علت تفاوت در احکام جنسی در مرد و زن؟!

تب‌های اولیه

136 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

seyedziya;110002 نوشت:
جناب سجاد هم شبیه خیلی دیگه از دوستانی که دارن از این رویه ها دفاع می کنن در خیلی از موارد دنبال بهانه ای هستند تا از پاسخ به وجوه اصلی اشکال طفره برن، اینهمه مطلب رو نمی بینن می یان این وسط به این شوخی های ما گیر می دن...

نه جناب سید ضیاء ، تذکرات مشفقانه حقیر را بهانه گیری یا گیر دادن تعبیر نفرمایید !

بنده در پست های گذشته خود پاسخ اشکالات قبلی شما را دادم و در پست مورد نظر هم تنها تذکری بود برای اصلاح روند یک بحث علمی تا پاسخ خود را در ضمن استدلال ، از شما دریافت کنم .

در پناه حضرت حق باشید

seyedziya;110018 نوشت:
با سلام

جناب عرفان من منکر این نیستم که برخی احکام ممکنه حکمتشون از جمله همین پرورش روحیه ی تعبد باشه، اما به نظرم داخل کردن این مطلب در این سنخ احکام چندان جالب نیست...

مطلبی رو هم در دفاع از دلیلی که می گفت شهوت زن چنان کمتر از شهوت مرده که باعث میشه فقه مشهور چنین چیزی بگه! مطرح فرمودین، اصلا فرض کنیم شهوت زمخت زن مقداری از شهوت زمخت مرد کمتره، اما به نظرتون این تفاوت اینقدر وحشتناک:labkhand: هست که توجیه کننده ی این تفاوت وحشتناک

:labkhand: احکام جنسی باشه؟ انصافا این خودتون رو قانع می کنه؟:labkhand:...


به نظرم میآد که شما فقط به این احکام و اجراء اینها نگاه میکنید که باعث این عدم پذیرش در ذهن شما شده ولی خدمت سید عزیز خودم عرض کنم که :
از اسلام عکس نگیریم بلکه فیلم بگیریم در خیلی از اخلاقیات و یا حتی احکام شرعی به زنها رسیدگی شده که البته قبول دارم اجرا نشده و باعث ایجاد آفت هایی در جامعه گردیده و این باعث اشکال در احکام و دستورات نمی شه.
شما آداب مجامعت در اسلام رو بررسی کنید میبینید حقوق زن کمی از مرد نمی آورد و یا دستورات اخلاق و احکام نسبت به برخورد مرد با همسر و مادر یا خواهر و .... .
اسلام همیشه توازن رو رعایت کرده اما به آن پیچیدگی که ما
برای دست یافتن به آن توجه خاص و تحقیق مردافکن داشته باشیم
تا برسیم.


.
seyedziya;110018 نوشت:
مطلبی رو هم در دفاع از دلیلی که می گفت شهوت زن چنان کمتر از شهوت مرده که باعث میشه فقه مشهور چنین چیزی بگه! مطرح فرمودین، اصلا فرض کنیم شهوت زمخت زن مقداری از شهوت زمخت مرد کمتره، اما به نظرتون این تفاوت اینقدر وحشتناک هست که توجیه کننده ی این تفاوت وحشتناک احکام جنسی باشه؟ انصافا این خودتون رو قانع می کنه؟...

تفاوت وحشتناكي در احكام وجود نداره . راجع به بيشتر بودن شهوت در مردان منم شنيده بودم و خونده بودم كه چون منبعش رو در اختيار نداشتم ننوشتم كه استاد عرفان زحمتشو كشيدن . از اونجايي كه يك قاعده كلي ميگه شهوت در مردان بيشتر و فعال تره

احكام كلي هم ميگه بر زن واجبه درخواست مرد رو اجابت كنه كه مفسده اجتماعي بوجود نياد

خب در قرن ها پيش كه از لحاظ علمي نمي دونستند وضعيت شهوت دو جنس چگونه است بنابراين ازدواج اگر به اين حكم توجه نداشتند تامين كننده نيازهاشون نبود . چون يكي خبر از ويژگي هاي ديگري نداشته .

ولي در حكم اسلام چون در مرد فعال بوده تمكين براي زن واجب دانسته .

البته مگر در مواردي كه براي زن از لحاظ جسمي و روحي مشكل باشه كه در اين صورت حكم تغيير مي كنه كه ظلم صورت نگيره و بسياري موارد ديگه كه بايد مد نظر داشت .

اما اونجايي كه موارد خاص هم پيش مياد كه شهوت در زن مورد مفسده اي در اون ميشه اينجا هم براي مرد حكم عوض ميشه . پس وظيفه تمكين داره مثل زماني كه زن وظيفه تمكين داره .

بنابراين به خاطر تفاوت در ويژگي هاي دو جنس در نگاه اول احكامشون متفاوته و در موارد خاص اين موارد متفاوت ميشه يعني

يه جايي بر مرد تمكين واجب نيست

يه جايي بر زن تمكين واجب نيست

يه جايي بر مرد تمكين واجبه

يه جايي بر زن تمكين واجبه .


همه ما مي دونيم فقه علمي هست كه بر اساس معيارهايي از دين كه ما در زمان غيبت در دست داريم احكامي بيان ميشه كه فقيه غير از اون نميتونه عمل كنه و خودش رو در اين چهارچوب قرار ميده .همونطور كه مثلا ظاهرا در فلسفه فقط عقل رو استفاده مي كنند نه دين رو . و مثلا در علم رياضي فقط به زبان اعداد و فرمول كار ميشه . و علم پزشكي به زبان سلول و علم شيمي به زبان اتم و مولكول و امثال اون

هر علم اصولي داره فقه هم بر اين پايه و اساس هست . اگه فقيه ادله اي نداشته باشه يا احتياط ميكنه يا موارد فقهي ديگه .



اما اونجايي كه حكم ثانويه پيش مي آد فقيه حكمش رو عوض ميكنه تا ظلمي پيش نياد كه از اين دست احكام زياد داريم در خوردن آشاميدن تا ساير موارد.و تا حكم ثانويه پيش نيومده بهتره طبق همون معيارهايي كه در دست داره حكم كنه .

بنابراين هر كجا كه شما فكر مي كنيد داره ظلمي واقع ميشه به حكم ثانويه فقيه هم توجه كنيد و اين دو رو كنار هم قرار بديد .

روشنا;110093 نوشت:

.

تفاوت وحشتناكي در احكام وجود نداره . [="red"]:gig:[/]

احكام كلي هم ميگه بر زن واجبه درخواست مرد رو اجابت كنه كه مفسده اجتماعي بوجود نياد

خب در قرن ها پيش كه از لحاظ علمي نمي دونستند وضعيت شهوت دو جنس چگونه است بنابراين ازدواج اگر به اين حكم توجه نداشتند تامين كننده نيازهاشون نبود . چون يكي خبر از ويژگي هاي ديگري نداشته .

ولي در حكم اسلام چون در مرد فعال بوده تمكين براي زن واجب دانسته .

البته مگر در مواردي كه براي زن از لحاظ جسمي و روحي مشكل باشه كه در اين صورت حكم تغيير مي كنه كه ظلم صورت نگيره و بسياري موارد ديگه كه بايد مد نظر داشت .

اما اونجايي كه موارد خاص هم پيش مياد كه شهوت در زن مورد مفسده اي در اون ميشه اينجا هم براي مرد حكم عوض ميشه . پس وظيفه تمكين داره مثل زماني كه زن وظيفه تمكين داره .
:hamdel::gol:

بنابراين به خاطر تفاوت در ويژگي هاي دو جنس در نگاه اول احكامشون متفاوته و در موارد خاص اين موارد متفاوت ميشه يعني

يه جايي بر مرد تمكين واجب نيست

يه جايي بر زن تمكين واجب نيست

يه جايي بر مرد تمكين واجبه

يه جايي بر زن تمكين واجبه .


