شریعتی و ولایت

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شریعتی و ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

اخیرا بسیار مشاهده می شود که عده ای با سواستفاده از نام دکتر شریعتی سعی در زیر سئوال بردن اصول حقه شیعه از جمله ولایت را دارند !!!!

بیایید نظرات دکتر را درباره ولایت باهم بخوانیم با تشکر از شهاب عزیز

دکتر علی شریعتی:

«به اصل رهبري چنان ايمان دارم و اين عقيدة ظاهرآ افراطي شيعه را

بشدت قبول دارم كه قبول و ارزش همة عقايد و اعمال ديني منوط به اصل ولايت است.»

اسلامشناسي - ج ۱ ص ۸۶ - م.آ ۱۶ + حسين ؛ وارث آدم -- ص ۹۹


«شيعه پيروي از امام را بر اساس آيهْ اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم توصيه ميكند و امام را ولي امر ميداند كه خدا اطاعتش را در رديف اطاعت از خود و اطاعت از رسول به شمرده است و

اين تقليد نيز براي رهبري غير امام كه نايب اوست درشيعه شناخته ميشود
( زيرا كه ) العلماء حكام علي الناس» امت و امامت

«امام، انسان مافوق و پیشوا است. ابرمردی است که جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند. دوام و قوام جامعه بوجود امام بستگی دارد. امام عامل حیات و حرکت امت است. وجود و بقای امام است که وجود و بقای امت را ممکن می سازد. امام، پیشوا است تا نگذارد امت به بودن و خوش بودن و لذت پرستی تسلیم شود و بالاخره پیشوا است تا در پرتو هدایت او، امت حرکت و جهت خویش را گم نکند»

ایشان جز کسانی بودند که نظریه امامت و امت را تبیین کرده اند بنابراین ایشان از ولایت دفاع و آن را لازمه تشیع می دانند.

« امام در كنار قدرت اجرائي نيست. هم پيمان و هم پيوند با دولت نيست. نوعي همسازي با سياست حاكم ندارد. او خود مسئوليت مستقيم سياست جامعه را داراست و رهبري مستقيم اقتصاد؛ ارتش؛ فرهنگ؛ سياست خارجي و ادارهْ امور داخلي جامعه با اوست.
يعني امام هم رئيس دولت است و هم رئيس حكومت و ...»

بنابراين انساني كه امامخود را نمي شناسد بمانند گوسفندي است كه
شبان خود را ’گم كرده باشد» شيعه ؛ يك حزب تمام - دكتر شريعتي

حتی علیرغم شماره آراء...

رهبری باید بطور مستمر، به شیوه انقلابی- نهدموکراتیک- ادامه یابد...

او هرگز سرنوشت انقلاب را بدست لرزان دموکراسی نمیسپارد..»

امت و امامت و مسوولیت شیعه بودن و انتظار مذهب اعتراض

«اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد،
با اصل تغییر وپیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است،

بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حقندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس هابسپارد» امت و امامت

«آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است»حسین وارث آدم ص 99

با سلام و عرض تشکر
لطفا قبل از ورود بیشتر به موضوع وبررسی نظرات دکتر ، این چند موضوع را بررسی کنید تا با خیال راحت از این مباحث ونظرات استفاده کنیم.

نظرات دکتر در مورد ولایت وامامت یا موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنش را داریدتا چه حد کارشناسی است ودر موضوعات مورد نظر حجیت دارد ؟ به چه دلیل؟
وآیا چه مقدار می توان به نظرات ایشان اعتماد کرد؟ آیا ایشان دلایلی که برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟

آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟ ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟

با سلام يه جوري از شريعتي صحبت ميشه مثل اينكه تو دنيا هر چه معارفه وكلامه از ايشون تراوش شده .بابا به فرض كه تخصص دكتر هم علم كلام باشه باز با بودن بزرگان ديگه نوبت به اون نميرسه .گمونم يه دستايي تو كاره كه اقاي دكتر را همه فن حريف معرفي كنه .


سلام علیکم جمیعا

یوسف;103153 نوشت:
نظرات دکتر در مورد ولایت وامامت یا موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنش را داریدتا چه حد کارشناسی است ودر موضوعات مورد نظر حجیت دارد ؟ به چه دلیل؟

رشته تخصصی دکتر جامعه شناسی و تاریخ بوده و نظریت ایشان در باب ولایت و امامت جنبه جامعه شناسانه دارد و نه فقهی و یا مذهبی.

