بی خیال شک و وسواس (زندگی آسون در كنار اصول فقه) - حفظ درمانی
تبهای اولیه
بی خیالِ شک و وسواس
(زندگی آسان در سایه اصول فقه)خدا هم خواسته زندگی دینی را برای ما آسان بگیرد و نخواسته برای ما سخت بگیرد؛یرید ُاللهُ بکم الیُسر و لا یریدُ بکم العُسر (1). ما گاهی هزار چراغ داریم و باز بیراهه میرویم و عاقبت سرمان به سنگ میخورد و به مرداب وسواس میافتیم. در اصول فقه چند اصل داریم که در آنها بشارت به زندگی آسان موج میدهد، توجه به این اصول در پیشگیری (دفع) و درمان(رفع) وسواس اثر بسیار زیادی دارد. برخی این اصول عبارتند از:
1- اصاله الطهارت: هر گاه در نجاست یا طهارت امری تردید کردیم ،با اجرای اصل طهارت حکم به طهارت و پاکی می کنیم. وارد منزل فردی شده ایم که چند کودک دارد شک می کنیم که آیا بچه های او روی فرش یا مبلمان منزل ادرار کرده اند و آن جا را نجس کرده اند یا نه بنا را بر پاکی می گذاریم .(2)
2- اصاله الحلّیه و اصاله الاباحه: در «شک بین حلال و حرام» بنا را بر حلال می گذاریم مگر دلیل شرعی آن را حرام بداند.
3- اصاله الصحّه: اگر عملی از مسلمانی سر زد و شما در درستی آن عمل شک کردید باید عمل او را حمل برصحت کنید و تمام آثار عمل صحیح را بر آن بار کنید چه آن عمل عبادی باشد مانند نماز یا غیر عبادی مانند عقود و ایقاعات(ازدواج یا معامله). این اصل مانند قاعده فراغ است با این تفاوت که قاعده فراغ در کار خود انسان است ولی این اصل در کار دیگران اعمال می شود. بنابراین اصل اگر مثلا مشاهده کنیم فردی مرده ای را غسل داده و ما در صحت این عمل (غسل) شک کنیم با اجرای این قاعده حکم به صحت غسل می کنیم.
4- قاعده تجاوز و فراغ : هرگاه در انجام دادن عملی شک کرده باشیم در حالی که زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم نباید به شک خود اعتناء کنیم(این قاعده در نماز است نه در غسل و وضو و تیمم). قاعده تجاوز در باره اصل وجود( انجام یا عدم انجام عمل) است ولی قاعده فراغ شک در صحت است.
مثال یک: آفتاب طلوع کرده و من شک دارم آیا در نماز صبح را خوانده ام یا نه؟ بنا بر قاعده تجاوز حکم میکنم که نماز خوانده ام و چیزی بر ذمّه ام نیست. یا مثلا نماز ظهرم تمام شده الان شک می کنم سه رکعت خواند ه ام یا چهار رکعت بنا را بر همان چهار می گذارم
مثال دوم(ورود به جزء دیگر): اگر به رکوع رفته باشم و شک کنم که حمد و سوره ام را خواند ه ام یا نه حکم می کنم که خوانده ام.
مثال سوم: نماز را خوانده ایم تمام شده حالا شک در صحت این نماز داریم مثلا شک داریم اصلا رکوع کردم یا نه بنا را بر صحت و تمام می گذاریم. همین طور است اگر پس از انجام جزیی از نماز تردید در صحت آن داشته باشیم مثلا در نماز ظهر که باید نماز را آهسته بخوانیم، حمد مان تمام شده الان شک داریم آیا آن را با صدای بلند خوانده ام یانه این جا هم اعتنا نمی کنیم و بنا را بر صحت می گذاریم . (3)
5- مسایل کثیر الشک: مسایل کثیر الشک نیز از همین قواعدی است که به ما کمک میکنند پس برای یاد گیری آن به رساله مرجع تقلید خود رجوع کنیم.
ادامه دارد.........
6- احکام خاص افراد وسواس: بسیاری از مراجع می فرمایند لا اعتبار بعلم الوسواسی فی الطهاره و النجاسه؛ یقین و قطع فرد وسواسی در طهارت و پاکی معتبر نیست چه رسد به شک و گمان او. یقین وسواسی تخیل و توهم است بنابراین باید عرف راهنمای عملی او باشد و از سئوالهای مکرر از دفاتر مراجع و عالمان دینی خود داری کند.
7-اصل استصحاب: اگر به چیزی یقین داشتیم و بعد شک کردیم سفت و سخت به همتان یقینی قبلی بچسبیم و یقین خودمان را با این شک که بعداً عارض شده است خرد و خمیر نکنیم؛ مثال یقین دارم ساعت 11 وضو داشتم الان اذان ظهر است و رفتم داخل مسجد شک می کنم که وضویم باطل شده است یا نه. می گویم گور پدر شک و یقین قبلی را عشق است. و این یعنی راحتی ای که خدا برای ما در نظر گرفته است باید به دستورش عمل کنیم و ممنونش باشیم. به یا داشته باشیم عبادت چیزی نیستم که دل من و تو بخواهد، بلکه همان چیزی است که خدا می خوادهد
تمثیل درمانی
برخی هنگام شک به وظیفه خود عمل نمی کنند و می گویند می خواهم مثل بقیه مردم اعمالم را انجام دهم ؛ به دلم نمی نشیند که به شک خودم اعتنا نکنم. مثَل اینها دقیقاً مانند فردی است که در مسافرت که وظیفه اش شکسته نماز خواندن است بگوید به دلم نمی نشیند می خواهم مانند مردمی که مسافر نیستند کامل و تمام بخوانم یا خانمی در ایام ماهانه بگوید به دلم نمی نشیند نماز نخوانم می خواهم مانند خانم هایی که نماز می خوانند و مسئله ای ندارند یا مانند مردان نماز بخوانم. ما باید قبول کنیم که در شرایط مختلف زمانی، مکانی و روانی ممکن است بر اساس حکم الاهی وظیفه ای خاص داشته باشیم مثلا کسی که در خشم قسم غیر منطقی و یا شرعی خورده نباید به این قسم خود که در هیجان منفی و شدید خورده عمل کند .
