نفقه فرزندان تا چه سنی بر پدر واجب است؟
تبهای اولیه
با سلام و عرض احترام خدمت کارشناسان محترم!
1-می خواستم ببینم نفقه فرزندان تا چه سنی بر پدر واجب است؟یعنی اگر ازدواج کردند و حتی میانسال شدند باز هم نفقه آنها واجب است؟
2-از طرف دیگر می بینیم که از جمله کسانی که نفقه آنها واجب است والدین هستند.این یعنی چه؟یعنی نفقه فرزند بر پدر و نفقه پدر بر فرزند واجب است؟لطفا درباره اش توضیح دهید.من نمی فهمم.
3-چه مخارجی جزو نفقه واجب حساب می شود؟آیا خرج ازدواج ، جزو نفقه واجب است؟
با تشکر فراوان
با سلام و عرض احترام خدمت کارشناسان محترم!1-می خواستم ببینم نفقه فرزندان تا چه سنی بر پدر واجب است؟یعنی اگر ازدواج کردند و حتی میانسال شدند باز هم نفقه آنها واجب است؟
2-از طرف دیگر می بینیم که از جمله کسانی که نفقه آنها واجب است والدین هستند.این یعنی چه؟یعنی نفقه فرزند بر پدر و نفقه پدر بر فرزند واجب است؟لطفا درباره اش توضیح دهید.من نمی فهمم.
3-چه مخارجی جزو نفقه واجب حساب می شود؟آیا خرج ازدواج ، جزو نفقه واجب است؟
با تشکر فراوان
با سلام وتشکر
1- در وجوب نفقه سن خاصی ملاک نیست ،ملاک فقر واحتیاج آنان است .تا زمانی که قدرت بر نفقه ومایحتاج خود را نداشته باشد ،نفقه او بر والدین واجب است ،هرچند میانسال باشد.
2-در صورتی که والدین (پدر ومادر)،قدرت بر تأمین مایحتاج ونفقه خود را نداشته باشند ،بر فرزندان تأمین آنان واجب است .(البته در صورتی که از توان فرزندان خارج نباشد )
3-نفقه واجب هرچیزی است که در زندگی به نحو متعارف وعرفی که در آن زندگی می کند بدان نیاز است ،مثل پوشاک ،خوراک ،مسکن ،وسایل مورد نیاز .
مقدار وکم وکیف آن به نحو متعارف محاسبه می شود .
خرج ازدواج از نفقه واجب نیست هر جند احتیاط مستحب آن است که در صورت نیاز وعدم توانم مالی ،به او کمک شود خصوصآ از سوی پدر.
امام خمینی(ره)،تحریر الوسیله ،ج2،القول فی نفقةالاقارب
با سلام وتشکر
بله منظور این است که نفقه فرزندان نیازمند بر پدر ومادر ویا نفقه پدر ومادر نیازمند، بر فرزندان واجب است ،حتی اگر ازدواج کرده باشند .
اگر توانایی نداشتند این وجوب ساقط است .
فرقی بین فرزند دختر وپسر نیست .
امام خمینی (ره)تحریرالوسیله ،ج2،القول فی نفقةالاقارب
سلام بر بقیة الله الاعظم ومنتظرانش
با تشکر از پاسخگوی محترم که مطلب را ازدیدگاه فقهی به زبان ساده وکامل پاسخ دادند .
بااجازه از ایشان بنده منتظر ماندم تا کارشناس محترم نظر فقهی را بفرمایند و بنده مطلب را پیگیری کنم
اما این مطلب از لحاظ قانونی نیز اینگونه بر رسی میشود:
"اجزاء نفقه نزدیکان در قانون مدنی ایران"
قرابت معمولا بر سه گونه است: 1-"نسبی"که بر اثر خون یعنی تولد یکی از دیگری ویا دونفر ازیک نفر به وجود می آید واز این راه اصطلاحا" گروه فامیلی هم خون بوجود میآیند یعنی با تولد یک فرد افراد همخون به یکدیگر نسبت پیدا میکنند .مثل پدر -ماد- پدر بزرگ -مادر بزرگر -خواهر -برادر-عمو- عمه - دایی- خاله که این نسبتها خود به دو گروه عمودی و افقی تقسیم میشوند. گروه نسبی عمودی مثل خاله - خاله ی مادر - خاله ی مادر بزرک هرچه بالاتر برودیا پدر - پدر بزرگ -پدر بزرگ پدر و هرچه بالاتر برود . گروه افقی مثل خاله -فرزندان خاله -نوه های خاله - نبیره های خاله و هر چه پایین تر برود ؛ 2-"رضاعی"که به سبب شیر خوردن ایجاد می شود 3-"سببی"که در اثر نکاح بین هریک از زوجین با خویشاوندان دیگری حاصل می گردد.
در اینجا دونوع رضائی و سببی به بحث ما به عنوان نفقه خویشاوندان ونزدیکان ، ارتباطی نخواهد داشت .زیرا طبق ماده 1196 قانون مدنی:در روابط بین اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق و تامین نفقه ی یکدیگرند.واین ارتباط به سن خاصی ندارد و ملاک نیاز و عدم استطاعت است.
