چند سوال از دکتر عصام عماد عالم وهابیی که شیعه شد
تبهای اولیه
عصام عماد یک وهابی بود که پس از مطالعه درباره مذهب حقه شیعه مثل بسیاری از علمای سنی به مذهب شیعه گروید وی 17 سال در مراکز علمی اهل سنت به تحصیل پرداخت
وی پس از اینکه کتبی را بر علیه شیعه و امام علی علیه السلام نوشت به حقانیت شیعه و امیر المومنین پی برده و پس از شیعه شدنش کتبی بر رد کتب قبلی خود نوشت
در این تاپیک مصاحبه های این بزرگوار را آوردم تا دوستان با مطالعه آن بیشتر به حقانیت خود پی ببرند
این سوال و جواب ها را از آدرس زیر گرفته و به این جا منتقل کرده ام
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=230
سؤال: آقاى دكتر، شما چرا بعد از اظهارات توهينآميز آقاى مولوى عبدالحميد سكوت كرديد و در جواب ايشان چيزى نگفتيد؟
دكتر عصام: حرفشان را كه شنيدم، ديدم حرف مستندى نبود. اگر واقعاً ايشان مىآمدند بر اساس مستندات و استدلال هاي برهانى و علمى حرفى مىزدند و حتى مدركى علمى از يك سايت يا از يك دانشگاه ارائه مىكردند، بله. از طرفى براى من اصلاً مهم نيست كه بگويند وهابى بودهام يا وهابى نبودهام. اما واقعاً اين براى من مهم است كه هدايت شدم. برايم مهم نيست كه بگويند وهابى بود، شافعى بود، مسيحى بود. من الحمدالله به مكتب اهل بيت(عليهمالسلام) هدايت شدم و اين براى من مهم است.
از طرفى ديگر، ايشان متأسفانه حرف عالمانهاى در اين صحبت، مطرح نكرده است. شما قبل از اين كه بگوييد: «من از يك نفر شنيدم كه فلانى وهابى نبوده»، تحقيق مىكرديد. من مسلمان هستم شما هم مسلمان هستيد، من كسى هستم كه مثل شما بودم و بعداً شيعه شدم. در آيين شما بودم و يك روز همين اعتقادات و تفكّرات شما را داشتم؛ ولى بعداً هدايت شدم. واقعاً در يك روز با هم و همفكر بوديم. حرف عالمانهاى نيست كه بگويد: «يك شخصى در شبكه سوم آمده كه بازيگر و هنرپيشه هست!» يعنى چه اين حرف؟ من از عربستان سعودى بلند شدهام آمدهام اين جا بازيگرى كنم؟!
من قبل از اين كه وارد شبكه سوم بشوم، چند كتاب نوشتهام. كلّ زندگى و جزئيات زندگىام و علل گرايش به تشيعام را در كتاب «الزلزال» نوشتهام كه مناظرهاى است با رهبر وهابيت كه ايشان عالمتر از مولوى عبدالحميد است. با ايشان مناظرهاى يكساله داشتم، حرفهاى عالمانه زده، نه مثل حرفهاى مولوى عبدالحميد. در اين يك سال كه با ايشان مناظره داشتم، من به او كه رهبر بزرگ وهابيت در جهان است، صد بار گفتم كه من وهابى بودم. هيچ وقت نگفت كه شما وهابى نبودهايد، بلكه گفت: «مىدانم» و اقرار كرد. او اصلاً مرا زير سؤال نبرد؛ بلكه قبل از مناظره به شيعيان گفت كه: «من به شما سفارش مىكنم كه يك نفر را براى مناظره انتخاب كنيد كه اصالتاً شيعه باشد، شايد اين شخص هنوز گرايش به وهابيت داشته باشد و حرفى بزند كه عليه شما باشد و بعداً شما پشيمان مىشويد!» اين سفارش شيخ عثمان در اول مناظره بود.
من مىگويم: ايشان(آقاى مولو ي عبدالحميد) بايد تحقيق كند، مناظره من را با شيخ عثمان ببيند، كتابهايم را بخواند. من چند كتاب نوشتهام، سايت دارم، صدها مقاله نوشتهام، مىتواند به مقالاتم و به خودم مراجعه كند، زنگ بزند. نه اين كه بگويد: «اين يك هنرپيشه است و آمده با مجرى برنامه «ماه عسل» با هم توافق و يك فيلم درست كردهاند!»