اعظم وسواسان
اگر توجه به شک و تردید ما را به کمال و قرب الاهی میرساند امامان و عرفا و عالمان دین ، اعظموسواسی یان عالَم بودند در حالی که می بینیم مثلا فلان مرجع دینی با یک لیوان آب وضو می گیرد.
ضرب المثل درمانی
ضرب المثل ها چکش تجربه خورده اند و مسایل را برای ما ملموس می کنند.
- در ضرب المثل می خوانیم خانمی آرایش گر برای خوشگل کردن عروسی خواست ابرو بر دارد چشمش را کور کرد(آمد ابرو شو برداره کورَش کرد) فرد وسواسی می خواهد با اعتناء به شک خود خوب عمل کند هم عمل خود را ضایع می کند و هم اسراف در وقت و آب و... می کند (قرآن اسراف کاران را از برادران شیطان می شمارد) و هم سبب آزار نزدیکان خود می شود که خود گناه بزرگی است.
- در مثل داریم« همیشه سگ در چاه وسواسی می افتد» این عبارت دیگری است از همان مثل معروف که می گوید :«آدم از چیزی که می ترسه به سرش می آید» فرد وسواسی می ترسد اعمالش مقبول الاهی نشود و با کارش سبب می شود بر خلاف نظر خدا عبادت کند.
اشکال به شیوه نگارش رساله ها
برخی به مراجع اشکال می کنند که رساله هایشان عموم فهم نیست و گاهی هم عباراتش ممکن است سبب وسواس فرد شود مثلا در رساله ای آمده اگر در غسل به اندازه سر سوزنی بدن خشک بماند این امر سبب باطل شدن غسل می شود در حالی که می توان به عبارت دیگر گفت در غسل باید همه بدن شسته شود و جالی خشک نماند.
در پاسخ باید گفت که کار مراجع استنباط احکام شرعی از منابع دین است و این خود زحمت زیادی است آنها برداشت های خود را در رساله ها آورده اند. و رساله ها را کارشناسان دین با پیش زمینه هایی که دارند متوجه می شوند. این جا بهتر است کارشناسان دیگری که با مبانی آن مراجع آشنایی دارند و سلیس روان می نویسند با کمک از رساله ها و مبانی رساله ها را برای عموم ساده تر بنویسند. نهاد رهبری در دانشگاه (دفتر نشر معارف) نمونه هایی از رساله های طبقه بندی شده و متناسب با مسائل رائج جامعه مانند احکام روابط دختر و پسر، احکام روابط زن و شوهر، احکام موسیقی، نگاه و پوشش و... را ارائه داده است بیتردید این کار چون تازه است ممکن است اشکالاتی هم داشته باشد اما گام مثبتی است برای شروع.
نکته: در شیوه نگارش فرق است بین این که بنویسیم در غسل به همه جای بدن آب برسد و این که بنویسم در غسل اگر به اندازه نوک سوزنی آب به بدن نرسد، غسل باطل است. دومی وسوسه ایجاد می کند.
شیوه بیان در تبلیغ
شیوه های بیان مبلغ کمک زیادی به رفع و دفع زمینههای وسواس میکند.
- مبلغ نباید با ایجاد حساسیت های زیاد ذهن فرد را مشغول کند. او که به رساله ها آشنایی دارد باید با بیان سلیس و عرف فهم و متخصص پسند احکام را بیان کند.
- دیگر این که در تعلیم و آموزش افرادی که آگاهی زیادی ندارند و یا زمینه وسواس را دارند از شیوههای زنجیره سازی استفاده کند. یعنی اگر فرد پنج اشکال در عمل دارد یک دفعه همه را ایراد نگیرد با حوصله در زمانهای مختلف اشتباه او را تصحیح کند.
- اگر درباره احکام سخن میگوید اشارهی کند که این احکام مربوط به افراد عادی است و حکم خاص وسواسیها جدا است و این یک موهبت و رحمت خداوند برای آرامش آنها است.
- وسواس شدید ریشه در اضطراب بیمار دارد به جای تأکید بر این که این کار گناه دارد و احساس گناه را در او شعله ور کنیم بهتر است بر رخصتهای دینی مربوط به آنه تأکید کنیم.
- زمینه درک افراد وسواسی را برای دیگران فراهم کنیم تا با تذکر، تمسخر و تمرکز بر کار آنها و....سبب تشدید نشوند.
- وسواس فرد را مستقیم یا غیر مستقیم به عنوان دقت در دینداری تشویق نشود.
