دورهمی کاربران انجمن گفتگوی دینی
تبهای اولیه
#302
عدو با جان حافظ آن نکردی ..........که تیر چشم آن ابروکمان کرد
#303
سلام به همگی
داشتم به این فک میکردم وفتی اوایل میومدم اسکدین خیلی ها با من میومدن با همشونم دعوا کردم
گفتم یکی از اون ها حتی یکیشونم نمیاد اینجا...
ولی اگه هستید نامردیه با اسم خودت نیای ..مدیونی پست های منو بخونی بعد نیای بگی که هستی ...:d
فکنم دیگه صبخ شذ بای همگی
#304
اینکه کدام یک از پایهای زیر را انتخاب کنید خیلی هم تصادفی نیست و با ناخوادآگاه و شخصیت درونی شما رابطه مستقیمی دارد.
به همین خاطر از شما دعوت میکنیم تا یکی از شیرینیهای زیر را انتخاب کنید و بر اساس شماره آن ببینید چه شخصیتی دارید و آیا با روحیه واقعی شما همخوانی دارد یا خیر. همراهمان باشید.
به عکس زیر نگاه کنید و یکی از شمارهها را انتخاب کنید.
۱. دایره
اگر اولین انتخاب شما پای به شکل دایره است یعنی انسان متفکر و تحلیلگری هستید. شما استعداد بسیار زیادی در «خارج از چهارچوب» فکر کردن دارید. وقت خود را تلف نمیکنید و همیشه بهترین و موثرین روش برای انجام کارها را در پیش میگیرید؛ فرقی هم ندارد این کار چیست، از شستن ماشین گرفته تا عوض کردن گارگزار بیمه.
شما در یافتن راهحل مشکلات مختلف بسیار بهتر از بقیه مردم رفتار میکنید و به راحتی تسلیم نمیشوید. همچنین باید بدانید که انسانی راستین و منطقی هستید و همه امور را به درستی انجام میدهید.
۲. پنجضلعی
شما تا حدی انسان تکرویی هستید. چندان تمایلی به نمایش احساسات خود ندارید، اما در تفسیر احساسات دیگران بسیار مهارت دارید. احتمالا اطرافیان بارها به شما گفتهاند که چه حس قوی و بینش درستی نسبت به عواطف درونیشان دارید. توانایی خواندن تفکرات دیگران که در شما بسیار پررنگ است به خاطر این است که سالها مشاهدهگر و نظارهکننده خوبی بودهاید و این مساله کمک کرده تا بتوانید نتایج افکار و احساسات اطرافیان را خیل خوب حس و درک کنید.
شما انسانی بسیار آرام و خونسرد هستید و میتوانید خود را از هیجان اطراف دور نگه دارید.
۳. چند ضلعی
شما انسانی خلاق و مبتکر هستید و دوست دارید زندگی را با تمامی لذتهای بچشید و از تمامی لحظههای خود لذت میبرید. انسانی پر شور و پر هیجان هستید و دوست دارید همیشه در مرکز توجهات قرار داشته باشید. معاشرت با شما بسیار لذتبخش است، زیرا به خوبی میدانید با هر کسی چه رفتاری داشته باشید. روحیه شما به گونهای است که به ندرت نیمه خالی لیوان را میبینید.
۴. ستاره
شما ذاتا مدیر و رهبر هستید. از اینکه خود و تواناییهای خود را به چالش بکشید لذت میبرید. شما با قدرت درونی توانایی حل هرگونه مشکلی را در زندگی دارید. در واقع باید این طور گفت که مشکلات و چالشها برای شما همچون حل یک معما و بازی برای تقویت مغز و ذهنتان هستند. شما از کنترل کردن اوضاع بسیار لذت میبرید و توانایی آن را هم دارید. ممکن است اطرافیان به شما بگویند که همیشه آنها را تحت کنترل خود دارید.
۵. قلب
شما استعدادهای بسیار خوبی دارید و همین باعث میشود تا اطرافیان به شما علاقه داشته باشند. انسانی بسیار مهربان و با محبت هستید که به خوبی حواسش به اطرافیانش است و یک شنونده بسیار عالی محسوب میشوید. به لحاظ دوستی کاملا پشتیبان هستید و بحث و دعوا تا حد امکان دوری میکنید. این مساله تا حدی برایتان جدی است که حتی خودتان را در این مسیر قربانی میکنید.
منبع:yjc
#305
من خودم خیلی طول کشید تا انتخاب کنم ولی فک کنم اگه نتونستید میتونید به ترتیب اول و دوم انتخاب کنید...
خئاهش اول انتخاب کنید بعدش بخونید خیلی مزه میده.
من خودم چن ظلعی رو انتخاب کردم بعدشم دایره ولی اولی مهمه
خوش بگذره
#306
سلام علیکم
فقد روی عن النبی صل الله علیه و آله و سلم «فِي ذِي اَلْقَعْدَةِ لَيْلَةٌ مُبَارَكَةٌ وَ هِيَ لَيْلَةُ خَمْسَ عَشْرَةَ يَنْظُرُ اَللَّهُ إِلَى عِبَادِهِ اَلْمُؤْمِنِينَ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ أَجْرُ اَلْعَامِلِ فِيهَا بِطَاعَةِ اَللَّهِ أَجْرُ مِائَةِ سَائِحٍ لَمْ يَعْصِ اَللَّهَ طَرْفَةَ عَيْنٍ فَإِذَا كَانَ نِصْفُ اَللَّيْلِ فَخُذْ فِي اَلْعَمَلِ بِطَاعَةِ اَللَّهِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ طَلَبِ اَلْحَوَائِجِ فَقَدْ رُوِيَ أَنَّهُ لاَ يَبْقَى أَحَدٌ سَأَلَ اَللَّهَ فِيهَا حَاجَةً إِلاَّ أَعْطَاهُ» . [زادالمعاد ، ج.۱ ص.۱۵۷]
در شب پانزدهم ماه ذى القعده حق تعالى به سوى بندگان مؤمن خود نظر رحمت مىكند؛كسى كه آن شب را به عبادت به سر آورد ثواب صد عابد به او عطا مىكند كه در يك چشم به هم زدن معصيت خدا نكرده باشد و چون نصف شب بگذرد شروع كن به عبادت و نماز و حاجات خود را از حق تعالى طلب كن،هرحاجت طلب كنى مستجاب مىگردد.
