زمین؛ تخت یا کروی؟!

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زمین؛ تخت یا کروی؟!
سلان وقت بخیر لطفا توضیح دهید که طبق قرآن احادیث و علم زمین کروی یا تخت هست خیلی کانال های تخت گرا هستند حتی در کانال های داخلی و پیامبر رسان های داخلی هستند که مدعی هستند از نظر اسلام زمین تخت هست مدرک دلیل علمی هم میارن و حتی گفته شد قراره یک آزمایش در دریای خزر و طناب انجام بدن که ثابت میشه که زمین تخته و زئوس و گروه مومن الرشید که مسلمان هستند البته زئوس ضد دین هست که اکثر حرفاش دروغه ولی راجب تخت گرایان میگه که زمین کروی ست و مومن الرشید نیز میگه زمین کروی ست اگر میشه توضیح بدهید ممنون میشم که کدام درست هست 
برچسب: 
با نام و یاد دوست سلام موضوع فوق جهت تبادل نظر و مشارکت سایر کاربران در حالت نمایش قرار داده می شود. از همه کاربران محترم انجمن دعوت می شود نظرات ارزشمند خود را در این  باره به اشتراک گذارند. پس از ارائه نظرات و در صورت نیاز از حضور کارشناسان محترم نیز بهره مند خواهیم شد. در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
سلام دوست گرامی کروی بودن زمین که یک امر مسلمه. از دلایلی که ارسطو ذکر کرده و هنوز معتبرند بگیر تا مشاهده کروی بودن زمین از فضا. آزمایشاتی هم هست که میشه خیلی ساده در یک آبراهه و ... انجامشون داد و منحنی بودن سطح آب رو نشون میدن.   اما نظر قرآن در مورد کرویت زمین چیست؟ قرآن در خیلی از زمینه‌ها بسیار تفسیرپذیر است و این موضوع شاید حکمتی داشته باشد. شما می‌تونید هم قرآن رو بر اساس کروی بودن زمین تفسیر کنید و هم بر اساس تخت بودن زمین. ظاهر بعضی آیات به یک دیدگاه نزدیکتر به نظر می‌رسه در حالی که بر اساس دیدگاه مخالف هم قابل تفسیر اند. شاید اگر قرآن به طور صریح از بعضی نظریات اثبات شده امروزی دفاع می‌کرد، مردم قدیم در مقابلش جبهه می‌گرفتند. پس شاید حکمت این بیان تفسیر پذیر همین بوده باشه، و الله اعلم ... ​​
سلام فروردین عزیز خیلی ممنون من طبق تحقیقاتم قرآن طبق البته چند تفسیر منظور به کروی بودن دارد مثلا گفته شده شب بر روز و روز بر شب می‌پیچد مانند امامه که دقیقا درست کردن امامه مثل این هست و بالا و پایین امامه نیز باز هست که نشان از قطب شما و جنوب دارد و یک نکته اینکه پس چرا انقدر زیاد شده میگن زمین تخت هست و ما با یک طناب و دریای خزر اگر تا انتها بریم ثابت میشه و زمین این انحنای نداره البته من مخالفم چه دلیلی داره کل سازمان های هوافضا دروغ بگن مگه فقط ناسا هست هرکشوری الان ی سازمان هوافضا داره و اینکه یک سوال آیا نصیر الدین طوسی ابن سینا و زکریای راضی که همه ریاضی دان و هم منجم بودند نظر بر مسطح بودن دارن یا کروی؟ 
سلام مجدد انجمن زمین مسطح این سالها خیلی فعال شده که بیشتر حاصل کار خلقت‌گراهای مسیحی است، اما با تبلیغ بیشتر تونسته‌اند در میان گروههای دیگر هم طرفدارانی کسب کنند. برای دانستن انحنای زمین لازم نیست به ناسا اعتماد کنید، دلایل و شواهدی وجود داره که خودتون هم می‌تونید بسنجید. و در بین دانشمندان قدیم، اراتوستن اولین کسی بود که شعاع زمین رو با دقت خوبی اندازه گرفت. بعدها ابوریحان بیرونی روشی دقیقتر ارائه نمود. مدل بطلمیوسی هم بر اساس اجرام گرده ...   کوپرنیک بحثش در مورد زمین مرکزی بود و گالیله هم قمرهای مشتری رو کشف کرد و نشون داد که همه اجرام به دور خورشید نمی‌چرخند. گرد بودن زمین خیلی قبل‌تر از ایشان شناخته شده بوده.
