جمع بندی قیام مازیار
تبهای اولیه
سلام علیکم
از این که این سایت را برای رسیدن به پاسخ پرسشتان انتخاب کرده اید متشکرم.
مازیار پس قارون کسی بود که توسط مامون به امارت بخشی از طبرستان منسوب شد، او پس از مامون بر علیه معتصم قیام کرد. قیام وی به تحریک افشین بود. نهایت قیامش سرکوب و دستگیر و به سامرا انتقال داده شد و در آنجا کشته شد
این اجمال موضوع است. ان شاءالله پاسخ مفصل خدمتتان عرض خواهد شد
استاد عماد و استارتر محترم سلام
از هر دو بزرگوار عذرخواهی میکنم و اگر مطلب ناصوابی عرض شد لطفا اصلاح فرمایند. هدف از تاسیس مرکز ملی پاسخگویی و سامانه های تحت مدیریت رفع شبهات و پاسخگویی به ابهامات شکل گرفته در ذهن مخاطبان است شبهه و ابهام تعریف مشخصی دارند و آن استنتاج و برداشت متفاوت از موضوعات ، حوادث و بازتعریف مباحث از زوایای تازه و مطرح نشده است و بررسی صحت و سقم این موارد وظیفه' سنگینی است که بر عهده سایت اسکدین و کارشناسان محترم گذاشته شده است اهمیت این مسئولیت ایجاب میکند تمرکز و اولویت سامانه طرح شبهات و گشودن دریچه به زوایای تاریک ایجاد شده در ذهن مخاطب پس از مطالعه' شخصی و تفکر در باب موضوع باشد طرح سوالاتی که پاسخ آنها با جستجو در شبکه براحتی در دسترس قرار میگیرد موجب رخوت شده و مانع پرداختن به موضوعات مهمتر میگردد بخصوص که تعداد پرسشهای مطرح شده در سایت از ذیق وقت کارشناسان محترم حکایت میکند مجددا از دوست پرسشگر و جناب کارشناس عذرخواهی میکنم.
استاد عماد و استارتر محترم سلام از هر دو بزرگوار عذرخواهی میکنم و اگر مطلب ناصوابی عرض شد لطفا اصلاح فرمایند. هدف از تاسیس مرکز ملی پاسخگویی و سامانه های تحت مدیریت رفع شبهات و پاسخگویی به ابهامات شکل گرفته در ذهن مخاطبان است شبهه و ابهام تعریف مشخصی دارند و آن استنتاج و برداشت متفاوت از موضوعات ، حوادث و بازتعریف مباحث از زوایای تازه و مطرح نشده است و بررسی صحت و سقم این موارد وظیفه' سنگینی است که بر عهده سایت اسکدین و کارشناسان محترم گذاشته شده است اهمیت این مسئولیت ایجاب میکند تمرکز و اولویت سامانه طرح شبهات و گشودن دریچه به زوایای تاریک ایجاد شده در ذهن مخاطب پس از مطالعه' شخصی و تفکر در باب موضوع باشد طرح سوالاتی که پاسخ آنها با جستجو در شبکه براحتی در دسترس قرار میگیرد موجب رخوت شده و مانع پرداختن به موضوعات مهمتر میگردد بخصوص که تعداد پرسشهای مطرح شده در سایت از ذیق وقت کارشناسان محترم حکایت میکند مجددا از دوست پرسشگر و جناب کارشناس عذرخواهی میکنم.بابک عزیز سلام متوجه منظور شما نشدم جواب این سوال در اسک دین هست یا اسک دین برای موضوعات مهمتره و این سوال مرتبط به رسالت اسک دین نیس؟ اگر پاسخش در سایت موجود آدرسش را بفرمائید چون من گشتم پیدا نکردم اگر به اسک در رسالت اسک دین نیست، از همه دوستان مخصوصا کارشنان گرامی معذرت خواهی می کنم و در جای دیگری دنبال پاسخ سوالم می گردم
سلام علیکم در مورد اینکه پاسخ این پرسش در اسک دین موجود هست یا نه، بنده هم یه جستجوی کوتاهی کردم پیدا نکردم در مورد اصل پرسش: به نظرم پرسش خوبی است. قیام بابک، مازیار و ...از جمله قیامهایی است که در عصر عباسی اول اتفاق افتاد و امروزه باستانگرایان در صدد قهرمان سازی از آنها هستند و به نظرم پاسخگویی به این سوال امروزه لازم است
MGM23 گرامی سلام
از لطف شما ممنونم قطعا تشخیص استاد عماد و تایید پرسش مطرح شده توسط ایشان ملاک اعتبار و انتخاب است و با اشتیاق مطالب آموزنده' استاد را خواهم خواند.
