[/color]ترجمه :اين پنجاه حقي است كه تو را احاطه كرده است و از اين حقوق در هيچ حالي از احوال خارج نيستي ؛ برتو واجب است رعايت اين حقوق و تلاش براي اداي آن و طلب مساعدت و كمك از خداوند متعال بر رعايت اين حقوق ؛ و نيست قوّتي مگر به خداونـد متعال و حمد و سپاس مخصوص آن ذات مقدس است.
در بعضی نسخه ها این حقوق 51 تاست بدین صورت که حق حج نیز در آن آمده است که به شرح زیر می باشد:
و حَقُّ الحَجِّ أن تَعلَمَ أنّهُ وِفادَةٌ إلی رَبِّکَ و فِرارٌ إلیه مِن ذُنوبک و به قبولُ توبتِک و قضاءُ الفَرض الّذی أوجَبَهُ اللهُ علیک.
و امّا حق حج این است که بدانی حج ، زیارت و مهمانی خدا و فرار از گناهان به سوی اوست و توبه تو با حج پذیرفته می شود و به وسیله ی آن ، عملی که خدا بر تو واجب کرده است ادا می شود.
با سلام خدمت کابران و کارشناسان عزیز اگه بشه میخواییم این تاپیک رو به حق تخصص بدیم تا نسبت به حقهایی که از دیگران بر عهده ی ما هست غافل نباشیم و آگاهانه با افراد مختلف بر خورد کنیم ( مانند حق همسایه ، حق پدر و مادر حق معلم و متعلم و...) .
حقوق پیشوایان، سه گونه است : واجب ترین آنها بر تو حق کسی است که تو را به سلطه ( قدرت شرعی) اداره و تدبیر میکند . ( یعنی ولی امر و حاکم شرعی )، در رتبه بعد، حق کسی است که تو را با دانش آموختن پرورش میدهد ( یعنی معلم)، از آن پس، حق کسی است که به مالکیت، تو را اداره میکند ( یعنی مالک برده)، و هر مدیر و سرپرستی پیشوا ( و امام) است...
رساله ی حقوق امام سجاد (علیه اسلام)
حق استاد بر شاگرد
1) اورا بزرگ بدارید
2) مجلس او را محترم شمارید
3) به گفته ی او گوش دهید.(حسن الاستماع)
4)صدای خود را در محضر او بلند نکنید
5)اگر کسی از او پرسشی کند تو پاسخ ندهی تا او خود پاسخ دهد.
6) در محضر او با کسی سخن نگویید.
7)اگر پیش روی تو از او بد بگویند از او دفاع کنید.
1)نیکو تعلیم دادن به او .
2) درشتی و تندی نکردن نسبت به او .
3)خشمگین نشدن از او .
4) بازنداشتن علم خود از او .
8)عیبهای او را بپوشانید .
9)فضایل او را آشکار سازید .
10)و با دشمن او ننشینید ( نشست و برخاست نکنید)
حقوق خویشاوندان فراروان است و بسته به میزان قرب و نزدیکی پیوند خویشاوندنی ( کم و زیاد) است : واجب ترین آنها حق مادر توست . سپس حق پدرت آنگاه حق فرزندت پس از آن حق برادرت و سپس به ترتیب حق هرکس نزدیک و نزدیک تر به است ، که هر کس به تو نزدیک تر باشد اولویت و تقدم دارد.
حق خداوند اما بزرگترین حق خداوند بر تو آن است که او را پرستش کنی و کسی یا چیزی را شریک او ندانی که اگر با دل پاک چنین کنی خداوند برعهده گرفته است که در کار دنیا و آخرت تو را خودش کفایت کند ، و آن چه از دنیا و آخرت بخواهی برایت نگهدارد(فراهم سازد)
حق نفس
حق نفس خودت بر تو آن است که او را به طور کامل به فرمانبرداری از خدا بگماری، به زبانت حقش را بدهی، و به گوشت حقش را بدهی ، و به چشمت حقش را بپردازی ، و به دستت حقش را بدهی ، و به پایت حقش را بدهی و به شکمت حقش را برسانی و از خدا بخواهی تو را در ادای حق این اعضا یاری رساند.