یوسف;103153 نوشت:
وآیا چه مقدار می توان به نظرات ایشان اعتماد کرد؟ آیا ایشان دلایلی که برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟ آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟ ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟

شما نظرتان در مورد امامت و ولایت چیست ؟

مصطفي;103166 نوشت:
با سلام يه جوري از شريعتي صحبت ميشه مثل اينكه تو دنيا هر چه معارفه وكلامه از ايشون تراوش شده .بابا به فرض كه تخصص دكتر هم علم كلام باشه باز با بودن بزرگان ديگه نوبت به اون نميرسه .گمونم يه دستايي تو كاره كه اقاي دكتر را همه فن حريف معرفي كنه .


جنبه تحلیلی امامت و ولایت در جامعه اسلامیدر بخش عمده اش یک تحلیل جامعه شناسانه است.

شما هم نظرتان را در مورد ولایت و امامت در هر رشته ای که تخصص دارید بنویسید.

یاحق

یوسف;103153 نوشت:
با سلام و عرض تشکر لطفا قبل از ورود بیشتر به موضوع وبررسی نظرات دکتر ، این چند موضوع را بررسی کنید تا با خیال راحت از این مباحث ونظرات استفاده کنیم. نظرات دکتر در مورد ولایت وامامت یا موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنش را داریدتا چه حد کارشناسی است ودر موضوعات مورد نظر حجیت دارد ؟ به چه دلیل؟ وآیا چه مقدار می توان به نظرات ایشان اعتماد کرد؟ آیا ایشان دلایلی که برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟ آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟ ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟

با سلام
خواهش می کنم حرف تو حرف نیارین ما که می خواهیم از نظرات ایشون استفاده کنیم باید جواب سوالهای بالا را بدونیم . وعنوان تایپک هم شریعتی وولایت است پس نظر دیگران را در مورد ولایت نیارین .من هم به خودم اجازه نظر دادن نمی دم چون تخصصم این نیست .همانطور که می دونید الان دوره ، دورۀ تخصص است هر چند متاسفانه همه خودشون را در مقوله دین متخسس صص می دونن.
تحلیل جامعه شناسانه هر چیزی متوقف بر اینست که تحلیل گر آن چیز را خوب بشناسه و جامعه شناسی هم خوب بلد باشه . یعنی علم بین رشته ای.
ما میدونیم که ایشون رشته مطالعاتی وتخصصی شون جامعه شناسی وتاریخ بوده پس از تخصصشون در مباحث امامت وولایت صحبت کنید.

یعنی این سوال رو حتما جواب بدید:

آیا دلایلی که ایشان برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟ آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟ ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟

یوسف;103193 نوشت:
آیا دلایلی که ایشان برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟ آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟ ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟


سلام علیکم جمیعا

آیا دلایلی که ایشان برای اثبات نظریات خود بکار می برد از کدام منبع گرفته اند ؟

منبع استدلال ایشان تاریخ اسلام بود - تحلیل چگونگی شکل گیری یک جامعه بر اساس تفکر و موازین اعتقادی یک مذهب یا مکتبی در رشته جامعه شناسی امری تخصصی بحساب می آید.

شما مثل اینکه فارسی بلد نیستید .

آیا ایشان در موضوع مورد نظر حائز چه رتبه علمی هستند؟

ایشان رشته تخصصیشان جامعه شناسی و تاریخ است.


ومنابع ومآخذ ورفرنس هایشان کدام است؟
جوابتان را در سوالات قبل دادم .

و اینکه چرا ایشان در جامعه اسلامی ولایت و امامت را تحلیل کردند دلیلش این است که چگونگی شکل گیری یک جامعه با دکترین دین ( اسلامی - شیعی ) و تعالی گرا مورد سوال قرار گرفته
لذا در پاسخ وقوع یک جامعه اسلامی شیعی بر اساس تاریخ اسلام و جامعه اسلامی صدر اسلام ملزم به حضور یک راهنما و راهبر معنوی که این راهنما و راهبر باید دارای اختیارات لازم برای هدایت جامعه باشد تعریف گردیده.