اعمال مستحبی و روزه و زیارت مستحبی ( زیارت حضرت رضا علیه آلاف التحیه و الثناء ) درین روز سفارش شده و یک دعا که مختص این روزه .
هر قدر در توان تان دیدید انجام بدید
التماس دعا
#307
شما نیز در دفع و رفع بدعت، اگر مسامحه و مساهله کنید، روز به روز بر بدعت می افزاید، و به همین تقریب خللها در دین و دنیای شما پدید می آید؛ و دیگر چنین غلط مکنید؛ بدانید که دفع مبتدع ضرور است، و روگردان از امر ضرور، از حلیه عقل و خرد دور؛ و از نور بینش مهجور؛ و در حشر، غیر مغفور.
( برشی از یک نامه به شاه عباس صفوی )
آفت دیوان سالاری ، قرنهاست که ملت ها و از آن جمله ملت این کشور رو رنجور کرده و آسیب زده و حتی حکومتها رو سرنگون کرده ، ولی هنوز این بیماری حاکمیتی درمان نشده و تدبیری در بهبود و رفع مرصش اندیشیده نشده .
اما یک داستان
در عهد شاه عباس ، صاحب دیوانان ، قوانینی در حوزه مسئولیت خود ، فارغ از قوانین حکومتی وضع میکردند که مطابق آن بتوانند از مردم بچاپند
این قوانین رو " بدعت " میگفتند و بر اساس این قوانین دیگران رو مجاب به اجرا ، و در صورت تخطی محاکمه و با اراده ای مستقل مجازات میکردن
#308
حکایت این است که میرفندرسکی و میرداماد ـ که اینجا به اشتباه او را داماد شاه عباس خوانده ـ برای صله رحم، به مازندران می روند. در آنجا پیری از شیعیان را می یابند که در بند کرده اند. آنها در این باره سوال می کنند. معلوم می شود که او بدهی داشته، و علی الرسم او را به بیگاری کشانده اند، و چون نتوانسته کار کند، در بندش کرده اند.
این دو عالم، سوال کردند که او بدهی دیوانی دارد یا بدهی دیگری از نوع بدعت هایی (از مالیاتهاست) که برقرار شده است. گفتند، بدعت است. آن دو تصمیم گرفتند، با ملاحظه همه خطرات، نامه ای به شاه نوشته، و او را از ظلم و تعدی جاری در مملکت آگاه سازند.
این دو نامه ای به شاه نوشتند و بر اساس همان ادبیات کهن، با ذکر مثاله گله و شبان، تأکید کردند که پادشاه پاسبان و نگاهبان امت است. سپس از او خواستند تا مراقب رفتار ظالمانه حکام و عمال و سالار لشکران خود باشد.
آنها گفتند هر نوع «خراش» در دل مردم، باعث رفتار تند آنها می شود. چون نقطه های «خراش» برداشته شده، «حرّاس» [نگاهبانان] می شود. فهم من از عبارت و مطالب بعد از آن این است که اولا در این شرایط مردم دست و دلشان پی کار نمی رود،
ثانیا، رفتار ظالمانه ارباب حکومت، سبب تبدیل مودت ها به دشمنی شده و کم کم «حراس» جای «خراش» را می گیرد. مقصودشان این است که مردم دنبال حُراس و نگاهبانان خاص خود خواهند بود و «آخر الامر لجاج پیش آرند» و بسا اشاره به شورشهای احتمالی با کمک نگاهبانان خودشان باشد. آخر الامر تأکید دارند که توجه شاه عباس به مازندران، که مرتب به آنجا سفر داشت، ایجاب می کند، از این بابت، یعنی رفع ظلم و بدعت بیشتر توجه کند.
#309
متن منقول
فرمودند، به جهت دفع بدعت و رفع شر از ملت، جان چیزی است ناقابل و مرگ دارویی استمفرح دل،
و دین ، چون نهری است جاری، و باطل مانند سیل بهاری؛ و چنان که در هنگام سیلان ابر بهار، میراب بر اطراف انهار طوف می کند، و خار و خاشاکی که می بیند بر می چیند، تا به امتلای حش و زبل، نهر از جریان نیفتد، شما نیز در دفع و رفع بدعت، اگر مسامحه و مساهله کنید، روز به روز بر بدعت می افزاید، و به همین تقریب خللها در دین و دنیای شما پدید می آید؛ و دیگر چنین غلط مکنید؛ بدانید که دفع مبتدع ضرور است، و روگردان از امر ضرور، از حلیه عقل و خرد دور؛ و از نور بینش مهجور؛ و در حشر، غیر مغفور.