حق زبان
اما حق زبان این است که آن را گرامی تر از آن بداری که دشنام گوید و به گفتار نیک عادتش دهی و بر ادب وادارش سازی و آن را در کام نگهداری مگر در جایی که نیاز باشد یا برای دین و دنیا سودمند افتد و آن را زیاده گویی مبتذل کم فایده ، که با وجود سود اندکش از زیانش در امان نیستیم بازداری ، زبان گواه عقل و دلیل بر آن است و نشانه ی آراستگی عاقل به عقل همان رفتار نیک او در حق زبانش ( خوب بکار بردن زبان) است .
حق گوش آن است که آن را راهی به سوی دل خویش نسازی (و هر چیز ی را از طریق آن به قلب خویش وارد نکنی) مگر سخن خوبی که در دلت خیری را پدید آورد یا اخلاق والایی را بدان بدست آوری چرا که گوش دروازه ی سخن یه سوی دل است که معانی گوناگونی را که خیر و یا شر در بردارند به آن میرساند.
و اما حق چشم تو آن است که آن را از آن چه بر تو حلال نیست فروبندی ،و آن را به ابتذال نکشانی ( وبر هر منظره ای نگشایی ) مگر برای جایگاهی که تو را عبرتی آموزد که بر بصیرت بیفزاد و یا دانش به تو افاده کند زیرا چشم دروازه ی عبرت آموزی است.
و اما حق دو پایت آن است که با آنها جز به سوی آن چه بر تو حلال است نروی و آنها را در قدم نهادن به راهی که رونده ی به سوی آن خوار میگردد، مرکب خود نسازی زیرا پا بار بدن تو را میکشد و تو را به راه دین میبرد و جلو میاندازد.
سلاممممممممممممممم
من ی سوال دارم
ادامه بدید لطفا
میخواستم بپرسم حق پدر و مادر گردن آدم چقدره؟؟ مثلا پدر و مادر میتونند بفرمایند که :من راضی نیستم اینجا بری،راضی نیستم فلان چیزو بخوری،راضی نیستم فلان کارو بکنی،راضی نیستم با فلانی بگردی،راضی نیستم فلان چیزو گوش بدی،در کل راضی نیستم گناه کنی!!!!!!
این چه جوریاس؟یعنی مثلا مادر این حق رو دارند که همه چیزو از ادم دریغ کنن؟
بعد من اگه مرتکب یکی ازین اعمال بشم مدیون مامانمم میشم؟
پیشاپیش ممنووووووووووون از پاسخگویی شما
مثلا پدر و مادر میتونند بفرمایند که :من راضی نیستم اینجا بری،راضی نیستم فلان چیزو بخوری،راضی نیستم فلان کارو بکنی،راضی نیستم با فلانی بگردی،راضی نیستم فلان چیزو گوش بدی،در کل راضی نیستم گناه کنی!!!!!! این چه جوریاس؟یعنی مثلا مادر این حق رو دارند که همه چیزو از ادم دریغ کنن؟ بعد من اگه مرتکب یکی ازین اعمال بشم مدیون مامانمم میشم؟
یعنی تا این حد پدر و مادر می توانند در زندگی خصوصی دخالت کنن ! پدر و مادر زندگی خوب بچه هاشون می خواهند ! اگر علم این زمان را داشته باشند!