پس از ورود اسلام به ایران سلسله قیام هایی از طرف ایرانیان صورت گرفت که اکثرا در مقابل اسلام نبود. این قیامها که عمدتا بعد از قتل ابومسلم صورت گرفت به خوانخواهی ابومسلم بود. قیام سنباد، ابن مقنع، استادسیس به خونخواهی ابومسلم به وقوع پیوست. در زمان عباسیان دو قیام دیگر اتفاق افتاد به نیت بازگشت به ایران پیش از اسلام بود اما این قیام ها از طرف مردم ایران حمایت نشد چرا که مردم ایران انگیزه ای برای برگشت به ایران پیش از اسلام نداشتند و نه تنها این دو قیام را یاری نکردند بلکه هر دو به دست خود ایرانیان سر کوب شد.
قیام مازیار یکی از آن وقیام است
رهبر این قیام مازیار بن قارون است. او ابتدا به نقل مامون به جنگ مردم طبرستان رفته و برخی از مناطق آن را فتح کرد. مأمون به پاس این خدمت نام می را تغییر داده و محمد گذاشت و درجه اسپهبد برای نهاد.
اما بعد از مأمون در زمان معتصم عباسی علیه خلیفه قیام کرد و این قیام در مقابل اسلام قرار داشت.(1)
1.ابن فقیه،كتاب البلدان، تحقيق يوسف الهادى، بيروت، عالم الكتب، 1416ق، ص571.
علت قیام وی بر علیه حکومت عباسی را تحریک افشین می دانند. افشین یکی دیگر از دولت مردان ایرانی زمان معتصم است. او همان کسی است که قیام بابک خرمدین را سرکوب کرد. افشین که با عبدالله بن طاهر حاکم خراسان رقابت داشت مازیار را تحریک کرد تا در مقابل عبدالله قرار گیرد تا موجبات ضعف وی را فراهم سازد. مازیار نه تنها در مقابل عبدالله بلکه در مقابل خلیفه وقت قرار گرفت.(1)
1. طبري،، تاريخ ، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، 1387، ج9، ص80
معتصم عبدالله بن طاهر را مامور سرکوب کردن مازیار کرد . عبدالله که خود ایرانی بود بر مازیار غلبه یافت و او را دستگیر کرده و روانه عراق نمود. در بازرسی از دفاتر مازیار به نامه افشین رسیدند و این کار موجبات گرفتاری افشین را نیز فراهم کرد. افشین و مازیار هر دو به اعدام محکوم شدند.(1)
امروزه باستان گرایان قیام مازیار را تمجید کرده و آن را رهایی از یوغ اسلام معرفی می کنند اما نمی گویند که این قیام توسط مردم خراسان که ایرانی بوده به فرماندهی عبدالله بن طاهر ایرانی سرکوب شد.
نمی گویند که افشین ایرانی به وی خیانت کرد و وعده حمایت از او را داد اما حمایتش نکرد.
عجیب آنکه برای نشان دادن روحیه اعتراضی مردم نسبت به اسلام، دست به مصادره قیامهایی دیگر نمی می کنند تا تعداد قیامها زیاد جلوه دهند.