در بحث راجع به مفهوم نفقه نزدیکان وموارد آن، ماده 1204 همین قانون تصریح می کند:نفقه اقارب عبارت است ازمسکن والبسه وغذا واثاث البیت (منزل) به قدر حاجت با درنظر گرفتن درجه استطاعت منفق(نفقه دهنده)
قطع نظر از اینکه چه کسی نفقه گیرنده وچه کسی ملزم به انفاق می باشد؟(ودرمواد1197لغایت 1206 قانون مدنی در این خصوص بحث شده است.)دیدیم که ظاهرا ماده 1204 قانون یاد شده، اجزاء نفقه نزدیکان را صرفا مسکن ،پوشاک،غذا و وسایل خانه می داند که در ادامه راجع به هریک از آنها ومسائل پیرامون آن مطالبی بیان خواهد شد
* * لازم به ذکر است که در فقه اسلامی بر اقوام واقارب نسبی واجب است که هر کدام نیازمند باشند و استطاعت تامین مخارج خود را نداشته باشند نزدیکترین فرد مسطیع وظیفه ی تامین نفقه ی او را دارد . مثلا" اگر پدری استطاعت مالی نداشته باشد نفقه ی او بر عهده ی فرزندش(ذکور -یا اوناث) واگر ایشان استطاعت پرداخت نفقه ی او را نداشتند بر عهده ی نوه ی مستطیع است ودر صورت عدم استطاعت اقوام نسبی تا برادر وخواهر و فرزندان ایشان ؛ وظیفه ی حکومت اسلامی است تا نفقه ی او را پرداخت نماید .
مانند افرادی که تحت کفالت سازمان تامین اجتماعی کمیته ی امداد امام و سایر مراکز دولتی سرپرستی و نظارت بر امور این افراد است مثل خانه ی سالمندان کهریزک که یا تحت حمایت مستقیم حکومت قرار میگیرد ویا با نظارت حکومت افراد خیر نفقه ی ایشان را تامین مینمایند
.......................................................................... حق یارتان :roz:................................................................................
سلام بر بقیة الله العظم ومنتظرانش
از موضوعات نفقه عبارتند از:
1- مسکن
پیشترگفتيم كه قانون مدني در ماده 1204 مقرر نموده: نفقه اقارب عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاثالبيت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق. (نفقه دهنده ) بنابراين، اولين مصداق نفقه اقارب كه مهمترين و پرهزينهترين نياز و اجزاء نفقه هم محسوب ميشود، مسكن است. قبل از پرداختن به اين جزء از نفقه خويشان، مناسبت دارد، مقايسهاي اجمالي بين نفقه زن همسر که تنها نفقه بگیر غیر نسبی است (سببی) به واسطه یازدواج دایم یا شرط پرداخت نفقه در ازدواج موقت؛ و نزديكان داشته باشيم. با قياس تعريف نفقه اقارب با تعريف مربوط به نفقه زن، تا حدود زيادي، به تفاوتهاي فيمابين اين دو نوع نفقه، آشنا ميشويم. اينك ماده 1204ق.م.
(قانون مدنی) درخصوص نفقه اقارب را با ماده1107ق.م. در برابر يكديگر قرار ميدهيم. به نص ماده 1204ق.م. آگاه شديم و براي اطلاع و يادآوري ميگوييم، ماده 1107ق.م. مقرر كرده است: نفقه عبارت است از همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن (همسر) از قبيل مسكن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزينههاي درماني و بهداشتي و خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطة نقصان يا مرض - بدين ترتيب، به وسعت دامنه ی نفقه زن نسبت به نفقه ی خويشاوندان پي ميبريم و به چند اختلاف عمده در اركان اين دو نوع نفقه آشنا ميشويم. نخست اينكه، در نفقه زن، همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن وجود دارد. ولي نفقه اقارب، محدود و به قدر رفع حاجت است. دوم اينكه، در نفقه زوجه، هزينههاي درماني و بهداشتي صراحتاً ذكر شده، حال آنكه، در مورد خويشان، حداكثر با تفسير موسع به نفع نزديكان، شايد بتوانيم اين هزينهها را جزء نفقه اقارب بياوريم. سوم آنكه، در نفقه زن، خادم (در صورت عادت يا احتياج به واسطة نقصان يا مرض)، پيشبيني شده، در صورتي كه در نفقه خويشان، چنين جزئی از نفقه ديده نميشود. چهارم ، نفقه اقارب با درنظر گرفتن استطاعت انفاقكننده است. اما، در نفقه زن، وضعيت گيرنده نفقه يعني زن ملاك عمل قرار دارد. البته اختلاف اين دو نوع نفقه، محدود به موارد يادشده نيست. و با مراجعه به مواد ديگر قانون مدني، اختلافات ديگري نيز ميتوان يافت.
