیم دعوا کنیم البته این سایت رو نمیگم کلا ضدوخوردای دنیای واقعیو میگم.
پسرای مسئولین هنوز تو آمریکان. هنوز عده ای اختلاس میکنن و فیشای نجومی دارن هنوز همونا دررفاهن.
بنظرم مردم باید هر اختلافی هم که باشه پشت هم باشن نه مقابل چون یسری این وسط دارن موش میدوونن و سواستفاده که اونم فقط واسه خودشونه چه توداخل کشور چه خارج دل کسی واسه مردم نسوخته. حتی موقع رای گیریا دیدین کاندیداچقد مردم دوست میشن!!! اما بعداز انتخاب شدن هیچکسو نمیبینن فقط همون اطرافیان خودشونو پس هیچ کسی ازاینا واقعا به نفع ماکاری نمیکنه اخرش بازنده مردمن.
برای فریب دادن عده ای را شیر می کنند و عده ای را خر
مواظب باشیم حیوان صفت نشویم
بازنده بازنده ست چه درنده باشه چه چرنده...
بنده هم از عملکرد شرکت های خودروسازی دفاعی نمی کنم و اتفاقا منتقد جدی هستم
یکی از دلایل اصلی ناکارامدی صنایع خودروی ما، دولتی سازی این صنعت بود.
شرکت ایران خودرو (که قبلا ایران ناسیونال بود) توسط محمود خیامی تاسیس شد و از یک تعمیرگاه کامیون تبدیل شد به شرکت خودروسازی. تا یه زمانی صنعت خودروسازی ایران پا به پای کره جنوبی پیش رفت تا اینکه دو تا مداخله دولتی ایجاد شد: یکی قبل از انقلاب و یکی بعد از انقلاب.
قبل از انقلاب، شاه شرکت ایران ناسیونال رو مجبور کرد که با شرکت انگلیسی Arrow قرارداد ببنده تا این شرکت رو از ورشکستگی نجات بده که نتیجش شد تولید پیکان، در حالی که خیلی از شرکتهای دنیا به سمت همکاری با شرکتهایی مثل بنز رفتند.
بعد از انقلاب هم اموال آقای خیامی مصادره شد و خود ایشان از کشور اخراج شدند و مدیریت به دست افراد دیکری سپرده شد که نتیجش رو می بینیم.
برای خیلی صنایع دیگه مثل کفش ملی و ... هم پیش اومد. باید توجه داشت که اسلام مالکیت خصوصی رو به رسمیت می شناسه و این جور اقدامها بیشتر تحت تاثیر سوسیالیسم بود.
این یعنی برداشت شما اینه که ما برای به چشم اومدن قیل و قال میکنیم.
سعی میکنم این مدل برداشت کردنتون رو فراموش کنم ...
سلام،
جملهی کاملم این بود: «ولی اگر اصرار دارید که مغز من و همفکرهای من سنگ است و شمای دانا امیدی به فرو رفتن میخ در مغز ما ندارید ما را به خیر و شما را به سلامت ... بدون شک هر چه به نظام بد و بیراه بیشتری بگویید عدهی زیادی خواهند بود که برایتان کف و سوت بیشتری بزنند ...»
چرا هر پستی مینویسید آخرش میگویید من حوصلهی بحث بیشتر را ندارم و اگر کسی بخواهد بفهمد همین مقدار هم کافی است ولی نرود میخ آهنین در سنگ
چرا مدام ما را متحجر میخوانید و دلیل هم اگر بیاوریم میگویید شما شست و شوی مغزی شدهاید که از عینک جمهوری اسلامی به مسائل نگاه میکنید و نمیخواهید حقیقت را که ما به این آشکاری مقابل چشمان شما میگذاریم بپذیرید ... بلکه شاید هم شما شست و شوی مغزی شدهاید، شاید شما یک چیز بد دیدهاید و دیگر از آن به بعد دارید همه چیز را بد میبینید ... انسان آنقدر موجود پیچیدهای هست که در یک مسألهی از نظر خیلیها معمولی هم ممکن است کل امیدش را از دست بدهد و افسرده شود و حتیٰ به پوچی برسد و دنیا را تیره و تار ببیند ... شاید شما به یک سری دلایل حساس شدهاید و دیگر اصلاً حاضر نیستید به آن دلایل که زیاد هم بیان میشوند فکر کنید چون دچار سوء ظن شدهاید که با بیان آنها میخواهند شما را فریب بدهند ... دور از جان شما مثل فرزندی که نسبت به والدینش در سن بلوغ حساس شود و دیگر هر چه آنها خیرخواهیاش را بکنند هم او را فقط عصبانیتر میکند، از قرآن هم میتوانم برایتان بیاورم که حضرت نوح علیهالسلام فرمودند که دیگر هیچ دعوتی نمیکنم مگر اینکه بر نفرت آنها اضافه میشود ...
الآن نفرمایید که خودش را پدر و مادر ما فرض کرد و ما را فرزند در سن بلوغ و دوران سرکشی، نفرمایید که خودش را نوح علیهالسلام فرض کرد و ما را کافران عقل ستیز و عقل گریز ... اینها مثال هستند که مطلب دیگری را در ضمن آن بگویم، اینکه شاید هم مطلب طور دیگری باشد ولی شما در درون خودتان نسبت به آن جبهه درست کردهاید و حاضر به پذیرش آن نیستید، شاید هم کمکم تعریف و تمجید مخالفان نظام از حرفهای عقلیاتان به مذاقتان خوش بیاید ... شاید ... شاید ... شاید هم من همان متحجری هستم که شما مدام میفرمایید که میخ آهنین هم در سنگ مغزم فرو نمیرود ... شما کلاه خودتان را قاضی کنید که نسبت به حقیقت چندچند هستید، من هم کلاه خودم را قاضی میکنم که کجا از مدار انصاف و حقطلبی خارج شدهام ...
موفق باشید به توفیقات الهی و مؤید باشید به تأییدات الهی
1. شما میخواین خوب باشید ... خوب خوب باشید .
2. میخواید نماز شب بخونین ... نماز شبتون رو بخونین .
3. میخواهید در مورد نوع نگاهتون با دیگران صحبت کنبد و اونها رو به آیین خوتون بیارید .... خوب بیارید .
4. میخواهید اونقدر قرآن بخونید که با ملایکه صحبت بکنین ... خوب بکنین .
هیچ کس در درون دنیا هم با شما مخالفت نمیکنه ...
همه این چیزها رو خوب میدونند ؛ همه این چیزها رو تایید میکنند ؛ و به مردم دنیا حق میدهند که اونجور که دوست دارند زندگی کنند ؛ و به دنبال دلیل زندگیشون بگردند ؛ دلیلش رو پیدا کنند ؛ و بعد بر اساس اون هدف و ایده زندگی کنند .
سلام
اینکه میفرمایید دقیقاً همان چیزی است که ما به آن میگوییم اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب محمدی، صلیاللهعلیهوآله ...[INDENT]معروف است که فکر کنم در زمان مشروطه بود که یک عده در خیابان راه افتاده بودند و سفیرکبیر انگلستان هم در خیابان ایشان را دید، ناگهان ترسید که آنها چه قصدی دارند؟ شخصی گفت که نگران نباشید دارند میروند نماز، به شما کاری ندارند ... آن سفیر نفس راحتی کشید و گفت با ما کاری نداشته باشند دیگر آنقدر نماز بخوانند که جانشان در برود ...
[/INDENT]
بله هیچ کجای دنیا کسی کاری با من ندارد اگر بخواهم آدم خوبی باشم، اما کاری ندارند مادامیکه کاری با ایشان نداشته باشم ... ایشان خواستند دزدی کنند من بروم سر سجاده و کاری به ایشان نداشته باشم، خواستند مشتمشت آدم بکشند و حقّشان را بخورند من باز هم کاری به ایشان نداشته باشم، سر سجاده صدایم را هم بلند کنم تا صدای دادو فریاد مردم مظلوم را نشنوم که عذاب وجدان هم زیاد نگیرم ...
تازه اجازه میدهند که برای خانوادهی کسانی که آنها میکشند ما صدقه هم جمع کنیم ... چه آدمهای مهربانی ... ما هم که فقط به همه سوء ظن داریم و شما را هم ناراحت میکنیم، و همیشه باید غصه بخورید که چرا مردم کشور من باید اینقدر قدرناشناس باشند ... :Sham:
براتون مثال زدم ؛
1. الان برادفورد انگلیس ... همشون پاکستانی هستند ( از ده نفر حداقل 8 نفرشون پاکستانی هستند ) و انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره .
2. الان در درون فروشگاه ها که میرین .... صندوقهایی وجود داره برای کمک به فلسطین .... و انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
3. پشت شیشه خیلی از ماشین ها تبلیغات اسلامی وجود داره ودولت انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
4. تمام گوشتها حلال هست ؛ به نحوی که بزرگترین برندها روی گوشتهاشون مارک حلال میزنند ؛ و باز دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاشون نداره
5. تقریبا از هر 10 تا خانوم 2 تاشون روبند میزنند و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاشون نداره
6. از مساجد صدای الله اکبر اذان بلند میشه و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
7. تعداد مساجد شهر برادفورد به شدت بیشتر از کلیساهای اون هست و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
8. میخواین بروشور درست کنین و ایدیولوژی خودتون رو تبلیغ کنین ... دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره
9. میخواین تظاهرات اسلامی برقرار کنین ؛ نماز جماعت جمعه درست کنین .... دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
فقط یک سؤال تاریخی دارم ... آیا جز این است که انگلستان بود که عثمانی سابق را تقسیم کرد و زمینه را برای تشکیل اسرائیل فراهم کرد؟ ... حالا میگوید در سوپپرمارکتها و مساجد ایرادی ندارد اگر برای مردم فلسطین صدقه جمع کنند؟ ... اگر خواستید روی این رفتار متناقض انگلیس بحث کنیم که چرا گاهی اجازه میدهند ظاهراً بر خلاف منافع خودش کارهایی توسط مردم انجام بگیرد؟ ... اینها یا دیوانه هستند و یا خیلی باهوش ...
انگلستانی که سالها مردم هند را ذلیل خودش کرد، آیا از همین انگلستان دارید اینطور دفاع میکنید؟ اروپایی که با تفنگ و هواپیما به جنگ شمشیر و نیزه در شمال آفریقا رفت خیلی متمدن و خوب هستند؟ آفریقاییها ضد بشریت بودند یا الماس و معادن بکر داشتند؟ الآن ما هم گاندی را دوست داشته باشیم و هم انگلستان را؟ سبحان الله ... اینجاست که میگویند معصیت را خنده میآید ز استغفار ما ... دوست دارم بدانم یک انگلیسی که میداند چه کاره است اگر این نوشتههای شما را بخواند چه چیزی در مورد خودش و ما فکر میکند، بیشتر فکر میکند که خودش باهوش است یا بیشتر فکر میکند که ما چقدر ساده هستیم؟ ... آنهایی که میخواهند مردم را شستوشوی مغزی بدهند و فریبشان بدهند ظاهراً به خوبی موفق به این کار شدهاند، بعد هم شما را کوک میکنند که بگویید ایرانیهای انقلابی شستوشوی مغزی شدهاند ...
آقا رکّ و راست بگویم، افتخار من این است که شما من را شستوشوی مغزی شده بدانید، همانطور که افتخار میکنم که آمریکا من را تروریست بدانم ... تروریست از نظر دولتمردان آمریکا یعنی کسی که موی دماغ ما شده و با مزاحمتهایش اجازه نمیدهد ما هر غلطی خواستیم را هر کجای دنیا که خواستیم بکنیم، من هم با افتخار میگویم که انقلابیهای ایران همینطوری هستند که شما فهمیدهاید ... حالا اسمش را هر چیزی که خواستید بگذارید ... اینها دیگر لفّاظی است ...
حال از نظر شما ما هم تروریست هستیم و هم نفهم، هیچ ایرادی نداره که اینطوری فکر کنید، اتفاقاً خیلیها هستند که وقتی شما اینها را میفرمایید ته دلشان قند میشکنند که آخجون چه جواب دندانشکنی به این طرف داد، دلمان خنک شد ... کلٌ یعمل علیٰ شاکلته ... بحث دقیقاً بحث حبّ و بغض است، اینکه حبّ به کدام سمت باشد و بغض به کدام سمت باشد میشود اصل دین ... دلیل آوردن و اینها بهانه است، با دلیل هر چیزی را میشود موجه نشان داد ... مردم بدون آوردن دلیل هم چیزی که دوست داشته باشند را میپذیرند، دلیل آورد صرفاً فراهم کردن بهانه است برای موجه نشان دادن عقایدمان برای خودمان و برای دیگران
میخواهید به زور ... با شستشوی مغزی ؛ با ارعاب ؛ با ترس ؛ با وحشت ؛ با تفنگ ؛ با حقه و نیرنگ ؛ دیگران رو بر اون چیزی که باور دارین متقاعد کنین ...
پس لطفا کمی دقیق تر صحبت کنید ...
چشم ... پس اجازه بدهید دقیقتر و بلکه بیپرده صحبت کنم ...
ایران چندین و چند ماهوارهی رسانهای فرستاده فضا برای شستوشوی مغزی کردن مردم دنیا که آمریکا و انگلستان و اسرائیل و عربستان را در اذهان مردم دنیا آدمکش و بچهکش و تروریسمهای دولتی معرفی کند ... فکر کنید حتیٰ به خانم سوچی که نوبل صلح گرفته هم ما تهمت زدیم که آدمکش است و مردم دنیا هم باورشان شد! اگر یک کمی فکر میکردند میفهمیدند که اصلاً مگر بوداییها آزارشان به مورچه میرسد که بخواهند آدم بکشند؟ مردم دنیا را بگو که چقدر ساده و احمق هستند که باورشان شد، فقط فکر میکردیم و امیدوار بودیم که بعد از باور کردن اتهام ما علیه آمریکا و انگلیس و عربستان و خانم سوچی، مردمشان یک مقدار انقلاب مخملی کنند و دولتهایشان را ساقط کنند ولی نکردند و در همان خمودی که بودند باقی ماندند و شرایط عادی شد، گرچه ما هم ناراحت نیستیم چون همین هم کار خودمان بود، کمی جلوتر بیشتر توضیح میدهم ...
قتل خاشقچی هم کار خود ایرانیها بود ولی همچین مردم را شستوشویمغزی کردیم که خود آمریکا هم پذیرفت که ما میدانستیم چنین کاری قرار است انجام بشود و حالا دیگر نمیدانند که چه کار بکنند، نه میدانند که چطور شد که این کار را چرا کردند و نه میدانند که چه شد که اتهام آن را پذیرفتند، و نه میدانند که حالا با این اعتراف چه کار باید بکنند ... ولی ما میدانیم چون همهاش کار خودمان بود ...
مردم افغانستان با پهبادهای ایرانی به خاک و خون کشیده شدند و با شستوشوی مغزی که ما کردیم همه فکر میکنند که کار آمریکاست ... داعش را ایران درست کرد و خود ترامپ که تحت شستوشوی مغزی ما در زندانهای گوانتاناموی مخفی در یک سایت زیرزمینی در بیرون شهر رشت چند روز بازداشت بود باور کرده بود که اوباما و کلینتون داعش را درست کردند، میخواستیم ضایعش کنیم که شد و اسباب خندهی ما را فراهم کرد ... حتی اسرائيل را هم ما درست کردیم و تقصیرش افتاد گردن انگلیس ... تازه این را نشنیدهاید ... دولت پهلوی هم دستنشاندهی امام خمینی بود که مردم را مدام به گلوله میبست و مصدق را هم ما کودتا کردیم که برکنار شد، چون غلط اضافی کرده بود، چون پول نفت ایران را که ظاهراً انگلیس میخورد را هم فقط ظاهرش این بود که دارد پولش را انگیس میخورد، مگرنه پولش برمیگشت به حساب امام خمینی و قبل از ایشان هم به حساب آیتاللهالعظمیٰ بروجردی ...
و ...
مورد بعدی که فرمودید ایجاد ترس و ارعاب و وحشت و تفنگ است ... ای کاش میگذاشتید اینها را نگویم که تا ۱۵۰ سال دیگر سرّی باقی بمانند (ما مثل آمریکاییها احمق نیستیم که ظرف ۵۰ سال لو بدهیم که چه جنایتهایی که نکردهایم، صرفنظر از اینکه اصلاً آن جنایتها را که آمریکاییها نکردهاند، ما کردهایم و همانطور که توضیح دادم افتاد گردن آمریکا و حتیٰ خودشان هم باورشان شد که خودشان مرتکب شدند) ... حالا کمی از جنایتهای خودمان بر علیه بشریت را بگذارید بگویم ... فقط شما دیگر برای کسی بازگو نکنید ... در جنگ جهانی ما بمبهای اتمی انداختیم روی سر مردم ژاپن که به دولت ژاپن بفهمانیم که ما از خود شما هم دیوانهتر هستیم و اگر به ما یک گلولهی تفنگ دیگر شلیک کنید ما شما را از روی زمین محوتان میکنیم، بعد هم تقصیر بمبها را انداختیم گردن آمریکا که ننگ تاریخی برای آنها بشود و خودمان هم گفتیم که ما کلاً در جنگ بیطرف هستیم و البته که درست فهمیدید که ما همیشه مظلومنمایی میکنیم ... وقتی ایران دست از جنگ بر علیه عراق برنمیداشت و هر چه عراقیها التماس میکردند که جنگ را تمام کنید ولی ما چون خوی وحشیانه داریم دست از سرشان برنمیداشتیم آمریکا را مأمور کردیم که هواپیمای مسافربری ما را بزند تا به مردم دنیا وانمود کنیم که آمریکاییها هستند که وحشی هستند بعد سریع مظلومنمایی کردیم و دست از جنگ برداشتیم تا در شستوشوی مغزی کردن مردم گام مهم دیگری را برداریم ... فکر میکنید آن مدالی که به مسؤول ناو هواپیمابر وینسنس دادند را چه کسی به او دارد؟ ما دادیم چون مسؤولیتش را درست انجام داد، مگرنه آمریکاییها خودشان ناراحت بودند که مجبور شدهاند چندین و چند زن و مرد و کودک را بیگناه بکشند ...
کلاً سیاستهای پیچیدهای داریم که اگر هر ۱۵۰ سال لو ندهیم تا ۱۵۰۰ سال دیگر هم کسی به ما شک نکند ...
حتیٰ تمام کارخانههای تسلیحاتی در آمریکا و انگلیس و المان و اسرائيل مال ماست، حتی بمبهای اتمیاشان هم مال ماست، بیچارهها فکر میکنند مال خودشان هست ... امپریالیسم یک توهم است، دولت سایهها ما هستیم، پولها به جیب ما میرود و به همین خاطر هم هست که با این همه تجارت اسلحه که دارند باز مردمشان به خیابانها میریزند که پس چرا ما ۹۹٪ فقیر هستیم، آنها فکر میکنند مال آنها را ۱٪ باقیمانده خوردهاند در حالی که در جیب ما میرود، آن دولتها واقعاً دوست دارند به مردمشان بیشتر خدمت کنند ولی در مقابل ما کاری از دستشان برنمیآید ... حتی همان ۱٪ را هم ما مجبور میکنیم در خانههای اشرافی زندگی کنند تا ما بتوانیم مدام بر علیه آنها حرف بزنیم و روشنگری کنیم ... کلاً دوست داریم مردم دنیا را سر کار بگذاریم و بازیاشان بدهیم ...
تمام ارعابی که در هر کجای این کرهی زمین میبیند زیر سر ماست ولی طوری مظلومنمایی میکنیم که همه فکر میکنند کار آمریکا و دار و دستهی آنهاست ... مگرنه آقا اینها مسیحی هستند و حضرت مسیح علیهالسلام هم بهشان گفته است که جز محبت کار دیگری نکنید ...
تازه خبر ندارید که در یمن چه کارهایی کردهایم ... اصلاً میگردیم بچهها را پیدا میکنیم و آنها را میکشیم و بعد سریع با همان ابزار شستوشوی مغزی که در همه جای دنیا داریم میگوییم که کار آمریکاست ...
باز هم دقیقتر و صریحتر صحبت کنم؟
بگید ...
که ما میخواهیم با زور و با شستشوی مغزی و با ارعاب و با ترس و وحشت و با تفنگ ؛ نوع عقیده ای که فکر میکنیم درست هست ( شاید هم درست باشه شاید هم نباشه ) رو به دیگران تحمیل کنیم و غرب کافر نمیزاره این کار رو انجام بدیم ؛
گفتم راضی شدید؟ لبخند بر لبانتان نشست؟ ... همهاشان از ما میترسند و خیلی دوست داریم که آمریکا از ما عصبانی باشد و از این عصبانیت بمیرد
میگه اکر میخواین این کار رو انجام بدین باید از روشش وارد بشین ... باید در درون یک گفتمان با اشخاص وارد بشید .... اونها حرف های خودشون رو بزنند و شما هم حرفهای خودتون رو بزنین و در نهایت هر کسی بتونه اعتقاد و عقیده خودش رو داشته باشه ؛
شما فکر میکنید ما نمیخواهیم با آنها بحث کنیم؟ نه خواهر گرامی، آنها جرأت ندارند با ما بحث کنند (گرجه گاهی خودمان مجبورشان میکنیم که بالأخره یک مقدار بحث بکنند) ... چرا میترسند؟ چون اولاً که مذاکرهکنندگانشان را اغفال میکنیم و جاسوسهای خودمان هستند، ثانیاً میدانند که در مذاکره چنان فریبشان میدهیم که چند سال طول بکشد که بفهمند که از کجا خوردهاند، ثالثاً اگر توافقی هم بکنیم میدانند که به آن توافقی که بستیم عمل نخواهیم کرد و برایمان کمترین ارزشی ندارد که چه قولهایی بهشان داده باشیم ... یعنی ما آخر استثمارکنندهها هستیم ... رابعاً، آنها میدانند که بعد از مذاکرات چنان شستوشوی مغزی مردم جهان را میدهیم که رسوای عالم خواهند شد، چون ما همه را بردهی خودمان میکنیم و بردهآزاری هم لذتبخش است ...
دنیا نمیزاره بریم در درون عراق و نوری مالکی رو قدرتمندش کنیم ؛ تا شیعیان قدرتمند بشن و سنی ها در ضعف قرار بگیرند و ...
نمیزاره بریم در درون لبنان ؛ فقط حکومت اسلامی درست گنیم ؛ حکومتی که سایر دیدگاه ها رو تخطئه میکنه ...
دنیا خوشش نمیاد که بشار اسد رهبر مادام العمر سوریه باشه و نگاه تک قطبی این شخص در اونجل حاکم باشه ...
و ...
اینها در مقابل کارهایی که ما میکنیم چیزی نیست، یکی از هزارتا را برایتان در بالا شمردم ... مثل اینکه من راهبهراه آدم بکشم و بعد یک سیلی هم در گوش یک بچه بزنم و شما من را مؤاخذه کنید که چرا سیلی به گوش این بچه زدید ...
بعد از این بیاین و خوتون رو به مظلوم بازی بزنین و بگین که ما حق هستیم ... ما علی هستیم ... و چقدر علی رو پایین آوردند که دهر داره میگه علی یا معاویه ....
مظلومبازی آیین ماست ... هر کسی دشمن باشد به او میگوییم تروریست تا ما تنها قربانی واقعی تروریسم معرفی شویم ...
یعنی مردم یمن تروریست هستند که چرا بدون آنکه ما ایشان را بکشیم ایشان خودشان نمیروند خودکشی کنند و ما باید گلولههای نازنینمان را خرجشان کنیم ...
حضرت علی علیهالسلام هم برای ما بهانه است برای ساکت کردن مخالفانمان، شما چون خیلی باهوش بودید من راستش را به شما گفتم، ولی بقیه را چون میشود گول زد آن طور با ایشان صحبت میکنیم و ایشان را به ارزشها فرا میخوانیم، شاید بدون مشکل توانستیم ایشان را همراه کنیم ... فقط خواهش میکنم این اسرار را نزد خودتان نگاه دارید تا هزینههای ما در تحمیق و خر کردن مردم جهان زیاد نشود ... نمیخواهیم مجبور شویم در کنار این ۱۵۰ کانال ماهوارهای ۱۵۰۰ تا روش دیگر هم برای فریب مردم درست کنیم
اول بدونین کی هستین و کجا وایسادین ... این خیلی مهمه ...
ما میدونیم کی هستیم، جایی هم که ایستادهایم روی سر همهی شما مردم جهان است ... ولی از من میشنوید این جاه و مقام و جایگاهی که ما داریم، اینها آنقدرها هم مهم نیستند ... مهم انسانیت است ... لطفاً زیر پای ما بایستید و تکان نخورید و اصلاً هم دوست نداشته باشید که جای ما روی سر مردم باشید ...
مدیون هستید اگر مطالبی که گفتم را باور نکنید، من همانقدر مستند صحبت کنم که ماهوارهها مستند صحبت میکنند ... دوست داشتم با شما هم مثل بقیه بحث کنم ولی ادبیاتی بهتر از صراحت لهجه در اینجا کارا نیافتم، چون شما مچ ما را گرفتیم، شما میدانستید که خشونت و ارعاب و تحمیل عقیده و امثال آن کار ماست و نه کار دشمنان ما، چون شما میدانستید که انگلستان دوست ملت فلسطین است و نه دشمن آنها ... نمیدانیم اینها که گفتید را از کجا فهمیده بودید ولی فقط اعتراف میکنم که خیلی باهوش هستید ...
براتون مثال زدم ؛
1. الان برادفورد انگلیس ... همشون پاکستانی هستند ( از ده نفر حداقل 8 نفرشون پاکستانی هستند ) و انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره .
2. الان در درون فروشگاه ها که میرین .... صندوقهایی وجود داره برای کمک به فلسطین .... و انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
3. پشت شیشه خیلی از ماشین ها تبلیغات اسلامی وجود داره ودولت انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
4. تمام گوشتها حلال هست ؛ به نحوی که بزرگترین برندها روی گوشتهاشون مارک حلال میزنند ؛ و باز دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاشون نداره
5. تقریبا از هر 10 تا خانوم 2 تاشون روبند میزنند و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاشون نداره
6. از مساجد صدای الله اکبر اذان بلند میشه و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
7. تعداد مساجد شهر برادفورد به شدت بیشتر از کلیساهای اون هست و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
8. میخواین بروشور درست کنین و ایدیولوژی خودتون رو تبلیغ کنین ... دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره
9. میخواین تظاهرات اسلامی برقرار کنین ؛ نماز جماعت جمعه درست کنین .... دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
راستی یادم رفت بگم ... از عجایب تاریخ این هست که حامیان لیبراسیم همان زمان، یعنی درست در همان زمان، حامیان متعصبین و متحجرین افراطی مثل داعش و جبهةالنصرة و طالبان و عربستان و امثال آنها هم هستند ...
