تفسیر انا قتیل العبرة چیست؟
تبهای اولیه
تفسیر درست این کلام امام چیست؟
با سلام
تفسیرهای متفاوتی می توان از این فرموده امام شده است و هرکسی با زاویه نگاهی مطالبی را بیان نموده اند
بررسی شرایط و اوضاع حاکم بر دوران امام حسین (ع) این حقیقت را بر انسان آشکار می سازد که ظلم و ستم و سنگدلی و بی رحمی در آن زمان به اوج خود رسیده بود و رحمت و رافت و مهربانی به دست فراموشی سپرده شده بود .
نگاهی اجمالی به جنایت های بنی امیه در سرزمین کربلا و رفتار ددمنشانه و بی رحمانه آنها با خاندان پیامبر (ص) کافی است تا تصویر روشنی از مرگ انسانیت و عاطفه و احساس در مقابل دیدگان ما ترسیم شود .
مردمی که منظره جان دادن طفلی شیرخواری بر اثر تشنگی در قلب سنگ آنها اثری ندارد و گلوی نازک تر از گل او را آماج تیر کینه و بغض خود قرار می دهند، از فطرت پاک انسانی فرسنگ ها دور شده اند و رحم، مهربانی و عواطف پاک انسانی در قاموس آنها معناو مفهومی ندارد .
ام کلثوم - سلام الله علیها خواهر شیر دل امام حسین (ع) در فرازی از خطبه پر شور خود می فرماید: «و نزعت الرحمة من قلوبکم (1) ; رحمت و نرمی از قلب های شما گرفته شده است » .
در آن شرایط سخت و دشوار و در آن روزگار قحطی مهر و رحمت، هیچ چیز جز شهادت مظلومانه پاک ترین بنده برگزیده خدا، یعنی امام حسین - علیه السلام - و خانواده و یاران باوفایش، نمی توانست زنگار قساوت و سنگ دلی را از دل ها بزداید و چشمه های خشکیده اشک را که نشانه رحمت و نرم دلی است، دوباره بر گونه ها جاری سازد .
امام حسین (ع) با جمله: «انا قتیل العبرة » می خواهد بگوید: من کشته شدم تا با گریستن در مظلومیت و مصائب من، صفت رحمت شکوفا گردد و رحمت الهی شامل حال امت گردد . زلال اشک بر مظلوم، گرد و غبار گناهان و آلودگی ها و سنگ دلی ها را از صحن و سرای دل می شوید و نسیم رحمت و صفا و همدلی را در کوی و برزن به ارمغان می آورد .
اکنون معنای این حدیث به خوبی روشن می گردد که می فرماید: «و ما بکی احد رحمه لنا و لما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم، لاطفئت حرها حتی لایوجد لها حر (2)
هر کس از روی رحمت بر ما و برای آن چه به ما رسیده، بگرید، پیش از روان شدن اشکش، مورد رحمت الهی قرار می گیرد و اگر قطره ای از اشکش در جهنم بیفتد، چنان آتش آن را خاموش می کند که گرمایی برای آن باقی نمی ماند» .
تا دریای رحمت الهی کسی را در بر نگیرد، گوهر گران بهای اشک روزی اش نمی شود و افشاندن در یتیم اشک، بر خاندان پیامبر(ص) که بهترین خلق خدایند، چنان سیل رحمت حق را جاری می سازد که از آتش جهنم که ظهور قهر و غضب خداوند است، نشان و اثری باقی نمی ماند .
1- بحار الانوار، ج 45، ص 112 .
2- کامل الزیارات، باب 32، ص 101 .
در مورد سند اين حديث هم توضيحي بفرماييد ممنون خواهيم شد.
با سلام به دوستان خوبم:
"انا قتيل العبرات" (1) روايت از امام حسين(ع) است كه فرمود: "من كشته اشكها هستم". از اين رو كشته اشكها از لقبهاي سيد الشهدا است. در حديث ديگري فرمود: "انا قتيل العبره، لا يذكرني مؤمن الا استعبر؛ (2) من كشته اشكم. هيچ مؤمني مرا ياد نميكند مگر آن كه اشك به چشمانش ميآيد". اين صفت در زيارتنامهها هم براي حضرت به كار رفته و معتبر است.
پينوشتها:
1 - محدث قمي، منتهي الامال، ص 538.
2 - شيخ صدوق، امالي، ص 118.
سلام مجدد
"أنا قتيل العبرات" يعني من كشته اشك هايم. امام حسين عليه السلام در حديث ديگري فرمود: جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 354.
"أنا قتيل العبرة. لا يذكرني مؤمن الا بكي؛ من كشته اشكم. هيچ مؤمني مرا ياد نمي كند مگر آن كه اشك در بحارالأنوار، ج 44، ص 279.
چشمانش ميآيد".
"قتيل العبرات" از لقب هاي حضرت سيد الشهدا امام حسين عليه السلام است.
"قتيل العبرات" در زيارتنامه ها براي شهيد كربلا آمده است، از جمله: "و صلّ علي الحسين المظلوم، الشهيد الرشيد قتيل العبرات و أسير الكربات".
مفاتيح الجنان، ص 871.