لهذا مراسله ای به سرکار شهریار فریدون اقتدا نگاشتند، و رافعی به دربار معدلت مدار ارسال داشتند که، سلطان در مملکت به مثابه حارث و پاسبان است، و در گلّه ملّت مانند شبان، و هرگاه شبانان، در امباران، [= انباران] گوسفندان را بی وقت دوشند، و بی حاجت فروشند، قبله عالم نیز بدوشد و بفروشد.
و در شرع شریف خردمندان و نکته سنجان مقرر است که حکّام و ضبّاط و عمّال و سالار لشکر، کاری نکنند که خیل را به سیل ظلم و تعدّی از پا درافکنند، و در امور نیک و بد و ضدّ معتضّد [کذا] دل احدی را نخراشند که «خراش» بعد از نزع نقاط «حراس» شود.
و این کنایه است که بندگان به اندک چیزی حُرّاس بردارند، و از عدم اطمینان و غلبه تقلّب متقلبان، دست بکار نگذارند، و آخر الامر لجاج پیش آرند، و مودت به عداوت گراید، و این معنی باعث شود که به پاسبانی حراس خود، ایشان را نپذیرند، و راه دیگر و فکر دیگر گیرند،
خصوص مازندران که بیت الشرف خسرو جهان است و اهل این جا را از حضرت صاحب قران امید التفات بیش از دیگران است.
و باید به مجموع ممالک محروسه رفع بدعت و اجحاف فرموده، بدعتی که صادر شد، از مسلمانان مرتفع سازند، و تمهید قواعد عدال آسایش اصحاب نیایش پردازند تا موجب خیر دارین و مثوبات نشأتین باشد.
برگرفته از ، صفحه تاریخ مازندران. شمال ایران
#310
جناب فاتح هر چن من هر چی پست میزنم شما هیشکدومو نمی خونید
ولی می خواستم بابت پست 306 ازتون تشکر کنم
ولی حیف دیر دیدم التماس دعا داشته باشم
#311
چرا هیشکسی تست شخصیت شناسی رو انجام نداده؟؟؟!i
جناب ذهن کنجکاو شما یکی از اون شیرینی ها رو انتخاب کنید ببینیم چی از توش در میاد
البته اگه اینجا اومدی..
ااااا رنگ های دیگه هم این اسکدین داشت من نمیدونستم
من اولش این رنگی بودم تو اسکدین یکم از این پررنگتر بود ولی همین بود
این رنگم خوشم میاد ولی به تیپم نمی خوره یکم خشنه ..
الانم این رنگ رو دوس دارم ولی اینم بهم نمیاد
اینم خوبه
#312
guest said in جناب فاتح هر چن من هر چی پست
سلام علیکم
حاجت روا باشید
شیرینی ها رو بفرموده انتخاب کردم . دو مستطیل یا مربع کنار همدیگه بود .
شکل دو مربع جالب بود . نو بود . من از نوآوری واقعا خوشم میاد ولی خودم فکر نمیکنم در حدی باشم که یک نوآور بشه بهش گفت .
اشکال از پیشنهاد شما نیست اتفاقا در این محیط مناسب خودش مطرح کردید
فالها و تست های روانشناسی فله ای رو بطور کل قبول ندارم . بخاطر همین تلاشی نکردم . عذر میخوام
#313
من همه ش رو دوست دارم بخورم گست بانو:))
ولی خودم میدونم چطورم، من در خلوتم گوشه گیر و بدون هیاهو هستم و در بین دوستام سرحال و شوخ طبع.
به ریاضیات و منطق و فلسفه و فیزیک نظری علاقه ی وافری دارم
اندک استعدادی هم در شعر و نقاشی دارم. و کمی هم موسیقی رو دوست دارم.
شلخته و بی نظمم، اراده م برای انجام کاری ضعیفه معمولا.
مهربون و خوشرو هستم در اکثر موارد...
سخت ناراحت میشم از کسی...
لجباز میشم گاهی...
-----------------
گاهی ادم با یه خاطره از گذشته چقدر پنجر میشه
به همان فریب طفلی، طرب جوانی از من
به چه جادویی جدا شد، که امان از این جدایی
شب هجر بود و شمعم به زبان شعله می گفت
تو بسوز شهریارا، که تو سازگار مایی
شهریار
#314
نمیشه که همشو با هم بخوری باید یکی یکی ورداری.
اگه قرار باشه انتخاب کنید فکر کنم شما 5 ضلعی رو انتخاب می کنید.انسانی ارام و خونسرد. شایدم 5 نمیدونم
اها اصلا چیز به درد بخوری نیست بی خیال...
#315
دنبال عکس میگشتم بزارم اینجا ..حوصلم نگرفت خوب بگردم همینو الکی زدم گفتم حالا بزرگترم باشه میگید گوشیمون هنگ کرد..خلاصه ...همینی که هست ...همیشه که برا کارامون نباید دلیل بیارم خوب بریم سره اصل مطلب
یادش بخیر این اسکدین اینجوری نبود..هر روز کلی برو بیا داشتیم..کلی دوستای خوب..دشمنای به درد نخور..کلی کل کل..کلی حواسمون به هم بودن..کلی دوس داشتن...
کلی عاشق شدن(اینو الکی گفتم)..کلی مهربونی..کلی زیر ابی رفتن..کلی خنده..کلی گریه..
