جمع بندی دایرهی حق انتخاب برای دختران مجرد در اسلام
تبهای اولیه
دایرهی حق انتخاب برای دختران مجرد در اسلام
سلام
آیا در اسلام زنان مجرد برای ازدواج حق انتخاب از میان تمام گزینه ها (مردان مجرد یا متأهل) دارند؟
اگر این حق و نیاز زنان جامعه هست چرا در قانون ایران ، قوانینی برای رفع موانع و تحقق این آزادی دینی و حق انتخاب زنان محروم مانده از حق تاهل قرار داده نشده است؟
به نظر می رسد حقوق افراد مجرد نادیده گرفته شده و فقط به نیازهای خانمهای متاهل توجه شده
با تشکر
برچسب:
سلام
آیا در اسلام زنان مجرد برای ازدواج حق انتخاب از میان تمام گزینه ها (مردان مجرد یا متأهل) دارند؟ اگر این حق و نیاز زنان جامعه هست چرا در قانون ایران ، قوانینی برای رفع موانع و تحقق این آزادی دینی و حق انتخاب زنان محروم مانده از حق تاهل قرار داده نشده است؟ به نظر می رسد حقوق افراد مجرد نادیده گرفته شده و فقط به نیازهای خانمهای متاهل توجه شده با تشکربه نام ایزد منان با سلام به شما همراه گرامی؛ اسلام، برای انتخاب جهت ازدواج زنان مجرد هیچ گونه ممنوعیتی قرار نداده است و ایشان می توانند با انتخاب خود با مرد مورد نظرشان ازدواج کنند. اسلام زن را مورد اکرام قرار داده و حق زن در انتخاب همسر را محفوظ داشته و به نظر و خواست زن در انتخاب همسر که از مهمترین مراحل زندگی وی است احترام گذاشته لذا حق انتخاب را هم به پسر و هم به دختر داده است. طبق ماده 1070 قانون مدنی رضای زوجین شرط نفوذ عقد است، لذا هر یک از دختر و پسر با رضایت و انتخاب خود می توانند ازدواج کنند. همینکه اسلام مانعی برای انتخاب زن قرار نداده نشان دهنده این است که زن حق انتخاب دارد و این امر از نظر اسلام نه دارای حرمت است ونه حتی کراهت، منع فقهی و شرعی نیز ندارد. همانطور که مرد می تواند با زن مورد نظرش ازدواج کند زن مجرد نیز می تواند با مرد مورد نظر خود ازدواج کند و حتی می تواند به خواستگاری مرد مورد نظر برود و از این جهت اشکال شرعی و قانونی وجود ندارد. اما به جهت خلقت ظرافت گونه زن، و حفظ شان و کرامت وی در فرهنگ جامعه ما چنین امری خلاف عرف است اما خلاف شرع نیست. توجه به چند نکته در مورد این آزادی و حق انتخاب زن در ازدواج ضروری است:
- زن مجرد می تواند مرد مورد نظر خود را چه مجرد و چه متاهل انتخاب نماید. اما در این انتخاب در صورتی که دختر باکره باشد ازدواج وی منوط به اجازه ولی ( پدر یا جد پدری) خواهد بود. اما زن غیر باکره که قبلا ازدواج کرده برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه ولی ندارد. طبق ماده 1043 قانون مدنی؛ نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است.
- در صورتی که مرد مورد انتخاب زن مجرد، مردی باشد که متاهل است چند صورت وجود دارد:
طبق ماده 1070 قانون مدنی رضای زوجین شرط نفوذ عقد است، لذا هر یک از دختر و پسر با رضایت و انتخاب خود می توانند ازدواج کنند.
ب) در صورتی که مرد دارای یک زن دائم باشد ازدواج خانم مجرد با وی منوط به اجازه همسر اول مرد یا اجازه قانونی جهت ازدواج مجدد مرد از طرف دادگاه است.
