جمع بندی حبط اعمال و باطل شدن اجر
تبهای اولیه
حبط اعمال و باطل شدن اجر
سلام
اگر طبق حدیث مومنی که هنگام مصیبت بی صبری و بی تابی کند و از ناراحتی با دستش بر زانویش بزند اجرش باطل میشود
منظور این حدیث چیه؟ یعنی عباداتش حبط میشوند یا اجری که خدا در پس هر مصیبت قرار داده بر او باطل میشه؟
خب اگر خدا مصیبت را برای این قراد داده که اجری نصیب بندگانش کند پس این اجر تنها برای کسانیست که بسیار به خدا نزدیکند و قلب بزرگی دارند و انسانهای معمولی که هیچگاه صبر واقعی به خرج نمیدهند و در مواقع سخت تنها ضرر نصیبشان میشود چون قرار نیست اجری ببرند پس چرا اپتحان میشوند وقتی خدا آنهارا میشناسد؟
باسلام و تشکر از سوالتون
ما برای شناخت دین و احکام و ابعاد آن باید بررسی جامعی داشته و نباید با یک حدیث به تنهایی حکمی صادر نموده و موارد دیگر را نادیده بگیریم. لذا فقها و اسلام شناسان کار و وظیفه شان این است که با بررسی جامع و کامل احادیث و آیات قرآن و مبانی دینی نسبت به بیان احکام دین اظهار نظر نمایند.
برخورد انسان با مشکلات و مصیبتها به طور کلی دو گونه است:
یا در مقابل آنها صبوری کرده و راضی و تسلیم امر الهی بوده و شکرگزار است و یا لااقل ناسپاس و رویگردان از خدا نیست.
یا بی صبری کرده و طاقت از کف می دهد و به دلایلی مانند ضعف ایمان و احساسات و عدم ثبات شخصیت و ... به ناسپاسی و کفران پروردگار پرداخته و گرایش اصلی و غالب آنها این گونه است
البته مراتب و تدریج در افراد وجود دارد و قطعا همگی در یک سطح نیستند؛ لکن به طور کلی با توجه به عوامل مختلف مانند سنگینی مصیبت و شخصیت و توانایی مصیبت دیده و ... می توان گفت که شخص شاکر و یا لااقل ساکت است و یا این که معترض به امر و قضای الهی و حادثه و مصیبت اتفاق افتاده هست.
بنابراین نمی توان گفت که اگر کسی گریه و یا ناراحتی دارد حتما کفران نعمت کرده است؛ زیرا گریه برای آرامش قلب و سبک شدن مصیبت و تحمل آن مناسب است؛
وقتى اندوه به نهايت برسد، انسان ديگر نمى تواند گريه كند، چنان كه در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده است :
إذا تَناهَى الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ .
هر گاه غم به اوج رسد ، اشك قطع مى شود.
بر اين اساس، پيش از اين كه آن اندوه به اين مرحله خطرناك برسد ، بايد با گريه درمانى از شدّت آن كاسته گردد . كلينى رحمه الله از منصور صيقل ، نقل مى كند كه از اندوه شديدى كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى ترسيدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم ، به امام صادق عليه السلام شكايت بردم . فرمود :
إذا أصابَكَ مِن هذا شَى ءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ يَسكُنُ عَنكَ .
هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا اين كار، تو را آرام مى كند.
گریه درمان افسردگی و جلوگیری کننده از خودکشی احتمالیست.
اما در مورد حدیث فوق با توجه به این مقدمات و نکات دیگر باید گفت که اگر کسی ضربه ای بزند و یا ناراحتی و حرفی داشته باشد و حتی اگر چیزی هم نگوید ولی نوعی نارضایتی و اعتراض به امر الهی داشته باشد قطعا گناهکار و به دور از رحمت الهی بوده و اجر و فضیلت و ثواب مصیبت زده را نمی برد ولی اگر این امور در حد معقول و معمول و در عرف به عنوان عزاداری و مصیبت زدگی برداشت و تلقی شود دیگر بطلان اجر شخص محسوب نمی شود و حدیث مذکور نیز در این فرض است که شخصی بزند به زانویش و معترض باشد.
این نکته نیز مهم و قابل بیان است که حتی در بعضی روایات اجازه چاک زدن و پاره کردن لباس به برخی افراد نزدیک به میت داده شده است و افرادی مانند همسر و فرزند و برادر در حد محدود و عرف اگر این امور را انجام دهند کار حرامی نکرده اند.
متن روایت مورد نظر به شرح ذیل میباشد:
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حکمت ۱۳۶ نهج البلاغه میفرمایند:
یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ» (نهج البلاغۀ صبحی صالح، ص۴۹۵، حکمت۱۴۴.)
صبری که به انسان داده میشود، به اندازۀ مصیبتی است که به شخص وارد میشود (و هرقدر مصیبت سختتر میشود، از طرف پروردگار صبر هم بیشتر به انسان نازل میشود.) و اجر کسیکه در مصیبتی بر زانوی خودش بزند، ازبین میرود.
بخش اول روایت نیز مهم و قابل توجه میباشد که خدا نیز در این راه کمک انسان کرده و اگر شخص بخواهد و در عمل مشکل داشته باشد خدا کمکش میکند همان طور که به افراد بسیاری مانند زینب کبری (سلام الله علیه) کمک نمود.