مثل ماشینهایی با موتور احتراق داخلی که موتوری دارند که در داخل آنها هر لحظه بارها انفجار اتفاق میافتد و دما به شدت بالا میرود، اما بدونصدا کار میکنند، صندلیهایشان رویهی چرم دارند، بیرونشان رنگ متالیک دارند و خیلی جذاب به نظر میرسند ... اینها هم ویترینشان لیبرایسم هست و موتور محرکّشان تروریسم و افراطیگری ... افراط (تندروی ایدؤولوژیک و تحجر و ...) و تفریط (پلورالیسم و لیبرالیسم و ...) را با هم جمع کردهاند و سعی کردهاند بینشان تعادل برقرار کنند ... همانطور که کسی ممکن است آنقدر ساده باشد که فقط روی ماشین را ببیند که مثلاً چقدر خطوط آیرودینامیک قشنگی دارد و یادش برود فلزات و سرامیکهای داخل این ماشین دارند چه دمایی را تحمل میکنند، آدمهایی که اخبار را از bbc و امثال آن میگیرند و اجازه میدهند آنها به فضای ذهنیاشان شکل بدهند هم فقط همان ویترین لیبرالیسم و پلورالیسم را میبینند و این همه جنایاتی که پشت این ویترین انجام میشود را نمیبینند ... بصیرت یعنی اینکه همین چیزها را ببینی، عقل یعنی همینکه عبرت بگیری و از روی ظاهر مسائل قضاوت نکنی ...
این ملتی که دست به انقلاب زدن فک نکنم خواسته هاشون کار و نان ومسکن و ازاین دست بوده چون به برکت فروش نفت و جمعیت کم اون زمان قطعا چندان به چشم نمیومدن این مسائل
اگر شعاراشونو تو فیلمای قدیمی شنیده باشید حرف از استقلال و آزادی وعدالت ومعنویت و کرامت انسانی بوده.
با شما موافق هستم که اولویت مردم برای انقلاب مسائلی چون استقلال و آزادی و کرامت و معنویت بوده، اما قطعا اینطور نبوده که به لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته بودند و اقتصاد از اهدافشون به شمار نیاید، من در پست های متعدد منابع تاریخی معرفی کردم که به خوبی گویای وضعیت بد اقتصادی و فشار مالی و فقر و فاصله های طبقاتی است.
بهمن ماه که میشه برنامه های تلویزیونی پر میشه از دوران زمان شاه گفتن.
ولی این چیزی نیست که برای ما نیاز باشه, مهم بعد از انقلابه که حرفی ازش زده نمیشه که نمیشه...
چهل سال پیش ایران کجابود؟ الان کجاست؟
چهل سال پیش دبی و قطر وترکیه کجابودن؟ الان کجان؟
اصلا هم باانگلیس و فرانسه مقایسه ش نکردم...
من بارها به دوستان در تاپیک عرض کرده ام که برای قضاوت صحیح باید شرایط را دید، نباید گزینشی نگاه کرد، اگر قرار است ایران با کشور دیگری مقایسه شود باید نگاهی مجموعی داشت، مثلا اگر دو کودک یک نمره برابر آوردند اما شرایطشان با هم متفاوت بوده است، یکی در فقر و یکی در ثروت، یکی در امنیت و یکی در ناامنی، یکی با پدر و مادر و یکی یتیم، و...؛ در چنین شرایطی قطعا ارزش این نمره برای آن دو یکسان نخواهد بود.
چطور اینجا دوستان برای مقایسه شرایط را لحاظ نمی کنند؟ من یک سوال روشن از شما دارم، اگر ترکیه، امارات، یا قطر فقط همین هشت سال جنگ جهان در تحریم تسلیحاتی را تجربه کرده بودند الان کجا بودند؟ اگر فقط تحریم های چهل ساله به قول غربی ها بی سابقه و کمرشکن را تجربه کرده بودند الان در چه شرایطی بودند؟ نه تحریم، بلکه فقط تهدید به تحریم اقتصاد امارات و دبی را از هم خواهد پاشانید! عراقی که هشت سال با تمام توان، و با تمام حمایت های بین المللی نتوانست یک وجب از خاک ایران را بگیرد، در همان زمان ظرف 24 ساعت کویت را گرفت!
بی سابقه ترین شبکه ها و رسانه های به زبان خود آن مردم بر علیه دین و فرهنگی یک مردم متوجه ایران است، حتی شما این همه رسانه و سایت معاند به زبان چینی بر علیه چین ندارید؛ اینها اگر دائما مردم ترکیه و دبی و قطر را به ناامیدی و ناکارآمدی دولت و مانند آن فرا میخواندند الان اینها چه وضعیتی داشتند؟!
وقتی پیشرفت های ایران مثل سرعت رشد علمی حدود ده برابری نسبت به متوسط دنیا، در عرصه هوا و فضا، موشکی، سلول های بنیادین، صنعت هسته ای، نانو و لیزر، ریاضیات و کامپیوتر، پزشکی و مانند آن را با شرایطی که ایران موفق به آنها شده است را می بینیم همانطور که مدیر سابق صنعت موشکی اسرائیل به احترام ایران کلاه از سر برمیدارد، ما هم ارزش این کارها را خیلی بیشتر درک می کنیم.
خدا را گواه می گیرم اگر این مشکلات چهل ساله ای که نه یک کشور و دو کشور، بلکه دنیا علیه ایران ایجاد کرده است، از جنگ و تحریم و ترور دانشمندا ن ونخبگان دینی و هسته ای و علمی علیه ترکیه و دبی که سهل است، حتی علیه ژاپن و کره انجام شده بود وضعیتی به مراتب بدتر از ما داشتند. فقط کافی است کمی در این شرایط دقیق شوید.
بعضیا هر اتفاق اشتباهی که تو جامعه انجام بشه میگن :ان شاءالله درست میشه... نه انتقادی دارن نه سعی وتلاشی میکنن درجهت برطرف شدن مشکلات نه عذرخواهی میکنن. نه حتی مطالبه ای. این میشه حماقت...
بنظرم که ما هیچکدوممون حق نداریم بی تفاوت باشیم
بله در این شکی وجود ندارد، حمایت از انقلاب به معنای بی تفاوتی نسبت به کاستی ها و چشم بستن بر آن نیست، اتفاقا این برای بقای انقلاب مضر است. اما طبیعتا به معنای اغتشاش و آشوب و اعتراضات خیابانی هم نیست. همین که بین مردم گفتمن عدالت ایجاد شود، توقع و مطالبه گری ایجاد شود، در انتخاب مسئولین بازی نخورند و اصلح را انتخاب کنند، دشمن شناسی داشته باشند و فریب رسانه هایی که روزی با ما در جنگ بودند و امروز با لبخند دارند ناامیدی به خوردمان میدهند را نخوریم.
ما اگر هزار بار دیگر هم حکومت تشکیل دهیم باز هم همین آفات وجود خواهد داشت، برطرف کردن این آفات با ترمیم است، نه تغییر!
خدا را گواه می گیرم اگر این مشکلات چهل ساله ای که نه یک کشور و دو کشور، بلکه دنیا علیه ایران ایجاد کرده است، از جنگ و تحریم و ترور دانشمندا ن ونخبگان دینی و هسته ای و علمی علیه ترکیه و دبی که سهل است، حتی علیه ژاپن و کره انجام شده بود وضعیتی به مراتب بدتر از ما داشتند. فقط کافی است کمی در این شرایط دقیق شوید.
خدا شاهد است این صحبتتون رو که کردید یاد اون برادر آذری زبان افتادم که با ماشین داشت در خیابون یک طرفه 80 تا گاز میداد ؛ و همش مینالید که چرا هر کسی که از روبرو میاد فحش و دروری میده ... و نمیزاره رشد و پیشترفت بکنه .
بحثی سره این نیست که آمریکا و اسراییل دارند ظلم میکنند ...
من میخوام بدونم اگر ایران به اون جایگاه میرسید چی کار میکرد ...
مثلا اگر الان جمعیت ایران 80 میلیون نفر هستش و اختلاص های 7 میلیارد دلاری داریم ؛ اونوقت ایران قوانین رو در درون دنیا طوری میچیند که دنیا با اختلاص های 700 میلیارد دلاری روبرو میشد .
مثلا اگر الان اسراییل و آمریکا دارن به فلسطینی ها ظلم میکنند ؛ اونوقت ایرانی ها معلوم نبود چه به سره یهودی ها میاوردند ؛ به نظرم دیگه تقیه نمیکردند و صد در صد همشون رو قتل عام میکردند .
اگر میخواین بدونید که وضعیت چجوری میشد ؛ ظلم و ستمهای ایران اسلامی که به مردمان خودش روا میداره رو در عدد 100 ضرب کنین ( جمعیت ایران 80 میلیون نفر هست و جمعیت جهان 8 میلیارد نفر ) اونوقت میفهمیدید که با چه مدینه فاضله ای طرف بودیم .
بحثی سره این نیست که آمریکا و اسراییل دارند ظلم میکنند ...
من میخوام بدونم اگر ایران به اون جایگاه میرسید چی کار میکرد ...
مثلا اگر الان جمعیت ایران 80 میلیون نفر هستش و اختلاص های 7 میلیارد دلاری داریم ؛ اونوقت ایران قوانین رو در درون دنیا طوری میچیند که دنیا با اختلاص های 700 میلیارد دلاری روبرو میشد .
مثلا اگر الان اسراییل و آمریکا دارن به فلسطینی ها ظلم میکنند ؛ اونوقت ایرانی ها معلوم نبود چه به سره یهودی ها میاوردند ؛ به نظرم دیگه تقیه نمیکردند و صد در صد همشون رو قتل عام میکردند .
اگر میخواین بدونید که وضعیت چجوری میشد ؛ ظلم و ستمهای ایران اسلامی که به مردمان خودش روا میداره رو در عدد 100 ضرب کنین ( جمعیت ایران 80 میلیون نفر هست و جمعیت جهان 8 میلیارد نفر ) اونوقت میفهمیدید که با چه مدینه فاضله ای طرف بودیم .
همینکه فکر میکنید ظلم و ستمی که ایران اسلامی به مردم خودش روا میدارد (ولو به صورت وزنی و به درصد) بدتر از ظلم و ستمی است که آمریکا و اسرائيل و انگلیسی که عاشقش هستید نسبت به مردم جهان روا میدارند، همین یعنی باز باید برایتان تحلیلهای بلند و بالا بنویسیم ...
اینطور که شما بحث میکنید از مختصات یک بحث کاریکاتوری است، دماغش را بزرگ میکنید که به چشم بیاید و گوشش را کوچک میکنید که انگار اصلاً گوش ندارد ... کجا نواقص جمهوری اسلامی به گرد پای این همه جنایتهای این رژیمها در جهان میرسد؟ حتیٰ اگر کمیت را بگذارید کنار و فقط کیفیت را هم بررسی کنید باز شکل خشونتها و وحشیگریهای آنها مثالنازدنی است ... آمریکا فقط از یک عربستان حمایت کند، فقط به داعش سلاح برساند، فقط از اسرائیل حمایت کند، همین کافی است که با اختلاسهای میلیارد میلیارد دلاری هم قابل قیاس نباشد، مگرآنکه برای شما جان انسانهای بیگناه در حدّ یک مقدار پول بیارزد ... ارزش محبت بین مادر و فرزند، ارزش محبت بین دو همسر، اینها که دیگر لابد اصلاً مهم نیستند ... بیکسوکار شدن افراد، یتیمشدن، دیدن شکنجهی والدین مقابل چشم خود، دیدن جان دادن خواهر و برادر مقابل چشمان شخص، اینها از نظر شما قابل مقایسه است با اختلاس و بیکاری جوانان؟ ...
بحثی سره این نیست که آمریکا و اسراییل دارند ظلم میکنند ...
من میخوام بدونم اگر ایران به اون جایگاه میرسید چی کار میکرد ...
مثلا اگر الان جمعیت ایران 80 میلیون نفر هستش و اختلاص های 7 میلیارد دلاری داریم ؛ اونوقت ایران قوانین رو در درون دنیا طوری میچیند که دنیا با اختلاص های 700 میلیارد دلاری روبرو میشد .
مثلا اگر الان اسراییل و آمریکا دارن به فلسطینی ها ظلم میکنند ؛ اونوقت ایرانی ها معلوم نبود چه به سره یهودی ها میاوردند ؛ به نظرم دیگه تقیه نمیکردند و صد در صد همشون رو قتل عام میکردند .
اگر میخواین بدونید که وضعیت چجوری میشد ؛ ظلم و ستمهای ایران اسلامی که به مردمان خودش روا میداره رو در عدد 100 ضرب کنین ( جمعیت ایران 80 میلیون نفر هست و جمعیت جهان 8 میلیارد نفر ) اونوقت میفهمیدید که با چه مدینه فاضله ای طرف بودیم .
ایران بیش از 570 بار مورد حمله شیمیایی قرار گرفت، اما حتی دنبال ساخت آن نرفت...
بیش از 17000 شهید ترور داد اما دنبال ترور نرفت...
در برابر فرانسه و آمریکا که تمام قد از منافقین سنگدل حمایت کردند، ایران حوادث ترورستی آمریکا و فرانسه را محکوم کرده و هرگز از تروریست هایی که در اروپا جنایت می کردند حمایت نکرد...
دانشمندان ما در حوزه سلول های بنیادین و هسته ای و مانند آن را ترور کردند، اما ایران هرگز دنبال مقابل به مثل نرفت...
غیر انسانی ترین تسلیحات ممکن را به صدام دادند که بر سر ایرانیان بریزد، تسلیحات خطرناکی که خودشان بعدا از در اختیار ماندن این تسلیحات دردست یک جانی چون صدام ترسیدند و نتوانستند او را با این تسلیحات تحمل کنند...!
شما فقط رفتار ایران و عراق با اسرای یکدیگر را با هم مقایسه کنید، ایا توان مقابله به مثل نداشتیم؟
داعشی را که جلوه آمریکا بود، خودشان آن را به وجود آورده بودند تا ایران را نابود کنند، جوانان مومن ما به قیمت یتیم شدن کودکانشان آن شعله ی جهنم را در کیلومترها دورتر از مرز خاموش کردند...
براستی ما را چه میشود؟ چه بر سر ما آورده اند که اینگونه خودتحقیری می کنیم در برابر جانی ترین دولت ها؟!
آمریکایی که خودش 250 هزار نفر را با بمب هسته ای در ژاپن ذوب کرده است، و اسرائیلی که علی رم داشتن حدود چهارصد بمب اتم حتی حاضر به پیوستن به معاهده npt مبنی بر عدم گسترش سلاح هلای هسته ای، نشده است، اینها ایران را تحریم میکنند تا به سلاح هسته ای دست نیابد!! دادگاهی مسخره تر از این ممکن است؟! دادگاهی که قاضی و دادستان آن خودشان بزرگترین جرم در تسلیحات اتمی را مرتکب شده اند!
اینقدر با دلارهای نفتی و شبکه عظیم رسانه ای شان ما را تخریب کرده اند که خودمان از خودمان می ترسیم!! ضعف عزت و اعتماد به نفس بالاتر از این که کسانی که روزی تا توانستند در جنگ بمب و باروت بر سرمان ریخته اند امروز پس از آن شکست، با لبخند از پس شبکه های رسانه ای شان ما را مردمی بدبخت، خشن، جانی، ناامید، شکست خورده، از اهداف بازمانده و بیچاره ترین مردم دنیا معرفی می کنند و ما باور می کنیم؟
براستی دنیای غرب باید با ما چه بکند که باور کنیم دشمن ماست؟ و ما چه کرده ایم که اگر دنیا دست ما بود این جنایات چندین برابر میشد؟
براستی ما را چه میشود؟ چه بر سر ما آورده اند که اینگونه خودتحقیری می کنیم در برابر جانی ترین دولت ها؟!
آمریکایی که خودش 250 هزار نفر را با بمب هسته ای در ژاپن ذوب کرده است، و اسرائیلی که علی رم داشتن حدود چهارصد بمب اتم حتی حاضر به پیوستن به معاهده npt مبنی بر عدم گسترش سلاح هلای هسته ای، نشده است، اینها ایران را تحریم میکنند تا به سلاح هسته ای دست نیابد!! دادگاهی مسخره تر از این ممکن است؟! دادگاهی که قاضی و دادستان آن خودشان بزرگترین جرم در تسلیحات اتمی را مرتکب شده اند!
اینقدر با دلارهای نفتی و شبکه عظیم رسانه ای شان ما را تخریب کرده اند که خودمان از خودمان می ترسیم!! ضعف عزت و اعتماد به نفس بالاتر از این که کسانی که تا توانستند در جنگ بمب و باروت بر سرمان ریخته اند امروز با لبخند از پس شبکه های رسانه ای شان ما را مردمی بدبخت، خشن، جانی، ناامید، شکست خورده، از اهداف بازمانده و بیچاره ترین مردم دنیا معرفی می کنند و ما باور می کنیم؟
براستی دنیای غرب باید با ما چه بکند که باور کنیم دشمن ماست؟ و ما چه کرده ایم که اگر دنیا دست ما بود این جنایات چندین برابر میشد؟
پاسخهای زیادی سؤال شما دارد ولی اصلی ترین پاسخ شما: پایمال شدن عزت مردم بوسیله دیکتاتوری است.
تا دیکتاتوری هست تاج و عمامه چه تفاوتی با هم دارند
در جمهوری اسلامی امت اسلامی اهمیت دارد نه ملت یا مردم ایران از همان ابتدا با میل به صدور انقلاب اسلامی بی آنکه برادری و حقانیت و متعالی بودن خود را در عمل ثابت کنیم دشمنی منطقه ای و جهانی برای خود دست و پا کردیم
در حکومت پهلوی بدون روشنگری و با بی صبری و شتاب به هویت مذهبی مردم بی احترامی کردند و بدون زمینه سازی فرهنگی و پشتوانه مردمی میخواستند به سوی تمدن بزرگ رهسپار شوند
شاید نیت های خیری پهلوی ها داشته اند و بی شک کارهای بزرگی برای آبادانی ایران انجام داده اند، همچنانکه جمهوری اسلامی همه کارهایش پلیدی و شرارت نیست .
ولی اینکه هیچکدام از حکومت های پهلوی و جمهوری اسلامی جرأت رفراندوم و پذیرش آرای مردم را نداشته و ندارند اشتراک ایشان در داشتن منش دیکتاتوری است
تا جهالت از اندیشه مردم رخت برنبندد و تا حکومتهای دیکتاتوری بر ایران حاکم باشند مملکت سامان نمی یابد
دیکتاتوری بد و سر منشأ فساد هست عادل ترین دیکتاتور از فاسدترین رییس جمهور بدتر هست چرا که امید اصلاح حکومت دموکراتیک هست ولی قطعیتی در ادامه منش عدالت پروری دیکتاتوری نیست.
پاسخهای زیادی سؤال شما دارد ولی اصلی ترین پاسخ شما: پایمال شدن عزت مردم بوسیله دیکتاتوری است.
اگر از اینکه پاسخ شما ارتباطی با سخن بنده با خانم فرشته ندارد بگذریم، باید عرض کنم هیچ کدام از سخنانتان صحیح نیستند:
تا دیکتاتوری هست تاج و عمامه چه تفاوتی با هم دارند
در جمهوری اسلامی امت اسلامی اهمیت دارد نه ملت یا مردم ایران
ولی اینکه هیچکدام از حکومت های پهلوی و جمهوری اسلامی جرأت رفراندوم و پذیرش آرای مردم را نداشته و ندارند اشتراک ایشان در داشتن منش دیکتاتوری است
نمیخواهم تفصیلا وارد این ماجرا شوم تا تاپیک از مسیرش خارج نشود، هر کدام از جملات شما ادعاهایی است که اثبا و انکارش یک تاپیک مستقل میداند، فقط همین قدر بدانید که:
اولا: کسی که ولایت فقیه را دیکتاتوری می داند نشان میدهد که نه ولایت فقیه را فهمیده است، و نه دیکتاتوری را.
ثانیا: حکومت اسلامی علاوه بر ملتش، امت اسلامی را هم پاره تن خویش دانسته، و به سرنوشت آنها اهمیت می دهد، نه اینکه امت را جایگزین ملت کند. و البته این در تمام سیاست های کشورها وجود دارد فقط آنجا نامش منافع است، مثل همین که آمریکا و اروپا عربستان را پاره تن خویش می دانند یا اسرائیل را جگرگوشه ای که نباید به خاطر داشتن کلاهک های هسته ای اذیتش کرد.
ثالثا: این که ملاک برای سنجش دیکتاتوری از غیر آن به رفراندوم گذشاتن سیاست های کلان باشد چنان قلمرو دیکتاتوری را گسترده میسازد که هیچ کشوری در دنیا نیست که خارج از این قلمرو باشد.
بی آنکه برادری و حقانیت و متعالی بودن خود را در عمل ثابت کنیم
حقانیت و متعالی بودن تعالیم اسلام و حکومت اسلامی بر ما پوشیده نیست، همانطور که مردم 98 درصد به حقانیت و متعالی بودن آن باور داشته و رأی دادند؛ اینکه شما در حقانیت این تعالیم متحیر مانده اید خدشه ای به اعتقاد وارد نمیسازد، همانطور که کشورهای غربی نیز در نگاه ما حقانیتی ندارند اما به این نگرش ما اهمیتی نمیدهند.
[SIZE=113]نمیخواهم تفصیلا وارد این ماجرا شوم تا تاپیک از مسیرش خارج نشود، هر کدام از جملات شما ادعاهایی است که اثبا و انکارش یک تاپیک مستقل میداند، فقط همین قدر بدانید که:
اولا: کسی که ولایت فقیه را دیکتاتوری می داند نشان میدهد که نه ولایت فقیه را فهمیده است، و نه دیکتاتوری را.
ثانیا: حکومت اسلامی علاوه بر ملتش، امت اسلامی را هم پاره تن خویش دانسته، و به سرنوشت آنها اهمیت می دهد، نه اینکه امت را جایگزین ملت کند.
حقانیت و متعالی بودن تعالیم اسلام و حکومت اسلامی بر ما پوشیده نیست، همانطور که مردم 98 درصد به حقانیت و متعالی بودن آن باور داشته و رأی دادند؛ اینکه شما در حقانیت این تعالیم متحیر مانده اید خدشه ای به اعتقاد وارد نمیسازد، همانطور که کشورهای غربی نیز در نگاه ما حقانیتی ندارند اما به این نگرش ما اهمیتی نمیدهند.
همه پرسی سال ۵۸ در شرایطی برگزار شد که هنوز قانون اساسی ایران تدوین نشده و تعریفی هم از جمهوری اسلامی ارائه نشده بود.
هنوز هم برخی معتقدند مردم ایران در آن زمان، بیش از آن که به فکر تعیین نظام و نوع حکومت در کشور خود باشند، تنها به سرنگونی نظام سلطنتی فکر میکردند و برای رسیدن به این هدف، نظام جدیدی را که به آنها معرفی شده بود، برگزیدند. بدون اینکه درک درستی از این نظام داشته باشند.
مردم این نظام رو برای برای ملت خود انتخاب کردند انها نمیدانستند که قراره این نظام همه چی رو مدنظر قرار بده غیر از خود ملت.
مردم ان زمان مانند الان همه تحصیل کرده نبودن با این حال برای شرایط بهتر برای خود و ملتشون با انقلاب همراه شدند نه صرفا شرایط بهتر برای امت اسلامی با این تعریفی که شما کردید. حالا اکثریت تحصیلکرده هستن شرایط رو می سنجند وضع زندگی خودشون رو با مردم دیگر کشورها مقایسه میکنن و انتظار دارند حکومت بهترین وضع زندگی رو براشون فراهم کنه نه اینکه حکومت با تعریفی که برای امت اسلامی کرده و با همین بهانه ملت خودش رو نادیده بگیره.
شما که قصدتون این بود همان زمان هم اعلام میکردید انقلاب اسلامی ایران قراره کل کشورهای اسلامی رو پوشش بده رفاه و اسودگی که میخواید کسب نمیشه باید خویشتن دار باشید و به شرایط موجود قناعت کنید یه دورنمایی از حکومت در شرایط فعلی رو به مردم ارائه میدادید اون وقت میذاشتید مردم انتحاب کنن نه اینکه اول با قول مجانی کردن اب و برق و زندگی بهتر همه رو فریب بدید. و همه پرسی رو به پایان برسونید بعد هم هر وقت اعتراض کردیم نتیجه همون همه پرسی رو بکوبید تو سر مردم.
پاسخهای زیادی سؤال شما دارد ولی اصلی ترین پاسخ شما: پایمال شدن عزت مردم بوسیله دیکتاتوری است.
تا دیکتاتوری هست تاج و عمامه چه تفاوتی با هم دارند
در جمهوری اسلامی امت اسلامی اهمیت دارد نه ملت یا مردم ایران از همان ابتدا با میل به صدور انقلاب اسلامی بی آنکه برادری و حقانیت و متعالی بودن خود را در عمل ثابت کنیم دشمنی منطقه ای و جهانی برای خود دست و پا کردیم
در حکومت پهلوی بدون روشنگری و با بی صبری و شتاب به هویت مذهبی مردم بی احترامی کردند و بدون زمینه سازی فرهنگی و پشتوانه مردمی میخواستند به سوی تمدن بزرگ رهسپار شوند
شاید نیت های خیری پهلوی ها داشته اند و بی شک کارهای بزرگی برای آبادانی ایران انجام داده اند، همچنانکه جمهوری اسلامی همه کارهایش پلیدی و شرارت نیست .
ولی اینکه هیچکدام از حکومت های پهلوی و جمهوری اسلامی جرأت رفراندوم و پذیرش آرای مردم را نداشته و ندارند اشتراک ایشان در داشتن منش دیکتاتوری است
تا جهالت از اندیشه مردم رخت برنبندد و تا حکومتهای دیکتاتوری بر ایران حاکم باشند مملکت سامان نمی یابد
دیکتاتوری بد و سر منشأ فساد هست عادل ترین دیکتاتور از فاسدترین رییس جمهور بدتر هست چرا که امید اصلاح حکومت دموکراتیک هست ولی قطعیتی در ادامه منش عدالت پروری دیکتاتوری نیست.
مشگل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تائید نظر حل معما میکرد .
زیر پستها یک صلوات میزنید و تائید میکنین ...
من با این پستتون کمی مخالف هستم . من سیستم دموکراسی رو برای ایران مناسب نمیدونم . یک بار برین مجلس ... ببینین که چه کسایی اونجا جمع شدن ...
وسط رای گیری فالوده پخش میکنن
صندلی هاشون هم که راحت .... همه دارن چُرت میزنن
برخیهاشون هم که اصلا آداب حرف زدن ندارن
و ...
مثل ایران شده مثل هزاران عقابی که در لانه مرغ ها بزرگ شدن و فقط تخم گذاشتن رو بلد هستن و کرم گرفتن ....
نیاز به عقابی داریم که بتونه مجبور کنه افق هامون تغییر کنه ....
مثلا اگر من پادشاه ایران بودم ... میگفتم که تمام صندلی های مجلس رو جمع کنند و همه بایر سرپا بایستند ...
نهایتا یک جلسه مجلس می بایست باید یک ساعت طول بکشه ....
و ...
من سیستم پادشاهی رو از یک نقطه نظراتی خوب میدونم .
صدها سال بود که مردم ایران زمین آرزوی جامعه اسلامی داشتند .
روحانیت آرزوی تحقق ولایت فقیه رو داشته .
ما صدها سال عقب افتادیم ... چون نمیدونستیم که جامعه اسلامی یعنی چی ؛ ولایت فقیه یعنی چی ؛ و حتی اسلام یعنی چی ...
من الان با خیلی از پاکستانی ها همین مشگل رو دارم ؛ اونها همشون آروزی یک جامعه اسلامی رو دارند ... و واقعا نمیدونند جامعه اسلامی یعنی چی ... هر چقدر هم که براشون توضیح میدی نمیفهمند ...
ببینید ...