خیلی ها رفتن ازدواج کردن..خیلی ها رفتن سره کار..خیلی ها رفتن دانشگاه..بعضی ها هم از بینمون پر کشیدن اسمونی شدن رفتن پیش خدا..خیلی ها هم رفتن خواستگاری جواب رد شنیدن دوباره برگشتن همین اسکدین(خخخخ)
بعضی هامون هنوز ازدواج نکرده( اخه چرا؟)بعضی ها مث جناب حامی رفتن دیگه هم نیومدن(جناب حامی هر جا هستین سلامت باشید)
بعضی ها هم فوقه فوقش یکی دوسال میان اسکدین معلوم نیست بمونن یا برن
فعلا همینا بای.البته اینایی که گفتم همینجوری گفتم امیدوارم کسی ناراحت نشه
#316
معادله بولتزمن واقعا خیلی جالبه، تقریبا با استفاده از معادله بولتزمن میشه ظرایب ترابرد مثل رسانندگی گرمایی، الکتریکی، ویسکوزیته و بقیه چیزها رو به دست اورد ولی چند روزه منو درگیر کرده یه نکاتی در موردش رو.
از معادله بولتزمن میشه چیزهای جالبی بدست اورد، مثلا ذرات اب رو نگاه کنید زمانی که اب توی حالت تعادلش هست و حرکت نمیکنه، در واقع مولکول های اب دارن وَرجه وُرجه میکنن با سرعتهای مختلف. معادله بولتزمن در واقع میتونه به ما بگه مثلا چند تا اتم سرعتشون مثلا ده کیلومتر بر ثانیه هست و چند تاشون بیست کیلومتر بر ثانیه و یا هر سرعت دیگه ای.
بولتزمان فیزیکدان نابغه ای بود که ایده ی وجود اتم ها رو جدی گرفت و نظریه جنبشی رو توسعه داد، اما برخی از فیزیکدانهای هم عصرش مثل ارنست ماخ با این استدلال که اتم ها مشاهده پذیر نیستند به بولتزمان حمله کردند و...
بولتزمان بنا به دلایلی در اوایل قرن بیستم خودکشی کرد.
#317
guest said in دنبال عکس میگشتم بزارم اینجا
دشمنای بدرد نخور
#318
A Curious Mind said in دنبال عکس میگشتم بزارم اینجا
سلام
چی میگفتم خوب؟
از این شکلک خیلی خوشت میاد؟ <<<< از این
#319
guest said in
نه خب جالب گفتین... هنوزم اینطور یادشون میکنید
نه این شکلک رو نمیزارم، اینو میزارم : )
سیستم خودش تبدیل میکنه به شکلک
#320
A Curious Mind said in
اوکی
ادم که یهمدت از یه جا دور باشه دلش واسه همه تنگ میشه...
قبول کنیم که همه خوب نیستن و همه بهش خوب نکردن و از همه خوبی ندیدیم .
من نمیدونم چرا هیشکدوم از کاربرایی که تو اسکدین باهاشون تو ارتاط بودم فراموش نکردم؟
همه حرفام و صحبتام در حدی قشنگ یادم میاد..
حتی قبل از اسکدین..اصلا نمیدونم چرا..
#321
guest said in نه خب جالب گفتین... هنوزم
اره میدونم که همه با ادم خوب رفتار نمیکنن، ولی اینجا نمیدونم بچه ها با هم خیلی بد بوده باشند حتی کسایی که عقایدشون با هم نمیخونه
البته من اینجا با کسی صمیمی نبودم و از کسی هم ناراحت نبودم، این اکانت اصلیم نبود ولی با اکانت اصلیم هم خیلی با کسی حرف نمیزدم واسه همین کسی بهم بدی نکرد.
اره اسک دین قدیمیه دیگه، الان ده سال میشه، قشنگ ادم اندازه یه زندگی ازش خاطره داره، البته شما از من قدیمیترید و اون قدیما اینجا خیلی خوب بود کلی توی سر و کله ی هم میزدیم.
راستی گست بانو تاریخ ورودتون خیلی جالبه دقیقا ساعت 00, 00
#322
اره ..خوب محیط مجازیه همه که ظرفیت همه چیو ندارن مث رو دادن..تا به یکی رو میدی زودی پرو میشه
همیشه میگم به همه میگم خوب و فک میکنم مث خودم فکر میکنه..در صورتی که معلوم نیستش اون ادم از کجاست و چه خونواد های و چه شرایط سنی و عقلی و هدفش چیه ...
از حرف زدنت معلومه قدیمی هستی...
خوب شد گفتیمن من ساعت ورود به اسکدین رو نگا نکرده بودم
منو خاطره یه شهید 22 بهمن تو اسکدین موندگار کرد...
یادم نیستش کامل ولی اینجوری بوده که می خواسته بره برای تظاهرات ساعتشو باز کرده داده به خواهرش ..چن تا جمله با خنده هم به خواهرش میگه و دیگه هیچوقت به خونش بر نمیگرده
و فرداش انقلاب میشه..
#323
guest said in اره ..خوب محیط مجازیه همه که
اره به نظرم باید همیشه یه فاصله ای رو حفظ کرد و نباید به هر کسی اعتماد کرد در دنیای واقعی، مجازی که دیگه جای خود دارد. ولی اسک دین جای خوبی بود تا جایی که یادم بچه ها با هم خوب بودن، البته من زیاد در جریان نیستم شاید مشکلاتی هم پیش اومده باشه، ولی اصل خود ادمه که باید بدونه چی بگه و چی نگه.
خاطره ی جالبی بود.
البته خیلی قدیمی نیستم، اول اسک قران بودم سال ۹۲
#324
سلام به همه
گودل منطق دان بزرگ خیلی انسان عجیبی بود و قضایایی که اثبات کرده به همون اندازه عجیبن. شاید سه تا از کارهای که کرده از بقیه برای عموم جالب تر باشه.