- برای رفع ضعفها با رویکرد روان شناسی مثبت کمک بگیریم یعنی از نقاط قوت و تجارب مثبت فرد کمک بگیریم و او را با آنها آشتی دهیم.
- بگوییم که درمان دارویی و توکل بر خدا قابل جمع است.
- شیوههای دینی رویارویی با وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی مانند نمازها، اذکار و...را آموزش دهیم. البته وسوسه اخلاقی میتواند منجر به وسواس روان شناختی شود.
- اگر کسی از مبلغ سئوال فقهی پرسید و دقت زیادی داشت مبلغ با سئوالاتی وسواس او را ارزیابی کند و احکام مخصوص او را به او بگویید.
- با بها دادن به سئوالهای وسواسگونه بیمار سبب نشدید بیماری نشویم. به جای توضیح مکرر پس از بیان شفاف فقط تکرار کنید که حکم شما همان حکم عرف است.
- فرد وسواسی با سئوالهای پی در پی مانند فرد سیگاری به آرامش لحظهای میرسد و معتاد به سئوال کردن میشود در واقع او دنبال کسب آگاهی نیست در پی همدلی روزانه میگردد. به جای دادن مسکنهای مستمر او را به سمت درمان راهنمایی کنید.
اعتنا نکن
برخی می گویند وسواس دست ما نیست بی اختیار سراغ ما می آید. در دستورات دینی هم توصیه شده که اینجا به وسواس اعتنا نکن و زور نگفته اند که وسواس اجباری را نداشته باش.
احساس گناه و وسواس
افراد وسواسی همگی اضطرابی هم هستند و احساس گناه بی دلیل یا خود مقصر بینی یکی از نشانههای این بیماری است. بنابراین کسی که احساس گناه دارد نباید روی آن حساب باز کند باید سریع آن را در سطل آشغال ذهن بیندازد تا بوی آن فرد را کلافه نکند و لذت زندگی او و دیگران را نگیرد. برخی احساس گناه میکنند میگویند من آدم پلید هستم که شیطان در من رسوخ کرده است اولاً باید بگوییم که همه وسواسها ریشه در کار شیطان ندارد. برخی مسائل زیستی است و از اختیار ما خارج است ثانیاً گناه چاره اش تما است و بس و خدا خودش آغوشش را بار کرده منتظر است رجوع کنید آیه 53 زمر. ثالثاً چرا فکر کنیم پلیدیم اتفاقاً شیطان با انسانهای معنوی که به خدا نزدیک ترند بیشتر کار دارد و تلاش دارد او را از راه خیر و پر برکتش باز دارد. این جا هم چاره غم خوردن نیست. از اذکار دینی می توانیم کمک بگیریم مانند آیت الکرسی، سوره فلق و سوره ناس، ذکر لااله الا الله، ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. ذکری که با توجه ادا شود،لیوان ذهن ما را از افکار مزاحم خالی میکند و با کلمات مقدس پر میکند و ما را به منبع قدرت و امنیت و آرامش و عشق متصل میکند.
وسواس شدید به اتاق ذهن ما بدون اجازه و زنگ و در زدن وارد میشود. من از این که وسواس بی حیا مزاحم شده نباید احساس گناه کنم باید در فکر این باشم که دمش را بگیرم و برونش بیندازم. وسواس که بی اختیار وارد ذهن می شود مانند خمیازه ، گرسنگی و خواب از دست من خارج است پس با ورودش نباید خودم را سرزنش کنم این سرزنش های بی دلیل کودک روان ما را ناراحت و مضطرب میکند وقتی کاری بدون اختیار باشد معنی ندارد بگوییم خوب است یا بد و گناه. پس چه باید کرد؟ باید به جای تمرکز بر ضعف ها از نقاط قوت مان برای رفع ضعف کمک بگیریم.
ادامه دارد...
وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی
[FONT=b mitra]اخلاق: :وسوسه در فرهنگ عمید به معنای وسواس پیدا کردن، بد اندیشیدن، پیدا شدن اندیشهی بد در دل انسان و تحریکات شیطانی به کار رفته است.
[FONT=b mitra]در روانشناسی، وسواس فکر، کلمه یا تصویری است که به رغم ارادهی انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد .[FONT=b mitra](4)
[FONT=b mitra]وسواس دو قسم است: وسواس فکری و وسواس عملی (شستشوهای مکرر و ...) این وسواس میتواند جنبهی وراثتی، بیماریهای عضوی و یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین داشته باشد .[FONT=b mitra](5)
[FONT=b mitra]هر وسواسی نابهنجار نیست؛ چون نوعی وسواس در برخی از کارهای روزمرهی زندگی همهی افراد وجود دارد که تا حدودی باعث دقت در کارها و پیشرفت است.
[FONT=b mitra]ما میتوانیم وسواسهای نابهنجار روان شناختی را با ویژگیهای زیر بشناسیم:
[FONT=b mitra]- جنبهی افراطی، نامعقول، اجباری (فشار از درون است نه از بیرون) و نامتناسب دارند.
[FONT=b mitra]- انصراف از آنها مشکل است.
[FONT=b mitra]-درماندگی مشخصی را در فرد باعث میشود..
[FONT=b mitra]-دقت قابل ملاحظهای را به خود اختصاص میدهد.