یاحق

bina88;103575 نوشت:
منبع استدلال ایشان تاریخ اسلام بود - تحلیل چگونگی شکل گیری یک جامعه بر اساس تفکر و موازین اعتقادی یک مذهب یا مکتبی در رشته جامعه شناسی امری تخصصی بحساب می آید.



با سلام

....شما توجه لازم را به سخن من نکردید. تخصص ایشان در جامعه وتاریخ امری است که همه میدانند وحرفی در آن نیست ومن هم همان را نوشتم ودر مورد تخصص ایشان در موضوعات دینی مثل ،امامت و ولایت سوال کردم . که جوابی ندادید.

وگفتم تحلیل جامعه شناسانه یک چیز مر بوط به علم بین رشته ای می شود وکسی حق اظهار نظر دارد که در مورد هردو لا اقل چند سال مطالعه کرده باشد.واستاد دیده باشد.

از منابع هم که سوال کردم فرمودید :

منبع استدلال ایشان تاریخ اسلام بود –



توضیح اینکه: منبع مطالعه در مورد یک دین تاریخ ان دین نیست بلکه متون اصلی همان دین است .

مثلا تاریخ اسلام در مورد حوادثی صحبت میکند که بین دین اسلام ومجموعه افراد وجوامعی که با آن سرو کار داشته اند، رخ داده است .کجا پیشرفت کرده کجا شکست خورده کجا نظام درست کرده وچه تاثیری در سرنوشت ملل ، جوامع ،خانواده ویا افراد داشته است واین ربطی به شناخت خود دین که باید از متون دینی گرفته شود ندارد. وبه اصطلاح مسائل حاشیه ای دین است .هر چند که ریشه آن تاثیرات در خود دین است وبه عنوان چرایی وچگونگی تاثیر درجوامع بحث مستقلی می طلبد که مربو ط به ساختار درونی دین است.

حال که صحبت از ولایت وامامت است باید بررسی شود که منبع مطالعاتی ورفرنس های ایشان در موضوع مورد نظر کدام است.

ما در مورد زیبایی سخن ایشان ونقش ایشان در مورد جامعه خود بحثی نداریم
ولی سوال این است :

نظرات ایشان در مورد مباحث دینی تا چه حد " علمی است و به عنوان سند می توان به آن اعتماد کرد؟

سلام علیکم جمیعا

منظور شما این است که ایشان در رابطه با دین متخصص نبودند بله نبودند. ایشان جامعه شناس و تاریخ دان بوده اند.

اینکه چرا جامعه اسلامی را توصیف کرده اند دلیلش این بود که در طول تاریخ جامعه ای با دکترین اسلامی قبلا ایجاد شده بود و موفق بوده و ایشان جامعه آن زمان را با جامعه حال حاضر در ایران مطابقت دادند.

یعنی اینکه جامعه اسلامی تعریف شده در دوره پیامبر اکرم و دیگر دوره ها پاسخگوی نیازهای جامعه زمان خود بودند و هم اکنون نیز این فاکتورها وجود دارد و این دکترین قابلیت اجرائی دارد.

این نظر نیازی به دانستن و تخصص در علوم اسلامی ندارد هرچند که دکتر یک عارف بودند که درک کردن این مطلب نیاز به طی مراتبطی دارد.

یاحق

bina88;103743 نوشت:
هرچند که دکتر یک عارف بودند که درک کردن این مطلب نیاز به طی مراتبطی دارد.

هیچ کس دیگر این حرف را نزده است ولی به هر حال بحث ولایت وامامت واسلام شناسی یک بحث عرفانی نیست .

bina88;103743 نوشت:
یعنی اینکه جامعه اسلامی تعریف شده در دوره پیامبر اکرم و دیگر دوره ها پاسخگوی نیازهای جامعه زمان خود بودند و هم اکنون نیز این فاکتورها وجود دارد و این دکترین قابلیت اجرائی دارد. این نظر نیازی به دانستن و تخصص در علوم اسلامی ندارد هرچند که دکتر یک عارف بودند که درک کردن این مطلب نیاز به طی مراتبطی دارد.