زمان شاه ... همه برای انقلاب بیرون ریخته بودند ؛ پدر و مادر من هم دوران نامزدیشون همون دورانی بود که داشت انقلاب میشد ....
پدر من و شوهر خاله هام هم ازون کسایی بودند که خیلی فعال بودند و آرزوی جمهوری اسلامی رو داشتند . ( پدرم 4 تا باجناق داشت و همشون هم جمهوری اسلامی بودند )
در این بین مادربزرگ مادرم ؛ طرفدار شاه بود ...
هر چقدر پدرم و شوهر خاله هام از خوبی های جمهوری اسلامی و وعده وعید های جمهوری اسلامی میگفتند مادر بزرگم قبول نمیکرد ....
میگفت که از مادرش شنیده که در زمان مشروطه یه مدت زمان حکومت رو دادند دست آخوندها .... آخوندها مردم رو به روز سیاه رسوندند .... و شما خبر ندارین اینها چه به روز ما در میارن ...
مادربزرگم جزو همون دو درصدی بود که رای نه داد .... ( یادی کنیم از اون دو درصد انسان فهمیده ای که در 12 فروردین رای " نه " دادند )
چرا !!! چون میدونست ...
این اتفاقات اخیر ... اینی که هزاران آیت الله عظمی بالا سر این نظام هستند و این بدبختی های مردم دیگه هیچ سوالی برای این نمیزاره که مردم بگن ما نمیدونیم جامعه اسلامی یعنی چی ...
و این مسایل در لوح ها و در سایت های اینترنتی ثبت و ظبط میشه ... آیندگان درس عبرت میگیرند ...
و ...
پادشاهی خوبیش همینه ...
حالا هزاران سال ما دموکراسی داشتیم ... باز هم مردممون آرزوی داشتن یک جامعه اسلامی داشتند .
انتظار دارند حکومت بهترین وضع زندگی رو براشون فراهم کنه نه اینکه حکومت با تعریفی که برای امت اسلامی کرده و با همین بهانه ملت خودش رو نادیده بگیره.
شما که قصدتون این بود همان زمان هم اعلام میکردید انقلاب اسلامی ایران قراره کل کشورهای اسلامی رو پوشش بده رفاه و اسودگی که میخواید کسب نمیشه باید خویشتن دار باشید و به شرایط موجود قناعت کنید
خواهر گرامی خواهش می کنم منطقی به مسئله نگاه کنید، کسی نمی تواند آینده را پیش بینی کند که بگوید مثلا ما با هشت سال جنگ بر میخوریم که خسارت های فراوان مالی به دنبال دارد، پیشرفت کشور هم نسبی و در گرو شرایط است، برای همین تعیین سرنوشت آن نشدنی است، اگر مردم مسئولین خوب انتخاب کنند پیشرفت بیشتر خواهد شد، اگر وجدان کاری داشته باشند شرایط بهتر خواهد شد، اگر فریب رسانه های دشمن را نخورند بیشتر خواهد شد...
ضمنا عقل با علم متفاوت است، هرگز بالارفتن سطح تحصیلات نمیتواند ملاکی برای بالا رفتن سطح درک و فهم گردد.
اما در مورد اینکه ایران بیشتر از مردم خودش به دیگران بها داده و بودجه کلانی را فراتر از مرزها خرج می کند، یک بار مطلبی را بیان می کنم برای هم شما و هم بقیه دوستان، کاملا منطقی به آن نگاه کنید:
ما اصلا آمارهای ایران و آنچه مسئولین خودمان می گویند را نمیپذیریم، و سخن ترامپ که آمارهای ایران را رد کرده و مخارج ایران در عراق و سوریه را خیلی دست بالا گرفته و گفته ایران 16 میلیارد دلار بین سال های 2012 تا 2018 در سوریه و عراق خرج کرده را می پذیریم.
از طرف دیگر خود همین آقای ترامپ می گوید کشورش 7 هزار میلیارد دلار در خاورمیانه خرج کرده است، یعنی بودجه ای 430 برابر بودجه ای که ایران خرج کرده را آمریکا فقط در این منطقه ای که مربوط به او نیست خرج کرده است، آیا خرج کردن یک، چهارصدو سی ام برای منطقه خودمان رقمی بالاست؟
آیا این رقمی که تازه در بالاترین حد و از سوی ترامپ ادعا شده، و ثانیا خرج امنیت خودمان شده، و ثالثا به اقتضاء تعالیم دینی مان بوده است در برابر خرج هایی که دیگر کشورها برای امنیت و گسترش تفکرشان می کنند رقمی به حساب می آید؟ اگر این رقم آقای ترامپ را بپذیریم میشود هر نفر حدود 13000 تومان در ماه!!
بنابراین عامل فقر و مشکلات را در جای دیگری جستجو کنید.
من سیستم دموکراسی رو برای ایران مناسب نمیدونم . یک بار برین مجلس ... ببینین که چه کسایی اونجا جمع شدن
من سیستم پادشاهی رو از یک نقطه نظراتی خوب میدونم
شما درد رو خوب فهمیدید اما درمانتون کُشنده است! برای بیرون آمدن از چاله، افتادن در چاه را توصیه میکنید!
اما این نقطه مثبت در کلامتون هست که بر خلاف بسیاری از دوستان تا حدی مشکل رو به خوب متوجه شدید و این خودش خیلی قابل توجه هست.
با سلام
چند نکته:
* در اینکه این نظام و این انقلاب به بسیاری از آرمان ها و اهدافش نرسیده شکی نیست. اگر بخواهیم نقد کنیم حالا حالا جا برای انتقاد هست چون اشکالات یکی و دو تا نیست و همه ما ( چه موافق جمهوری اسلامی و چه مخالف) بر این مسائل آگاه هستیم.
اما کسی که مدافع این انقلاب هست معنایش دفاع از اختلاس و دزدی و رانت و تبعیض و بی عدالتی نیست. بنابراین تا یک نفر شروع به دفاع کرد در جوابش نیازی نیست دوباره شروع به انتقاد از وضع موجود کنیم.
کدام انسان عاقل و با وجدانی از ظلم و بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی و ... دفاع می کند؟
* بد بودن رژیم سابق، خوب بودن رژیم کنونی را ثابت نمی کند. تنها می تواند لزوم انقلاب و تغییر سیستم قبلی را اثبات کند.
*بیایید به جای تکرار مکررات و انتقاد از وضع موجود ( که البته خودم هم منتقد هستم) دنبال چاره باشیم. حداقل از مبانی و نظریات شروع کنیم تا کم کم به عمل برسیم.
یک اشکال در ابتدای انقلاب به نظر من این بوده که با پیروز شدن بر رژیم پهلوی انقلابیون کار را تمام شده فرض کردند. در حالی که باید بیشتر از قبل به پایه ریزی مبانی اعتقادی و فکری خود می پرداختند. کسانی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی که تئوریسین انقلاب محسوب می شدند همان اوایل شهید و حذف شدند و بعد هم که درگیری هایی مثل کردستان و بعد هم جنگ و مشکلات آن و بعد از جنگ هم دوباره از صفر شروع کردن و... همه این ها باعث شد دیگر کسی به آن جدیتی که قبل از انقلاب به دنبال پی ریزی مبانی فکری و نظری برای راهی که در پیش گرفته بودند نباشد. دیگر کسی دنبال پاسخگویی به افکار و سوالات مردم نبود. انگار جمهوری اسلامی چیزی بود که باید همه می پذیرفتند و چون و چرایی درش نبود.
شما قبل انقلاب را نگاه کنید که چقدر رشد فکری و علمی و اعتقادی بین توده مردم به وجود آمده بود. امثال استاد مطهری، دکتر شریعتی، دکتر بهشتی و خیلی های دیگر در شرایط قبل انقلاب بود که اوج مسئولیت و روشن کردن اذهان مردم را بر عهده داشتند. جایی مثل حسینیه ارشاد که روحانی و غیر روحانی در کنار هم از اسلام می گفتند و سطح آگاهی مردم را بالا می بردند.
اما ناگهان بعد از انقلاب این موج فروکش کرد و کم کم به فراموشی سپرده شد. و حالا بعد سالیان دراز واقعا این نیاز احساس می شود که مردانی از جنس مطهری از جنس شریعتی از جنس بهشتی ( اگر وجود داشته باشند) دوباره احساس تکلیف کنند و اندیشه های درست و ناب اسلام ( و نه لزوما انقلاب اسلامی) را تبیین کنند.
متاسفانه الان تا کسی شروع به انتقاد از وضع موجود می کند مسئولان به جای جواب مناسب شروع می کنند یکی یکی دستاوردهای انقلاب را بازگو کنند یا مرتب به آمریکا و اسرائیل بد وبیراه بگویند یا از رژیم قبل انتقاد کنند. با تخریب آمریکا یا تخریب رژیم قبل اعتماد مردم را نمی شود به دست آورد.
ما باید ببینیم خودمان چه حرفی برای گفتن داریم. و
" حرفی برای گفتن داشتن" معنایش این نیست که دوباره شروع کنیم بگوییم قبل انقلاب اینقدر پل و جاده و سد بود الان این تعداد هست یا قبل انقلاب این تعداد مدرسه و دانشگاه بود الان این تعداد
و...
اینها در برابر تبعیض ها و بی عدالتی هایی که مردم به چشم خودشان هر روز می بینند دیگر رنگی ندارد. اعتماد از دست رفته مردم دیگر با این روش ها بر نمی گردد.
اگر این نظام به دنبال تایید و پشتیبانی مردم از خودش هست خودش هم باید حافظ آن ایده آل ها و آرمان های اولیه اش باشد. یکی از دلایلی که مردم دیگر آنقدرها دل به انقلابشان خوش ندارند شاید این باشد که می بینند مسولان مملکتشان هم دیگر پایبند این نظام و انقلاب و آن آرمانها نیستند. وقتی دورویی و ریاکاری ببیند چگونه اعتماد کنند؟
وقتی ببیند انقلاب پابرهنگان تبدیل شد به شکاف و فاصله طبقاتی دیگر به چی دل خوش کنند؟
مسئولان، اصلاحات را از خودشان شروع کنند و اینقدر جبهه نگیرند مردم خودشان راه درست را پیدا می کنند.
الان اسم حکومت ما جمهوری اسلامی است . یعنی حکومتی که مبنایش اسلام و عمل به احکام آن است. یعنی رنگ اسلام در جای جای ساختار حکومتی باید دیده شود.
الان آن چیزی که از اسلام در ساختار حکومت می بینیم آیا واقعا خود اسلام است یا ظاهر اسلام؟
اینها نیاز به بررسی عمیق و وسیع دارد. یعنی بیاییم تک تک ارگان ها و سازمان ها و ادارات و بانک ها و ... را با معیار اسلام بسنجیم.
بعد ببینیم کجاها با اسلام مغایرت دارد درصدد اصلاح برآییم.
متاسفانه الان چیزی که مردم از اسلام در ساختار حکومتی می بینند یک عدد روحانی هست که هنگام افتتاح پروژه ها کنار روبان قیچی به دست ایستاده. و این برای ما یعنی حضور اسلام در ساختار حکومتی!
قصدم از این مثال تمسخر نبود فقط خواستم بگویم ای کاش سطح خواسته های ما ( مردم و حکومت) و سطح آگاهی ما و سطح تعریف ما از اسلام و حکومت اسلامی کمی ارتقا پیدا می کرد.
اینها نیاز به بررسی عمیق و وسیع دارد. یعنی بیاییم تک تک ارگان ها و سازمان ها و ادارات و بانک ها و ... را با معیار اسلام بسنجیم.
بعد ببینیم کجاها با اسلام مغایرت دارد درصدد اصلاح برآییم.
سلام ...
ابتدا بابت پست خوب و از صمیم دلتون تشکر میکنم .
میتونین بگین که کدوم اداره یا ارگان رو میشناسید که بر اساس اسلام کار نمیکنند ؛ همشون بر اساس اسلام دارند کار میکنند ....
ببینید اتفاقا من نظرم بر خلاف شما هست ....
سپنتا نیکنام کسی بود که زرتشتی بود و میخواست در شورای شهر یزد فعالیت کنه که دهها آیت الله عظمی با همین مساله کوچک برخورد کردند .
همه مسایل و همه قوانین کشور ما اسلامی هست ؛ و هیچ برخوردی هم با اسلام نداره ؛ حتی ما در تمامی شرکتهای دولتی نماز جماعت داریم و .... حتی به این توجه کردیم که کتابهای بچه های کوچک هم پر از خانوم چادری باشه و ...
بنابراین مشگل از این نیست که قوانین اسلامی نیستند .... یا روسای کشورمون اسلامی نیستند ... سیستمی بهتر از این هم نمیشه پیاده سازی کرد ؛ شما سیستم اسلامی بهتر از این سراغ دارید ؟؟؟
من یک مثال براتون میزنم ...
1. در اسلام داریم که هر مردی که به خانومی تجاوز کنه ؛ حکمش اعدام هست . بنابراین یا این کار رو کرده یا این کار رو نکرده ....
ولیالله حسینی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران دربارهٔ وضعیت حقوقی تجاوز جنسی میگوید:[۱۳۶][INDENT]احکام این جرم یا برائت است یا اعدام حد وسطی ندارد. اگر اعدام نبود و بهطور مثال ۲۰ سال حبس بود قاضی نمیترسید مجازات تعیین کنداما این مجازاتها کار را مشکل کردهاست. از یک طرف مجبوریم حکم اعدام دهیم و از سویی اگر حکمی ندهیم روان از دست رفته یک زن قربانی را در نظر نگرفتهایم. این در حالی است که اثبات جرایم حدی با کوچکترین شبههای سخت میشود. مشکل دیگر ما این است که مجرمین در پلیس آگاهی اقرار میکنند اما در دادگاهها اقرار نمیکنند و حتی شاکیان را نیز تهدید میکنند.
ببینید ...
نمیخوام در مورد افرادی که شرایط ازدواج نمیتونن پیدا کنن و دست به تجاوز میزنند صحبت کنم ؛ تعداد این تجاوزها خیلی زیاد هست ؛ چی کار کنند همشون رو اعدام کنند !!!! ؛ کسایی که مشروب میخورند چی ؛ همشون رو شلاق بزنند ....
به قول حافظ ... گر حکم شود که مست گیرند .... در شهر هر آنکه هست گیرند .
بنابراین قاضی خودش رو به نفهمی میزنه .... چون اگر بفهمه ... باید اون شخص رو اعدامش کنه ...
نتیجه ====> تعداد متجاوزین به عنف زیاد میشه ...
یا مساله مهریه ....
که الان واقعا مشگل جوونها هست ؛ در شرایط کنونی هم بودنش اشتباه هست و هم نبودنش ....
بودنش اشتباه هست : چون خیلی از دخترها دارن از این روش کاسبی میکنند و رقم های وحشتناکی هم ازش در میارن .
نبودنش هم اشتباه هست : چون عملا یک خانوم از یک زندگی دو نفره هیچ حق و حقوقی نمیبره
میتونست سیستم به نحوی دیگر پیاده سازی بشه .
یا مساله دیه ....
طرف با ماشین تصادف میکنه و طرف مقابلش میمیره ...
اول از همه باید ببینه خانوم بوده یا آقا ...
بعدش باید به این فکر کنه که الان ماه محرم و صفر و .... هست یا نیست
بعدش بره ببینه شتر قیمتش چجوری هست
قیمت شتر رو هم که میدونین عرضه و تقاضا تعیین میکنه ...
و ....
بنظر بنده بحث در مورد مسائل سیاسی در این سایت فوق العاده بیهوده هست.
موضوعات متعددی در مورد نقد حکومت فعلی ایجاد شده ولی هیچکدام به نتیجه نرسیده و اخرش تاپیک بزور بسته شدهبحث ها هم فوق العاده زیاد بوده
کاربران واقعا پستهای خوبی میدن و دلایل قانع کننده ای برای نقد حکومت فعلی که ادعای جمهوری و اسلامی بودن داره ارائه میدن.اما کارشناسان محترم پاسخهای بسیار کلی و مبهم میدهند و حتی حاضر به پذیرش کوچکترین نقد کاربران هم نشده اند.
همچنین جناب مسلم که معمولا کارشناس این طور بحث ها انتخاب میشن هر دفعه که کسی نقدی میکنه اول میگن به تاپیک مربوط نمیشه و بحث منحرف میشه.در صورتیکه همون سوال و نقد از خود بحث های قبلی که با موضوع تاپیک هست نشات میگیره و این اصولا غیر ممکنه کاربر بخواد برای هر چیزی یک تایپک جدا بزنه و بحث های گسسته بوجود بیاد.این طوری هم از زاویه دیگه بحث منحرف میشه!
جناب مسلم بسیار در مورد حکومت فعلی متعصب هستند.ایشان بحث های اعتقادی مثل معاد خداشناسی نبوت و .. رو خوب جواب میدن ولی بنظر بنده برای بحث های سیاسی و نقد حکومت مناسب نیستند.
امیدوارم اگر جناب مسلم متن بنده رو خوندند نارحت نشوند اما من فقط نظرم رو میگم و نقد مسلما سازنده است و ایشون هم این باید قبول داشته باشند.
ضمن اینکه بنده هیچ دشمنی نه با روحانیت نه اسلام نه جمهور ی اسلامی ندارم.
بهتر بود برای این مدل بحث ها یک کارشناس که مسلط به سیاست و اهداف حکومت باشه انتخاب کنند.
در ضمن ما نمی توانیم از روحانیون انتظار داشته باشیم حکومت فعلی که با عنوان جمهوری اسلامی در ایران برقراره هست را بتوانند بصورت بی طرفانه نقد کنند.معمولا طور ی ازین حکومت دفاع میشه که انگار حکومت واقعا هیچ عیبی نداره.
البته طبیعیه روحانیون حاضر نشوند نقایص بسیار زیاد این حکومت و ناکار آمدی مسولان را بپذیرند.
روحانیون و نیز سپاهیان و افراد دارای سهمیه شهدا و جانباز از سفره همین حکومت تناول میکنند بنابراین انتظار ما از انها بیهوده است اگر منم جای انها بودم نقد این حکومت برایم بسیار سخت بود و هرگز معایب فراوان و ناکار امدی انرا نمی دیدم.
بنظر بنده بحث در مورد مسائل سیاسی در این سایت فوق العاده بیهوده هست.
موضوعات متعددی در مورد نقد حکومت فعلی ایجاد شده ولی هیچکدام به نتیجه نرسیده و اخرش تاپیک بزور بسته شدهبحث ها هم فوقالعاده زیاد بوده
کاربران واقعا پستهای خوبی میدن و دلایل قانع کننده ای برای نقد حکومت فعلی که ادعای جمهوری و اسلامی بودن داره ارائه میدن.اما کارشناسان محترم پاسخهای بسیار کلی میدهند و حتی حاضر به پذیرش کوچکترین نقد کاربران هم نشده اند.
همچنین جناب مسلم که معمولا کارشناس این طور بحث ها انتخاب میشن هر دفعه که کسی نقدی میکنه اول میگن به تاپیک مربوط نمیشه و بحث منحرف میشه.در صورتیکه همون سوال و نقد از خود بحث های قبلی که با موضوع تاپیک هست نشات میگیره و این اصولا غیر ممکنه کاربر بخواد برای هر چیزی یک تایپک جدا بزنه و بحث های گسسته بوجود بیاد.این طوری هم از زاویه دیگه بحث منحرف میشه!
جناب مسلم بسیار در مورد حکومت فعلی متعصب هستند.ایشان بحث های اعتقادی مثل معاد خداشناسی نبوت و .. رو خوب جواب میدن لوی بنظر بنده برای بحث های سیاسی و نقد حکومت مناسب نیستند.
بهتر بود برای این مدل بحث ها یک کارشناس که مسلط به سیایت و اهداف حکومت باشه انتخاب کنند.
در ضمن ما نمی توانیم از روحانیون انتظار داشته باشیم حکومت فعلی که با عنوان جمهوری اسلامی در ایران برقراره هست را بتوانند بصورت بی طرفانه نقد کنند.معمولا طور یازین حکومت دفاع میشه که انگار حکومت واقعا هیچ عیبی نداره.
البته طبیعیه روحانیون حاضر نشوند نقایص بسیار زیاد این حکومت و ناکار آمدی مسولان را بپذیرند.
روحانیون و نیز سپاهیان و افراد دارای سهمیه شهدا و جانباز از سفره همین حکومت تناول میکنند بنابراین انتظار ما از انها بیهوده است اگر منم جای انها بودم نقد این حکومت برایم بسیار سخت بود و هرگز معیب فراوان و ناکار امدی انرا نمی دیدم.
با سلام و احترام
از انتقادات شما ممنونم@};-
اگرچه نه حکومت، نه این سایت، و نه بنده حقیر بی عیب نیستیم، اما به نظرم در نقدهایتان دقت لازم نشده است.
ابتدا سوالی از شما دارم، آیا این پیام شما کلی نیست؟ اینکه به طور کلی همه تاپیک ها را به زور بسته شده، و یا به انحراف رفته بدانیم، آیا دیگر نتیجه گیری ای کلی تر از این ممکن است؟ شما نقدی را به سایت روا میدارید که پررنگ ترین مصداق آن را خودتان مرتکب شده اید.
اما در مورد انتقاداتتان کدامین تاپیک به زور بسته شده؟ کدامین تاپیک به خواست و رضایت کارشناس به انحراف رفته است؟ علاوه بر اینکه شما در حالی به انحراف رفتن تاپیک ها انتقاد می کنید که از آن طرف توقع دارید من اجازه بدهم دوستان از هر دری میخواهند سخن بگویند! آیا این کوسه ریش پهن نیست؟
در کدامین تاپیک بنده یا سایر کارشناسان گفته ایم که حکومت عیب و نقصی ندارد؟ من اگر انتقادات خودم نسبت به حکومت را بخواهم نقل قول بگیرم ساعت ها وقتم را خواهد گرفت. در بحث ها هم از بنده چه توقعی دارید؟ بنده باید چه کنم تا شما و دوستان راضی باشید؟ انتقادات ناوارد دوستان را بپذیرم تا بحث در سایت روا باشد؟
در مورد جزئیات هم آیا بنده در مسائل جزئی وارد نشدم؟ پست های گذشته ی بنده را ببینید، آیا در تک تک موضوعات جزئی که مربوط به مقایسه پهلوی و جمهوری اسلامی، و لزوم دفاع از انقلاب بود ورود نکردم؟
هر کسی با روحانیت از نزدیک معاشرت داشته باشد می فهمد که روحانیون به لحاظ اقتصادی از ضعیف ترین اقشار جامعه هستند، دفاعشان از انقلاب هرگز با چشمداشت مادی نیست، این از ناجوانمردانه ترین انتقاداتی است که دشمن در ذهن مردم ما القاء می کند.
ضمنا به انتخاب پرسشگر بنده به عنوان کارشناس برای این تاپیک انتخاب شدم.
میتونین بگین که کدوم اداره یا ارگان رو میشناسید که بر اساس اسلام کار نمیکنند ؛ همشون بر اساس اسلام دارند کار میکنند ....
سرکار خانم اگر دوستان بنده را متهم به عدم ازادی بیان نمیکنند باید عرض کنم این موضوع که آیا اسلام مانع پیشرفت یک حکومت است یا عامل پیشرفت بحث گسترده و مهمی است که در این تاپیک مجال آن فراهم نیست، خواهش می کنم این بحث را در جای دیگر دنبال کنید.
بنده و فکر می کنم عمده دوستان طالب این هستند که واقعا اسلام اجرا شود، نه اینکه اسلام را مانع بدانیم، در هر صورت این یک بحث مبنایی است که مرتبه اش قبل از بحث حکومت است.
عنوان تاپیک شامل همان دو سوالی است که در پست های پیشین عرض کردم. تذکر بنده به خاطر عدم انحراف تاپیک است، وگرنه اشکالات شما هیچ کدام وارد نیست، به عنوان مثال:
احکام این جرم یا برائت است یا اعدام حد وسطی ندارد. اگر اعدام نبود و بهطور مثال ۲۰ سال حبس بود قاضی نمیترسید مجازات تعیین کنداما این مجازاتها کار را مشکل کردهاست. از یک طرف مجبوریم حکم اعدام دهیم و از سویی اگر حکمی ندهیم روان از دست رفته یک زن قربانی را در نظر نگرفتهایم. این در حالی است که اثبات جرایم حدی با کوچکترین شبههای سخت میشود. مشکل دیگر ما این است که مجرمین در پلیس آگاهی اقرار میکنند اما در دادگاهها اقرار نمیکنند و حتی شاکیان را نیز تهدید میکنند
روشن است که اگر برای ما به عنوان قاضی جرمی اثبات نشده باشد حتی یک تازیانه بر مرد متهم نمی توانیم بزنیم و قطعا ظالمانه است، شما جرم مرد را پیش فرض می گیرید و سپس حکم می کنید که روان زن قربانی را در نظر نگرفته ام، آیا روان مردی که هنوز جرمش اثبات نشده مهم نیست؟
در هر صورت اگر همچنان بر حرفتان پافشاری می کنید در تاپیک دیگری میتوانید آن را به صورت تفصیلی دنبال کنید.
ممنونم از شما
ابتدا سوالی از شما دارم، آیا این پیام شما کلی نیست؟ اینکه به طور کلی همه تاپیک ها را به زور بسته شده، و یا به انحراف رفته بدانیم، آیا دیگر نتیجه گیری ای کلی تر از این ممکن است؟ شما نقدی را به سایت روا میدارید که پررنگ ترین مصداق آن را خودتان مرتکب شده اید.
جناب مسلم منظور بنده تاپیکهایی بود که موضوعشان در مورد نقد و برسیی حکومت ما و مسولانش هست.نه هر تاپیکی.معمولا در این تاپیکها شما کارشناسان فقط میخواهید دفاع کنید.
اما در مورد انتقاداتتان کدامین تاپیک به زور بسته شده؟ کدامین تاپیک به خواست و رضایت کارشناس به انحراف رفته است؟ علاوه بر اینکه شما در حالی به انحراف رفتن تاپیک ها انتقاد می کنید که از آن طرف توقع دارید من اجازه بدهم دوستان از هر دری میخواهند سخن بگویند! آیا این کوسه ریش پهن نیست؟
خوشبختانه همه تاپیکها این طور نبوده.حالا بنده هم خودم هم چند تا تاپیک که دیگران ایجاد کردند رو شاهد بودم که ادامه سوالات شروع کننده را پاسخ نداده اند و حمع بندی شده بیخود ی چیزی نگفتم.البته در مورد تاپیکهایی که با شخص شما داشتم چنین چیزی الحمد لله نبوده.
در کدامین تاپیک بنده یا سایر کارشناسان گفته ایم که حکومت عیب و نقصی ندارد؟ من اگر انتقادات خودم نسبت به حکومت را بخواهم نقل قول بگیرم ساعت ها وقتم را خواهد گرفت. در بحث ها هم از بنده چه توقعی دارید؟ بنده باید چه کنم تا شما و دوستان راضی باشید؟ انتقادات ناوارد دوستان را بپذیرم تا بحث در سایت روا باشد؟
مستقیم نگفته اید چنین چیزی.دفاع شما چنین چیزی القا کرده. واقعا هم همین طور بوده.اینکه میفرمایید ساعت ها وقتتان گرفته میشه درسته زیرا شما کارشناس کلام هستید که خیل عظیمی از سوالات متنوع را باید جواب داده مدیریت کنید به همین دلیل میگم بهتر بود یک کارشناس باشه که فقط مسوول پاسخ گویی به پرسشها و شبهات حکومت جموهور یاسلامی ایران ب اشه.