[FONT=b mitra]- بازده فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد .[FONT=b mitra](6)
[FONT=b mitra]درمان
[FONT=b mitra]در وسواس روان شناختی (نابهنجار) به درمان جدّی نیاز است و در درمان باید از روانشناس بالینی و روان پزشک( ابتدا روان پزشك كمك بگيريم و بعد از آرام شدن از روانشناس) کمک گرفت. و هر چه دیرتر اقدام شود درمان مشکلتر میگردد؛ امّا در وسواسهایی که از کنترل ما خارج نیستند و در مباحث اخلاقی مطرح می شوند ما خود می توانیم کنترل آنها را به دست بگیریم که اینجا، عمل شخص، کمک از اساتید اخلاق و کتب آنها و اذکار، کارگشا است..اگر وسواس شدید بود و فرد تا حدود زیادی ناتوان از کنترل فکر و عمل خود باشد باید ابتدا از روان پزشک و بعد از روان شناس بالینی کمک بگیریم.
[FONT=b mitra]برخی می گویند. خدا درمان و درد را می دهد از او می خواهیم شفا دهد به آنها می گوییم خود خدا گفته از اسباب طبیعی و متخصص کمک بگیریم و به همین دلیل امام حسن و حسین برای امام علی هنگام قبل از شهادت شان پزشک آوردند. امام صادق علیه السلام : یکی از پیامبران بیمار شد ؛ پس گفت : خود را درمان نمی کنم تا همو که بیمارم کرده است شفایم دهد . خداوند تعالی به او وحی کرد که : تا خود را درمان نکنی ، شفایت ندهم ؛ زیرا شفا دادن از من است .[FONT=b mitra] (7)
معرفی کتاب و سی دی:
[FONT=b mitra]- راهکارهای عملی درمان وسواس، آیت الله مظاهری، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء.
[FONT=b mitra]- فایل سخنرانی ایشان درباره وسواس در نرم افزار خانواده ایشان وجود دارد.
[FONT=B Mitra]-[FONT=B Mitra]وسواس 2 dvd ، حميد حبشي، فروشگاه اينترنتي، شركت كامپيوتري پانته آ: آدرس شرکت : اصفهان ، خیابان شیخ بهائی ، ساختمان 275 ، واحد 5 ، شرکت پانته آ : کد پستی : 8135716318 2347170- 0311- http://www.panteaco.com/
[FONT=b mitra]- سی دی وسواس، از دکتر مجد، موسسه پژواک هنر و اندیشه. تهران.
[FONT=b mitra]- برای اطلاع بیشتر با مشاوران 09640 تماس بگیرید.
ادامه دارد...........
[FONT=B Mitra]معنی عبادت [FONT=B Mitra]
«وه که زیبا و باشکوه بود. همه فرشتهها در صفوفی منظم در برابر فرمان خدا تسلیم شدند و مقابل حضرت آدم پیشانی خشوع بر مُهر اخلاص گذاشتند. منظرهای بسیار حیرتانگیز و تحسینبرانگیز بود. به قدری که زبانسخنرانان و قلم نویسندگان تا به امروز نتوانستهاند به قله وصفش صعود کنند و هیچ پرندهی خیالی نتوانسته همه ابعادش را بر بوم اندیشهاش بکشد. سراسر عرش را سکوت معنوی فراگرفت. در این میان شیطانِ شیدا همچنان تمام قد ایستاده بود. نگاهی به ملکوتیانِ گوش به فرمان میکرد و نگاهی به عظمت خدا. به او امر شد تو هم در برابر جانشین من، سر احترام به زمین بندگی بگذار. غُل غرور و زنجیر کبر تاب و توان هرکار مثبتی را از او گرفته بود. به دست و پا افتاد، شروع کرد به چک و چانه زدن. ندای رحمانی را شنید: در یک کلام، اگر خواسته یا حرف حسابی داری، شفاف بگو؟
خدایا! من غافلگیر شدم. من گُلواره کجا و آدم گِلواره کجا؟ به من یک «فرصتی» بده؛ مرا از این تکلیف معاف کن تا چنان عبادتی در محراب کبریایات کنم که همه جن و انسان تا قیامت، انگشت حیرت به دهان گیرند و از«فکر انجامش» فرو مانند. قبولِ؟ و خداوند به او گفت: تو از یک معنای دقیق عبادت غافلی:
«عبادت چیزی است که من، خدایتو، میخواهم نه آن چیزی که تو،بندهی من، میخواهی»
[FONT=B Mitra]شعار این مجال [FONT=B Mitra][FONT=B Mitra]http://www.askdin.com/showpost.php?p=127213&postcount=1
دین آیین بهتر زیستن است پس:[FONT=B Mitra]
به هستی یزدان گواهی دهیم روان را به دین آشنایی دهیم
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
منبع:نرم افزار نیش ها و نوش ها:[FONT=B Mitra][FONT=B Mitra]دانلود نرم افزار:
سلام.
این کتاب واقعاً مورد نیاز بود.
حقیقتاً هم از نظر محتوا و موضوع بحث و هم از نظر طرز بیان مطلب، جای چنین کتابی خالی بود.
جناب استاد لطف بفرمایید نام و شماره تلفن انتشارات نشر کننده کتاب را هم بفرمائید تا از طریق پست تهیه کنیم.