بله بررسی جامعه اسلامی همیشه لازم است وباید بدست متخصصین آن انجام گیرد ودکتر نسبت به قضیه توانایی وتخصص داشته اند.
ولی بحث هایی مثل اسلام شناسی که کتابهای زیادی از ایشان در این زمینه منتشر شده ویا بحث ولایت وامامت را که الان مطرح کرده اید مربوط به جامعه نیست و مربوط به مسائل درونی دین است و چون همانطور که شما گفتید دکتر تخصص در آن ندارد قابل بررسی ونقد ونظر علمی نیست .علاوه برآن سخنان ایشان در این موارد ،مآخذ و مراجع ورفرنس های لازمه را بعنوان یک مقاله علمی ندارد. در همین سایت بعضی از مقالات علمی ارائه میشود که هر سطر آن سه ارجاع دارد .

bina88;103743 نوشت:
اینکه چرا جامعه اسلامی را توصیف کرده اند دلیلش این بود که در طول تاریخ جامعه ای با دکترین اسلامی قبلا ایجاد شده بود و موفق بوده و ایشان جامعه آن زمان را با جامعه حال حاضر در ایران مطابقت دادند.

درست می فرمایید . اصلا کار یک جامعه شناس تحلیل مسائل اجتماعی است از جمله بررسی یکی از مهم ترین نهاد های جامعه که دین است لیکن بررسی روابط دین وجامعه نه بررسی خود دین ومسائل درونی آن.( یعنی به شرطی که بین جامعه شناسی اسلام وجامعه شناسی مسلمانان خلط نشود )

bina88;103743 نوشت:
منظور شما این است که ایشان در رابطه با دین متخصص نبودند بله نبودند. ایشان جامعه شناس و تاریخ دان بوده اند.

بله منظور من هم همین بود پس نظر دادن در مسائل دقیق امامت وولایت از حیطه تخصص ایشات خارج است ونظرات ایشان بعنوان نظریه علمی قابل طرح ونقد نیست.

بحث از نظر من پایان یافته است .

یوسف;103802 نوشت:
بله بررسی جامعه اسلامی همیشه لازم است وباید بدست متخصصین آن انجام گیرد ودکتر نسبت به قضیه توانایی وتخصص داشته اند. ولی بحث هایی مثل اسلام شناسی که کتابهای زیادی از ایشان در این زمینه منتشر شده ویا بحث ولایت وامامت را که الان مطرح کرده اید مربوط به جامعه نیست و مربوط به مسائل درونی دین است و چون همانطور که شما گفتید دکتر تخصص در آن ندارد قابل بررسی ونقد ونظر علمی نیست .علاوه برآن سخنان ایشان در این موارد ،مآخذ و مراجع ورفرنس های لازمه را بعنوان یک مقاله علمی ندارد. در همین سایت بعضی از مقالات علمی ارائه میشود که هر سطر آن سه ارجاع دارد .

سلام علیکم جمیعا

چون تمام صحبت شما همین مطلب بود که دکتر اسلام شناش نبوده چرا مباحث ایشان در مورد اسلام و ولایت و امامت بوده همین را پاسخ میدهم بعد در باب بعضی مطالب

امروزه جامعه شناسانی همچون فرانسیس فوکویاما و دیگران در مورد تمام ادیان و نقششان در جوامع اظهار نظر میکنند ( از بعد جامعه شناسی و حتی پیش بینی آینده آن جامعه بر اساس قیاس با جوامع مشابه و تاریخ آن کشورها )

دکتر اگر در مورد اسلام امامت و ولایت بحث کرده در حوزه تخصصش بحث کرده دوما همانقدریکه شما از دین درک میکنید ایشان هم درک میکرده که بتواند امامت و ولایت را بشناسد و این اصل در تشیع اصل معمولی است که همه یک پیش زمینه ابتدائی ازش دارند.

یوسف;103802 نوشت:
هیچ کس دیگر این حرف را نزده است ولی به هر حال بحث ولایت وامامت واسلام شناسی یک بحث عرفانی نیست .