1 - آیا اسلام این اجازه رو به زن میده که از همسرش برای برقراری رابطه در خواست کنه ؟ یه بهتره بگم در اسلام زن این اجازه رو داره که شروع کننده رابطه جنسی باشه ؟
2 - آیا زن این حق رو داره که از همسرش بخواد تا پایان رابطه صبر کنه و پس از ارضای خودش رابطه رو قطع نکنه ؟
(می دونیم که :: برقراری یه رابطه جنسی موفق نیاز قانونی هر زن و شوهری هست ::)

روشنا;110093 نوشت:

.

تفاوت وحشتناكي در احكام وجود نداره . [="Red"]راجع به بيشتر بودن شهوت در مردان منم شنيده بودم و خونده بودم كه چون منبعش رو در اختيار نداشتم ننوشتم كه استاد عرفان زحمتشو كشيدن . از اونجايي كه يك قاعده كلي ميگه شهوت در مردان بيشتر و فعال تره [/]

احكام كلي هم ميگه بر زن واجبه درخواست مرد رو اجابت كنه كه مفسده اجتماعي بوجود نياد

خب در قرن ها پيش كه از لحاظ علمي نمي دونستند وضعيت شهوت دو جنس چگونه است بنابراين ازدواج اگر به اين حكم توجه نداشتند تامين كننده نيازهاشون نبود . چون يكي خبر از ويژگي هاي ديگري نداشته .

ولي در حكم اسلام چون در مرد فعال بوده تمكين براي زن واجب دانسته .

البته مگر در مواردي كه براي زن از لحاظ جسمي و روحي مشكل باشه كه در اين صورت حكم تغيير مي كنه كه ظلم صورت نگيره و بسياري موارد ديگه كه بايد مد نظر داشت .

اما اونجايي كه موارد خاص هم پيش مياد كه شهوت در زن مورد مفسده اي در اون ميشه اينجا هم براي مرد حكم عوض ميشه . پس وظيفه تمكين داره مثل زماني كه زن وظيفه تمكين داره .

بنابراين به خاطر تفاوت در ويژگي هاي دو جنس در نگاه اول احكامشون متفاوته و در موارد خاص اين موارد متفاوت ميشه يعني

يه جايي بر مرد تمكين واجب نيست

يه جايي بر زن تمكين واجب نيست

يه جايي بر مرد تمكين واجبه

يه جايي بر زن تمكين واجبه .


جمله علامت زده شده اشتباه هست :: منبع ::
:Gol::Gol:

نقل قول:
آیا اسلام این اجازه رو به زن میده که از همسرش برای برقراری رابطه در خواست کنه ؟ یه بهتره بگم در اسلام زن این اجازه رو داره که شروع کننده رابطه جنسی باشه ؟
تو احادیث اومده مردی که زن ذلیل باشه و از حرفاش اطاعت کنه!،میره جهنم!
خصوصا اگه برا گرفتن اجازه بیرون رفتن از خونه و لباس رنگی پوشیدن باشه،یعنی نباید درخواست زنشو قبول کنه و اجازه بده بره بیرون یا آرایش کنه
اما احادیث کلیت دارن به نظر میاد فقط بیرون رفتن از خونه و ارایش نیست، چیزای دیگه ای هم هست! مثلا تمکین جنسی!
تازه تو این حدیث اینجوری اومده:
نقل قول:
جابر ابن عبد الله انصاری میگوید :با رسول خدا صلی الله علیه واله نشسته بودیم ایشان با ما در مورد زنها و فضیلت عده ای از آنها صحبت کردند
فرمودند :بهترین آنها زنی است که بسیار بچه زا باشد و بسیار مهربان باشد وبسیار پوشیده باشد.......زمانی که همسرش با او تنها شد هر چه شوهرش از او بخواهد به او ارزانی کند و آنرا برای او انجام دهد اما این پاسخ گویی او به خواسته های جنسی همسرش مانند پاسخ گویی مردان نباشد .


میگه رفتارش مثل مردها نباشه ،شروع کننده نباشه و ...
نقل قول:
راجع به بيشتر بودن شهوت در مردان منم شنيده بودم و خونده بودم كه چون منبعش رو در اختيار نداشتم ننوشتم كه استاد عرفان زحمتشو كشيدن . از اونجايي كه يك قاعده كلي ميگه شهوت در مردان بيشتر و فعال تره
ما اگه بخوایم به حدیث زیر عمل کنیم و خودمونو با معیارهاش تطبیق بدیم باید قاعده بالا رو نقض کنیم:

نقل قول:

امام صادق علیه السلام فرمودند :

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند بهترین زنان شما زن باعفتی است که شهوتش زیاد است .

یعنی بهترین زن کسی است که در عین شهوتی بودن عفیف نیز باشد

بقیه حدیثا رو اینجا بخونین:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11765&page=3


هیچکس;110118 نوشت:
1 - آیا اسلام این اجازه رو به زن میده که از همسرش برای برقراری رابطه در خواست کنه ؟ یه بهتره بگم در اسلام زن این اجازه رو داره که شروع کننده رابطه جنسی باشه ؟ 2 - آیا زن این حق رو داره که از همسرش بخواد تا پایان رابطه صبر کنه و پس از ارضای خودش رابطه رو قطع نکنه ؟ (می دونیم که :: برقراری یه رابطه جنسی موفق نیاز قانونی هر زن و شوهری هست ::)


با تشکر از سئوال شما جناب هیچکس

پاسخ سئوال را از تاپیک زیر نقل می کنم :

ttp://www.askdin.com/showthread.php?t=4893&page=63

حامی;106441 نوشت:

- اگر زنی به دلیل نیاز به ارضاء جنسی ممکن است به گناه بیفتد لازم است به شوهر بگوید اگر از روی شرم یا بد دانستن مردش و ....نگوید و به گناه بیفتد کار حرامی مرتکب شده است؟

سجاد;106441 نوشت:
لازم است زن شرم و حیاء را کنار گذاشته و برای اینکه به گناه نیفتد اقدام نماید (1) پی نوشت: 1. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم


پیروز و موفق باشید

سلام علیکم:Gol:
البته دوستان مطالب اساسی و مهم را در این تایپیک بیان فرموده اند و بنظر هم در مبحث قبلی جناب سجاد به طور مشخص، مطلب را روشن کرده اند چند نکته هم بنده عرض کنم:

seyedziya;108393 نوشت:

بعضی از دوستان اشکال کردن که باید در برابر حکم خداوند تسلیم بود،

جناب سید ضیاء عزیز:Gol:

شما در این خصوص نظر دیگری دارید و قائل هستید که انسان عاقل اگر حکمی از احکام الهی به مذاقش خوش نیامد و یا احساس کرد به حسب ظاهر برای دیگری حقوق بیشتری انهم بنا به مصالح دیده شده، باید با حکم الهی مخالفت کند؟

seyedziya;108393 نوشت:
اتفاقا تمام حرف ما همینه که حکم خداوند سبحان چیه،

حکم خدای سبحان هر چه که باشد اعم از قرآن و روایات و سنت نبوی، فهم و استنباطش بدون ملاک و مبنا نیست، چیزی نیست که هر کسی بتواند با عقلش آن را از بطن و متن دین استخراج کند، بلکه همانطور که دوستان عزیزم جناب سجاد و حامد اشاره فرمودند: در تخصص کسانی است که سالها و حداقل چند دهه از عمر با برکتشان را در دین الهی و فهم و شناخت احکام الهی تفقه کرده اند.
seyedziya;108393 نوشت:
و بطور خاص حکم خداوند سبحان برای زمانه ی ما، آیا احکامی که با تعالیم اخلاقی متعالی دین مبین تعارض دارن و زمینه ی هزار و یک جور سوء استفاده و ظلم به زنان رو توسط مردانی که در این جور جاها دچار لغزشهایی می شن و کم هم نیستند فراهم می کنن احکام خداوند متعالند؟ این رویه ی کش دار و مریضی که فقه ما گرفتارشه حاصلی جز وهن دین مبین نداره...