حق مادر
حق مادرت آن است که بداني او تو را چنان برداشته(و در رحم خويش نگهداشته و پرورش داده)که کس ديگري را بدانگونه بر نگيرد ، و از ميوه ي دل خود تو را چنان تغذيه نموده که هيچ کس ديگري را آنگونه طعام ندهد و به راستي تو را با گوش و چشم و دست و پاي و پوست و تمام اعضا و جوارحش ( با تمام وجود) نگهداري کرده و اين نگهداري را با خوشرويي و دلشادي همراه ساخته و هر ناگواري و درد و سختي و نگراني ( دوران بارداري را) تحمل کرده چنان که دست تعدي ( آفات و بلايا) را از تو دور ساخته و تو را بر زمين نهاده و خشنود بوده است که تو سير باشی و او خودش گرسنه ماند و تو لباس برتن داشته باشی و او برهنه باشد و تو را سيراب سازد و خودش تشنه ماند و تو را در سايه قرار دهد و خودش زير آفتاب بسر برد و با بيچارگي خود تو را نعمت دهد و با بيخوابي خود به تو لذت خواب را چشاند و شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش پرورشگاه تو وپستانش چشمه ي نوش تو و جانش نگهدارت بوده است . سرد و گرم دنيا را براي تو و به خاطر تو چشيده است پس براي قدر شناسي از اين همه ( ايثار و خود گذشتگي ) او را سپاس گزار باش ، و جز با ياري و توفيق خداوند نخواهي توانست اين همه را قدرداني کني.
حق پدر
حق پدر تو آن است که بدانی او ریشه ی ( وجود) توست و تو شاخه ی ( درخت وجود) او هستی و اگر نبود تو هم نبودی . پس هرگاه در خودت چیزی دیدی که آن را پسندیدی بدان که سرچشمه ی آن نعمت بر تو پدرت هست ( و تو آن نعمت را از پدرت داری)و خدا را ستایش کن و بهمان اندازه او را شکر گذار
سلام بر گل گیسوی عزیز
خواهر خوبم خداوند تعالی به مساله ی احترام به پدر و مادر بسیار بسیار اهمیت داده است فرموده اند که در همه حال باید از والدین خویش اطاعت کنید و به آنها احترام بگذارید مگر زمانی که آنها کافر بوده و از شما خواستند که از خدا پیروی نکنید تنها در این صورت حق دارید از آنها پیروی نکنید البته در ادامه میفرمایند که باز هم در این حالت هم باید به انها احترام را بگذارید
و از نظر شرعی تا آنجا که حقیر اطلاع دارم زن قبل از ازدواجش باید تمام کارهایش را با اجازه ی والدین انجام دهد و بعد از ازدواج با اجازه ی همسرش انجام دهد.
و حتی شما نمیتوانید بدون اجازه ی والدینتان روزه ی مستحبی بگیرید به این معنا که اگر آنها اجازه ندادند روزه نباید بگیرید
شما اگر والدینتان را نافرمانی کنید مانند آن است که خدا را نافرمانی کرده اید
چون پدرو مادر مومن 100% تمام حرفهایشان و در خواستشان در طول خداست و رضایت آنها مساوی است با رضایت خدا و ناراحتی آنان مانند ناراحت کردن خداست
سلاممممممممممممممم
من ی سوال دارم
ادامه بدید لطفا
میخواستم بپرسم حق پدر و مادر گردن آدم چقدره؟؟ مثلا پدر و مادر میتونند بفرمایند که :من راضی نیستم اینجا بری،راضی نیستم فلان چیزو بخوری،راضی نیستم فلان کارو بکنی،راضی نیستم با فلانی بگردی،راضی نیستم فلان چیزو گوش بدی،در کل راضی نیستم گناه کنی!!!!!!
این چه جوریاس؟یعنی مثلا مادر این حق رو دارند که همه چیزو از ادم دریغ کنن؟
بعد من اگه مرتکب یکی ازین اعمال بشم مدیون مامانمم میشم؟
پیشاپیش ممنووووووووووون از پاسخگویی شما
سلام خدمت گل گیسوی عزیز در جواب شما چند نکته عرض میکنم اما اگر کافی نبود حتما بفرمائید کامل کنم.
از لحاظ اخلاق و فقه اطاعت پدر و مادر در امور واجبه مگر اینکه حق مسلمی رو بدون دلیل درست از انسان سلب کنند و ضابع نمایند.
مثلا پدرو مادری بی دلیل و یا با دلائل نادرست جلو تحصیل فرزند رو بگیرند.