ما با یک طناب و دریای خزر اگر تا انتها بریم ثابت میشه
آیا طناب بردند تا بررسی کنند؟ یه طناب به اون بزرگی رو نمیشه صاف نگه داشت اصلا ...
123456mmm said in زمین؛ تخت یا کروی؟!
سلان وقت بخیر لطفا توضیح دهید که طبق قرآن احادیث و علم زمین کروی یا تخت هست خیلی کانال های تخت گرا هستند حتی در کانال های داخلی و پیامبر رسان های داخلی هستند که مدعی هستند از نظر اسلام زمین تخت هست مدرک دلیل علمی هم میارن و حتی گفته شد قراره یک آزمایش در دریای خزر و طناب انجام بدن که ثابت میشه که زمین تخته و زئوس و گروه مومن الرشید که مسلمان هستند البته زئوس ضد دین هست که اکثر حرفاش دروغه ولی راجب تخت گرایان میگه که زمین کروی ست و مومن الرشید نیز میگه زمین کروی ست اگر میشه توضیح بدهید ممنون میشم که کدام درست هست 
سلام در قرآن کلمات و تعابیری وجود دارد. مثلا فلک بروج اقطار افق قوسین یجری و مانند اینها... این تعابیر از گذشته در نجوم بر مدارات استفاده میشده است. مثلا ابوریحان بیرونی می گوید : الدایره و الفلک اسمان یتعاقبان علی موضع واحد فیتبادلان.... و حتی تعبیر فلک دقیق تر از دایره و مدار است. مثلا خاورشناس نلیتو ایتالیایی در کتاب علم الفک می گوید : هذا _ ای الفلک_ اصطلاح کل فلکیی العرب و لا استحسن لفظ مدار الوارد فی کتب بعض الحدیثین المقلدین لاصطلاحات الافرنج بلا لزوم و المدارات عند العرب هی الداوئر المتوازیه لدایره معدل النهار پس فلک دقیق تر از مدار است.    
در کتاب علامه حسن زاده آملی گفته شده است که برخی چون ساموسی در قرن سوم قبل از میلاد و ابرخس در قرن دوم پیش از میلاد و فیثاغورس در حدود پنج قرن پیش از میلاد و غیرهم از دانشمندان دیگر قائل به حرکت وضعی زمین و حتی بعضی قائل به حرکت انتقالی نیز بوده اند. و بطلیموس هر دو قول را رد کرده ... تا اینکه در اسلام دانشمندانی چون سجستاتی و سجزی و غیرهما همان عقیده دانشمندان پیش از بطلیموس را تصویب کرده اند. تا اینکه ابوریحان بیرونی در مقام جمع دو قول بر آمده است که : چه زمین را متحرک بدانیم و چه ساکن، باید در مقام اعمال رصدی و هیوی آن را ساکن فرض کنیم تا حرکات و اوضاع کواکب را نسبت بدان بدست آوریم. این مطلب بیرونی را یک دانشمند فرانسوی نیز در مقاله ای به عنوان مقدمه بر رساله تقویمی خود آورده است.
اصلا خودتان اگر نگاهی به آسمان بیاندازید و به کرات مشهود نظر کنید آنها را دایره خواهید دید. خورشید و ماه و مشتری و زحل و .... فقط اینجا حلقه مفقوده خود زمین است.... در قرآن کلمه ارض استفاده شده است و خیلی ها تصور میکنند این کلمه برای کره زمین استفاده میشود. در حالی که همه علما و محققان و حتی خوانندگان متدبر در قرآن آشکار روشن است که مقصود این نیست.... ارض میتواند به یک شهر یا سرزمین اشاره کند. حتی به مکان مرگ مثلا بای ارض تموت... و گاهی ممکن است به تمام کرات و دنیا اشاره کند، آن چنان که علامه رضوی بیان میدارد در تبیین خلقت جهان در ۶ روز...  لذا ارض معانی متفاوتی دارد به لحاظ گستره مصداق... مثل آب که میتواند به یک لیوان یا یک چشمه یا یک دریا اشاره داشته باشد...