فقط به نیازهای خانمهای متاهل توجه شدهباسلام خداقوت به نظرم به جای اینکه با قرار دادن این قوانین مانع ازدواج مجدد بشوند تدابیر مناسبی بیندیشند که این حق انتخاب هم با اجازه زن اول با توجه به عرف و فرهنگ ایران از خانمهای مجرد سلب نشه.
هر جوازی دلیل مطلوبیت نیست.دقیقا اجازه ازدواج مجدد آقایان منوط به اجازه زن اول دلیل بر مطلوبیت این قانون نیست، مطمئنا اون جوازی که خداوند داده خیلی جامع تر و باتوجه به خواست و نیاز بندگانش هستش

اسلام، برای انتخاب جهت ازدواج زنان مجرد هیچ گونه ممنوعیتی قرار نداده است
در صورتی که مرد دارای یک زن دائم باشد ازدواج خانم مجرد با وی منوط به اجازه همسر اول مرد یا اجازه قانونی جهت ازدواج مجدد مرد از طرف دادگاه است
سلام
از نظر شما این یعنی عدم وجود مانع؟!!
امروزه بسیاری از ازدواج های مجدد به تخریب ازدواج اول می انجامد و این به معنای فدا کردن یک خانواده برای رسیدن به خواسته های فردی است
مردی یک میخ را به صورت وارانه روی دیوار گذاشته بود و با چکش روی آن میکوبید و طبیعتاً میخ وارد دیوار نمیشد. یک نفر که این صحنه را دید گفت خب معلوم است که میخ وارد دیوار نمیشود! مگر نمیبینی نوک میخ به سمت مخالف است؟ پس باید میخ را ببری و به دیوار روبرویی بکوبی!!
حالا هم میخی سر و ته شده. بجای آنکه میخ را وارانه کنید، دیوارها را وارانه کردهاید! بجای آنکه فهم و درک را در زنان برای پذیرش حکم خدا بالا ببرید، راه مرد و زنی که قصد دارد همسر دوم بشود را سد کردهاید. یعنی 2 نفر میخواهند کاری حلال که خدا اجازه داده را انجام بدهند و 1 نفر میخواهد با حلال خدا مخالفت کند، آن وقت شما حق را به آن 1 نفر میدهید!!
مسائل عرفی و فرهنگی و اخلاقی
همین الان عدهای در کشور زیارت اربعین را هم غیراخلاقی میدانند! در حالی که ما میدانیم که غیر اخلاقی نیست. بحث همسر دوم هم بخاطر تبلیغات مختلف از سوی غرب در ذهن ما تبدیل به یک موضوع غیراخلاقی شده وگرنه ذاتاً عملی غیر اخلاقی نیست. لذا موضوع فقط مسائل عرفی و فرهنگی است و ارتباطی به اخلاق ندارد. اما درمورد عرف و فرهنگ هم باید گفت که قرار است عرف و فرهنگ خود را با دین تطبیق بدهند، نه اینکه دین خودش را با عرف و فرهنگ تطبیق دهد!
من یک نفر رو دوست دارم. ایشون همسر داره همدیگرو هم دوست داریم. و بنابراین قوانین من هیچ وقت نمیتونم باهاش ازدواج کنم.
مجبوریم که از هم جدا بشیم.
دختران مجرد هیییچ حق انتخابی ندارن. اینها همه اش الکی هست. هر چی میگن و میشنویم و ... ناکارامد و بدردنخورهست.
خدا میدونه که شرایط زندگی برا من به قدری سخته که حد نداره.
بنده به عنوان یک دختر مجرد برای ازدواجم ، برای شناخته شدنم در جامعه، برای اینکه کسی واسطه ازدواج من بشود همه کار کردم. اما الان دستم به هیچ جا بند نیست. تا زمانی که کسی من رو نخواد، من نمیتونم کسی رو بخوام و این عادلانه نیست.
