جمع بندی روش تربیتی خاص پدرم!
تبهای اولیه
روش تربیتی خاص پدرم!
سلام .....هیچ جا جواب منو ندادن...لطفا کمکم کنید
شما میگید من با بابام چکار کنم...منو دیوانه کرده.
الان ۲۲ سالمه..من تو نوجوونی نماز شب خون بودم و همه ی احکام رو بلد بودم ...بابام وقتی ب سن تکلیف رسیدم یعنی مثلا بخواد جلوی استمنا رو بگیره با اینکه من انجام نمیدم...هر روز منو کتک میزد ب بهونه های واهی...یا اومده هر وقت میرم دستشویی میاد جلو در میشینه..یا وقتی خوابم با لگد میزنه تو پام..یا مثلا سه سال هرروز ایه قران بلند میخونه تو خونه ((والذین اذا فعلو فاحشه....))..یا هرروز چند ماه ۱۰ ایه اول سوره مومنون رو مجبورم میکرد با معنی بلند بخونم.یا سر سفره دارم غذا میخورم یهوو نگام میکنه فحش میده...یا هر وقت راه میره منو نگاه میکنه....یا یکسال گوشت نخرید که من بخورم قوی شم شهوتم زیاد شه....یا مثلا یبار اومد ده دقیقه بدون هیچ حرفی بهم زل زد...یا از دستشویی ک میام بیرون نگام میکنه و با خشونت پلک میزنه....یا میاد میگفت هرکی یه گناه داره ک کسی نمیدونه توبه کنه....اینا همه مال ۱۳ تا ۲۰سالگیم بود اومد دیوونم کرد مریضم کرد منو از زندگی انداخت به این اتهام..هرروز میگفت باید بری ورزش کنی منم لج میکردم نمیرفتم.....من تیزهوشان بودم بخاطر همین رفتاراش افت تحصیلی کردم دانشگاه قبول نشدم..ورزش نکردم هیچ رفیقی ندارم...هیچ نمازی نخوندم...انواع گناها رو کردم همه جا منو مسخره کردن بخاطر فشار عصبی ک بهم وارد شده فک میکردن من مشکل دادم...هرروز میاد میگه هرکسی تو بدنش عیب داره نباید خجالت بکشه ..منو مریضم کرده این ادم...الانم که ۲۲ سالمه اومده میگه ادم باید نماز شب بخونه و توبه کنه و تقوا رعایت کنه....داره دیوونم میکنه ازادی فکر و عمل رو ازم گرفته بیمار شدم..تورو خدا بدادم برسیددد.یه کمکی بهم کنید.
هوالمحبوب
با سلام و احترام به شما دوست عزیز؛ مسأله ای که از خودتان مطرح کرده اید و شرایطی که توصیف نموده اید؛ نشانگر این است که اوضاع خوبی را نمی گذرانید و تحت فشار هستید و در حال حاضر آنچه شما را آزرده خاطر می سازد غیر از مسأله و رفتارهای پدرتان؛ شرایط روحی و آسیب هایی که از این موضوع دیده اید؛ می باشد.
طبیعی است برای هر انسانی سخت است که اینگونه تحت نظر باشد و مورد ظن قرار بگیرد. اما آنچه در حال حاضر اهمیت دارد شرایط روحی شماست که لازم است بررسی دقیق تری شود؛ به همین منظور لازم است پرسش هایی که مطرح می کنم را با حوصله پاسخ دهید. زیرا تا شرایط روحی خود را سامان ندهید مواجهه با چنین پدری برای شما سخت تر و غیر قابل تحمل تر است.
- اوقات زندگی خود را چگونه می گذرانید. یک روز خود را شرح دهید.
- تعداد خانواده تان چند نفر است و رابطه تان با مادر و خواهر و برادرهایتان چگونه است؟
- بیشترین فکر یا افکاری که در طول شبانه روز درگیرش هستید چیست؟
- چقدر احساس غمگینی می کنید و اینکه آیا از زندگی لذت می برید؟
- خواب و اشتهایتان چگونه است؟
- دلیل عدم ارتباط با دوستانتان چیست؟
- آیا به مرگ هم فکر می کنید؟
منتظر پاسخ هایتان هستم. با تشکر.