یا ممکن است با این آیه دچار شبهه شوند : و الی الارض کیف سطحت تصور میکنند یعنی زمین مسطح است. در حالی که مقصود این است قطعات زمین زیر پای مردم است نه کره زمین... اینجا نگاه ما به مسئله باید درست باشد. همانطور که برای محاسبات نجومی زمین را ثابت فرض میکنند در حالی که زمین ثابت نیست... اینجا هم از نگاه مردم و برای مردم بیان شده است... مثل مشرق و مغرب...  
زمانی یادم هست که مسئله نماز در فضا یا ماه پیش آمده بود. اینکه اگر بخواهیم در ماه نماز بخوانیم چگونه به سمت قبله بایستیم؟ به صورت خط مستقیم یا منحنی؟ من روی آیات قبله تحقیق می کردم و روی کلمات زوم می کردم. مثلا کلمه شطر که این کلمه برای دایره ای که نصفش حذف شده استفاده میشده است. لذا این مسئله برایم تقویت شد که ممکن است مراد از آیه این باشد که هر جایی که خارج از مکه بودید به سمت مکه و کعبه نماز بخوانید... و کره زمین ، کروی است. یعنی ما در ایران وقتی به سمت کعبه نماز می خوانیم به شکل یک منحنی به سمت کعبه هستیم و نه یک خط صاف.... و لذا طبق این مبنا وقتی در فضا باشیم نیز میتوان این مسئله را پیاده کرد... الله اعلم...  
پس فلک دقیق تر از مدار است.
فلک معنیش میشه گنبد.  معمولا ما میگیم که سیارات در یک مسیر بیضی شکل حرکت می‌کنند. اما این مسیر بیضی شکل خودش تغییراتی در طول زمان داره. ​چرخه‌های میلانکوویچ این که آیا مسیر حرکت یک سیاره در طی میلیاردها سال شکل یک کره یا چیزی که بشه گنبد نامیدش رو به خودش میگیره رو بایستی از متخصصش پرسید. ولی شاید یه همچین تفسیری هم بشه آورد. یه همچین مسیری منظورمه (البته مطلب زیر در مورد مسیر حرکت اجرام حول سیاهچاله‌ است): https://en.m.wikipedia.org/wiki/Rosetta_orbit
خیلی ممنون از همگی بابت توضیحاتون فقط یک چند تا نکته یک اینکه زمین تخت گراها مدعی هستند چرا مثلا ماه در هر تایمی از سال همان برآمدگی هارو داره دو اینکه کشتی زمانی که در اقیانوس از مبدا دور میشه و انگار رفت زیر منحنی در واقع بخواطر آلایندگی هوا رفته و با تلسکوپ قابل دیدن هست که میگن زمین تخته البته من  معتقد هستم که زمین کروی است و تخت نیست مثلا این آدرس اپارات شون هست ی نگاهی شما هم بندازید نظرتون رو بدید        آزمایش لیزر:   https://m.aparat.com/v/qISuL
چرا مثلا ماه در هر تایمی از سال همان برآمدگی هارو داره 
چون بر اثر پدیده قفل گرانشی، سرعت حرکت به دور خودش با سرعت حرکت به دور زمین یکی شده. لینک
اینکه کشتی زمانی که در اقیانوس از مبدا دور میشه و انگار رفت زیر منحنی در واقع بخواطر آلایندگی هوا رفته و با تلسکوپ قابل دیدن هست 
این رو به شکلهای دیگه هم میشه تست کرد. مثل قراردادن سه شاخص روی آب با ارتفاع یکسان از سطح آب: اگر شاخص اول و سوم را در امتداد هم ببینیم و زمین گرد باشد، باید شاخص وسطی قدری بالاتر دیده شود. این آزمایش روی یک آبراهه انجام شده: https://en.m.wikipedia.org/wiki/Bedford_Level_experiment   ضمن این که دلایل دیگری هم برای گرد بودن زمین داریم که سر فرصت براتون می‌نویسم.
آزمایش لیزر:   https://m.aparat.com/v/qISuL
اوایلشو دیدم. دو شاخص که یک متراز سطح دریا فاصله داشته باشند، حدودا از فاصله هفت کیلومتری نباید همو ببینند. اینجا ادعا شده که از فاصله ۱۵ کیلومتری بین این دو شاخص نور لیزر تابانده شده. حتی اگر هیچ خطایی رو در این آزمایش محتمل ندونیم، شک کردن به این ویدئو خیلی ساده‌تر از شک کردن به تمام سازمانهای فضایی و ... است. بنابراین دنبال راهی باشید که خودتون بتونید صحت‌سنجی اش کنید.