در مورد جزئیات هم آیا بنده در مسائل جزئی وارد نشدم؟ پست های گذشته ی بنده را ببینید، آیا در تک تک موضوعات جزئی که مربوط به مقایسه پهلوی و جمهوری اسلامی، و لزوم دفاع از انقلاب بود ورود نکردم؟
بله همین طور هست اتفااق شما تنها کارشناسی هستید که صبوری خوبی دارید.بنده از کارشناس دیگری که خودم در یک تاپیک نقد حکومت زده بودم با بنده رفتار خبوی نکردند و بنده دیگر به ان تاپیک نرفتم و بحث جمع بندی شد
خواهر گرامی خواهش می کنم منطقی به مسئله نگاه کنید، کسی نمی تواند آینده را پیش بینی کند که بگوید مثلا ما با هشت سال جنگ بر میخوریم که خسارت های فراوان مالی به دنبال دارد، پیشرفت کشور هم نسبی و در گرو شرایط است، برای همین تعیین سرنوشت آن نشدنی است، اگر مردم مسئولین خوب انتخاب کنند پیشرفت بیشتر خواهد شد، اگر وجدان کاری داشته باشند شرایط بهتر خواهد شد، اگر فریب رسانه های دشمن را نخورند بیشتر خواهد شد...
ضمنا عقل با علم متفاوت است، هرگز بالارفتن سطح تحصیلات نمیتواند ملاکی برای بالا رفتن سطح درک و فهم نیست
بنابراین عامل فقر و مشکلات را در جای دیگری جستجو کنید.[/COLOR]
استاد عزیز شما رای 98 درصدی مردم رو مرتب در پاسخ همه دوستان بعنوان یک امتیاز یاد می کنی این رای 98 درصدی چطور به دست اومده ؟ همه که روحانی نبودن همه که برای برپایی امت اسلامی قیام نکردن اخه مردم بیسواد و تهی دست چه از امت اسلامی میدونستن ؟؟؟ وعده مجانی بودن اونا رو به پای صندوق های رای کشاند. والا عدالت ایجاب میکرد قبل از رای گیری اهداف رو کاملا برای مردم تشریح کنن نه اینکه بزارن کار تموم شه . تشریح اهداف هم کاری نداشت برپایی یه حکومت اسلامی در ایران این همه زمان و انرژی طلبید نمیتونستید تخمین بزنید برپایی امت اسلامی و حمایت از گروه های مذهبی در صورت مخالفت جهانیان چقدر زمان و هزینه طلب میکنه ؟؟؟؟
در سال 58 همه مردم پای صندوق های رای رفتن::::
مرد و زن ( باحجاب و بی حجاب )
مسلمان و غیرمسلمان
روحانیون، مردم عادی ( بیسواد و باسواد ) و همه گروه های درگیر و موثر در پیروزی انقلاب که تعدادشون هم کم نیست ( کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی، انجمن اسلامی دانشجویان، جامعه روحانیت مبارز، حزب مؤتلفه اسلامی، جمعیت فدائیان اسلام، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
جنبش مسلمانان مبارز، جاما، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران
حزب ملت ایران، حزب توده ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران
اتحاد مبارزان کمونیست،سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر،
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، چهرههای شاخص).
اما بعد از تشکیل حکومت و پایان رای گیری چی شد؟ عملا روحانیون انقلاب رو صاحب شدن با تعیبن برخی سیاست ها بسیاری از توده ها و گروه های همراه انقلاب رو از انقلاب زده کردند خوب قبل از رای می گفتید ما نظر شما رو قبول نداریم!!!
با حجاب اجباری و کوتاه کردن دست زنان در خیلی از مناصب عملا یه تودهنی بزرگ به زنان بی حجاب زده شد. خوب قبل از رای گیری میگفتید این حکومت قصد داره حجاب رو اجباری کنه !!!
برای مناصب سیاسی کشور شرط مسلمان بودن( صد البته شیعه بودن ) و مقید بودن به دین اسلام قرار داده شد پس دست اقلیت مذهبی ها از حکومت کوتاه شد. خوب قبل از رای گیری اینو می گفتید !!@
یعنی ایت الله خمینی این مسائل رو قبل از رای گیری نمیدونست بعد از رای یادش افتاد !!
بعد از اینکه حکومت تعیین شد شرایط رو باب میل خود تعیین کردن و به اعتراض ها هم ترتیب اثر داده نشد. کسایی که شرایط رو تاب نیاوردن از کشور رفتن و خیلی هاشون به مبارزه با حقی که فکر میکنن ازشون گرفته شده پرداختن و شدن دشمن انقلاب. متاسفانه این روند رفتن و دشمن شدن هنوز هم ادامه داره حالا هی بیاید بگید این همه دشمن از کجا اومده!!!!!
میگید مردم مسئول خوب انتخاب کنن مردم مگه چند گزینه برای انتخاب کردن دارن شورای نگهبان و فیلترهای تعیین شده خیلی از متقاضیان رو رد میکنه مثلا بین روحانی و احمدی نژاد انتظار دارید مردم کس دیگه ای رو انتخاب کنن !!!!
ما بعد از تشکیل حکومت و پایان رای گیری چی شد؟ عملا روحانیون انقلاب رو صاحب شدن با تعیبن برخی سیاست ها بسیاری از توده ها و گروه های همراه انقلاب رو از انقلاب زده کردند خوب قبل از رای می گفتید ما نظر شما رو قبول نداریم!!!
با حجاب اجباری و کوتاه کردن دست زنان در خیلی از مناصب عملا یه تودهنی بزرگ به زنان بی حجاب زده شد. خوب قبل از رای گیری میگفتید این حکومت قصد داره حجاب رو اجباری کنه !!!
برای مناصب سیاسی کشور شرط مسلمان بودن( صد البته شیعه بودن ) و مقید بودن به دین اسلام قرار داده شد پس دست اقلیت مذهبی ها از حکومت کوتاه شد. خوب قبل از رای گیری اینو می گفتید !!@
سلام ...
متشکرم بابته صحبتتون ...
ببینید باز علتش این هستش که اسلام رو خوب نمیشناسید ...
ما در درون اسلام بحثی داریم تحت عنوان " خدعه اسلامی " .... که اتفاقا بنی صدر از امام خمینی علتش رو میپرسند که چرا قبل از انقلاب اونجوری حرف میزدید و میگفتید آب و برق مجانی ؛ اینکه کمونیستها هم در بیان اعتقادات خود آزاد هستند ؛ اینکه حکومت اسلامی اساس خود را بر بحث و مناظره میگذارد نه سانسور ؛ اینکه در حکومت اسلامی صدا و سیما مطلقا آزاد خواهد بود و دولت حق نظارت بر آن را نخواهد داشت و الان اینجوری میگید ....
و بنی صدر نقل میکنند که ایشان پاسخ دادند .... اون موقع آنطور میگویم و حالا اینگونه میگویم ولیکن من خدعه کردم .
الان هم اگر کسی این مسایل رو عنوان کنه ... میگن بنی صدر دروغ میگه .... اکی مقبول ...
ولی شما یه کاری میتونین بکنین ... برین یک موضوع درست کنین و بپرسید در کجا میشه خدعه اسلامی کرد .... اصلا میشه خدعه اسلامی کرد ؛ مثلا میشه این حرفها رو زد بعدش یه جور دیگه عمل کرد ....
در جمهوري اسلامي کمونيستها هم در بيان عقيده خود آزاد خواهند بود.»(مصاحبه با سازمان عفو بين الملل ، نوفل لوشاتو ، 10 نوامبر 1978)
« بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.» (گفتگو با خبرنگاران ،11 آبان 57 ، پاریس)
« اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.» (سخنرانی 5 آبان 57، پاریس)
« حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور میگذارد.» (مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷، پاریس)
« در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند.» (مصاحبه با سازمان عفو بینالملل، 19 آبان 57، پاریس)
« در حکومت اسلامي راديو ، تلویزيون ، و مطبوعات مطلقاً آزاد خواهند بود و دولت حق نظارت بر آنها را نخواهد داشت.»(مصاحبه با روزنامه پيزا سره ، نوفل لوشاتو ، 2 نوامبر 1978)
« جامعه آينده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت.» (مصاحبه با اشپيگل، 7 نوامبر 1977)
« در منطق اينها آزادي يعني به زندان کشيدن مخالفان ، سانسور مطبوعات و اداره دستگاههاي تبليغاتي. در اين منطق، تمدن و ترقي يعني تبعيت تمام شريان هاي مملکت از فرهنگ و اقتصاد و ارتش و دستگاه هاي قانونگذاري و قضايي و اجرايي از يک مرکز واحد! ما همه اينها را از بين خواهيم برد.» (سخنراني براي گروهي از دانشجويان ايراني در اروپا ، نوفل لوشاتو ، 8 آبان 1357)
« مطبوعات در نشر همه حقايق و واقعيات آزادند.» (مصاحبه با پائزه سرا ايتاليايي ،11 آبان 57، پاريس ، صحيفه نور،ج4،ص266) اما بعد از تثبیت پايه هاي حکومت جديد گفت: « من نصیحت می کنم به اصحاب قلم. لکن همیشه اینطور نیست کَه من بنشینم و نصیحت بکنم. اگر من احساس خطر بکنم برای اسلام ، جمهوری اسلامی ، همه را قلع و قمع خواهم کرد!»
« یک زبان یا قلم زیانش از صد چماق بیشتر است... چرا با این مطبوعات برخورد نمی کنید؟ می خواهید من برخورد کنم؟»
« اگر بنا بود كه از اول مثل ساير انقلاباتي كه در دنيا واقع ميشَه [عمل شود] انقلاباتي كه واقع ميشَه ، پشت سر انقلاب يه چند هزار تا از اين فاسدها را در مراكز عام مي گيرند دار مي زنند و آتش مي زنند ، تمام ميشَه قضيَه. نميگذارند يه روزنامه اي چيز بشَه ، الا روزنامه اي كه خود مي خواهند. الان انقلاب اكتبر كه اين قدر ازش گذشتَه ، باز روزنامه مردم ندارند ، باز حزبي در كار نيست ، يك حزب بيشتر نيست. اينها براي آنها دارند سينه مي زنند؟ اگر در اينجا از يك حزب فاسد جلو بگيرند مي گويند: آي شد يك حزبي و شد "رستاخيز". ما مي خواهيم رستاخيز بشَه. ما يك حزب را يا چند حزب را كه صحيح عمل مي كنند مي گذاريم عمل بكنند و باقي همه را ممنوع اعلام مي كنيم... ما موظفيم از جانب اسلام كه مصالح مسلمين را حفظ كنيم!»
« در ايران اسلامي علماء خودشان حکومت نخواهند کرد و فقط ناظر و هادي امور خواهند بود! خود من نيز هيچ مقام رهبري نخواهم داشت و از همان ابتدا به حجره تدريس خود در قم برخواهم گشت!» (مصاحبه با خبرگزاري رويتر ، نوفل لوشاتو ، 5 آبان 1357)
« نه رغبت شخصي من و نه وضع مزاجي من اجازه نمي دهند که بعد از سقوط رژيم فعلي شخصاً نقشي در اداره امور مملکت داشته باشم!» (مصاحبه با خبرگزاري اسوشيتد پرس ، نوفل لوشاتو ، 17 نوامبر 1975)
« من نمي خواهم رهبر حکومت اسلامي آينده باشم. نمي خواهم حکومت يا قدرت را به دست بگيرم!» (مصاحبه با تلویزيون اتريش ، نوفل لوشاتو ، 16 نوامبر 1978)
« اختیارات شاه را نخواهم داشت.» (گفتگو با خبرنگاران،24/10/57، پاریس)
« من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.» (گفتگو با خبرنگاران، 12 آبان 57، پاریس)
« من چنين چيزي نگفتهام كه روحانيون متكفل حكومت خواهند شد. روحانيون شغلشان چيز ديگري است.» (سخنرانی 26 دی 57)
« من و ساير روحانيون در حكومت پستي را اشغال نميكنيم، وظيفه روحانيون ارشاد دولتها است. من در حكومت آينده نقش هدايت را دارم.» (سخنرانی 18 دی 57)
« دولت اسلامی يک دولت دمکراتيک به معنای واقعی است. و اما من هيچ فعاليت در داخل دولت ندارم و به همين نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکيل شود، نقش هدايت را دارم.» (مصاحبه با راديو و تلويزيون اطريش، 10 آبان 1357)
« ما به خواست خداي تعالي در اولين زمان ممكن و لازم برنامههاي خود را اعلام خواهيم نمود ، ولي اين بدان معني نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتوري شاه ، اصلي بسازم و عليرغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهده دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند، ولي من هميشه به وظيفه ارشاد و هدايتم عمل ميكنم.» (سخنرانی 18 دی 57)
« آزادی و دموكراسی بهتمام معنا در حكومت اسلامی است. شخص اول حكومت اسلامی با آخرين فرد مساوي است در امور.» (مصاحبه با راسلگر، آبان 57، پاريس)
« در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر می شود.» (مصاحبه با خبرنگاران، 17 آبان 57 ،پاریس)
« عزل مقامات جمهوري اسلامي به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتي مقامات مادامالعمر نيست، طول مسئوليت هر يك از مقامات محدود و موقت است.» (صحیفه نور، ج 2، ص357)
« دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند...رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.» (مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه،13 آبان 57،پاریس)
« ما حکومتی را میخواهیم که برای این که یک دسته می گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.» (مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷، پاریس)
اما پس از پيروزي انقلاب درباره دستگيرشدگان مي گويد: « اينها مجرمند و بايد محاكمه بشند!» [عجب عدالتي! محاكمه براي اين است كه مشخص شود متهم ، مجرم هست يا نه اما خميني پيشاپيش در ذهن خود دادگاه را تشكيل داده و حكم به مجرميت دستگيرشدگان داده است و مقصودش از جمله فوق اين است كه: اينها مجرمند و بايد اعدام شوند.]
« بايد اختيارات دست مردم باشد، اين يك مسئله عقلي است. هر عاقلي اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسي بايد دست خودش باشد.» (صحیفه نور، ج3،ص 75)« حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر(؟!)» (مصاحبه با خبرنگاران، 8 آبان 57، پاریس) [حکومت عمر را همردیف با حکومت پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) قرار می دهد!!! مردم اصلاً نمی فهمیدند که وی چه می گوید!]
معمولا در این تاپیکها شما کارشناسان فقط میخواهید دفاع کنید.
دفاع شما چنین چیزی القا کرده
ببینید من خودم هم منتقد هستم، بارها در پست های متعدد انتقاداتم را بیان کرده ام و تصریح کرده ام که فقط از اصل نظام و انقلاب دفاع می کنم، در هر تاپیکی که بنده کارشناسش بوده ام می تونید تصریحات بنده بر این مطلب را ببینید، با این تصریحات چنین برداشتی از سخنان ما صحیح نیست.
موضوع تاپیک علت دفاع از انقلاب و نقاط مثبت آن نسبت به حکومت پهلوی است، خب طبیعتا ما باید نقاط مثبت را بگوییم تا به مخاطب اثبات کنیم چرا از آن دفاع می کنیم! نمیتوانیم در پاسخ این سوال شروع به انتقاد کنیم که!! شما یک تاپیک بزنید در مورد کاستی های نظام ببینید ما چه دل پُری داریم:khandeh!:
استاد عزیز شما رای 98 درصدی مردم رو مرتب در پاسخ همه دوستان بعنوان یک امتیاز یاد می کنی این رای 98 درصدی چطور به دست اومده ؟ همه که روحانی نبودن همه که برای برپایی امت اسلامی قیام نکردن اخه مردم بیسواد و تهی دست چه از امت اسلامی میدونستن ؟؟؟
مردم آن روز اگر بیشتر از مردم این روز از اسلام نمیدانستند قطعا کمتر هم نمیدانستند!! این که بگویید بیخودی دنبال یک رهبر دینی راه افتادند، این همه از اسلام گفت و مردم نفهمیده آن را دنبال کردند و از این حرف ها توهین به شعور ملت است!! مردم اگر تحصیلات کمتری داشتند اما اسلام را خوب می شناختند
میگید مردم مسئول خوب انتخاب کنن مردم مگه چند گزینه برای انتخاب کردن دارن شورای نگهبان و فیلترهای تعیین شده خیلی از متقاضیان رو رد میکنه مثلا بین روحانی و احمدی نژاد انتظار دارید مردم کس دیگه ای رو انتخاب کنن !!!!
شما که میخواهید همه تقصیرها را به گردن شورای نگهبان بیندازید، آیا از نتیجه انتخابات در شورای شهر که بدون فیلترینگ شورای نگهبان است راضی هستید؟
می بینید که از میان این همه کاندیدای مستقل و غیر مستقل تریجح می دهند باز هم لیستی رأی بدهند، منصفانه نیست ه تقصیر ناکارآمدی ها را به گردن شورای نگهبان بیندازیم، آیا اگر تمام کسانی که کاندیدا شدند تأیید صلاحیت میشدند، غیر از آقای روحانی رأی می آورد؟
در هر صورت اجازه بدید بر همان موضوع تاپیک متمرکز شویم
مردم آن روز اگر بیشتر از مردم این روز از اسلام نمیدانستند قطعا کمتر هم نمیدانستند!! این که بگویید بیخودی دنبال یک رهبر دینی راه افتادند، این همه از اسلام گفت و مردم نفهمیده آن را دنبال کردند و از این حرف ها توهین به شعور ملت است!! مردم اگر تحصیلات کمتری داشتند اما اسلام را خوب می شناختند
۱-یعنی به نظر شما با اینکه ۵۰ درصد مردم قبل از انقلاب سواد نداشتند ولی اسلام را به اندازه حال میشناختند؟
۲-اینکه همانطور که در جمله بالا گفتید علت اینکه مردم بیسواد زمان شاه به اندازه مردم با سواد زمان جمهوری اسلامی اسلام میدانستند چی بوده؟ چطور مبلغان اسلام در زمان انقلاب نتوانسته اند بیشتر از زمان شاه مردم را به اسلام آگاه کنند؟
۳-اگر ممکن است بگین چرا مردمی که اسلام میدانستند به نحوه کار نظام اسلامی هم آگاه بودهاند؟ به طور مثال از روایتهای قبل از انقلاب که نحوه کار انواع نهادها مانند شورای نگهبان یا سپاه یا تشخیص مصلحت و کلی نهاد دیگر را توضیح میدهد نمونه بیاورید. به هر حال ۵۰ درصد مردم بیسواد بودهاند و باید به صورت شنیداری آگاه میشدهاند.
۴-برای بررسی موفقیت یک نظام مانند جمهوری اسلامی ایران آیا معیاری قابل اندازهگیری وجود دارد؟یا تمام معیارها مثل استقلال و عزت و حمایت از مظلومان غیرقابل اندازهگیری هستند؟ اگر وجود دارند چند نمونه نام ببرید.
با تشکر
متشکرم .
ولی قبول کنین زور داره که هم قلاده گردنت باشه
و هم شبها گرسنه بخوابی
هم سرما گرما و سیل و اوارگی و بدبختی رو تحمل کنی
و هم آزاد نباشی و آزادگی رو یه جور مریضی بدونی
و هم به شعورت توهین بشه
به نظرم باید داستان شما شامل یک زندگی کفتار گونه هم میشد
سلام، بله، ایران نباید اینطور که الآن هست باشد ...
حضرت یوسف علیهالسلام را وقتی انداختند به زندان که دیگر همهی آنها که باید بدانند میدانستند که مقصر خود زلیخا بوده است، او را برای جرمی که مرتکب شده باشند زندان نیانداخته بودند که دوران محکومیت خاصی داشته باشد، ولی حضرت یک اشتباه کردند و از یک زندانی چیزی خواستند که نباید میخواستند و ناگهان نجاتشان از زندان ۷ سال عقب افتاد ... شده وضع ما، کلی شهید رفتند جلو و گفته شد که راه قدس از کربلا میگذرد، بعد ناگهان جام زهر و امام هم که یک سال بیشتر بعد از خوردن این جام زهر عمر نکردند ... این حتی در مورد خود انقلاب هم بود، وقتی امام فرمودند که من یکجا اعتمادم به قدرت خودمان شد به جای خدا و دیدم چطور پیروزی انقلاب برای حدود ۲۰ سال عقب افتاد ... حالا کلی مسؤول بیکفایت و ذخایر انقلاب خودخوانده که روی پستها خیمه زدهاند و انها را ارث پدرشان میدانند و آقازادههایشان هم که ارث پدربزرگشان را در زمان حیات پدرشان میخواهند ... چقدر باید دعای فرج و ندبه بخوانیم که جبران این همه بیکفایتی و تیشه که به ریشه میخورد را بکند، نمیدانم ...
الآن ما مشکل استکبار در منطقه هستیم، آنها هم مشکل ما در کشورمان شدهاند ... میگویند دستت را از یقهام بردار تا من هم دست از یقهات بردارم، پایت را از روی خرخرهام بردارم تا پا از روی خرخرهات بردارم ... اما یک گروه هم گرگ در لباس میش و دشمن در میان گلهاند، یک گروه هم خالهخرسه و دوست نادان بدتر از دشمن دانا هستند ... در کمکاری خواص دانا ولی کمبصیرت که تا وضعیت به بحران نرسد سرشان پایین و مشغول بحثهای بیپایان طلبگی خودشان هستند و عالم را آب ببرد گاهی ایشان متوجه نمیشوند هم ملت تکلیفشان را نمیدانستند که چه باشد، اینکه تکان نخورند که یک وقت دشمن سوء استفاده نکند یا تکان بخورند که کاری کرده باشند؟ اینکه اگر بخواهند تکانی بخورندکه مؤثر باشد ولی دشمن هم سوء استفاده نکند چگونه تکان بخورند و چه بکنند ... با این مجموعهی از دشمنیها و کمکاریها و سردرگمیها، طبیعی است که جایی که باید باشیم نیستیم ... ولی با این حجم از دشمنیها و کمکاریها و سردرگمیها همینکه هنوز روی نقشه وجود داریم خودش خیلی کار است، همینکه در کنار باقی ماندن روی نقشه جایگاه سیاسی و تأثیرگذاری بینالمللیامان در زمینی که قبل از ما بازیگران اصلی آن چند چهرهی خاص بیشتر نبودند ارتقاء پیدا کرده است، اینها خودشان کارهای کوچکی نیست ...
الآن نگاه به ایران از خارج از ایران با نگاه به ایران از نگاه خود مردم ایران گاهی خیلی متفاوت است ... یک آمریکایی که چند سال است مسلمان و شیعه شده است چند سال در ذهنش بود که خوشبهحال ایرانیها که از اول در این دین زاده میشوند و رشد میکنند، و بر همین باور بود تا یک سفر به ایران آمد و گفت همان بهتر که در آمریکا زندگی میکنم، وقتی زندگی مردم را دید ... مردم لبنان و سوریه و عراق و شیعیان عربستان نگاهشان به ایران چیست، و نگاه ایرانیها به ایران چیست ... چند وقت پیش بود یادم نیست که سید حسن نصرالله گفته بود که ملت خود ایران آنطور که باید و شاید نمیدانند که چه دارند و ما قدر آنچه آنها دارند را بیشتر از بعضی از خودشان میدانیم ... شیعیان ایتالیایی (نه اینکه کارمند ایرانی سفارت ایران در ایتالیا باشند) را دیده بودم که در یک راهپیمایی که خاطرم نیست ولی شاید روز فلسطین بود عکسهای حضرت آقا و امام را در دست گرفته بودند ... حوزهی علمیهی بینالمللی جامعةالمصطفی را داریم که در خیلی از کشورها هم شعبه دارد و برای شیعیان خارج از ایران حکم MIT و Harvard را برای دانشجویان جوان ما دارد و کسانی هستند که با چه سختی و مشقت خودشان را به آن میرسانند که علوم دینی شیعه را اینجا یاد بگیرند ... خیلی از این افراد از مکاتب فکری و دینی دیگر به اسلام و تشیع تغییر دین دادهاند و مثلاً قبل از اینکه بیایند قم دندانپزشک یا مهندس یا چیز دیگری بودهاند ... ممکن است بگویند که این افراد اقلیت هستند، اینکه اکثریت ایران را اصلاً حساب نمیکنند یا حتی نمیدانند ایران کجاست یا وقتی بگوییم ایران فکر میکنند گفتهایم Iraq یا تا بشنوند ایران سریع میگویند شما حامی تروریسم هستید و یا جهان سوم و عقبمانده هستید و کذا و کذا ... بله گاهی همینطوره اما یک ولی هم دارد ... اینکه ما داریم تبدیل به پایگاهی برای اسلام ناب میشویم با اینکه این همه کاستی در داخل کشور خودمان داریم ... اینکه قوم سلمان علیهالرحمة که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند که همانهایی هستند که خداوند در موردشان نازل فرموده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» دارد به جایگاه خودش نزدیک میشود، دارد پرچمدار مبارزه با طاغوت میشود، و در واقع شده است ... شاید ما اگرچه نفوذی در خودمان داریم، و اگرچه دشمن دارد خودیهای ما را به سمت خودش میکشاند و از آنها بر علیه خود ما دشمن میسازد، اگرچه دوستان نادان هر بار مصیبتی بر مصائب ما اضافه میکنند، اگرچه گاهی تودههای جمعیتی قابل توجهی از بخصوص شهرهای بزرگ ما از نظر فرهنگی توسط دشمن فتح میشود (همینکه دشمن را دشمن نمیدانند و خودیها را دشمن تلقی میکنند یعنی فتح شدهاند در این شبیخون فرهنگی که هنوز هم برخی میگویند کدام شبیخون، همانها که فتح شدهاند این را میگویند که کدام شبیخون)، اما ما هم در زمین دشمن تا قلب دشمن پیش رفتهایم و صحنهی نبرد اینطور نیست که یک صحنهی کاملاً مغلوبه بر علیه ما باشد ... مقاومت در منطقه که خودش را مطیع ولایت فقیه در ایران میداند، نشان میدهد که این انقلاب ایدئولوژیک آنقدرها هم از اهداف خودش جا نمانده است، بلکه در اصل ماجرا دارد درست عمل میکند، اگرچه نواقص زیادی هم در جزئيات به کارکردش وارد است ... و اگرچه پیروزیاش دارد با برخی ندانمکاریها مدام به تعویق میافتد ...
سلام
کدام قلاده؟ قلادهی تسلیم خدا بودن؟ مسلمان این قلاده را با افتخار میپذیرد و همان چیزی را میگوید که امام علی علیهالسلام فرمود: الهی کفیٰ بی عزّاً أن أکون لک عبداً، و کفیٰ بی فخراً أن تکون لی ربّاً، أنت کما احب، فاجعلنی کما تحبّ
اما قلادهی غیر خدا ... این را دیگر نمیگوییم عزت، میگوییم ذلت ...
حضرت مسیح علیهالسلام که مدتی در بیابان به عبادت و بندگی مشغول بودند اگر اشتباه در ذهنم نمانده باشد با افتخار میگویند که بسترم زمین بود و رواندازم سقف آسمان
آزاد بودن از هر قیدی به معنای آزادگی است؟ کسی که خود را مقید به اخلاقیات کند و اسیر شهواتش نباشد آیا آزادهتر است یا کسی که خود را از هر قید اخلاقی هم آزاد بداند؟
چه کسی آزادگی را مریضی میداند؟ اگر آزادی را مریضی میدانند منظورشان از آزادی چیست؟ آیا اصولاً انسان آزاد است؟
از دین و اخلاقیات آزاد شود اسیر شهوات میشود، از ولایت حق خارج شود بدون شک در ولایت باطل درآمده است و برعکس، چه بخواهد و چه نخواهد ... انسان مختار هست ولی آزاد نیست، که اگر بود عذاب جهنمی هم در انتظار تصمیمهای اشتباهی که میگیرد نمیبود ...