سلام. این کتاب واقعاً مورد نیاز بود. حقیقتاً هم از نظر محتوا و موضوع بحث و هم از نظر طرز بیان مطلب، جای چنین کتابی خالی بود. جناب استاد لطف بفرمایید نام و شماره تلفن انتشارات نشر کننده کتاب را هم بفرمائید تا از طریق پست تهیه کنیم.
سلام
اينجا بحث را ببينيد
http://www.askdin.com/thread40376-2.html
width: 500 |
---|
[TR] |
[/TR] |
[TR] |
[TD][/TD] |
[TD][/TD] |
[/TR] |
[TR] |
[TD][/TD] |
[TD][/TD] |
[/TR] |
سايكو اجوكيشن( آموزش رواني)
مقاله بالا را بهتر است يك روحاني يا كسي كه قواعد فقهي را مي داند در چند جلسه آموزش دهد.
اين مقاله نقش پيشگيرانه بالايي دارد.
به افرادي كه حساسيت دارند و حكم الهي را فراموش مي كنند، پيشنهاد مي كنم اين مقاله را در دسترس داشته باشند با يك بار خواندن و كنار گذاشتن اثر آن را نخواهند ديد. در واقع اين نوشته مانند تير باران كردن دشمن است تا زماني كه دشمن وسواس و يا زمينه هايش هست بايد مورد توجه قرار گيريد و اين كار مانند اين است كه ما با افكار وسواسي به جنگ بر مي خيزيم و تسليم نمي شويم.
- دقت داشته باشيد نوشته بالا پر از تكنيك است. البته بيشتر تكنيك ها شناختي است.
در اين زمينه عزيزان اگر سئوال داشتند در خدمت تشان هستم.
[FONT=Times New Roman](تحلیلی روان شناختی از گروه های حفظ قرآن)
[FONT="]نظریه پرداز: محمدحسین قدیری
[FONT="]این نظریه با توجه به روان شناسی دینی و تحلیل روان شناختی ارائه شده است که با روش های علمی - آماری قابل بررسی است.
[FONT="]یکی از روش های قابل استفاده برای رویاوریی با وسواس فکری روش حفظ درمانی است. در این روش فرد وسواسی باید براساس برنامه زمان بندی شده ، در مکان خاص، زیر نظر استادخاص، با قرآن خاص، و گروه خاص وقت زیادی در طول هفته برای حفظ قرآن و مرور ذهنی آیات کند. و این تمرین ها را در خانه نیز داشته باشند. حفظ موضوعی برای کنترل اضطراب و افزایش آرامش برای این شیوه توصیه می شود[FONT="].
[FONT="]برخی از عواملی که سبب رفع افکار وسواسی و بالتبع رفتار وسواسی می شوند عبارتند از:
[FONT="]-گروه های خودگروهای: افراد که برای حفظ دور هم جمع میشوند وجه اشتراکات زیادی دارند این جلسات در آرام بخشی با توجه به اهداف مشترک، کار مشترک، الفاظ مشترک، و....مانند گروه درمانی است. فرد وسواسی به دلیل اضطراب زیاد از جمع فراری است ولی گروه های حفظ با همدلی ای که دارند او را به متن جمع می آورند.
[FONT="]- اشتغال درمانی: [FONT="]حضرت علی -ع- می فرمایند: النفسُ ان لم تَشغله شغلَک اگر خود را مشغول نکنیم آن ما را مشغول می کند. در افراد اضطرابی که برنامه ای ندارند،حتما افکار خودآیند منفی و مشغولیت های ذهنی و نگرانی ها بیشتر از دیگران خواهد بود.[FONT="]قوانین حاکم بر طبیعت بر ذهن هم حاکم هستند به عنوان نمونه در طبیعت یک لیوان گنجایش بیش از حجم خود را ندارد. زمانی که شیر در آن باشد اگر بخواهیم به اندازه حجم آن آب اضافه کنیم ممکن نیست مگر این که شیر را خالی کنیم. وقتی ذهن با افکار وسواسی پر باشد گنجایش افکار دیگر را ندارد ما این افکار را با تمرین و ممارست روی الفاظ و معانی قرآنی جایگزین می کنیم و اجازه بازگشت به آن نمیدهیم[FONT="].
[FONT="]- ذکر درمانی: قرآن ذکر است و براساس آیه 28 سوره رعد ذکر سبب آرامش است این با تحقیقات علمی که ای با تلاوت قرآن بر روی افراد بیمار و سالم شده است همخوانی دارد. مهم ترین عامل وسواس اضطراب است و قرآن نقش زیادی در اضطراب زدایی و در نتیجه کاهش وسواس دارد.
- [FONT="]توبه درمانی: [FONT="]برخی از افراد وسواسی احساس گناه شدید چسبنده نسبت به گذشته خود دارند حفظ موضوعی آیات توبه و رحمت بیکران الهی و بیان قصه افراد توبه کنند و روایات حمایت گر توبه کننده نقش تسهیل کننده برای رفع احساس گناه دارد.
[FONT="]- باور درمانی: مؤمنان عقیده دارند در قرآن شفای بیماری ها و رحمت الهی یافت میشود این باور نقش قویترین مسکن را برای مؤمن دارد.
[FONT="]وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنینَ
[FONT="](وما آنچه از قرآن فرستادیم ، شفاء و رحمت برای اهل ایمان است )
[FONT="]- تصاویر ذهنی: قرآن با بیان قصه های زیاد و ایجاد تصاویر ذهنی نقش زیادی در مشغول کردن ذهن دارد. و این تصاویر ذهنی معنوی مانع هجوم و یا ماندگاری تصاویر ذهنی منفی و نگران کننده ای است که به اجبار به ذهن فرد وسواسی هجوم می آورند. [FONT="]بیان قصه های قرآن خود نوعی قصه درمانی محسوب می شود. البته لازم است از قصه هایی شروع شود که سبب آرامش فرد می شود و احساس گناه و اضطراب را رفع می کنند نه برعکس.
[FONT="]-[FONT="]کتاب درمانی[FONT="]: این روزها مشاوران از کتاب درمانی برای اصلاح افکار نادرست، مدیریت ذهن، ارتقا معلومات و مهارت های زندگی و... استفاده میکنند قرآن با تنظیم انتظارات، ایجاد بینش و واقع بینی و ایجاد تعادل بین ترس و امید، سبک کردن بار احساس گناه با توبه و تشویق به ارتباط های مردمی سازنده....خود نقش کتاب درمانی با خواص مثبتش را دارد.
[FONT="]-[FONT="]نغمه درمانی[FONT="]: نغمات قدسی قرآن که با فطرت همخوانی دارند و بری از غنا و هیجان های شدید هستند نقش زیادی در نشاط دارند.
[FONT="]-[FONT="]معنا درمانی[FONT="]: قرآن برنامه زندگی ساز است با فبرنامه عقلی - عرفانی ای که برای زندگی دارد و با پاسخ دقیقی که به سئوالات اساسی افراد( از کجا آمده ام ، کجا آمده ام، برای چه آمده ام؟ و....) درباره هستی می دهد مانع احساس پوچی و افسردگی میشود
- [FONT="]همخوانی: [FONT="]گروهی که با هم قرآن حفظ می کنند با هم برنامه تکرار و همخوانی دارند. این همخوانی ها نقش بسیار مهمی در ایجاد تمرکز در افراد وسواسی که ذهنشان پریشان است دارند مانند وقتی است که ماشین باطری خالی کرده باید آن را هل بدهیم. تمرکز بقیه با تکرار، شنیدن و بیان کرد از روی یک قرآن با خط خاص همگی نقش زیادی در ایجاد تمرکز دارد.
- [FONT="]تمرین های خانگی: [FONT="]در حفظ درمانی تمرین های خانگی کمک زیادی به افراد می کند تا با شنیدن، لب خوانی و ترتیل سبب تمرکز روی الفاظ و معانی مقدس قرآن شوند.
[FONT="]دعا درمانی:[FONT="] امروزه دیگر بحثی برای این نمانده که کسی بخواهد نقش دعا در بهداشت روان را ثابت کند و تحقیقات سراسر دنیا در این باره رهگشای استفاده از دعا برای درمان اند. دعاهای وارده برای شروع قرآن و دعای ختم قرآن به اضافه دعای های پایانی که تک تک افراد به شکل دوره ای می کنند و احیانا تضرع در درگاه خدا از نظر شناختی( افزایش باور ها و تثبت آنها) و هیجان(برون ریزی عاطفی)[FONT="] نقش مهمی در آرامش دارد و طبیعی است که آرامش برای وسواس نقش کم کردن هیزم کوره است همان گونه که با کم شدن هیزم شعله ها فروکش می کند با کم شدن اضطراب شعله وسواس کاهش می یابد.
[FONT="]نکته:
1- [FONT="]بهتر است گروه ها از افرادی که مشکل یکسان (وسواس) دارند تشکیل شود.
2- [FONT="]از برنامه هایی که اضطراب یا استرس افراد را بالا می برد باید پرهیز شود مانند فشار زیاد برای حفظ کردن آیات بیشتر، توبیخ افراد به دلیل کم کاری در جمع و مقایسه و رقابت های غیرسازنده و..
3- [FONT="]این شیوه ها برای افرادی که متخصص تشخیص داده است که لازم است دارو مصرف کنند جایگزین نمی شود بلکه به شکل ترکیبی در کنار شیوه های دارودرمانی و روان درمانی به کار می روند.
[FONT="]http://zndgiearam.persianblog.ir/post/845/
روش درمان وسواس
اين بيماري از آن جهت كه هم به عنوان يك بيماري روان تني شناخته شده است و هم زمينه ساز بسياري از انحراف هاي ديني در انسان است ، داراي روشهاي درماني متعدد است؛ مانند درمان دارويي، مشاوره و درمان رواني و توصيه هاي ديني.
مشاوره و درمان رواني: در درمان غيردارويى، از الگوهاى مختلف براى كاهش اين اختلال بهره مىگيرند كه به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مىكنيم زيرا از اين تكنيكها متناسب با نوع و شدت و ضعف بيمارى استفاده مىشود:
1- شناخت درمانى، در اين روش طى جلسات مكرر و متعدد، بينش بيمار درباره تعارضهاى درونى خود به كمك رواندرمانگر تغيير مىيابد.
2- رفتار درمانى: روشهاى متعدد و متنوعى است از كارشناس مربوطه بيمار را به كارها و فعاليتهايى جهت كاهش سطح اضطراب و در نتيجه فكر يا عمل وسواس او وا مىدارد.
3- گاهى نيز روانشناس با ايجاد ارتباط با خانواده بيمار به كاهش ناهماهنگىهاى احتمالى در خانواده و تصحيح ارتباطات خانوادگى آنها مىپردازد.
روشهاي كلي درمان:
براي علاج و درمان اين بيماري ابتدا بايد نوع آن را شناخت و روش درماني مناسب با آن را انتخاب نمود . ما در اين قسمت به برخي از روشهاي كلي مبارزه با اين حالت اشاره مي نماييم.
1- عدم پاسخ دهي: مهمترين و كلي ترين راه درمان وسواس، بي توجهي به پيام هاي آن و عدم پاسخ دهي عملي به آن است . اين بيماري در صورتي ادامه مي يابد و تشديد مي شود كه به نداهاي دروني آن كه مبتني بر تكرار عمل ، يا دقت بي مورد و يا قضاوت غير منطقي و افراطي نسبت به امور است، پاسخ دهي عملي شود. براي مقابله با اين حالت بهترين راه بي اعتنايي به اين پيامها و ترتيب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتي اين روش عملي شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن كاسته خواهد شد.
2- تقابل به ضد: براي كساني كه از آلودگي و نجاست هراس دارند و اين هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازي عمدي شخص توسط خود او يا ديگران ، از راههاي درمان و رفع حساسيت به اين امر است . اگر اين روش با تكرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود.
3- فرمان ايست: در منابع علمي جديد ، براي متوقف كردن افكار وسواسي ، علاوه بر درمانهاي دارويي و قبل از آن درمانها ، از روشهاي خاصي استفاده مي شود كه مهمترين آنها روش توقيف فكر نام دارد، بدين ترتيب است كه از بيمار خواسته مي شود كه به طور عمد افكار وسواسي خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداي بلند و بيزار كننده ، فرياد مي زند : ايست !؟! به نظر مي رسد اين عمل جريان فكر وسواسي را متوقف مي كند .
درمان دارويي: بيماري وسواس چون داراي ريشه هاي هورموني است و با فعاليت هاي هورموني بدن نيز در ارتباط است ، پزشكان با تجويز داروهايي سعي مي نمايند فعاليت هاي هورموني بدن را متعادل سازند و از اين طريق كمك مي كنند تا فرد بتواند راحت تر با اين مشكل طرف شود و آن را از خويش براند.
پيشنهاد هاي ديني:
در منابع اسلامي و وسواس پديده شناخته شده ايست و به آن به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان اشاره مي شود . به عنوان مثال در كتاب اصول كافي ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصي را به عقل و درايت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است كه شبطان را اطاعت مي كند؟
توصيه هاي عملي
1. رساله عمليه مرجع تقليد خود را دقيقاً مطالعه كنيد (به خصوص بخشهاى مربوط به طهارت، نجاست، غسل و وضو) وخود را ملزم كنيد كه براى غسل و وضو يا آب كشيدن بدن، لباس و يا چيزهاى ديگر، به همان كيفيتى كه در رساله آمده عمل نماييد و از زيادهروى جدّاً پرهيز كنيد و بعد از اين كه طبق رساله غسل كرديد يا چيزى را با آب شست و شو داديد و آب كشيديد، هيچ گونه شكى در طهارت آن به دل راه ندهيد و اگر احساس مىكنيد، هنوز پاك نشده و يا غسل و وضو تحقق پيدا نكرده، اعتنا نكنيد و با همان وضع نماز بخوانيد و ساير كارهاى خود را انجام دهيد.
2- اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستيد، خود را در معرض چيزهاى آلوده و نجس قرار دهيد و يا به تجسّم چنين موقعيتهايى بپردازيد و از انجام دادن آن كار خوددارى نكنيد. ، از فردى بخواهيد خودش را در معرض اين موقعيتها يا موضوعهاى ذكر شده قرار دهد بدون اين كه «واكنش بى اختيارى» از خودش نشان دهد. سپس شما نيز همان كار را انجام دهيد. اين كار باعث مىشود موضوعها يا موقعيتهاى اضطراب آور، كم كم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما كاهش پيدا كند. در واقع ريشه و علت اصلى وسواس (اضطراب) از بين برود.
3- به لحاظ شرعي هر چيزي كه قبلا پاك بوده ، تا يقين به نجاست آن نداشته باشيم ، پاك است و نبايد آن را نجس فرض كرد ، زيرا مخالف شريعت است .
4- اصولا هر چيزي كه نمي دانيم نجس يا حرام است ، پاك و حلال است، زيرا اصل در اشياء بر پاكي و حليت است و نجس و حرام بودن دليل مي خواهد. حال درباره چيزهايى كه به آنها دست زدهايد (مثل ظروف و لباسها و يا پا گذاشتن روى فرشها و چيزهايى از اين قبيل) در مورد همه اينها حكم طهارت جارى كنيد، يعنى، همه آنها را ناديده بگيريد. لازم نيست شما هيچ كدام از آنها را آب بكشيد و اگر اشكالى دارد به گردن ما. شما فعلاً موظّف هستيد، فقط به راهكارهاى ارائه شده، عمل كنيد و به حكم طهارت و نجاست، فقط و فقط بر اساس آنچه در رساله آمده عمل كنيد.
5- به خودتان تلقين كنيد كه «وسواس» يك نوع كار شيطانى است و بايد هر چه زودتر دست از آن بردارم.