فروردین said in پس فلک دقیق تر از مدار است.
پس فلک دقیق تر از مدار است.
فلک معنیش میشه گنبد.  معمولا ما میگیم که سیارات در یک مسیر بیضی شکل حرکت می‌کنند. اما این مسیر بیضی شکل خودش تغییراتی در طول زمان داره. ​چرخه‌های میلانکوویچ این که آیا مسیر حرکت یک سیاره در طی میلیاردها سال شکل یک کره یا چیزی که بشه گنبد نامیدش رو به خودش میگیره رو بایستی از متخصصش پرسید. ولی شاید یه همچین تفسیری هم بشه آورد. یه همچین مسیری منظورمه (البته مطلب زیر در مورد مسیر حرکت اجرام حول سیاهچاله‌ است): https://en.m.wikipedia.org/wiki/Rosetta_orbit
متوجه حرفتون نشدم... منظورتون اینه که فلک با واقعیت جور نیست؟! فلک کلمه است و مفهومی را منتقل میکند. مفاهیم، با دقت ریاضی سنجیده نمیشوند. به صورت کلی یک تفاوتی در مدار و فلک هست. به همین جهت برای مدار سیارات، فلک تعبیر دقیق تری است. البته برخی فلک را مربوط به حرکت وضعی دانستند. و یجری را مربوط به حرکت انتقالی... به هر حال مقصودم این است که تعابیر قرآن با مسطح بودن سازگار نیست.
سلام مجدد ببخشید اگر معنی فلک را گنبد بدانیم این فلک آسمان حساب شود دقیقا می‌شود به معنای گنبد آسمان که زمین تخت گراها اعتقاد دارند و یک سوال ببینید زمین تخت گراها میگن خورشید بسیار کوچکتر از آماری هست که ناسا و سازمان ها دادن که 200 برابر زمین هست از کجا می‌توان فهمید که خورشید 200 برابر هست یا خیر؟؟؟ 
منظورتون اینه که فلک با واقعیت جور نیست؟!
نه اتفاقا برعکس. یه مفهومی از فلک رو توی ذهنم دارم که شاید از مدار گویاتر و صحیحتر باشه برای توصیف مکان قرارگیری سیارات اما اونقدر اطلاعاتم کامل نیست که بتونم با اطمینان بیانش کنم. مدار سیارات معمولا به شکل بیضی است، اما خود این مدار بیضی شکل در طی هزاران سال تغییر می‌کنه و چرخش و ... داره. حالا شاید مجموعه این مدارها یک کره رو تشکیل بدن یا چیزی که بشه فلک نامیدش. به هر حال لازمه هم در مقابل متخصصان این رشته فروتن باشم و هم در مقابل مفسرین. فقط می‌خوام بگم که امکان تطبیق مفاهیم قرآنی رو با علم روز میشه در نظر گرفت.
سلام مجدد فروردین زمین تخت گرا ها معتقد هستند که خورشید بسیار کوچکتر از زمین هست ولی ما طبق اصول درسی و فیزیکی میدونیم خورشید 200 برابره زمین از کجا می‌توان مطمعن شد که واقعا خورشید کوچک هست طبق حرف تخت گرا ها یا خیر؟ 
سلام مجدد از نظر علمی فاصله اجرام آسمانی با روشهایی اندازه‌گیری شده اند، مثل اندازه‌گیری زمان رفت و برگشت امواج رادار، رصد همزمان از دو نقطه با فاصله زیاد و ... اما اگر به موسسات علمی که چنین آزمایشاتی رو انجام داده‌اند اعتماد نداشته باشید نیاز به راهی دارید که بتونید به صورت نظری این موضوع رو بررسی کنید. یه راهش اینه که مدل کلی که ایشان برای جهان در نظر دارند (شکل زمین، نحوه حرکت سیارات و ستارگان و ... ) رو ببینید و تطابقش رو با مشاهدات واقعی بررسی کنید.