................................................................. حق یارتان :roz:..............................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
و اما در ادامه و تکمیل بحث مسکن :
نفقه دادن، به معناي تمليك نيست و نفقه گيرنده، فقط حق استفاده از آن را دارد يا هيچ ضرورتي ندارد كه مسكن ملك منفق (نفقه دهنده) باشد. بلكه، نفقهدهنده ميتواند آن را اجاره كند و يا به نحو ديگري، تنها در حد رفع نياز اقارب و ملائت و توانايي خود منزل را تهيه و در اختيار آنان قرار دهد. بنابراين، اقارب، نميتوانند نفقهدهنده را به پرداخت مبلغي پول بابت مسكن مجبور نمايند. يعني شيوة انتخاب تأمين نفقه از جمله مسكن را منفق تعيين ميكند، نه خويشان. زيرا، معمولاً نفقه دهنده تأمين هزينه خود و همسر ش را هم به عهده دارد و قانوناً اين افراد، بر اقارب ديگر تقدم دارند. بدين ترتيب، وقتي منفق، تكليف به تأمين مسكن ساير نزديكان هم دارد و اگر بعد از پرداخت هزينه افراد مزبور، قادر باشد نفقه خويشان ديگر خود را هم به مقدار احتياج آنان رفع نمايد بايد شيوه انتخاب را خود تعيين كند، ، هرگاه اين توان را به طور كامل ندارد، يعني نميتواند همه نيازهاي آنان را برآورده كند، به هر مقداري كه پس از وضع نفقه خود، زن و فرزندانش، باقي ميماند، بايد به اقارب و ديگر خويشان مستحق بدهد. (استنباط شده از مواد 1202 و 1203ق.م.) به علاوه، نبايد شيوة انتخاب تأمين نفقه و در اينجا مسكن را هم به نفقه گيرنده واگذار نمود. با این وجود گفته شده، در نفقه اقارب نيز بايد رعايت وضعيت اجتماعي اقارب بشود و ماده 1204ق.م. هم خلاف آن را نميرساند. زيرا، منافات ندارد كه نفقة اقارب به مقدار رفع حاجت باشد، ولي در همان مقدار وضعيت اجتماعي اقارب در نظر گرفته شود، مثلاً هرگاه پدري از مردمان آبرومند محل خود ميباشد و سالها حيثيات خود را در جامعه آن گونه كه معمول ميباشد حفظ كرده است، با در نظر گرفتن زندگاني گذشته او، پسر بايد احتياجات او را بدهد . در هر حال چون فرزندان معمولاً با پدر و مادر زندگي ميكنند (مگر در صورت حدوث طلاق و غيره كه ممکن است فرزند با منفق در يك جا ممكن است زندگي نكند)، تأمين مسكن فرزندان چندان معظلي را براي پدر پيش نخواهد آورد. زيرا مسكني كه مرد براي خود و همسرش تهيه كرده، فرزندان نيز در همان منزل ساكن ميشوند. اما مشكل در آنجا پيش ميآيد كه منفق ناگزير است براي اقارب منزل جداگانهاي تهيه نمايد. مثل اينكه، زوجه حاضر نباشد با پدر و مادرشوهر، در يك مسكن زندگي كند يا بر اثر مفارقت و طلاق پدر و مادر، فرزندان قبول نكنند با نامادري به راحتي زندگي نمايند. كه در اينجا، به ناچار تهيه مسكن نزديكان به قدر رفع حاجت آنها، با در نظر گرفتن استطاعت منفق و وضع زندگاني شخصي او خواهد بود.
......................................................................... حق یارتان :roz:..................................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
واما بعد از مسکن مضوع البسه و جامه نیز در بحث انفاق جایگاه خود را دارد .
2- البسه
دومين جزئي از نفقه كه در تعريف نفقه اقارب احصاء گرديده، لباس است. امروزه پوشاك فرزندان تحت تكفل پدر، هزينه قابل توجهي را به او كه تكليف قانوني براي تهيه لباس اقارب دارد، تحميل ميكند.
در مورد نحوه مالكيت اقارب بر پوشاك ملاک کلی این است که در اموال مصرفشدني چون حق انتفاع (بهره وری) را نميتوانیم از مالكيت جدا كنيم، پس در اين موارد قائل به مالكيت گيرنده هستیم. اما، در خصوص اموالي كه با انتفاع از آنها، مال از بين نميرود مانند مسكن و لباس و اثاث منزل، تمايل به حق انتفاع نفقه گيرنده بيشتراست. با این وجود بايد ديد اراده منفق چه بوده؟ ... اگرمثلا وي پول خريد لباس را به زوجهاش داده است كه براي فرزندان، لباس تهيه كند، لباس تهيه يا خريداري شده، متعلق به زن نيست و حتي اگر از آن پولي كه براي مصرف خاص دريافت كرده، صرفهجويي نموده باشد، مقدار باقي مانده از آن منفق (نفقه دهنده) است. زيرا، زوجه به عنوان امين، اذن استفاده از پول را آنهم در جهت مصرف در مورد معيّن داشته است. اما، آيا لباس خريداري شده براي فرزندان، متعلق به آنان است يا ملكيت آنها با پدر و حق استفاده از آن فرزندان ميباشد؟ به نظر ميرسد اگر وي مالك البسه بوده و آنها را به فرزندان تمليك نكرده باشد، مالكيت براي او باقي است و فرزند حق استفاده و پوشيدن لباس را دارد. چون علّت تأمين نفقه اقارب همانگونه كه ماده 1204ق.م. به آن اشاره نموده رفع حاجت است. بدين ترتيب، همانطور كه برخي از حقوقدانان گفتهاند: در صورتي كه موضوع نفقه بعد از تسليم به مستحق آن تلف شود، خواه در اثر تقصير گيرنده باشد يا حوادث خارجي، انفاقكننده ملزم است دوباره آن را تهيه كند. زيرا، چنانكه گفته شد، آنچه در تميز استحقاق گيرنده نفقه اهميت دارد نياز او است نه علّت آن. به همين جهت نيز، اگر مستحق نفقه در نتيجه ارتكاب جرم يا تقصير به نيستي كشانده شود، اين دليل از جهت استحقاق او نميكاهد.
