ازدواج نکنید
تبهای اولیه
ازدواج نکنید
اگر چنين هستيد ، صبر كنيد ، ازدواج نكنيد
1 - اگر در خانواده پدري و زندگي مجردي خود ، مسئوليت كاري را به عهده نمي گيريد يا در مسئوليت محوله تعلل مي ورزيد. ( تنبلي و بي مسئوليتي)
2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (كه به نظر شما غير منطقي بوده يا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضي كننده نداريد و نتوانسته ايد تعامل قابل قبولي ايجاد نمائيد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعي صحيح با ديگران)
3 – اگر در زندگي ، مرتب شغل خود را عوض كرده ايد، با دوستان زيادي به خاطر مشكلاتي قطع رابطه نموده ايد، رشته تحصيلي خود را تغيير داده يا ترك تحصيل كرده ايد، علائق خود را نيمه كاره رها كرده ايد و ثبات فكري ، احساسي و رفتاري نداريد.( عدم ثبات فكري، احساسي و رفتاري)
4 – اگر تصور مي كنيد ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آينده به دلخواه خود تغيير مي دهيد. (خطاي شناختي)
5 – اگر به دنبال همسر مناسبي هستيد به نحوي كه در زندگي مشتركتان در آينده با هيچ گونه مشكلي مواجه نشويد. (خطاي شناختي)
6 – اگر در پي كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئوليت هايتان بر دوش ديگران قرار مي گيرد. (اصالت لذت، و عدم مسئوليت پذيري)
7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خويش را قبول داريد و در برابر ديگران حالت دفاعي يا حالت تهاجمي مي گيريد و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار ديگران نيستيد. (واكنش دفاعي و خود ميان بيني)
8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمي بينيد. (عدم خودآگاهي)
9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پيشنهادات ديگران، تغييري در رفتار هاي شما ايجاد نشده است. (عدم مديريت خود يا خود مديريتي)
10 – اگر مسائل كاري شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صميمي در خانواده ( خانواده پدري) مي شود يا مسائل و مشكلات شخصي شما در تمام حوزه هاي زندگيتان تاثير مي گذارد و در هم تنيده مي گردد. (مشكل در تقسيم وظايف و تعارض نقش ها)
11 – اگر به هيچ وجه قادر به تغيير برنامه هاي از قبل طراحي شده خود نيستيد( حتي اگر شرايط تغيير كند) و بسيار متعصب ، خشك و غير قابل انعطاف هستيد. (عدم انعطاف پذيري لازم)
12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل مي كنند)، نمي باشيد. (عدم اگاهي اجتماعي)
13 – اگر بيشتر به جاي گوش كردن ، صحبت مي كنيد و بيشتر از آنكه سعي كنيد ديگران را بفهميد ، سعي داريد كه ديگران شما را درك كنند. (عدم مديريت رابطه)
14 – اگر بسيار هيجان طلب هستيد و صرفاً ، هيجانات شما را به سويي مي كشاند و قادر به تعويق انداختن خواسته هايتان نيستيد. (خود يا اگو ضعيف ، هوش هيجاني پائين)
15 – اگر براي رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه اي نداريد و منفعلانه و واكنشي نسبت به ديگران عكس العمل نشان مي دهيد.( رفتار بي تعقل يا انعكاسي، مشكل در شيوه حل مسئله)
16 – اگر عادت داريد به جاي حل مشكلات از آنها فرار كنيد يا اجتناب بورزيد يا واكنش شما به مسائل بي تفاوتي هست. (پاسخ اجتنابي به رويدادها)
17- اگر در آينه نگاه ديگران، شما فردي غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتي، بدبين، گوشه گير، پرخاشگر، دمدمي مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگين يا تكانشي ( كسي كه يكباره بدون مقدمه و از روي احساس دست به عملي مي زند و پيامدهاي آن را نمي سنجد) به نظر مي آئيد. (اختلال شخصيت)
18 – اگر فكر مي كنيد، از ميان چند ميليارد ساكنين كره زمين ، فقط و فقط يك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غير اين صورت زندگي شما بي معنا شده و بايد بميريد يا تا آخر عمر مجرد بمانيد.( خطاي شناختي ، عدم كنترل احساس ، هوش هيجاني ضعيف)
19 – اگر بدون اينكه خود را دقيقاً ارزيابي كنيد و بشناسيد ،دنبال همسر مناسب مي گرديد. (عدم شناخت خود)
20 – اگر وضعيت فعلي اتان راضي كننده نيست و براي رهايي و فرار از موقعيت ، اقدام به ازدواج مي كنيد. (مشكل در شيوه حل مسئله
1 - اگر در خانواده پدري و زندگي مجردي خود ، مسئوليت كاري را به عهده نمي گيريد يا در مسئوليت محوله تعلل مي ورزيد. ( تنبلي و بي مسئوليتي)
2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (كه به نظر شما غير منطقي بوده يا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضي كننده نداريد و نتوانسته ايد تعامل قابل قبولي ايجاد نمائيد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعي صحيح با ديگران)
3 – اگر در زندگي ، مرتب شغل خود را عوض كرده ايد، با دوستان زيادي به خاطر مشكلاتي قطع رابطه نموده ايد، رشته تحصيلي خود را تغيير داده يا ترك تحصيل كرده ايد، علائق خود را نيمه كاره رها كرده ايد و ثبات فكري ، احساسي و رفتاري نداريد.( عدم ثبات فكري، احساسي و رفتاري)
4 – اگر تصور مي كنيد ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آينده به دلخواه خود تغيير مي دهيد. (خطاي شناختي)
5 – اگر به دنبال همسر مناسبي هستيد به نحوي كه در زندگي مشتركتان در آينده با هيچ گونه مشكلي مواجه نشويد. (خطاي شناختي)
6 – اگر در پي كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئوليت هايتان بر دوش ديگران قرار مي گيرد. (اصالت لذت، و عدم مسئوليت پذيري)
7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خويش را قبول داريد و در برابر ديگران حالت دفاعي يا حالت تهاجمي مي گيريد و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار ديگران نيستيد. (واكنش دفاعي و خود ميان بيني)
8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمي بينيد. (عدم خودآگاهي)
9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پيشنهادات ديگران، تغييري در رفتار هاي شما ايجاد نشده است. (عدم مديريت خود يا خود مديريتي)
10 – اگر مسائل كاري شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صميمي در خانواده ( خانواده پدري) مي شود يا مسائل و مشكلات شخصي شما در تمام حوزه هاي زندگيتان تاثير مي گذارد و در هم تنيده مي گردد. (مشكل در تقسيم وظايف و تعارض نقش ها)
11 – اگر به هيچ وجه قادر به تغيير برنامه هاي از قبل طراحي شده خود نيستيد( حتي اگر شرايط تغيير كند) و بسيار متعصب ، خشك و غير قابل انعطاف هستيد. (عدم انعطاف پذيري لازم)
12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل مي كنند)، نمي باشيد. (عدم اگاهي اجتماعي)
13 – اگر بيشتر به جاي گوش كردن ، صحبت مي كنيد و بيشتر از آنكه سعي كنيد ديگران را بفهميد ، سعي داريد كه ديگران شما را درك كنند. (عدم مديريت رابطه)
14 – اگر بسيار هيجان طلب هستيد و صرفاً ، هيجانات شما را به سويي مي كشاند و قادر به تعويق انداختن خواسته هايتان نيستيد. (خود يا اگو ضعيف ، هوش هيجاني پائين)
15 – اگر براي رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه اي نداريد و منفعلانه و واكنشي نسبت به ديگران عكس العمل نشان مي دهيد.( رفتار بي تعقل يا انعكاسي، مشكل در شيوه حل مسئله)
16 – اگر عادت داريد به جاي حل مشكلات از آنها فرار كنيد يا اجتناب بورزيد يا واكنش شما به مسائل بي تفاوتي هست. (پاسخ اجتنابي به رويدادها)
17- اگر در آينه نگاه ديگران، شما فردي غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتي، بدبين، گوشه گير، پرخاشگر، دمدمي مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگين يا تكانشي ( كسي كه يكباره بدون مقدمه و از روي احساس دست به عملي مي زند و پيامدهاي آن را نمي سنجد) به نظر مي آئيد. (اختلال شخصيت)
18 – اگر فكر مي كنيد، از ميان چند ميليارد ساكنين كره زمين ، فقط و فقط يك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غير اين صورت زندگي شما بي معنا شده و بايد بميريد يا تا آخر عمر مجرد بمانيد.( خطاي شناختي ، عدم كنترل احساس ، هوش هيجاني ضعيف)
19 – اگر بدون اينكه خود را دقيقاً ارزيابي كنيد و بشناسيد ،دنبال همسر مناسب مي گرديد. (عدم شناخت خود)
20 – اگر وضعيت فعلي اتان راضي كننده نيست و براي رهايي و فرار از موقعيت ، اقدام به ازدواج مي كنيد. (مشكل در شيوه حل مسئله
با سلام
اميدوار عزيز
از اين 20 تا مورد هركس يكي را هم داشت نبايد ازداج بكند؟ يا اين كه نه چندتا مورد بايد جمع شود؟
در ضمن در مورد شدت و ضعف انها و اين كه هر يك از اين موارد تا چه اندازه خطرناك است و مانع ازدواج ؟
و يا با صرف وجود چنين علايمي بايد دست نگاه داشت؟؟
با سلام و احترام
جناب امیدوار
همه این مواردی که نوشتین بین دخترها و پسر ها مشترکه یا این که بعضی برای دختر ها و بعضی برای پسر ها مهم تره؟
یعنی اگه در وجود دختری رقیق شده اون عامل رو باشه اشکال خاصی نداره اما همون اندازه کمش هم برای پسر ها مشکل سازه.:Gig:
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از هر چیزی باید به توصیه امام خمینی نسبت به جوانان اشاره ای کنم :(تادیر نشده خودتان را اصلاح کنید)
در هر سنی و قشری و جنسی باید سعی در خروج رذایل اخلاقی از وجود خویش و ورود فضایل اخلاقی به آن تلاش و جدیت مضاعف داشت.
این چه توصیه ای است که جناب امیدوار عرض کردند.اساسا یکی از مواردی که باعث تغییر رفتار به سمت بهبودی می شود ازدواج است که آدمی تحت شرایط خاصی قرار می گیرد و خود را با آن تطبیق می دهد.
باز می گوییم انسان باید دائما در حال اصلاح اخلاقی خود باشد.
در قرآن اشاره شده(هن لباس لکم و انتم لباس لهن)یکی از موارد لباس علاوه بر زیبایی و آراستن شخص باعث پوشش عیوب آدمی می گردد که در ازدواج زن و مرد می توانند عیوب یکدیگر را بپو شانند و باعث تکامل یکدیگر شوند و باعث تعادل اخلاقی در یکدیگر شوند .
باز می گوییم انسان باید دائما در حال اصلاح اخلاقی خود باشد
همچنین در تایید سخن روشن عزیز باید گفت: امور یاد شده حسن و قبح آن به تناسب جنسیت گاهی تفاوت می کند مثلا صفت ترس ،بخل و تکبر برای مردان طبق روایات قبیح و برای زنان حسن شمرده شده است.لذا به طور مطلق نمی توان نتیجه گیری کرد .
به قول ان عالم نغز گو :ملاشدن چه آسان آدم شدن چه سخت است .آن دیگری گفت ملا شدن چه سخت است آدم شدن محال است.
امیدوار عزیز اگه به این حرفاست نباید هیچ کس در هیچ زمانی ازدواج کنه.
قبل از هر چیزی باید به توصیه امام خمینی نسبت به جوانان اشاره ای کنم :(تادیر نشده خودتان را اصلاح کنید)
در هر سنی و قشری و جنسی باید سعی در خروج رذایل اخلاقی از وجود خویش و ورود فضایل اخلاقی به آن تلاش و جدیت مضاعف داشت.
این چه توصیه ای است که جناب امیدوار عرض کردند.اساسا یکی از مواردی که باعث تغییر رفتار به سمت بهبودی می شود ازدواج است که آدمی تحت شرایط خاصی قرار می گیرد و خود را با آن تطبیق می دهد.
باز می گوییم انسان باید دائما در حال اصلاح اخلاقی خود باشد.
در قرآن اشاره شده(هن لباس لکم و انتم لباس لهن)یکی از موارد لباس علاوه بر زیبایی و آراستن شخص باعث پوشش عیوب آدمی می گردد که در ازدواج زن و مرد می توانند عیوب یکدیگر را بپو شانند و باعث تکامل یکدیگر شوند و باعث تعادل اخلاقی در یکدیگر شوند .
باز می گوییم انسان باید دائما در حال اصلاح اخلاقی خود باشد
همچنین در تایید سخن روشن عزیز باید گفت: امور یاد شده حسن و قبح آن به تناسب جنسیت گاهی تفاوت می کند مثلا صفت ترس ،بخل و تکبر برای مردان طبق روایات قبیح و برای زنان حسن شمرده شده است.لذا به طور مطلق نمی توان نتیجه گیری کرد .
به قول ان عالم نغز گو :ملاشدن چه آسان آدم شدن چه سخت است .آن دیگری گفت ملا شدن چه سخت است آدم شدن محال است.
امیدوار عزیز اگه به این حرفاست نباید هیچ کس در هیچ زمانی ازدواج کنه.