اولی این بود که گودل ثابت کرد که همیشه سوالاتی در ریاضی وجود داره که معروف هستند به جملات گودلی که می دانیم درست هستند ولی نه اثبات می شوند و نه رد می شوند، این قضایا که به قضیه های ناتمامیت معروف هستند اثرات بسیار زیادی در ریاضیات پدید آوردند و همچنین در فلسفه ی ریاضی و فلسفه ی ذهن. به طور مثال لوکاس و پنروز با استفاده از قضایای ناتمامیت گودل استدلال کردند که انسان نمیتواند یک ماشین(کامپیوتر) باشد، چرا که ماشین ها صدق را فقط از طریق الگوریتم می فهمند و اگر صدق قضیه ی گودل را بدانند به معنی اثباتش هم است در صورتی که این قضیه ی گودل در تضاد است. البته نقدهای بر کارهای لوکاس و پنروز هست.
کار دوم گودل در واقع هدیه تولدی بود که اینشتین داد برای تولد هفتاد سالگیش.
گودل در واقع حلی از نظریه نسبیت عام اینشتین ارائه داد که در آن امکان سفر به گذشته وجود داشت و اینشتین رو براشفت. جهان گودل جوری طراحی شده است که هر کسی در هر نقطه ای از جهان باشد جهان را طوری میبیند که انگار همه ی جهان به دور او می چرخد.
سوالی که میشه پرسید اینه، ایا میشه در زمان به عقب رفت و پدربزرگ خود را کشت؟ ایا علیت در جهان گودل صادق است؟ ایا علت همیشه مقدم بر معلول است؟
کار سوم گودل در واقع اثباتی ریاضیاتی بود که گودل از وجود خدا ارائه داد، گودل خدا را موجودی تعریف میکرد که شامل تمام خصوصیتهای مثبت است.
اثبات گودل از خدا کمی تکنیکی است و نیاز به پیش نیازهای دارد ولی انچه که میتوان گفت این است که نتجه ای که بدست اورده بود وجود واجب الوجود را اثبات میکرد، اما صرف نظر از مناقشات مقدمات برهان گودل، ایراد اساسی به اثبات گودل وارد می شود این است که منجر شکست وجهی(modal collapse) میشود مقدمات اثبات گودل.
به عبارت ساده شکست وجهی یعنی میتوان از مقدمات گودل نتیجه گرفت هر واقعیتی ضروری است و این واضحا غلط است. بعدا منطق دانانی مثل اندرسون و هایک اصلاحاتی بر اثبات گودل وارد کردند و نقایصش را برطرف کردند. اما چقدر این اثبات برای یک خداباور راضی کننده است؟
گودل شخصیت دو قطبی داشت و در اخر عمر به خاطر سو تغذیه درگذشت.
#325
عالی جنابان همگی مرده اندوخواهندمرد.
#326
مریخ سیاره سرخ..هر چی عجیب و غریب باشه میگیم از مریخ اومده
تو عکس های از مریخ گرفته شده شباهت زیادی به سطح زمین دیده میشه ..که این در نوع خود جالبه
ولی هستن جاهایی که یکم عجیبن
فقط دلم میسوزه که ایران جایی نداره تو این کاووش ها..
البته کلی عکس داشتم از نت جمع کرده بودم نشد که نشد بزنم اینجا..
ایشالا پست های بعدی
#327
سوالی که پیش میاد چرا این همه هزینه؟ایستگاه های فضایی..فضا پیما ها... فرستادن انسان به مریخ و کرات دیگه..
خوب همه جوابشو میدونن ولی اونها خیلی چیز هارو از ما پنهان میکنن..
خیلی خیلی...حتی فکرشم نمیشه کرد...
چشم اندازهای اونها تا جاهایی پیش میره که خودشونو صاحب سیاره های دیگه میدونن...خخخخخخخ
فقط امیدوارم یهو کاووشگرشون ببینه یه ایرانی روی مریخ خیلی وقت تحقیقاتشو انجام داده حالا جمع کرده رفته یه کهکشانه دیگه چششاشون 4 تا شه خخخخخ
#328
سلام
افرین گست بانو، روحیه ی علمی داری
خب معلومه چرا این همه هزینه.
پس فردا حیات کشف بشه اونجا یا درست کنن محیطش رو
مال کی میشه؟
#329
یادمه اوایلی که سایت ترکونده شد! خانم الیل و النهار خیلی می اومدن ماله کشی. اما الان نیستند. خیلی برام جالبه واقعا. همیشه همین بوده، تا وقتی جزو یک سیستم باشی، هر غلطی که بشود همه افراد برای حفظ منافع خودشان برای آن هورا میکشند.
#330
صائب تبریزی said in یادمه اوایلی که سایت ترکونده
سلام
شما همین محرم امسال رو نگاه کنید.
امار میدن فلان تا استان وضعیت قرمز دارن، روزی دویست وخورده ای میمیرن بعد میگن صد در صد مراسم عزاداری باید برگزار شود.
جلسه ی وزیر کشور با مداح ها و وعاظ... خیلی خنده داره...
گاهی میگم توی مغز این ادمها چیه، چرا اینقدر پرتن اینا از منطق و دنیا و زندگی...
#331
سلام علیکم
جناب صائب ظاهرا ناراحتن از برخی برخوردها ولی این مطلب رو در نظر ندارن که در فصای مجازی بخاطر محدودیتها ، سوء برداشتها خیلی بیشتر از فصای حقیقی اتفاق می افته و نمیتوان حتی با ایموجی و ... هم این مشکل رو حل کرد . لذا باید در قضاوت کمی محتاطانه تر و در جمع بندی کمی با تاخیر عمل نمود .