در مورد پوشاكي كه پدر و مادر منفق، به عنوان نفقه دريافت ميكنند، هرچند معمولاً نفقهدهنده با توجه به شخصيت، موقعيت و سن آنها، لباس را به منفقعليه تمليك ميكند يا هبه مينمايد (ماده 803ق.م.)، اما، چنانچه در مالكيت يا حق انتفاع لباسي كه به عنوان نفقه به اقارب، خصوصاً پدر و مادر داده شده ترديد به وجود آيد، عرف جامعه كنوني ما حق مالكيت را نسبت به حق انتفاع ترجيح ميدهد. هرچند از جنبه حقوقي، ملاك كلي پيش گفته در اينجا نيز صادق است و اگر منفق پوشاك را به اقارب تمليك نكرده باشد، كماكان بايد معتقد باشيم، خويشان حق انتفاع از لباس را خواهند داشت و حق مالكيت نسبت به آن ندارند.
در هر حال نفقه دهنده كه در چهارچوب قوانين، بايد البسه خويش خود را تأمين نمايد، بايد به طور متعارف محل و در حد رفع نياز و فصول سال، لباس او را به نحو مقتضي تهيه و در اختيارش قرار دهد و در اين راستا آنچه شخص ميپوشد، عنوان البسه و پوشاك پيدا ميكند و عرفاً شامل لباس زير، رو، كفش، جوراب و امثال آنها خواهد بود
......................................................................... حق یارتان :roz:............................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
یکی از موارد ضروری که در بحث انفاق ونفقه جایگاه ویژه ای دارد موضوع غذا و خوراک افراد تحت نفقه می باشد :
3- خوراک وغذا
سومين مورد اسم برده شده در ماده 1204ق.م. غذا يا خوردني و حتي نوشيدني است. وقتي اولاد و پدر كه منفق است با همديگر زندگي ميكنند و بر حسب عرف و عادت محل، صبحانه و نهار و شام را به نحو مقتضي، نفقه دهنده تهيه ميكند و با يكديگر و يا جداگانه آن را صرف ميكنند (طبق معمول جامعه ما)، بحث خاصي مطرح نميشود و نفقه دهنده بايستي قبل از وقت نياز، نفقه آينده خويشان مستحق خود را آماده نمايد تا نفقه گيرنده گرسنه نماند و با مصرف خوردنيها و آشاميدنيها، تكليف از عهدة منفق ساقط ميشود.
در اينجا هم بحث مالكيت، يا حق انتفاع منفقعليه، نسبت به نفقه، قابل طرح است و برخلاف نفقه زوجه، گفته شده آنچه از بابت نفقه به اقارب داده ميشود آنها مالك نميگردند و تنها حق انتفاع( بهره وری) از آن را دارند، اگرچه خوراكي باشد ، و علّت آن معلوم است.چون نفقه اقارب مشروط به نيازمندي نزديكان است. بنابراين، اگر، منفقعليه مدتي به دلائلي (مانند رفتن به ميهماني و سربازي) از نفقهاي كه قبلاً در اختيار او بوده است (به صورت جنس يا وجه نقد)، استفاده نكرده باشد، مالك آن مقدار از خوراكي و آشاميدني كه صرفهجويي شده، نيست و نميتواند ادعاي اموالي را بنمايد كه به دليل رفتن به ميهماني و غيره، نياز به مصرف آنها را پيدا نكرده و ذخيره شده است، اما، اگر نفقه آينده كه پيش او بوده، به نحوي تلف شود يا مورد سرقت قرار گيرد، منفق بايد آن را جبران نمايد. زيرا، منفقعليه به خوراكيها نياز دارد و حيات او وابسته به صرف غذا و آشاميدني است
......................................................................... حق یارتان :roz:........................................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
یکی دیگر از موضوعات قابل طرح در مبحث نفقه اثاث البیت (لوازم منزل ) است
بدیهی است که برای ادامه یزندگی هر فرد در حد رفع حاجت به لوازمی برای زندگی نیاز دارد
قانون مدني آخرين جزء نفقه اقارب كه احصاء شده را، اثاثالبيت يا وسائل خانه ميداند. در مورد اثاثالبيت نيز مانند ساير موارد نفقه اقارب، از جهت نوع و مقدار، عرف و زمان و مكان دخالت دارد. يعني اگر زماني، كرسي و لحاف و سماور زغالي و بخاري نفتي، ديگ و ظروف مسي و غيره جزء وسائل مورد نياز، خانه محسوب ميشد. امروزه خيلي از اين وسائل مورد نياز اكثر مردم شهرها نيست و وسائل ديگري مانند بخاري گازي، پتو، سماور گازي يا برقي،چای ساز، اجاق گاز، ظروف مدرن و يخچال و امثال آن جايگزين آنها شده است. در مورد نحوه مالكيت نفقه گيرنده، بر اين اشياء، ترديدي نيست كه اثاث خانهاي كه توسط منفق خريداري شده و درا ختيار منفقعليه براي استفاده (به عنوان نفقه) قرار داده شده، متعلق به منفق است و نفقه گيرنده، تنها حق استفاده از آنها را دارد. مگر اينكه، مالكيت اين وسائل، به نحوي به اقارب انتقال يافته و يا اصولاً متعلق به آنان باشد.