من این سختیهایی که کشیدم و رنجهایی که تحمل کردم رو نمیبخشم و شما علمای اسلام و مسللمونها رو به خدا واگذار میکنم. امیدوارم که هر کس که مانعی برای این هست که یه دختر به گناه نیفته و هر کس که بی تفاوته در این قضیه به عذاب الیم خدا گرفتار بشه.
بنده به عنوان یک دختر مجرد برای ازدواجم ، برای شناخته شدنم در جامعه، برای اینکه کسی واسطه ازدواج من بشود همه کار کردم. اما الان دستم به هیچ جا بند نیست. تا زمانی که کسی من رو نخواد، من نمیتونم کسی رو بخوام و این عادلانه نیست.
اسلام مخالفتی با ابراز علاقه از سوی دختر ندارد. منتهی ما عادت کردهایم بجای آنکه برای پیراهن دکمه پیدا کنیم، برای دکمه پیراهن پیدا کنیم!
گفته میشود دختر نباید به پسر برای ازدواج ابراز علاقه کند چون ممکن است پسر بعدها این موضوع را توی چشم دختر بزند! یعنی دلیل از این سطحیتر در زندگی ندیدم!
این حرف درست مثل این است که بگوئیم در هیچ مکانی فضای سبز نسازید چون ممکن است مردم در آن آشغال بریزند!
یا هیچ اتوموبیلی نسازیم چون ممکن است بعضیها با آن تصادف کنند!
خواهر گرامی، کمی تحقیق کنید خواهید فهمید بیشتر آن چیزی که ما امروز داریم به عنوان اسلام به آن عمل میکنیم، اصلاً ربطی به اسلام ندارد!
بلکه صرفاً عرف و فرهنگ خودمان است که فقط ظاهرش را اسلامی کردهایم
اسلام واقعی همان است که دختری به نزد پیامبر(ص) میرود مو میگوید شوهر میخواهم. به همین سادگی
پیامبر(ص) هم به پشت دست خودش نکوبید که واویلا! الان ممکن است شوهرت این را توی چشمت بزند! بلکه برایش شوهر مناسبی پیدا کرد و آنها را عقد کرد
حالا کو تا ما به اسلام برسیم.....
در صورتی که مرد دارای یک زن دائم باشد ازدواج خانم مجرد با وی منوط به اجازه همسر اول مرد یا اجازه قانونی جهت ازدواج مجدد مرد از طرف دادگاه است
استاد "مغیث" گرامی، درمورد این شرط که بیان فرمودید مطلبی هست که مایلم نظر شما را درمورد آن جویا شوم
در این لینک آیت الله موسوی بجنوردی میگوید قبالههای 12 شرطی ازدواج را من درست کردم
توجه شما استاد "مغیث" عزیز و سایر کاربران را به بخشهایی از گفتههای آیت الله موسوی بجنوردی جلب میکنم. سخنان ایشان را با رنگ قرمز مشخص میکنم:
" قباله های 12 شرطی ازدواج را من درست کردم. یکی از آن شروط را از کانون انگلستان – آمریکا گرفتیم، آن هم مبنی بر این که اگر مردی زنش را طلاق داد، باید نصف دارایی خود را به زن بدهد. دراروپا این طوری است که اگر زن طلاق داد، زن باید نصف دارایی خود را به مرد بدهد و اگر هم مرد طلاق دهد، او باید نصف داراییش را به زن بدهد که ما آمدیم و تنها بخش دوم آن را گرفتیم. یعنی اگر مردی زن خود را بدون عذر موجهی طلاق داد باید نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی تحصیل کرده است را به زن بدهد. یادم است آیت الله صافی گلپایگانی به ما گفتند، این چه قانونی است که شما وضع کردید؟ این کار باعث می شود تا خانم ها کیسه بدوزند."