اولاً خدا مىداند برنامه اتفاقى بود، من هرگز خبر نداشتم برنامه چى هست. مجرى از من پرسيد: شما قبلاً كتاب عليه امام على نوشتهايد؟ گفتم: بله، من كتاب نوشتهام؛ چون من وهابى بودهام.
مسأله ديگرى كه آقاى مولوى گفته و غير علمى است، اين بود كه از قول من گفتند كه «اهل تسنن ضدّ امام على هستند.» من گفتم: وهابى بودم و نگفتم سنى بودم.
مسأله ديگرى كه ايشان گفت، اين است كه «هيچ كدام از اهل تسنن ناصبى نبودهاند.» من نگفتم: اهل تسنن هم ناصبى هستند. ببينيد حرفشان حرف منطقى نيست.
خود شيخالاسلام ابن تيميه، كه الگوى بزرگ مولوى است، ايشان گفته: «وقع بعض المتسنّنة في النصب» ابن تيمه گفت: برخى از سنىها ناصبى شدند. يكى از شيوخ بزرگ عربستان كتابى نوشته با عنوان «النواصب فى القرون الثلاثه»، (ناصبىها از اهل تسنن در سه قرن) اين كتاب در عربستان چاپ شده است.
من مىگويم: برخى سنىها ناصبى شدهاند، نه اين كه خداى ناكرده بگويم: همه سنىها ناصبى هستند.
وقتى شما مىگوييد: علىاللهىها هنوز هستند و عدّهاى در سوريه هم زندگى مىكنند، پس چرا قبول نمىكنيد كه ناصبى هم هست. وقتى من خودم كتاب عليه امام على(ع) نوشتم و دكتر«اكرم العُمرى» از متفكران بزرگ عربستان و از شخصيتهاى بزرگ در جهان اهل تسنن و در جهان وهابيت، پاياننامه خودش را در مورد زير سؤال بردن خلافت امام على(ع) مىنويسد و مىگويد: «امام على خليفه چهارم نبوده و خلافت از خليفه سوم به معاويه رسيده و خلافت على، خلافت شرعى نبود.» وقتى شيخ محبّالدين الخطيب از بزرگان مصر عليه امام على(ع) كتاب مىنويسد؛ وقتى ابن عربى مالكى مذهب [1] «العواصم من القواصم» را مىنويسد و به امام حسين(ع) توهين مىكند؛ وقتى «شيخ خضر» مفتى و شيخ الازهر مصر كتاب «تاريخ دولت اموى» را نوشته و عليه امام حسن(ع) مقاله مىنويسد؛ وقتى مىگوييد افرادى از علىاللهىها در نُصَيريه سوريه هستند، نه شيعيان جعفرى؛ پس باور كنيد ناصبى هم هست.
خود عسقلانى گفت: «ما در اهل تسنن ناصبى داريم.» خود بزرگان و ائمه اهل تسنن گفتهاند. من نمىگويم و ادعا نمىكنم كه همه علماى اهل تسنن ناصبى هستند؛ ولى مىگويم در درون جامعه اهل تسنن يك عدّه ناصبى هستند و من ثابت مىكنم، كتابهايشان هست و در سايتها هم وجود دارد. الآن كسى نمىتواند دروغ بگويد. شما به سايتها مراجعه كنيد و اين مسائل براى شما روشن خواهد شد.
ادامه دارد ...
سؤال: پس از بياناتى كه در مورد وهابيت داشتيد، ما شاهد موضعگيرى سخت آقاى مولوى عبدالحميد در مورد سخنان حضرتعالى بوديم. علت اصل اين هتّاكى و توهينهاى غيرعالمانه را در چه مىدانيد؟
دكتر عصام: ببينيد، كسى كه عالم است، هيچ گاه كار ندارد كه يك نفر از يمن يا از عربستان بلند مىشود به نام «عصام العماد» و يك چيزى مىگويد. شما بايد حرف مرا در شبكه سوم نقد كنيد. كارى به شخص من نداشته باشيد. آنچه كه من در شبكه سوم گفتم، با استدلال، با روايات و با قرآن گفتم. اگر ايشان روششان، روش عالمانهاي بود، بايد حرفى را كه گفتهام، نقد كند و نه شخص گوينده را.
