جمع بندی ...و
تبهای اولیه
...و
سلام
بابت انجمن خوبتون ممنون به کمک شما تونستم توی زمینه متافیزیک کمی پیشرفت کنم
فقط یک سوال داشتم
تازگیا کینزی آمده به اسم چرونوکینزی(کنترل زمان){البته منظور سفر در زمان نیست،منظورشون کند و تند کردن زمانه}
یک عده معتقدن وجود داره،عده ای میگن نداره
الان من واقعا موندم کی راست میگه
با تشکر
سلام و عرض ادب
دوست عزیز
از منظر فلسفی، زمان مقدار حرکت است.
اگر منظور از تند و کند کردن زمان، تغییر در حرکت چیزی باشد، کاملا ممکن است زمان نیز تند و کند شود. مثلا تغییر بذر به نهال یکسال طول می کشد. اگر کسی با دستکاری در نهال و یا تغییر شرایط، این تغییر را تسریع ببخشد، زمان تغییر بذر به نهال نیز تندتر می شود.
اما اگر قرار باشد که شئ متحرک (بذری که نهال می شود) همان فرآیند تغییر را داشته باشد، اساسا تند و کند کردن زمان، متناقض است؛ چرا که معنایش این است که چیزی که زمان تغییرش، n است، زمان تغییرش n-1 یا n+1 است.
البته در مورد «Chronokinesis» معنای دیگری مطرح شده است که تند و کند کردن زمان در واقعیت نیست بلکه نوعی کنتزل درک ما از زمان است ...
در این صورت، این بحث، چندان فلسفی و متافیزیکی نیست ...
در پست های بعدی بیشتر توضیحش می دهیم. اگر شما نیز توضیحی دارید، خوشحال می شویم آن را با ما در میان بگذارید.
در سایت ها بیان شده که میشود زمان رو برای استفاده کننده کوتاه کرد،یعنی زمان برای استفاده کننده کند تر یا تند تر از بقیه میگذره
ایا این حقیقت داره؟
البته من از صاحبان سایت پرس و جو کردم در این مورد و اون ها در جواب گفتند،(در ناخودآگاه به صورت ناآگاهانه چرونو کینزی اجرا میشه،مثلا ادم وقتی در یک مکان کسل کننده است،زمان برای او کند میگذره،یا وقتی در یک محیط خوش آیند هستند زمان تند میگزره)بنظرتون توصیشون درسته؟
دوست عزیز
با مطالعه سایت های فارسی، نتوانستم درک مطمئنی از «Chronokinesis» بدست بیاورم. به همین جهت، چند سایت انگلیسی (مثلا سایت https://www.psychokinesispowers.com/chronokinesis) را مطالعه کردم و حاصل مطالعاتم را با شما در میان میگذارم:
واژه «Chronokinesis» از دو بخش «chrono» به معنای زمان و «kinesis» به معنای حرکت، تشکیل شده و این گونه تعریف شده است: توانایی ذهنی برای دستکاری کردن یا کنترل کردن درک کسی از زمان؛ یا توانایی ذهنی برای تند و کند کردن زمان.
به همین جهت، در توضیح این مهارت ذهنی، چنین نکته ای را متذکر می شوند که نباید گمان کرد «Chronokinesis» کنترل زمان در واقعیت است؛ بلکه کنترل درک ما از زمان است؛ یعنی یک حالت ذهنی و ادراکی است. بنابراین، نباید انتظار داشت که با «Chronokinesis» به زمان گذشته برگردیم و یا به آینده سفر کنیم. اینها فقط نوعی تغییر در ادراکی است که ما از زمان داریم؛ یعنی ذهن قادر است با تمرین هایی، صدای تیک تاک ساعت را برای خودش کند و تند کند.
به همین جهت، برای «Chronokinesis» به این تجربه شخصی مثال می زنند که هر یک از ما از سر گذرانده ایم: وقتی در کلاسی هستیم که درسش برای ما جذاب است، زمان سریعتر می گذرد تا وقتی که در کلاسی هستیم که برایمان جذاب نیست. یا گذر زمان برای ما وقتی که فوتبال می کنیم و خوش می گذرانیم، زودتر رخ می دهد تا وقتی که بر تخت بیمارستان هستیم و درد می کشیم.
این مثالها نشانگر این واقعیت مهم است که اساسا چیزی در واقعیت تغییر نمی کند بلکه صرفا یک حالت روانی و شخصی در مواجهه با واقعیت است.
حالا «Chronokinesis» درصدد آموزش این نکته است که چطور هر وقت خواستی، همین تجربه را از سر بگذرانی؛ یعنی حتی وقتی ناخوش احوال هستی، باز هم بتوانی زمان را تندتر تجربه کنی و اصطلاحا زمان برایت زودتر بگذرد. در واقع، «Chronokinesis» می خواهد آنچه ما غیراختیاری از تند و کند شدن درکمان از زمان در زندگی عادی تجربه کرده ایم را به ساحت اختیاری ما بیاورد.