در مورد وسايل خانه كه امروزه در خانواده و زندگي مشترك زوجين مورد استفاده ساير اقارب مانند فرزندان قرار دارد، غالباً توسط مادر فرزندان (زن خانه)، در شرو ع زندگي به منزل مرد آورده شده، پس زوجه مالك آنها محسوب ميشود. اما، اثاثيهاي كه آنها را مرد خريداري نموده و يا پس از استهلاك وسايل متعلق به زن يا تغيير عادات و اختراع و استفاده از وسايل جديد، مرد (نفقهدهنده)، آنها را خريداري كرده است. حسب مورد متعلق به خريدار و پرداخت كننده وجه آنها است. بدين ترتيب، اولاد، اگر منفقعليه تلقي شوند از وسائل خانه كه متعلق به مادر يا پدرشان است حق انتفاع پيدا ميكنند. اما، اگر نفقه گيرنده، ديگري مثلاً پدر و مادر منفق باشند و خود مالك تمام اثاثالبيت يا برخي از آنها نباشند و منفق وسايل مزبور را در اختيار آنان براي استفاده قرار داده باشد، فرض بر اين است كه آنان مالك اثاث منزل نيستند، مگر اينكه نفقه دهنده آن وسائل را به گيرنده نفقه تمليك كرده باشد. البته ضرورتي ندارد كه منفق، مالك اثاثالبيت باشد. بلكه وي ميتواند آنها را اجاره يا عاريه نمايد و حق انتفاع آنها را به نفقه گيرنده بدهد و يا هرگاه تشخیص دهد آنها را به نوع دیگری تبدیل کند
.............................................................................. خق یارتان :roz:..................................................................................
3-همچنین از فرمایشات "استاد" گرامی اینطور استنباط می شود که جهیزیه دختر بر پدرش واجب است.چون اثاث البیت جزو نفقه واجب شمرده شده است.این برداشت ، صحیح است؟
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
بنده با اجازه ی دوستان ترجیح میدهم کارشناسان محترم مسئول همین انجمن پاسخ شما را بدهند . که قطعا" شایسته تر خواهد بود .
موفق ومؤید باشید .
....................................................................................... حق یارتان :roz:......................................................................................
-اگر انسان مقدار مالی داشته باشد و هم والدین و هم زن و بچه شخص،به آن احتیاج داشته باشند و توانایی تامین هردو گروه نباشد،اولویت با کدامیک است؟والدین یا زن و بچه؟
اگر مقدار محدودی دارایی دارد اول به خود شخص به حد کفایتمی رسد (روزی روز و شبش و پوششی که لایق حالش باشد و هر چیزی که اضطرار به او پیدا می کند) و اگر چیزی زیاد بیاید به همسر دائمی اش و اگر چیزی زیاد بیاید برای پدر و مادر و اولادش است
تحریرالوسیله،القول فی نفقه الاقارب،م4و5
اگه دخترشون وضع مالی خوبی نداشت،باید به دخترشون کمک کنند؟به دامادشون چطور؟ مگه خرج دختر برعهده شوهرش نیست؟
اگه هردو توانایی نداشتن،فقط خرج خودشون واجبه؟ اگه فرزند کوچیک باشه چی؟ حتی قبل بلوغ؟ اگه پدرو مادر توانایی نداشتن،فرزند خردسالشونو کی باید خرجی بده؟ اگه طلاق گرفته باشن و هیچکدوم توانایی نداشته باشن؟اگه مادر داشته باشه و پدر نداشته باشه یا برعکس(با لحاظ کردن اینکه فرزند در دوره حضانت کدامیک از والدین است)
نفقه فرزند دختر باشد یا پسر بر پدر واجب است و اگر پدر نباشد یا فقیر باشد بر جد پدری واجب است و همین طور بصورت الاقرب و فالاقرب بالا می رود و با نبود انها و عدم توانایی انها بر مادر فرزند واجب است وبا نبود یا فقر انها بر پدر مادر و مادر بزرگها و پدر بزرگها و هم چنین بر الاقرب و فالاقرب واجب است
پسری که ارث دوبرابر دختر گرفته، باید بده یا دختر؟ اگه یکیشون داشته باشه چی؟ یعنی اگه یه بچه ای داشته باشه باید بده ،اونایی که ندارن معاف میشن؟در این صورت تفاوتی تو وضعیت ارثشون ایجاد نمیشه؟
به مسئله ارث ربطی نداردنفقه پدر و مادر وقتی دستشان خالیست بر فرزند است در صورتیکه دارای تمکن باشد فرقی نمی کند دختر باشد یا پسر و با نبود یا فقر فرزند بر فرزند فرزند است فرقی نمی کند پسر پسر یا پسر دختر یا دختر دختر یا دختر پسر باشد
همان ،م12
کمک به پسر واجبه یا کسانی که تحت سرپرستی مالی پسرشون هستند مثل عروس و نوه هم نفقه براشون واجبه؟