جمع بندی
پرسش:
طبق حدیث مومنی که هنگام مصیبت بیصبری و بیتابی کند و از ناراحتی با دستش بر زانویش بزند، اجرش باطل میشود.
منظور این حدیث چیست؟ یعنی عباداتش حبط میشوند یا اجری که خدا در پس هر مصیبت قرار داده بر او باطل میشه؟ آیا اجر مصیبت فقط مخصوص افراد خاصی است؟
پاسخ:
متن روایت مورد نظر به شرح ذیل میباشد:
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حکمت ۱۳۶ نهج البلاغه میفرمایند:
«یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ: صبری که به انسان داده میشود، به اندازۀ مصیبتی است که به شخص وارد میشود (و هرقدر مصیبت سخت تر میشود، از طرف پروردگار صبر هم بیشتر به انسان نازل میشود.) و اجر کسیکه در مصیبتی بر زانوی خودش بزند، ازبین میرود.» (۱)
ما برای شناخت دین و احکام و ابعاد آن باید بررسی جامعی داشته و نباید با یک حدیث به تنهایی حکمی صادر نموده و موارد دیگر را نادیده بگیریم. لذا فقها و اسلام شناسان کار و وظیفه شان این است که با بررسی جامع و کامل احادیث و آیات قرآن و مبانی دینی نسبت به بیان احکام دین اظهار نظر نمایند.
برخورد انسان با مشکلات و مصیبتها به طور کلی دو گونه است:
الف) یا در مقابل آنها صبوری کرده و راضی و تسلیم امر الهی بوده و شکرگزار است و یا لااقل ناسپاس و رویگردان از خدا نیست.
ب) یا بیصبری کرده و طاقت از کف می دهد و به دلایلی مانند ضعف ایمان و احساسات و عدم ثبات شخصیت و ... به ناسپاسی و کفران پروردگار پرداخته و گرایش اصلی و غالب آنها این گونه است.
البته مراتب و تدریج در افراد وجود دارد و قطعا همگی در یک سطح نیستند؛ لکن به طور کلی با توجه به عوامل مختلف مانند سنگینی مصیبت و شخصیت و توانایی مصیبت دیده و ... می توان گفت که شخص شاکر و یا لااقل ساکت است و یا این که معترض به امر و قضای الهی و حادثه و مصیبت اتفاق افتاده هست.
بنابراین نمی توان گفت که اگر کسی گریه و یا ناراحتی دارد حتما کفران نعمت کرده است؛ زیرا گریه برای آرامش قلب و سبک شدن مصیبت و تحمل آن مناسب است؛
وقتى اندوه به نهايت برسد، انسان ديگر نمىتواند گريه كند، چنان كه در حكمتهاى منسوب به امام على (عليه السلام) آمده است :
«إذا تَناهَى الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ؛ هر گاه غم به اوج رسد، اشك قطع مى شود.» (۲)
بر اين اساس، پيش از اين كه آن اندوه به اين مرحله خطرناك برسد، بايد با گريه درمانى از شدّت آن كاسته گردد . «مرحوم كلينى» از «منصور صيقل» نقل مى كند كه از اندوه شديدى كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى ترسيدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم، به امام صادق (عليه السلام) شكايت بردم. حضرت فرمود:
«إذا أصابَكَ مِن هذا شَى ءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ يَسكُنُ عَنكَ؛ هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا اين كار، تو را آرام مى كند.» (۳)
لذا گریه درمان افسردگی و گاهی جلوگیری کننده از خودکشی احتمالی است و نباید با گریه شخص (هر چند شدید) گمان به ناسپاسی شخص و بیصبری او نمود.
اما در مورد حدیث فوق با توجه به این مقدمات و نکات دیگر باید گفت که اگر کسی ضربه ای بزند و یا ناراحتی و حرفی داشته باشد و حتی اگر چیزی هم نگوید ولی نوعی نارضایتی و اعتراض به امر الهی داشته باشد قطعا گناهکار و به دور از رحمت الهی بوده و اجر و فضیلت و ثواب مصیبت زده را نمی برد ولی اگر این امور در حد معقول و معمول و در عرف به عنوان عزاداری و مصیبت زدگی برداشت و تلقی شود دیگر بطلان اجر شخص محسوب نمی شود و حدیث مذکور نیز در این فرض است که شخصی بزند به زانویش و معترض باشد.
بخش اول روایت نیز مهم و قابل توجه میباشد که خدا نیز در این راه کمک انسان کرده و اگر شخص بخواهد و در عمل مشکل داشته باشد خدا کمکش میکند؛ همان طور که به افراد بسیاری مانند زینب کبری (سلام الله علیه) کمک نمود.
این نکته نیز مهم و قابل بیان است که حتی در بعضی روایات اجازه چاک زدن و پاره کردن لباس به برخی افراد نزدیک به میت داده شده است و افرادی مانند همسر و فرزند و برادر در حد محدود و عرف اگر این امور را انجام دهند کار حرامی نکرده اند.
پینوشتها:
۱. دشتی، محمد، نهج البلاغۀ، قم، مشرقین(موسسه امیرالمومنین)، ۱۳۷۹، ص ۶۵۹، حکمت۱۴۴.
۲. ابن ابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمدابوالفضل ابراهیم، قم، آیةالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۲۹۵، ح۳۷۱.
۳. همان، ص۱۲۸، ح ۷۵.