یا منع از دین داری کنند،مثل دختر خانمی که میگفت والدینم از من میخواهند که حجاب رو رعایت نکنند.از طرف دیگه اسلام دستور داده در اعمال مستجب موکد هم دستور پدر و مادر مقدم است؛مثل نماز اول وقت(که البته توضیح دارد و شرائطی)
نتیجه این میشود که در همان مورد اطاعت از والدین واجب نیست. کلید واژه های بحث: 1-حق شما از زندگی 2-اطاعت از والدین 3-دلیل منطقی
چرا لااقل آن مقدار که به دیگران رحم میکنی به خودت رحم نمیکنی؟! تو هرگاه کسی را در میان آفتاب سوزان ببینی بر او سایه می افکنی، هرگاه بیماری را ببینی که درد او را سخت ناتوان ساخته از روی ترحم بر او گریه میکنی، پس چه چیز تو را بر بیماریت صبور ساخته؟ و بر مصیبتت شکیبا نموده ؟ و از گریه بر خویشتن تسلیت داده ؟ در حالی که عزیزترین افراد نزد تو خودت می باشی ! چگونه ترس از نزول بلا در شب تو را بیدار نکرده ، با اینکه در گناه و معصیت او غوطه وری ، و در حالی که زیر سلطه او قرار داری ؟!بیا و این بیماری ( غفلت از خدا ) را با داروی تصمیم و عزم راسخ مداوا کن ، و این خواب غفلتی را که چشمانت را فرو گرفته با بیداری برطرف ساز ، بیا مطیع خداوند شو و به یاد او انس گیر ...
و چون با اخلاص چنین کنی، خدا تعهد کرده کار دنیا و آخرتت را کفایت کند، و آنچه از آن دو را دوست
داری برایت نگه دارد.
اگر حقوق الهى ناديده گرفته شود و انسان موجودى غير مسوول و بى هدف و فاقد تكليف به شمار آيد، در آن صورت پايبندى وى به ساير حقوق فردى و اجتماعى ، لغو و بيهوده مى نمايد و هيچ قانون و تكليفى ضمانت اجرا ندارد.
كلام اميرالمؤمنين علي ع در ارتباط با حق خداوند بر بندگان
اي بندگان خدا، شمايان را به تقواي الهي سفارش كنم كه حقّ خدا بر شما و حقّ شما بر خداست. از آستان قدس ربوبي كمك خواهيد تا به مرز تقوي رسيد، و از تقوي كمك گيريد تا به اوج معرفت و ايمان صعود كنيد. بيشك تقوي در امروز سپر و پناهگاه، و در فردا راه بهشت است، مسير آن روشن و رونده آن سودبر. خداوندي كه امانت دار تقوي است نگهدارنده متّقي از عذاب الهي است. نهج البلاغه خطبه 233
او را به حد کافی وادار به طاعت الهی کنی؛ بنابر این حق زبان و گوش و چشم و دست و پا و شکم و شرمگاهت را ادا نمایی، و از
خدا در این راه کمک بخواهی.
امام صادق(ع) می فرمایند:"شایسته ی هر مسلمانی که به مقام ائمه ی معصومین(علیهم السلام) معرفت دارد٬ این است که هر شب و روز اعمال خود را به نفس خود عرضه کند و خود حسابگر نفس خویش باشد. اگر در کارهایش که انجام داده خوبی مشاهده کرد، در افزایش آن بکوشد و اگر بدی دید، از پیشگاه الهی طلب آمرز نماید تا در قیامت دچار ذلت و خواری نگردد".(تحف العقول، ص 301)
[/font]
42 . حق نصيحت كننده :
[/color]ترجمه :اين پنجاه حقي است كه تو را احاطه كرده است و از اين حقوق در هيچ حالي از احوال خارج نيستي ؛ برتو واجب است رعايت اين حقوق و تلاش براي اداي آن و طلب مساعدت و كمك از خداوند متعال بر رعايت اين حقوق ؛ و نيست قوّتي مگر به خداونـد متعال و حمد و سپاس مخصوص آن ذات مقدس است.
