جمع بندی کم و کیف در اوصاف الهی

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کم و کیف در اوصاف الهی
سلام ایا کل برتر است یا جز ایا خدا جز است یا کل چیز ها میتواند از خدا درست شده باشد ایا خدا حجم دارد  ایا خدا بدون چگونگی است  
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
با سلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی دوست عزیز  خداوند نه جز است نه کل؛  خداوند، کلّ و مجموع موجودات نیست چرا که کل همان اجزا به اعتبار مجموعشان است و چون اجزای جهان خدا نیستند پس مجموعشان نیز خدا نیست. همانطور که مجموع صفرها یک نیست،  مجموع ناخداها نیز خدا نیست. خداوند جزء و بخشی از موجودات نیست چرا که خداوند موجودی مرکب نیست تا خودش را میان موجودات مختلف پخش کند.   اما درباره حجم نیز باید به این نکته اشاره کرد که اساسا خداوند جسم نیست تا حجم داشته باشد. حجم مقدار جسم است و وقتی موجودی جسم نباشد، حجم ندارد.  همین مطلب نیز دلیل دیگری است بر این که خداوند مجموع موجودات یا بخشی از هر یک از آنها نیست.
ایا علم وقدرت می توانند فعل باشند ایا با داشتن قدرت میتوان علم را نیز بدست اورد یا علم واراده خود نیز نوعی توانای است ایا میتوان گفت همه ای صفات خدا از قدرتش سرچشمه گرفته یا خدا خودش قدرت است  
ایا علم وقدرت می توانند فعل باشند ایا با داشتن قدرت میتوان علم را نیز بدست اورد یا علم واراده خود نیز نوعی توانای است ایا میتوان گفت همه ای صفات خدا از قدرتش سرچشمه گرفته یا خدا خودش قدرت است
دوست عزیز علم و قدرت غیر از فعل هستند بلکه منشا فعل هستند.  افعال الهی مستند به علم و قدرت او ایجاد می شوند. علم و قدرت از صفات ذاتی خدا هستند که به تعبیر دقیق، عین ذات خدا هستند. ذات خداوند آنقدر کامل است که هر کمالی را می توان از آن فهمید.  این کمالات وجودی مستقل از ذات خد و عارض بر خدا نیستند بلکه به یک وجود موجودند. شبیه به این که گفته می شود من یک موجود در مکان خاص هستم. مکانمندی و وجود و وحدت و ... همگی به یک فرد موجودند و مصادیق متمایز از یکدیگر نیستند. در مورد خداوند نیز یک حقیقت است که کامل محض است و هر صفتی را می توان از او فهمید و بر او تطبیق داد. از این منظر مشخص می شود که علم خداوند عین ذات است و اساسا اکتسابی نیست تا خداوند با قدرتی که دارد او را کسب کند. همچنین مشخص می شود که علم یک کمال است و اگرچه از جهت وجودی عین ذات الهی است اما از جهت معنایی از قدرت متمایز است. علم ناظر به حیث کشفی است و قدرت ناظر به حیث تسلط به فعل و ترک. همچنین روشن می شود که همه صفات الهی از ذات الهی سرچشمه می گیرند و همگی به یک وجود موجودند.  نه علم علت قدرت است نه قدرت علت علم؛ چرا که اساسا دوئیتی در ذات الهی وجود ندارد تا یکی علت دیگر باشد. هر کمالی عین ذات بسیط خدا است.
جمع بندی پرسش آیا کل برتر است یا جز؟ آیا خدا جز است یا کل؟ چیز ها می تواند از خدا درست شده باشد؟ آیا خدا حجم دارد؟ آیا خدا بدون چگونگی است؟ آیا علم وقدرت می توانند فعل باشند؟ آیا با داشتن قدرت می توان علم را نیز بدست آورد یا علم واراده خود نیز نوعی توانایی است؟آیا می توان گفت همه صفات خدا از قدرتش سرچشمه گرفته یا خدا خودش قدرت است؟ پاسخ این پرسش دربردارنده بخش های مختلف است و به صورت مختصر به هر یک از آنها می پردازیم: خداوند نه جز است نه کل؛  خداوند، کلّ و مجموع موجودات نیست چرا که کل همان اجزا به اعتبار مجموعشان است و چون اجزای جهان خدا نیستند پس مجموعشان نیز خدا نیست. همانطور که مجموع صفرها یک نیست،  مجموع ناخداها نیز خدا نیست. خداوند جزء و بخشی از موجودات نیست چرا که خداوند موجودی مرکب نیست تا خودش را میان موجودات مختلف پخش کند.   اما درباره حجم نیز باید به این نکته اشاره کرد که اساسا خداوند جسم نیست تا حجم داشته باشد. حجم مقدار جسم است و وقتی موجودی جسم نباشد، حجم ندارد.  همین مطلب نیز دلیل دیگری است بر این که خداوند مجموع موجودات یا بخشی از هر یک از آنها نیست. اما درباره علم و قدرت نیز گفتنی است که علم و قدرت غیر از فعل هستند بلکه منشا فعل هستند.  افعال الهی مستند به علم و قدرت او ایجاد می شوند. علم و قدرت از صفات ذاتی خدا هستند که به تعبیر دقیق، عین ذات خدا هستند. ذات خداوند آنقدر کامل است که هر کمالی را می توان از آن فهمید.  این کمالات وجودی مستقل از ذات خدا و عارض بر خدا نیستند بلکه به یک وجود موجودند. شبیه به این که گفته می شود من یک موجود در مکان خاص هستم. مکانمندی و وجود و وحدت و ... همگی به یک فرد موجودند و مصادیق متمایز از یکدیگر نیستند. در مورد خداوند نیز یک حقیقت است که کامل محض است و هر صفتی را می توان از او فهمید و بر او تطبیق داد. از این منظر مشخص می شود که علم خداوند عین ذات است و اساسا اکتسابی نیست تا خداوند با قدرتی که دارد او را کسب کند. همچنین مشخص می شود که علم یک کمال است و اگرچه از جهت وجودی عین ذات الهی است اما از جهت معنایی از قدرت متمایز است. علم ناظر به حیث کشفی است و قدرت ناظر به حیث تسلط به فعل و ترک. همچنین روشن می شود که همه صفات الهی از ذات الهی سرچشمه می گیرند و همگی به یک وجود موجودند.  نه علم علت قدرت است نه قدرت علت علم؛ چرا که اساسا دوئیتی در ذات الهی وجود ندارد تا یکی علت دیگر باشد. هر کمالی عین ذات بسیط خدا است. برای مطالعه بیشتر، رک: علیزمانی، امیرعباس، سخن گفتن از خدا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1387ش.
موضوع قفل شده است