جمع بندی آداب مکاتبات اداری و تطابق آن با سیره معصومین(ع)
تبهای اولیه
آداب مکاتبات اداری و تطابق آن با سیره معصومین(ع)
با سلام و احترام محضر اساتید محترم
درباره فرهنگ رایج موجود در روابط اداری و مکاتبات ابهاماتی برای بنده پیش آمده است. خواهشمندم با توجه به منابع اسلامی و شیعی و سیره معصومین علیهم السلام راهنمایی بفرمایید. ارادتمندم
درحال حاضر خطابهای مرسوم و رایج در مکاتبات بدین نحو است که از مقام پایینتر به بالا از عبارات بسیار محترمانه تر و بالعکس از عبارات سطحی تر استفاده میشود. مثلا از پایین به بالا میگویند "جهت استحضار" و بالعکس "جهت اطلاع". موارد مشابه: با سلام و احترام/ با سلام (بصورت خالی و بدون احترام)- یا اصطلاحات بسیار سنگینتری که درجریان هستید و نمود بارز چاپلوسی و تملق است. آیا تفکیک قایل شدن در نحوه خطاب قرار دادن زیردست و بالادست در سیره معصومین مشاهده شده است؟ درجایی حدیثی خواندم بدین مضمون که اگر شخصی به واسطه سمت و جایگاه طرف مقابل نحوه سلام کردنش متفاوت باشد از ما نیست. متن این حدیث رو پیدا نکردم . نحوه جمع این حدیث با آداب اداری موجود برایم قابل هضم نیست. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم
درجایی حدیثی خواندم بدین مضمون که اگر شخصی به واسطه سمت و جایگاه طرف مقابل نحوه سلام کردنش متفاوت باشد از ما نیست. متن این حدیث رو پیدا نکردمبا سلام و درود روایتی با این تعابیر خاص که فرموده اید، نیافتم؛ ولی روایات ذیل می توانند ناظر به فرمایش شما باشند: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: مَنْ لَقِيَ فَقِيراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِيِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَان» از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که سلام کردنش با مسلمان فقیر، متفاوت باشد با سلام کردنش با مسلمان غنی، خداوند را در روز قیامت، غضبناک و خشمگین ملاقات می کند.(الأمالي(للصدوق)، النص، ص 442، ح 5؛ با تفاوت اندک: عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 52، ح 202) «مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ» امام على (علیه السلام) می فرمایند: هر كس نزد توانگرى بيايد و براى توانگرى او در برابرش تواضع كند، دو سوم دينش رفته است.(نهج البلاغه، حکمت 228) ادامه....
در ادامه، نکاتی عرض می شود:
1. خطبه ها و نامه های معصومین (علیهم السلام) با حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبران، آغاز و سپس معمولا با تعبیر «اما بعد» وارد موضوع اصلی سخن می شود؛ لذا مرسوم نبوده که القاب و تعابیری در ابتدای نامه ها و مکاتبات برای طرف مقابل، آورده شود.
2. توجه به فرهنگ هر زمان، موضوع مهمی است، یعنی باید دید فرهنگ آن زمان چگونه بوده و فرهنگ امروزه چگونه است و نمی توان معیارها و پارامترهای یک فرهنگ را برای فرهنگ دیگری تجویز کرد و با یکی، دیگری را تخطئه کرد.
3. بله، چاپلوسی و تملق، مذموم و ناپسند است و در شریعت اسلام نیز مورد نهی قرار گرفته و در روایات به عنوان یکی از علائم شخص حسود(تحف العقول، النص، ص 22)، از اوصاف فرد منافق(عيون الحكم و المواعظ، ص 55، ش 1426) و از ویژگی نادانان و جاهلان(غرر الحكم و درر الكلم، ص 209، ش 436) شمرده شده است.
4. بایستی رعایت ادب را از تملق و چاپلوسی جدا کرد، لذا این گونه نیست که بگوییم هر تعبیر «باستحضار می رساند» به معنای چاپلوسی است بلکه می تواند رعایت ادب و احترام را برساند. بله در افراد متملق و چاپلوس، می تواند به همان معنا باشد ولی در دیگران، چنین نیست، زیرا متناسب با فرهنگ امروز و رساننده رعایت ادب و احترام است.