جناب سید ضیاء شما که ماشاءالله فلسفه خوانده اید و باید استثناءات را خوب بدانید، در همه عالم و در همه احکام و امور موجود، در عالم هستی خصوصاً در مرحله اجراء و پیاده شدن و تحقق این امور، اعم از تکوینی و تشریعی موارد استثناء وجود دارد، مثلاً آب باران آیا خیر است یا شر، خوب مسلماً خیر است پس چرا بعضی جاها سیل می شود و باعث خانمان براندازی می شود؟

و یا باد، که گاهی طوفان می شود و خرابی ببار می اورد؟ مهم اینست که اصل هر آنچه خدا برای بشر مقرر فرموده خیر است اما به اقتضاء و بدلایلی و گاهاً بدلیل سوء تدبیر و اشتباهات ما شر آفرین می شوند.

در احکام الهی هم همین طور است خداوند بر اساس مصلحت و حکمت بالغه اش، به این امور امر فرموده، وجود موارد استثناء آنهم تحت شرایط خاص و بی توجهی انسان در بکارگیری صحیح ان حکم دلیل اشکال در حکم الهی نیست.

به بیانی دیگر، احکام الهی که برای سعادت انسان از طریق قرآن و سنت و روایات تشریع شده هیچ تعارضی با اخلاق الهی ندارد، اسلام یک توصیه های اخلاقی در بهره مندی از حقوق دارد و یکسری حقوق برای انسان وضع نموده، مستحضرید که حقوق تکلیف آور و مسئولیت آور است، و اینطور نیست که بهره مندی از حقوق بدون توجه به مسئولیت ها و تکالیف باشد.

حال اگر انسان بدون توجه به این توصیه ها و تکالیف و بدون شناخت حقوقی که خدا به انسان داده، بدلیل بی تقوائی و ناپرهیزکاری به حقوق دیگران توجه نکند، حقوق دیگران را پایمال کند، تکالیف و مسئولیت هایش را بجا نیاورد و از حقوقی که خدا به وی داده در جهت ظلم به دیگران بهره بگیرد.

آیا این اشکال به احکام الهی باز می گردد که ما در مصادیقی تضییع حقوق را می بینیم و استفاده های بد و ناصواب را مشاهده می کنیم؟ یا به انسانی باز می گردد که در کنار اعطای حقوق، به نحوه صحیح بهره مندی از حقوق، عدم تجاوز از حقوق، رعایت تقوا، احترام به حقوق دیگران، توجه به مسئولیت ها و تکالیف و و و و اینهمه توصیه های اخلاقی دیگر سفارش شده است.

موفق باشید ...:Gol:

روشنا;109306 نوشت:

بحث پيرامون فقه و عقل گرايي كه اشكال نداره همين فقه كه از اول به اين شكل نبوده . دوراني رو گذرونده و مراحلي رو طي كرده و تغييرات و تحولاتي تا به اينجا رسيده .

سلام ، پس فقه هم قابل تغییر و اصلاح پذیر هست، جای بسی شکر دارد. اولین قدم ومهمترین قدم همینه.

به نظر بنده از آنجایی که نظرات تمام نظریه پردازان چه اسلامی و چه غیراسلامی مورد نقد و بررسی و اصلاح قرار می گیره ، فقه هم می تواند مورد نقد و بررسی قرار بگیره و اگر نیاز به اصلاح باشد، اصلاح گردد، زیرا فقیهان نیز تابع شرایط زمان خود اعم از سطح علمی ، عرف ، سنت ، شرایط مکانی و ..... بودند و بر اساس آن نظرات خودشون را بیان داشته اند. و با گذر زمان و تغییر شرایط ، عرف و سنت و علم ، فقه نیز می تونه تغییر کنه.

tobeh;110928 نوشت:
سلام ، پس فقه هم قابل تغییر و اصلاح پذیر هست، جای بسی شکر دارد. اولین قدم ومهمترین قدم همینه. به نظر بنده از آنجایی که نظرات تمام نظریه پردازان چه اسلامی و چه غیراسلامی مورد نقد و بررسی و اصلاح قرار می گیره ، فقه هم می تواند مورد نقد و بررسی قرار بگیره و اگر نیاز به اصلاح باشد، اصلاح گردد، زیرا فقیهان نیز تابع شرایط زمان خود اعم از سطح علمی ، عرف ، سنت ، شرایط مکانی و ..... بودند و بر اساس آن نظرات خودشون را بیان داشته اند. و با گذر زمان و تغییر شرایط ، عرف و سنت و علم ، فقه نیز می تونه تغییر کنه.

با سلام و تشکر از اظهار نظر شما سرکار توبه محترم

روشن است که فقه هم مانند هر علم دیگری در گذر زمان تغییر نموده و رشد کرده است حتی حجم کتابهای فقهی کنونی با گذشته قابل مقایسه نیست. فروعات جدید فقهی موجب شده است تا فقهای بزرگوار تلاش بیشتری بکنند تا حکم اسلام درباره مسائل مستحدثه را با اصولی که در دست دارند ، کشف نمایند .

اما همانطور که در تاپیک فقه و چالش های معاصر هم عرض کردم ، تمام سخن ما با دوستان نقاد این است که نقد هر علمی تابع اصول همان علم و متفرع بر دانستن مقدماتی از آن علم است .
اگر ندانیم یک علم بر چه اساسی استوار است و راجع به چه چیز دارد سخن می گوید دخالت عقل در آن علم تا چه حد است اصول موضوعه آن علم چیست و .... چگونه می توانیم نقد بجایی داشته باشیم و انتظار داشته باشیم که فقهاء با توجه به انتقاد های ما ، تغییراتی در احکام ایجاد کنند در حالی که تغییرات احکام در فقه تنها و تنها بر اساس نگرش متغیر استنباط از منابع است نه راست نیامدن یک حکم از نظر صرفا عقل پر خطای بشری.

در پناه حضرت حق باشید

نقل قول:
در حالی که تغییرات احکام در فقه تنها و تنها بر اساس نگرش متغیر استنباط از منابع است نه راست نیامدن یک حکم از نظر صرفا عقل پر خطای بشری
ما هم همین رو میگیم.هیچ وقت نگفتیم حکم جدید ایجاد کنند و خودشون شرع بسازند،اصلاح احکامو میخواستیم.تجدید نظر در استنباط بعضی احکام مطرود یا کمتر توجه شده

با سلام:Gol:

سجاد;109333 نوشت:
اگر این رفتار منطقی ، نامش شخصیت پرستی و تقدس بخشی و تقلید کورکورانه است ، بسیار نیکوست چون جامعه بشری بدون آن به سامان نمی رسد .

بله...
بسیار نکوست!!!!
چون زنان عادت کردند از حقشون بگذرند و در برابر تبعیض ها مقاومت نکنند جامعه ی بشری به این روش به سامان رسیده است نه چیز دیگر!!!!