در کشور اسلامی، شرط ضمن عقد را از کانون انگلیس و آمریکا وام بگیری و شخصی مانند آیت الله صافی گلپایگانی هم مخالف آن باشد....
در ادامه میگوید:
"مجلس قصد تصویب قانونی را داشت که با توجه به آن، مرد برای ازدواج دوم، دیگر نیاز به اجازه همسر اولش نداشت. من شدیدا با این قانون مخالفت کردم و گفتم، این کار برای همسر اول مصداق شکنجه است و شبهه شرعی هم دارد. قرآن می فرماید: در صورت برقراری عدالت میتوانید همسر دیگری اختیار کنید. حال من از شما می پرسم مرد 50 ساله ای که زن 20 ساله می گیرد، می تواند بین این دو عدالت برقرار کند؟"
اولاً این حرف ایشان که ازدواج دوم مرد شبههء شرعی دارد از عجایب روزگار است!
ثانیاً مگر تمام مردهایی که قصد ازدواج دوم دارند 50 ساله هستند؟!
ثالثاً مگر تمام مردهایی که قصد ازدواج دوم دارند، همگی میخواهند دختری با اختلاف 30 سال کوچکتر از خود را عقد کنند؟!
رابعاً 50 ساله بودن مرد و 20 ساله بودن دختر (به فرض پیش آمد چنین ازدواجی) چه ارتباطی به اجرای عدالت دارد؟!
خامساً چطور کسی به خودش اجازه میدهد عدم اجرای عدالت از سوی تمام مردان را از قبل پیشبینی کند و بر اساس پیشبینی خود حکم صادر کند؟! آن هم در حالی که حتی معصومین(ع) با وجود علمی که از سوی خدا داشتند و یقیناً میدانستند برخی افراد بعدها مرتکب چه خطاهایی میشوند، هرگز از علم یقینی خود استفاده نکرده و قصاص قبل از جنایت نکردند
در اینجا ایشان نکتهء قابل تأملی را بیان میکند:
"من معتقدم که هیچ مردی نمی تواند دو تا زن بگیرد. این تعدد زوجات برای سرپرستان یتیمان است. قرآن می فرماید، «شما سرپرستان یتیمان مبادا کالای خوب را برای خودتان بردارید و کالای بد را برای یتیمان بگذارید و در ادامه نیز می فرماید، ای سرپرستان یتیمان اگر خوف دارید و مى ترسید از اینکه (به هنگام ازدواج با دختران یتیم ) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان ، چشم پوشى کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمایید، دو یا سه یا چهار همسر، و اگر مى ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید تنها یک همسر بگیرید...»"
خب پس طبق صحبت ایشان، مردها فقط درصورتی که قصد سرپرستی از یک یتیم را داشته باشند میتوانند بیش از دو زن بگیرند
اما ایشان خود در ادامه میگوید:
"تعدد زوجات در صدر اسلام برای مسائل شهوت رانی نبوده است، بلکه تماماً ازدواج های سیاسی بوده است و از هر قبیله ای یک همسر اختیار می کردند آن هم بخاطر حمایت آن قبیله از ایشان. چون در عرب رسم است که هر کس از قبیله شان همسر بگیرد از او حمایت می کنند. اگر پیامبر(ص) این کار را نمی کرد همان اول شهید می شد. پیامبر برای حفظ جانش از 9 قبیله زن گرفت."
یا خدا!! طبق فرمایش جناب موسوی بجنوردی، پیامبر(ص) مخالف دستور خدا در قرآن عمل کردهاند چون خداوند گفته فقط برای سرپرستی یتیمان حق دارید بیش از یک زن بگیرید اما پیامبر(ص) بخاطر اهداف سیاسی و حفظ جان خود ازدواجهای دیگر داشتهاند!