سرکار لیل النهار مسئولیتی قبول کردن که دشوار بود . برای رابطه با هر سلیقه ای ، و همچنین هر برخوردی هر کسی کم می آورد .
مگر اینکه صبر ایوبی از پیش داشته باشد ، حتما یک مقدار بلغمی مزاج هم باشد ، مهارتهای ارتباطی را کامل بداند تا بتواند مسئولیتش رو درست انجام دهد .
البته این را هم بگویم
از حق نگذشته بعضی کاربرها رو فکر نمیکنم حتی نزدیکانشان که احیانا به آنها علاقه هم دارند بتوانند تحملشان بکند ، لیل و النهار که یک غریبه است .
لذا کمی در قصاوت و حمل و تطبیق رفتار یک فرد به رفتارهای سو کمی احتیاط کنید به انصاف نزدیکتر باشد .
#332
ما هنوز این نمایه نقل قول رو در نوار ابزار نتونستیم پیدا کنیم ، عین جعبه ابزار موروثی خودم میمونه که هربار یه چیزی رو بخوام ، با کمد ووپی طرفم ، آخرش هم پیداش نمیکنم .
اما بعد
جلسات ماه محرم رو میشه کنترلش کرد ولی مشکل اینه . هیچ روش صحیحی از طرف متخصصین ارائه نشده ، قوانین و الزامات درست مشخص نشدن ، پس اجرا هم به مشکل میخوره . اینطور که شما میفرپایید وزیر هم یه چی گفته در حد جوک . در حالیکه
هنوز یک عده هستن وجود کرونا رو انکار میکنن ، یک دسته هستن خودشون رو هرکول میدونن ، یک جماعت خود رو مقدس بلاعیب و علت ، یک عده هم همیشه هستن که ضریح لیس میزنن میگن امام حفظمون میکنه ( دین که هیچ ، عقل کاملا آچمز )
نمیدونم پیامبر یا امام رعایت نکات بهداشتی نمیکردن ! این سنت کیه ؟ این تقدس از کجا ریخته به وجود سبزتان ؟
آیا پیامبر و امام روی حساب امدادهای عیبی الهی و معجزات و کرامات جایی گفتن خودتان را به دست خودتان به هلاکت بندازید خدا و پیامبر و اهل بیتش شما را نجات میدن !؟ این بدعت از کجاست ؟
از این وزیر و حکومت و برخی از این مردم انتظاری نمیشه داشت . براشون دعا کنید خداوند مردم را حفظ شان کند همین و بس
#333
سلام
بله..واقعا خیلی دوس دارم در مورده ماه و مریخ و سیاره های دیگه اطلاعات داشته باشم
بهم اعتماد بنفس که میده هیچ
علاقه خاصی به فضا و ستاره ها و سیاره ها دارم..
از بچگی همه کتاب های من در مورده سیاره ها و کهکشان ها بود
ولی الان یکم تخصصی تر دوس دارم بدونم ولی حیف هم یکم تنبلم و هم باید رشته ی خودم رو دنبال کنم و هم اینکه وقتشو ندارم..
واقعا نمیدونم بازم خداوند بهم اختیار انتخاب میده دوباره مسیر جدیدی تو زندگیم پیدا کنم و ختم به مطالعه و تحقیق بشه
البته هر کی ندونه فک میکنه من همش سرم تو کتاب هستش اتفاقا بر عکس اصلا نمیتونم یه صفحه کتاب بخونم در روز نه وقت دارم نه حوصله و کلا مث همه و بیشتر ادم ها فقط دوس دارم ..هیچوقت پیگیر نیستم
#334
حالا این وسط تیریزیان مدعی شده که کرونا از طریق مردها منتقل نمیشه ...
#335
سلام
ما بچه های خیلی قدیم سایت هستیم
من که یه تحصیل کرده هستم سختمه تو این سایت کار کنم چقدر قبلا راحت بود الان باید وقت گذاشت برای کار کردن در این سایت هرچند بازم الان بهتر شده امیدوارم بهترتر بشه
#336
سلام ، سایت مثل شهر طاعون زده ساکت و سوت و کوره موضوعات اکثرا قفل منتظر پاسخ هستند اونها هم که بازه عنوان موضوع اهمیت نداره توقع دارید یه جوون ماهواره رو ول کنه بیاد بشینه پای این سایت جذب افراد مذهبی که کار سختی نیست اگه تونستید یه جوون سست دین رو جذب کنید آفرین داره که ماشااله هزار ماشااله دوستان مدیر هم اونقدر اون بالاها میپرن که از پایین خبر ندارن بزرگواران یه تجدید نظر در سیاست و شیوه اداره سایت بکنید اگه کمک هم خواستید در خدمتیم
#337
صائب تبریزی said in یادمه اوایلی که سایت ترکونده
باسلام وقت همگی بخیر
متوجه منظورتون از ماله کشی نشدم
من به خاطر یه سری مسائل شخصی نمیتونم مثل سابق تو سایت فعالیت کنم و این موضوع اصلا ربطی به وضعیت کنونی سایت و پلتفرم جدید نداره
با همه این حال هر از گاهی که سر میزنم مشکلاتی که هست رو با مدیران مربوطه مطرح میکنم
و اگه باتوجه به شرایطی که دارم کاری برای بهتر شدن و فعالیت بهتر کاربرا از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم
باتشکر
یاحق
#338
فاتح said in ما هنوز این نمایه نقل قول رو
باسلام نوار پایین پست گزینه پسندیدم .... هست اونجا گزینه نقل قول ندارید؟
داخل ابرارهای تایپ [وو] این گزینه رو انتخاب کنید
فایل:
IMG_20200802_010207_409.jpg
#339
سلام علی عبادالله الصالحین
#340
guest said in سلام
سلام علیکم
اشکالی نداره این بیماری بی حوصلگی و نخواندن فرا گیر و عمومیه
ولی تصاویر وهم انگیز و خیال انگیزی توی رصدخونه ها میشه دید . یک بار ما رو بردن رصد خونه با یک تلسکوپ قوی ستاره ها رو ببینیم ، آخرش نشد ، یک مشت عکس و نقشه و مدل دیدیم
ولی حتی اونها هم هیجان انگیز و شگفت آور بودن .
