جمع بندی عرضه کردن ولایت امیرالمؤمنین (ع) بر معاویه در جهنم
تبهای اولیه
سلام ببخشید توی برنامه سمت خدا یک چیزی شنیدم نمیدونم اشتباه شنیدم یا درست شنیدم که امیرالمومنین و حضرت محمد (ص)در جهنم حاضر میشوند جهنم سرد میشوند و به معاویه گفته میشود ولایت امیرالمومنین رو بپذیر تا از جهنم نجات پیدا کنی اما او نمیپذیرد ایا این درست است
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد عمار | |
[TD][/TD] | |
[=arial]با سلام و ادب
با جستجویی که کردم این روایت و حتی مشابه آن را ندیدم.محتوای حدیث هم مشکلات اعتقادی دارد.
بر فرض صحت صرف قبولی ولایت اونم در حال اضطرار و دیدن عذاب واقعا از جهنم نجات پیدا می کند؟
پس اون همه ظلم ها و گناهانی که کرده چی؟
با سلام و ادب
با جستجویی که کردم این روایت و حتی مشابه آن را ندیدم.محتوای حدیث هم مشکلات اعتقادی دارد.
بر فرض صحت صرف قبولی ولایت اونم در حال اضطرار و دیدن عذاب واقعا از جهنم نجات پیدا می کند؟
پس اون همه ظلم ها و گناهانی که کرده چی؟
با سلام و عرض ادب .
شاید بعد از اینکه برای اونها محاکمه شد چنین اتفاقی میوفته ، بنده همین مطلب را در همین سایت بود فکر کنم از یکی از کارشناسان شنیدم که در جواب اینکه گفته بودند چرا عذاب جهنم ابدی است ، فرموده بودند قریب به مضمون که بعضی ها عذابشون به پایان میرسه ولی از بس عناد و بد ذاتی دارن خودشون نمیخوان برن بهشت زیرا بهشت بزرگانش ائمه هستن !
فقط برای بنده سواله که مگه آتش جهنم سوناست که اینجور دیوانه هارو هم عاقل نکنه ؟
با سلام و عرض ادب .شاید بعد از اینکه برای اونها محاکمه شد چنین اتفاقی میوفته ، بنده همین مطلب را در همین سایت بود فکر کنم از یکی از کارشناسان شنیدم که در جواب اینکه گفته بودند چرا عذاب جهنم ابدی است ، فرموده بودند قریب به مضمون که بعضی ها عذابشون به پایان میرسه ولی از بس عناد و بد ذاتی دارن خودشون نمیخوان برن بهشت زیرا بهشت بزرگانش ائمه هستن !
فقط برای بنده سواله که مگه آتش جهنم سوناست که اینجور دیوانه هارو هم عاقل نکنه ؟
به نظر شخصی بنده برداشتتون اشتباه هست ، ببینید جهنم و دنیای آخرت به صورت کلی ساخته شده توسط اصل اعمال خود انسان هاست ، و در اون دنیا اصل انسان وجود داره نه چهره منافق اون فرد ، اینکه ولایت مولا امیرالمومنین بر معاویه عرضه میشه ، میتونه درست باشه ، ولی آیا علت نپذیرفتن اختیار هست؟ خیر علت نپذیرفتن این هست که این فرد در دنیا نپذیرفته این ولایت رو ، خب سوال پیش میاد که پس چرا باید خداوند ولایت امیرالمومنین رو در جهنم به اینها عرضه کنه؟ پاسخ در اینکه این نوعی عذاب برای اون فرد هست ، اینکه فرد میفهمه که دیگه راه نجاتی جلوی روش نیست و باید تا بی نهایت در این جهنم باقی بمونه ، توضیحم رو ساده تر کنم : ولایت بر معاویه عرضه میشه و اون رو راه نجاتی میبینه ، میخواد که قبول کنه و رها بشه ولی چون اونجا محل عمل نیست و محل دیدن جزاست ، اصل عمل او در دنیا این ولایت رو پس میزنه و مانع نجاتش میشه ، به نظر من این عذاب از عذاب آتش هم سنگین تر هستش !
شاید بعد از اینکه برای اونها محاکمه شد چنین اتفاقی میوفته ، بنده همین مطلب را در همین سایت بود فکر کنم از یکی از کارشناسان شنیدم که در جواب اینکه گفته بودند چرا عذاب جهنم ابدی است ، فرموده بودند قریب به مضمون که بعضی ها عذابشون به پایان میرسه ولی از بس عناد و بد ذاتی دارن خودشون نمیخوان برن بهشت زیرا بهشت بزرگانش ائمه هستن !فقط برای بنده سواله که مگه آتش جهنم سوناست که اینجور دیوانه هارو هم عاقل نکنه ؟
[=arial]در روایتی نقل شده جابر بن عبدالله از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل كرده است كه حضرت به علي فرمود: كسي تو را دوست بدارد و ولايت تو را بپذيرد، با ما در بهشت خواهد بود(1) (مفهوم آن اين است كه اگر كسي ولايت علي ـ عليه السلام ـ را نداشته باشد وارد بهشت نخواهد شد).
رواياتي داريم كه ميرسانند انسان آنگاه وارد بهشت ميشود كه اقرار به توحيد داشته باشد، و توحيد هم سه شرط دارد ۱. اعتقاد به نبوّت نبي خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ۲. اعتقاد و اقرار به ولايت ائمه ـ عليهم السّلام ـ و مخصوصاً علي ـ عليه السلام ـ ۳. اخلاص در عمل، و انجام واجبات و ترك معاصي(2).
از جمله امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند تضمين نموده است كساني كه اقرار به يگانگي خداوند و اعتراف به رسالت پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ داشته باشند و همچنين اقرار و اعتراف به امامت علي ـ عليه السلام ـ (و فرزندان او) دارند در بهشت خويش ساكن گرداند، در نتيجه از شرائط بهشت رفتن، داشتن ولايت و امامت علي ـ عليه السلام ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ ميباشد.
پس ولايت علي ـ عليه السلام ـ شرط بهشت رفتن می باشد.
1. مكي خوارزمي، موفق، المناقب، قم، مؤسسه النشر السلامي، چاپ چهارم، ۱۴۲۱، ه ق،ص ۲۷۶، روايت ۲۵۹.
2. محمّد بن علي صدوق، التوحيد، مؤسسة النشر الاسلامي، تعليقه از سيد هاشم تهراني، ص ۲۰، حديث ۷ـ۲۷.