در بعضی نسخه ها این حقوق 51 تاست بدین صورت که حق حج نیز در آن آمده است که به شرح زیر می باشد:
و حَقُّ الحَجِّ أن تَعلَمَ أنّهُ وِفادَةٌ إلی رَبِّکَ و فِرارٌ إلیه مِن ذُنوبک و به قبولُ توبتِک و قضاءُ الفَرض الّذی أوجَبَهُ اللهُ علیک.
و امّا حق حج این است که بدانی حج ، زیارت و مهمانی خدا و فرار از گناهان به سوی اوست و توبه تو با حج پذیرفته می شود و به وسیله ی آن ، عملی که خدا بر تو واجب کرده است ادا می شود.
با سلام خدمت کابران و کارشناسان عزیز
اگه بشه میخواییم این تاپیک رو به حق تخصص بدیم تا نسبت به حقهایی که از دیگران بر عهده ی ما هست غافل نباشیم و آگاهانه با افراد مختلف بر خورد کنیم ( مانند حق همسایه ، حق پدر و مادر حق معلم و متعلم و...) .
حقوق پیشوایان، سه گونه است : واجب ترین آنها بر تو حق کسی است که تو را به سلطه ( قدرت شرعی) اداره و تدبیر میکند . ( یعنی ولی امر و حاکم شرعی )، در رتبه بعد، حق کسی است که تو را با دانش آموختن پرورش میدهد ( یعنی معلم)، از آن پس، حق کسی است که به مالکیت، تو را اداره میکند ( یعنی مالک برده)، و هر مدیر و سرپرستی پیشوا ( و امام) است...
رساله ی حقوق امام سجاد (علیه اسلام)
حق استاد بر شاگرد
1) اورا بزرگ بدارید
2) مجلس او را محترم شمارید
3) به گفته ی او گوش دهید.(حسن الاستماع)
4)صدای خود را در محضر او بلند نکنید
5)اگر کسی از او پرسشی کند تو پاسخ ندهی تا او خود پاسخ دهد.
6) در محضر او با کسی سخن نگویید.
7)اگر پیش روی تو از او بد بگویند از او دفاع کنید.
حق شاگرد بر استاد
1)نیکو تعلیم دادن به او .
2) درشتی و تندی نکردن نسبت به او .
3)خشمگین نشدن از او .
4) بازنداشتن علم خود از او .
8)عیبهای او را بپوشانید .
9)فضایل او را آشکار سازید .
10)و با دشمن او ننشینید ( نشست و برخاست نکنید)
حقوق خویشاوندان
حقوق خویشاوندان فراروان است و بسته به میزان قرب و نزدیکی پیوند خویشاوندنی ( کم و زیاد) است : واجب ترین آنها حق مادر توست . سپس حق پدرت آنگاه حق فرزندت پس از آن حق برادرت و سپس به ترتیب حق هرکس نزدیک و نزدیک تر به است ، که هر کس به تو نزدیک تر باشد اولویت و تقدم دارد.
حق خداوند
اما بزرگترین حق خداوند بر تو آن است که او را پرستش کنی و کسی یا چیزی را شریک او ندانی که اگر با دل پاک چنین کنی خداوند برعهده گرفته است که در کار دنیا و آخرت تو را خودش کفایت کند ، و آن چه از دنیا و آخرت بخواهی برایت نگهدارد(فراهم سازد)
حق نفس
حق نفس خودت بر تو آن است که او را به طور کامل به فرمانبرداری از خدا بگماری، به زبانت حقش را بدهی، و به گوشت حقش را بدهی ، و به چشمت حقش را بپردازی ، و به دستت حقش را بدهی ، و به پایت حقش را بدهی و به شکمت حقش را برسانی و از خدا بخواهی تو را در ادای حق این اعضا یاری رساند.
حق زبان
اما حق زبان این است که آن را گرامی تر از آن بداری که دشنام گوید و به گفتار نیک عادتش دهی و بر ادب وادارش سازی و آن را در کام نگهداری مگر در جایی که نیاز باشد یا برای دین و دنیا سودمند افتد و آن را زیاده گویی مبتذل کم فایده ، که با وجود سود اندکش از زیانش در امان نیستیم بازداری ، زبان گواه عقل و دلیل بر آن است و نشانه ی آراستگی عاقل به عقل همان رفتار نیک او در حق زبانش ( خوب بکار بردن زبان) است .