دامادشون چطور؟
بر پدر نفقه فرزند و اولاد فرزند واجب است نه همسر فرزند
همان،م10
به مسئله ارث ربطی نداردنفقه پدر و مادر وقتی دستشان خالیست بر فرزند است در صورتیکه دارای تمکن باشد فرقی نمی کند دختر باشد یا پسر و با نبود یا فقر فرزند بر فرزند فرزند است فرقی نمی کند پسر پسر یا پسر دختر یا دختر دختر یا دختر پسر باشد
سلام
ممنونم
اینکه دختر نفقه بده، تناقض نیست با اینکه ارث دختر نصفه؟ از دلایل نصف بودن ارث و دیه و ..،نبودن نفقه گردن دختر ذکر شده(در حدیث):
http://www.askdin.com/showthread.php?t=91
دختری که نان آور پدر و مادرشه، دیش باید نصف باشه؟:Gig:
دختر اگه هیچی نداشته باشه ولی شوهرش متمکن باشه، واجبه از شوهرش یا نفقه ای که از شوهرش میگیره، به پدر و مادرش بده؟
http://www.askdin.com/showpost.php?p=111851&postcount=58
http://www.askdin.com/showthread.php?t=91&page=6
اینکه دختر نفقه بده، تناقض نیست با اینکه ارث دختر نصفه؟ از دلایل نصف بودن ارث و دیه و ..،نبودن نفقه گردن دختر ذکر شده
خیر تناقضی ندارد
این چنین نیست که همیشه نفقه والدین را دختر بپردازد. اگر دختری شرایط لازم و توانایی مالی داشته باشد و والدین او نیازمند باشند باید خرجی انها را بپردازد و چنین شرایطی معمولا شایع نیست و موردیست ولی
احکام الهی، کلی و عمومی اند و البته استثناءات در همه چیز گریز ناپذیر است، اصل آنست که این احکام کلی به بهترین وجه خیر همگانی را تأمین می کند. اگر چه ممکن است در بعضی موارد و بواسطه بعضی اقتضاءات و شرایط، مشکلاتی هم در پی داشته باشند.
دختر اگه هیچی نداشته باشه ولی شوهرش متمکن باشه، واجبه از شوهرش یا نفقه ای که از شوهرش میگیره، به پدر و مادرش بده؟
خیر بر شوهر دختر واجب نیست همچنین اگر دختر درامدی نداشته باشد بر او هم واجب نیست ولی اگر بخواهد کمکی به والدینش کند می تواند نفقه خود را مصرف ننماید و به انها بدهد
ینکه دختر نفقه بده، تناقض نیست با اینکه ارث دختر نصفه؟ از دلایل نصف بودن ارث و دیه و ..،نبودن نفقه گردن دختر ذکر شده(در حدیث): http://www.askdin.com/showthread.php?t=91
با سلام
خیر تناقض نمی باشد .
نفقه ای که در آن پست هابیان شده واز دلایل نصف شدن دیه بر شمرده اند ،نفقه خود زن است که بر عهده شوهر او می باشد ،ولی در این جا بحث ما در باره نفقه پدر ومادر است ومنافاتی با لینک داده شده ندارد.
دختری که نان آور پدر و مادرشه، دیش باید نصف باشه؟
بله دیه او نصف است .توضیح المسائل مراجع ،ج2،احکام دیات
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
در مورد نفقه و تکالیف منفق در قانون مدنی ایران به موارد دیگری نیز اشاره شده که ذیلا" به استحضار میرسد
5- ساير موارد
از ظاهر ماده ی 1204 قانون مدني، به ذهن متبادر ميشود كه نفقه اقارب، احصاء گرديده و بر خلاف نفقه زوجه، خرجي اقارب محدود به 4 مورد شده است. اين تبادر ذهني هرچند تا حدودي درست است. اما، كاملاً چنين نيست. زيرا، اگرچه به دلايل مختلف دامنه نفقه زن وسيع تر از محدوده نفقه اقارب است، اما، عرف و مصالح نفقه دهنده و خصوصاً نفقه گيرنده ايجاب نمينمايد كه نفقه اقارب منحصراً، خانه، لباس، خوراك و وسايل خانه باشد. براي مثال، آيا ميتوان پذيرفت كه منفق، مكلف باشد هزينه گزاف مسكن و اثاث خانه و خوراك گيرنده نفقه را كه نيازمند است تأمين نمايد.اما، در صورت بيماري وي، نبايد هزينه دارو و درمان او را پرداخت كند؟
راجع به مقدار نفقه اقارب، برخي گفتهاند: قانون مقدار نفقة اقارب را تعيين نموده است، زيرا سبب لزوم انفاق به اقارب احتياج آنان براي جلوگيري از گرسنگي و حفظ و بقاء حيات است. لذا، اقارب به مقداري كه رفع حاجت آنها ميشود، مستحق نفقه ميباشند . با اين تفسير بسياري از موارد شامل نفقه ميشود، از ايجاد گرمايش و سوخت براي زمستان و كولر و پنكه براي فصل گرما گرفته، تا هزينه عمل جراحي، نظافت، آرايش و تحصيل (تا حدودي)، البته در اين راستا، برخي از علما و فقهاي ما، تا زن گرفتن براي فرزند و يا دادن مهر براي او پيش رفتهاند . اين موارد با عرف امروز جامعه