به لحاظ تئوری، کیهان‌شناسی مدرن ساختار محکم و منسجمی داره و می‌تونه مکانیسم رو در چارچوب قوانین خاصی خلاصه کنه مثل قوانین نیوتون، قانون گرانش جهانی و ... اما نظریه زمین مسطح به صورت «وصله پینه‌ای» کار خودشو جلو می‌بره یعنی یک پیشفرض اعتقادی داره که هر جا مخالفتی با مشاهده ببینه سعی می‌کنه بهش پیرایه ببنده. مثال می‌زنم خدمتتون:   در قدیم معتقدان به زمین مسطح معتقد بودند که خورشید روزها روی صفحه زمین قرار میگیره و شبها میره پشت زمین. اما طبق این مدل بایستی تمام زمین با هم روز و شب را تجربه کنند.   با پیشرفت ارتباطات همه متوجه شدند که زمان طلوع خورشید در مناطق مختلف زمین یکسان نیست، بنابراین مدل به این شکل تصحیح شد که خورشید همیشه بالای زمین باقی بمونه. مثل شکل زیر:   اما اینجا یه مشکل پیش میاد: در این مدل زمین هیچوقت روی ماه سایه نمی‌اندازه تا ماه‌گرفتگی ایجاد کنه. به همین خاطر یک «جسم سایه‌انداز» به مدل اضافه میشه تا بتونه ماه‌گرفتگی رو توجیه کنه: طبیعتا این شیء سایه انداز باید به شکلی قرار بگیره که از روی زمین دیده نشه و در غیر از زمان ماه‌گرفتگی نمودی نداشته باشه.   اضافه‌کردن این شیء سایه‌انداز یه جور وصله زدن به نظریه است اما مشکل رو کاملا حل نمی‌کنه. اولا دیده نشدن چنین جسمی عجیبه، ثانیاً توجیه تغییرات هلال ماه نیازمند توجیه دیگری میشه. حالا بعضی دیگه اومده‌اند و گفته‌اند که ماه خودش یه جسم منیره و در شرایط مختلف بخشهاییش روشن و خاموش میشه. اما سایه موجود در حفره‌های ماه به خوبی نشون میده که ماه نمی‌تونه منبع نور باشه.   اما باز هم مسائل دیگه وجود داره. مثلاً اگر خورشید نزدیک به زمین باشه بایستی از مناطق مختلف زمین تفاوت فاصله قابل مشاهده‌ای داشته باشه و در نتیجه همه نمی‌تونند اون رو در اندازه یکسانی ببینند. اگر خورشید حالت تابش جهتدار داشته باشه بایستی از مناطق مختلف زمین به شکلهای مختلف دیده بشه ( بعضی جاها دایره دیده بشه و بعضی جاها بیضی) و .... همین مشکل در مورد تخت دانستن اجرام آسمانی هم وجود داره.   مسئله دیگه توجیه تفاوت آسمان نیمکره شمالی و جنوبی‌است. به خصوص صور فلکی که از هر دو نیمکره قابل رویت اند، در نیمکره شمالی برعکس آسمان نیمکره جنوبی دیده میشن. منبع هم بدم به جهت حفظ کپی رایت اگر بخوایم اینها رو با نظریه زمین مسطح توجیه کنیم اگر هم ممکن باشه باید بهش پیرایه ببندیم. مسئله وقتی مشکل‌تر میشه که بررسی رو از حالت توصیفی به حالت عددی در بیاریم. مثلاً تطبیق دهی زمان طلوع خورشید در مناطق مختلف با مدل زمین مسطح.
