جمع بندی تشکیک وهابیت در روایات جناب احمد بن خالد برقی!
تبهای اولیه
تشکیک وهابیت در روایات جناب احمد بن خالد برقی!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
در کلیپی یکی از کارشناسان وهابی به روایتی در باب امام مهدی (علیه السلام) از کتاب کافی پرداخت و سند روایت را به واسطه وجود شخصی با نام احمد ابن خالد برقی مورد تمسخر قرار داد و گفت: برق او را گرفته و برای مدتی در اعتقاد به امامت امام مهدی علیه السلام در حیرت بوده است.
وی نتیجه گرفت بر این اساس چگونه می توان روایتی را از راوی ای که خود در تردی بوده را پذیرفت و او کلام خود را مستند به روایات شیعه در شرح حال او نمود.
چه پاسخی نسبت به ادعای او وجود دارد.
متشکرم.
با سلام و عرض ادب
«أبوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی» (متوفی: 274یا 280هـ) یکی از محدثان بزرگ شیعه و از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بشمار می رود.
«نجاشی» (متوفی: 460هـ) در رابطه با وی می نویسد: «كان ثقة في نفسه، يروي عن الضعفاء و اعتمد المراسيل. و صنف كتبا، منها: المحاسن و غيرها»؛ [1]«وی فردی مورد اعتماد بود (و ایراد وی آن بود که) از راویان ضعیف روایت نقل می نمود و به روایات مرسل[2] اعتماد داشت و کتابهایی را تدوین نمود که از جمله ی آنها کتاب محاسن و غیر آن است».
علما و محدثان قم که در قبول خبر بسیار سختگیر بودند با وی به واسطه ی رویه ی تساهل در اخذ حدیث، مخالفت نموده و شیخ قمیّون «احمد بن محمد بن عیسی اشعری» به دلیل کثرت نقل وی از راویان ضعیف و اعتماد به مراسل او را از قم اخراج نمود، اما پس از مدتی او را به قم بازگردانده و از او اعاده ی حیثیت نمود به گونه ای که پس از وفات «برقی»، «احمد بن محمد بن عیسی» در تشییع جنازه ی وی با پای برهنه و بدون عمامه شرکت نمود.[3]
از مهمترین کتب وی می توان به کتاب «المحاسن» و «رجال برقی» اشاره نمود که از کتب معتبر شیعه در حدیث و رجال به حساب می آیند.
[1] نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي - قم - ايران، چاپ: 6، 1365 ه.ش، ص76، ترجمه ی: 182.
[2] . «مرسل» در تعریف محدثان شیعه به روایتی گفته می شود که سند آن تا معصوم متصل نباشد و در بخشی از آن افتادگی وجود داشته باشد.
[3] . علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، منشورات الرضي - قم - ايران، چاپ: 2، ص15.: «و كان أحمد بن محمد بن عيسى أبعده عن قم ثم أعاده إليها و اعتذر إليه. و قال: وجدت كتابا فيه وساطة بين أحمد بن محمد بن عيسى و أحمد بن محمد بن خالد لما توفي مشى أحمد بن محمد بن عيسى في جنازته حافيا حاسرا، ليبرئ نفسه مما قذفه به. و عندي أن روايته مقبولة».
آیا «احمد بن محمد خالد برقی» از نظر اعتقاد به امامت حضرت ولی عصر (علیه السلام) دچار تزلزل بوده است؟
با آنکه با مراجعه ی به کتب رجال شکی در وثاقت «برقی» نیست؛ اما نقل روایتی از کلینی و ذکر مطلبی در مورد این روایت موجب سوء برداشت برخی از عالمان شیعه نسبت به وی بوده، تا آنجا که مخالفین شیعه بدون آنکه به کتب رجالی شیعه مراجعه نموده وی را دارای تزلزل اعتقادی بیان داشته اند.
روایت کلینی از احمد بن محمد بن خالد برقی
«کلینی» (متوفی: 329هـ) در قسمت اصول کتاب کافی در باب: «بَابُ مَا جَاءَ فِي الِاثْنَيْ عَشَرَ وَ النَّصِّ عَلَيْهِمْ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ» «آنچه در باره ی دوازده امام رسيده و تصريح به امامت آنها شده است» روایاتی را در نص بر امامت ائمه (علیهم السلام) روایت نموده است.