ما نيز، همخواني دارد، به طوري كه، به دلايلي چون پيشگيري ازافزایش جمعيت، بالارفتن سطح فرهنگ عمومي و سواد جامعه، بالارفتن انتظار فرزندان از پدر و مادر، توجه به آينده فرزندان و سرمايهگذاري والدين، خصوصاً براي ايجاد زمينه تحصيلات عاليه، موجب گرديده است پدران و مادران، نه تنها، با ميل و رغبت و تلاش مستمر نيازهاي اوليه فرزندان خود را تأمين كنند. بلكه، با ايثار و از خودگذشتگي، بيماريهاي خود را تحمل مينمايند. ولي، حاضر نيستند، شاهد بيماري و سختي و مشكلات فرزندان خود باشند. اما، با تأسف در مورد ساير اقارب اين گونه نيست وفرهنگ صنعتي و بيگانه، چنان بر برخي از مردم جامعه ما سايه افكنده، كه در پارهاي موارد فرزندان - پدران و مادران بيمار، بيپناه، ناتوان و نيازمند را به حال خود رها نموده و عمده امكانات و دارائي خويش را در راه رفاه و آسايش زندگي خود، همسر و فرزندانشان صرف ميكنند. به بيان ديگر، اين افراط و تفريط نامناسب، موجب شده است، اگر انفاق كننده تمكن مالي دارد، براي برخي اقارب بيش از اندازه ی كفايت آنها صرف ميكند. ولي، براي بعضي، حداقل زندگي متعارف آنان را هم تأمين نمينمايد و شئون اجتماعي دسته دوم در نظر گرفته نميشود و داوری عرف نيز ثمري ندارد و در رفع اين تبعيض ناروا، مؤثرنيست.
واین قسمتی از بی عدالتی و بی توجهی به موازین معتدل کننده ی جامعه با رعایت قوانین شرعی است که از طرف جامعه عرف شده و در قانون مسکوت مانده وفقط حکم شرعی با نفوذ (اخلاقی) بر آن مترتب است
....................................................................... حق یارتان :roz:..............................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
در خاتمه برای تکمیل بحث فقهی حقوقی نفقه در قانون مدنی ایران به نکاتی قابل توجهی اشاره مینمایم
همچنین به این مطلب اشاره میکنم که حضور کارشناسان و همکاران علمی در جهت پر بار شدن مطالب به دیگر انجمنها می تواند یک همکاری مؤثر و مثمر باشد با لحاظ این موضوع که البته پاسخگویی در حیطه ی وظایف و تخصص کارشناسان همان انجمن است وسایر همکاران (مثل بنده) فقط در جنبه ی علمی تر و وسیع تر شدن مطالب در خدمت دوستان بزرگوار هستیم .واین همکاری میان همکاران سایر انجمنها میتواند جذابیت بیشتری به تاپیک ها بدهد .
در مورد نفقه در عرف وقانون امروز مملکت عزیز ما ایران به چند نکته قابل تامل اشاره دارم
سؤال مهمی كه امروزه متداول ميباشد اين است كه آيا هزينههای گزاف دانشگاهها، مدارس ودبيرستآنهای غيرانتفاعی خصوصاً شهريه آنها از اجزاء نفقه محسوب است و بايستي توسط نفقهدهنده كه در اينجا معمولاً پدر است، تأمين شود، يا اينكه قانوناً پدر (در مورد اولاد) چنين تكليفي حتي در صورت داشتن تمكن مالي ندارد. البته اين سؤال در مورد همسر نيز قابل طرح است. زيرا، در مورد زوجهای جوان ممكن است، زوجه در حين تحصيل در دانشگاه، ازدواج نمايد يا پس از ازدواج بخواهد ادامه تحصيل بدهد، در اينجا هم بايد ديد آيا زوج وظيفهای در اين خصوص دارد؟ اين پرسش را از آن جهت مطرح ميكنيم كه در بسياری موارد، نفقه دهنده خصوصاً پدر، با رغبت، هزينههای تحصيل در مدارس و دانشگاههای غيرانتفاعي كه بخش عمدهای از آنها را شهريه تشكيل ميدهد، ميپردازد. اما، در پارهای موارد كه بر اثر طلاق و غيره، خانواده اساس محكمی ندارد و فرزندان در زندگي مشترك پدر و مادر نيستند و جدای از آنها (خصوصاً با مادر) زندگي ميكنند، اگر فرزند تمايل به تحصيل دارد، مادر به دلايلي تمايل يا توان تأمين هزينههاي تحصيل او را ندارد و پدر، اين گونه هزينهها را نميپردازد. لذا، مادر از طرف فرزند، يا تحت شرايطی، خود فرزند براي دريافت هزينههای تحصيل، به طرفيت مرد اقامه دعوی نموده و هزينههای تحصيل مدرسه يا دانشگاه و خصوصاً شهريه را مطالبه مینمايند. حال چه بايد كرد ،آيا منفق بايد اينگونه هزينهها را نيز بپردازد؟