از طرفی مگر فقط پیامبر(ص) تعدد زوجات داشتهاند؟ افراد زیادیدر تاریخ اسلام تعدد زوجات داشتند که خیلی از آنها سیاسی هم نبوده و همسرهای بعدی آنها یتیم هم نبودهاند که شما استاد "مغیث" تاریخ را خیلی بهتر از من میدانید. خب استاد گرامی، اینها پیش زمینه شرطی است که از آن نام بردید. کجای این شرط را اسلامی میدانید؟
یا خدا!! طبق فرمایش جناب موسوی بجنوردی، پیامبر(ص) مخالف دستور خدا در قرآن عمل کردهاند چون خداوند گفته فقط برای سرپرستی یتیمان حق دارید بیش از یک زن بگیرید اما پیامبر(ص) بخاطر اهداف سیاسی و حفظ جان خود ازدواجهای دیگر داشتهاند! از طرفی مگر فقط پیامبر(ص) تعدد زوجات داشتهاند؟ افراد زیادیدر تاریخ اسلام تعدد زوجات داشتند که خیلی از آنها سیاسی هم نبوده و همسرهای بعدی آنها یتیم هم نبودهاند که شما استاد "مغیث" تاریخ را خیلی بهتر از من میدانید. خب استاد گرامی، اینها پیش زمینه شرطی است که از آن نام بردید. کجای این شرط را اسلامی میدانید؟با سلام جناب رضای بزرگوار؛ موضوع اصلی این تاپیک درباره حق انتخاب دختران مجرد در ازدواج هست. و بحث مختص به تعدد زوجات نیازمند سوال و پاسخ مفصل در تاپیکی جداگانه دارد. دربحث حق انتخاب همانطور که عرض کردم اسلام ممنوعیتی برای زن در انتخاب قرار نداده. اگر قانون اجازه ازدواج دوم مرد را منوط به رضایت همسر اول یا اجازه از سوی دادگاه قرار داده به دلیل این است که در صورتی که مرد اقدام به ازدواج مجدد نماید حق طلاق برای همسر اول ثابت میشود. در این صورت همسر اول می تواند در خواست طلاق نماید و حق طلاق خواهد داشت. در حال حاضر کم نیستند مردانی که ازدواج مجدد نموده اند. خواه با رضایت یا بدون رضایت همسر اول باشد. کاربر گرامی ساغرم شکسته؛ دین و علمای دینی برای حق انتخاب شما محدودیتی قائل نشده اند. شما می توانید با مرد مورد علاقه خود ازدواج کنید. ولی محدودیت و ممنوعیتی که در فرهنگ و عرف جامعه ما وجود دارد بعضا مانع این انتخاب می شود. در اصل مشکلاتی از این قبیل دینی نیستند که علمای دین در حق کسی اجحاف کرده باشند بلکه مشکل فرهنگی و عرفی است. زنان برعلیه زنان جبهه میگیرند. من از خود شما سوال می کنم اگر با مرد مورد علاقه خود ازدواج کردید و پس از سالها زندگی، ایشان مجددا تصمیم به ازدواج سوم بگیرند واکنش شما چیست؟ در این صورت همسر شما شرعا اجازه اختیار همسر سوم را خواهد داشت و خانمی که قرار است همسر سوم این آقا شود نیز حق انتخاب دارد. پاسخ و واکنش شما به عنوان همسر این آقا چه خواهد بود؟
جناب رضای بزرگوار؛ موضوع اصلی این تاپیک درباره حق انتخاب دختران مجرد در ازدواج هست. و بحث مختص به تعدد زوجات نیازمند سوال و پاسخ مفصل در تاپیکی جداگانه دارد
استاد "مغیث" گرامی، این عین متن موضوع تاپیک است:
"آیا در اسلام زنان مجرد برای ازدواج حق انتخاب از میان تمام گزینه ها (مردان مجرد یا متأهل) دارند؟
اگر این حق و نیاز زنان جامعه هست چرا در قانون ایران ، قوانینی برای رفع موانع و تحقق این آزادی دینی و حق انتخاب زنان محروم مانده از حق تاهل قرار داده نشده است؟
به نظر می رسد حقوق افراد مجرد نادیده گرفته شده و فقط به نیازهای خانمهای متاهل توجه شده"
پرسشگر تاپیک به وضوح حق انتخاب را به مردان مجرد و متاهل تعمیم داده و به قانون منع مرد از ازدواج دوم بدون اجازه زن اول (که فقط حق خانمهای متاهل را در نظر گرفته) اشاره کرده
بعد شما میفرمائید این موضوع باید در تاپیک دیگری بررسی شود؟!