هميشه در روش علما، در روش خود علماى اهل تسنن، خود فخرالدين رازى و امام زمخشرى اين است كه مىگويند: «شما كارى به شخصى كه حرف زده نداشته باشيد، حرف و گفته او را بررسى كنيد، قائل و گوينده را نبايد بررسى كنيد.» من در اين برنامه يك ساعت با استدلال و برهان حرف زدم و [از جمله] ثابت كردم در وهابيت ناصبى هست، دشمن امام على(ع) هست، كتاب معرفى كردم، سايت معرفى كردم، احاديث آوردم. ايشان به جاى اين كه حرفم را نقد كند، آمده و گفته: «عصام العماد اصلاً سنى نبوده!» فرض كنيد سنى نبودم؛ اما حرفى كه در شبكه سوم مطرح كردم مستند و علمى بود و حاضرم براى هر يك كلمه آن، صد دليل بياورم.
سلام به دوستان
بنده پنج فیلم مصاحبه ازجناب دکتر عصام العماد دارم که واقعا شنیدنی است (این مصاحبه ها از شبکه ماهواره ای سلام ضبط شده)
هر چند که ما شیعه هستیم اما این فیلم ها را به هر کس دادم بیشتر شیفته مذهب حقه شیعه شد
ایشان اینقدر جذاب و مستدل صحبت می کنه و این حرفها رو با تمام وجودش میگه که ناخودآگاه شیفته سخنان زیبای اون می شی
نمی دونم چطور می تونم این فیلم ها رو به دوستان مشتاق برسونم
اگه راهی براش سراغ دارید راهنماییم کنید
ممنون
سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
با تشکر ویژه از جناب آشنای قریب برای این تاپیک بسیار زیبا:Gol:
خاضع و شاكر خداوند باشم كه از مذهبى كه دشمن اهل بيت(ع) بود نجات پيدا كردم و نجاتم از سوي خداوند بود.
خوش به سعادت ایشون که به حق رسیدند...
نمی دونم چطور می تونم این فیلم ها رو به دوستان مشتاق برسونم
نمیتونید تو سایت واسه دانلود بگذارید؟
دکتر عصام العماد، محقق و دانشمند یمنی الاصلی است. وی در خانوادهای زیدی مذهب به دنیا آمد و در نوجوانی به وهابیت گرایش یافت. او پس از مدتی با مذهب شیعه اثنا عشری آشنا شد و به این مکتب گروید و از آن پس تحقیقات خود را وسعت بخشیده، مناظرات و گفتوگوهای پرشماری را با پیروان دیگر مذاهب به ویژه وهابیت به انجام رسانده و در این زمینه کتاب نیز تألیف کرده است.
زندگی نامه:جناب دکتر عصام فرزند علامه علی یحیی العماد در سال 1968 میلادی در استان «إب»، روستای «الصبار»به دنیا آمد. روستای الصبار به پایتخت وهابیت در استان إب مشهور می باشد. ساکنان این استان از عقاید وهابیت تاثیر پذیرفته اند. خانواده ایشان خانواده ای است که تکثر مذهبی را پذیرفته است و تفاوت مذهبی در اعضای خانواده ایشان مشهود است. برخی افراد این خانواده معتقد به مذهب «زیدیه» صالحیه می باشند، برخی دیگر وهابی و برخی هم به تشیع دوازده امامی معتقد شده اند. این گروه از زیدیه(یعنی زیدیه صالحیه) از شیفتگان خلیفه اول و دوم وسوم هستند و حتی فتوا به تکفیر و قتل منتقدان خلفای سه گانه بعد از پیامبر می دهند. جنگهای مذهبی دو فرقه زیدیه جارودیه و زیدیه صالحیه به همین جهت بوده است. شیخ طوسی در کتاب «عده الاصول» در بخش ارث، زیدیه صالحیه را اساسا جزو اهل سنّت به حساب آورده است. از ابتدای ظهور وهابیت زیدیه صالحیه تحت تاثیر اندیشه های شیخ محمد عبدالوهاب قرار گرفته است. از جمله می توان از عالمان این فرقه به شخصیت شیخ «محمد اسماعیل امیر الصنعانی» اشاره کرد که کتاب «التزیه» او در مدارس وهابیت عربستان تدریس شده و شعری در مدح محمد بن عبدالوهاب دارد. همچنین می توان به یکی دیگر از شخصیتهای فرقه صالحیه را به نام علامه «محمد بن علی الشوکانی» اشاره نمود. او معاصر شیخ محمد بن عبدالوهاب بوده و از بنیانگذاران وهابیت در یمن به شمار می آید. بعد از مرگ محمد بن عبدالوهاب نیز مرثیه ای درباره او سروده است. کتابهای او نیز مانند «نیل الاوطار» در عربستان تدریس می شود. در نتیجه ارتباط فرقه صالحیه با وهابیت به دوران محمد بن عبدالوهاب بازگشت دارد. به همین جهت گرایش به وهابیت در خانواده العماد از بیش از 200 سال گذشته به وجود آمده بود. عموی عصام العماد شیخ «عبدالرحمن العماد» یکی از بزرگترین عالمان سلفی و وهابی کشور یمن است.