بگذریم ...
سلام.
شاید اون چیزی که به عنوان غربال در آخرالزمان ازش یاد میشه، همین باشه. کسانی که ادعای بزرگ دارند، تو موقعیتی قرار خواهند گرفت که عیارشون مشخص بشه.
صحبت های شما جناب باء، ترکیبی از درد مردم و پاک کردن های صورت مسئله ست.
آدم نمیدونه کدوم قسمتش رو جواب بده. مقایسه ای گه بین ایران با کره و ژاپن و به ویژه ترکیه کردین به وضوح نشون میده چطور از پشت عینک جمهوری اسلامی به دنیا نگاه میکنید و چقدر با ساختار جهانی آشنایی دارین.
صحبت کلا سر این نیست که حکومت دیکتاروری بهتر بود یا حکومت جمهوری.
اصل بحث سر فریب بزرگیست که به اسم جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل شده. فرسنگ ها فاصله با چیزی که وعده داده شده بود و حالا هم هزار عذر و بهانه برای توجیه این فاصله.
اگر گوشی برای شنیدن وجود داشته باشه و اگر قرار باشه بالاخره میخ آهنین بر سنگ غلبه کنه، مقایسه ی اظهارات مقامات ایران، از وزیر امور خارجه وقت تا مقامات سپاه درباره ی جام زهر در زمان جنگ با الان برای پی بردن به حجم این فریب کفایت میکنه.
بحث سر همه مردم نیست اکثریت با سیاست های جمهوری اسلامی مخالفن فقط عده ی اندکی که قدرت رو در دست دارن سیاست ها باب میلشونه. در کشورهای دیگه حتی خود امریکا با عوض شدن رئیس جمهور براشون امید تغییر مواضع وجود داره ولی در کشور ما فرقی نمیکنه رئیس جمهور احمدی نژاد باشه یا روحانی. برخی سیاست ها تغییرناپذیرن. شاید اگه دست ریس جمهور در برخی مسائل بازتر بود شرایط بهبود پیدا میکرد
جناب مسلم من نگفتم اعتراض نکنید، مدیونید اگه اعتراض نکنید ولی حداقل مثل کشورهای دیگه شما هم واکنش نشون بدید کدوم کشوری مثل جمهوری اسلامی این همه منابع و نیرو و وقت خودشو به این مسائل اختصاص داده ؟ کدوم کشوری مثل ما این همه هزینه مداخلات سیاسی پرداخته کرده ؟
کشور ما همه چی رو رها کرده تمام تمرکز رو روی مقابله کردن با امریکا و اسرائیل و رقابت تسلیحاتی با کشورهای غربی کرده که همه از رشد اقتصادی بالایی برخوردارند و میتونن بدون ایجاد نارضایی عمومی هزینههای جنگ سرد را تحمل کنند. کشور ما چقدر میتونه در این میدان رقابت دووم بیاره؟ وقتی قراره همه چیز ما در این مسیر فدا شه حق نداریم از ما حداقل نظرخواهی شه ؟؟؟
اگر هم میگید من اشتباه میکنم و این هدف والای انقلابه و مردم معترض هم اکثریت نیستند خوب پس حداقل شهامت داشته باشیم و طبق قانون رفراندوم برگزار کنیم.
ما هشت سال با عراق جنگیدیم کلی کشته و شهید دادیم که اصلا قابل مقایسه با شهدای هواپیمای مسافربری که مورد حمله امریکا قرار گرفت نیست. چطور بعد از گذشت زمان با این دشمن دیرینه اشتی کردیم ( خواهشا نگید مردم عراق گناهی ندارن گناه اصلی گردن صدام اس خیلی از همین عراقی ها داوطلبانه در جنگ شرکت کردن صدام که روی شقیقه همشون تفنگ نذاشته بود ) ولی هر بار پای رابطه با امریکا وسط میاد همه دشمنی های دیرینه رو زنده میکنیم؟
من طرفدار حکومت پهلوی نیستم
اما در بررسی اقدامات صورت گرفته بین دو حکومت نمیشه چشمها رو روی واقعیت بست.
خیلی از اقدامات صورت گرفته در زمان جمهوری اسلامی مبنا و پایه ریزیش در دوران پهلوی بوده. هیچ دلیل منطقی هم وجود نداره بگیم اگه اون حکومت همچنان پابرجا بود به این جا نمیرسید ؟
تحصیل رایگان و اجباری، اولین راه اهن، اولین دانشگاه ها(تأسیس دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف)، پلیتکنیک تهران (امیرکبیر)، دانشگاه صنعتی آریامهر اصفهان (دانشگاه صنعتی اصفهان)، دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی)، دانشگاه فرح پهلوی (دانشگاه الزهرا)، دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، دانشگاه جندیشاپور (دانشگاه شهید چمران))
برج ازادی، ورزشگاه ازادی، اولین مجتمع های ورزشی، ساخت دهکده المپیک، تاسیس شرکت هواپیمایی ایران (هما)،
تأسیس سپاه بهداشت، سپاه دانش و سپاه ترویج و آبادانی،
تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران،پوشش بیمههای اجتماعی همگانی برای همه ایرانیان، تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اصلاح قانون انتخابات ایران و اعطا کردن حق رأی به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان، تاسیس اوپک (اتحادیه صادرکنندگان نفت) و ریاست بر آن و .....
همه حکومت ها حتی حکومت قاجار نیز متاثر از علوم و فنون زمانه خودش اقداماتی انجام داده.نمیشه گفت حکومت های دیگه هیچ کاری نکردن و یه ویرانه به انقلاب اسلامی تحویل دادن که حالا ما از ابرسانی های روستاها بعنوان یک دستاورد مهم یاد کنیم. ما یه کشور در حال توسعه با همه منابع و ثروت ملی رو در اختیار انقلاب قرار دادیم.
وقتی در زمان پهلوی مردم از شرایط زندگی به ستوه امدن و با انقلاب همراه شدن انتظار میرفت این انقلاب فراتر از حکومت های پیشین عمل کنه اما با گذشت چهل سال هنوز داره در جا میزنه و از خیلی از کشورهای همرده خود عقب مونده.
بله از اینکه سرعت با ثانیه محاسه میشود و این یک مسئله مورد رقابت در میان شرکت های خورورسازی هست مطلع هستم، اما شما فرمودید دنده1، دنده 2، در هر صورت بگذریم، اگر بحث سرعت در ثانیه باشد بله، اختلاف نظری نداریم، بنده هم از عملکرد شرکت های خودروسازی دفاعی نمی کنم و اتفاقا منتقد جدی هستم
حرف درستی نیست، سخن شما از سنخ اعتراضاتی است که کوفیان به علی(ع) روا میداشتند که ما در دوران خلای سه گانه نه جنگی داشتیم و نه درگیری، اما همه اش تو ما را به جهاد می خوانی و...!
این که حکومتی مردم را به میدان فرابخواند یا نخواند ملاک برتری و حقانیت نیست، دلیل حقانیت آن است که آیا دعوتش به حق است، یا به ناحق.
ببینید من حرف شما را قبول دارم، و نمی خواهم شما را از فکر کردن به موضوعات دیگر باز دارم، اگر ما همگی حضوری بحث می کردیم روش بحثمان به گونه ای دیگر بود، از ابتدا روی مبانی بحث می کردیم و میامدیم به سمت مطالب جزئی تر؛ اما الان سخن گفتن ما در قالب تایپ و در چارچوب تاپیک و حول یک محور مشخص است، نمیشود چارچوب را باز گذاشت کل بحث به هم می ریزد و هرگز هم به نتیجه نمیرسد، به همین خاطر عرض بنده این است که از سایر موضوعات باید در تاپیک دیگری سخن گفته شود، نه اینکه درباره آنها سخن گفتن را ممنوع کنم@};-
بنده با دیدگاه شما دوستان در این خصوص موافق نیستم، به خاطر احترامی که برای شما بزرگواران قائل هستم هم پست رو به خاطر خارج از موضوع بودن حذف نمی کنم، اما اجازه بدید موضوع از چارچوب خودش خارج نشود، میشه در این باره هم در تاپیک دیگری سخن گفت که آیا حضور ارتش و سپاه و نیروهای بسیجی و روحانیت افتخار و مایه عزت است یا خیر.
طبیعتا هر تاپیکی این پتانسیل را دارد که به بحث های مرتبط و حواشی کشیده شود، ما باید مدیریت کنیم وگرنه بحث اصلی از دست میرود، این که بحث به این سمت و سو میرود یک مسئله طبیعی است، اما نباید به این خاطر خرده به کارشناس گرفت که چرا اجازه نمیدهد! این غیر طبیعی است. بله اگر بحث در چارچوب باشد و کارشناس اجازه ادامه بحث ندهد آن موقع است که میشود گفت نقض آزادی بیان است.
اتفاقا حرف درستی است، چون نه بنده کوفی هستم و نه حاکمیت اکنون، حاکمیت علوی است. 80 درصد دعوتهایی که صورت گرفته به ناحق بوده. الان اینکه مدام تعداد شهدای فلسطینی را برای ما قطار کنند حق است ولی اگر به مردم بگویند که در کرانه باختری میدان صدام وجود دارد ناحق است؟ اگر بگویند سران حماس و فتح چقدر دزدی و اختلاس کرده اند ناحق است؟ کدوم ایرانی آزاده ایی است که از اسرائیل دفاع کند و اونرو برسمیت بشناسد؟ من واقعا متعجبم جناب مسلم، حس میکنن شما به هر شکلی!قصد دفاع دارید . دارید گل به خودی میزنید.
این حدّ فهم من هست برادر عزیز، در این عمری که تا بحال از خدا گرفتهام ... فعلاً چیزی که گفتم اعتقادم هست و فکر میکنم میتوانم تا حدودی از آن دفاع هم بکنم ...
نگاه جمهوری اسلامی که چون نگاه جمهوری است محکوم به غلط بودن نمیشود ... اینکه ساختار جهان را متفاوت از شناختی که شما دارید بشناسم هم دلیل بر اشتباه بودن نگاهم نمیشود ... گرچه شاید حکایت از نواقصی در نگاهم بکند اگر ببینم شما نکاتی را در ذهن داشتهاید که از دهن من دور ماندهاند
بحث بین حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی که بود، نبود؟ کلاً اشتباهی آمدهام؟
چیزهایی که گفتم در مورد پهلویها دروغ بود و آنها بر خلاف آنچه که جمهوری اسلامی میگوید قهرمانان ملی بودند که باید در فراغشان گریست یا بگوییم ای کاش به جای این جمهوری اسلامی هنوز سایهی آنها بر سرمان بود؟ دیدم که برخی از کاربران گفتند که ای کاش همان پهلویها هنوز بر سر قدرت بودند تا این جمهوری اسلامی، یادم افتاد که چقدر میتوان از واقعیتگرایی فاصله گرفت وقتی یک چیزی که نداریم را خیلی دوست داشته باشیم که ای کاش میداشتیم ...
اما اگر میخواهید بفرمایید که جمهوری اسلامی، صرفنظر از پهلویها که اصلاً ارزش دفاع کردن را ندارند، مطابق انتظاری که از خودش و بر مبنای وعدههایش میرفت ظاهر نشد این یک بحث دیگری است که من هم میتوانم بپذیرم و بعد میتوان روی دلایلش هم بحث کرد، ولی جسارتاً این هم درست نیست که هر چه دلیل آورده شود که جمهوری اسلامی هم بیانش کرده باشد بفرمایید که پس لابد اشتباه است و تو را شست و شوی مغزی دادهاند یا امثال آن ... به هر حال جنگ که جنگ بود، ما ارتش درست و حسابی که نداشتیم، تجهیزات کافی هم که نداشتیم، فرماندهان جنگ ما هم که عموماً جوان و تازهکار بودند و و و و ... اگر بگویم همینکه هنوز روی نقشه هستیم خودش کار بزرگی است میشود نگاه کردن به همه چیز از عینک صدا وسیما و جمهوری اسلامی؟
این بحث دیگری است که جا دارد بهش پرداخته شود، ولی نه تا صحبت بر سر مقایسهی جمهوری اسلامی و پهلویها باشد که اصلاً قابل قیاس نیستند ...
بعد اگر به این نتیجه رسیدیم که اصلاً پهلویها بروند به جهنم، الآن آیا جمهوری اسلامی آن چیزی که امروز هست ارزش دارد که ازش دفاع بکنیم یا نه، یا چقدر ارزش دارد که برایش هزینه کنیم، با فکرمان، با وقتمان، با مالمان، با جانمان، چقدر؟ کلاً این انقلاب از دست رفته و باید یک انقلاب دیگر کرد یا همین انقلاب را هم میتوان ترمیم کرد، اگر میتوان ترمیم کرد چطور این کار را بکنیم؟ اصلاً ما هم میتوانیم کاری کنیم یا فقط بحث کنیم و به ذخایرخودخواندهی انقلاب که در بیرون از اینجا دستمان بهشان نمیرسد بد و بیراهی بگوییم و زیر لب غرغری کنیم که دلمان خنک شود؟ ....
جسارتاً ترجیح میدهم خشکمغز محسوب بشوم تا اینکه در رودربایستی شما و اینکه این اتهامهای شما دامنم را آلوده نکند همینطوری هر کسی هر چیزی گفت را بگویم عجب و بعد بپذیرم ... توضیحاتی داده شده ولی من که قانع نشدم ... آن هواپیمای مسافربری که آمریکا زد همان جام زهر بود، شما باور میکنید؟ ... شاید هم بوده و من هنوز نمیفهمم که در این صورت ان شاء الله خدا هدایتم کند ...
ببینید بنده با سخنان شما موافق نیستم، منتهی ورود به چرایی و تحلیل آنها تاپیک را از مسیرش دور خواهد کرد، فقط اجمالا عرض کنم که
اولا: اینکه اکثریت مردم مخالف هستند صحیح نیست، نباید در این مسائل فقط به اطرافیان خودمان و مردم شهر خودمان اکتفا کنیم. بسیاری از مردم عزیزانشان را برای جنگ به سوریه فرستادند، رضایت بالاتر از این؟
ثانیا:رفراندوم هم در سیاست های کلان و چارچوب اساسی کشورها منطقی نیست، به این آدرس مراجعه کنید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=65206&p=1019804&viewfull=1#post1019804
ثالثا: سیاست های اساسی در حکومت ها هرگز تغییر پذیر نیستند، به عنوان نمونه هرگز مردم آمریکا امید ندارند که رئیس جمهوری بیاید و دست از حمایت از اسرائیل بردارد، یا پایگاه های نظامی اش در خاورمیانه را جمع کند و...؛ این ها سیاست های کلان یک حکومت است که در هیچ کشوری قابل تغییر نیست، و در این خصوص تفاوتی میان ایران و آمریکا یا سایر کشورها نیست.
در مورد ارتباط با عراق هم کمی در این باره بیشتر تحقیق کنید، آیت الله خوئی بزرگترین مرجع تقلید شیعیان در عراق تیراندازی به سمت ایرانیان را حرام اعلام کرده بود، صدام به مردم خودش هم رحک نمی کرد، بسیاری از بزرگان عراق به خاطر حمایت از انقلاب ایران به شهادت رسیدند، شخصیتی مثل سید محمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی
ثانیا: بر فرض بپذیریم که اصلا اگر کسی با ما دشمنی کرد نباید بین حاکم و ردم آن فرق گذاشت و باید تمام آن کشور دشمن بود! خب روشن است که ما که با نژاد کسی مشکل نداریم، عراق امروز دست از دشمنی اش برداشته است، طبیعتا آمریکا هم امروز دست از دشمنی هایش بردارد ما مثل عراق با آن ارتباط برقرار می کنیم، ملاک رفتار ما حال فعلی دولت هاست، وگرنه یک روزی مغول هم با ایران جنگید، تیمور هم با ایران جنگید، عثمانی ها با ایران جنگیدند، رومی ها با ایران جنگیدند، آیا باید با همه اینها دشمنی را همچنان ادامه داد؟!
امروز همین کشورهایی که اتحادیه اروپا تشکیل داده اند در تاریخ نزدیکی در جنگ های جهانی بیش از 100 میلیون نفر را نکشتند؟ اما روابطشان را بر پایه منافع و رفتار فعلی دولت های مقابل بنا می کنند، نه تاریخ.
اولا ملاک شناخت مسلمانان آیا رسانه های غیر مسلمانان هستند؟ چرا به راحتی از سوی دشمنان بازی می خوریم؟ علی(ع) که بالاترین و عابدتری مردم بود را با رسانه به قدری بد جلوه داده بودند که مردم او را بی نماز می پنداشتند، برای اینکه مردم ایران را وادار به دست برداشتن از حمایت فلسطین کنند سخت است که آنها را ناصبی جلوه دهند؟
پس مساجدی که به نام اهل بیت(ع) در فلسطین وجود دارد چیست؟ سخنان ابوالسرور مسئول تبلیغات منطقه ای حماس را شنیده اید که می گوید: الگوی مردم غزه در مبارزه امام حسین(ع) است، یک نفر ناصبی در فلسطین نداریم، مردم فلسطین شافعی بوده و محب اهل بیت(ع) هستند...
اصلا از این ها بگذریم، شما را به مقدساتتان قسم، با شناختی که از پیامبر(ص) و اهل بیت(علیهم السلام) دارید، اگر آنها امروز می بودند در مورد جریان فلسطین چه موضعی می گرفتند؟ می گفتند بر فرض چون یک میدانی به اسم صدام هست به درک باید کشته شوند؟ شما در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چنین میبینید؟
سلام.
بخوایم عمیق بشیم، نخیر، سوال اصلی مقایسه ی پهلوی و جمهوری اسلامی نیست، ولی شما خودتون بهتر از هر کسی میدانید حوصله ی کافی برای موشکافی نیست.
ان شاءالله منو که تو این حالت ندیدید؟
به همین راحتی؟ فرماندهان ما تازه کار بودند! ماله بکشیم به رخدادهای حذف شده از تاریخ جنگ، چون فرماندهان ما تازه کار بودند.
یه بار اومدم از جنایت هایی که این فرماندهان، نه از روی تازه کاری یا ندانم کاری، بلکه در سلامت کامل عقلی مرتکب شدن بگم، مدیران محترم سایت لطف کردند دهانم را بستند.
مخاطبانی که در حال مطالعه هستید! اتفاقات زمان جنگ رو جدی نگیرید و بذارید به حساب تازه کار بودن.
بر اساس اون چیزی که خودتون همیشه روش تاکید میکنید میگم، اگه قرار باشه منتش سرمون گذاشته بشه، بله، میشه نگاه از پشت عینک.
اینترنت هست، گوگل هم هست.
اظهارات مقامات وقت در مورد جام زهر رو در زمان حیات امام (ره) با اظهاراتشون در زمان حال مقایسه کنید، ان شاءالله چیزی برای از دید دور ماندن باقی نمیماند.
تاکید میکنم حوصله ی بحث عمیق وجود ندارد.
فقط در همین حد بگم، هر فرهنگی نگاه خاص خودش رو به مقوله ی پیشرفت داره، متناسب با نگاهش هم نتایجی کسب میکنه. نتایج هم که قابل مقایسه ست.
نگاه ما به مقوله ی پیشرفت، بعد از انقلاب، چرخش جالبی در شبیه شدن به شرق داشته. دیگه بیشتر از این نمیدونم چی بگم.
استاد محترم شما متوجه عرض بنده نشدید. من اشاره کردم که اگر کسی انسان آزاده ایی باشد اسرائیل را برسمیت نخواهد شناخت و اونرو غاصب میدونه و خودم هم اینگونه ام. اما اینکه هرررررررر روز بیایم و تیتر های ابتدایی اخبار را در طی چندین سال به این امر اختصاص بدهیم و ملت را فلسطین زده بکنیم کار درستی نیست. فلسطین تنها یک نمونه است.
بله منتی نباید سرمان باشد، یعنی آنها نباید نواقص کار خودشان را سر این مسائل توجیه کنند و باید نگاهشان به نواقص و مشکلات باشد و اصلاً نباید کارهای خوبی اگر کردهاند را بیان کنند تا چه برسد به اینکه مدام با آب و تاب تعریفش کنند و حتی بزرگنمایی هم بکنند یا دروغ هم بگویند ... به شرط آنکه ما هم انصاف داشته باشیم و موانع مقابل ایشان را ببینیم و انتظاراتمان را به اندازهی امکانات و شرایط وفق بدهیم ... این در دعای امام زمان علیهالسلام است که فرمودند:
اللَّهُمَّ ... وَ تَفَضَّلْ ... عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ، وَ عَلَى الرَّعِيَّةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّيرَةِ
اینها که گفتم را از نگاه خودم گفتم و من کارهای در این نظام نیستم، به عنوان یک نفر از مردم دارم حرف میزنم و فکر کنم باید این مسائل را بگویم اگر کس دیگری زیاد نمیگوید ... هر دو طرف قضیه را باید دید، هم مشکلات را و هم موانع رفع مشکلات را ... در زمان شاه سابق آن اواخر طرح مردمداری شاه را آمریکا به شاه توصیه کرد که چه کار کند، همسایهها یاری کنید تا ما مردمداری کنیم، الآن مدام دارند طرح براندازی از طریق تحریم و مصادرهی اموال و جنگ روانی و غیره راه میاندازند ... جمهوری اسلامی نقص زیاد دارد، ولی پهلوی چیزی در حدّ قاجار بود که ولمعطل بودند ...
سلام
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد ، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید، معنویات شما را ،روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم.
نه حوصله ش رو دارم، نه نیازی میبینم بخوام توضیح بدم. توضیحات امام (ره) کاملا واضح و مشخصه. دیگه بقیه ش به میخ و سنگ برمیگرده.
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد ، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید، معنویات شما را ،روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم.
نه حوصله ش رو دارم، نه نیازی میبینم بخوام توضیح بدم. توضیحات امام (ره) کاملا واضح و مشخصه. دیگه بقیه ش به میخ و سنگ برمیگرده.
سلام برادر،
این درست شد، نقد نظام بر اساس وعدهها و آرمانهای خودش ...
آنچه امام فرمودند آرمانهای نظام بوده و هنوز هم هست، بجز بحث مجانی شدن آب و برق که قبلاً در همین سایت هم رویشان بحث شده است ...
داستانی بود که در آن پسر یک عالمی به پدرش میگوید که ای پدر من خیلی میخواهم که وقتی بزرگ شدم مثل شما بشوم، آن عالم گفت خدا بهت رحم کند، من میخواستم شبیه به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بشوم شدم این، وای بر تو که از اول میخواهی مثل من بشوی ...
این داستان برای آن نیست که بگویم این آرمانها ناشی از ایدئالیسم افراطی و توهمی است، بلکه برای اینکه بگویم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ... حالا در این تاپیک چه کار کنیم؟ بحث کنیم که این آرمانها خوب هستند یا نه؟ فکر کنم قبول دارید که خوب هستند ... پس بحث کنیم که چرا محقق نشدند؟ اینکه اصلاً قابل پیاده کردن هستند یا نیستند، اگر هستند باید چه کار میشد که نشد و چه کارهایی شد که نباید میشد ... تحلیل تاریخ و تجربیات گذشته بهترین معلم است برای برنامهریزی درست برای آینده ... ولی اگر اصرار دارید که مغز من و همفکرهای من سنگ است و شمای دانا امیدی به فرو رفتن میخ در مغز ما ندارید ما را به خیر و شما را به سلامت ... بدون شک هر چه به نظام بد و بیراه بیشتری بگویید عدهی زیادی خواهند بود که برایتان کف و سوت بیشتری بزنند ...
سلام
برای همین گفتم بحث سر بهتر بودن پهلوی یا جمهوری اسلامی نیست. عنوان تاپیک اینه. ولی ریشه ی سوال چیز دیگه ایه.
حالا بحث اصلی چیه؟
این بحث اصلیه. اینکه این مشکلی که الان افتاده چیه؟ دشمن؟ خائنین؟ منافقین؟ رسانه های معاند؟
یا انقلابیون کار نابلد؟
بی خیال عشقه بشیم؟ به کمترش قانع بشیم؟
اصلا اگه عشق و عاشقیه از ریشه اشکال داشته باشه چی؟ اگه چند سال دیگه بفهمیم تا الان عاشق شلنگ بودیم چی؟
این یعنی برداشت شما اینه که ما برای به چشم اومدن قیل و قال میکنیم.
سعی میکنم این مدل برداشت کردنتون رو فراموش کنم ...
سلام ...
ببینید جناب باء
1. شما میخواین خوب باشید ... خوب خوب باشید .
2. میخواید نماز شب بخونین ... نماز شبتون رو بخونین .
3. میخواهید در مورد نوع نگاهتون با دیگران صحبت کنبد و اونها رو به آیین خوتون بیارید .... خوب بیارید .
4. میخواهید اونقدر قرآن بخونید که با ملایکه صحبت بکنین ... خوب بکنین .
هیچ کس در درون دنیا هم با شما مخالفت نمیکنه ...
همه این چیزها رو خوب میدونند ؛ همه این چیزها رو تایید میکنند ؛ و به مردم دنیا حق میدهند که اونجور که دوست دارند زندگی کنند ؛ و به دنبال دلیل زندگیشون بگردند ؛ دلیلش رو پیدا کنند ؛ و بعد بر اساس اون هدف و ایده زندگی کنند .
براتون مثال زدم ؛
1. الان برادفورد انگلیس ... همشون پاکستانی هستند ( از ده نفر حداقل 8 نفرشون پاکستانی هستند ) و انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره .
2. الان در درون فروشگاه ها که میرین .... صندوقهایی وجود داره برای کمک به فلسطین .... و انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
3. پشت شیشه خیلی از ماشین ها تبلیغات اسلامی وجود داره ودولت انگلیس هم هیچ مشگلی باهاش نداره .
4. تمام گوشتها حلال هست ؛ به نحوی که بزرگترین برندها روی گوشتهاشون مارک حلال میزنند ؛ و باز دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاشون نداره
5. تقریبا از هر 10 تا خانوم 2 تاشون روبند میزنند و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاشون نداره
6. از مساجد صدای الله اکبر اذان بلند میشه و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
7. تعداد مساجد شهر برادفورد به شدت بیشتر از کلیساهای اون هست و دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
8. میخواین بروشور درست کنین و ایدیولوژی خودتون رو تبلیغ کنین ... دولت انگلیس هیچ مشگلی باهاش نداره
9. میخواین تظاهرات اسلامی برقرار کنین ؛ نماز جماعت جمعه درست کنین .... دولت انگلیس هیج مشگلی باهاش نداره .
مشگل تنها یک چیز هست ... مشگل دنیا با ایران این هست که ....
میخواهید به زور ... با شستشوی مغزی ؛ با ارعاب ؛ با ترس ؛ با وحشت ؛ با تفنگ ؛ با حقه و نیرنگ ؛ دیگران رو بر اون چیزی که باور دارین متقاعد کنین ...
پس لطفا کمی دقیق تر صحبت کنید ...
بگید ...