۱_۹۰ درصد پای گوشی هستم و اهنگ گوش میدم...و سیگار میکشم.
۲_خونوادمون پنج نفرس دو تا خواهر دارم...هممون باهم خوبیم...بابای من ادم خوب و ساده ای هست والان داره خیلی کمکم میکنه حتی حاضره واسم خونه هم بخره من مشکدم اینه که اون هنوز نمیدونه چه بلایی سرم اورده..
۳_من همیشه بیاد اون فرصت طلایی که دوره نوجوانی داشتم هستم و افسوس میخورم..امیشه بیاد سرکوفتا و فحشایی هستم که تو مدرسه و سربازی و دانشگاه و بین مردم خوردم و مقصر اصلی همشونو بابام میدونم که ب من فشار روانی وارد کرد..من همیشه به ازن فکر میکنم که چرا عرضه ی کاری ندارم چرا رفیق ندارم..دوست که باهم دردودل کنیم..چرا این همه فرصت از دست دادم..چقدر گناهایی ک کردم..
۴_همیشه غمگینم اصلا لذت نمیبرم..فقط دارم پس انداز بابام رو هدر میدم..همین
۵_خواب و اشتهام متاسفانه زیاده.
۶_بخاطر اینکه من سالها تو خودم بودم و فشار روانی بهم وارد شده..اصلن تعامل اجتماعی یادم رفته...من هیچ ورزشی هیچ کاری فنی علمی عرضه ای و شخصیت قویی ندارم که دوستی داشته باشم
۷_از مرگ میترسم..بخاطر گناهام..الان هر روز از لج بابام دارم خودارضایی میکنم و عادت کردم..با خودم میگم چطور ممکنه منی که اینهمه خودارضایی میکنه یا تو عصبانیت بدترین الفاظ زشت رو به مقدسات میده یا به پدرومادرش بی احترامی کرده چطور ممکنه نمازش قبول باشه چطور ممکنه من توبم قبول شه..من حتی تو تلگرامم فیلمای بد میفرستادم..اخه من چطور امکان داره خدا و پیامبر به یه ادمی که خودارضایی میکنه نظر رحمت بیاندازن..من فقط بخاطر حرام بودن خودکشی و قلب مادرم..هست که سمت خودکشی نمیرم...همینن وقتی به ارزوهام نمیرسم وقتی کسایی که دوست دارم باهاشون رفیق باشم باشون رفیق نیستم چطور زندگی کنم..
هوالمحبوب
با سلام به شما دوست عزیز؛ بسیار ممنونم از اینکه به سوالات ما با دقت پاسخ داده اید. با توجه به شرایطی که از حال و احوال خود توصیف کرده اید نشان بر این است که وضعیت روانی خوبی ندارید و عملکردتان مناسب با سن و سالتان نیست. رضایت از زندگی خود ندارید خودسرزنشگری بالاست.
رفتارها و سبک تربیتی پدرتان با شما بر اساس افکار و شناخت ها و باورهای خودشان بوده و فکر می کرده اند که دارند به درستی عمل می کنند ولی مسیر را اشتباهی رفتند. اما شما وقتی به سنی رسیدید که فهمیدید سبک رفتاری پدرتان با شما اشتباه بوده و آسیب دیده اید به صورت منفعل رفتار کردید و همان آسیب ها را ادامه دادید ولی اینبار خودتان آسیب هایتان را بیشتر کرده اید و سعی نکردید که از آسیب ها بکاهید و مهارت هایی را یاد بگیرید که حالتان بهتر شود و در حال حاضر خودتان هستید که با اختیار و اراده خود؛ آسیب های جدی تر و بیشتری برای خود رقم می زنید.
دوران بسیار مهمی از زندگی را دارید می گذرانید که آینده شما؛ بهره برداری از این زمان هست. گذشته که گذشته است و حال و اکنون را دریابید که به راحتی تبدیل به گذشته حسرت باری نگردد. برای هر دردی؛ درمانی است و برای هر رنجی، التیامی است.