عرفان;109997 نوشت:
اما این دلیلی هم که ذکر شده نه حرف ماست بلکه روانشناسی اثبات کرده شهوت زن فعال نیست و باید فعالش کنند ولی مرد شهوت همیشه فعال دارد و این از جهت علمی معنا می شود،که به این معنا نیست که همه مردان شهوت پرست یا ..... بلکه این اصطلاح علمی است.

روشنا;110093 نوشت:
احكام كلي هم ميگه بر زن واجبه درخواست مرد رو اجابت كنه كه مفسده اجتماعي بوجود نياد

خیلی جالبه...


خداوند شهوت را در هر دو جنس قرار داده و فقط برای زن واجبه برای اینکه مفسده به وجود نیاد درخواست مرد را در همه حال اجابت کنه!!!

hedi;111167 نوشت:
خداوند شهوت را در هر دو جنس قرار داده و فقط برای زن واجبه برای اینکه مفسده به وجود نیاد درخواست مرد را

براي اينكه مفسده پيش نياد براي مرد هم واجب ميشه .

hedi;111167 نوشت:
در همه حال اجابت کنه!!!

اجابت درخواست مرد در زماني كه براي زن از لحاظ روحي و جسمي مشكل داره واجب نيست .

اگه گفتيد تا حالا اينو چند بار نوشتم .

روشنا;111171 نوشت:
براي اينكه مفسده پيش نياد براي مرد هم واجب ميشه .

پس چرا به همین گونه نمیشه توجیه کرد که برای زن هم وقتی مفسده پیش بیاد واجب میشه؟؟!!!
زن تا ابد وظیفه اش تمکین هست اما مرد فقط وقتی که میبینه زنش به گناه میافته وظیفه ش میشه؟؟!!!

روشنا;111171 نوشت:
اجابت درخواست مرد در زماني كه براي زن از لحاظ روحي و جسمي مشكل داره واجب نيست .

روشنا;111171 نوشت:
اگه گفتيد تا حالا اينو چند بار نوشتم .

منظور من از همه حال سخن رسول الله (ص) بود نه حتی وقتی مشکل جسمی داشته باشه...
اینو دیگه همه میدونن و نیازی به تکرار نیست!
راجع به ن.ز.د.ی.ک.ی آن می‌خواهد راضی باشد می‌خواهد نباشد، در خواب باشد در بیداری باشد و به قول پیامبر اکرم فرمودند ولو روی شتر اگر مرد بخواهد باید تسلیم باشد...

نقل قول:
به قول پیامبر اکرم فرمودند ولو روی شتر اگر مرد بخواهد باید تسلیم باشد.
بعضی احادیث حکم دروغ بستن به ائمه رو داره،ولی بعضیا هی میگن این احادیث از اماماست،هی میخوان توجیه کنن
شنیدی تو ماه رمضون که روزه ای نباید حدیثی رو بگی؟ چون ممکنه از ائمه نباشه و بشه دروغ بستن به ائمه
:ok:

سلام

hedi;111173 نوشت:
پس چرا به همین گونه نمیشه توجیه کرد که برای زن هم وقتی مفسده پیش بیاد واجب میشه؟؟!!! زن تا ابد وظیفه اش تمکین هست اما مرد فقط وقتی که میبینه زنش به گناه میافته وظیفه ش میشه؟؟!!!

شايد دليلش اينه كه فقيه براي واجب بودن تمكين در غير از موارد مفسده وجود داشتن براي زن ادله اي پيدا نكرده كه اگر پيدا كرده بود حكم مي كرد .

اين به خاطر ماهيت فقه هست كه اساس كارش به اين صورت هست . بر اين اساس هست كه بايد ادله داشته باشه يا از بين منابع موجود صحيح رو انتخاب كنه . اما اينكه علاوه بر آيات و روايات عقل تا چه اندازه سهيمه و آيا ميتونه به واجب بودنش حكم كنه ممنون ميشيم اساتيد راهنمايي بفرمايند .

گرچه مسئله اي وجود داره . درسته كه بيان نشده در صورت وجود نداشتن مفسده واجب است . اما گفته هم نشده كه پذيرش درخواست زن حرام يا مكروه هست .و بررسي بوجود نيامدن مفسده

hedi;111173 نوشت:
منظور من از همه حال سخن رسول الله (ص) بود نه حتی وقتی مشکل جسمی داشته باشه... اینو دیگه همه میدونن و نیازی به تکرار نیست! راجع به ن.ز.د.ی.ک.ی آن می‌خواهد راضی باشد می‌خواهد نباشد، در خواب باشد در بیداری باشد و به قول پیامبر اکرم فرمودند ولو روی شتر اگر مرد بخواهد باید تسلیم باشد...

تفسير حديث بايد در علم حديث بررسي بشه نه فقه . اگر راضي نباشد كه ميشه مشكل روحي كه تمكين بر او واجب نيست و ديگه اينكه در شرايط غير متعارف حكم فقيه اينه كه واجب نيست .

در پناه حق

:Gol:

منتقد;111175 نوشت:
بعضی احادیث حکم دروغ بستن به ائمه رو داره،ولی بعضیا هی میگن این احادیث از اماماست،هی میخوان توجیه کنن شنیدی تو ماه رمضون که روزه ای نباید حدیثی رو بگی؟ چون ممکنه از ائمه نباشه و بشه دروغ بستن به ائمه

سجاد;107446 نوشت:
2- مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا تُطِيعُهُ وَ لَا تَعْصِيهِ وَ لَا تَصَدَّقُ مِنْ بَيْتِهَا شَيْئاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومُ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعُهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لَا تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام روايت مي كند كه امام باقر عليه السلام فرمود:‌ زنى به نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه حقّ مرد بر زوجه‏اش چيست؟ فرمود: آنكه او را فرمان ببرد و از نافرمانيش بپرهيزد و از مال شوهر (بدون رضاى او) چيزى بفقير ندهد، و نيز بدون اجازه او روزه مستحبّى نگيرد، و او را از كاميابي مانع نشود هر چند بر جهاز شترى سوار باشد، و از خانه‏اش بدون رخصت وى خارج نشود كه اگر بدون اجازه از منزل بيرون رفت فرشتگان آسمان و فرشتگان زمين و فرشتگان غضب و رحمت همگى او را لعنت كنند تا بخانه‏اش باز گردد.(من لايحضره الفقيه ج 3 ص 438)

با تشکر از اظهار نظر سرکار منتقد محترم

روایتی که نقل کردم و در این زمینه وارد شده است معتبر است .

دوستان توجه داشته باشند همانطور که اگر روایتی از معصوم علیه السلام نباشد و به او نسبت دهند ، دروغ بستن و منکر است روایتی را هم که از معصوم علیه السلام باشد و بگویند از ایشان نیست باز هم دروغ بستن و منکر خواهد بود .

در پناه حضرت حق باشید

سجاد;110936 نوشت:
با سلام و تشکر از اظهار نظر شما سرکار توبه محترم

روشن است که فقه هم مانند هر علم دیگری در گذر زمان تغییر نموده و رشد کرده است حتی حجم کتابهای فقهی کنونی با گذشته قابل مقایسه نیست. فروعات جدید فقهی موجب شده است تا فقهای بزرگوار تلاش بیشتری بکنند تا حکم اسلام درباره مسائل مستحدثه را با اصولی که در دست دارند ، کشف نمایند .