ظاهرا متن و کلیپ صوتی یکی از سخنرانی های دکتر عصام عماد که در شبکه سلام پخش شده در سایت زیر موجود است جهت دانلود به سایت زیر مراجعه کنید
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=93
این هم سخنرانی دکتر عصام العماد در همایش صبح غریب
که از سایت مرکز جهانی حضرت ولی عصر(عج) کپی شده و در این جا قرار داده شد
دکتر عصام العماد متفکر و محقق يمني وهابيان را غرق در رد شيعيان دانست و گفت: مسئله شناخت حضرت علي (ع) مهمترين مسئله در شناخت مهدويت است و چون وهابيان به آن حضرت اعتقاد ندارند در مسئله مهدويت شکست خورده اند.
عصام علي العماد، رهيافته به تشيع از کشور يمن، در همايش «صبح قريب» که با همکاري مرکز جهاني حضرت ولي عصر (عج) برگزار گرديد درباره مهدويت در ديدگاه وهابيت گفت: ديدگاه مهدويت در وهابيت به شيخ الاسلام ابن تيميه رهبر اين فرقه بر مي گردد. اين فرد در قرن هشتم زندگي کرده و همه وهابيان معاصر و بزرگان در قرن 20 و 21 همگي در امور مهدويت مقلد شيخ الاسلام هستند.
وي اظهار داشت: همه علما و محققان وهابي درباره نهي از تقليد کتاب نوشته اند و سخنراني کرده اند. وهابيان ضد تقليد هستند و اعتقاد دارند جز از شيخ الاسلام نبايد از کسي تقليد کنند.
عصام العماد با اشاره به دشمني سرسخت وهابيان با حضرت علي (ع) گفت: مسئله شناخت حضرت علي (ع) مهمترين مسئله در شناخت مهدويت است و چون وهابيان حضرت علي (ع) را قبول ندارند، در مسئله مهدويت شکست خورده اند.
وي افزود: در فرقه وهابيت هيچ تحقيقي براي شناخت مهدويت با استفاده از آيات قرآن کريم و تعاليم اهل بيت يا از نصوص اسلامي صورت نگرفته است و همه اعتقاد آنها به مخالفت با حضرت علي (ع) و شيفتگان آن حضرت بر مي گردد.
وي علت شکست وهابيان در اعتقاد به مهدويت را مخالفت آنها با شيعيان دانست و تصريح کرد: با وجود ده ها منبع علمي که در دانشگاه ها و مراکز علمي وهابي تدريس مي شود و منابع متعدد نبوي و تاريخي که بر حسيني بودن امام مهدي (عج) دلالت دارد، شيخ الاسلام در کتاب خود اصرار دارد امام مهدي از فرزندان امام حسن مجتبي است نه امام حسين (ع).
اين رهيافته به تشيع اظهار داشت: بررسي هاي علمي در روايات وهابيان نشان مي دهد که رواياتي که بر حسيني بودن حضرت مهدي (عج) دلالت دارد، متواتر است و از آنجا که در ديدگاه وهابيت هدف اساسي بررسي ديدگاه قرآن و روايات نيست و فقط هدف مبارزه با شيعيان است، آنها معتقدند پدر حضرت مهدي (عج) هم نام پدر پيامبر اعظم (ص) است در حالي که اسم پدر امام زمان (عج) امام حسن عسکري است.