اما آیا «Chronokinesis» چنین قدرتی دارد یا نه؟ بنده تجربه اش نکرده ام و نمی دانم. در هر صورت، یعنی حتی اگر «Chronokinesis» چنین مهارتی را برای ذهن ایجاد کند، بنا به گفته خودشان، امر خارق العاده ای رخ نمی دهد و چیزی در واقعیت تغییر نمی کند. این کار صرفا نوعی مهارت ذهنی است برای تغییر درک ما از زمان؛ نه تغییر خودِ زمان.
جمع بندی
پرسش:
تازگی ها چیزی به نام چرونوکینزی(کنترل زمان) آمده است. البته منظور سفر در زمان نیست، بلکه کند و تند کردن زمان هست. یک عده معتقدند وجود دارد، عده ای هم معتقدند نه. کدام نظر درست است؟ آیا این حقیقت دارد؟ البته من از صاحبان سایت پرس و جو کردم و آنها در جواب گفتند «در ناخودآگاه به صورت ناآگاهانه چرونو کینزی اجرا می شود، مثلا آدم وقتی در یک مکان کسل کننده است، زمان برای او کند می گذرد، یا وقتی در یک محیط خوش آیند است، زمان تند می گذرد. به نظر شما توصیه آنها درست است؟
پاسخ:
از منظر فلسفی، زمان مقدار حرکت است.
اگر منظور از تند و کند کردن زمان، تغییر در حرکت چیزی باشد، کاملا ممکن است زمان نیز تند و کند شود. مثلا تغییر بذر به نهال یکسال طول می کشد. اگر کسی با دستکاری در نهال و یا تغییر شرایط، این تغییر را تسریع ببخشد، زمان تغییر بذر به نهال نیز تندتر می شود.
اما اگر قرار باشد که شئ متحرک (بذری که نهال می شود) همان فرآیند تغییر را داشته باشد، اساسا تند و کند کردن زمان، متناقض است؛ چرا که معنایش این است که چیزی که زمان تغییرش، n است، زمان تغییرش n-1 یا n+1 است.
البته در مورد «Chronokinesis» معنای دیگری مطرح شده است که تند و کند کردن زمان در واقعیت نیست بلکه نوعی کنتزل درک ما از زمان است. در این صورت، این بحث، چندان فلسفی و متافیزیکی نیست.
توضیح بیشتر این که واژه «Chronokinesis» از دو بخش «chrono» به معنای زمان و «kinesis» به معنای حرکت، تشکیل شده و این گونه تعریف شده است: توانایی ذهنی برای دستکاری کردن یا کنترل کردن درک کسی از زمان؛ یا توانایی ذهنی برای تند و کند کردن زمان.
به همین جهت، در توضیح این مهارت ذهنی، چنین نکته ای را متذکر می شوند که نباید گمان کرد «Chronokinesis» کنترل زمان در واقعیت است؛ بلکه کنترل درک ما از زمان است؛ یعنی یک حالت ذهنی و ادراکی است. بنابراین، نباید انتظار داشت که با «Chronokinesis» به زمان گذشته برگردیم و یا به آینده سفر کنیم. اینها فقط نوعی تغییر در ادراکی است که ما از زمان داریم؛ یعنی ذهن قادر است با تمرین هایی، صدای تیک تاک ساعت را برای خودش کند و تند کند.
به همین جهت، برای «Chronokinesis» به این تجربه شخصی مثال می زنند که هر یک از ما از سر گذرانده ایم: وقتی در کلاسی هستیم که درسش برای ما جذاب است، زمان سریعتر می گذرد تا وقتی که در کلاسی هستیم که برایمان جذاب نیست. یا گذر زمان برای ما وقتی که فوتبال می کنیم و خوش می گذرانیم، زودتر رخ می دهد تا وقتی که بر تخت بیمارستان هستیم و درد می کشیم.
این مثالها نشانگر این واقعیت مهم است که اساسا چیزی در واقعیت تغییر نمی کند بلکه صرفا یک حالت روانی و شخصی در مواجهه با واقعیت است.
حالا «Chronokinesis» درصدد آموزش این نکته است که چطور هر وقت خواستی، همین تجربه را از سر بگذرانی؛ یعنی حتی وقتی ناخوش احوال هستی، باز هم بتوانی زمان را تندتر تجربه کنی و اصطلاحا زمان برایت زودتر بگذرد. در واقع، «Chronokinesis» می خواهد آنچه ما غیراختیاری از تند و کند شدن درکمان از زمان در زندگی عادی تجربه کرده ایم را به ساحت اختیاری ما بیاورد.
اما آیا «Chronokinesis» چنین قدرتی دارد یا نه؟ بنده تجربه اش نکرده ام و نمی دانم. در هر صورت، یعنی حتی اگر «Chronokinesis» چنین مهارتی را برای ذهن ایجاد کند، بنا به گفته خودشان، امر خارق العاده ای رخ نمی دهد و چیزی در واقعیت تغییر نمی کند. این کار صرفا نوعی مهارت ذهنی است برای تغییر درک ما از زمان؛ نه تغییر خودِ زمان.(1)
پی نوشت ها:
1. با مطالعه سایت های فارسی، نتوانستم درک مطمئنی از «Chronokinesis» بدست بیاورم. به همین جهت، چند سایت انگلیسی (مثلا سایت https://www.psychokinesispowers.com/chronokinesis ) را مطالعه کردم و حاصل مطالعاتم را با شما در میان می گذارم.