و عجیب تر آن که نام افشین قاتل بابک و خیانت کننده به مازیار و حتی نام عبدالله بن طاهر را نیز در کنار مبارزان ایرانی علیه اسلام می آورند
1. البدء و التاريخ، مطهر بن طاهر المقدسى (م 507)، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية، ج6، ص119
واقعیت آن است که مردم ایران در سده های اولیه تا زمان قاجار هیچ ارادتی به ایران باستان از خود نشان نمی دادند. و حتی قیامهایی که با شعار ملی گرایانه به وقوع می پیوست را حمایت نمی کردند که هیچ در سرکوبی آن نیز شرکت می نمودند.
قیام بابک خرمدین توسط افشین و با حمایت قاطبه مردم ایران سرکوب شد
قیام مازیار توسط عبدالله بن طاهر و با حمایت قاطبه مردم ایران سرکوب شد
این واقعیتی است که امروزه باستان گرایان آن را پنهان کرده و قصد دارند از بابک و مازیار قهرمان ملی بسازند و حال آنکه پدران خودشان به دلیل ارادت به اسلام این قیامها را تار و مار کردند
پس چرا الان مازیار و بابک را قهرمان ملی می دونند؟زیرا از زمان قاجار تا کنون یک طرف قضیه را با آب و تاب گفته اند و اما یک طرف قضیه را مسکوت گذاشته اند طرف اول که این دو شخص بر ضد اسلام قیام کردند را با آب و تاب بیان کرده اند. کتاب نوشته و یا در کتابهای زیادی از آنها نام برده اند
طرف دیگر که رفتار مردم ایران هم عصر این دو قیام با این دو قیام و رهبران آن بوده مسکوت مانده است. چراکه روشن فکران معاصر در صدد بهره برداری از این دو قیام به نفع اهداف اسلام ستیزانه خود هستند و می خواهند چنین وانمود کنند بعد از ورود اسلام به ایران،همه ملت ایران یکارچه در مقابل مسلمانان بودند لذا اگر همه واقعیت را بگویند به این هدف نخواهند رسید
نمی گویند که بابک و مازیار توسط خود ایرانی ها سرکوب شدند
نمی گویند بابک و مازیار توسط قاطبه مردم ایران حمایت نشدند
نمی گویند که مردم ایران بین بابک و مازیار ضد اسلام و معتصم خلیفه ستمکار عباسی، باز خلیفه را بر امثال بابک ترجیج می دادند
استاد سلام
ممنون بابت مطالب آموزنده، همانطور که فرمودید هر گرایش تلاش میکند سیر حوادث تاریخی را بشکلی ترسیم نماید که موید باورهایشان بوده و از آنها در جهت تامین منافع خود بهره ببرند. بحث تحریف تاریخ همواره وجود داشته و احتمالا ادامه خواهد یافت اما یک نکته در رابطه با موضوع قابل تامل است و آن بهره برداری هدفمند گروههای معاند از سکوت مجامع فرهنگی کشور در تبیین حوادث تاریخی و گاه وجود تضاد در دیدگاههای آنهاست از باب مثال پس از پیروزی انقلاب تا سالها دیدگاه مشترکی در تحلیل قیام ابومسلم وجود نداشت و عده ای آنرا بدلیل مبارزه با خلفای اموی تایید و گروهی این قیام را بدون اذن امام معصوم دانسته و تقبیح میکردند و تا همین اواخر یکی از باشگاههای کشور نام رهبر این قیام را بخود داشت که تغییر یافت از آنجا که هنوز عده ای بدلایل مختلف این قیام و رهبر آنرا شایسته' تقدیر میدانند ملاک تشخیص برای عامه' مردم را چه میدانید با تشکر.