که ما میخواهیم با زور و با شستشوی مغزی و با ارعاب و با ترس و وحشت و با تفنگ ؛ نوع عقیده ای که فکر میکنیم درست هست ( شاید هم درست باشه شاید هم نباشه ) رو به دیگران تحمیل کنیم و غرب کافر نمیزاره این کار رو انجام بدیم ؛
میگه اکر میخواین این کار رو انجام بدین باید از روشش وارد بشین ... باید در درون یک گفتمان با اشخاص وارد بشید .... اونها حرف های خودشون رو بزنند و شما هم حرفهای خودتون رو بزنین و در نهایت هر کسی بتونه اعتقاد و عقیده خودش رو داشته باشه ؛
دنیا نمیزاره بریم در درون عراق و نوری مالکی رو قدرتمندش کنیم ؛ تا شیعیان قدرتمند بشن و سنی ها در ضعف قرار بگیرند و ...
نمیزاره بریم در درون لبنان ؛ فقط حکومت اسلامی درست گنیم ؛ حکومتی که سایر دیدگاه ها رو تخطئه میکنه ...
دنیا خوشش نمیاد که بشار اسد رهبر مادام العمر سوریه باشه و نگاه تک قطبی این شخص در اونجل حاکم باشه ...
و ...
برید کمی در مورد قتل های زنجیره ای تحقیق کنین ... اصلا با عاملینش کاری نداشته باشین ... ببینید که چه کسانی از ایران پاک سازی شدند ... و با خوتون بیندیشید که چرا باید سعید امامی که از همه چیز خبر داشت در درون زندان واجبین میخورد و میمرد .
بعد از این بیاین و خوتون رو به مظلوم بازی بزنین و بگین که ما حق هستیم ... ما علی هستیم ... و چقدر علی رو پایین آوردند که دهر داره میگه علی یا معاویه ....
اول بدونین کی هستین و کجا وایسادین ... این خیلی مهمه ...
سلام.
زمان شاه هم واقعا خوبیایی داشت فرودگاه و راه آهن. جاده. مسکن .که همش استاندارد ساخته شدن .صنعت هوانوردی ایران حرف اولو میزد. وچیزای دیگه که من نمیدونم.البته الان بحثم روخوبیاست.
این ملتی که دست به انقلاب زدن فک نکنم خواسته هاشون کار و نان ومسکن و ازاین دست بوده چون به برکت فروش نفت و جمعیت کم اون زمان قطعا چندان به چشم نمیومدن این مسائل
اگر شعاراشونو تو فیلمای قدیمی شنیده باشید حرف از استقلال و آزادی وعدالت ومعنویت و کرامت انسانی بوده.
بنظرم میخواستن سرنوشتشون تو خود ایران تعیین بشه نه تو انگلیس و آمریکا. اونا خواستار آزادی بیان و مطبوعات و انتخابات بودن و آزادی زندانیای سیاسی.میخواستن حکومت دیکتاتوری نابود بشه تادیگه شاهد انتخابات فرمایشی توسط حکومت و تحت نظارت حکومت نباشن. اونا میخواستن به حاکمیت ملی برسن.
ومتاسفانه سران این انقلاب انچنان ندای آزادی وعدالت سردادن تا همه ی قشرا بطرف این انقلاب جمع شدن و شد جمهوری اسلامی ایران...
ولی بعد از مدتی افراطیون و انحصارطلبا قدرتو تودست گرفتن و اتحاد قبل ازانقلاب که برای انقلاب شکل گرفته بود ازبین رفت جامعه رو دچار چنددستگی کردن و انحصارطلبا بالااومدن و هنوزم ادامه داره.
افراد لایق و پاک کنارگذاشته شدن و منزوی شدن مغزای متفکر فرار کردن. و افراد پست و ریاکار و بی سواد پستای مهم کشورو بدست گرفتن که با حیف ومیل کردن اموال عمومی و سخاوتمندی های بیجا درداخل وخارج کشور .اختلاس و فسادای مالیشون باعث وضعیت امروز جامعه ماشدن.
...
بهمن ماه که میشه برنامه های تلویزیونی پر میشه از دوران زمان شاه گفتن.
ولی این چیزی نیست که برای ما نیاز باشه, مهم بعد از انقلابه که حرفی ازش زده نمیشه که نمیشه...
چهل سال پیش ایران کجابود؟ الان کجاست؟
چهل سال پیش دبی و قطر وترکیه کجابودن؟ الان کجان؟
اصلا هم باانگلیس و فرانسه مقایسه ش نکردم...
درجواب یسری دوستان و اصلا هرکی که بیاد این تایپیکو یروزی بخونه که از اقتصاد فقط ایراد میگیره تواین مملکت. ای کاش فقط قضیه دزدی و بخوربخور بود.بدبختی اینه که این دولت علاوه بر اینکه دست حامیانش رو در بخوربخور باز گذاشته، کوچکترین توجهی هم به وضعیت این مملکت نمیکنه. ببینید کشور ما بر اثر بیکفایتی مسئولین رده بالا.منابع آب خشک شدن,هوای شهرا آلوده شده, اقتصاد ورشکست شده,بیکاری ,اعتیاد,فقر بیداد میکنه، معنویتی تواین کشور وجودنداره ، آمار تنفروشی زنا ودخترا.خیانت و طلاق خیلی بالاتر از اون چیزیه که شما در ظاهر میبینید.
ماحتی فوتبالمونم سیاسیه خییلی سیاسیه فوتبالی که واقعا واسه مردم شادی میاره اما اینجا رو هم ...
اینا دستآورد چهل سال حکومتی هست که ادعای رهبری جهان اسلام رو داره. کاش مشکل ما فقط اقتصادی بود، که در اون صورت آقا مایجوری تحمل میکردیم.
ولی ماشاالله یه جای سالم نزاشته یه خسته نباشید ازهمین جا خدمت همه سردمداران این حکومت...
یعنی اگر یه حکومتی بیاد که فقط دزدی بکنه خیلی بهتر ازاین حکومته البته درصورت رسیدگی به وضع مملکت.
و
اين كه كسى نتونه توى كشور خودش ابراز عقيده كنه نشون میده توى سيستم اون كشورایراد وجودداره. حالا اين عقيده هر قدر هم تلخ و يا حتى اشتباه باشه حاميان خودش رو داره بايد هممون یادبگیریم كه در مقابل نظرات مختلف واكنش مدبرانه نشون بديم در غير اينصورت هيج وقت نميتونيم اعتماد كسى روجلب کنیم کاش از پیامبر یادمیگرفتیم. البته من اعتقادندارم که به هر عقیده ای باید احترام گذاشت مثل عقیده داعشیا. اینابحثشون جداست احترام به بعضی عقیده ها توهین به شعور خودمونه...امیدوارم كسى مجبورنباشه به خاطر زنده بودن وطنش رو ترك كنه.
بعضیا هر اتفاق اشتباهی که تو جامعه انجام بشه میگن :ان شاءالله درست میشه... نه انتقادی دارن نه سعی وتلاشی میکنن درجهت برطرف شدن مشکلات نه عذرخواهی میکنن. نه حتی مطالبه ای. این میشه حماقت...
بنظرم که ما هیچکدوممون حق نداریم بی تفاوت باشیم
اگه توی این دوران کساییکه مدافع دین اسلام به شمار میان بگن می خوایم قیام کنیم علیه سیستمی که دروغ درش موج می زنه. تبعیض بیداد می کنه. آقا زاده ها خارج ازکشورن یاهمینجان وبهترین زندگیارو دارن، یک بی سواد تا حد تصمیم گیری برای مردم پیش می ره. یه دروغ گو از خدا و قرآن برای توجیهش مایه می زاره. پول نفت به هدر و شاید تاراج میره. آمار فقر و فحشا در کشور ثروتمند نفتی ایران بالا می ره. مردم روز به روز بی ایمان تر میشن و به اسلام بدبین تر ... آیا شما نمی گفتین لبیک. هستیم؟
این همون کاری بود که سال ۵۷ نسل قبل از ما انجام داد. پس نگیم که چرا و فلان وبهمان ! بنظرمن که اشتباه نبود و ما هم بودیم همین کار رو می کردیم (توی کشوری که بعد از هخامنشیان به خودش حکومت دار مناسب ندید که ندید).
ای کاش قدر مردا و زنایی که تو اون زمان با شجاعت به چیزی که در خور شانشون نبود با قدرت و شهامت نه گفتن، از اون به بعد هم به خیلی چیزا نه میگفتن تا به همون انقلاب با دستاوردای آرمانی می رسیدیم که لایق ایران و ایرانیه.....
جائیکه مردم از دولتشان بترسند، ظلم حاکم است؛ جائیکه دولت از مردم بترسد، آزادی وجود دارد(توماس جفرسون)
...........
حالا ما از صبح تاشبم بشینیم دعوا کنیم البته این سایت رو نمیگم کلا ضدوخوردای دنیای واقعیو میگم.
پسرای مسئولین هنوز تو آمریکان. هنوز عده ای اختلاس میکنن و فیشای نجومی دارن هنوز همونا دررفاهن.
بنظرم مردم باید هر اختلافی هم که باشه پشت هم باشن نه مقابل چون یسری این وسط دارن موش میدوونن و سواستفاده که اونم فقط واسه خودشونه چه توداخل کشور چه خارج دل کسی واسه مردم نسوخته. حتی موقع رای گیریا دیدین کاندیداچقد مردم دوست میشن!!! اما بعداز انتخاب شدن هیچکسو نمیبینن فقط همون اطرافیان خودشونو پس هیچ کسی ازاینا واقعا به نفع ماکاری نمیکنه اخرش بازنده مردمن.
برای فریب دادن عده ای را شیر می کنند و عده ای را خر
مواظب باشیم حیوان صفت نشویم
بازنده بازنده ست چه درنده باشه چه چرنده...
یکی از دلایل اصلی ناکارامدی صنایع خودروی ما، دولتی سازی این صنعت بود.
شرکت ایران خودرو (که قبلا ایران ناسیونال بود) توسط محمود خیامی تاسیس شد و از یک تعمیرگاه کامیون تبدیل شد به شرکت خودروسازی. تا یه زمانی صنعت خودروسازی ایران پا به پای کره جنوبی پیش رفت تا اینکه دو تا مداخله دولتی ایجاد شد: یکی قبل از انقلاب و یکی بعد از انقلاب.
قبل از انقلاب، شاه شرکت ایران ناسیونال رو مجبور کرد که با شرکت انگلیسی Arrow قرارداد ببنده تا این شرکت رو از ورشکستگی نجات بده که نتیجش شد تولید پیکان، در حالی که خیلی از شرکتهای دنیا به سمت همکاری با شرکتهایی مثل بنز رفتند.
بعد از انقلاب هم اموال آقای خیامی مصادره شد و خود ایشان از کشور اخراج شدند و مدیریت به دست افراد دیکری سپرده شد که نتیجش رو می بینیم.
برای خیلی صنایع دیگه مثل کفش ملی و ... هم پیش اومد. باید توجه داشت که اسلام مالکیت خصوصی رو به رسمیت می شناسه و این جور اقدامها بیشتر تحت تاثیر سوسیالیسم بود.
سلام،
جملهی کاملم این بود: «ولی اگر اصرار دارید که مغز من و همفکرهای من سنگ است و شمای دانا امیدی به فرو رفتن میخ در مغز ما ندارید ما را به خیر و شما را به سلامت ... بدون شک هر چه به نظام بد و بیراه بیشتری بگویید عدهی زیادی خواهند بود که برایتان کف و سوت بیشتری بزنند ...»
چرا هر پستی مینویسید آخرش میگویید من حوصلهی بحث بیشتر را ندارم و اگر کسی بخواهد بفهمد همین مقدار هم کافی است ولی نرود میخ آهنین در سنگ
چرا مدام ما را متحجر میخوانید و دلیل هم اگر بیاوریم میگویید شما شست و شوی مغزی شدهاید که از عینک جمهوری اسلامی به مسائل نگاه میکنید و نمیخواهید حقیقت را که ما به این آشکاری مقابل چشمان شما میگذاریم بپذیرید ... بلکه شاید هم شما شست و شوی مغزی شدهاید، شاید شما یک چیز بد دیدهاید و دیگر از آن به بعد دارید همه چیز را بد میبینید ... انسان آنقدر موجود پیچیدهای هست که در یک مسألهی از نظر خیلیها معمولی هم ممکن است کل امیدش را از دست بدهد و افسرده شود و حتیٰ به پوچی برسد و دنیا را تیره و تار ببیند ... شاید شما به یک سری دلایل حساس شدهاید و دیگر اصلاً حاضر نیستید به آن دلایل که زیاد هم بیان میشوند فکر کنید چون دچار سوء ظن شدهاید که با بیان آنها میخواهند شما را فریب بدهند ... دور از جان شما مثل فرزندی که نسبت به والدینش در سن بلوغ حساس شود و دیگر هر چه آنها خیرخواهیاش را بکنند هم او را فقط عصبانیتر میکند، از قرآن هم میتوانم برایتان بیاورم که حضرت نوح علیهالسلام فرمودند که دیگر هیچ دعوتی نمیکنم مگر اینکه بر نفرت آنها اضافه میشود ...
الآن نفرمایید که خودش را پدر و مادر ما فرض کرد و ما را فرزند در سن بلوغ و دوران سرکشی، نفرمایید که خودش را نوح علیهالسلام فرض کرد و ما را کافران عقل ستیز و عقل گریز ... اینها مثال هستند که مطلب دیگری را در ضمن آن بگویم، اینکه شاید هم مطلب طور دیگری باشد ولی شما در درون خودتان نسبت به آن جبهه درست کردهاید و حاضر به پذیرش آن نیستید، شاید هم کمکم تعریف و تمجید مخالفان نظام از حرفهای عقلیاتان به مذاقتان خوش بیاید ... شاید ... شاید ... شاید هم من همان متحجری هستم که شما مدام میفرمایید که میخ آهنین هم در سنگ مغزم فرو نمیرود ... شما کلاه خودتان را قاضی کنید که نسبت به حقیقت چندچند هستید، من هم کلاه خودم را قاضی میکنم که کجا از مدار انصاف و حقطلبی خارج شدهام ...
موفق باشید به توفیقات الهی و مؤید باشید به تأییدات الهی
1. شما میخواین خوب باشید ... خوب خوب باشید .
2. میخواید نماز شب بخونین ... نماز شبتون رو بخونین .
3. میخواهید در مورد نوع نگاهتون با دیگران صحبت کنبد و اونها رو به آیین خوتون بیارید .... خوب بیارید .
4. میخواهید اونقدر قرآن بخونید که با ملایکه صحبت بکنین ... خوب بکنین .
هیچ کس در درون دنیا هم با شما مخالفت نمیکنه ...
همه این چیزها رو خوب میدونند ؛ همه این چیزها رو تایید میکنند ؛ و به مردم دنیا حق میدهند که اونجور که دوست دارند زندگی کنند ؛ و به دنبال دلیل زندگیشون بگردند ؛ دلیلش رو پیدا کنند ؛ و بعد بر اساس اون هدف و ایده زندگی کنند .
سلام
اینکه میفرمایید دقیقاً همان چیزی است که ما به آن میگوییم اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب محمدی، صلیاللهعلیهوآله ...[INDENT]معروف است که فکر کنم در زمان مشروطه بود که یک عده در خیابان راه افتاده بودند و سفیرکبیر انگلستان هم در خیابان ایشان را دید، ناگهان ترسید که آنها چه قصدی دارند؟ شخصی گفت که نگران نباشید دارند میروند نماز، به شما کاری ندارند ... آن سفیر نفس راحتی کشید و گفت با ما کاری نداشته باشند دیگر آنقدر نماز بخوانند که جانشان در برود ...
[/INDENT]
بله هیچ کجای دنیا کسی کاری با من ندارد اگر بخواهم آدم خوبی باشم، اما کاری ندارند مادامیکه کاری با ایشان نداشته باشم ... ایشان خواستند دزدی کنند من بروم سر سجاده و کاری به ایشان نداشته باشم، خواستند مشتمشت آدم بکشند و حقّشان را بخورند من باز هم کاری به ایشان نداشته باشم، سر سجاده صدایم را هم بلند کنم تا صدای دادو فریاد مردم مظلوم را نشنوم که عذاب وجدان هم زیاد نگیرم ...
تازه اجازه میدهند که برای خانوادهی کسانی که آنها میکشند ما صدقه هم جمع کنیم ... چه آدمهای مهربانی ... ما هم که فقط به همه سوء ظن داریم و شما را هم ناراحت میکنیم، و همیشه باید غصه بخورید که چرا مردم کشور من باید اینقدر قدرناشناس باشند ... :Sham:
فقط یک سؤال تاریخی دارم ... آیا جز این است که انگلستان بود که عثمانی سابق را تقسیم کرد و زمینه را برای تشکیل اسرائیل فراهم کرد؟ ... حالا میگوید در سوپپرمارکتها و مساجد ایرادی ندارد اگر برای مردم فلسطین صدقه جمع کنند؟ ... اگر خواستید روی این رفتار متناقض انگلیس بحث کنیم که چرا گاهی اجازه میدهند ظاهراً بر خلاف منافع خودش کارهایی توسط مردم انجام بگیرد؟ ... اینها یا دیوانه هستند و یا خیلی باهوش ...
انگلستانی که سالها مردم هند را ذلیل خودش کرد، آیا از همین انگلستان دارید اینطور دفاع میکنید؟ اروپایی که با تفنگ و هواپیما به جنگ شمشیر و نیزه در شمال آفریقا رفت خیلی متمدن و خوب هستند؟ آفریقاییها ضد بشریت بودند یا الماس و معادن بکر داشتند؟ الآن ما هم گاندی را دوست داشته باشیم و هم انگلستان را؟ سبحان الله ... اینجاست که میگویند معصیت را خنده میآید ز استغفار ما ... دوست دارم بدانم یک انگلیسی که میداند چه کاره است اگر این نوشتههای شما را بخواند چه چیزی در مورد خودش و ما فکر میکند، بیشتر فکر میکند که خودش باهوش است یا بیشتر فکر میکند که ما چقدر ساده هستیم؟ ... آنهایی که میخواهند مردم را شستوشوی مغزی بدهند و فریبشان بدهند ظاهراً به خوبی موفق به این کار شدهاند، بعد هم شما را کوک میکنند که بگویید ایرانیهای انقلابی شستوشوی مغزی شدهاند ...
آقا رکّ و راست بگویم، افتخار من این است که شما من را شستوشوی مغزی شده بدانید، همانطور که افتخار میکنم که آمریکا من را تروریست بدانم ... تروریست از نظر دولتمردان آمریکا یعنی کسی که موی دماغ ما شده و با مزاحمتهایش اجازه نمیدهد ما هر غلطی خواستیم را هر کجای دنیا که خواستیم بکنیم، من هم با افتخار میگویم که انقلابیهای ایران همینطوری هستند که شما فهمیدهاید ... حالا اسمش را هر چیزی که خواستید بگذارید ... اینها دیگر لفّاظی است ...
حال از نظر شما ما هم تروریست هستیم و هم نفهم، هیچ ایرادی نداره که اینطوری فکر کنید، اتفاقاً خیلیها هستند که وقتی شما اینها را میفرمایید ته دلشان قند میشکنند که آخجون چه جواب دندانشکنی به این طرف داد، دلمان خنک شد ... کلٌ یعمل علیٰ شاکلته ... بحث دقیقاً بحث حبّ و بغض است، اینکه حبّ به کدام سمت باشد و بغض به کدام سمت باشد میشود اصل دین ... دلیل آوردن و اینها بهانه است، با دلیل هر چیزی را میشود موجه نشان داد ... مردم بدون آوردن دلیل هم چیزی که دوست داشته باشند را میپذیرند، دلیل آورد صرفاً فراهم کردن بهانه است برای موجه نشان دادن عقایدمان برای خودمان و برای دیگران
چشم ... پس اجازه بدهید دقیقتر و بلکه بیپرده صحبت کنم ...
ایران چندین و چند ماهوارهی رسانهای فرستاده فضا برای شستوشوی مغزی کردن مردم دنیا که آمریکا و انگلستان و اسرائیل و عربستان را در اذهان مردم دنیا آدمکش و بچهکش و تروریسمهای دولتی معرفی کند ... فکر کنید حتیٰ به خانم سوچی که نوبل صلح گرفته هم ما تهمت زدیم که آدمکش است و مردم دنیا هم باورشان شد! اگر یک کمی فکر میکردند میفهمیدند که اصلاً مگر بوداییها آزارشان به مورچه میرسد که بخواهند آدم بکشند؟ مردم دنیا را بگو که چقدر ساده و احمق هستند که باورشان شد، فقط فکر میکردیم و امیدوار بودیم که بعد از باور کردن اتهام ما علیه آمریکا و انگلیس و عربستان و خانم سوچی، مردمشان یک مقدار انقلاب مخملی کنند و دولتهایشان را ساقط کنند ولی نکردند و در همان خمودی که بودند باقی ماندند و شرایط عادی شد، گرچه ما هم ناراحت نیستیم چون همین هم کار خودمان بود، کمی جلوتر بیشتر توضیح میدهم ...
قتل خاشقچی هم کار خود ایرانیها بود ولی همچین مردم را شستوشویمغزی کردیم که خود آمریکا هم پذیرفت که ما میدانستیم چنین کاری قرار است انجام بشود و حالا دیگر نمیدانند که چه کار بکنند، نه میدانند که چطور شد که این کار را چرا کردند و نه میدانند که چه شد که اتهام آن را پذیرفتند، و نه میدانند که حالا با این اعتراف چه کار باید بکنند ... ولی ما میدانیم چون همهاش کار خودمان بود ...
مردم افغانستان با پهبادهای ایرانی به خاک و خون کشیده شدند و با شستوشوی مغزی که ما کردیم همه فکر میکنند که کار آمریکاست ... داعش را ایران درست کرد و خود ترامپ که تحت شستوشوی مغزی ما در زندانهای گوانتاناموی مخفی در یک سایت زیرزمینی در بیرون شهر رشت چند روز بازداشت بود باور کرده بود که اوباما و کلینتون داعش را درست کردند، میخواستیم ضایعش کنیم که شد و اسباب خندهی ما را فراهم کرد ... حتی اسرائيل را هم ما درست کردیم و تقصیرش افتاد گردن انگلیس ... تازه این را نشنیدهاید ... دولت پهلوی هم دستنشاندهی امام خمینی بود که مردم را مدام به گلوله میبست و مصدق را هم ما کودتا کردیم که برکنار شد، چون غلط اضافی کرده بود، چون پول نفت ایران را که ظاهراً انگلیس میخورد را هم فقط ظاهرش این بود که دارد پولش را انگیس میخورد، مگرنه پولش برمیگشت به حساب امام خمینی و قبل از ایشان هم به حساب آیتاللهالعظمیٰ بروجردی ...
و ...
مورد بعدی که فرمودید ایجاد ترس و ارعاب و وحشت و تفنگ است ... ای کاش میگذاشتید اینها را نگویم که تا ۱۵۰ سال دیگر سرّی باقی بمانند (ما مثل آمریکاییها احمق نیستیم که ظرف ۵۰ سال لو بدهیم که چه جنایتهایی که نکردهایم، صرفنظر از اینکه اصلاً آن جنایتها را که آمریکاییها نکردهاند، ما کردهایم و همانطور که توضیح دادم افتاد گردن آمریکا و حتیٰ خودشان هم باورشان شد که خودشان مرتکب شدند) ... حالا کمی از جنایتهای خودمان بر علیه بشریت را بگذارید بگویم ... فقط شما دیگر برای کسی بازگو نکنید ... در جنگ جهانی ما بمبهای اتمی انداختیم روی سر مردم ژاپن که به دولت ژاپن بفهمانیم که ما از خود شما هم دیوانهتر هستیم و اگر به ما یک گلولهی تفنگ دیگر شلیک کنید ما شما را از روی زمین محوتان میکنیم، بعد هم تقصیر بمبها را انداختیم گردن آمریکا که ننگ تاریخی برای آنها بشود و خودمان هم گفتیم که ما کلاً در جنگ بیطرف هستیم و البته که درست فهمیدید که ما همیشه مظلومنمایی میکنیم ... وقتی ایران دست از جنگ بر علیه عراق برنمیداشت و هر چه عراقیها التماس میکردند که جنگ را تمام کنید ولی ما چون خوی وحشیانه داریم دست از سرشان برنمیداشتیم آمریکا را مأمور کردیم که هواپیمای مسافربری ما را بزند تا به مردم دنیا وانمود کنیم که آمریکاییها هستند که وحشی هستند بعد سریع مظلومنمایی کردیم و دست از جنگ برداشتیم تا در شستوشوی مغزی کردن مردم گام مهم دیگری را برداریم ... فکر میکنید آن مدالی که به مسؤول ناو هواپیمابر وینسنس دادند را چه کسی به او دارد؟ ما دادیم چون مسؤولیتش را درست انجام داد، مگرنه آمریکاییها خودشان ناراحت بودند که مجبور شدهاند چندین و چند زن و مرد و کودک را بیگناه بکشند ...
کلاً سیاستهای پیچیدهای داریم که اگر هر ۱۵۰ سال لو ندهیم تا ۱۵۰۰ سال دیگر هم کسی به ما شک نکند ...
حتیٰ تمام کارخانههای تسلیحاتی در آمریکا و انگلیس و المان و اسرائيل مال ماست، حتی بمبهای اتمیاشان هم مال ماست، بیچارهها فکر میکنند مال خودشان هست ... امپریالیسم یک توهم است، دولت سایهها ما هستیم، پولها به جیب ما میرود و به همین خاطر هم هست که با این همه تجارت اسلحه که دارند باز مردمشان به خیابانها میریزند که پس چرا ما ۹۹٪ فقیر هستیم، آنها فکر میکنند مال آنها را ۱٪ باقیمانده خوردهاند در حالی که در جیب ما میرود، آن دولتها واقعاً دوست دارند به مردمشان بیشتر خدمت کنند ولی در مقابل ما کاری از دستشان برنمیآید ... حتی همان ۱٪ را هم ما مجبور میکنیم در خانههای اشرافی زندگی کنند تا ما بتوانیم مدام بر علیه آنها حرف بزنیم و روشنگری کنیم ... کلاً دوست داریم مردم دنیا را سر کار بگذاریم و بازیاشان بدهیم ...
تمام ارعابی که در هر کجای این کرهی زمین میبیند زیر سر ماست ولی طوری مظلومنمایی میکنیم که همه فکر میکنند کار آمریکا و دار و دستهی آنهاست ... مگرنه آقا اینها مسیحی هستند و حضرت مسیح علیهالسلام هم بهشان گفته است که جز محبت کار دیگری نکنید ...
تازه خبر ندارید که در یمن چه کارهایی کردهایم ... اصلاً میگردیم بچهها را پیدا میکنیم و آنها را میکشیم و بعد سریع با همان ابزار شستوشوی مغزی که در همه جای دنیا داریم میگوییم که کار آمریکاست ...