اما همانطور که در تاپیک فقه و چالش های معاصر هم عرض کردم ، تمام سخن ما با دوستان نقاد این است که نقد هر علمی تابع اصول همان علم و متفرع بر دانستن مقدماتی از آن علم است .
اگر ندانیم یک علم بر چه اساسی استوار است و راجع به چه چیز دارد سخن می گوید دخالت عقل در آن علم تا چه حد است اصول موضوعه آن علم چیست و .... چگونه می توانیم نقد بجایی داشته باشیم و انتظار داشته باشیم که فقهاء با توجه به انتقاد های ما ، تغییراتی در احکام ایجاد کنند در حالی که تغییرات احکام در فقه تنها و تنها بر اساس نگرش متغیر استنباط از منابع است نه راست نیامدن یک حکم از نظر صرفا عقل پر خطای بشری.

در پناه حضرت حق باشید

با سلام و احترام ، شما و سرکار روشنا و بقیه دوستان طوری از فقه دفاع می کنید که بر بنده مشتبه شده بود که مسائل فقهی مانند وحی منزل می باشند و غیرقابل تغییر .

همچنان که عرض کردم تمامی علوم در معرض نقد و بررسی هستند ، حداقل موضوعات نقد را به عنوان فرضیه می پذیرند و بعد از انجام تحقیقات مورد نیاز یا فرضیه را رد می کنند یا اینکه فرضیه را به عنوان یک نظریه یا یک اصل یا یک قانون و ... در نظر می گیرند و می پذیرند. و اینگونه نیست که هر نقدی را غیرعاقلانه و صرفا یک خط فکری غلط و انحرافی تلقی نمایند. فقه نیز چون تابع شرایط زمان هست ، با شرایط زمان نیز باید تغییر کند. همچنان که خود شما نیز قید کرده اید تغییرات احکام در گرو استنباط افراد از منابع می باشد که در این مورد دو موضوع مطرح می شود اول درستی و صحت منابع دوم محصور بودن افراد در شرایط زمان که وارد بودن این محدودیت ها و ضعفها در فقه متغییر بودن آن را اجتناب ناپذیر می نماید.

hedi;111173 نوشت:
پس چرا به همین گونه نمیشه توجیه کرد که برای زن هم وقتی مفسده پیش بیاد واجب میشه؟؟!!! زن تا ابد وظیفه اش تمکین هست اما مرد فقط وقتی که میبینه زنش به گناه میافته وظیفه ش میشه؟؟!!!

با تشکر از سرکار هدی محترم

دو نکته را در پاسخ حضرتعالی باید عرض کنم :

1- یک اصل کلی در تمام احکام اسلامی هست که این احکام ، تابع وجود مصالح و مفاسدی است که در انجام یا ترک یک عمل وجود دارد .

2- در تمکین جنسی مرد که بر زن واجب است هم این اصل وجود دارد به این صورت که خداوند متعال تا مفسده ای در عدم تمکین مؤکد مرد توسط زن وجود نداشته باشد حکم به وجوب آن نمی فرماید .

در نتیجه آنچه که مبنای حکم به وجوب تمکین در هر دو صنف مرد و زن است ، مفسده ای است که در عدم تمکین در هر دو صنف وجود دارد.

اما چرا احکام اسلامی در یکی تأکید بیشتری کرده است ، روشن است همانطور که دانشمندان طب قدیم و روانشناسان جدید و فقهاء از گذشته تا کنون و بر اساس منابع دینی بیان داشته اند و حتی در تجربه افراد متأهل هم وجود دارد ، بروز نیاز جنسی (1) در مرد بیش از زن است و در حالت طبیعی مرد بیشتر احساس نیاز می کند از این رو در احکام اسلامی هم تأکید بیشتر در برطرف شدن نیاز جنسی مرد وجود دارد .

پیروز و موفق باشید

پی نوشت:
1. عرض کردم بروز نیاز جنسی ، بخاطر اینکه بنده بر اساس احادیثی که در این زمینه وجود دارد ، اعتقاد دارم اساسا نیاز جنسی زن بیش از مرد است (حدود ده برابر !) اما در ظهور و بروز کاملا بر عکس است یعنی بروز و ظهور آن در مرد بسیار آنی و معمولا در هر شرایطی است اما در زن با تأنی و تابع شرایط خاص عاطفی جنسی است .

سجاد;111297 نوشت:
روایتی را هم که از معصوم علیه السلام باشد و بگویند از ایشان نیست باز هم دروغ بستن و منکر خواهد بود .

در پناه حضرت حق باشید

سلام مجدد ، خوب این مورد هم باعث نمی شود که در برابر تمام احادیث منفعل و محافظه کار باشیم ، زیرا احادیث جعلی باعث زیرسوال رفتن اسلام و مسلمانان می شود.

با سلام و احترام

در این مورد مناسب دیدم چند تا حدیث که جناب رضا در یک تاپیک دیگه گذاشته بودند رو بذارم.

در (( محاسن )) از امام كاظم عليه السلام روايت است كه : به آنچه از ما به تو رسيد يا به ما نسبت داده شده نگو اين باطل است ، هر چند خلاف آن را بدانى ، زيرا نمى دانى كه به چه دليل و بر چه وجه و صفتى ما اين سخن را گفته ايم .

و در (( بصائر الدرجات )) از جابر، از امام باقر عليه السلام روايت است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همانا حديث آل محمد ناآرام و سركش است ، به آن ايمان نمى آورد مگر فرشته مقرب يا پيامبر مرسل يا مؤمنى كه خداوند دل او را براى ايمان آزموده باشد.
پس هر حديثى از آل محمد كه به شما رسيد و در برابر آن آرامش دل يافتيد و آن را آشنا ديديد، بپذيريد، و هر حديثى كه دلتان از آن رميد و ناآشنايش ديديد، آن را به خدا و پيامبر و عالم آل محمد صلى الله عليه و آله رد كنيد، همانا هلاك شونده كسى است كه چون حديثى را كه تحمل آن را ندارد برايش بازگو كنند، گويد: به خدا سوگند چنين نيست . و انكار همان كفر است .



و در (( علل )) از امام باقر يا صادق عليهما السلام روايت است كه : حديثى را كه يكى از مرجئه يا قدريه يا خوارج براى شما آورد و آن را به ما نسبت داد، تكذيب نكنيد، زيرا شما نمى دانيد، شايد كه حق باشد، و در اين صورت خداى بزرگ را كه در بالاى عرش خود قرار دارد تكذيب نموده ايد.


موفق باشید در مسیر حق؛

آذر بانو;111328 نوشت:
با سلام و احترام

در این مورد مناسب دیدم چند تا حدیث که جناب رضا در یک تاپیک دیگه گذاشته بودند رو بذارم.

در (( محاسن )) از امام كاظم عليه السلام روايت است كه : به آنچه از ما به تو رسيد يا به ما نسبت داده شده نگو اين باطل است ، هر چند خلاف آن را بدانى ، زيرا نمى دانى كه به چه دليل و بر چه وجه و صفتى ما اين سخن را گفته ايم .

و در (( بصائر الدرجات )) از جابر، از امام باقر عليه السلام روايت است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همانا حديث آل محمد ناآرام و سركش است ، به آن ايمان نمى آورد مگر فرشته مقرب يا پيامبر مرسل يا مؤمنى كه خداوند دل او را براى ايمان آزموده باشد.
پس هر حديثى از آل محمد كه به شما رسيد و در برابر آن آرامش دل يافتيد و آن را آشنا ديديد، بپذيريد، و هر حديثى كه دلتان از آن رميد و ناآشنايش ديديد، آن را به خدا و پيامبر و عالم آل محمد صلى الله عليه و آله رد كنيد، همانا هلاك شونده كسى است كه چون حديثى را كه تحمل آن را ندارد برايش بازگو كنند، گويد: به خدا سوگند چنين نيست . و انكار همان كفر است .