سلام
با سیطره' کامل اعراب بر ایران همزمان اختلاف بر سر تصرف جایگاه خلافت در خاستگاه اسلام بالا گرفت و منجر به آغاز جنگهای داخلی شد.در نهایت بنی امیه با حذف و تطمیع رقبا قدرت را غصب و موقعیت خود را در جایگاه خلافت تثبیت نمودند. با روی کار آمدن بنی امیه و اعمال سیاست های نژادپرستانه و سخت گیرانه از سوی دستگاه خلافت، قیامهای متعددی توسط ایرانیان و با شعار اسلام منهای اعراب در نقاط مختلف شکل گرفت (جز چند مورد که خواستار بازگشت به آیین و سنن قبل از اسلام بودند) تا سرانجام با خیزش و قیام ابومسلم خراسانی رهبر سیاه جامگان بساط خلافت ظالمانه' بنی امیه جمع شد و با رد پیشنهاد جلوس بر جایگاه خلافت مسلمانان از جانب امام جعفر صادق (ع) و پذیرش آن توسط محمد سفاح که از هاشمیان و از نسل عموی پیامبر بود دوران خلافت عباسیان (عصر طلایی اسلام) آغاز شد. آنچه در خصوص این قیامها قابل تامل است موضع غیر شفاف مراکز فرهنگی پس از انقلاب است. از یک سو این خیزش ها را بدلیل مخالفت و مبارزه با دستگاه خلافت امویان که غاصب شناخته میشوند قابل تکریم میدانند و از سوی دیگر برخی بر این باورند که تکیه این قیامها بر ارزشهای ملی و نفی سلطه اعراب نوعی طغیان و شورش علیه حاکمیت اسلام محسوب شده و فاقد وجاهت دینی هستند و عدم پذیرش خلافت از سوی امام معصوم این باور را پر رنگتر میکند همین دوگانگی در معنا مانع اتخاذ موضع قاطعانه در تحلیل قیامهای این دوره از تاریخ شده و افراد بر اساس سلایق خود از آنها یاد میکنند.
جمع بندی
پرسش:
مازیار کی بود؟ علیه کی قیام کرد؟ چرا شکست خورد؟
پاسخ:
در دوره اول خلافت عباسی از طرف ایرانیان قیام های متعددی از جمله قیام «سنباد»، «ابن مقنع»، «استادسیس» به وقوع پیوست که اکثر به خونخواهی «ابومسلم خراسانی» بود و رنگ و بوی ایرانی نداشت، بجز دو قیام که با نگاه به ایران پیش از اسلام آغاز شد. این دو قیام عبارت بود از قیام «بابک» و قیام «مازیار». از آنجا که ایرانیان نگاه مثبتی به ایران پیش از اسلام نداشتند این قیام ها از طرف مردم حمایت نشد، چرا که ایرانیان انگیزه ای برای برگشت به ایران پیش از اسلام نداشتند و نه تنها این دو قیام را یاری نکردند بلکه هر دو به دست خود ایرانیان سرکوب شد.
یکی از این دو قیام قیام «مازیار» بود، رهبر این قیام مازیار ابتدا به نفع مامون به جنگ مردم طبرستان رفته و برخی از مناطق آن را فتح کرد. مأمون به پاس این خدمت نام وی را تغییر داده و «محمد» گذاشت و درجه اسپهبد بر او نهاد. اما بعد از مأمون در زمان معتصم عباسی علیه خلیفه قیام کرد و این قیام در مقابل اسلام قرار داشت.(1)
علت قیام وی بر علیه حکومت عباسی را تحریک «افشین» یکی از دولت مردان ایرانی خلافت عباسی می دانند. افشین یکی دیگر از دولت مردان ایرانی زمان معتصم است. او همان کسی است که قیام بابک خرمدین را سرکوب کرد. افشین که با «عبدالله بن طاهر» حاکم خراسان رقابت داشت، مازیار را تحریک کرد تا در مقابل عبدالله قرار گیرد تا موجبات ضعف وی را فراهم سازد. مازیار نه تنها در مقابل عبدالله بلکه در مقابل خلیفه وقت قرار گرفت.(2)
معتصم، عبدالله بن طاهر را مامور سرکوب قیام مازیار کرد . عبدالله که خود ایرانی بود بر مازیار غلبه یافت و او را دستگیر کرده و روانه عراق نمود. در بازرسی از دفاتر مازیار به نامه افشین رسیدند و این کار موجبات گرفتاری افشین را نیز فراهم کرد. افشین و مازیار هر دو به اعدام محکوم شدند.(3)
امروزه باستان گرایان قیام مازیار را تمجید کرده و آن را رهایی از یوغ اسلام معرفی می کنند. اما نمی گویند که این قیام توسط مردم خراسان که ایرانی بودند به فرماندهی عبدالله بن طاهر ایرانی سرکوب شد.