5. بله، مقام بالاتر بایستی متواضع بوده و حضرات معصومین (علیهم السلام) را الگوی خود قرار دهد. از ویژگی های بارز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پیشقدم شدن در سلام کردن است، حتی در روایتی چنین آمده:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَكْلُ عَلَى الْحَضِيضِ مَعَ الْعَبِيدِ وَ رُكُوبِيَ الْحِمَارَ مُؤْكَفاً وَ حَلْبِيَ الْعَنْزَ بِيَدِي وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِيمُ عَلَى الصِّبْيَانِ لِيَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِي»
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: پنج چيز را تا دم مرگ رها نكنم؛ با غلامان بر روى زمين غذا خوردن، بر دراز گوش پالان شده سوار شدن [جهت رعایت تواضع]، با دست خويش شير از پستان بز دوشيدن، لباس پشمينه به تن كردن و بر كودكان سلام نمودن؛ تا اين كارها پس از من روش همگانى گردد.(عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 81، ح 14)
نحوه جمع این حدیث با آداب اداری موجودبنابر این: با بررسی فرهنگ ها باید دید چه چیزی تملق است و چه چیزی تملق نیست. فرهنگ ها در زمان های مختلف، متفاوت است و نمی توان با یکی در باره دیگری قضاوت کرد. از طرفی، تفاوت تعبیر که یکی بگوید «باستحضار می رسد» و دیگری بگوید «جهت اصلاع»؛ لزوما به معنای تملق از جانب فرد پایین دست و به معنای بی احترامی و یا تکبر از سوی مقام بالا دست نیست. بله روشن است که به کار بردن برخی القاب و تعابیر و...، از مصادیق بارز تملق و چاپلوسی است و با معیارها و موازین دینی ناسازگار است. همین طور مواردی که مقام بالاتر، نسبت به مراجعه کننده، نگاه از بالا به پایین دارد، نیز با معیارها و موازین دینی ناسازگار است. بایستی حضرات معصومین (علیهم السلام) را الگو قرار دهیم؛ کما این که به تصریح قرآن کریم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بهترین اسوه و الگو هستند: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً» مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آن ها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى كنند.(احزاب: 33/ 21)
جمع بندی
پرسش:
امروزه در مکاتبات اداری مرسوم است که از پایین به بالا، باید ادبیات با عبارات محترمانه باشد، مثل «با سلام و احترام»، «باستحضار می رساند»، و... و حتی برخی موارد، نمود بارز تملق و چاپلوسی است. در حالی که از بالا به پایین، این ادبیات و این احترام نیست.
آیا تفکیک قایل شدن در نحوه خطاب قرار دادن زیردست و بالادست، در سیره معصومین مشاهده شده است؟ در جایی حدیثی خواندم بدین مضمون که اگر شخصی به واسطه سمت و جایگاه طرف مقابل، نحوه سلام کردنش متفاوت باشد از ما نیست. نحوه جمع این حدیث با آداب اداری موجود برایم قابل هضم نیست.
پاسخ:
روایتی با این تعابیر خاص که فرموده اید، نیافتم؛ ولی روایات ذیل می توانند ناظر به فرمایش شما باشند:
«عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: مَنْ لَقِيَ فَقِيراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِيِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَان»؛ از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که سلام کردنش با مسلمان فقیر، متفاوت باشد با سلام کردنش با مسلمان غنی، خداوند را در روز قیامت، غضبناک و خشمگین ملاقات می کند.(1)
«مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ»؛ امام على (علیه السلام) می فرمایند: هر كس نزد توانگرى بيايد و براى توانگرى او در برابرش تواضع كند، دو سوم دينش رفته است.(2)
در ادامه، نکاتی عرض می شود:
1. خطبه ها و نامه های معصومین (علیهم السلام) با حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبران، آغاز و سپس معمولا با تعبیر «اما بعد» وارد موضوع اصلی سخن می شود؛ لذا مرسوم نبوده که القاب و تعابیری در ابتدای نامه ها و مکاتبات برای طرف مقابل، آورده شود.
2. توجه به فرهنگ هر زمان، موضوع مهمی است، یعنی باید دید فرهنگ آن زمان چگونه بوده و فرهنگ امروزه چگونه است و نمی توان معیارها و پارامترهای یک فرهنگ را برای فرهنگ دیگری تجویز کرد و با یکی، دیگری را تخطئه کرد.
3. بله، چاپلوسی و تملق، مذموم و ناپسند است و در شریعت اسلام نیز مورد نهی قرار گرفته و در روایات به عنوان یکی از علائم شخص حسود(3)، از اوصاف فرد منافق(4) و از ویژگی نادانان و جاهلان(5) شمرده شده است.
4. بایستی رعایت ادب را از تملق و چاپلوسی جدا کرد، لذا این گونه نیست که بگوییم هر تعبیر «باستحضار می رساند» به معنای چاپلوسی است بلکه می تواند رعایت ادب و احترام را برساند. بله در افراد متملق و چاپلوس، می تواند به همان معنا باشد ولی در دیگران، چنین نیست، زیرا متناسب با فرهنگ امروز و رساننده رعایت ادب و احترام است.
5. بله، مقام بالاتر بایستی متواضع بوده و حضرات معصومین (علیهم السلام) را الگوی خود قرار دهد. از ویژگی های بارز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پیشقدم شدن در سلام کردن است، حتی در روایتی چنین آمده:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَكْلُ عَلَى الْحَضِيضِ مَعَ الْعَبِيدِ وَ رُكُوبِيَ الْحِمَارَ مُؤْكَفاً وَ حَلْبِيَ الْعَنْزَ بِيَدِي وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِيمُ عَلَى الصِّبْيَانِ لِيَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِي»؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: پنج چيز را تا دم مرگ رها نكنم؛ با غلامان بر روى زمين غذا خوردن، بر دراز گوش پالان شده سوار شدن [جهت رعایت تواضع]، با دست خويش شير از پستان بز دوشيدن، لباس پشمينه به تن كردن و بر كودكان سلام نمودن؛ تا اين كارها پس از من روش همگانى گردد.(6)
بنابر این:
با بررسی فرهنگ ها باید دید چه چیزی تملق است و چه چیزی تملق نیست. فرهنگ ها در زمان های مختلف، متفاوت است و نمی توان با یکی درباره دیگری قضاوت کرد.
از طرفی، تفاوت تعبیر که یکی بگوید «باستحضار می رسد» و دیگری بگوید «جهت اصلاع»؛ لزوما به معنای تملق از جانب فرد پایین دست و به معنای بی احترامی و یا تکبر از سوی مقام بالا دست نیست.
بله روشن است که به کار بردن برخی القاب و تعابیر و...، از مصادیق بارز تملق و چاپلوسی است و با معیارها و موازین دینی ناسازگار است. همین طور مواردی که مقام بالاتر، نسبت به مراجعه کننده، نگاه از بالا به پایین دارد، نیز با معیارها و موازین دینی ناسازگار است.
بایستی حضرات معصومین (علیهم السلام) را الگو قرار دهیم؛ کما این که به تصریح قرآن کریم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بهترین اسوه و الگو هستند:
«لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً»؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آن ها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى كنند.(7)
پی نوشت ها:
1. ابن بابويه (صدوق)، الأمالي، ناشر: كتابچى ـ تهران، 1376 ش، چاپ ششم، ص 442، ح 5؛ با تفاوت اندک: ابن بابويه، عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، محقق/مصحح: لاجوردى، ناشر: نشر جهان ـ تهران، 1378 ق، چاپ اول، ج 2، ص 52، ح 202.
2. شریف الرضی، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، انتشارت: مشهور ـ قم، حکمت 228.
3. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: جامعه مدرسين ـ قم، 1404ق، چاپ دوم، ص 22.
4. ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ، محقق/مصحح: حسنى بيرجندى، ناشر: دار الحديث ـ قم، 1376ش، چاپ اول، ص 55، ش 1426.
5. تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، محقق/مصحح: رجائى، ناشر: دار الكتاب الإسلامي ـ قم، 1410 ق، چاپ دوم، ص 209، ش 436.
6. عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، پیشین، ج 2، ص 81، ح 14.
7. احزاب: 33/ 21.