درسته فهمیدم نظرات راجب احادیث چیه کلی حدیث میارن میگن خیلی هم هست یکی دوتا نیست
معتقدان به زمین مسطح مجبورند خیلی از قوانین پذیرفته شده فیزیکی رو هم انکار کنند. به طور مثال قانون گرانش جهانی (که طبق اون هر دو جرم یکدیگر را می‌ربایند) رو قبول ندارند چون اگر این قانون صحیح باشه، جرم بزرگی مثل زمین تمایل پیدا می‌کنه تحت گرانش خودش به حالت کروی در بیاد تا به کمترین سطح انرژی برسه. با انکار قانون گرانش جهانی، توجیه دیگری برای جاذبه زمین ذکر می‌کنند: می‌گویند زمین صفحه‌ای است که با شتاب ده متر بر مجذور ثانیه به بالا حرکت می‌کند. اما جسمی با این شتاب در هر سال باید به اندازه سرعت نور به سرعتش افزوده شود که این با نظریه نسبیت در تضاده. ثانیاً اگر اجرام منظومه شمسی بخواهند در کنار هم بمانند باید با هم شتاب بگیرند و در نتیجه جهت نیروی حاصل از شتاب در اونها یکسان میشه. این یعنی اگر چیزی رو بر این روی ماه که طرف ماست بگذاریم باید بیفته پایین ... یگ گروهی از مسیحیان این همه سختی رو به جان می‌خرند چون معتقدند این تنها شیوه تبعیت از متون مقدسه. در حالی که در بین مسیحیان هم اکثراً نظریات مدرن رو پذیرفته‌اند و متون دینی رو قابل تفسیر بر اساس علم مدرن می‌دونند. اسلام هم که انعطاف بالایی برای پذیرش علوم جدید داره و بنابراین ما نیاز به پذیرش نظریه‌ای با این همه مشکلات نداریم.  
درسته فهمیدم نظرات راجب احادیث چیه کلی حدیث میارن میگن خیلی هم هست یکی دوتا نیست
در تفسیر احادیث هم انعطاف بالایی وجود داره و امکان داره پیشوایان دین برخی مسائل رو به صورت تمثیلی بیان فرموده‌باشند.  به طور مثال لینک زیر رو ببینید: در خصوص حدیث الحوت ضمن این که روایاتی هم در تایید گرد بودن زمین داریم. به طور مثال:
روایات زیادی وجود دارد که در آنها به کروی بود زمین اشاره شده است از جمله:   صَحِبَنِي رَجُلٌ كَانَ يُمَسِّي بِالْمَغْرِبِ وَ يُغَلِّسُ بِالْفَجْرِ وَ كُنْتُ أَنَا أُصَلِّي الْمَغْرِبَ إِذَا غَرَبَتِ‏ الشَّمْسُ وَ أُصَلِّي الْفَجْرَ إِذَا اسْتَبَانَ لِيَ الْفَجْرُ فَقَالَ لِيَ الرَّجُلُ مَا يَمْنَعُكَ أَنْ تَصْنَعَ مِثْلَ مَا أَصْنَعُ فَإِنَّ الشَّمْسَ تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ قَبْلَنَا وَ تَغْرُبُ عَنَّا وَ هِيَ طَالِعَةٌ عَلَى مَرْقَدِ آخَرِينَ بَعْدُ قَالَ فَقُلْتُ إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نُصَلِّيَ إِذَا وَجَبَتِ الشَّمْسُ عَنَّا وَ إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عِنْدَنَا لَيْسَ عَلَيْنَا إِلَّا ذَلِكَ وَ عَلَى أُولَئِكَ أَنْ يُصَلُّوا إِذَا غَرَبَتْ عَنْهُمْ (وسائل الشیعه ،ج4، ص179-180.)   امام صادق(علیه السلام) فرمود: در یکی از سفرها مردی با من همسفر گردید او مقید بود که نماز مغرب را در تاریکی شب و نماز صبح را در تاریکی کامل آخر شب بخواند، اما من برخلاف او بودم هر موقع آفتاب غروب میکرد، نماز مغرب را خوانده و هر موقع فجر طلوع مینمود، نماز صبح را بجا میآوردم او از من خواست که من نیز مانند او رفتار کم و عمل خود را چنین توجیه میکرد: آفتاب پیش از آن که بر سر زمین ما طلوع کند بر دیگران طلوع مینماید و هنگامیکه از سرزمین ما ناپدید میشود، هنوز بر گروهی دیگر طالع و نورافشان است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: من به او گفتم وظیفه ما این است که هر موقع آفتاب از افق ما ناپدید شد نماز مغرب را بخوانیم، نباید در انتظار غروب خروشید از نقاط دیگر باشیم و هر موقع فجر صادق طلوع کرد بر ما است که نماز صبح را بخوانیم اگر چه خورشید در همان موقع بر نقاط دیگر طالع باشد، چنانکه بر مردم همان نقاط نیز لازم است، نمازهای خود را طبق طلوع فجر و غروب آفتاب در افق خود انجام دهند.   این حدیث بخوبی گواهی میدهد که زمین کروی است و در عین حال در موضوع نماز هر کس باید افق و طلوع و غروب منطقه خود را در نظر بگیرد.