اولین خبر وی که از نظر اعتبار نیز از احادیث معتبر این باب است روایتی است که«کلینی» به سند خویش از امام جواد (علیه السلام) روایت نموده است که بیانگر تصریح و تنصیص به نام دوازده امام (علیهم السلام) است.[1]
در پایان این خبر آمده است: «و مانند همين روايت را بىكم و زياد محمد بن يحيى، از محمد بن حسن صفار، از احمد بن ابى عبد اللَّه، از ابى هاشم نقل كرده است. محمد بن يحيى گويد: به محمد بن حسن گفتم: اى ابا جعفر! دلم مي خواست اين خبر از غير طريق «احمد بن ابى عبد اللَّه» مي رسيد، او گفت: وى ده سال پيش از دوران سرگردانى اين حديث را براى من نقل كرد».[2]
سخن «محمد بن یحیی» استاد کلینی در سؤال از «محمد بن حسن صفار قمی» (متوفی: 280هـ) در مورد این روایت و بیان خواسته ی او در نقل روایتی از غیر طریق «احمد بن محمد خالد برقی» و سخن « محمد بن حسن صفار قمی» در اینکه این خبر را ده سال قبل از دوران حیرت بیان داشته سبب سوء برداشت برخی از محدثین بوده که گمان نمایند که مراد «محمد بن حسن صفار» از دوران حیرت، مربوط به دوران حیرت «احمد بن محمد بن خالد برقی» است. که بر اساس این برداشت غلط «احمد بن محمد بن خالد برقی» در فقره ای از عمر خویش در امر امامت امام عصر(علیه السلام) در تحیّر و تردید بوده است و مخالفین شیعه نیز با تمسک به این برداشت به شیعه اشکال نموده اند که در صورتی که امر امامت دوازده امام (علیهم السلام) منصوص بوده؛ چگونه یکی از بزرگان شیعه خود در این امر دچاز تحیّر و تردید بوده است؟
و این در حالی است که مراد از تحیّر، تحیّر «احمد بن محمد بن خالد برقی» نیست؛ بلکه مراد دوران پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) است که در این دوره گروهی معتقد بودند که امام عسکری (علیه السلام) از خویش فرزندی بجای نگذاشته و شیعه معتقد به ولادت امام مهدی (علیه السلام) بود. با توجه به این شرایط «محمد بن یحیی» از «محمد بن صفار قمی» چنین درخواستی را داشت که روایتی که مربوط به زمان حیات امام عسکری (علیه السلام) است را نقل نماید (زیرا چنین روایتی قبل از ولادت امام زمان علیه السلام بوده و اعجاز گونه خواهد بود) که او در پاسخ این درخواست گفته: من این روایت را از «احمد بن محمد بن خالد برقی» ده سال قبل از دوران حیرت شنیده ام یعنی پنج سال قبل از ولادت امام مهدی (علیه السلام) که بر این اساس چنین روایتی بیانگر پیشگویی از آینده است.[3]
با توجه به این توضیح فرض تحیّر «احمد بن محمد بن خالد برقی» امری مردود و ناصواب است.
موفق باشید.
[1] . «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ...». (كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - إسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 4، 1407 ه.ق، ج1، ص526).
[2] . كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - إسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 4، 1407 ه.ق، ج1، ص527.: ««وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ: مِثْلَهُ سَوَاءً قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى فَقُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ يَا أَبَا جَعْفَرٍ وَدِدْتُ أَنَّ هَذَا الْخَبَرَ جَاءَ مِنْ غَيْرِ جِهَةِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَقَدْ حَدَّثَنِي قَبْلَ الْحَيْرَةِ بِعَشْرِ سِنِينَ».