به بیان دیگر، پرسش اين است كه آيا اگر دانشآموزي نخواهد در مدارس و دبيرستآنهای دولتي ادامه تحصيل بدهد و مايل باشد در مدارس، دبيرستان و يا دانشگاه غير رايگان تحصيل نمايد، وظيفه نفقه دهنده چيست؟ آيا او مكلف است شهريه دانشگاه يا دبيرستان يا مدرسه غيرانتفاعي را بپردازد؟ به بيان ديگر، آيا شهريه اين قبيل مؤسسات، بخشي از نفقهُ خويشان و بالاخص فرزندان است؟ به نظر ميرسد پاسخ مثبت نيست. زيرا، اولاً، از نظر نص قانونی، ماده 1204ق.م. چنين هزينهای را جزء نفقه نميداند. ثانياً، با تفسير اين ماده به نفع منفقعليه، تنها مهمترين نيازهاي زندگي مانند هزينه بهداشت و درمان را ميتوان به موارد چهارگانه مندرج در ماده مزبور افزود. ثالثاً، مدارس، دبيرستآنها و دانشگاههای دولتي فراوان و رايگانی در كشور وجود دارد، كه قانون اساسي (وسائل تحصيلات عالی را در آنها) تا سرحد خودكفائی، گسترش آنها را به طور رايگان پيشبينی كرده است. بنابراين، چنانچه منفقعليه از پشتكار، استعداد و علاقه به ادامه تحصيل برخوردار است، ميتواند در مدارس و دانشگاه دولتی كه معمولاً در سطح كشور موجود و قابل دسترسی است، استفاده نمايد و چه بسا برخي از اين افراد علاقه داشته باشند كه در خارج از كشور تحصيل نمايند. بنابراين، منفق تكليفی براي اجابت خواسته آنان ندارد و به نظر نمیرسد كه دادگاههای كيفری و حقوقی به شكايات و دادخواستهايی با مطالبه شهريه دانشگاه به عنوان بخشی از نفقه، رسيدگی نمايند و نفقهدهنده را با اين عنوان يعنی ترك فعل، مجرم بشناسند يا به پرداخت مبلغ خواسته محكوم كنند.
بدين ترتيب، به نظر ميرسد به طريق اولي، زن نيز نمیتواند از شوهر خود به عنوان نپرداختن شهريه دانشگاه وي شكايت كيفري نمايد و يا به خواسته پرداخت شهريه دانشگاه، عليه او اقامه دعوی نمايد. زيرا، شهريه دانشگاه و نيز شهريه مدارس و دبيرستانهای غيرانتفاعی در نظام حقوقي ما جزئی از نفقه محسوب نیست كه نپرداختن آن، مسئوليتساز باشد.
.................................................................. حق یارتان :roz:..................................................................................
یا باید نفقه در شان زن باشه؟؟
نفقه باید در شأن زن باشد.
امام خمینی (ره)،تحریرالوسیله ،ج2،کتاب نکاح ،فصل نفقات،م8
در شان بودنو میشه توضیح بدین؟
اگه دختر در خانه پدری حق تحصیل داشته و بعد ازدواج همسرش با ندادن خرج دانشگاه امکان رفتن به دانشگاهو ازش گرفته باشه ،میتونه شکایت کنه؟ یعنی خرج دانشگاه جزو شانش حساب میشه و گردن شوهرشه؟
در شان بودنو میشه توضیح بدین؟
با سلام و احترام
در شان بودن در تاپیک زیر بیان شده است:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11835
2-بنابر فرمایشات اساتید گرامی،اگر داماد ،توانایی تامین منزل را نداشته باشد بر پدر دختر واجب است که خانه او را تامین کند یا بر پدر داماد؟
با سلام و تشکر از سئوال شما جناب العبد بزرگوار
بر پدر دختر واجب نیست که خانه داماد را تهیه کند اما بر پدر داماد در صورت داشتن دارایی کافی و فقر داماد با شرایطش ، واجب است منزل مناسب شأن او را (خرید یا اجاره) در اختیارش قرار دهد (1)
3-همچنین از فرمایشات "استاد" گرامی اینطور استنباط می شود که جهیزیه دختر بر پدرش واجب است.چون اثاث البیت جزو نفقه واجب شمرده شده است.این برداشت ، صحیح است؟
خیر ، جهیزیه دختر فی نفسه بر پدر واجب نیست اما بر پایه مسائلی که عرض شد اگر دختر فقیر باشد (نفقه او توسط شوهرش داده نشود) و پدر هم توانایی و شرایط تأمین او را داشته باشد نفقه او (مانند غذا و لباس و منزل و ... مورد نیاز مناسب شأنش) به اندازه ای که کفایتش کند بر عهده پدرش است (2)
4-با توجه به اینکه حق مالکیت با پدر است و فرزندان فقط حق انتفاع دارند،آیا اگر وسیله ای از وسایل خانه خراب شد(مثلا شکست)،آیا فرزند ضامن آن مال است یا خیر؟
اگر فرزند وسیله ای از وسایل خانه پدرش را خراب کرد یا شکست فی نفسه ضامن است و باید مانند آن یا قیمت آنرا به پدر بدهد . (3)
پی نوشت:
1. امام خمینی ، تحریر الوسیله ج 2 القول فی نفقة الاقارب م 1و 10
2. امام خمینی ، تحریر الوسیله ج 2 القول فی نفقة الاقارب م 2 و 8
3. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم