چرا خدا فرشته ها رو آفرید؟

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا فرشته ها رو آفرید؟

آیا خدا فرشته هارو خلق کرد که عبادتش کنن؟

مگه خدا اصلا به عبادت احتیج داره (نعوذو بالله)

آیا خدا فرشته هارو خلق کرد که بهش تو کار ها کمک کنن؟

مگه خداوند قادر نیست؟

پس چه احتیاجی به اونهاست.

اصلا چند تا فرشته وجود داره؟

فرشتگان درعلم هستی ماموریتهایی دارند:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏(6تحریم)
اى مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد. بر آن فرشتگانى خشن و سخت‏گير گمارده شده‏اند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏كنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام مى‏دهند

پیام;134813 نوشت:
فرشتگان درعلم هستی ماموریتهایی دارند:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏(6تحریم)
اى مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد. بر آن فرشتگانى خشن و سخت‏گير گمارده شده‏اند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏كنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام مى‏دهند

خیلی ممنون
ولی یه سوال؟
یعنی خدا خودش نمیتونست این کارهارو انجام بده ؟
مگه ما نمیگیم خدا به همه ی امور قادره و توانا .
پس خودش نمی تونه کارهایی رو که فرشته ها انجام میدنو بده ؟

ببینید من آدم مغرضی نیستم . اینا سوالاتی هست که تو ذهنمه.
وقتی این سایتو پیدا کردم خیلی خوشحال شدم. چون سوالاتی رو که خیلی وقته تو ذهنمه رو راحت و به دور از نگاههای سنگین مردم میتونم بپرسم و همگی شما لطف میکنین و بهشون جواب میدین .
ازتون ممنونم :Gol:

nakisa;134790 نوشت:
آیا خدا فرشته هارو خلق کرد که عبادتش کنن؟ مگه خدا اصلا به عبادت احتیج داره (نعوذو بالله)

سلام
اصل معنای عبادت خدمتگزاری مملوکانه است و چون حقایق عالم مجردات ( فرشتگان ) مملوک اویند و در ظهور و تجلی صفات حق تعالی اورا خادمند پس بنده اویند و اورا عبادت می کنند
موفق باشید

حامد;134835 نوشت:
سلام
اصل معنای عبادت خدمتگزاری مملوکانه است و چون حقایق عالم مجردات ( فرشتگان ) مملوک اویند و در ظهور و تجلی صفات حق تعالی اورا خادمند پس بنده اویند و اورا عبادت می کنند
موفق باشید

آقا حامد
ممنون از پستتون ولی میشه یه کم بیسوادی حرف بزنین.
راستش من زیاد سر در نیاوردم:Gig:

nakisa;134886 نوشت:
آقا حامد ممنون از پستتون ولی میشه یه کم بیسوادی حرف بزنین. راستش من زیاد سر در نیاوردم

سلام
عبادت یعنی کسی مملوک دیگری باشد و به او خدمت کند
در مملوکیت فرشتگان بلکه تمام موجودات عالم که شکی نیست
خدمتگزاری فرشتگان به خدای متعال آنستکه که محل ظهور اسماء حسنی و صفات علیای او هستند یعنی علم و قدرت و حیات و رزاقیت و خالقیت ووو او را به منصه ظهور می رسانند لذاست که دست اندرکار تدبیر امور عالم به اذن تکوینی حق تعالی هستند پس دارند اورا عبادت می کنند
موفق باشید

با سلام و احترام

آفرينش تمام موجودات و از جمله فرشتگان داراي هدف است. هدف از آفرينش هر موجودي، داشتن و دست يافتن به كمالات وجودي است كه براي آن‏ها امكان دارد. با اين تفاوت كه برخي از موجودات مانند جن و انس، هدف آن‏ها تدريجي و در سايه تلاش حاصل مي شود اما برخي از موجودات مانند فرشتگان، آن اندازه از كمال كه برايشان امكان دارد، به صورت فعليّت يافته براي آن‏ها حاصل است.
فرشتگان از نوع مجردات مي باشند. چنين موجوداتي فوق زمان و مكان، عاري از تغيير و تحول و... هستند.

اين موجودات آفريده شده‏ اند تا به حسب مرتبه و قابليت وجودي، از رحمت الهي برخوردار شوند. مسئله استعداد داشتن و شكوفايي استعداد براي آن‏ها مطرح نيست. ملائكه الهي از ابتدا همه كمالاتي را كه براي شان امكان و قابليت داشته، به صورت بالفعل دارا هستند. برخي از روايات و آيات بر اين مسئله دلالت دارند: شايد بتوان از اين تعبير استفاده كرد كه هيچ فرشته‏اي از مقام خود نمي‏تواند بالاتر رود. اين گونه آفريده شده و تا آخر همان خواهد بود.
از آيه اوّل سوره فاطر به دست مي آيد كه خداوند، فرشتگان را واسطه ميان خود و عالم مشهود قرار داده است. با تعبير "رسل" همه ملائكه را وسايطي ميان خود و مخلوقاتش در اجراي اوامر تكويني و تشريعي دانسته، با اين بيان مشخص مي شود كه حكمت آفرينش آن‏ها تنها عبادت نيست.

[=tahoma][=&quot]فرشتگان كارگزاران الهي و مأمور اجراي امور عالم تكويني هستند و وظايف سنگيني بر عهده آن‏ها است كه در ذيل به برخي از آن‏ها اشاره مي كنيم:[/][=&quot][/][/]
[=tahoma][=&quot]أ) حامل و رساننده وحي به پيامبران مي باشند.(1)[/][=&quot][/][/]
[=tahoma][=&quot]ب) نزول امر الهي به دست فرشتگان است، يعني در تدبير جهان كه به امر الهي انجام مي گيرد، اينان عامل اجرايي اند و آن را پياده مي كنند.(2)[/][=&quot][/][/]
[=tahoma][=&quot]ج) دسته‏اي از فرشتگان حاملان عرش خدا و آنان يا دسته‏اي ديگر شفاعت كنندگان مؤمنان هستند.(3)[/][=&quot][/][/]
[=tahoma][=&quot]د) لعن بر كفّار نيز از كارهاي فرشتگان است.(4)[/][=&quot][/][/]

و) نوشتن كردار بندگان خدا از كارهاي ديگر فرشتگان است.(6)
ز) امداد مؤمنان از ديگر كارهاي آنان است.(7)
[=&quot]پي نوشت‏ها: [/]
[=&quot]1. نمل (27) آيه 102؛ بقره (2) آيه 97؛ عبس (80) آيه 16 و نمل (16) آيه 2.[/]
[=&quot]2. سجده (32) آيه 5 و معارج (70) آيه 4.[/]
[=&quot]3. مؤمن (40) آيه 7 و نجم (53) آيه 26.[/]
[=&quot]4. بقره (2) آيه 161 و آل عمران (3) آيه 87.[/]
[=&quot]5. فصّلت (41) آيه 30.[/]
[=&quot]6. انفطار (82) آيه 11؛ يونس (10) آيه 21؛ زخرف (43) آيه 80 و ق (50) آيه 18.[/]
[=&quot]7. آل عمران، آيه 124 و تحريم (66) آيه 4.[/]

از آيه اول سوره « فاطر » به دست مي آيد كه خداوند متعال ملايكه را واسطه ميان خود و عالم مشهود قرار داده است . با تعبير
« رسل » همه ملايكه را وسايطي ميان خود و مخلوقاتش در اجراي اوامر تكويني و تشريعي خود دانسته است ، ( 1 ) وبا اين بيان مشخص مي گردد كه حكمت آفرينش آنها تنها عبادت خداوند نبوده است . البته حضرت علي ( ع ) فرموده اند : « درآسمان هاي تو بر تو جايي به اندازه پوستي گستريده يافت نشود، جزآن كه فرشته اي بر آن سجده كنان است ياچالاك در راه پرستش روان » .

[=&quot](1) نگا : علامه طباطبايي ، سيد محمد حسين ، الميزان ، موسسه الاعلمي المطبوعات ، بيروت ، چاپ دوم ، 1393ق ، ج 17 ،ص 6، 7 و 12 .[/]
[=&quot](2) نهج البلاغه ، ترجمه دكتر شهيدي ، خطبه 91، ص 80، « بخشي از اين خطبه اعجاب آور مرتبط با خلقت فرشتگان بوده و بسيار خواندني است » .[/]

سلام و ممنون از دوستانی که پست گذاشتن .:Gol:
حرف من اینه که
مگه خدا به عبادت و کار کردن فرشته ها احتیاجی داره که اونا رو افرید.
ببینید
شما میگید که فرشته ها رو آفرید و چون مملوکند باید خدا رو عبادت کنند . اصلا چه احتیاجیه به عبادت کردن ؟

یا اینکه فرشته ها کارهای خدا رو انجام میدن.

مگه خدا خودش نمیتونه کاراشو خودش انجام بده که به فرشته ها نیازی داشته باشه؟
یعنی اگه فرشته ها نبودن خدا کارشو نمیتونست انجام بده؟ :Gig:

nakisa;135097 نوشت:
مگه خدا به عبادت و کار کردن فرشته ها احتیاجی داره که اونا رو افرید. ببینید شما میگید که فرشته ها رو آفرید و چون مملوکند باید خدا رو عبادت کنند . اصلا چه احتیاجیه به عبادت کردن ؟ یا اینکه فرشته ها کارهای خدا رو انجام میدن. مگه خدا خودش نمیتونه کاراشو خودش انجام بده که به فرشته ها نیازی داشته باشه؟ یعنی اگه فرشته ها نبودن خدا کارشو نمیتونست انجام بده؟

سلام
عبادت کردن همان تجلی دادن کمالات ذات یتناهی خداست .
و اما در مورد دست اندرکار بودن فرشتگان در عالم باید توجه کنیم که این ساختار هستی است و ساختار هستی قطعی است و تخلف بردار نیست به عبارت دیگر این ساختار برای تحقق عالم ضروری است لذا نمی توان گفت خدا نمی تواند بلکه نمی شود که بشود چه اینکه ارتباط ذات لا یتناهی با موجودات محدود بدون واسطه عقلا امکان پذیر نیست .
موفق باشید

حامد;135186 نوشت:
سلام
عبادت کردن همان تجلی دادن کمالات ذات یتناهی خداست .
و اما در مورد دست اندرکار بودن فرشتگان در عالم باید توجه کنیم که این ساختار هستی است و ساختار هستی قطعی است و تخلف بردار نیست به عبارت دیگر این ساختار برای تحقق عالم ضروری است لذا نمی توان گفت خدا نمی تواند بلکه نمی شود که بشود چه اینکه ارتباط ذات لا یتناهی با موجودات محدود بدون واسطه عقلا امکان پذیر نیست .
موفق باشید

آقا حامد تورو خدا زیر دیپلم حرف بزن.:Gig:
من نمیفهمم چی میگین شما :Ghamgin:

من کارشناس مامایی هستم .خواهش میکنم یه جوری حرف بزنین که منم بفهمم:Gol:

nakisa;135225 نوشت:
آقا حامد تورو خدا زیر دیپلم حرف بزن. من نمیفهمم چی میگین شما من کارشناس مامایی هستم .خواهش میکنم یه جوری حرف بزنین که منم بفهمم

سلام
سایر دوستان مطالبی دارند همانها را مطالعه فرمایید کافی است
موفق باشید

خیلی خیلی متشکرم از آقا حامد
پس سوالمو دوباره تکرار میکنم چون فکر میکنم کسی بهش جواب نداد

حرف من اینه که
مگه خدا به عبادت و کار کردن فرشته ها احتیاجی داره که اونا رو افرید.
ببینید
شما میگید که فرشته ها رو آفرید و چون مملوکند باید خدا رو عبادت کنند . اصلا چه احتیاجیه به عبادت کردن ؟

یا اینکه فرشته ها کارهای خدا رو انجام میدن.

مگه خدا خودش نمیتونه کاراشو خودش انجام بده که به فرشته ها نیازی داشته باشه؟
یعنی اگه فرشته ها نبودن خدا کارشو نمیتونست انجام بده؟

nakisa;135405 نوشت:
خیلی خیلی متشکرم از آقا حامد
پس سوالمو دوباره تکرار میکنم چون فکر میکنم کسی بهش جواب نداد

با سلام و تشکر:Gol:

سرکار نکیسا آرزوی قبولی طاعات ...:Gol:

دوستان و همکاران محترم جوابهای خوب و قابل استفاده ای دادند، ناشکر نباشید، "ولئن شکرتم لازیدنکم" شکر نعمت نعمتت افزون کند ... انشاءالله

nakisa;135405 نوشت:
حرف من اینه که مگه خدا به عبادت و کار کردن فرشته ها احتیاجی داره که اونا رو افرید.
ببینید
شما میگید که فرشته ها رو آفرید و چون مملوکند باید خدا رو عبادت کنند . اصلا چه احتیاجیه به عبادت کردن؟

یا اینکه فرشته ها کارهای خدا رو انجام میدن.


در پاسخ به سؤال شما بزرگوار و برای روشن شدن مطلب، توجه به چند نکته ضروری است:

باید مستحضر باشید که اصل و جهت سؤال شما به فلسفه و هدف آفرینش باز می گردد از اینرو ما نیز از همان جهت، مطلب را برای شما موشکافی می کنیم اما باید بدانید که لازمۀ درک عمیق و کامل بحث، آشنائی با بعضی اصطلاحات فلسفی و کلامی است که بکارگیری آن در خلال بحث گریزناپذیر است:

1) خداوند متعال به مقتضای این که خودش واجب الوجود است و وجود او وابسته به چیزی نیست، هیچ محدودیت و نقصی ندارد و همه کمالات را دارا است؛ بلکه عین کمال است.

2) از جمله کمالات خداوند فیاض و جواد بودن است. خداوند در قرآن می فرماید: ((و ما کان عطاء ربک محظورا"؛ و عطای پروردگارت منع نشده است))، (اسرا، آیه 20)).

3) هرخیر و کمالی ناشی از وجود است و هر شر و نقصی ناشی از عدم؛ مثلا"علم خیر و کمال است و جهل شر و نقص به شمار می آید. قدرت نیز در مقابل عجز و ناتوانی، یک امر وجودی است. پس معلوم می شود که وجود خیر است و در مقابل آن، هر شر و نقصی از عدم است.

4) با توجه به مقدمه سوم می توان دریافت که فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق می شود. پس لازمه ً فیاض بودنِ خداوند، آفریدن است.

چنانکه از شخص کریم و بخشنده ای انتظار کرم و بخشش می رود و اصولاً سؤال از کرم و بخششِ شخص کریم و بخشنده خطاست بلکه اگر شخص کریم و اهل جود، کرم و بخشش نکند مورد سؤال است.

5) این نکته را می توان از راه دیگری نیز بیان کرد و آن این که اگر چیزی امکان ایجاد شدن را داشته باشد و خداوند نیز به عنوان علت فاعلی، توانایی ایجاد آن را داشته باشد؛ اما آن را ایجاد نکند، این نیافریدن با توجه به این که وجود، خیر است منع از خیر است و بُخل محسوب می شود و بخل از خداوند محال است.

(چنانکه در مثال بالا گذشت)

6) نکته دیگر آنکه؛ صفات خدا زاید بر ذات او نیست. صفات انسان و دیگر اجسام، زاید بر ذات آنها است؛ مثلا" سیب یک ذات دارد و سرخی و شیرینی صفت آن است. این سرخی و شیرینی، خارج از ذات سیب است. سیب می تواند به جای این صفات، ترش و سبز باشد و ذات او باقی بماند. بحث اتحاد ذات و صفات خداوند، یک بحث کلامی عمیق است که می توانید در علم کلام در بحث توحید صفاتی مطالعه کنید.

آنچه در این جا برای ما مهم است، این که فیاض بودن -که علت غایی آفرینش است - خارج از ذات خدا نیست. پس اگر سوال شود چرا خداوند آفرید؟ خواهیم گفت: چون خدا است. و اقتضای ذات خداوند آفریدن است. پس علت غایی در واقع خود خداوند است. این همان سخن فلاسفه است که می گویند: علت غایی و علت فاعلی در افعال خداوند، متحد است و شاید بتوان همین معنا را ازبرخی آیات قرآن نیز استفاده کرد: ((الیه یرجع الامر کله؛ و تمام کارها به او بازگردانده می شود))، (هود، آیه 123).

برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- المیزان، ج 8، ص 44 علامه طباطبایی؛ 2- معارف قرآن مصباح یزدی

7)

در این مجال یک نکته لازم بذکر است؛ این که گفته می شود، آفریدن لازمۀ فیاض بودن خدا است، بدین معنا نیست که او مجبور به آفریدن است؛ زیرا در جبر همواره یک نیروی خارج و برتری بر اراده قدرت فاعل غلبه دارد و او را مجبور می کند؛ اما درباره ً خداوند هیچ نیروی دیگری - غیر از او - فرض نمی شود، چه رسد به این که برتر از او باشد تابتواند او را مجبور کند. پس وقتی می گوییم بین فیاض بودن و آفریدن تلازم است، اختیار و اراده را در آفرینش از او سلب نکرده ایم و در واقع بین فیاض بودن و آفرینش اختیاری و ارادی تلازم است.

8)حال که معلوم شد هدف فاعل در آفرینش ذات خداوند است؛ پس هر آنچه غیراز ذات به عنوان هدف ذکر می شود، به عنوان هدف میانی است (نه هدف حقیقی و نهایی) ؛مثلا" گفته می شود خدا آفرید تا به بندگان جود کند.


از این مقدمات نتیجه می گیریم که علت غایی و هدف فاعل در آفرینش، فیاض و جواد بودن خداوند است؛ یعنی، اگر سوال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ می دهیم: که فیاض بودن او باعث آفرینش شده است.

من نکردم خلق تا سودی کنم/ بلکه تا بر بندگان جودی کنم

یا خدا آفرید تا بندگان را به کمال برساند. ویژگی هدف میانی این است که همواره معقول است که از هدف آن سوال کرد؛ مثلا" می پرسند؛ چرا خداوند انسان را آفرید؟ می گویید تا او را به کمال برساند و یا به او جود کند.

در این جا می توان دوباره پرسید: چرا او را به کمال برساند؟ یا چرا به او جود کند؟ می گویند: چون فیاض و جواد است. دیگر صحیح نیست که سوال شود: چرا فیاض و جواد است؛ زیرا فیاض بودن در ذات او هست.

nakisa;135405 نوشت:

nakisa;135405 نوشت:
حرف من اینه که مگه خدا به عبادت و کار کردن فرشته ها احتیاجی داره که اونا رو افرید.

9) از مطالبی که در بالا گذشت روشن می شود که خداوند بی نیاز مطلق است و اگر به اصل آفرینش دست زده است نه به این منظور که نیاز به عبادت فرشتگان و انسان داشته است، بلکه چون یکی از اهداف میانی خداوند، به کمال رسیدن فرشتکان و انسان بوده، مسیر رسیدن و تحقق این کمال را عبادت و بندگی قرار داده و نفع و فایده و اثر این عبادت، در حقیقت برای خود فرشتگان و انسان است نه برای خداوند.

10) آنچه گفته شد هدف فاعل در اصل آفرینش است؛ اما هدف فاعل در آفرینش یک موجود خاص (مانند ملائکه و انسان) نیازمند یک نکته ویژه و تکمیلی است که انشاءالله در پست بعدی تقدیم می شود.

nakisa;135405 نوشت:
مگه خدا خودش نمیتونه کاراشو خودش انجام بده که به فرشته ها نیازی داشته باشه؟
یعنی اگه فرشته ها نبودن خدا کارشو نمیتونست انجام بده؟
/QUOTE]
بدون شک، چنانکه گفتیم خداوند واجب الوجود بالذات و واجد همه کمالات است که از آنجمله علم و قدرت، اراده و بی نیازی و ... است. وقتی گفته می شود خداوند "علی کل شیء قدیر" است. یعنی به هر کاری که اراده کند قادر است. اما این منافاتی با سنت های جاری خداوند در عالم ندارد.

چنانکه از سنت الهی این نیست که امور عالم را خارج از مدار اسباب و مسببات به جریان بیندازد، در روایت از معصوم (ع) نیز وارد شده: "ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها" خداوند پرهیز می کند از اینکه امور را خارج از اسبابش به جریان اندازد.

از اینرو اینطور نیست که دست خداوند بسته باشد (چنانکه یهود معتقد بودند) اینکه نتواند و قادر نباشد عالم را اداره کند، بلکه بر خلاف سنتهای خود اراده نمی کند زیرا سنت ها از اراده او نشأت گرفته اند و مخالفت با سنت ها، در اصل، مخالفت با اراده ی خویش است که خداوند پاک و منزه و مبرا از این توصیفات است.

نتیجه انکه خداوند عالم، فرشتگان و دیگر اسباب و مسببات عالم هستی را آفرید تا امور عالم را از طریق این اسباب، به جریان بیندازد و این به معنای نقی قدرت مطلقۀ خداوند نیست.

موفق باشید ...:Gol:


صدیق;135646 نوشت:

با سلام و تشکر:Gol:

سرکار نکیسا آرزوی قبولی طاعات ...:Gol:

دوستان و همکاران محترم جوابهای خوب و قابل استفاده ای دادند، ناشکر نباشید، "ولئن شکرتم لازیدنکم" شکر نعمت نعمتت افزون کند ... انشاءالله

سلام و ممنون از پست با ارزشتون جناب صدیق:Gol:
من دقیقا به خاطر اینکه با این سایت آشنا شدم تقریبا هر وقت میام اینجا خدا رو شکر میکنم و اگه دقت کنین میبینین که از وقتی عضو این سایت شدم ،هر روز اومدم تو سایت .
من تو این سایت به جواب خیلی از سوالهام رسیدم و از خدا ممنونم.

ولی یه نکته هست و اون اینه که

شماها (منظورم اکثر کارشناسهاتونه) وقتی دارین به یه سوالی جواب میدین ، فکر میکنین دارین با یه هم مباحثه ای تو حجرتون بحث میکنین . مخاطبتونو نمیشناسین.

من چند بار دیگه هم این حرفو زدم.

مثلا شما به پدر بزرگ من که بیسواده بیان از واجب الوجود بودن خدا بگین .(مثل این روحانیهایی که میرن سر منبر بعد ملت همه دهنشون وا میمونه که طرف چی داره میگه؟

هنر اینه که ادم با طرف مقابل به زبون طرفش حرف بزنه .

مثل اینکه مثلا شما از من بپرسین که ببخشید خانوم من که تو اتاق زایمانه وضعیتش چطوریه؟
من به شما بگم : دیلاتاسیون 5 و افاسمان 60 در صد . استیشن صفر و واتر ممبرن رابچر شده و....
این بهتره یا اینکه بگم : وضعیتش خوبه داره پیشرفت میکنه و نصف راهو رفته و از اینجا به بعدش راحت تره؟

واقعا کدومشو شما متوجه شدین؟

اینه که میگم فکر نکنین با یه طلبه طرفین. اونایی که میان اینجا و سوال میپرسن غرضی ندارن .اومدن دینشونو بیشتر بشناسن و این درست نیست که ....

بازم ممنون:Gol:

سلام

یک سوالم همیشه برای من مطرحه
که چرا خدا انجام امور رو به فرشته ها واگذار کرده ؟ مگه خود خدا قادر به انجامش نیست ؟
مگر خدا احتیاج به کسی داره که کاراشو انجام بده ؟

لطفا اگه میشه جواب بدین زودتر که جمع بندی بشه:Gol:

nakisa;136128 نوشت:
سلام و ممنون از پست با ارزشتون جناب صدیق:Gol:
من دقیقا به خاطر اینکه با این سایت آشنا شدم تقریبا هر وقت میام اینجا خدا رو شکر میکنم و اگه دقت کنین میبینین که از وقتی عضو این سایت شدم ،هر روز اومدم تو سایت .
من تو این سایت به جواب خیلی از سوالهام رسیدم و از خدا ممنونم.

ولی یه نکته هست و اون اینه که

شماها (منظورم اکثر کارشناسهاتونه) وقتی دارین به یه سوالی جواب میدین ، فکر میکنین دارین با یه هم مباحثه ای تو حجرتون بحث میکنین . مخاطبتونو نمیشناسین.

من چند بار دیگه هم این حرفو زدم.

مثلا شما به پدر بزرگ من که بیسواده بیان از واجب الوجود بودن خدا بگین .(مثل این روحانیهایی که میرن سر منبر بعد ملت همه دهنشون وا میمونه که طرف چی داره میگه؟

هنر اینه که ادم با طرف مقابل به زبون طرفش حرف بزنه .

مثل اینکه مثلا شما از من بپرسین که ببخشید خانوم من که تو اتاق زایمانه وضعیتش چطوریه؟
من به شما بگم : دیلاتاسیون 5 و افاسمان 60 در صد . استیشن صفر و واتر ممبرن رابچر شده و....
این بهتره یا اینکه بگم : وضعیتش خوبه داره پیشرفت میکنه و نصف راهو رفته و از اینجا به بعدش راحت تره؟

واقعا کدومشو شما متوجه شدین؟

اینه که میگم فکر نکنین با یه طلبه طرفین. اونایی که میان اینجا و سوال میپرسن غرضی ندارن .اومدن دینشونو بیشتر بشناسن و این درست نیست که ....

بازم ممنون:Gol:


با سلام و تشکر از دغدغه شما بزرگوار:Gol:

البته مستحضرید که شیوه سایت و کارشناسان و همکاران علمی بر اینست که مباحث را در سطح فهم و درک کاربران مطرح کنند، لکن بعضی از مباحث، اقتضاء خاص خودش را دارد که کمی کار را دشوار می کند، بگونه ای که اگر بخواهیم خیلی مباحث سطحی مطرح شود اصل موضوع را از ارزش واقعی و وجاهتی که دارد می اندازد. لذا باید تا حدودی از اصطلاحات و مفاهیمی که مقتضی بحث است استفاده شود.

البته قلم کارشناسان و همکاران علمی هم بدلیل نوع تخصص و گرایش مطالعاتی که دارند معمولاً متفاوت است، بعضی قلم ها سنگین و تخصصی و با کاربرد بالای اصطلاحات فلسفی و بعضی قلمها هم مثل قلم بنده کمترین، اگر نگوییم سطحی، متوسط است و تا حدودی روان.

در هر صورت باید از سعی و تلاشی که توسط کارشناسان و همکاران علمی صورت می گیرد، حال با هر کمیت و کیفیتی که هست سپاسگذار بود.

ضمن آنکه همیشه مطالبۀ پاسخ روان و ساده مطلوب نیست چون آدمی را در یک سطح ابتدائی نگاه می دارد بلکه برخورد و تقابل ذهن با پاسخهای علمی و تخصصی با رویکرد فلسفی ذهن شما و مخاطبان را ورزیده و آماده تر می کند.

nakisa;136128 نوشت:
لطفا اگه میشه جواب بدین زودتر که جمع بندی بشه:Gol:

مگر از بحث جاری، سؤال و یا مطلبی باقی مانده که نیاز به پاسخ تکمیلی داشته باشد؟ اگر مطلبی باقی مانده بفرمایید در خدمت هستیم.

با تشکر و سپاس:Gol:


مرسل;136146 نوشت:
سلام

یک سوالم همیشه برای من مطرحه
که چرا خدا انجام امور رو به فرشته ها واگذار کرده ؟ مگه خود خدا قادر به انجامش نیست ؟
مگر خدا احتیاج به کسی داره که کاراشو انجام بده ؟


با سلام و تشکر از پیگیری شما

لازم بذکر است پاسخ سؤال شما مشخصاً در بخش دوم پست شماره 18 همین تایپیک داده شده، محبت بفرمایید مباحث را با دقت بیشتر پیگیری و مطالعه فرمایید.:Sham:

موفق ...

سلام برهمه دوستان

من با بامطالعه و دقتی که در طبیعت و توصیف فرشته ها کرده ام به یک نتیجه رسیده ام که ان را بیان می کنم
من فکر می کنم فرشته ها همان عوامل طبیعی موجود در طبیعت هستند مانند باد و باران و ابر و غیره

مرسل;139021 نوشت:
من فکر می کنم فرشته ها همان عوامل طبیعی موجود در طبیعت هستند مانند باد و باران و ابر و غیره

سلام
" والمدبرات امرا "
عوامل عالم طبیعت مظهر عوامل هستی اند نه عین آنها . اینها سایه آنهایند ، سایه ای دارد در زیر آنچه در بالاستی .
والحمد لله

شاید این ساده شده این کلمات باشه اگر صحیح نیست کارشناسان عزیز اصلاح بفرمایند

سرکار نکیسا

فرض کنید رییس یک اداره خودش می تونه بره بانک و چکش رو نقد کنه بی هیچ مشکلی
ولی یک نفر رو استخدام می کنه تا به این واسطه به اون حقوق بده در حالی که بود و نبود اون شخص هیچ فرقی برای رییس نمی کنه و صرفا لطف در حق اون شخصه

حضرت حق هم فرشته ها رو خلق کرده و امور رو از مجرای اونها انجام می ده نه اینکه به اونا تفویض می کنه
یعنی اونا فقط اجرا کننده اوامر الهی هستن و چیزی که به اونها داده شده حق حیات و شرف عبادته

امیدوارم واضح باشه

سلام.ببخشد ازمایشی می فرستم.

ضمن تشکر از بیانات و جوابهای اساتید
اینجانب نیز یک ماه پیش سوالی در خصوص ایمان به فرشتگان داشتم که پاسخ خود را دریافت نکردم.
لذا از فرصت بوجود آمده استفاده می کنم و از استاد صدیق و عبدالله انتظار پاسخ دارم.

1-در آیه مبارکه سوره بقره عنوان شده است که "آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله..." سوال بنده این است که

1-ایمان به فرشتگان یعنی چه؟

2-تقدم ایمان در این آیه آیا علتی داشته یعنی ایمان ابتدا به خداوند و فرشتگان و سپس به کتب و رسل انبیا می باشد؟

3-در صورت ایمان پیدا کردن به فرشتگان راههای شناخت آنها چیست؟یعنی اگر قرار است به خداوند ایمان بیاوریم خوب راههای منطقی و عقلی و کلامی و مباحث فراوان است .آیا ایمان به فرشتگان نیز بایستی اینگونه باشد؟

4-تقریبا من پذیرفتم که حلقه واسطه آن واجب الوجوب با مخلوقات می تواند فرشته باشد همچنان که حضرت رسول فرمودند: ‌او با هرچيزي است، نه با مقارنت و همراهي و غير هر چيزي است، نه با مزايلت و جدايي. {بحار ج94 ص243 از اختیار سیدّ بن باقی} و یا فرمایش امیرالمومنین(ع)در دعای مصباح که فرمودند: «تنزه عن مجانسة مخلوقاته» يعني: اي خدايي كه از شباهت و مجانست با مخلوقاتش منزّه است . ولیکن همانگونه که همه می دانیم فرشتگان تنها با انبیا در ارتباط بوده اند پس لزوم ایمان من به فرشتگان در چیست؟

**عبدالله**;139097 نوشت:
شاید این ساده شده این کلمات باشه اگر صحیح نیست کارشناسان عزیز اصلاح بفرمایند

سرکار نکیسا

فرض کنید رییس یک اداره خودش می تونه بره بانک و چکش رو نقد کنه بی هیچ مشکلی
ولی یک نفر رو استخدام می کنه تا به این واسطه به اون حقوق بده در حالی که بود و نبود اون شخص هیچ فرقی برای رییس نمی کنه و صرفا لطف در حق اون شخصه

حضرت حق هم فرشته ها رو خلق کرده و امور رو از مجرای اونها انجام می ده نه اینکه به اونا تفویض می کنه
یعنی اونا فقط اجرا کننده اوامر الهی هستن و چیزی که به اونها داده شده حق حیات و شرف عبادته

امیدوارم واضح باشه

عالی بود
متشکرم:Gol:

مشتاق هدایت;139165 نوشت:
لذا از فرصت بوجود آمده استفاده می کنم و از استاد صدیق و عبدالله انتظار پاسخ دارم. 1-در آیه مبارکه سوره بقره عنوان شده است که "آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله..." سوال بنده این است که 1-ایمان به فرشتگان یعنی چه؟ 2-تقدم ایمان در این آیه آیا علتی داشته یعنی ایمان ابتدا به خداوند و فرشتگان و سپس به کتب و رسل انبیا می باشد؟ 3-در صورت ایمان پیدا کردن به فرشتگان راههای شناخت آنها چیست؟یعنی اگر قرار است به خداوند ایمان بیاوریم خوب راههای منطقی و عقلی و کلامی و مباحث فراوان است .آیا ایمان به فرشتگان نیز بایستی اینگونه باشد؟ 4-تقریبا من پذیرفتم که حلقه واسطه آن واجب الوجوب با مخلوقات می تواند فرشته باشد همچنان که حضرت رسول فرمودند:‌او با هرچيزي است، نه با مقارنت و همراهي و غير هر چيزي است، نه با مزايلت و جدايي. {بحار ج94 ص243 از اختیار سیدّ بن باقی} و یا فرمایش امیرالمومنین(ع)در دعای مصباح که فرمودند: «تنزه عن مجانسة مخلوقاته» يعني: اي خدايي كه از شباهت و مجانست با مخلوقاتش منزّه است . ولیکن همانگونه که همه می دانیم فرشتگان تنها با انبیا در ارتباط بوده اند پس لزوم ایمان من به فرشتگان در چیست؟

سلام
ایمان به فرشتگان ایمان به وسائط بزرگ الهی است
ظاهرا دلیل تقدم ایمان به ملائکه بر ایمان به کتب و رسل آنستکه انزال کتب و اعلام بعثت انبیاء علیهم السلام را ایشان انجام می دهند
راههای شناخت می تواند از طریق مطالعه و تحقیق یا تزکیه باطنی و ارتباط مستقیم با ملائکه باشد
بله فرشتگان الهی مخلوقات شریف و وسائط حضرت حق با سایر مخلوقاتند
موفق باشید

حامد;139211 نوشت:
سلام
راههای شناخت می تواند از طریق مطالعه و تحقیق یا تزکیه باطنی و ارتباط مستقیم با ملائکه باشد
بله فرشتگان الهی مخلوقات شریف و وسائط حضرت حق با سایر مخلوقاتند
موفق باشید

جناب حامد عزیز دفعه قبل از شما آدرس کتاب و منابع مطالعاتی در خصوص فرشتگان را خواستم و شما زحمت کشیده سایت تبیان را معرفی فرمودید ولیکن موضوع قابل مطالعاتی پیدا نشد.ببینید کاملا واضح است که در بین مسلمانان علاقه خاصی برای شناخت فرشتگان خداوند وجود ندارد.در تایپیک قبلی نیز که با هم صحبت می کردیم شما فرمودید که تنها باور داشتن به فرشتگان موضوع ایمان را پوشش می دهد ولیکن از نظر من با توجه به صراحت خداوند در ایمان به خود و فرشتگان تنها باور کردن موضوع را حل نمی کند و همین موضوع ذهن من را به کنکاش وا میدارد که پس چه شناختی و چگونه می تواند نظر خداوند را پوشش دهد.از اساتید محترم خواهشمندم در این خصوص یاری نمایند.

مشتاق هدایت;139587 نوشت:
ولیکن از نظر من با توجه به صراحت خداوند در ایمان به خود و فرشتگان تنها باور کردن موضوع را حل نمی کند و همین موضوع ذهن من را به کنکاش وا میدارد که پس چه شناختی و چگونه می تواند نظر خداوند را پوشش دهد.از اساتید محترم خواهشمندم در این خصوص یاری نمایند.

سلام
شناخت تفصیلی نه حد دارد و نه واجب است اما هرکس مطالعه و تحقیق کند فضل است . ایمان به فرشتگان الهی به عنوان وسائط حق تعالی کافی است همانطور که ایمان به پیامبران به عنوان فرستادگان خدا کافی است و لازم نیست اسم تک تک آنها و اوصافشان را بدانیم هرچند دانستنش خوب است .
موفق باشید

جناب حامد
ضمن احترام به پاسخهای جنابعالی و عرض تشکر ، ولیکن اینجانب از جوابهای جنابعالی متقاعد نمی شوم.خواهشمندم از اساتید دیگر در این خصوص یاری فرمایند.

آقا کسی نیست جواب ما را بده.

موضوع قفل شده است