#341
فاتح said in سلام
سلام استاد ، در تصاویری که مشاهده کردید نشانی از نظم وجود داشت ؟ واقعا تامل برانگیزه با این تعداد کهکشان و ستاره و سیاره که قابل شمارش نیست احتمال اینکه یه سیاره خودجوش شرایط زمین را پیدا کند واقعا چقدر است ؟ زیادم بعید نیست درسته استاد ؟
#342
سلام
نه کاملا بی نظمند . البته بشرط اینکه در بی نظمی ، زیبایی وجود داشته باشد .
https://media.sarpoosh.com/images/9612/96-12-c23-1563.jpg
#343
از تاریخ اگر عبرت بگیریم ، حداقلش اینه که محکوم به تجربه خطاهای سنگین نمیشیم
برشی از کتاب حیات یحیی ، نویسنده یحیی دولت آبادی
پاندمی " وبا " و اتفاقات محرم ۱۳۱۰ هجری قمری - تهران
محرم یکهزار و سیصد و ده ، در می رسد ، مردم به عادت دیرین به عزاداری می پردازند . اجتماعات و مراودات پرزیادت میگردد .
اسباب انتشار مرض از هر طرف مهیّا می شود ، از روز دوم محرم ، " وبا " طغیان کرد . هنوز به دهم نرسیده روزی صدها از مردم هلاک می گردند .
در خانه ما علاوه بر اینکه مجلس روضه خوانی عمومی هست ، بواسطه مرجعیت تام پدرم ، این خانه محل توجه گشته برای تحصیل دعا و آنچه که وظیفه روحانیت است نسبت به زندگان و مردگان
از هر قبیل مردم غالبا آمد و شد میشود و پدرم با قوت قلبی که کمتر از کسی دیده شده ، ادای وظیفه مینماید . ماه به نیمه می رسد " وبا " روز به روز بر طغیان خود می افزاید ، اضطراب مردم به حد کمال ، (و) هرکس بیشتر می ترسد زودتر می میرد .
شماره مُردگان در شهر تهران به روزی هزار و پانصد نفر می رسد . اموات را در تابوت و تابوت را بر پشت اُلاغ به قبرستان می برند و هیچ گونه تشریفات برای هیچ مرده ای از هر خانواده که باشد بجا آورده نمی شود ، با این سادگی و آسانی ، باز یک روز یا دو روز جنازه های عزیزان در برابر پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسائل کفن و دفن آنها فراهم نمی شود .
کتاب حیات یحیئ ، جلد اول صفحه ۱۱۶
#344
اره فاتح جان.
باید عبرت گرفت. خداوند به انسان عقل داده و باید استفاده کرد و راه سعادت دنیایی و اخرویی رو پیدا کرد
---------------------------------
امروز خیلی جالب بود، دقیقا چند روز بود روی یک مساله فکر میکردم، واقعا اعصابمو خورد کرده بود. از فرط ناتوانی رفتم یه گوشه که کمی استراحت کنم جلو کولر... در حین استراحت و بی حالی، در کمتر از چند دقیقه همه ی مساله حل شد...
الان خیلی خوشحالم:)
_________________
خدا رحمت کنه شهریار رو، بعضی اشعارش خیلی زیبا هستند.
بچه ها شعر و ادبیات رو همیشه کمی بخونید، روزی یک بیت هم شده، دو روزی یک بیت، مفاخر ما بیشتر شاعرهای ما هستند و فرهنگ ما هم کمابیش در طول تاریخ در اشعار نمود پیدا کرده...
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم
ولی به زخمه ی غیبی هنوز می مویم
خمیده تاکم و آشفته بید مجنونی
که سرنگون و سرافکنده بر لب جویم
نهاده قند وسخن پشت آبگینه و من
به شـوق طوطی تصویر خود سخن گویم
به سحر غمزه ی جانان به جان زنندم تیر
که بسته اند به زنجیر سحر و جادویم
گیاهدانه ی عشقم، فشرده در دل خاک
که تا دم به دمم می دمند می رویم
شهریار(ادامه دارد البته، ولی من تا اینجا حفظم)
#345
اگر مطلبی که پاسخش رو پیدا کردید ، سهل و ساده است و برای دیگران قابل نقل ، نقل بفرمایید .
اما بعد
حکایت طاعون نجف و وفات بسیاری از علما و فرار سیّد بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطاء از نجف؛ و مرگ 40 هزار نفر در طاعون دوم، و ختم طاعون به وفات عالم ربّانی صاحب الکرامات سید محمد باقر قزوینی.