سلام... به نظر من به صرف خواستن وانتخاب یک چیزی, نمی شود گفت که باید برای ان حق انتخاب قائل بود ..بلکه باید دید ایا این خواسته و انتخاب ما چقدر صحیح و شدنی هست..مطمئنا اگر کاربر پرسشگر(ساغرم شکسته) خودش جای همسر اول اون اقای متاهل بود و ازدواج دومی صورت می گرفت داد وفغانشان بلند بود که چرا اینقدر به مردان ازادی انتخاب داده اید!!!...متاسفانه انسان ها در هر شرایطی فقط سود خودشان را در نظر می گیرند..و واقعا منصف وعادل نیستند...و چقدر خوب است که خداوند قوانین روابط انسان ها را خودش تنظیم کرده وبه انسان ها واگذار نکرده
پرسشگر تاپیک به وضوح حق انتخاب را به مردان مجرد و متاهل تعمیم داده و به قانون منع مرد از ازدواج دوم بدون اجازه زن اول (که فقط حق خانمهای متاهل را در نظر گرفته) اشاره کرده بعد شما میفرمائید این موضوع باید در تاپیک دیگری بررسی شود؟!موضوع بحث در اینجا اختصاص به تعدد زوجات ندارد. بحث حق انتخاب زن مجرد است که پاسخ دادیم حق هر انتخابی دارد. اما مساله تعدد زوجات را باید از نگاه دیگری بررسی کرد. که پرسشگر این تاپیک مساله اش آن نبوده گرچه بی ربط هم نیست اما اختصاص به آن ندارد. خود مساله تعدد زوجات نیز از نظر شرعی و دینی ممنوعیت نداشته و محدودیت آن به لحاظ فرهنگ و عرف جامعه ماست. و قانونگذار مصلحت حفظ نظام خانواده ها را لحاظ نموده تا بعضا با تعدد زوجات دچار نزاع های خانوادگی و طلاق و آوارگی فرزندان نشوند. لذا قانونگذار به خاطر این مصلحت مهمتر، آن موانع را برای مردان ایجاد کرده که بدون رضایت همسر اول یا بدون اجازه دادگاه اقدام نکنند.
اما اختصاص به آن ندارد.باسلام خداقوت به نظر من هم وقتی به متاهل و قوانینی که مانع هست اشاره کردند بیشتر منظورش همین مورد بوده
تا بعضا با تعدد زوجات دچار نزاع های خانوادگی و طلاق و آوارگی فرزندان نشوند.الان یعنی اصلا نزاع اینا تو خانواده ها نیست سر این مسئله به نظرم که اقایونی که بخواهند زن دیگر به جز زن اول داشته باشند راهی هم برای اینکار پیدا میکنند حتی اگر غیر قانونی باشد به نظرم به جای این که قانونی برای منع ازدواج آقایان قرار دهند ، قوانینی به نفع هر دو خانم وضع میشد مثلا اگر آقا زن دوم داشته باشد باید اینگونه رفتار کند یعنی همان مواردی که شرع هم از آقایان خواسته رو قانون مندش بکنند اینطوری حق خانمها از بین نمیره هم از نظر انتخاب و حقوقشان در مسائل دیگر یکی از دوستان تعریف میکرد که آقایی با دختران مجرد از روستاهای دور افتاده عقد موقت کرده و بعد از چند مدت با مهریه خیلی کم رهایشان میکنند. پس این قوانین برای فردی که میخواهد ازدواج مجدد داشته باشد باز دارنده نیست با این کار فقط مخفی کاری در ازدواج که بیشتر موارد هم به ضرر خانمها تمام میشود خواهد بود.