حق گوش
حق گوش آن است که آن را راهی به سوی دل خویش نسازی (و هر چیز ی را از طریق آن به قلب خویش وارد نکنی) مگر سخن خوبی که در دلت خیری را پدید آورد یا اخلاق والایی را بدان بدست آوری چرا که گوش دروازه ی سخن یه سوی دل است که معانی گوناگونی را که خیر و یا شر در بردارند به آن میرساند.
حق چشم
و اما حق چشم تو آن است که آن را از آن چه بر تو حلال نیست فروبندی ،و آن را به ابتذال نکشانی ( وبر هر منظره ای نگشایی ) مگر برای جایگاهی که تو را عبرتی آموزد که بر بصیرت بیفزاد و یا دانش به تو افاده کند زیرا چشم دروازه ی عبرت آموزی است.
حق پا
و اما حق دو پایت آن است که با آنها جز به سوی آن چه بر تو حلال است نروی و آنها را در قدم نهادن به راهی که رونده ی به سوی آن خوار میگردد، مرکب خود نسازی زیرا پا بار بدن تو را میکشد و تو را به راه دین میبرد و جلو میاندازد.
سلام استاد سلیم ممنونم از اینکه اطلاع دادید:Gol:
پس دیگه ما این تاپیک رو ادامه نمیدیم چون اونجا کاملا حقش ادا شده:Gol:
سلاممممممممممممممم
من ی سوال دارم
ادامه بدید لطفا
میخواستم بپرسم حق پدر و مادر گردن آدم چقدره؟؟
مثلا پدر و مادر میتونند بفرمایند که :من راضی نیستم اینجا بری،راضی نیستم فلان چیزو بخوری،راضی نیستم فلان کارو بکنی،راضی نیستم با فلانی بگردی،راضی نیستم فلان چیزو گوش بدی،در کل راضی نیستم گناه کنی!!!!!!
این چه جوریاس؟یعنی مثلا مادر این حق رو دارند که همه چیزو از ادم دریغ کنن؟
بعد من اگه مرتکب یکی ازین اعمال بشم مدیون مامانمم میشم؟
پیشاپیش ممنووووووووووون از پاسخگویی شما
یعنی تا این حد پدر و مادر می توانند در زندگی خصوصی دخالت کنن !
پدر و مادر زندگی خوب بچه هاشون می خواهند ! اگر علم این زمان را داشته باشند!
سلام گل گیسوی عزیز حتما جوابتون رو خواهم داد ولی احتیاج به وقت دارم
حتما جواب خواهم داد:Gol:
حق مادر
حق مادرت آن است که بداني او تو را چنان برداشته(و در رحم خويش نگهداشته و پرورش داده)که کس ديگري را بدانگونه بر نگيرد ، و از ميوه ي دل خود تو را چنان تغذيه نموده که هيچ کس ديگري را آنگونه طعام ندهد و به راستي تو را با گوش و چشم و دست و پاي و پوست و تمام اعضا و جوارحش ( با تمام وجود) نگهداري کرده و اين نگهداري را با خوشرويي و دلشادي همراه ساخته و هر ناگواري و درد و سختي و نگراني ( دوران بارداري را) تحمل کرده چنان که دست تعدي ( آفات و بلايا) را از تو دور ساخته و تو را بر زمين نهاده و خشنود بوده است که تو سير باشی و او خودش گرسنه ماند و تو لباس برتن داشته باشی و او برهنه باشد و تو را سيراب سازد و خودش تشنه ماند و تو را در سايه قرار دهد و خودش زير آفتاب بسر برد و با بيچارگي خود تو را نعمت دهد و با بيخوابي خود به تو لذت خواب را چشاند و شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش پرورشگاه تو وپستانش چشمه ي نوش تو و جانش نگهدارت بوده است . سرد و گرم دنيا را براي تو و به خاطر تو چشيده است پس براي قدر شناسي از اين همه ( ايثار و خود گذشتگي ) او را سپاس گزار باش ، و جز با ياري و توفيق خداوند نخواهي توانست اين همه را قدرداني کني.
