جمع بندی معرفت سرشت ، معرفت پروردگار
تبهای اولیه
با سلام
از نظرگاه اسلام فقط یک چیز در عالم مورد پرستش واقع شده و میشود و آن چیزی نیست بجز الله . این مطلب از عبارت "لا اله الا الله" بدست میاید ؛ "اله" به معنی معبود است و معبود یعنی کسی یا چیزیکه مورد اطاعت و پرستش واقع میشود. با توجه به این مهم وقتی انسان به عالم نظر میافکند مشاهده میکند که فقط یک چیز معبود است و آن "نهاد و سرشت" است . به عبارت دیگر همه موجودات تابع و پیرو نهاد و سرشت خویشتند پس اگر بخواهیم مطلب را به صورت منطقی بیان نماییم میگوییم "فقط یک معبود در عالم وجود دارد و آن الله است" و از طرفی"[="] فقط نهاد و سرشت موجوداتِ عالم معبود و مورد پرستش است" که نتیجه میشود "الله همان نهاد و سرشت موجودات است"
[/]
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد عامل | |
[TD][/TD] | |
[="Book Antiqua"][="Black"]
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب
قیاس شما از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده که مقدمه اول؛ یعنی «آنچه اسلام امر به پرستش آن کرده الله است» صحیح و بی نقص است. اما در مورد اینکه آیا واقعا سرشت و نهاد موجودات مورد پرستش است، باید کمی بیشتر بحث کرد.
در مورد سرشت و نهاد، شما در عبارت خود دوگونه صحبت کردید، یکبار بحث تبعیت از سرشت را مطرح کردید و بار دیگر پرستش نهاد را بیان فرمودید. تبعیت تفاوت شایانی با پرستش دارد. در مورد تبعیت از نهاد، قرآن می فرماید: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبيلاً»؛ بگو: «هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى كند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مى شناسد.»(1) منظور از شاکله روحیات و سجایای انسان و به تعبیر بهتر سرشت اوست. بنابراین عمل و یا تبعیت از شاکله امری است که خداوند در قرآن مطرح کرده و به این معناست که انسان برای خود شاکله ای را شکل می دهد و این شاکله سبب صدور افعالی از انسان می شود که البته در حد اقتضاء است و اختیار را از انسان سلب نمی کند، هرچند خود این شاکله هم با تبدیل افعال اختیاری به ملکه در انسان تشکیل شده است و مسبوق به اختیار است. به هر حال تبعیت از این اصل و سرشت، امری طبیعی و واقعی است. اما آیا همین شاکله معبود هم هست؟
نه شریعت و نه عقل انسان، نهادِ موجود ناقص را لایق عبادت نمی داند بلکه در عالم هستی تنها یک موجود لیاقت معبود قرار گرفتن را دارد و آنهم ذات خداوند متعال است. همانطور که امیر المومنین (علیه السلام) می فرماید: «مَا عَبَدْتُكَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ وَ لَا خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»؛ خدایا تو را به طمع بهشت یا ترس از جهنم عبادت نکردم بلکه تو را سزاوار عبادت کردن یافتم پس عبادت کردم.(2) تنها موجود کامل است که سزاوار عبادت کردن و اتکا است.
البته ممکن است در عالم برخی نفس خود یا دیگر موجودات را معبود خویش قرار دهند، همانطور که برخی مشرکین این کار را می کردند، اما این مطلب، انحراف از راه حق بوده و مذموم است. همانطور که قرآن به کرات مشرکین را مذمت کرده و شرک را گناهی نابخشودنی دانسته است.(3) بنابراین پرستش نهاد موجودات را نمی توان به اسلام مستند کرد، هرچند برخی عرفا بحث وحدت وجود را مطرح کرده و تمام مخلوقات را ظهور و نمود خداوند دانسته اند، اما همین عرفا تنها خدای متعال که همان مظهر و بودِ عالم است را معبود حقیقی دانسته اند و هیچ کدام شکی در این زمینه ندارند که عبادت تنها باید برای خدای متعال باشد.
پی نوشت ها:
1. اسراء: 84.
2. ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، (1405)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، اول، قم، دار سيد الشهداء للنشر، ج1، ص404.
3. نساء: 48؛ 116.
[/]
آیا واقعا سرشت و نهاد موجودات مورد پرستش است، باید کمی بیشتر بحث کرد.
اگر کمی توجه کنیم متوجه میشویم که هر موجودی خود پرست است و و این خود نامهای متفاون ازجمله سرشت ،خویشتن ِخویش و ... دارد
در مورد سرشت و نهاد، شما در عبارت خود دوگونه صحبت کردید، یکبار بحث تبعیت از سرشت را مطرح کردید و بار دیگر پرستش نهاد را بیان فرمودید. تبعیت تفاوت شایانی با پرستش دارد
مستدام باشید