الان یعنی اصلا نزاع اینا تو خانواده ها نیست سر این مسئله به نظرم که اقایونی که بخواهند زن دیگر به جز زن اول داشته باشند راهی هم برای اینکار پیدا میکنند حتی اگر غیر قانونی باشد به نظرم به جای این که قانونی برای منع ازدواج آقایان قرار دهند ، قوانینی به نفع هر دو خانم وضع میشد مثلا اگر آقا زن دوم داشته باشد باید اینگونه رفتار کند یعنی همان مواردی که شرع هم از آقایان خواسته رو قانون مندش بکنند اینطوری حق خانمها از بین نمیره هم از نظر انتخاب و حقوقشان در مسائل دیگربه نظر بنده جنجال و دعوا برسر قانون و قانونگذاری نباید باشد و نیست. حتی اگر قانونگذار برای هردو خانم قانون وضع کند مثلا بگوید خانم اول از نظر قانونی در صورتی که 6 دانگ منزل به نامش زده شود باید اجازه ازدواج مجدد همسرش را بدهد. خب این خانم به لحاظ فطرت و خلقت زنانه که ممکن است از نظر روحی با این مساله کنار نیاید میگوید من خانه نمیخواهم این قانون را هم نمی پذیرم اجازه هم نمی دهم. پس نتیجتا قانون عملا دخالت زیادی در این مورد نمی تواند داشته باشد بلکه عرف و فرهنگ حاکم برجامعه، تک همسری را ارزش دانسته و چند همسری را نوعی ناهنجاری و شکست ارزشها قلمداد میکند. لذا شما ببینید در کشورهای همسایه مثل عراق، این موضوع در میان بسیاری از زنان قابل پذیرش است چرا که در عرف و فرهنگ آنها این حق انتخاب و حق ازدواج مجدد پذیرفته شده. البته این موضوع کاملا صد در صدی نیست اما مانند خانمهای ایرانی نیز مخالفت نمی کنند. بنده شخصا طی مصاحبه ای از چندین مورد سوال پرسیدم که چند همسری را برای همسر خود مجاز می دانند یا خیر؟ پاسخ شنیدم که گرچه ممکن است به لحاظ خلقت زنانه این موضوع کمی ناگوار باشد اما این دستور خدا در قرآن است و خداوند اجازه داده است لذا مخالفت ما مخالفت با امر خداست. از طرفی نمی توانیم با فرهنگ و عرف مخالفت کنیم.چرا که مساله در بین مردم جا افتاده و مورد پذیرش واقع شده است. خب ببینید وقتی با این نگاه به موضوع پرداخته شود پای قانون را وسط نمی کشند بلکه از نظر عرفی و فرهنگی در جامعه خود با آن روبرو می شوند. در کشور ما نیز این مساله کاملا فرهنگی و عرفی بوده و هست.
این خانم به لحاظ فطرت و خلقت زنانه که ممکن است از نظر روحی با این مساله کنار نیاید میگوید من خانه نمیخواهم این قانون را هم نمی پذیرم اجازه هم نمی دهم. پس نتیجتا قانون عملا دخالت زیادی در این مورد نمی تواند داشته باشد
عجب! مردی هم که نخواهد مهر زنش را بدهد او را تحت فشار میگذارد تا بگوید مهرم حلال جانم آزاد
زنی هم که نخواهد میل جنسی شوهرش را تأمین کند اجرا گذاشتن مهر را به عنوان تهدید مطرح میکند
پس باید نتیجه بگیریم اینجا هم قانون عملاً نمیتواند دخالت زیادی کند. پس حق تمکین را هم بردارید و مهریه را هم حذف کنید!