حق پدر
حق پدر تو آن است که بدانی او ریشه ی ( وجود) توست و تو شاخه ی ( درخت وجود) او هستی و اگر نبود تو هم نبودی . پس هرگاه در خودت چیزی دیدی که آن را پسندیدی بدان که سرچشمه ی آن نعمت بر تو پدرت هست ( و تو آن نعمت را از پدرت داری)و خدا را ستایش کن و بهمان اندازه او را شکر گذار
سلام بر گل گیسوی عزیز
خواهر خوبم خداوند تعالی به مساله ی احترام به پدر و مادر بسیار بسیار اهمیت داده است فرموده اند که در همه حال باید از والدین خویش اطاعت کنید و به آنها احترام بگذارید مگر زمانی که آنها کافر بوده و از شما خواستند که از خدا پیروی نکنید تنها در این صورت حق دارید از آنها پیروی نکنید البته در ادامه میفرمایند که باز هم در این حالت هم باید به انها احترام را بگذارید
و از نظر شرعی تا آنجا که حقیر اطلاع دارم زن قبل از ازدواجش باید تمام کارهایش را با اجازه ی والدین انجام دهد و بعد از ازدواج با اجازه ی همسرش انجام دهد.
و حتی شما نمیتوانید بدون اجازه ی والدینتان روزه ی مستحبی بگیرید به این معنا که اگر آنها اجازه ندادند روزه نباید بگیرید
شما اگر والدینتان را نافرمانی کنید مانند آن است که خدا را نافرمانی کرده اید
چون پدرو مادر مومن 100% تمام حرفهایشان و در خواستشان در طول خداست و رضایت آنها مساوی است با رضایت خدا و ناراحتی آنان مانند ناراحت کردن خداست
از کارشناسان محترم خواهش میکنم در مورد حق پدر و مادر کمی بیشتر توضیح بدید تا اینکه حق مطلب کاملا ادا بشه:Gol:
sayehe khorshid عزیز از لطفت بی نهایت ممنووووووووووووونم

واقعا استفاده کردم
خواهش میکنم خواهر خوبم :Gol:
ولی هنوز ما منتظر جواب کارشناسان محترم هستیم تا حق مطلب را کاملا ادا کنند:Sham:
سلام خدمت گل گیسوی عزیز
در جواب شما چند نکته عرض میکنم اما اگر کافی نبود حتما بفرمائید کامل کنم.
از لحاظ اخلاق و فقه اطاعت پدر و مادر در امور واجبه مگر اینکه حق مسلمی رو بدون دلیل درست از انسان سلب کنند و ضابع نمایند.
مثلا پدرو مادری بی دلیل و یا با دلائل نادرست جلو تحصیل فرزند رو بگیرند.
یا منع از دین داری کنند،مثل دختر خانمی که میگفت والدینم از من میخواهند که حجاب رو رعایت نکنند.از طرف دیگه اسلام دستور داده در اعمال مستجب موکد هم دستور پدر و مادر مقدم است؛مثل نماز اول وقت(که البته توضیح دارد و شرائطی)
نتیجه این میشود که در همان مورد اطاعت از والدین واجب نیست.
کلید واژه های بحث:
1-حق شما از زندگی
2-اطاعت از والدین
3-دلیل منطقی
. و اما حق ...
. و اما حق ...
. و اما حق ...
.
.
.
با سلام خدمت همه دوستان بزرگوار و اساتید بزرگوار
چقدر با حقوقی که بر گردن دارید، آشنایید :!!::!!::!!::!::!::!:
فکر میکنید چقدر از این حقوق رو ادا کردید :!!::!!::!!::!::!::!:
فقط یه خواهش داشتم تا ان شاءالله مباحث تاپیک منظم و با سیر منطقی خودش پیش بره :
دوستان اگر اجازه بدهند، حقوق رو بنده حقیر با توجه به سخنان امام سجاد ( علیه السلام ) میگذارم، بعد اگر دوستان مایل بودند،
میتونند پیرامون اون فراز از سخنان حضرت بحث داشته باشند و یا اگر مطلب و یا حدیثی در خصوص موضوع داشتند قرار بدهند.:ok:
:Gol::Gol:
بسم الله...