باز هم دقیقتر و صریحتر صحبت کنم؟
گفتم راضی شدید؟ لبخند بر لبانتان نشست؟ ... همهاشان از ما میترسند و خیلی دوست داریم که آمریکا از ما عصبانی باشد و از این عصبانیت بمیرد
شما فکر میکنید ما نمیخواهیم با آنها بحث کنیم؟ نه خواهر گرامی، آنها جرأت ندارند با ما بحث کنند (گرجه گاهی خودمان مجبورشان میکنیم که بالأخره یک مقدار بحث بکنند) ... چرا میترسند؟ چون اولاً که مذاکرهکنندگانشان را اغفال میکنیم و جاسوسهای خودمان هستند، ثانیاً میدانند که در مذاکره چنان فریبشان میدهیم که چند سال طول بکشد که بفهمند که از کجا خوردهاند، ثالثاً اگر توافقی هم بکنیم میدانند که به آن توافقی که بستیم عمل نخواهیم کرد و برایمان کمترین ارزشی ندارد که چه قولهایی بهشان داده باشیم ... یعنی ما آخر استثمارکنندهها هستیم ... رابعاً، آنها میدانند که بعد از مذاکرات چنان شستوشوی مغزی مردم جهان را میدهیم که رسوای عالم خواهند شد، چون ما همه را بردهی خودمان میکنیم و بردهآزاری هم لذتبخش است ...
اینها در مقابل کارهایی که ما میکنیم چیزی نیست، یکی از هزارتا را برایتان در بالا شمردم ... مثل اینکه من راهبهراه آدم بکشم و بعد یک سیلی هم در گوش یک بچه بزنم و شما من را مؤاخذه کنید که چرا سیلی به گوش این بچه زدید ...
مظلومبازی آیین ماست ... هر کسی دشمن باشد به او میگوییم تروریست تا ما تنها قربانی واقعی تروریسم معرفی شویم ...
یعنی مردم یمن تروریست هستند که چرا بدون آنکه ما ایشان را بکشیم ایشان خودشان نمیروند خودکشی کنند و ما باید گلولههای نازنینمان را خرجشان کنیم ...
حضرت علی علیهالسلام هم برای ما بهانه است برای ساکت کردن مخالفانمان، شما چون خیلی باهوش بودید من راستش را به شما گفتم، ولی بقیه را چون میشود گول زد آن طور با ایشان صحبت میکنیم و ایشان را به ارزشها فرا میخوانیم، شاید بدون مشکل توانستیم ایشان را همراه کنیم ... فقط خواهش میکنم این اسرار را نزد خودتان نگاه دارید تا هزینههای ما در تحمیق و خر کردن مردم جهان زیاد نشود ... نمیخواهیم مجبور شویم در کنار این ۱۵۰ کانال ماهوارهای ۱۵۰۰ تا روش دیگر هم برای فریب مردم درست کنیم
ما میدونیم کی هستیم، جایی هم که ایستادهایم روی سر همهی شما مردم جهان است ... ولی از من میشنوید این جاه و مقام و جایگاهی که ما داریم، اینها آنقدرها هم مهم نیستند ... مهم انسانیت است ... لطفاً زیر پای ما بایستید و تکان نخورید و اصلاً هم دوست نداشته باشید که جای ما روی سر مردم باشید ...
مدیون هستید اگر مطالبی که گفتم را باور نکنید، من همانقدر مستند صحبت کنم که ماهوارهها مستند صحبت میکنند ... دوست داشتم با شما هم مثل بقیه بحث کنم ولی ادبیاتی بهتر از صراحت لهجه در اینجا کارا نیافتم، چون شما مچ ما را گرفتیم، شما میدانستید که خشونت و ارعاب و تحمیل عقیده و امثال آن کار ماست و نه کار دشمنان ما، چون شما میدانستید که انگلستان دوست ملت فلسطین است و نه دشمن آنها ... نمیدانیم اینها که گفتید را از کجا فهمیده بودید ولی فقط اعتراف میکنم که خیلی باهوش هستید ...
راستی یادم رفت بگم ... از عجایب تاریخ این هست که حامیان لیبراسیم همان زمان، یعنی درست در همان زمان، حامیان متعصبین و متحجرین افراطی مثل داعش و جبهةالنصرة و طالبان و عربستان و امثال آنها هم هستند ...
مثل ماشینهایی با موتور احتراق داخلی که موتوری دارند که در داخل آنها هر لحظه بارها انفجار اتفاق میافتد و دما به شدت بالا میرود، اما بدونصدا کار میکنند، صندلیهایشان رویهی چرم دارند، بیرونشان رنگ متالیک دارند و خیلی جذاب به نظر میرسند ... اینها هم ویترینشان لیبرایسم هست و موتور محرکّشان تروریسم و افراطیگری ... افراط (تندروی ایدؤولوژیک و تحجر و ...) و تفریط (پلورالیسم و لیبرالیسم و ...) را با هم جمع کردهاند و سعی کردهاند بینشان تعادل برقرار کنند ... همانطور که کسی ممکن است آنقدر ساده باشد که فقط روی ماشین را ببیند که مثلاً چقدر خطوط آیرودینامیک قشنگی دارد و یادش برود فلزات و سرامیکهای داخل این ماشین دارند چه دمایی را تحمل میکنند، آدمهایی که اخبار را از bbc و امثال آن میگیرند و اجازه میدهند آنها به فضای ذهنیاشان شکل بدهند هم فقط همان ویترین لیبرالیسم و پلورالیسم را میبینند و این همه جنایاتی که پشت این ویترین انجام میشود را نمیبینند ... بصیرت یعنی اینکه همین چیزها را ببینی، عقل یعنی همینکه عبرت بگیری و از روی ظاهر مسائل قضاوت نکنی ...
با سلام و احترام
با شما موافق هستم که اولویت مردم برای انقلاب مسائلی چون استقلال و آزادی و کرامت و معنویت بوده، اما قطعا اینطور نبوده که به لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته بودند و اقتصاد از اهدافشون به شمار نیاید، من در پست های متعدد منابع تاریخی معرفی کردم که به خوبی گویای وضعیت بد اقتصادی و فشار مالی و فقر و فاصله های طبقاتی است.
من بارها به دوستان در تاپیک عرض کرده ام که برای قضاوت صحیح باید شرایط را دید، نباید گزینشی نگاه کرد، اگر قرار است ایران با کشور دیگری مقایسه شود باید نگاهی مجموعی داشت، مثلا اگر دو کودک یک نمره برابر آوردند اما شرایطشان با هم متفاوت بوده است، یکی در فقر و یکی در ثروت، یکی در امنیت و یکی در ناامنی، یکی با پدر و مادر و یکی یتیم، و...؛ در چنین شرایطی قطعا ارزش این نمره برای آن دو یکسان نخواهد بود.
چطور اینجا دوستان برای مقایسه شرایط را لحاظ نمی کنند؟ من یک سوال روشن از شما دارم، اگر ترکیه، امارات، یا قطر فقط همین هشت سال جنگ جهان در تحریم تسلیحاتی را تجربه کرده بودند الان کجا بودند؟ اگر فقط تحریم های چهل ساله به قول غربی ها بی سابقه و کمرشکن را تجربه کرده بودند الان در چه شرایطی بودند؟ نه تحریم، بلکه فقط تهدید به تحریم اقتصاد امارات و دبی را از هم خواهد پاشانید! عراقی که هشت سال با تمام توان، و با تمام حمایت های بین المللی نتوانست یک وجب از خاک ایران را بگیرد، در همان زمان ظرف 24 ساعت کویت را گرفت!
بی سابقه ترین شبکه ها و رسانه های به زبان خود آن مردم بر علیه دین و فرهنگی یک مردم متوجه ایران است، حتی شما این همه رسانه و سایت معاند به زبان چینی بر علیه چین ندارید؛ اینها اگر دائما مردم ترکیه و دبی و قطر را به ناامیدی و ناکارآمدی دولت و مانند آن فرا میخواندند الان اینها چه وضعیتی داشتند؟!
وقتی پیشرفت های ایران مثل سرعت رشد علمی حدود ده برابری نسبت به متوسط دنیا، در عرصه هوا و فضا، موشکی، سلول های بنیادین، صنعت هسته ای، نانو و لیزر، ریاضیات و کامپیوتر، پزشکی و مانند آن را با شرایطی که ایران موفق به آنها شده است را می بینیم همانطور که مدیر سابق صنعت موشکی اسرائیل به احترام ایران کلاه از سر برمیدارد، ما هم ارزش این کارها را خیلی بیشتر درک می کنیم.
خدا را گواه می گیرم اگر این مشکلات چهل ساله ای که نه یک کشور و دو کشور، بلکه دنیا علیه ایران ایجاد کرده است، از جنگ و تحریم و ترور دانشمندا ن ونخبگان دینی و هسته ای و علمی علیه ترکیه و دبی که سهل است، حتی علیه ژاپن و کره انجام شده بود وضعیتی به مراتب بدتر از ما داشتند. فقط کافی است کمی در این شرایط دقیق شوید.
بله در این شکی وجود ندارد، حمایت از انقلاب به معنای بی تفاوتی نسبت به کاستی ها و چشم بستن بر آن نیست، اتفاقا این برای بقای انقلاب مضر است. اما طبیعتا به معنای اغتشاش و آشوب و اعتراضات خیابانی هم نیست. همین که بین مردم گفتمن عدالت ایجاد شود، توقع و مطالبه گری ایجاد شود، در انتخاب مسئولین بازی نخورند و اصلح را انتخاب کنند، دشمن شناسی داشته باشند و فریب رسانه هایی که روزی با ما در جنگ بودند و امروز با لبخند دارند ناامیدی به خوردمان میدهند را نخوریم.
ما اگر هزار بار دیگر هم حکومت تشکیل دهیم باز هم همین آفات وجود خواهد داشت، برطرف کردن این آفات با ترمیم است، نه تغییر!
خدا شاهد است این صحبتتون رو که کردید یاد اون برادر آذری زبان افتادم که با ماشین داشت در خیابون یک طرفه 80 تا گاز میداد ؛ و همش مینالید که چرا هر کسی که از روبرو میاد فحش و دروری میده ... و نمیزاره رشد و پیشترفت بکنه .
بحثی سره این نیست که آمریکا و اسراییل دارند ظلم میکنند ...
من میخوام بدونم اگر ایران به اون جایگاه میرسید چی کار میکرد ...
مثلا اگر الان جمعیت ایران 80 میلیون نفر هستش و اختلاص های 7 میلیارد دلاری داریم ؛ اونوقت ایران قوانین رو در درون دنیا طوری میچیند که دنیا با اختلاص های 700 میلیارد دلاری روبرو میشد .
مثلا اگر الان اسراییل و آمریکا دارن به فلسطینی ها ظلم میکنند ؛ اونوقت ایرانی ها معلوم نبود چه به سره یهودی ها میاوردند ؛ به نظرم دیگه تقیه نمیکردند و صد در صد همشون رو قتل عام میکردند .
اگر میخواین بدونید که وضعیت چجوری میشد ؛ ظلم و ستمهای ایران اسلامی که به مردمان خودش روا میداره رو در عدد 100 ضرب کنین ( جمعیت ایران 80 میلیون نفر هست و جمعیت جهان 8 میلیارد نفر ) اونوقت میفهمیدید که با چه مدینه فاضله ای طرف بودیم .
مثلا اگر الان جمعیت ایران 80 میلیون نفر هستش و اختلاص های 7 میلیارد دلاری داریم ؛ اونوقت ایران قوانین رو در درون دنیا طوری میچیند که دنیا با اختلاص های 700 میلیارد دلاری روبرو میشد .
مثلا اگر الان اسراییل و آمریکا دارن به فلسطینی ها ظلم میکنند ؛ اونوقت ایرانی ها معلوم نبود چه به سره یهودی ها میاوردند ؛ به نظرم دیگه تقیه نمیکردند و صد در صد همشون رو قتل عام میکردند .
اگر میخواین بدونید که وضعیت چجوری میشد ؛ ظلم و ستمهای ایران اسلامی که به مردمان خودش روا میداره رو در عدد 100 ضرب کنین ( جمعیت ایران 80 میلیون نفر هست و جمعیت جهان 8 میلیارد نفر ) اونوقت میفهمیدید که با چه مدینه فاضله ای طرف بودیم .
همینکه فکر میکنید ظلم و ستمی که ایران اسلامی به مردم خودش روا میدارد (ولو به صورت وزنی و به درصد) بدتر از ظلم و ستمی است که آمریکا و اسرائيل و انگلیسی که عاشقش هستید نسبت به مردم جهان روا میدارند، همین یعنی باز باید برایتان تحلیلهای بلند و بالا بنویسیم ...
اینطور که شما بحث میکنید از مختصات یک بحث کاریکاتوری است، دماغش را بزرگ میکنید که به چشم بیاید و گوشش را کوچک میکنید که انگار اصلاً گوش ندارد ... کجا نواقص جمهوری اسلامی به گرد پای این همه جنایتهای این رژیمها در جهان میرسد؟ حتیٰ اگر کمیت را بگذارید کنار و فقط کیفیت را هم بررسی کنید باز شکل خشونتها و وحشیگریهای آنها مثالنازدنی است ... آمریکا فقط از یک عربستان حمایت کند، فقط به داعش سلاح برساند، فقط از اسرائیل حمایت کند، همین کافی است که با اختلاسهای میلیارد میلیارد دلاری هم قابل قیاس نباشد، مگرآنکه برای شما جان انسانهای بیگناه در حدّ یک مقدار پول بیارزد ... ارزش محبت بین مادر و فرزند، ارزش محبت بین دو همسر، اینها که دیگر لابد اصلاً مهم نیستند ... بیکسوکار شدن افراد، یتیمشدن، دیدن شکنجهی والدین مقابل چشم خود، دیدن جان دادن خواهر و برادر مقابل چشمان شخص، اینها از نظر شما قابل مقایسه است با اختلاس و بیکاری جوانان؟ ...
ایران بیش از 570 بار مورد حمله شیمیایی قرار گرفت، اما حتی دنبال ساخت آن نرفت...
بیش از 17000 شهید ترور داد اما دنبال ترور نرفت...
در برابر فرانسه و آمریکا که تمام قد از منافقین سنگدل حمایت کردند، ایران حوادث ترورستی آمریکا و فرانسه را محکوم کرده و هرگز از تروریست هایی که در اروپا جنایت می کردند حمایت نکرد...
دانشمندان ما در حوزه سلول های بنیادین و هسته ای و مانند آن را ترور کردند، اما ایران هرگز دنبال مقابل به مثل نرفت...
غیر انسانی ترین تسلیحات ممکن را به صدام دادند که بر سر ایرانیان بریزد، تسلیحات خطرناکی که خودشان بعدا از در اختیار ماندن این تسلیحات دردست یک جانی چون صدام ترسیدند و نتوانستند او را با این تسلیحات تحمل کنند...!
شما فقط رفتار ایران و عراق با اسرای یکدیگر را با هم مقایسه کنید، ایا توان مقابله به مثل نداشتیم؟
داعشی را که جلوه آمریکا بود، خودشان آن را به وجود آورده بودند تا ایران را نابود کنند، جوانان مومن ما به قیمت یتیم شدن کودکانشان آن شعله ی جهنم را در کیلومترها دورتر از مرز خاموش کردند...
براستی ما را چه میشود؟ چه بر سر ما آورده اند که اینگونه خودتحقیری می کنیم در برابر جانی ترین دولت ها؟!
آمریکایی که خودش 250 هزار نفر را با بمب هسته ای در ژاپن ذوب کرده است، و اسرائیلی که علی رم داشتن حدود چهارصد بمب اتم حتی حاضر به پیوستن به معاهده npt مبنی بر عدم گسترش سلاح هلای هسته ای، نشده است، اینها ایران را تحریم میکنند تا به سلاح هسته ای دست نیابد!! دادگاهی مسخره تر از این ممکن است؟! دادگاهی که قاضی و دادستان آن خودشان بزرگترین جرم در تسلیحات اتمی را مرتکب شده اند!
اینقدر با دلارهای نفتی و شبکه عظیم رسانه ای شان ما را تخریب کرده اند که خودمان از خودمان می ترسیم!! ضعف عزت و اعتماد به نفس بالاتر از این که کسانی که روزی تا توانستند در جنگ بمب و باروت بر سرمان ریخته اند امروز پس از آن شکست، با لبخند از پس شبکه های رسانه ای شان ما را مردمی بدبخت، خشن، جانی، ناامید، شکست خورده، از اهداف بازمانده و بیچاره ترین مردم دنیا معرفی می کنند و ما باور می کنیم؟
براستی دنیای غرب باید با ما چه بکند که باور کنیم دشمن ماست؟ و ما چه کرده ایم که اگر دنیا دست ما بود این جنایات چندین برابر میشد؟
[FONT=arial]سلام
اینقدر با دلارهای نفتی و شبکه عظیم رسانه ای شان ما را تخریب کرده اند که خودمان از خودمان می ترسیم!! ضعف عزت و اعتماد به نفس بالاتر از این که کسانی که تا توانستند در جنگ بمب و باروت بر سرمان ریخته اند امروز با لبخند از پس شبکه های رسانه ای شان ما را مردمی بدبخت، خشن، جانی، ناامید، شکست خورده، از اهداف بازمانده و بیچاره ترین مردم دنیا معرفی می کنند و ما باور می کنیم؟
براستی دنیای غرب باید با ما چه بکند که باور کنیم دشمن ماست؟ و ما چه کرده ایم که اگر دنیا دست ما بود این جنایات چندین برابر میشد؟
پاسخهای زیادی سؤال شما دارد ولی اصلی ترین پاسخ شما: پایمال شدن عزت مردم بوسیله دیکتاتوری است.
تا دیکتاتوری هست تاج و عمامه چه تفاوتی با هم دارند
در جمهوری اسلامی امت اسلامی اهمیت دارد نه ملت یا مردم ایران از همان ابتدا با میل به صدور انقلاب اسلامی بی آنکه برادری و حقانیت و متعالی بودن خود را در عمل ثابت کنیم دشمنی منطقه ای و جهانی برای خود دست و پا کردیم
در حکومت پهلوی بدون روشنگری و با بی صبری و شتاب به هویت مذهبی مردم بی احترامی کردند و بدون زمینه سازی فرهنگی و پشتوانه مردمی میخواستند به سوی تمدن بزرگ رهسپار شوند
شاید نیت های خیری پهلوی ها داشته اند و بی شک کارهای بزرگی برای آبادانی ایران انجام داده اند، همچنانکه جمهوری اسلامی همه کارهایش پلیدی و شرارت نیست .
ولی اینکه هیچکدام از حکومت های پهلوی و جمهوری اسلامی جرأت رفراندوم و پذیرش آرای مردم را نداشته و ندارند اشتراک ایشان در داشتن منش دیکتاتوری است
تا جهالت از اندیشه مردم رخت برنبندد و تا حکومتهای دیکتاتوری بر ایران حاکم باشند مملکت سامان نمی یابد
دیکتاتوری بد و سر منشأ فساد هست عادل ترین دیکتاتور از فاسدترین رییس جمهور بدتر هست چرا که امید اصلاح حکومت دموکراتیک هست ولی قطعیتی در ادامه منش عدالت پروری دیکتاتوری نیست.
سلام
اگر از اینکه پاسخ شما ارتباطی با سخن بنده با خانم فرشته ندارد بگذریم، باید عرض کنم هیچ کدام از سخنانتان صحیح نیستند:
نمیخواهم تفصیلا وارد این ماجرا شوم تا تاپیک از مسیرش خارج نشود، هر کدام از جملات شما ادعاهایی است که اثبا و انکارش یک تاپیک مستقل میداند، فقط همین قدر بدانید که:
اولا: کسی که ولایت فقیه را دیکتاتوری می داند نشان میدهد که نه ولایت فقیه را فهمیده است، و نه دیکتاتوری را.
ثانیا: حکومت اسلامی علاوه بر ملتش، امت اسلامی را هم پاره تن خویش دانسته، و به سرنوشت آنها اهمیت می دهد، نه اینکه امت را جایگزین ملت کند. و البته این در تمام سیاست های کشورها وجود دارد فقط آنجا نامش منافع است، مثل همین که آمریکا و اروپا عربستان را پاره تن خویش می دانند یا اسرائیل را جگرگوشه ای که نباید به خاطر داشتن کلاهک های هسته ای اذیتش کرد.
ثالثا: این که ملاک برای سنجش دیکتاتوری از غیر آن به رفراندوم گذشاتن سیاست های کلان باشد چنان قلمرو دیکتاتوری را گسترده میسازد که هیچ کشوری در دنیا نیست که خارج از این قلمرو باشد.
حقانیت و متعالی بودن تعالیم اسلام و حکومت اسلامی بر ما پوشیده نیست، همانطور که مردم 98 درصد به حقانیت و متعالی بودن آن باور داشته و رأی دادند؛ اینکه شما در حقانیت این تعالیم متحیر مانده اید خدشه ای به اعتقاد وارد نمیسازد، همانطور که کشورهای غربی نیز در نگاه ما حقانیتی ندارند اما به این نگرش ما اهمیتی نمیدهند.
همه پرسی سال ۵۸ در شرایطی برگزار شد که هنوز قانون اساسی ایران تدوین نشده و تعریفی هم از جمهوری اسلامی ارائه نشده بود.
هنوز هم برخی معتقدند مردم ایران در آن زمان، بیش از آن که به فکر تعیین نظام و نوع حکومت در کشور خود باشند، تنها به سرنگونی نظام سلطنتی فکر میکردند و برای رسیدن به این هدف، نظام جدیدی را که به آنها معرفی شده بود، برگزیدند. بدون اینکه درک درستی از این نظام داشته باشند.
مردم این نظام رو برای برای ملت خود انتخاب کردند انها نمیدانستند که قراره این نظام همه چی رو مدنظر قرار بده غیر از خود ملت.
مردم ان زمان مانند الان همه تحصیل کرده نبودن با این حال برای شرایط بهتر برای خود و ملتشون با انقلاب همراه شدند نه صرفا شرایط بهتر برای امت اسلامی با این تعریفی که شما کردید. حالا اکثریت تحصیلکرده هستن شرایط رو می سنجند وضع زندگی خودشون رو با مردم دیگر کشورها مقایسه میکنن و انتظار دارند حکومت بهترین وضع زندگی رو براشون فراهم کنه نه اینکه حکومت با تعریفی که برای امت اسلامی کرده و با همین بهانه ملت خودش رو نادیده بگیره.
شما که قصدتون این بود همان زمان هم اعلام میکردید انقلاب اسلامی ایران قراره کل کشورهای اسلامی رو پوشش بده رفاه و اسودگی که میخواید کسب نمیشه باید خویشتن دار باشید و به شرایط موجود قناعت کنید یه دورنمایی از حکومت در شرایط فعلی رو به مردم ارائه میدادید اون وقت میذاشتید مردم انتحاب کنن نه اینکه اول با قول مجانی کردن اب و برق و زندگی بهتر همه رو فریب بدید. و همه پرسی رو به پایان برسونید بعد هم هر وقت اعتراض کردیم نتیجه همون همه پرسی رو بکوبید تو سر مردم.
سلام جناب متحیر ...
بابت پست زیباتون تشکر میکنم ...
مثال شما هم شده مثال این بیت حافظ که میگه ....
مشگل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تائید نظر حل معما میکرد .
زیر پستها یک صلوات میزنید و تائید میکنین ...
من با این پستتون کمی مخالف هستم . من سیستم دموکراسی رو برای ایران مناسب نمیدونم . یک بار برین مجلس ... ببینین که چه کسایی اونجا جمع شدن ...
وسط رای گیری فالوده پخش میکنن
صندلی هاشون هم که راحت .... همه دارن چُرت میزنن
برخیهاشون هم که اصلا آداب حرف زدن ندارن
و ...
مثل ایران شده مثل هزاران عقابی که در لانه مرغ ها بزرگ شدن و فقط تخم گذاشتن رو بلد هستن و کرم گرفتن ....
نیاز به عقابی داریم که بتونه مجبور کنه افق هامون تغییر کنه ....
مثلا اگر من پادشاه ایران بودم ... میگفتم که تمام صندلی های مجلس رو جمع کنند و همه بایر سرپا بایستند ...
نهایتا یک جلسه مجلس می بایست باید یک ساعت طول بکشه ....
و ...
من سیستم پادشاهی رو از یک نقطه نظراتی خوب میدونم .
صدها سال بود که مردم ایران زمین آرزوی جامعه اسلامی داشتند .
روحانیت آرزوی تحقق ولایت فقیه رو داشته .
ما صدها سال عقب افتادیم ... چون نمیدونستیم که جامعه اسلامی یعنی چی ؛ ولایت فقیه یعنی چی ؛ و حتی اسلام یعنی چی ...
من الان با خیلی از پاکستانی ها همین مشگل رو دارم ؛ اونها همشون آروزی یک جامعه اسلامی رو دارند ... و واقعا نمیدونند جامعه اسلامی یعنی چی ... هر چقدر هم که براشون توضیح میدی نمیفهمند ...
ببینید ...
زمان شاه ... همه برای انقلاب بیرون ریخته بودند ؛ پدر و مادر من هم دوران نامزدیشون همون دورانی بود که داشت انقلاب میشد ....
پدر من و شوهر خاله هام هم ازون کسایی بودند که خیلی فعال بودند و آرزوی جمهوری اسلامی رو داشتند . ( پدرم 4 تا باجناق داشت و همشون هم جمهوری اسلامی بودند )
در این بین مادربزرگ مادرم ؛ طرفدار شاه بود ...
هر چقدر پدرم و شوهر خاله هام از خوبی های جمهوری اسلامی و وعده وعید های جمهوری اسلامی میگفتند مادر بزرگم قبول نمیکرد ....
میگفت که از مادرش شنیده که در زمان مشروطه یه مدت زمان حکومت رو دادند دست آخوندها .... آخوندها مردم رو به روز سیاه رسوندند .... و شما خبر ندارین اینها چه به روز ما در میارن ...
مادربزرگم جزو همون دو درصدی بود که رای نه داد .... ( یادی کنیم از اون دو درصد انسان فهمیده ای که در 12 فروردین رای " نه " دادند )
چرا !!! چون میدونست ...
این اتفاقات اخیر ... اینی که هزاران آیت الله عظمی بالا سر این نظام هستند و این بدبختی های مردم دیگه هیچ سوالی برای این نمیزاره که مردم بگن ما نمیدونیم جامعه اسلامی یعنی چی ...
و این مسایل در لوح ها و در سایت های اینترنتی ثبت و ظبط میشه ... آیندگان درس عبرت میگیرند ...
و ...
پادشاهی خوبیش همینه ...
حالا هزاران سال ما دموکراسی داشتیم ... باز هم مردممون آرزوی داشتن یک جامعه اسلامی داشتند .
سلام و احترام
خواهر گرامی خواهش می کنم منطقی به مسئله نگاه کنید، کسی نمی تواند آینده را پیش بینی کند که بگوید مثلا ما با هشت سال جنگ بر میخوریم که خسارت های فراوان مالی به دنبال دارد، پیشرفت کشور هم نسبی و در گرو شرایط است، برای همین تعیین سرنوشت آن نشدنی است، اگر مردم مسئولین خوب انتخاب کنند پیشرفت بیشتر خواهد شد، اگر وجدان کاری داشته باشند شرایط بهتر خواهد شد، اگر فریب رسانه های دشمن را نخورند بیشتر خواهد شد...
ضمنا عقل با علم متفاوت است، هرگز بالارفتن سطح تحصیلات نمیتواند ملاکی برای بالا رفتن سطح درک و فهم گردد.
اما در مورد اینکه ایران بیشتر از مردم خودش به دیگران بها داده و بودجه کلانی را فراتر از مرزها خرج می کند، یک بار مطلبی را بیان می کنم برای هم شما و هم بقیه دوستان، کاملا منطقی به آن نگاه کنید:
ما اصلا آمارهای ایران و آنچه مسئولین خودمان می گویند را نمیپذیریم، و سخن ترامپ که آمارهای ایران را رد کرده و مخارج ایران در عراق و سوریه را خیلی دست بالا گرفته و گفته ایران 16 میلیارد دلار بین سال های 2012 تا 2018 در سوریه و عراق خرج کرده را می پذیریم.