وي وهابيان را غرق در رد شيعيان دانست و گفت: در پي فتواي 39 نفر از بزرگان وهابي مبني بر اينکه امام مهدي (عج) امام دوازدهم است، صد هزار نفر از وهابيان شيعه شدند که در پي اين واقعه آنها فتواي خود را جمع کردند.
عصام العماد افزود: وهابيان بهترين وسيله براي نابودي شيعه را نشر شايعات و انحرافات در موضوع مهدويت مي دانند در صورتي که بزرگترين مبلغ شيعه و مهدويت، پيامبر اکرم (ص) است.
وي نشر شايعات در مباحث مهدويت، اهتمام به ترويج و حمايت از مدعيان دروغين مهدويت، توهين به حضرت مهدي (عج) در کتاب ها، ماهواره ها و سايت هاي اينترنتي، فتواي وهابيت به توهين به امام زمان (عج)، توهين و طعنه زدن به نواب اربعه، ايجاد شبهه در اعتقاد به چهار نايب خاص حضرت مهدي (عج) و بازي کردن با نشانه هاي حتمي ظهور و ايجاد شک در اذهان شيعيان را از جمله اقدامات وهابيان در مبارزه با مهدويت شيعه عنوان کرد.
[FONT=Times New Roman]وهابیت شناسی
[FONT=Times New Roman]این مجموعه که با سخنرانی دو تن از اساتید حوزه شروع و با 4 سخنرانی از دکتر عصام العماد خانمه میپذیرد را میتوانید
1-
[FONT=Times New Roman]
لینک دانلود قسمت اول (حجم: 100 مگابایت)
لینک دانلود قسمت دوم (حجم: 100 مگابایت)
لینک دانلود قسمت سوم (حجم: 100 مگابایت)
لینک دانلود قسمت چهارم (حجم: 36 مگابایت)
2-
یاحق
سلام
به زبان فارسی است؟
دکتر عصام العماد فارسی را یاد گرفته و چندین مصاحبه و فیلم ایشان که بنده دیده ام فارسی است فکر کنم دانلودهایی که دوست عزیزمون بینا گذاشته هم فارسی باشه
سلام به دوستان
یه نکته ای دکتر عصام العماد گفت که خیلی جالب بود و بنده در این جا سخن ایشان را می نویسم
ایشان گفتند: وقتی که تمایل به تشیع پیدا کردم گفتم بروم و ببینم شیعیانی که تمایل به اهل سنت پیدا کردند به چه علتی بوده لذا به سایتی که معرفی کننده شیعه های سنی شده رفته و مطالبشون رو خوندم ولی مطالب آنها را دلیل کافی ندانستم بر سنی شدنشان لذا تصمیم گرفتم به هر نحوی شده با آنان ارتباط برقرار کنم اما متاسفانه یا آنها مرده بودند مثل ابولفضل برقعی (که البته وی به اعتراف خودش سنی نشده بود و تنها در برخی مسایل با علمای شیعه اختلاف داشته و گرایش به برخی تفکرات ابن تیمیه داشته است) و یا اینکه در دسترس نبودند
از مسئولین سایت خواستم که از آنان بخواهد به یک نوع با من ارتباط برقرار کنند (یا از طریق سایت و چت کردن یا تلفنی یا شبکه های ماهواره ای یا به واسطه نامه نگاری و ...) اما جوابی که مسئولین دادند دور از انتظار بود...
آنان گفتند که: مهتدین (سنی هایی که شیعه بودند) از ترس جانشان نمی توانند با کسی بحث کنند!!!!!
اما دکتر عصام العماد معتقد بودند آنانی که سنی شده اند یا عالمانه سنی نشده اند و توانایی بحث ندارند [مثلا به خاطر مال دنیا سنی شده اند] یا شخصیت های دروغینی هستند که توسط سنی ها درست شده اند و اصلا وجود خارجی ندارند
دوستان هم اکنون عصام العماد از کسانی است که با وهابیون مناظرات فراوانی داشته و آنها را در مناظرات شکست داده
خیلی ممنون از دوست عزیزم سیدضیاء
دوستان عزیز حتما به آدرسی که سید ضیاء ذکر کرده سری بزنید تا بیشتر از مذهب حقه خود بدانید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8080