امام سجاد ( علیه السلام) :
و اما حق خداوند که بزرگترین حقوق است، آن است که :
1. او را بپرستی،
2. و به او شرک نورزی،
و چون با اخلاص چنین کنی، خدا تعهد کرده کار دنیا و آخرتت را کفایت کند، و آنچه از آن دو را دوست
داری برایت نگه دارد.
سلام
فرازها چه جوری هستند
الان بررسی کنیم یا خودتون زمانش را اعلام می کنید؟
سلام بزرگوار
فراز ها به همین کوتاهی است که مشاهده کردید.
اگر مطلبی در بررسی و یا بسط این بحث دارید، بفرمایید.
:Gol:
باسمه تعالی
امام سجاد ( علیه السلام ) :
و اما حق نفس تو بر تو آن است که :
او را به حد کافی وادار به طاعت الهی کنی؛ بنابر این حق زبان و گوش و چشم و دست و پا و شکم و شرمگاهت را ادا نمایی، و از
خدا در این راه کمک بخواهی.
امام علی ( علیه السلام ) :
چرا لااقل آن مقدار که به دیگران رحم میکنی به خودت رحم نمیکنی؟! تو هرگاه کسی را در میان آفتاب سوزان ببینی بر او سایه می افکنی، هرگاه بیماری را ببینی که درد او را سخت ناتوان ساخته از روی ترحم بر او گریه میکنی، پس چه چیز تو را بر بیماریت صبور ساخته؟ و بر مصیبتت شکیبا نموده ؟ و از گریه بر خویشتن تسلیت داده ؟ در حالی که عزیزترین افراد نزد تو خودت می باشی ! چگونه ترس از نزول بلا در شب تو را بیدار نکرده ، با اینکه در گناه و معصیت او غوطه وری ، و در حالی که زیر سلطه او قرار داری ؟!بیا و این بیماری ( غفلت از خدا ) را با داروی تصمیم و عزم راسخ مداوا کن ، و این خواب غفلتی را که چشمانت را فرو گرفته با بیداری برطرف ساز ، بیا مطیع خداوند شو و به یاد او انس گیر ...
اگر حقوق الهى ناديده گرفته شود و انسان موجودى غير مسوول و بى هدف و فاقد تكليف به شمار آيد، در آن صورت پايبندى وى به ساير حقوق فردى و اجتماعى ، لغو و بيهوده مى نمايد و هيچ قانون و تكليفى ضمانت اجرا ندارد.
:Gol:
سلام
كلام اميرالمؤمنين علي ع در ارتباط با حق خداوند بر بندگان
اي بندگان خدا، شمايان را به تقواي الهي سفارش كنم كه حقّ خدا بر شما و حقّ شما بر خداست. از آستان قدس ربوبي كمك خواهيد تا به مرز تقوي رسيد، و از تقوي كمك گيريد تا به اوج معرفت و ايمان صعود كنيد.
بيشك تقوي در امروز سپر و پناهگاه، و در فردا راه بهشت است، مسير آن روشن و رونده آن سودبر. خداوندي كه امانت دار تقوي است نگهدارنده متّقي از عذاب الهي است.
نهج البلاغه خطبه 233
امام صادق(ع) می فرمایند: "شایسته ی هر مسلمانی که به مقام ائمه ی معصومین(علیهم السلام) معرفت دارد٬ این است که هر شب و روز اعمال خود را به نفس خود عرضه کند و خود حسابگر نفس خویش باشد. اگر در کارهایش که انجام داده خوبی مشاهده کرد، در افزایش آن بکوشد و اگر بدی دید، از پیشگاه الهی طلب آمرز نماید تا در قیامت دچار ذلت و خواری نگردد".(تحف العقول، ص 301)