از طرف دیگر خود همین آقای ترامپ می گوید کشورش 7 هزار میلیارد دلار در خاورمیانه خرج کرده است، یعنی بودجه ای 430 برابر بودجه ای که ایران خرج کرده را آمریکا فقط در این منطقه ای که مربوط به او نیست خرج کرده است، آیا خرج کردن یک، چهارصدو سی ام برای منطقه خودمان رقمی بالاست؟
آیا این رقمی که تازه در بالاترین حد و از سوی ترامپ ادعا شده، و ثانیا خرج امنیت خودمان شده، و ثالثا به اقتضاء تعالیم دینی مان بوده است در برابر خرج هایی که دیگر کشورها برای امنیت و گسترش تفکرشان می کنند رقمی به حساب می آید؟ اگر این رقم آقای ترامپ را بپذیریم میشود هر نفر حدود 13000 تومان در ماه!!
بنابراین عامل فقر و مشکلات را در جای دیگری جستجو کنید.
شما درد رو خوب فهمیدید اما درمانتون کُشنده است! برای بیرون آمدن از چاله، افتادن در چاه را توصیه میکنید!
اما این نقطه مثبت در کلامتون هست که بر خلاف بسیاری از دوستان تا حدی مشکل رو به خوب متوجه شدید و این خودش خیلی قابل توجه هست.
با سلام
چند نکته:
* در اینکه این نظام و این انقلاب به بسیاری از آرمان ها و اهدافش نرسیده شکی نیست. اگر بخواهیم نقد کنیم حالا حالا جا برای انتقاد هست چون اشکالات یکی و دو تا نیست و همه ما ( چه موافق جمهوری اسلامی و چه مخالف) بر این مسائل آگاه هستیم.
اما کسی که مدافع این انقلاب هست معنایش دفاع از اختلاس و دزدی و رانت و تبعیض و بی عدالتی نیست. بنابراین تا یک نفر شروع به دفاع کرد در جوابش نیازی نیست دوباره شروع به انتقاد از وضع موجود کنیم.
کدام انسان عاقل و با وجدانی از ظلم و بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی و ... دفاع می کند؟
* بد بودن رژیم سابق، خوب بودن رژیم کنونی را ثابت نمی کند. تنها می تواند لزوم انقلاب و تغییر سیستم قبلی را اثبات کند.
*بیایید به جای تکرار مکررات و انتقاد از وضع موجود ( که البته خودم هم منتقد هستم) دنبال چاره باشیم. حداقل از مبانی و نظریات شروع کنیم تا کم کم به عمل برسیم.
یک اشکال در ابتدای انقلاب به نظر من این بوده که با پیروز شدن بر رژیم پهلوی انقلابیون کار را تمام شده فرض کردند. در حالی که باید بیشتر از قبل به پایه ریزی مبانی اعتقادی و فکری خود می پرداختند. کسانی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی که تئوریسین انقلاب محسوب می شدند همان اوایل شهید و حذف شدند و بعد هم که درگیری هایی مثل کردستان و بعد هم جنگ و مشکلات آن و بعد از جنگ هم دوباره از صفر شروع کردن و... همه این ها باعث شد دیگر کسی به آن جدیتی که قبل از انقلاب به دنبال پی ریزی مبانی فکری و نظری برای راهی که در پیش گرفته بودند نباشد. دیگر کسی دنبال پاسخگویی به افکار و سوالات مردم نبود. انگار جمهوری اسلامی چیزی بود که باید همه می پذیرفتند و چون و چرایی درش نبود.
شما قبل انقلاب را نگاه کنید که چقدر رشد فکری و علمی و اعتقادی بین توده مردم به وجود آمده بود. امثال استاد مطهری، دکتر شریعتی، دکتر بهشتی و خیلی های دیگر در شرایط قبل انقلاب بود که اوج مسئولیت و روشن کردن اذهان مردم را بر عهده داشتند. جایی مثل حسینیه ارشاد که روحانی و غیر روحانی در کنار هم از اسلام می گفتند و سطح آگاهی مردم را بالا می بردند.
اما ناگهان بعد از انقلاب این موج فروکش کرد و کم کم به فراموشی سپرده شد. و حالا بعد سالیان دراز واقعا این نیاز احساس می شود که مردانی از جنس مطهری از جنس شریعتی از جنس بهشتی ( اگر وجود داشته باشند) دوباره احساس تکلیف کنند و اندیشه های درست و ناب اسلام ( و نه لزوما انقلاب اسلامی) را تبیین کنند.
متاسفانه الان تا کسی شروع به انتقاد از وضع موجود می کند مسئولان به جای جواب مناسب شروع می کنند یکی یکی دستاوردهای انقلاب را بازگو کنند یا مرتب به آمریکا و اسرائیل بد وبیراه بگویند یا از رژیم قبل انتقاد کنند. با تخریب آمریکا یا تخریب رژیم قبل اعتماد مردم را نمی شود به دست آورد.
ما باید ببینیم خودمان چه حرفی برای گفتن داریم. و
" حرفی برای گفتن داشتن" معنایش این نیست که دوباره شروع کنیم بگوییم قبل انقلاب اینقدر پل و جاده و سد بود الان این تعداد هست یا قبل انقلاب این تعداد مدرسه و دانشگاه بود الان این تعداد
و...
اینها در برابر تبعیض ها و بی عدالتی هایی که مردم به چشم خودشان هر روز می بینند دیگر رنگی ندارد. اعتماد از دست رفته مردم دیگر با این روش ها بر نمی گردد.
اگر این نظام به دنبال تایید و پشتیبانی مردم از خودش هست خودش هم باید حافظ آن ایده آل ها و آرمان های اولیه اش باشد. یکی از دلایلی که مردم دیگر آنقدرها دل به انقلابشان خوش ندارند شاید این باشد که می بینند مسولان مملکتشان هم دیگر پایبند این نظام و انقلاب و آن آرمانها نیستند. وقتی دورویی و ریاکاری ببیند چگونه اعتماد کنند؟
وقتی ببیند انقلاب پابرهنگان تبدیل شد به شکاف و فاصله طبقاتی دیگر به چی دل خوش کنند؟
مسئولان، اصلاحات را از خودشان شروع کنند و اینقدر جبهه نگیرند مردم خودشان راه درست را پیدا می کنند.
الان اسم حکومت ما جمهوری اسلامی است . یعنی حکومتی که مبنایش اسلام و عمل به احکام آن است. یعنی رنگ اسلام در جای جای ساختار حکومتی باید دیده شود.
الان آن چیزی که از اسلام در ساختار حکومت می بینیم آیا واقعا خود اسلام است یا ظاهر اسلام؟
اینها نیاز به بررسی عمیق و وسیع دارد. یعنی بیاییم تک تک ارگان ها و سازمان ها و ادارات و بانک ها و ... را با معیار اسلام بسنجیم.
بعد ببینیم کجاها با اسلام مغایرت دارد درصدد اصلاح برآییم.
متاسفانه الان چیزی که مردم از اسلام در ساختار حکومتی می بینند یک عدد روحانی هست که هنگام افتتاح پروژه ها کنار روبان قیچی به دست ایستاده. و این برای ما یعنی حضور اسلام در ساختار حکومتی!
قصدم از این مثال تمسخر نبود فقط خواستم بگویم ای کاش سطح خواسته های ما ( مردم و حکومت) و سطح آگاهی ما و سطح تعریف ما از اسلام و حکومت اسلامی کمی ارتقا پیدا می کرد.
سلام ...
ابتدا بابت پست خوب و از صمیم دلتون تشکر میکنم .
میتونین بگین که کدوم اداره یا ارگان رو میشناسید که بر اساس اسلام کار نمیکنند ؛ همشون بر اساس اسلام دارند کار میکنند ....
ببینید اتفاقا من نظرم بر خلاف شما هست ....
سپنتا نیکنام کسی بود که زرتشتی بود و میخواست در شورای شهر یزد فعالیت کنه که دهها آیت الله عظمی با همین مساله کوچک برخورد کردند .
همه مسایل و همه قوانین کشور ما اسلامی هست ؛ و هیچ برخوردی هم با اسلام نداره ؛ حتی ما در تمامی شرکتهای دولتی نماز جماعت داریم و .... حتی به این توجه کردیم که کتابهای بچه های کوچک هم پر از خانوم چادری باشه و ...
بنابراین مشگل از این نیست که قوانین اسلامی نیستند .... یا روسای کشورمون اسلامی نیستند ... سیستمی بهتر از این هم نمیشه پیاده سازی کرد ؛ شما سیستم اسلامی بهتر از این سراغ دارید ؟؟؟
من یک مثال براتون میزنم ...
1. در اسلام داریم که هر مردی که به خانومی تجاوز کنه ؛ حکمش اعدام هست . بنابراین یا این کار رو کرده یا این کار رو نکرده ....
ولیالله حسینی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران دربارهٔ وضعیت حقوقی تجاوز جنسی میگوید:[۱۳۶][INDENT]احکام این جرم یا برائت است یا اعدام حد وسطی ندارد. اگر اعدام نبود و بهطور مثال ۲۰ سال حبس بود قاضی نمیترسید مجازات تعیین کنداما این مجازاتها کار را مشکل کردهاست. از یک طرف مجبوریم حکم اعدام دهیم و از سویی اگر حکمی ندهیم روان از دست رفته یک زن قربانی را در نظر نگرفتهایم. این در حالی است که اثبات جرایم حدی با کوچکترین شبههای سخت میشود. مشکل دیگر ما این است که مجرمین در پلیس آگاهی اقرار میکنند اما در دادگاهها اقرار نمیکنند و حتی شاکیان را نیز تهدید میکنند.
ببینید ...
نمیخوام در مورد افرادی که شرایط ازدواج نمیتونن پیدا کنن و دست به تجاوز میزنند صحبت کنم ؛ تعداد این تجاوزها خیلی زیاد هست ؛ چی کار کنند همشون رو اعدام کنند !!!! ؛ کسایی که مشروب میخورند چی ؛ همشون رو شلاق بزنند ....
به قول حافظ ... گر حکم شود که مست گیرند .... در شهر هر آنکه هست گیرند .
بنابراین قاضی خودش رو به نفهمی میزنه .... چون اگر بفهمه ... باید اون شخص رو اعدامش کنه ...
نتیجه ====> تعداد متجاوزین به عنف زیاد میشه ...
یا مساله مهریه ....
که الان واقعا مشگل جوونها هست ؛ در شرایط کنونی هم بودنش اشتباه هست و هم نبودنش ....
بودنش اشتباه هست : چون خیلی از دخترها دارن از این روش کاسبی میکنند و رقم های وحشتناکی هم ازش در میارن .
نبودنش هم اشتباه هست : چون عملا یک خانوم از یک زندگی دو نفره هیچ حق و حقوقی نمیبره
میتونست سیستم به نحوی دیگر پیاده سازی بشه .
یا مساله دیه ....
طرف با ماشین تصادف میکنه و طرف مقابلش میمیره ...
اول از همه باید ببینه خانوم بوده یا آقا ...
بعدش باید به این فکر کنه که الان ماه محرم و صفر و .... هست یا نیست
بعدش بره ببینه شتر قیمتش چجوری هست
قیمت شتر رو هم که میدونین عرضه و تقاضا تعیین میکنه ...
و ....
[/INDENT]
بنظر بنده بحث در مورد مسائل سیاسی در این سایت فوق العاده بیهوده هست.
موضوعات متعددی در مورد نقد حکومت فعلی ایجاد شده ولی هیچکدام به نتیجه نرسیده و اخرش تاپیک بزور بسته شدهبحث ها هم فوق العاده زیاد بوده
کاربران واقعا پستهای خوبی میدن و دلایل قانع کننده ای برای نقد حکومت فعلی که ادعای جمهوری و اسلامی بودن داره ارائه میدن.اما کارشناسان محترم پاسخهای بسیار کلی و مبهم میدهند و حتی حاضر به پذیرش کوچکترین نقد کاربران هم نشده اند.
همچنین جناب مسلم که معمولا کارشناس این طور بحث ها انتخاب میشن هر دفعه که کسی نقدی میکنه اول میگن به تاپیک مربوط نمیشه و بحث منحرف میشه.در صورتیکه همون سوال و نقد از خود بحث های قبلی که با موضوع تاپیک هست نشات میگیره و این اصولا غیر ممکنه کاربر بخواد برای هر چیزی یک تایپک جدا بزنه و بحث های گسسته بوجود بیاد.این طوری هم از زاویه دیگه بحث منحرف میشه!
جناب مسلم بسیار در مورد حکومت فعلی متعصب هستند.ایشان بحث های اعتقادی مثل معاد خداشناسی نبوت و .. رو خوب جواب میدن ولی بنظر بنده برای بحث های سیاسی و نقد حکومت مناسب نیستند.
امیدوارم اگر جناب مسلم متن بنده رو خوندند نارحت نشوند اما من فقط نظرم رو میگم و نقد مسلما سازنده است و ایشون هم این باید قبول داشته باشند.
ضمن اینکه بنده هیچ دشمنی نه با روحانیت نه اسلام نه جمهور ی اسلامی ندارم.
بهتر بود برای این مدل بحث ها یک کارشناس که مسلط به سیاست و اهداف حکومت باشه انتخاب کنند.
در ضمن ما نمی توانیم از روحانیون انتظار داشته باشیم حکومت فعلی که با عنوان جمهوری اسلامی در ایران برقراره هست را بتوانند بصورت بی طرفانه نقد کنند.معمولا طور ی ازین حکومت دفاع میشه که انگار حکومت واقعا هیچ عیبی نداره.
البته طبیعیه روحانیون حاضر نشوند نقایص بسیار زیاد این حکومت و ناکار آمدی مسولان را بپذیرند.
روحانیون و نیز سپاهیان و افراد دارای سهمیه شهدا و جانباز از سفره همین حکومت تناول میکنند بنابراین انتظار ما از انها بیهوده است اگر منم جای انها بودم نقد این حکومت برایم بسیار سخت بود و هرگز معایب فراوان و ناکار امدی انرا نمی دیدم.
با سلام و احترام
از انتقادات شما ممنونم@};-
اگرچه نه حکومت، نه این سایت، و نه بنده حقیر بی عیب نیستیم، اما به نظرم در نقدهایتان دقت لازم نشده است.
ابتدا سوالی از شما دارم، آیا این پیام شما کلی نیست؟ اینکه به طور کلی همه تاپیک ها را به زور بسته شده، و یا به انحراف رفته بدانیم، آیا دیگر نتیجه گیری ای کلی تر از این ممکن است؟ شما نقدی را به سایت روا میدارید که پررنگ ترین مصداق آن را خودتان مرتکب شده اید.
اما در مورد انتقاداتتان کدامین تاپیک به زور بسته شده؟ کدامین تاپیک به خواست و رضایت کارشناس به انحراف رفته است؟ علاوه بر اینکه شما در حالی به انحراف رفتن تاپیک ها انتقاد می کنید که از آن طرف توقع دارید من اجازه بدهم دوستان از هر دری میخواهند سخن بگویند! آیا این کوسه ریش پهن نیست؟
در کدامین تاپیک بنده یا سایر کارشناسان گفته ایم که حکومت عیب و نقصی ندارد؟ من اگر انتقادات خودم نسبت به حکومت را بخواهم نقل قول بگیرم ساعت ها وقتم را خواهد گرفت. در بحث ها هم از بنده چه توقعی دارید؟ بنده باید چه کنم تا شما و دوستان راضی باشید؟ انتقادات ناوارد دوستان را بپذیرم تا بحث در سایت روا باشد؟
در مورد جزئیات هم آیا بنده در مسائل جزئی وارد نشدم؟ پست های گذشته ی بنده را ببینید، آیا در تک تک موضوعات جزئی که مربوط به مقایسه پهلوی و جمهوری اسلامی، و لزوم دفاع از انقلاب بود ورود نکردم؟
هر کسی با روحانیت از نزدیک معاشرت داشته باشد می فهمد که روحانیون به لحاظ اقتصادی از ضعیف ترین اقشار جامعه هستند، دفاعشان از انقلاب هرگز با چشمداشت مادی نیست، این از ناجوانمردانه ترین انتقاداتی است که دشمن در ذهن مردم ما القاء می کند.
ضمنا به انتخاب پرسشگر بنده به عنوان کارشناس برای این تاپیک انتخاب شدم.
سرکار خانم اگر دوستان بنده را متهم به عدم ازادی بیان نمیکنند باید عرض کنم این موضوع که آیا اسلام مانع پیشرفت یک حکومت است یا عامل پیشرفت بحث گسترده و مهمی است که در این تاپیک مجال آن فراهم نیست، خواهش می کنم این بحث را در جای دیگر دنبال کنید.
بنده و فکر می کنم عمده دوستان طالب این هستند که واقعا اسلام اجرا شود، نه اینکه اسلام را مانع بدانیم، در هر صورت این یک بحث مبنایی است که مرتبه اش قبل از بحث حکومت است.
عنوان تاپیک شامل همان دو سوالی است که در پست های پیشین عرض کردم. تذکر بنده به خاطر عدم انحراف تاپیک است، وگرنه اشکالات شما هیچ کدام وارد نیست، به عنوان مثال:
روشن است که اگر برای ما به عنوان قاضی جرمی اثبات نشده باشد حتی یک تازیانه بر مرد متهم نمی توانیم بزنیم و قطعا ظالمانه است، شما جرم مرد را پیش فرض می گیرید و سپس حکم می کنید که روان زن قربانی را در نظر نگرفته ام، آیا روان مردی که هنوز جرمش اثبات نشده مهم نیست؟
در هر صورت اگر همچنان بر حرفتان پافشاری می کنید در تاپیک دیگری میتوانید آن را به صورت تفصیلی دنبال کنید.
ممنونم از شما
جناب مسلم منظور بنده تاپیکهایی بود که موضوعشان در مورد نقد و برسیی حکومت ما و مسولانش هست.نه هر تاپیکی.معمولا در این تاپیکها شما کارشناسان فقط میخواهید دفاع کنید.
خوشبختانه همه تاپیکها این طور نبوده.حالا بنده هم خودم هم چند تا تاپیک که دیگران ایجاد کردند رو شاهد بودم که ادامه سوالات شروع کننده را پاسخ نداده اند و حمع بندی شده بیخود ی چیزی نگفتم.البته در مورد تاپیکهایی که با شخص شما داشتم چنین چیزی الحمد لله نبوده.
مستقیم نگفته اید چنین چیزی.دفاع شما چنین چیزی القا کرده. واقعا هم همین طور بوده.اینکه میفرمایید ساعت ها وقتتان گرفته میشه درسته زیرا شما کارشناس کلام هستید که خیل عظیمی از سوالات متنوع را باید جواب داده مدیریت کنید به همین دلیل میگم بهتر بود یک کارشناس باشه که فقط مسوول پاسخ گویی به پرسشها و شبهات حکومت جموهور یاسلامی ایران ب اشه.
بله همین طور هست اتفااق شما تنها کارشناسی هستید که صبوری خوبی دارید.بنده از کارشناس دیگری که خودم در یک تاپیک نقد حکومت زده بودم با بنده رفتار خبوی نکردند و بنده دیگر به ان تاپیک نرفتم و بحث جمع بندی شد
استاد عزیز شما رای 98 درصدی مردم رو مرتب در پاسخ همه دوستان بعنوان یک امتیاز یاد می کنی این رای 98 درصدی چطور به دست اومده ؟ همه که روحانی نبودن همه که برای برپایی امت اسلامی قیام نکردن اخه مردم بیسواد و تهی دست چه از امت اسلامی میدونستن ؟؟؟ وعده مجانی بودن اونا رو به پای صندوق های رای کشاند. والا عدالت ایجاب میکرد قبل از رای گیری اهداف رو کاملا برای مردم تشریح کنن نه اینکه بزارن کار تموم شه . تشریح اهداف هم کاری نداشت برپایی یه حکومت اسلامی در ایران این همه زمان و انرژی طلبید نمیتونستید تخمین بزنید برپایی امت اسلامی و حمایت از گروه های مذهبی در صورت مخالفت جهانیان چقدر زمان و هزینه طلب میکنه ؟؟؟؟
در سال 58 همه مردم پای صندوق های رای رفتن::::
مرد و زن ( باحجاب و بی حجاب )
مسلمان و غیرمسلمان
روحانیون، مردم عادی ( بیسواد و باسواد ) و همه گروه های درگیر و موثر در پیروزی انقلاب که تعدادشون هم کم نیست ( کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی، انجمن اسلامی دانشجویان، جامعه روحانیت مبارز، حزب مؤتلفه اسلامی، جمعیت فدائیان اسلام، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
جنبش مسلمانان مبارز، جاما، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران
حزب ملت ایران، حزب توده ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران
اتحاد مبارزان کمونیست،سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر،
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، چهرههای شاخص).
اما بعد از تشکیل حکومت و پایان رای گیری چی شد؟ عملا روحانیون انقلاب رو صاحب شدن با تعیبن برخی سیاست ها بسیاری از توده ها و گروه های همراه انقلاب رو از انقلاب زده کردند خوب قبل از رای می گفتید ما نظر شما رو قبول نداریم!!!
با حجاب اجباری و کوتاه کردن دست زنان در خیلی از مناصب عملا یه تودهنی بزرگ به زنان بی حجاب زده شد. خوب قبل از رای گیری میگفتید این حکومت قصد داره حجاب رو اجباری کنه !!!
برای مناصب سیاسی کشور شرط مسلمان بودن( صد البته شیعه بودن ) و مقید بودن به دین اسلام قرار داده شد پس دست اقلیت مذهبی ها از حکومت کوتاه شد. خوب قبل از رای گیری اینو می گفتید !!@
یعنی ایت الله خمینی این مسائل رو قبل از رای گیری نمیدونست بعد از رای یادش افتاد !!
بعد از اینکه حکومت تعیین شد شرایط رو باب میل خود تعیین کردن و به اعتراض ها هم ترتیب اثر داده نشد. کسایی که شرایط رو تاب نیاوردن از کشور رفتن و خیلی هاشون به مبارزه با حقی که فکر میکنن ازشون گرفته شده پرداختن و شدن دشمن انقلاب. متاسفانه این روند رفتن و دشمن شدن هنوز هم ادامه داره حالا هی بیاید بگید این همه دشمن از کجا اومده!!!!!
میگید مردم مسئول خوب انتخاب کنن مردم مگه چند گزینه برای انتخاب کردن دارن شورای نگهبان و فیلترهای تعیین شده خیلی از متقاضیان رو رد میکنه مثلا بین روحانی و احمدی نژاد انتظار دارید مردم کس دیگه ای رو انتخاب کنن !!!!
سلام ...
متشکرم بابته صحبتتون ...
ببینید باز علتش این هستش که اسلام رو خوب نمیشناسید ...
ما در درون اسلام بحثی داریم تحت عنوان " خدعه اسلامی " .... که اتفاقا بنی صدر از امام خمینی علتش رو میپرسند که چرا قبل از انقلاب اونجوری حرف میزدید و میگفتید آب و برق مجانی ؛ اینکه کمونیستها هم در بیان اعتقادات خود آزاد هستند ؛ اینکه حکومت اسلامی اساس خود را بر بحث و مناظره میگذارد نه سانسور ؛ اینکه در حکومت اسلامی صدا و سیما مطلقا آزاد خواهد بود و دولت حق نظارت بر آن را نخواهد داشت و الان اینجوری میگید ....
و بنی صدر نقل میکنند که ایشان پاسخ دادند .... اون موقع آنطور میگویم و حالا اینگونه میگویم ولیکن من خدعه کردم .
الان هم اگر کسی این مسایل رو عنوان کنه ... میگن بنی صدر دروغ میگه .... اکی مقبول ...
ولی شما یه کاری میتونین بکنین ... برین یک موضوع درست کنین و بپرسید در کجا میشه خدعه اسلامی کرد .... اصلا میشه خدعه اسلامی کرد ؛ مثلا میشه این حرفها رو زد بعدش یه جور دیگه عمل کرد ....
ببینید من خودم هم منتقد هستم، بارها در پست های متعدد انتقاداتم را بیان کرده ام و تصریح کرده ام که فقط از اصل نظام و انقلاب دفاع می کنم، در هر تاپیکی که بنده کارشناسش بوده ام می تونید تصریحات بنده بر این مطلب را ببینید، با این تصریحات چنین برداشتی از سخنان ما صحیح نیست.
موضوع تاپیک علت دفاع از انقلاب و نقاط مثبت آن نسبت به حکومت پهلوی است، خب طبیعتا ما باید نقاط مثبت را بگوییم تا به مخاطب اثبات کنیم چرا از آن دفاع می کنیم! نمیتوانیم در پاسخ این سوال شروع به انتقاد کنیم که!! شما یک تاپیک بزنید در مورد کاستی های نظام ببینید ما چه دل پُری داریم:khandeh!:
مردم آن روز اگر بیشتر از مردم این روز از اسلام نمیدانستند قطعا کمتر هم نمیدانستند!! این که بگویید بیخودی دنبال یک رهبر دینی راه افتادند، این همه از اسلام گفت و مردم نفهمیده آن را دنبال کردند و از این حرف ها توهین به شعور ملت است!! مردم اگر تحصیلات کمتری داشتند اما اسلام را خوب می شناختند
شما که میخواهید همه تقصیرها را به گردن شورای نگهبان بیندازید، آیا از نتیجه انتخابات در شورای شهر که بدون فیلترینگ شورای نگهبان است راضی هستید؟
می بینید که از میان این همه کاندیدای مستقل و غیر مستقل تریجح می دهند باز هم لیستی رأی بدهند، منصفانه نیست ه تقصیر ناکارآمدی ها را به گردن شورای نگهبان بیندازیم، آیا اگر تمام کسانی که کاندیدا شدند تأیید صلاحیت میشدند، غیر از آقای روحانی رأی می آورد؟
در هر صورت اجازه بدید بر همان موضوع تاپیک متمرکز شویم
۱-یعنی به نظر شما با اینکه ۵۰ درصد مردم قبل از انقلاب سواد نداشتند ولی اسلام را به اندازه حال میشناختند؟
۲-اینکه همانطور که در جمله بالا گفتید علت اینکه مردم بیسواد زمان شاه به اندازه مردم با سواد زمان جمهوری اسلامی اسلام میدانستند چی بوده؟ چطور مبلغان اسلام در زمان انقلاب نتوانسته اند بیشتر از زمان شاه مردم را به اسلام آگاه کنند؟
۳-اگر ممکن است بگین چرا مردمی که اسلام میدانستند به نحوه کار نظام اسلامی هم آگاه بودهاند؟ به طور مثال از روایتهای قبل از انقلاب که نحوه کار انواع نهادها مانند شورای نگهبان یا سپاه یا تشخیص مصلحت و کلی نهاد دیگر را توضیح میدهد نمونه بیاورید. به هر حال ۵۰ درصد مردم بیسواد بودهاند و باید به صورت شنیداری آگاه میشدهاند.
۴-برای بررسی موفقیت یک نظام مانند جمهوری اسلامی ایران آیا معیاری قابل اندازهگیری وجود دارد؟یا تمام معیارها مثل استقلال و عزت و حمایت از مظلومان غیرقابل اندازهگیری هستند؟ اگر وجود دارند چند نمونه نام ببرید.
با تشکر