[3] . خويى، ابو القاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، 24جلد، مركز نشر الثقافة الإسلامية - قم - ايران، چاپ: 5، 1372 ه.ش، ج3، ص54.: «...التأمل في الرواية يعطي أن معناها ما ذكره بعض الأفاضل. بيان ذلك بتوضيح منا: أن محمد بن يحيى، احتمل أن رواية أحمد بن أبي عبد الله كان بعد وقوع الناس في حيرة من أمر الإمامة، حيث كان جماعة يقولون: بأن الحسن العسكري علیه السلام، لم يكن له ولد، و كانت الشيعة يعتقدون بوجود الحجة سلام الله عليه، و أنه الإمام بعد أبيه، فود محمد بن يحيى: أن يكون راوي هذه الرواية شخصا آخر، أي رجلا كان من السابقين على زمان الحيرة، ليكون إخباره إخبارا عن المغيب، قبل وقوعه، فأجابه محمد بن الحسن، بأن إخبار أحمد بن أبي عبد الله كان قبل الحيرة بعشر سنين، يعني أنه كان قبل ولادة الحجة بخمس سنين، و على ذلك فليس في الرواية ما يدل على ذم أحمد بن أبي عبد الله أصلا».
«أبوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی» (متوفی: 274یا 280هـ) یکی از محدثان بزرگ شیعه و از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بشمار می رود.سلام علیکم چطور سال فوت برقی 280 بیان شده و ایشان از اصحاب امام جواد(ع) و هادی (ع) بیان شده است؟!! با اینکه سال وفات ایشان سال 280 یعنی در دوره غیبت کبری بیان شده است! شخصی که شاگرد امام جواد و هادی (ع) بوده چطور شاگرد امام عسکری (ع) نبوده؟ جای ابهام است.
چطور سال فوت برقی 280 بیان شده و ایشان از اصحاب امام جواد(ع) و هادی (ع) بیان شده است؟!! با اینکه سال وفات ایشان سال 280 یعنی در دوره غیبت کبری بیان شده است! شخصی که شاگرد امام جواد و هادی (ع) بوده چطور شاگرد امام عسکری (ع) نبوده؟ جای ابهام است.با سلام و عرض ادب بر اساس گزارش مرحوم «شیخ طوسی» وی از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بوده است.[1] هر چند در آثار روایی وی روایتی از امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) مستقیما و بدون واسطه روایت نشده است. تنها در روایتی آمده هنگامی که او در سامرا بود، از جانب «آن مرد» فرستادهای به نزد او و همراهش آمده و درباره وثاقت برخی از راویان و اصحاب به آنان مطلبی را گفته است که قرائن نشان میدهد مراد از «آن مرد»، امام هادی(علیه السلام) بوده است. با آنکه تاریخ وفات وی پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) است اما صاحبان کتب تراجم وی را در زمره اصحاب امام عسکری (علیه السلام) ذکر نکرده اند. موفق باشید. [1] . الطوسی، رجال الطوسی، ص373.: «أصحاب أبي جعفر محمّد بن علي الثاني (عليهما السلام). 5521- 8 أحمد بن محمّد بن خالد». و ص383.: «أصحاب أبي الحسن الثالث عليّ بن محمّد (عليهما السلام»: ...5645- 16 أحمد بن أبي عبد اللّه البرقي».
جمع بندی
پرسش:
آیا ادعای تزلزل اعتقادی «احمد بن محمد بن خالد برقی» نسبت به امام زمان (علیه السلام) صحیح است؟
پاسخ:
«أبوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی» (متوفی: 274یا 280هـ) یکی از محدثان بزرگ شیعه و از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بشمار می رود.(1)
«نجاشی» (متوفی: 460هـ) در رابطه با وی می نویسد: «كان ثقة في نفسه، يروي عن الضعفاء و اعتمد المراسيل. و صنف كتبا، منها: المحاسن و غيرها»؛(2) «وی خود فردی مورد اعتماد است (و ایراد وی آن بود که) از راویان ضعیف روایت نقل می نمود و به روایات مرسل(3) اعتماد داشت و کتابهایی را تدوین نمود که از جمله ی آنها کتاب محاسن و غیر آن است».
علما و محدثان قم که در قبول خبر بسیار سختگیر بودند با وی به واسطه ی رویه ی تساهل در اخذ حدیث، مخالفت نموده و شیخ قمیّون «احمد بن محمد بن عیسی اشعری» به دلیل کثرت نقل وی از راویان ضعیف و اعتماد به مراسل او را از قم اخراج نمود، اما پس از مدتی او را به قم بازگردانده و از او اعاده ی حیثیت نمود به گونه ای که پس از وفات «برقی»، «احمد بن محمد بن عیسی» در تشییع جنازه ی وی با پای برهنه و بدون عمامه شرکت نمود.(4)
مهمترین کتاب وی کتاب «المحاسن» است که یکی از مصادر و منابع کتاب «الکافی» کلینی به شمار می رود.
با آنکه با مراجعه ی به کتب رجال شکی در وثاقت «برقی» نیست؛ اما نقل روایتی از کلینی و ذکر مطلبی در مورد این روایت موجب سوء برداشت برخی از عالمان شیعه نسبت به وی بوده، تا آنجا که مخالفین شیعه بدون آنکه به کتب رجالی شیعه مراجعه نموده وی را دارای تزلزل اعتقادی نسبت به امام مهدی (علیه السلام) بیان داشته اند.
تبیین دلالت روایت «کلینی» (متوفی:329هـ) از «احمد بن محمد بن خالد برقی»
مرحوم «کلینی» در قسمت اصول کتاب «الکافی» در باب: «بَابُ مَا جَاءَ فِي الِاثْنَيْ عَشَرَ وَ النَّصِّ عَلَيْهِمْ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ» «آنچه در باره ی دوازده امام رسيده و تصريح به امامت آنها شده است» روایاتی را در نص بر امامت ائمه (علیهم السلام) روایت نموده است.
اولین خبر وی که از نظر اعتبار نیز از احادیث معتبر این باب است روایتی است که «کلینی» به سند خویش از امام جواد (علیه السلام) روایت نموده است که بیانگر تصریح و تنصیص به نام دوازده امام (علیهم السلام) است.(5)
در پایان این خبر آمده است: «و مانند همين روايت را «محمد بن يحيى»، از «محمد بن حسن صفار»، از «احمد بن ابى عبد اللَّه»، از «ابو هاشم» نقل كرده است. «محمد بن يحيى» گويد: به «محمد بن حسن» گفتم: اى «ابا جعفر»! دلم می خواست اين خبر از غير طريق «احمد بن ابى عبد اللَّه» مي رسيد، او گفت: وى ده سال پيش از دوران سرگردانى اين حديث را براى من نقل كرد».(6)
سخن «محمد بن یحیی» استاد «کلینی» در سؤال از «محمد بن حسن صفار قمی» (متوفی: 280هـ) در مورد این روایت و بیان خواسته ی او در نقل روایتی از غیر طریق «احمد بن محمد خالد برقی» و سخن « محمد بن حسن صفار قمی» در اینکه این خبر را ده سال قبل از دوران حیرت بیان داشته سبب سوء برداشت برخی از محدثین بوده است که گمان نمایند مراد «محمد بن حسن صفار» از دوران حیرت، مربوط به دوران حیرت «احمد بن محمد بن خالد برقی» است. که بر اساس این برداشت غلط «احمد بن محمد بن خالد برقی» در فقره ای از عمر خویش در امر امامت امام عصر(علیه السلام) در تحیّر و تردید بوده است و مخالفین شیعه نیز با تمسک به این برداشت به شیعه اشکال نموده اند که در صورتی که امر امامت دوازده امام (علیهم السلام) منصوص بوده؛ چگونه یکی از بزرگان حدیثی شیعه خود در این امر دچار تحیّر و تردید بوده است؟
و این در حالی است که مراد از تحیّر، تحیّر «احمد بن محمد بن خالد برقی» نیست؛ بلکه مراد او از دوران حیرت، دوران پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) است که در این دوره گروهی معتقد بودند امام عسکری (علیه السلام) از خویش فرزندی بجای نگذاشته و شیعه معتقد به ولادت امام مهدی (علیه السلام) بود. با توجه به این شرایط «محمد بن یحیی» از «محمد بن صفار قمی» چنین درخواستی را داشت که روایتی که مربوط به زمان حیات امام عسکری (علیه السلام) است را نقل نماید (زیرا چنین روایتی قبل از ولادت امام زمان (علیه السلام) بوده و اعجاز گونه خواهد بود؛ زیرا خبر از آینده می دهد) که او در پاسخ این درخواست گفت: من این روایت را از «احمد بن محمد بن خالد برقی» ده سال قبل از دوران حیرت شنیده ام یعنی پنج سال قبل از ولادت امام مهدی (علیه السلام) که بر این اساس چنین روایتی بیانگر پیشگویی امام (علیه السلام) از آینده است.(7)
با توجه به این توضیح فرض تحیّر «احمد بن محمد بن خالد برقی» امری مردود و ناصواب است.
پی نوشت ها:
1. بر اساس گزارش مرحوم «شیخ طوسی» وی از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بوده است. هر چند در آثار روایی وی روایتی از امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) مستقیما و بدون واسطه روایت نشده است. تنها در روایتی آمده هنگامی که او در سامرا بود، از جانب «آن مرد» فرستادهای به نزد او و همراهش آمده و درباره وثاقت برخی از راویان و اصحاب به آنان مطلبی را گفته است که قرائن نشان میدهد مراد از «آن مرد»، امام هادی(علیه السلام) بوده است. با آنکه تاریخ وفات وی پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) است اما صاحبان کتب تراجم وی را در زمره اصحاب امام عسکری (علیه السلام) ذکر نکرده اند.(الطوسی، رجال الطوسی، ص373.: «أصحاب أبي جعفر محمّد بن علي الثاني (عليهما السلام). 5521- 8 أحمد بن محمّد بن خالد». و ص383.: «أصحاب أبي الحسن الثالث عليّ بن محمّد (عليهما السلام»: ...5645- 16 أحمد بن أبي عبد اللّه البرقي»).
2. نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي - قم - ايران، چاپ: 6، 1365 ه.ش، ص76، ترجمه ی: 182.
3. «مرسل» در تعریف محدثان شیعه به روایتی گفته می شود که سند آن تا معصوم متصل نباشد و در بخشی از آن افتادگی وجود داشته باشد.
4. علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، منشورات الرضي - قم - ايران، چاپ: 2، ص15.: «و كان أحمد بن محمد بن عيسى أبعده عن قم ثم أعاده إليها و اعتذر إليه. و قال: وجدت كتابا فيه وساطة بين أحمد بن محمد بن عيسى و أحمد بن محمد بن خالد لما توفي مشى أحمد بن محمد بن عيسى في جنازته حافيا حاسرا، ليبرئ نفسه مما قذفه به. و عندي أن روايته مقبولة».
5. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ...». (كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - إسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 4، 1407 ه.ق، ج1، ص526).
6. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - إسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 4، 1407 ه.ق، ج1، ص527.: ««وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ: مِثْلَهُ سَوَاءً قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى فَقُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ يَا أَبَا جَعْفَرٍ وَدِدْتُ أَنَّ هَذَا الْخَبَرَ جَاءَ مِنْ غَيْرِ جِهَةِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَقَدْ حَدَّثَنِي قَبْلَ الْحَيْرَةِ بِعَشْرِ سِنِينَ».
7. خويى، ابو القاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، 24جلد، مركز نشر الثقافة الإسلامية - قم - ايران، چاپ: 5، 1372 ه.ش، ج3، ص54.: «...التأمل في الرواية يعطي أن معناها ما ذكره بعض الأفاضل. بيان ذلك بتوضيح منا: أن محمد بن يحيى، احتمل أن رواية أحمد بن أبي عبد الله كان بعد وقوع الناس في حيرة من أمر الإمامة، حيث كان جماعة يقولون: بأن الحسن العسكري علیه السلام، لم يكن له ولد، و كانت الشيعة يعتقدون بوجود الحجة سلام الله عليه، و أنه الإمام بعد أبيه، فود محمد بن يحيى: أن يكون راوي هذه الرواية شخصا آخر، أي رجلا كان من السابقين على زمان الحيرة، ليكون إخباره إخبارا عن المغيب، قبل وقوعه، فأجابه محمد بن الحسن، بأن إخبار أحمد بن أبي عبد الله كان قبل الحيرة بعشر سنين، يعني أنه كان قبل ولادة الحجة بخمس سنين، و على ذلك فليس في الرواية ما يدل على ذم أحمد بن أبي عبد الله أصلا».