6- به خدا توكل كنيد و از او استعانت بجوييد تا هر چه زودتر بر اين مشكل فايق آييد.
دعا، ذكر و عبادت
در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين (ع) روشهاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كرده اند ، كه از آن جمله، بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله (لا اله الاالله) و ( لاحول و لا قوة الابا الله) مي باشد كه در حقيقت ماحصل همه آن روشها را مي توان در ذكر خدا خلاصه كرد .
مذهب و شكوهمندترين جلوه آن؛ يعني نماز مي تواند در زدودن وسواس فكري نقش بسيار مهمي بازي كند. برخي از اذكار و توجهات حين نماز نه تنها با روشها ارايه شده توسط رون شناسان قابل مقايسه است ، بلكه حتي بسيار مؤثر تر به نظر مي رسد.
استفاده زبان و ذهن از ذكر غير المغضوب عليهم و الضالين كه جدايي راه مومن را از ابليس و شيطان نشان مي دهد دست كم ده بار ، طي نمازهاي يوميه و فيض بردن از سوره مباركه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آيات شريفه من شر وسواس الخناس الذي يوسوس في الصدور الناس به عنوان عواملي قدرتمند در توقف افكار وسواسي مطرحند .
همان طور كه اشاره شد ائمه معصوم (ع) كه پزشكان حقيقي بشرند ، براي دوري از وسواس ذكر خدا را پيشنهاد كرده اند و اين فرمان الهي است كه براي ذكر من نماز را به پا داريد (اقم الصلوة لذكري )
براى درمان مىتوان از راه و رسمها و وسايل و ابزارى استفاده كرد كه يكى از آنها تغيير محيطى است كه بيمار در آن زندگى مىكند.
1- تغيير آب و هوا: دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يك آسايشگاه و واداشتن او به زندگى در يك منطقه خوش آب و هوا براى تخفيف اضطراب و درمان بيمار اثرى آرامش بخش دارد و اين امرى است كه اولياى بيمار مىتوانند به آن اقدام كنند.
2- تغيير شرايط زندگى: از شيوههاى درمان اين است كه زندگى بيمار را در محيطى ديگر بكشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطى كشاند كه در آن مساله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسيهاى تجربى نشان مىدهند كه در مواردى با تغيير شرايط زندگى و حتى تغيير خانه و محل كار و زندگى بهبود كامل حاصل مىشود.
3- ايجاد اشتغال و سرگرمى: تطهيرهاى مكرر و دوبارهكارىها بدان خاطر است كه بيمار وقت و فرصتى كافى براى انجام آن در خود احساس مىكند و وقت و زمانى فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضرورى است در حدود امكان سرگرمى او زيادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات يكى پس از ديگرى او را وادار خواهد كرد كه نسبتبه برخى از امور بىاعتماد گردد، از جمله وسواس.
4- زندگى در جمع: فرد وسواسى را بايد از گوشهگيرى و تنهايى بيرون كشاند. زندگى در ميان جمع خود مىتواند عاملى و سببى براى رفع اين التباشد. ترتيب دادن مسافرتهاى دستجمعى كه در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدى را در زندگى پذيرا شوند، در تخفيف و حتى درمان اين بيمارى مخصوصا در افرا كمرو مؤثر است.
5- شيوههاى اخلاقى: رودربايستىها و ملاحظات فيمابين كه هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زيادى سبب تخفيف اين بيمارى مىشود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شيرينى، بويژه از سوى كسانى كه محبوب و مورد علاقه بيمارند در امر سازندگى بيمار بسيار مؤثر است و مىتواند موجب پيدايش تخفيف هايى در اين رابطه شوند و البته بايد سعى بر اين باشد كه انتقاد به ملامت منجر نشود روح بيمار را نيازارد. احياى غرور بيمار در مواردى بسيار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذيرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بيمار قدرت مىدهد. بايد گاهى غرور فرد را با انتقادى ملايم زير سؤال برد و با كنايه به او تفهيم كرد كه عرضه اداره و نجات خويش را ندارد تا او بر سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا كرد كه مىتواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد كه درباره افكار خود اگر چه بى معنى است صحبت كند و از انتقاد ناراحت نباشد.
6- تنگ كردن وقت: بيش از اين هم گفتهايم كه گاهى تن دادن به ترديدها ناشى از اين است كه بيمار خود را در فراخى وقت و فرصتببيند و براى درمان ضرورى است كه در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ كنند. در چنين مواردى لازم استبا استفاده از متون و شيوههايى او را به كارى مشغول داريد به امر و وظيفهاى او را وادار نماييد تا حدى كه وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم كردن عمل و وظيفه كار و برنامه خود را اگرچه نادرست استسريعا انجام دهد. تكرار و مداومت در چنين برنامهاى در مواردى مىتواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.
7- زيرپاگذاردن موضوع وسواس: در مواردى براى درمان بيمار چارهاى نداريم جز اينكه به او القا كنيم به قول معروف به سيم آخر بزند، حتى با پيراهنى كه آن را او نجس مىداند و يا با دست و بدنى كه او تطهير نكرده مىشمارد و به نماز بايستد و وظيفهاش را انجام دهد. به عبارت ديگر بيمار را وا داريم تا همان كارى را كه از آن مىترسد انجام دهد. تنها در چنين صورت است كه در مىيابد هيچ واقعهاى اتفاق نمىافتد.