چه کسی گفته عرفانی نیست ؟ یعنی عرفائی که اسلام را بهتر از من و شما درک کرده اند و نیازهای جامعه و راه تعالی آنرا میدانند نیاز وجود شخص صالحی بر راس امور را نمیتوانندبفهمند آنوقت شما میتوانید.... ؟

یا حتما دیگران که در طریقت الهی حتی نمیدانند قدم اولشان را چگونه بگذارند و با مدرک و یا کاغذی مربعی متخصص نامیده شده اند از اسلام میفهمند ؟

مباحثی که ایشان در تمام ابعاد مطرح کرده موجود است. فایلهای صوتی و کتبشان. هر ایرادی دیدید بفرمائید همینجا درج کنید و پاسخ بگیرید.


یاحق

bina88;103811 نوشت:
چون تمام صحبت شما همین مطلب بود که دکتر اسلام شناش نبوده چرا مباحث ایشان در مورد اسلام و ولایت و امامت بوده همین را پاسخ میدهم بعد در باب بعضی مطالب

شما خود اعتراف کردید که ایشان اسلام شناس نبوده ومن هم گفتم به همین علت نظرات ایشان حجیت نداردو علمی نیست وجای نقدو بررسی ندارد. آن برداشت های ناصحیحی هم که دیگران از گفتار ایشان دارند بخاطر عدم وجود احاطه یک پارادایم علمی منسجم بر مباحث ایشان است که همین هم ناشی از عدم تخصص ایشان در موضوعات دینی مورد بحث ایشان است که منجر به بسیاری از مشکلات می شود.
امیر المومنین علیه السلام فرمودند کسی که بدون آشنایی وبصیرت در راهی قدم بردارد جز این که از مقصد دور میشود چیز دیگری نصیبش نخواهد شد.
بحث دیگری نمانده
متشکرم

یوسف;103849 نوشت:
شما خود اعتراف کردید که ایشان اسلام شناس نبوده ومن هم گفتم به همین علت نظرات ایشان حجیت نداردو علمی نیست وجای نقدو بررسی ندارد. آن برداشت های ناصحیحی هم که دیگران از گفتار ایشان دارند بخاطر عدم وجود احاطه یک پارادایم علمی منسجم بر مباحث ایشان است که همین هم ناشی از عدم تخصص ایشان در موضوعات دینی مورد بحث ایشان است که منجر به بسیاری از مشکلات می شود. بحث دیگری نمانده


بسیار عالی جای بحث دارد نظرات ایشان در هر بابی .

عرض کردم. بفرمائید هر موضوعی در باب دکترینی که ایشان ارائه دادند رو مورد تحلیل قرار دهیم. معایب و نقاط قوتش را بسنجیم و مقایسه کنیم.

این امری است که بنده با آن موافقم و توصیه میکنم که هرگاه اگر در مورد کسی که زحمتی برای دین و مذهب و این آب و خاک کشیده در چنین سطحی بخواهد بحث شود بهتر است مفاهیمی که ارائه کرده مورد تحلیل قرار دهیم و از او چیزی بیاموزیم یا اینکه نقائص او را بیابیم و تکمیل نمائیم.

ولی متاسفانه تا به الان کسانیکه آمده اند مطلبی را ارائه داده اند چنین رویکردی نداشته.

مثلا بنده در مورد خیلی از آراء بزرگان نقد دارم - نه من هرکسی نقدی دارد - ولی نمی آیم ب بسم الله بگویم مثلا شهید مطهری خدا را نمیشناخته.
این توهین است از این لحاظ که شاید من منظور او را نفهمیده باشم. شاید ایشان در جائی مطلبی را بیان کرده و نتیجه اش را به چاپ رسانده و بنده از ماقبل این نگاشته بی اطلاعم.

لذا این نوع نگرش و روند نه تنها بی نتیجه است بلکه باعث سوء استفاده برخی اشخاص میگردد.

مثلا همین چند وقت پیش خدمت یکی از دوستان عرض کردم که عقیده دکتر در مورد سلفیت عقیده یک تندروی تحریف کننده اصیل ترین مفاهیم دینی است یعنی ایشان را مشرک میداند ولی همین وهابیها کتب امثال را گرفته اند تحریف کرده اند و در ممالک خود به فروش میرسانند بشکلی که مثلا احمد کسروی - برقعی و دکتر شریعتی که هیچ نقاط مشترکی با هم ندارند در تحریفات اینها عقیاد وهابی دارند.

این مشکل بزرگی است که نیاز به توجه داد.

یاحق

موضوع قفل شده است