و در (( علل )) از امام باقر يا صادق عليهما السلام روايت است كه : حديثى را كه يكى از مرجئه يا قدريه يا خوارج براى شما آورد و آن را به ما نسبت داد، تكذيب نكنيد، زيرا شما نمى دانيد، شايد كه حق باشد، و در اين صورت خداى بزرگ را كه در بالاى عرش خود قرار دارد تكذيب نموده ايد.

موفق باشید در مسیر حق؛

سلام علیکم ، در مقابل این احادیث احادیث دیگری نیز وجود دارند:


[=&quot]ُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّه (وسائل‏الشيعة/ج 27 /ص 123)؛[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: احادیثی که از ما نقل می شود را نپذیرید مگر اینکه مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد.[/]

tobeh;111307 نوشت:
با سلام و احترام ، شما و سرکار روشنا و بقیه دوستان طوری از فقه دفاع می کنید که بر بنده مشتبه شده بود که مسائل فقهی مانند وحی منزل می باشند و غیرقابل تغییر . همچنان که عرض کردم تمامی علوم در معرض نقد و بررسی هستند ، حداقل موضوعات نقد را به عنوان فرضیه می پذیرند و بعد از انجام تحقیقات مورد نیاز یا فرضیه را رد می کنند یا اینکه فرضیه را به عنوان یک نظریه یا یک اصل یا یک قانون و ... در نظر می گیرند و می پذیرند. و اینگونه نیست که هر نقدی را غیرعاقلانه و صرفا یک خط فکری غلط و انحرافی تلقی نمایند. فقه نیز چون تابع شرایط زمان هست ، با شرایط زمان نیز باید تغییر کند. همچنان که خود شما نیز قید کرده اید تغییرات احکام در گرو استنباط افراد از منابع می باشد که در این مورد دو موضوع مطرح می شود اول درستی و صحت منابع دوم محصور بودن افراد در شرایط زمان که وارد بودن این محدودیت ها و ضعفها در فقه متغییر بودن آن را اجتناب ناپذیر می نماید.

سلام

نمي دونم چرا اينجا منو متهم به دفاع از فقه مي كنن . باور بفرماييد فقه هيچ كارم نيست . فقط وقتي رساله رو مي خونم يا بيانات فقها رو احسنت مي گم به اين هوش و تدبيرشون و به نظرم منطقي مي آد . و منم يه سوال دارم به قول شما در دفاع از فقه مطالب بسياري بيان شد كه يا ايرادات وارده صحيح نبودن يعني مسئله اي كه مورد اشكال بوده صحيحش رو فرد آشنايي نداشته يا اطلاعاتي از فقه نداشته ولي آيا اين موارد بيان شده پذيرفته نيستند . ايرادات كجاست ؟ چي مشكل داره ؟

فرمايشات شما صحيح اما كسي هم كه مي خواد نقدي وارد كنه بايد اطلاعاتي از اون موضوع و فضاي حاكم بر اون داشته باشه . و كساني كه باعث تحول و پيشرفت فقه شدن مطالعات فراوان و آثار ارزشمندي در اين زمينه داشتند و اينطور نبوده كه ادعايي بدون تلاش در فهم و مطالعه داشته باشند و زحمات بي دريغ و فراواني رو متحمل شدند كه كسي ياراي مقابله با اونا رو نداشته . پس نقد هم بايد با اطلاعات باشه و صحيح .


كار فقها به هيچ وجه كار ساده اي نبوده . و خود اونا هم به اهميت موضوع اشراف داشتند .

نقل قول:
روایتی که نقل کردم و در این زمینه وارد شده است معتبر است .

معتبر بودن از نظر شما به چیه؟
اینجا یه حدیثو معتبر میدونن و توضیحش میدن ولی تو سایت اسکقرآن ردش میکنن،اختلاف نظر کارشناسای این سایت با اون سایت برا چیه؟؟
اینا نشون میده اون احادیث صحیح نیستن،شاید معروف باشن ولی صحیحی نیستن،اقل کم دلیلایی هست که ردشون میکنه و سندشونو زیرسوال میبره

اصلا غیرعقلانی معصوم چنین حرفی بزنه، سر جهاز شتر؟؟ همه ببینن؟؟؟؟زن تو عسر و حرج بیفته؟؟
شد نفی حکم فقهی خودتون که گفتین اگه عسر و حرج باشه واجب نیست!
نقل قول:
در مرد بیش از زن است

نه به اندازه چهارماه
نقل قول:
[=tahoma][=&quot]از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: احادیثی که از ما نقل می شود را نپذیرید مگر اینکه مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد.[/][/]

منظورشون این بوده که هرحدیث غیرجعلی قابل برداشت نیست،نمیشه ملاک فقهی قرار دادش،َشاید برا زمان خاصی بوده یا به آدم خاصی گفته شده یا کامل نگفتنش،یعنی راوی کامل نقل نکرده حدیثو و باعث شده برداشت انحرافی از حدیث ایجاد بشه(سهوا)
یا همه نکته هارو نگفته

hedi;106978 نوشت:

مرد می تونه بدلیل خوره، کوری، برص، شلی و... عقد رو فسخ کنه، در صورتی که اگر خود مرد چنین باشه... با سلام این قوانین را پیامبر (ص) گذاشتند؟

منتقد;107000 نوشت:

سلام نه!!!!!! اینا برداشتای فقهیه نه قوانین پیامبر اینجا رو بخون: فقه و چالش های معاصر این احکام باید تجدید نظر بشن

با سلام واحترام
با اجازه رفقا من چند نکته اشاره کنم تا بررسی کنید.
برخورد با قوانین فقهی (یا هر علم دیگر)بیشتر از روحیه تعقلی روحیه تعبدی می خواهد مخصوصا برای کسی که برای بار اول با حکمی مواجه می شه چنانچه ما در برخورد صاحبان هر تخصصی تعبدا همه حرفای انها رو می پذیریم مثل اینکه در بنای یک ساختمان کار را به یک مهندس معمار میدهیم واز اینکه او تیرآهن 16 یا 18یا22 استفاده کرد با تعجب از او دلیل نمی پرسیم واگر چیزی با عقل ما هم خوانی نداشت گناه را متوجه خود میدانیم نه دیگری.
البته انسان کنجکاو است و دنبال دلایل است ولی تا جایی که ممکن باشد. واین خوب است ومورد تایید ائمه ما بوده است. وبسیاری از موارد علت احکام را توضیح داده اند مثل کتاب علل الشرایع. وقرآن هم در مواردی اشاره به علت ها وتدبر وتعقل کرده است
تعبد به معنی رها کردن تعقل نیست بلکه هم خوانی کامل دارند.

چرا از تفاوت ها می ترسیم؟-

همانطور استا د گفتند احکام شرعی دائر مدار حکمت ها ومصلحت وعدالت است.

اگر پدری برای فرزندان 8 و18 ساله اش بنا بر مساوات بین آنان کفش شماره 36 بخرد هیچ کدام کفش مناسب را بدست نیاورده عدالت اینست که برای 8 ساله کفش 30 وبرای 18 ساله کفش 44 بخرد واین عین عدالت ومصلحت است

ونمی شود همه جا حکم به مساوات دهیم این گونه موجب شود
چرخ تراکتور را برای پراید ویا موتورلوکوموتیورا برای موتور سیکلت قرار دهیم یا

در مشکلات زندگی همه جا حکم مساوی صادر کنیم وبرای هر بیماری یک دارو تجویز کنیم... خلاف حکمت است مثل اینکه یک طبیب همه بیماران گوارشی را جراحی کند ویا برای همه راینیتیدین تجویز کند. وشما هزار تا از این مثال ها دارید. یعنی بقول دکتر دچار خاکشیریسم شویم پس تفاوت ها نباید موجب تعجب وبرداشت بی عدالتی شود

عدالت ومساوات یعنی این؟

یک آقا غولی بود که خیلی عادل بود لذا نتونست در شهر با مردم زندگی کند رفت به بیابان ویک خانه بزرگ درست کرد که کم کم شهری درست کند وجامعه بی طبقه ایجاد نماید.....