مسئله وقتی مشکل‌تر میشه که بررسی رو از حالت توصیفی به حالت عددی در بیاریم. مثلاً تطبیق دهی زمان طلوع خورشید در مناطق مختلف با مدل زمین مسطح.
عرض جغرافیایی هر نقطه رو میشه بر اساس زاویه تابش آفتاب مشخص کرد و طول جغرافیایی را بر اساس زمان طلوع خورشید. پس معتقدان زمین مسطح نمی‌توانند تطابق عرض و طول جغرافیایی را با آنچه در نقشه‌های متداول میبینیم انکار کنند.   اگر زمین کروی باشه، فاصله بین نصف‌النهارها هر چه به سمت قطب برویم کمتر می‌شود. چه در نیمکره شمالی و چه در نیمکره جنوبی. اما در مدل زمین مسطح این موضوع برای نیمکره جنوبی معکوس میشه و هر چه به سمت قطب جنوب برویم فاصله نصف‌النهارها بیشتر میشه.
آزمایش لیزر:     https://m.aparat.com/v/qISuL
نور بر اثر شکست اتمسفری می‌تونه یه مسیر منحنی رو طی کنه.  https://en.m.wikipedia.org/wiki/Atmospheric_refraction   اگر شاخصها خیلی نزدیک به زمین باشند و پدیده وارونگی دمایی رخ دهد و دما در هر متر ارتفاع به اندازه یک دهم سلسیوس افزایش یابد، مسیر حرکت نور بر شکل منحنی زمین منطبق می‌شود. https://en.wikipedia.org/wiki/Bedford_Level_experiment   https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e8/Posn_Setting_Sun.jpg
درسته ولی گفته های منحنی باعث ارتفاع میشه که این دلیل زمین تخت گرا ها هست مثلا کانالشون به نام زمین مرکزی در تلگرام یا ایتا 
درسته ولی گفته های منحنی باعث ارتفاع میشه که این دلیل زمین تخت گرا ها هست مثلا کانالشون به نام زمین مرکزی در تلگرام یا ایتا 
عذرخواهی می‌کنم متوجه نشدم. کدام منحنی باعث ارتفاع چه چیزی میشه؟ ممنون
سلام از معلمم پرسیدم گفت کرویه !     
گفتی به راز: «گرد نباشد زمین تخت» آن گفتنت که «گرد نمی‌باشد» آرزوست   خلاصه خوشحال میشیم بحث ادامه پیدا کنه  
انقراض دایناسورها از منظر زمین تخت گراها    
انقراض دایناسورها از منظر زمین تخت گراها
یه گروهی از مسیحیان معتقدند زمین فقط ده هزار سال قدمت داره. لینک پس اگر یک فسیل دایناسور مربوط به میلیونها سال پیش ببینند، ممکنه به این صورت توجیه کنند که خدا می‌تونه مستقیما فسیل رو بیافزینه و کاری کنه که فکر کنیم میلیونها سال قدمت داره ... خلاصه این که جریانی وجود داره که ایمان رو در گرو بی‌اعتنایی به علم میبینه. اما در اسلام خوشبختانه این مسئله رو کمتر داریم و علم به خوبی پذیرفته شده. در بین سایر ادیان هم فقط اقلیتی با چنین عقایدی دیده میشن.
فروردین said in انقراض دایناسورها از منظر
انقراض دایناسورها از منظر زمین تخت گراها
یه گروهی از مسیحیان معتقدند زمین فقط ده هزار سال قدمت داره. لینک پس اگر یک فسیل دایناسور مربوط به میلیونها سال پیش ببینند، ممکنه به این صورت توجیه کنند که خدا می‌تونه مستقیما فسیل رو بیافزینه و کاری کنه که فکر کنیم میلیونها سال قدمت داره ... خلاصه این که جریانی وجود داره که ایمان رو در گرو بی‌اعتنایی به علم میبینه. اما در اسلام خوشبختانه این مسئله رو کمتر داریم و علم به خوبی پذیرفته شده. در بین سایر ادیان هم فقط اقلیتی با چنین عقایدی دیده میشن.
  اخه ادم دیگه اینقدر ساده لوح...   این جنس گزاره های دینی در مسیحیت رو میشه با هزینه ی کمتری توجیه کرد.