بنده فکر می کنم با توجه به شرایطی که دارید لازم هست حتما به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید تا اولا مسأله روحی خود را ترمیم نمایید و بعد؛ با تغییراتی که در شرایط روحی تان ایجاد می گردد؛ بتوانید روند زندگی خود را تغییر دهید؛ ان شاءالله
بی تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت و غریزة جنسی است. این نیرو که از ابتدای تولد به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ، دوران آرام و بی تحرکی را پشت سر می گذارد؛ اما به محض شروع دوران نوجوانی، آرام آرام زمان بیداری و شکفتگی آن فرا می رسد و رفته رفته تمامی وجود نوجوان را دربرمی گیرد و بر تمامی رفتار انسان اثر می گذارد. به همین دلیل غریزة جنسی و نیروی شهوت، فرد را با مشکلاتی مواجه می سازد.
برای تعدیل و کنترل غریزة جنسی، راه های متعددی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم؛ اما قبل از آن، بیان این نکته لازم است که کنترل غریزة جنسی، به صورتی که منطبق با فطرت انسانی باشد، امری ممکن و در عین حال، پیچیده و دشوار است. کسانی که از مبانی اخلاقی و معنوی محکم و متینی برخوردارند و نیز از شرایط خانوادگی خوب و مطلوبی از حیث ارزش های اخلاقی بهره مند هستند و اراده ای قوی دارند، به خوبی می توانند از پیامدهای منفی آن مصون باشند.
مسائلی که مربوط به خود شما می شوند و سؤال شما از این زاویه است، عبارتند از:
1. برنامه ریزی برای کار مداوم
جوانان و نوجوانان از نیروی سرشار و فوق العاده ای برخوردارند. این نیرو اگر در زمینه های دیگر مورد استفاده قرار نگیرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرایط سنی آنان، در قالب امور جنسی و شهوانی ظاهر خواهد شد. اگر جوانان و نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نیرو و توان خود را در این زمینه به مصرف برسانند، تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی در آنان پیش گیری می شود. کارهای بدنی، موجب تعادل جسم و روان می شوند. افرادی که به کار مداوم مشغولند و نیرو و استعدادشان را در زمینه های مثبت و سالم به کار می اندازند، کمتر دچار انحرافات اخلاقی و بحران های روحی می شوند. کار، موجب می شود نیرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربی های اضافی تبدیل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام های بدن ایجاد کند، از طریق سوخت و ساز مفید و سالم، به مصرف برسد.
2. تنظیم خواب
تحقیقات نشان می دهد که بیشتر انحرافات، به ویژه در زمینه مسایل جنسی، از فکرهای ناسالم و خیال پردازی هایی که
جوانان قبل از خواب دارند، ناشی می شود. اگر جوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خودش و یک سری مسائل و موضوعات مربوط به دورة جوانی، معطوف شود، کم کم به انحراف کشیده خواهد شد. بنابراین، یکی از روش های پیش گیری از انحرافات، این است که برنامة خواب به صورت دقیق تنظیم شود و تا زمانی که خواب بر شما غالب نشده، به رختخواب نروید و وقتی به رختخواب بروید که کاملاً خسته و آمادة خواب هستید و لازمة این کار، آن است که در طول روز مشغول فعالیت های مهم باشید و به اندازة کافی کار کرده باشید.
طبیعی است اگر جوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند؛ تا به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشه های شهوانی و تحریک آمیز معمولاً در این مواقع به سراغ جوان می آیند، ممکن است موجب انحراف او شوند. از این رو، تنظیم ساعات خواب برای جوان، ضرورت خاصی می یابد. یکی از روان شناسان در این باره می گوید: نیمة اول شب، بیش از نیمة دوم آن به بدن نیرو می دهد. بنابراین، باید از آن به نحوی مفید استفاده شود و صبحگاهان به محض این که از خواب بیدار شدید، بی درنگ از بستر برخیزید و توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر خواب، بسیار زیان بار است و جسم را سست و ناتوان می سازد و وسوسه های شوم در دل فرد ایجاد می شود.
3. دوری از محیط های آلوده و ناسالم
یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کلی انحرافات اخلاقی، محیط آلوده و محرک های شهوانی است. محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک موجب گرایش های انحرافی و منجر به طغیان غریزة جنسی در جوان می شود. مسائلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخی از سریال های تلویزیونی و فیلم های خارجی و نیز استفادة نادرست از اینترنت، در تحریک شهوت و غریزة جنسی جوان مؤثراند. شاید برای برخی از نوجوانان یادآوری و تذکر مسائل دینی و اخلاقی، چیزی بیهوده و غیر ضروری تلقی شود؛ زیرا آنان نه در فکر سلامت خویش هستند و نه مسائل اخلاقی و دینی را می پذیرند؛ اما برای شما که روحیة مذهبی قوی ای دارید و همین مسئله باعث می شود که نگران آینده تان باشید، گفتن این مسائل، مهم و ضروری است. اگر واقعاً می خواهید از جوانی تان به خوبی استفاده کنید و در راه درست و سالم گام بردارید، سعی کنید از محیط های آلوده و دیدن عوامل تحریک کننده، پرهیز کنید.
4. استفادة درست و مطلوب از اوقات فراغت
یکی از زمینه های پیدایش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفادة نادرست از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولانی و بی برنامه، نوجوانان را عاصی و سرگردان می کند و آنان به تدریج، سرخورده و مأیوس می شوند و در نتیجه، به دنیای درون خویش پناه می برند و در کنج خلومت و انزوا، راهی برای مشغولیت خود می جویند.
5. برخورداری از روابط سالم انسانی
جوانان و نوجوانانی که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بی بند و بار، دوست و رفیق هستند، کم کم به انحراف کشیده می شوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار می گیرند. نفوذپذیری جوانان از دوستان و همسالان، بیش از سایر گروه هاست. در سنین بلوغ، صحبت های آهسته و در گوشی بین نوجوانان بیشتر می شود و محور این گفت وگوها، بیشتر مسائل جنسی و امور شهوانی است. این مسائل به صورت مخفیانه و به دور از انظار بزرگ ترها، طرح می شوند. برای پیش گیری از انحرافات اخلاقی، سعی کنید از دوستی های آلوده و مشکوک پرهیز کنید و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار کنید.
6. پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش
مسائل بیان شده، به نحوی می توانند در پیش گیری از انحرافات اخلاقی و طغیان شهوت و غریزة جنسی، نقش داشته باشند؛ اما آن چه بیش از همه ضروری است و به صورت زیربنایی در شخصیت و رفتار جوان مؤثر است، پرورش معنویت و تقویت ایمان و تقوای الهی است. ما در عصری زندگی می کنیم که جهان به شدت در مادیات فرو رفته و یک سره غرق در جاذبه های نفسانی و امور شهوانی شده است و در این شرایط، خلأ عظیم و هولناکی از اخلاق و معنویت پدید آمده و تمامی مشکلات انسان ها نیز از همین جا ناشی شده است.
اگر با تقویت ایمان و نیروی اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقویت شوند، بدون شک بخشی از مشکلات آنان، به ویژه در زمینة مسائل اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی، درمان می شود.
اگر نوجوان از ته دل باور کند که تمام اعمال و رفتار او را خدا می بیند و بر اساس عملکرد افراد به آنان پاداش می دهد و اساساً سعادت و خوشبختی انسان به دست خودش می باشد، در این صورت، احتمال این که مرتکب گناه نشود، بسیار زیاد است.
تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقویت نشود، هیچ ضمانتی برای شهوت و انحرافات اخلاقی وجود ندارد. بنابراین، قبل از هر چیزی سعی کنید نیروی ایمان و تقوا را در وجود خویش بارور کنید. اگر فکر و ذهن شما متوجه خدا باشد و همیشه نماز خود را اول وقت بخوانید، خداوند شما را یاری می کند؛ تا از هر گناهی مصون بمانید و تحت تأثیر شهوت و غریزة جنسی قرار نگیرید. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ به درستی که نماز انسان را از هر گونه آلودگی و عمل زشت و گناه دور نگه می دارد». نماز واقعی، نه تنها والاترین عامل کنترک شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقی تلقی می شود، بلکه عامل تهاجمی مهمی بر ضد انحرافات و شهوت ها می باشد.