عالم ربّانی حاج میرزا حسین نوری در نجم الثاقب می نویسد:
خبر داد مرا مشافهة و مکاتبة سيد الفقهاء .. جناب سيد مهدي قزويني .. گفت: خبر داد مرا والد روحاني و عم جسماني من مرحوم مبرور علاّمه فهّامه صاحب کرامات و اخبار به بعضي از مغيّبات سيد محمد باقر ..
که در ايام طاعون شديدي که عارض شد در ارض عراق از مشاهد مشرّفه و غير آن در سال 1186 و فرار کردند هرکس که در مشهد غروي بود از علماي معروفين و غير ايشان، حتي علاّمه طباطبائي [بحرالعلوم] و محقّق صاحب کشف الغطاء و غير ايشان، بعد از آن که جمع کثيري از ايشان وفات کردند و باقي نماند الاّ معدودي از اهل نجف که يکي از ايشان بود مرحوم سيد ...
#346
سلام فاتح
یک مساله ریاضی بود در واقع، کمی جزیی است البته، ولی مزه اش اینطور است که من یک میدان برداری را در نظر گرفته بودم و میخواستم چک کنم که تقارنی را دارد یا نه. حالا این میدان برداری معمولا در پایه هایی نوشته میشود.
چند روش برای بررسی این مسایل وجود دارد، یکی از انها موسوم است به روش همیلتونی. نکته ای که من غافل بودم این بود که تقارن مربوطه زمانی که از این روش استفاده میکنیم باید تعمیم داده بشه به فضای بزرگتری، و من این قسمت را در نظر نمیگرفتم و مشکل پیش می امد.
البته تصویر بسیار خامی از مساله رو گفتم در واقع.
#347
سلام.
گفتیم عالیجنابان همگی مرده اند وخواهندمرد، شنیدیم یک بنده خدایی یک کافرمنافق جلاد خونریز صهیونیستی را عالیجناب خطاب کرده بود، برای همین ماناراحت شدیم و درجواب آن بنده خدا این جمله را نوشتیم: که عالیجنابان همگی مرده اند وخواهندمرد.
یاغفار
#348
نه یک طائفه ای هستند از جن و انس که تا یوم الوقت المعلوم مهلت دارند . تخم شان را ملخ نمیخورد . تا آن وقت معلوم هستند ،
و این طائفه شعوب متعدد دارند مثلا یک شعبه به جای عالی جناب میگوید کدخدا و معتقد است رضایت او را باید جلب کرد . قربتا برکت الهُه
#349
وای..من بعد پست خودم از بقیه پست ها هیچی نفهمیدم ..چی چی میگید شماها؟!i
جناب ذهن کنجکاو (البته من هیچی از حرفات نفهمیدم) ولی یکی از چیزهایی که باعث میشه بعضی ها به ریاضی علاقه مند بشن..حل کردن مسائل هستش که لذت بخشه..بعد اینکه یه مسئله فیزیک یا ریاضی حل میشه یه حس خوشحالی و انگیزشی به ادم میده..
و این باعث جذب و علاقه به ریاضی میشه..
خوب من برم بعدن ایشالا میام. بای بای
#350
guest said in وای..من بعد پست خودم از بقیه
سلام گست بانو؟ حالتون چطوره؟
اره ریاضی خیلی باحاله، من خیلی خوشم میاد، من هم از ریاضی و فلسفه و منطق اینا خوشم میاد خیلی...
هم به شعر و نقاشی و موسیقی و هنر علاقه دارم، ولی علاقه های اصلیم همون بالایی هاست.
حالا چند تا از این خاطره ها جالبن، سدریک ویلانی برنده ی مدال فیلدز ۲۰۱۰ میگفت، من داشتم روی یه مساله ی خیلی پیچیده فکر میکردم و اینقدر خسته شده بودم که احساس ناتوانی میکردم، میگه من شب خوابیده بودم یه دفعه نصف شب حالت خواب و بیداری بودم، دیدم یه کسی توی ذهنم داره میگه:
هی پسر L-فانکشن رو ببر اوطرف معادله ازش تبدیل فوریه بگیر، میگه همین ایده باعث حل معادله شد و بعدا سر همین مساله ی مدال فیلدز گرفت، نوبل ریاضیات.
یا یکی دیگه یه شیمیدان بود، اسمش الان یادم نیست، داشته روی مولکول بنزن و ویژگی هاش کار میکرده، بنزن یه مولکولی از کربنه که به صورت دایره ای به هم چسبیدن اتم هاش. اونموقع نمیدونستن که شکل این مولکول حلقه ای هست. میگفت منم داشتم فکر میکردم به مساله، وحل نشده بود هنوز.
اونم میگیره میخوابه، میگه توی خواب دیدم که یه مار اومده بود دور گردنم خودشو حلقه کرده بود، بعد ایده ی شکل دایره ای بنزن از اونجا به ذهنش رسیده بود.
#351
سلام به ذهن کنجکاو ..شما خوب باشی ما هم خوبیم
وقتی گفتید حالتون چطوره یه لحظه فک کردم داری با یه خانم مسن می حرفی والا من انقدم سنم زیاد نیست پسرم.
و اما خاطراتی که گفتی عالی بودن یکیشو شنیده بودم
برای منم پیش میاد تو خواب شعر از حفظ میخونم و بیدار میشم میتونم بخونمش ..
راستی منم عاشق ریاضیم..فقط نمیفهمم چجوری منطق و فلسفه دوس داری و ریاضی رو هم دوس داری..چجوری شعر حفظ میکنی..آفرین به یو
- اولین
- قبلی
- …
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- …
- بعدی
- آخر