مردم بیچاره خسته وکوفته به خانه او میرسیدند

می دیدند بسا ط پذیرایی آماده است خیلی خوشحال می شدند واز آقا غول تعجب می کرد ند مخصوصا از عدالتش که غذا هارو طوری تقسیم می کرد که فرزندش با مسافر هیچ تفاوتی نکتد

موقع خواب که می شد همه رو به اطاق خواب میبرد

تخت های زیبا آماده بودند

او برای اینکه عدالت را رعایت کند انهایی را که قدشان مناسب تخت بود اجازه خوابیدن داد اونایی که کوچک تر بودند می کشید تا به اندازه تخت شوند وآنها یی که دراز تر بودند پاهاشون رو می برید تا اندازه بشن

این برداشت نامناسب از تساوی حقوق ومساوات وبرابری است .

فکر نکنید این افسانه است بلکه این قصه جامعه بی طبقه ای ایست که بشر خواست درست کنه ولی نتوانست با تلفات وکشت وکشتار چند ده میلیونی در بلوک شرق شوروی سابق کاری انجام دهد. وبه موزه تاریخ رفت.

وهمین بلا را در سطح وسیع تر در کل دنیا به سر خانواده می آورند که به عنوان یکی از نهادهای اصلی جامعه اگر از بین برود جامعه ای باقی نمی ماند.

حالانوبت بررسی تفاوت ها ی احکام در موضوع مورد نظر از لحاظ فقهی میر سد که:

1- خیلی زیاد نیست.

2- فقط مرد سالارانه نیست.

3- موافق روحیات زن ومرد است....

4-شاید مردان بگویند بیشتر زن سالارانه است.
با چند مقدمه دیگر:

seyedziya;108393 نوشت:

بعضی از دوستان اشکال کردن که باید در برابر حکم خداوند تسلیم بود، اتفاقا تمام حرف ما همینه که حکم خداوند سبحان چیه، و بطور خاص حکم خداوند سبحان برای زمانه ی ما، آیا احکامی که با تعالیم اخلاقی متعالی دین مبین تعارض دارن و زمینه ی هزار و یک جور سوءاستفاده و ظلم به زنان رو توسط مردانی که در این جور جاها دچار لغزشهایی می شن و کم هم نیستند فراهم می کنن احکام خداوند متعالند؟، این رویه ی کش دار و مریضی که فقه ما گرفتارشه حاصلی جز وهن دین مبین نداره... !...

به دین سیستمیک نگاه کنیم ونه گزینشی.
جواب حرف بالارو قبلا برادرا دادند یک نکته هم اینست که
به این راحتی نمی توان گفت چه چیزی با حکم عقل هم خوانی دارد و چه چیزی ندارد واین از عهده هرکسی برنمی آید واگر سوالی در این مورد باشد نباید آن را به صورت اعتراض مطرح کرد. وبا گفتگو بایدپیش رفت.
دین یک سیستم است هماهنگ
نمی توان از آن چیزی را برداشت وعلم کرد وبقیه احکام را نا دیده گرفت واز اون نتیجه گرفت که دین چه چیزی را میگوید
این کارمثل اینست که بگوییم این جمله از قران به نظر من صحیح نیست پس نتیجه می گیریم به قرآن اضافه شده وحرف خدانیست «در روی زمین راه نرو» ویا این که آیه از قرآن که می گوید«به نماز نزدیک نشو»
وبعد بعضی از عزیزان بگویند نمی شود قبول کرد که دین بگوید در روی زمین را نرو یا نماز نخوان پس این جمله از نظرات فقهایی است که می خوان راه را برای سوئ استفاده هموار کنن که کسی به تظاهرات نره ویا...
وکلا خلاف عقله واگر یک بودایی به ما بگه این چه حرفیه ما چی بگیم
ویا مثل دوستمون که گفت:
بنده از یه طرف خندم میگیره!!!

از یه طرف گریــه!!!

من دارم فکر میکنم اگر به یک اروپایی , آمریکایی این حرفارو بزنم

و بخواهم از دینی که در حال داریم ,دفاع کنم!

اینارو چطوری بگم!!!

جایی که حق مرد و زن در جایی درست در جایی نادرست برابره!!!

چه بر سر دین خوشگلمون آوردن!!!

اسلام که عیب نداره

هر چی هست از مسلمانی ماست!!!

در حالی که حرف قرآن این است در روی زمین راه نرو«در حالی که تکبر می کنی»
یا نماز نخوان اگر «مست هستی»:
پس نمی شود مثل این نقل قول بالا سخن گفت چرا که دو اشکال بزرگ دارد
1- نگاه غیر سیستمی وگزینشی به دین است
2- نظر دادن بدون اشنایی کامل با مسئله است.

seyedziya;108393 نوشت:

حکم خداوند سبحان چیه، و بطور خاص حکم خداوند سبحان برای زمانه ی ما،

حکم خدا همیشه ثابت است.
امیر المومنین می فرماید کسی که عالم به احوال زمان خود باشد اشتباهات به او هجوم نمی آورند.

بزرگ کردن تفاوت احکام در مرد وزن مر بوط به تفکرات فمینیستی است. وبه اینجا هم ختم نمی شود وتا آبستن کردن مردان واستعفای زنان از بارداری پیش رفته است (لطفا در موضوع تحقیق کنید) وبرای تئو ریزه کردن آن مجبورند به تقسیم احکام به دیروزی وامروزی ، حرفی به ظاهر زیبا و همه کس پسند.

اگر بشود چند ین مقاله را در یک صفحه خلاصه کنیم اینطوری به هم میریزد:

این سخنان بیشتر از تعالیم فمینیسم در جوامع منتشر وتبلیغ می شود که البته اگر با عقل سلیم به آن توجه کنیم با منافع لیبرال سرمایه داری منا سبت دارد نه منافع زنان.

سرمایه دار برای پیش رفت کارش کارگر می خواهد این کارگر اگر زن وبچه داشته باشد هزار ویک مشکل ایجاد می کند

واین سیاست اعلام شده بانک جهانی است که برای پیشرفت اقتصاد یک کشور اقدام به بالا بردن سن ازدواج می کند. وبالا رفتن سن ازدواج در کشور ماهم یک چیز اتفاقی نبوده است.

پس مرد ازدواج نکند وزن بچه دار نشود تا نه هزینه مسکن وبهداشت وتحصیل و... بالا رود هم مرد وزن بهتر بردگی کنند.

چرا که مثلا اگر خانواده وبچه ای در کار باشد زن وبچه اش مریض می شود واوبه محل کار نمی آید احتیاج به مسکن ومخازج بیشتر دارد و توقعش از صاحب کار بیشتر می شود وتو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

البته این شعارها تا زمانی است که نفع سرمایه دار تامین شود. ولی وقتی نوبت به تامین حقوق زن در مقابل کارش می رسد همیشه پای مساوات لنگ می شود. وحقوق زنان کمتر از مردان پرداخت می شود.

تبلیغ برابری زن ومرد در همه جا به نفع کیست؟
ودر احکام و خصوصا احکام جنسی.

این مسئله که برابری زن ومرد در همه جا را ترویج می کنند همانطور گفتم به مسئله بار داری هم رسیده است وحتی تعویض جای زن ومرد در این موضوع.«دقت کنید»
واین نگاهی است که هم به زنان ظلم می کند هم به مردان وهم به نسل آینده و به همه چیز چرا که جامعه موزائیک های جدااز هم نیست بلکه یک کل است . حال اگر یک جزء ان را از کار کردش جدا کنید مثل اینست که مثلا مودم کامپیوتر از جایش جدا شود.