7. تسهیل و تسریع در ازدواج
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزة جنسی می کند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزة جنسی است نیز اقدام کند؛ به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد، می توانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد می بینید، از همین سن، مقدمات آن را فراهم کنند و دخترها نیز اگر خواستگار برای آنان آمد، به دلایل غیرموجه و پوچی مثل هنوز زود است، می خواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و...، از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم به دلایل غیرمنطقی، با ازدواج آنان مخالفت نکنند.
https://memaronline.com/
جمع بندی
پرسش:
سلام الان ۲۲ سالمه..من تو نوجوانی نماز شب خون بودم و همه ی احکام رو بلد بودم ...بابام وقتی به سن تکلیف رسیدم یعنی مثلا بخواد جلوی استمنا رو بگیره با اینکه من انجام نمیدم...هر روز منو کتک میزد به بهونه های واهی...یا اومده هر وقت میرم دستشویی میاد جلو در میشینه..یا وقتی خوابم با لگد میزنه تو پام..یا مثلا سه سال هر روز آیه قران بلند میخونه تو خونه ((والذین اذا فعلو فاحشه....))..یا هرروز چند ماه ۱۰ ایه اول سوره مومنون رو مجبورم میکرد با معنی بلند بخونم.یا سر سفره دارم غذا میخورم یهوو نگام میکنه فحش میده...یا هر وقت راه میره منو نگاه میکنه....یا یکسال گوشت نخرید که من بخورم قوی شم شهوتم زیاد شه....یا مثلا یبار اومد ده دقیقه بدون هیچ حرفی بهم زل زد...یا از دستشویی که میام بیرون نگام میکنه و با خشونت پلک میزنه....یا میاد میگفت هرکی یه گناه داره که کسی نمیدونه توبه کنه....اینا همه مال ۱۳ تا ۲۰سالگیم بود اومد دیوونم کرد مریضم کرد منو از زندگی انداخت به این اتهام..هرروز میگفت باید بری ورزش کنی منم لج میکردم نمیرفتم.....من تیزهوشان بودم بخاطر همین رفتاراش افت تحصیلی کردم دانشگاه قبول نشدم..ورزش نکردم هیچ رفیقی ندارم...هیچ نمازی نخوندم...انواع گناهان رو کردم همه جا منو مسخره کردن بخاطر فشار عصبی که بهم وارد شده فکر میکردن من مشکل دادم...هر روز میاد میگه هرکسی تو بدنش عیب داره نباید خجالت بکشه ..منو مریضم کرده این ادم...الانم که ۲۲ سالمه اومده میگه ادم باید نماز شب بخونه و توبه کنه و تقوا رعایت کنه....داره دیوونم میکنه آزادی فکر و عمل رو ازم گرفته بیمار شدم..تورو خدا بدادم برسید یک کمکی بهم کنید.
پاسخ:
با توجه به شرایطی که از حال و احوال خود توصیف کرده اید نشان بر این است که وضعیت روانی خوبی ندارید و عملکردتان مناسب با سن و سالتان نیست. رضایت از زندگی خود ندارید خود سرزنشگری بالاست.
رفتارها و سبک تربیتی پدرتان با شما بر اساس افکار و شناخت ها و باورهای خودشان بوده و فکر می کرده اند که دارند به درستی عمل می کنند ولی مسیر را اشتباهی رفتند. اما شما وقتی به سنی رسیدید که فهمیدید سبک رفتاری پدرتان با شما اشتباه بوده و آسیب دیده اید به صورت منفعل رفتار کردید و همان آسیب ها را ادامه دادید ولی اینبار خودتان آسیب هایتان را بیشتر کرده اید و سعی نکردید که از آسیب ها بکاهید و مهارت هایی را یاد بگیرید که حالتان بهتر شود و در حال حاضر خودتان هستید که با اختیار و اراده خود؛ آسیب های جدی تر و بیشتری برای خود رقم می زنید.
دوران بسیار مهمی از زندگی را دارید می گذرانید که آینده شما؛ بهره برداری از این زمان هست. گذشته که گذشته است و حال و اکنون را دریابید که به راحتی تبدیل به گذشته حسرت باری نگردد. برای هر دردی؛ درمانی است و برای هر رنجی، التیامی است.
بنده فکر می کنم با توجه به شرایطی که دارید لازم هست حتما به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید تا اولا مسأله روحی خود را ترمیم نمایید و بعد؛ با تغییراتی که در شرایط روحی تان ایجاد می گردد؛ بتوانید روند زندگی خود را تغییر دهید؛ ان شاءالله