نمی گویند که افشین ایرانی به وی خیانت کرد و وعده حمایت از او را داد اما حمایتش نکرد.
عجیب آنکه برای نشان دادن روحیه اعتراضی مردم نسبت به اسلام، دست به مصادره قیامهایی دیگر می کنند تا تعداد قیامها زیاد جلوه دهند و عجیب تر آن که نام افشین قاتل بابک و خیانت کننده به مازیار و حتی نام عبدالله بن طاهر را نیز در کنار مبارزان ایرانی علیه اسلام می آورند.
واقعیت آن است که مردم ایران در سده های اولیه تا زمان قاجار هیچ ارادتی به ایران باستان از خود نشان نمی دادند. و حتی قیامهایی که با شعار ملی گرایانه به وقوع می پیوست را حمایت نمی کردند که هیچ، در سرکوبی آن نیز شرکت می نمودند.
قیام بابک خرمدین توسط افشین و با حمایت قاطبه مردم ایران سرکوب شد.
قیام مازیار توسط عبدالله بن طاهر و با حمایت قاطبه مردم ایران سرکوب شد.
این واقعیتی است که امروزه باستان گرایان آن را پنهان کرده و قصد دارند از بابک و مازیار قهرمان ملی بسازند و حال آنکه پدران خودشان به دلیل ارادت به اسلام این قیامها را تار و مار کردند.
بنابراین از زمان قاجار تا کنون یک طرف قضیه را با آب و تاب گفته اند و اما یک طرف قضیه را مسکوت گذاشته اند:
طرف اول که این دو شخص بر ضد اسلام قیام کردند را با آب و تاب بیان کرده اند. کتاب نوشته و یا در کتابهای زیادی از آنها نام برده اند.
طرف دیگر که رفتار مردم ایران هم عصر این دو قیام با این دو قیام و رهبران آن بوده مسکوت مانده است. چراکه روشن فکران معاصر در صدد بهره برداری از این دو قیام به نفع اهداف اسلام ستیزانه خود هستند و می خواهند چنین وانمود کنند که بعد از ورود اسلام به ایران، همه ملت ایران یکارچه در مقابل مسلمانان بودند لذا اگر همه واقعیت را بگویند به این هدف نخواهند رسید.
نمی گویند که بابک و مازیار توسط خود ایرانی ها سرکوب شدند.
نمی گویند بابک و مازیار توسط قاطبه مردم ایران حمایت نشدند.
نمی گویند که مردم ایران بین بابک و مازیار ضد اسلام و معتصم خلیفه ستمکار عباسی، باز خلیفه را بر امثال بابک ترجیج می دادند.
پی نوشت ها:
1.ابن فقیه،كتاب البلدان، تحقيق يوسف الهادى، بيروت، عالم الكتب، 1416ق، ص571.
2.طبري، تاريخ ، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، 1387، ج9، ص80.
3. البدء و التاريخ، مطهر بن طاهر المقدسى (م 507)، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية، ج6، ص119