یک کودک 3 ماهه هم فرق بین پدر ومادرش را می فهمد ولی فمینیسم آن را انکار می کند وبرابری کامل را تبلیغ میکنند.مثل اینکه برابری انگشتان را تبلیغ کنیم وهمگی برویم جراحی پلاستیک همه انگشتان را مساوی کنیم. لابد چه زیبا می شویم!
در یکی از کنفرانس های مهم فمینیسم وزیر امور خارجه وقت فرانسه که زن هم بود سخنرانی مفصلی بر علیه این نگرش کرد وبه حالت قهر کنفرانس را ترک کرد.
مثلا به یکی از نگرش های فمینستی ونتایج آن توجه کنید.

خانم تیلور از فمینیسم های لیبرال 1806-1873 معتقد است اگر بین اشتغال زن ووظایف خانه داری تعارض پیش آید بایستی که کار را مقدم بدارد حتی اگر باعث از دست دادن زندگی مشترک شود 1)
حال اگر با روانشناسی آشنایی داشته باشید متوجه می شوید دور کردن زن از محیط خانواده وبچه داری وتربیت فرزند وخالی کردن آغوش او از کودکش چه ظلم بزرگی بر اوست.

وبر مردش که جای خالی او را در زندگی به عنوان مادر فرزندانش با هیچ چیز نمی تواند پر کند و به نسل آینده که باید در پرورشگاهها بزرگ شود ویک نسل محبت ندیده روانی وعقده ای تحویل جامعه می شود وحال این را مقایسه کنید با این آموزه دینی که بزرگ ترین جهاد زن خوب شوهر داری کردن است وهرشیری که به فرزندش می دهد وهر بوسه ای که بر گونه این عضو نسل آینده میزند ثواب چنین وچنان دارد.

------
1-معصومی سید مسعود: فمینیسم در یک نگاه

جدا کردن احکام اجتماعی از حیطه دین

فمینیسم با لطایف الحیل می کوشد مسائل اجتماعی را از حیطه دین خارج کند. وتا حرف خود را اثبات نماید وبرای خدشه در فروع وتئوریزه کردن آن مجبور به زدن اصل دین است

که یکی از راههای توجیه این حرف ها وتئوریزه کردن آن وهموار سازی راه برای این نگرش تقسیم احکام دینی به ثابت ومتغیر است ودر ادامه به این منطق می رسد که اگر پیامبر امروز مبعوث می شدند احکام دیگر می آوردند و این کاملا مخالف جاودانگی قران است
همین نگرش در سطح عمیق تربه اینجا میرسد که احکام دینی محصول فکر وتجربه دینی وخلاق پیامبر است واین تجارب در جواب پرسش هایی بوده است که ذهن خلاق پیامبر ص مطرح وحل می کرده و به صورت یک دستگاه منسجم در آورده است.
نتایج فراوانی بر این نگرش مترتب می شود از جمله:
این که پیامبر در طول 23 سال پیامبری کاملتر می شده وپیامبر تر واگر امرو ز بیایند امروزی است وچون دیروز آمده دیروزی است وچون درعربستان آمده بدرد جامعه عربی می خورد وچون مر بوط به جوامع بدوی است بدرد جوامع مدرن نمی خورد. این

حرفهایی است که در تاپیک نقد سروش باید به آن پرداخته شود
و اینکه به ما سفارش می شود که در اصول دین از روی ادله ومحققانه نظر کنیم واز تقلید در اصول بپرهیزیم برای همین است که هر نگرش انحرافی از خدشه در اصول مبدا ومعاد ونبوت آغاز می کند.
تحقیق بیشتر به شما نشان می دهد که همه این حرف های کلام جدید و قبض وبسط شریعت و قرآن کلام پیامبر است یا کلام خدا و سخنان از این قبیل در جهت تئو ریزه کردن دین زدائی از جوامع است تا هر فرقه ای از آن به نفع خود ومتناسب با ان بهره برداری کند.

seyedziya;109945 نوشت:

در یه استدلال با نمک دیگه، بعضی از دوستان گفتن در اسلام توصیه های اخلاقی زیادی راجع به چه و چه شده، این دوستان اگه بخوان از این قبیل مطالب در برابر ما استدلال کنن یا تو باغ نیستن یا خودشون رو به نادانی می زنن!، مقام بحث ما فقه و حقوقه نه اخلاق، وقتی قانون زمینه ی هزار و یک جور سواستفاده و ظلم رو فراهم می کنه شما می خواین بدون قوه ی قهریه ی قانون و با صرف توصیه های اخلاقی جلوی هزار و یک جور سواستفاده و ظلم بعضی از این مردای ... و ... که کم هم نیستن رو بگیرین؟...

البته این حرف در محافل علمی تا حدی درسته که وقتی فقه می خوانیم فقهی ووقتی فلسفه می خوانیم فلسفی نگاه واستدلال کنیم وقس علی هذا
ولی باز در همین محافل علمی بطور کامل نمی توان علوم را از هم جدا کرد وهیچ علمی نیست که با علوم دیگر مباحث اورلب نداشته باشد
در حیطه خارج از محافل علمی ودر متن زندگی دین را همانطور که گفتم باید سیستمی نظر کرد ونه جزیره ای
دین کل است و فقه واخلاق و... اجزائ آن ،همه کنار هم ومتناسب با هم معنا پیدا می کنند وجدا از هم معنایی ندارند مثل هارد همین این کامپیوتر که بدون حضور در کل چیز بی خاصیتی است. وبدرد گوشت کوبیدن هم نمی خورد.
و فقه وحقوق با بار معنایی خاصی که دارند نمی توان در یک جا مطالعه شوند وتفاوت ماهوی دارند لذا ضمانت اجرایی آنها هم متفاوت می شود .

روشنا;111390 نوشت:
و منم يه سوال دارم به قول شما در دفاع از فقه مطالب بسياري بيان شد كه يا ايرادات وارده صحيح نبودن يعني مسئله اي كه مورد اشكال بوده صحيحش رو فرد آشنايي نداشته يا اطلاعاتي از فقه نداشته ولي آيا اين موارد بيان شده پذيرفته نيستند . ايرادات كجاست ؟ چي مشكل داره ؟

سلام ، خب به نظر می یاد فردی که سواد و اطلاعات کافی درباره فقه نداشته باشه ،نمی تونه صحیح بودن اونو تایید کنه.و با توجه به حساسیتی که فقه دارد (با دنیا و آخرت مردم سرو کار دارد) ، زحمات فقیهان گرامی را به هیچ وجه نادیده نمی گیرم.

در مورد ایرادات به تاپیکهای زیر مراجعه نمایید
فقه و چالشهای معاصر
علت تفاوت در احکام جنسی در مرد و زن؟!
بحثی پیرامون تاپیک «تزئین غذا به صورت جانداران حکم مجسمه سازی داره؟»

یوسف;111912 نوشت:

که یکی از راههای توجیه این حرف ها وتئوریزه کردن آن وهموار سازی راه برای این نگرش تقسیم احکام دینی به ثابت ومتغیر است ودر ادامه به این منطق می رسد که اگر پیامبر امروز مبعوث می شدند احکام دیگر می آوردند و این کاملا مخالف جاودانگی قران است

سلام سوالی پیش می یاد اینکه آیا منبع احکام فقط قرآن می باشد که با تغییر احکام جاودانگی آن زیر سوال برود؟

موضوع قفل شده است