روایت را مرحوم شبخ صدوق چنین بیان می فرمایند:
«حدثنا الحسين بن أحمد بن إدريس ( رحمه الله ) ، قال : حدثنا أبي ، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب ، عن الحكم بن مسكين الثقفي ، عن أبي بصير ، عن الصادق جعفر بن محمد ، عن آبائه ( عليهم السلام ) ، قال : قال أبو عبد الله الحسين بن علي ( عليهما السلام ) :انا قتیل العبرة لا یذکرنی مؤمن الا استعبر»[1].
مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حسین عندلیب همدانی «رحمه الله»در کتاب گرانقدر «ثارالله» در توضیح این فقره فرموده اند:
«این جملات بدان معنا نیست که امام «علیه السلام» شهید شدند تا مردم گریه کنند وبه اجر و ثوابی برسند .
بلکه «قتیل العبرة»حاکی از آثار قهری شهادت آن حضرت می باشد.وآن سرشک ناشی از عشق فطری هر مؤمن به اوست .
علت غایی قیام هم در زیارت اربعین بیان شده است :
«اللهم اني أشهد أنه وليک... و بذل مهجته فيک ليستنقذ عبادک من الجهالة و حيرة الضلالة، و قد توازر عليه من غرته الدنيا و باع حظه بالارذل الأدني... فجاهدهم فيک صابرا محتسبا حتي سفک في طاعتک دمه و استبيح حريمه...»[2].
«خدايا، گواهي ميدهم که او ولي توست... و در راه تو جان خود را تقديم نمود، تا بندگانت را از ناداني و سرگرداني نجات دهد. کساني که دنيا آنها را گول زد و بهرهي هستي خود را به بهاي ناچيز و پستي فروختند، بر عليه او همدست شدند... پس با شکيبائي و خيرخواهي در راه تو جهاد کرد تا خونش در طاعت تو ريخته شد و حرمش مباح شمرده شد.
[1].امالی صدوق ،ص200،مناقب ابن شهر آشوب،ج3ص239.بحار الانوار :ج98ص295.روضة الواعظین،فتال نیشابوری،ص170.
[FONT="][2] .تهذیب الاحکام شیخ طوسی،ج6،ص59.مصباح المتهجد شیخ طوسی،ص88.بحارالانوار،ج98،ص331.
[FONT=arial black]با سلام و تشکر از جناب طاها
آیا می دانید این تفسیر از کدام عالم بزرگوارودر کدام کتاب است؟
ذیل تفسیر سوره مبارکه آل عمران (3) آيه 13 میخوانیم:
" عبرة" در اصل از ماده" عبور" گرفته شده است كه به معنى گذشتن از حالى به حال ديگر يا از جايى به جاى ديگر است، و به اشك چشم" عبرة" (بر وزن حسرت) مىگويند زيرا از چشم عبور مىكند و به كلمات كه از زبانها و گوشها مىگذرد نيز عبارت مىگويند، و عبرت گرفتن از حوادث نيز به خاطر آن گفته مىشود كه انسان از آنچه مىبيند مىگذرد و از حقايقى در پشت سر آن آگاه میشود.
آیا نمی توان حدیث شریفی که از حضرت حسین بن علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند:
«انا قتیل العبرة لا یذکرنی مومن الا استعبر»
را این طور تفسیر کرد که: "من کشته شدم تا عبرتی باشم و ..."
«انا قتیل العبرة لا یذکرنی مومن الا استعبر».
سلام
من کشته عبورم هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر اینکه ( از مقامی به مقام بالاتر ) عبور می کند ( و نشانه آن اشک است )
موفق باشید
با سلام
این حدیث در مجامع :
امالى صدوق: ابن إدريس، عن أبيه، عن ابن أبي الخطاب، عن الحكم بن مسكين [الثقفي] عن أبي بصير، عن الصادق، عن آبائه عليهم السلام قال: قال أبو عبد الله الحسين بن علي عليهما السلام: أنا قتيل العبرة لا يذكرني مؤمن إلا استعبر (2).
کامل الزیارات = مل: محمد بن جعفر، عن محمد بن الحسين، عن الحكم بن مسكين مثله (3).
مل: أبي عن سعد، عن الخشاب، عن إسماعيل بن مهران، عن علي بن أبي حمزة، عن أبي بصير مثله (4).
- مل: حكيم بن داود، عن سلمة، عن ابن يزيد، عن ابن أبي عمير، عن
------بحار الأنوار / جزء 44 / صفحة [ 285]
اما در توجیه و معنی حدیث ، حدیث زیر مفید است :
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن جعفر، عمن ذكره، عن الخشاب عن علي بن الحسان، عن عبدالرحمن بن كثير، عن داود الرقي قال: كنت عند أبي عبدالله عليه السلام إذا استسقى الماء فلما شربه رأيته قد استعبر واغرورقت عيناه بدموعه ثم قال لي: يا داود لعن الله قاتل الحسين عليه السلام وما من عبد شرب الماء فذكر الحسين عليه السلام و أهل بيته ولعن قاتله إلا كتب الله عزوجل له مائة ألف حسنة وحط عنه مائة ألف سيئة ورفع له مائة ألف درجة وكأنما أعتق مائة الف نسمة وحشره الله عزوجل يوم القيامة ثلج الفؤاد
استعبر[size=16]: جرت عبرته أي دمعته.
[/size]