عرف و فرهنگ حاکم برجامعه، تک همسری را ارزش دانسته و چند همسری را نوعی ناهنجاری و شکست ارزشها قلمداد میکند
قبلاً هم گفتهام؛ عرف و فرهنگ را باید به دین عرضه کرد، نه دین را به عرف و فرهنگ!
اگر قانونگذار برای هردو خانم قانون وضع کند مثلا بگوید خانم اول از نظر قانونی در صورتی که 6 دانگ منزل به نامش زده شود باید اجازه ازدواج مجدد همسرش را بدهد. خب این خانم به لحاظ فطرت و خلقت زنانه که ممکن است از نظر روحی با این مساله کنار نیاید میگوید من خانه نمیخواهم این قانون را هم نمی پذیرم اجازه هم نمی دهم. پس نتیجتا قانون عملا دخالت زیادی در این مورد نمی تواند داشته باشد بلکه عرف و فرهنگ حاکم برجامعه، تک همسری را ارزش دانسته و چند همسری را نوعی ناهنجاری و شکست ارزشها قلمداد میکند
مردی هم که بخواهد با زن دیگری در ارتباط باشد، اگر زن اولش هم اجازه ندهد میرود پنهانی ازدواج میکند یا عقدموقت میکند یا حتی رابطه نامشروع برقرار میکند. پس اینجا هم قانون نمیتواند دخالت زیادی داشته باشد. خب پس چرا دخالت کرده و رضایت همسر اول را به عنوان شرط قرار داده؟!
جمع بندی
پرسش:
آیا در اسلام زنان مجرد برای ازدواج حق انتخاب از میان تمام گزینه ها (مردان مجرد یا متأهل) دارند؟
پاسخ:
اسلام، برای انتخاب جهت ازدواج زنان مجرد هیچ گونه ممنوعیتی قرار نداده است و ایشان می توانند با انتخاب خود با مرد مورد نظرشان ازدواج کنند.
اسلام زن را مورد اکرام قرار داده و حق زن در انتخاب همسر را محفوظ داشته و به نظر و خواست زن در انتخاب همسر که از مهمترین مراحل زندگی وی است احترام گذاشته لذا حق انتخاب را هم به پسر و هم به دختر داده است.
طبق ماده 1070 قانون مدنی؛(1) رضای زوجین شرط نفوذ عقد است، لذا هر یک از دختر و پسر با رضایت و انتخاب خود می توانند ازدواج کنند.
همینکه اسلام مانعی برای انتخاب زن قرار نداده نشان دهنده این است که زن حق انتخاب دارد و این امر از نظر اسلام نه دارای حرمت است ونه حتی کراهت، منع فقهی و شرعی نیز ندارد. همانطور که مرد می تواند با زن مورد نظرش ازدواج کند زن مجرد نیز می تواند با مرد مورد نظر خود ازدواج کند و حتی می تواند به خواستگاری مرد مورد نظر برود و از این جهت اشکال شرعی و قانونی وجود ندارد. اما به جهت خلقت ظرافت گونه زن، و حفظ شان و کرامت وی در فرهنگ جامعه ما چنین امری خلاف عرف است اما خلاف شرع نیست.
توجه به چند نکته در مورد این آزادی و حق انتخاب زن در ازدواج ضروری است:
- زن مجرد می تواند مرد مورد نظر خود را چه مجرد و چه متاهل انتخاب نماید. اما در این انتخاب در صورتی که دختر باکره باشد ازدواج وی منوط به اجازه ولی ( پدر یا جد پدری) خواهد بود. اما زن غیر باکره که قبلا ازدواج کرده برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه ولی ندارد. طبق ماده 1043 قانون مدنی؛(2) نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است.
- در صورتی که مرد مورد انتخاب زن مجرد، مردی باشد که متاهل است چند صورت وجود دارد: