هرکه40 روز لهو و غنا گوش بده بی غیرت می شه!! حضرت رضا(ع):
کسی که چهل روز در خانه اش آلات لهو یا آلات قمار باشد گرفتار خشم الهی است و اگر در این مدت بمیرد فاجر و فاسق از
دنیا رفته و جایش دوزخ است و بد جایگاهی است.
دوستان خواهش میکنم موسیقی رو با غنا و لهو ولعب اشتباه نگیرین .
آخه ما اصلا حرفی از لهو و لعب زدیم؟ من از غنا چیزی گفتم .
همیشه همینطور بوده . ما نمیتونیم بین موسیقی و غنا فرق بذاریم و تا حرف از موسیقی میشه ، همه لبشونو میگزنو میگن غنا حرامه .
منم میگم حرامه.
ولی چرا همه چیزو با هم قاطی میکنیم ما؟
پرسمانی از دفتر ایت الله جوادی املی در همین منوال مظرح گشته که ایشان جواب انرا داده اند متن پرسش و پاسخ این است:
[="red"]آيا موسيقيهاي عرفاني يا اشعار عارفانه ميتواند ما را به خدا نزديكتر كند؟[/]
جواب:
پاسخ : انسان داراي بينش و گرايش است. از نظر بينش و علم، بسياري افراد امكان ترقي دارند؛ يعني اين استعداد در ما وجود دارد كه خوب و بد را بفهميم. اين استعداد با درس و بحث شكوفاتر ميشود. همه ما در مسئله فهم خوب و بد، در يك مرز مشترك قرار داريم؛ يعني هم بدها را به خوبي تشخيص ميدهيم و هم خوبها را.
اما در حوزه گرايش، ما انسانها در برابر بد و خوب گرايش يكساني نداريم. ما به كارهاي خوب گرايش كامل داريم و به كارهاي بد هيچ گرايشي نداريم، پس بينش ما به بد و خوب يكسان است؛ اما گرايش ما به آنها اينگونه نيست؛ براي مثال ما غذاي خوب و بد يا سودمند و زيانبار را به صورت يكسان تشخيص ميدهيم و تشخيص ما درباره هر دو يكسان است؛ اما گرايش دستگاه گوارش ما به هر دو يكسان نيست. دستگاه گوارش غذاي خوب را به راحتي هضم ميكند؛ امّا غذاي مسموم را تحمل نكرده، با تهوع پس ميزند. اين رفتار در روح انسان هم وجود دارد. روح اخلاق خوب و بد، عدل و ظلم، امانت و خيانت، و صدق و كذب را به صورت يكسان تشخيص ميدهد؛ اما به همه اينها گرايش يكسان ندارد؛ يعني به عدل، امانت و صدق گرايش دارد، به همين دليل، وقتي كودكي براي نخستين بار دروغ ميگويد، بدنش ميلرزد؛ ولي هنگام راستگويي با شجاعت حرف ميزند.
براي تنظيم دستگاه بينش و دانش (عقل نظري)، بايد راههاي برهاني، نظير فلسفه ، حكمت، كلام و عرفان را بپيماييم و براي تنظيم گرايش (عقل عملي)، بايد كارهاي عملي را پيبگيريم.
«عقل عملي» همه تصميمگيريهاي گرايشي انسان را بر عهده دارد و كارهايي نظير عزم، اراده، محبت، اخلاق، نيت و... را مديريت ميكند. اگر اين مدير به درستي تربيت شود، در برابر فتواهاي عقل نظري خضوع ميكند؛ يعني براي انجام هر كار از عقل نظري فتوا ميگيرد؛ ولي اگر اين مدير به درستي تربيت نشود، خودسري كرده، از مركز فرهنگي خود كه عقل نظري و دانش است، استفتا نميكند و به عكس از زيرمجموعه خود كه شهوت و غضب است، نظر ميخواهد و بر اساس ميل آنها عمل ميكند.
بدين ترتيب، عقل عملي ديگر مدير نيست، بلكه شيطان است. براي آنكه اين مدير هدايت شود، راههاي فراواني وجود دارد. يكي از راههاي هدايت، چنان كه در دعاي شريف كميل آمده است: «وسلاحه البكاء»[1]، اشك، آه و گريه است كه اسلحه دروني مؤمن است.
بنابراين، اگر باطن مؤمن به سلاح اشك و ناله مسلح باشد، در مقابل خواستههاي غضب و شهوت ميايستد و از آنها پيروي نميكند، در غير اين صورت، طبق ميل خشم و شهوت تصميم ميگيرد. برخي ميگويند: من هر كار بخواهم انجام ميدهم و به كسي كاري ندارم؛ يعني اين انسان از مركز فرهنگي روح پيروي نميكند و در پي ارضاي خواستههاي شهوت و غضب است.
اگر عقل عملي كسي با دعا، مناجات و گريه سر و كار داشته باشد، نرمش صادق مييابد و از عقل نظر پيروي ميكند و بر خلاف رضاي خدا كاري انجام نميدهد. خواندن و گفتن شعرها يا نثرهاي دلپذير، در نرمي عقل عملي بسيار مؤثر است. ما بايد بكوشيم از نواختن به خواندن اشعار منتقل شويم، چون نواختن، نرمش و اشك كاذب به وجود ميآورد.
همانطور كه خنده صادق و كاذب وجود دارد، گريه صادق و كاذب هم وجود دارد: گاه انسان با يك طنز ادبي ظريف ميخندد كه خندهاي صادق است. گاهي هم با قلقلك ميخندد كه كاذب و بيارزش است. گريه هم اينگونه است: گاه انسان براي مظلوميت امام حسين(عليهالسلام) گريه ميكند. گاهي هم با مارش عزا ، بيآنكه متوفا را بشناسد، اشك ميريزد كه اشكي كاذب است.
موسيقي ممكن است چنين خطري داشته باشد؛ يعني اشكي كاذب به همراه بياورد و ما خيال كنيم كه در عقل عملي ما نرمش ايجاد كرده است. اين مشكل موسيقيهاي به اصطلاح عرفاني است. ساير موسيقيها هم مسلماً مخرب و مخدراند و موجب نافرماني عقل عملي از عقل نظري ميشوند و انسان را در دام گناه ميافكنند.
مرحوم الهي قمشهاي ميفرمود: من شعري درباره نَيازُردن مور سرودم كه برخي آن را از شعر جناب فردوسي ظريفتر ميدانند. فردوسي فرموده است:
ميازار موري كه دانه كش است ٭٭٭٭ كه جان دارد و جان شيرين خوش است
و مرحوم الهي قمشهاي ميفرمايد:
هركس كه دلي دارد يك مور نيازارد ٭٭٭٭ كان مور هم از دلبر، دارد اثري بر دل[2]
سپس فرمود: زماني به خراسان رفته بودم و در آنجا با انجمن ادبي خراسان ملاقاتي داشتم، در آن ديدار دو غزل از خود به آنها تقديم كردم تا در اين باره كه كدام غزل از جواني و كدام يك در پيري سروده شده، داوري كنند و آنها كاملاً وارونه داوري كردند.
گفتند: پس چرا شور و عشق در سروده ايام پيري شما بيشتر است. گفتم: بايد به همين صورت باشد. شاعر هرچه پيرتر شود، عاشقتر ميشود. در جواني شور و عشقي خام دارد و در پيري ميفهمد كه معشوق حقيقي كيست.
انسان هرچه بالاتر ميرود، حرفهايش عاشقانهتر و شورانگيزتر ميشود. آنگاه همان طور كه در قدم نخست نواختن را رها كرد، در گام بعدي خواندن را هم كنار مينهد. البته خواندن، اگر غنا نباشد، از بهترين نعمتها است. اگر ميخواهيد در بهشت از صوت خوش داود(عليهالسلام) (قاري بهشت)[3] بهرهمند شويد، بايد از گوش خود مواظبت كنيد تا هر چيزي را نشنود. در اين صورت، در گام سوم به جايي ميرسيد كه وقتي اشعار يا مطالب اخلاقي عرفاني را مطالعه ميكنيد، اشك از ديدگانتان جاري ميشود.
[1] ـ مفاتيح الجنان (دعاي كميل)؛ البلد الامين، ص 191.
آیتالله جوادی آملی در پاسخ به پرسشی پیرامون موسیقی ضمن بیان خاطرهای در این خصوص، اقسام موسیقی و تفاوت غزل با ترانه را تبیین نمودند.
این مرجع تقلید در پاسخ به این سئوال که به نظر شما، موسیقیهای متداول چه تأثیری بر روان آدمی میگذارد؟ مرقوم داشته است:
ابن سینا (رحمهالله) در نمط نهم اشارات و تنبیهات مینویسد: گاهی عارف به «نغمه رخم»، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ کند. در درس مرحوم الهی قمشهای (قدسسرّه)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربّانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران بود (یکی از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، یکی از غزلهای استاد را برای ما بخوانند که ایشان هم اجازه دادند.
گاه، مناجات یک جوان را اداره میکند. گاه نیز یک غزل یا قصیده، کمبودهای درونی او را ترمیم میکند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمیشود. ترانه لذتی کاذب ایجاد میکند؛ اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزلهای حافظ و سعدی چنین است.
به هر حال، اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، در سنین بالاتر، خود متوجه میشود که با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد. غزل حافظ همیشه میماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بیشتر مأنوس میشود.
همه میدانیم که آهنگهای طربانگیز، خوی حیوانی را در ما زنده میکند. آهنگهایی که فرشتهمَنِشی را در آدم احیا میکند، به انسان سبکباری میدهد و بشر را از شهوت و غضب دور میکند نیز میشناسیم. به آهنگهای مشکوک گوش نمیدهیم.
* موسیقی بر سه قسم است:
1. موسیقیهایی که حالتی روحانی در انسان ایجاد میکند که اشکال ندارد.
2. موسیقیهایی که به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحریک میکند که این دسته نامشروع است.
3. دسته ای از موسیقیها هم مشکوک است، پس با داشتن راه صحیح، دیگر به دنبال مشکوک نمیرویم. خواندن غزلها و مناجاتها با صدای خوب، خصیصه ما ایرانیان است. ما ایرانیان به آواز بیش از نواختن علاقه داریم که بسیار خوب است و بیش از آن هم نیاز نیست.
در فرهنگ شیعی ما، مستحب است کسی که اذان میگوید، «صیّت»، یعنی خوش صوت باشد تا نیاز قوه سامعه تأمین شود. اشعار خوبی وجود دارد که اگر با صدای خوش خوانده شود، این نیاز انسان را تأمین میکند.
از طرفی، اشعاری که در اثر پیمودن این راه فرا گرفته، همه عمر برای او میماند و هرچه سن بالاتر میرود، بهره او از این اشعار بیشتر میشود.
لهو لهب آهنگ تندی است که مثل شراب از خود بی خود بشی کار بدی انجام بدهید
سلام
فکر کنم رقصیدنم کار بدیه(حکمشو می دانید؟ :Gig: حکمش جوریه که اگر دقت کنی تو خانواده ها گناه رواج داره!!! اشتباه می گم؟:Gol:)
و گناه و گناه هم یک جور دوری از یاد خدا است
پس هر آهنگی که ادمو به رقص بیاره هم حرام می شه درسته؟:Gig:
با سلام به همه دوستان اولا لازم است بدانيم كه موسيقي يك علم است از زير مجموعه رياضي كه خيلي از علماي قديم به تدريس وتحصيل ان پرداختند ثانيا سفارش شده در كلام بزرگان به گوش دادن موسيقي[="arial black"]اما اشتباه نشود منظور از موسيقي در 2جمله گذشته ساز واواز مطرب نيست در جمله اول همان طور كه گفته شد از علوم رياضي است كه در اينجا مجال توضيح نيست درجمله دوم ان طور كه از بزرگان نقل شده شخص هر روز باصداي خودش براي خودش بخواند كه فقط صداي خودش براي روح او فايده دارد ونه كس ديگري خواندني كه از روي دلتنگي باشد مانند حضرت داوود (ع)هر چند صداي شخص خوب نباشد اما براي خود او مفيداست حضرت امام (ر ه)در اربعين ميفر مايند گوش دادن به موسيقي حرام عزم سالك را در راه الي الله كم ميكند [/]
وقتی موسیقی دانان خارجی به سازهای ایرانی گوش میدهند میگویند چرا اینها ساز ناکوک میزنند.
نمیدانند که ساز ناکوک این فایده را دارد که آدرنالین بدن را به حدی بالا نبرد که شخص آسیب ببیند.
البته این نکته علمی است و بنده اهل فن نیستم و اهل فن و اطباء باید در این باره تحقیق کنند و نظر بدهند و اظهارات حقیر در حد حدس حاصل از تجریه کردن این شکل موسیقی و مقایسه با شکل های دیگر است.
به نظر من نیاز به موسیقی جزئ از طبیعت ما آدمهاست و نمیشه جلوشو گرفت.
سلام
از ذوق دین که همانا تقویت واقع گرایی برای رسیدن به حقیقت است می توان علت بی اعتنایی دین به موسیقی بلکه منع از نوعی از آن را بدست آورد . از ویژگیهای موسیقی تقویت قوه خیال و پریشان سازی آن است و دیگر اینکه موسیقی اغلب اعتیاد آور است .
همین دو ویژگی برای روی خوش نشان ندادن دین به موسیقی کافی است .
دین دوست دارد انسان اگر می خواهد خیالپردازی هم می کند بر مبنای حقایق باشد لذا در قرآن بجای اسطوره و افسانه سرایی به شرح حال بزرگان و انبیاء و اولیاء می پردازد تا خیالپردازی قاری قرآن از حوزه حقایق خارج نشود .
موفق باشید
سلام از ذوق دین که همانا تقویت واقع گرایی برای رسیدن به حقیقت است می توان علت بی اعتنایی دین به موسیقی بلکه منع از نوعی از آن را بدست آورد . از ویژگیهای موسیقی تقویت قوه خیال و پریشان سازی آن است و دیگر اینکه موسیقی اغلب اعتیاد آور است . همین دو ویژگی برای روی خوش نشان ندادن دین به موسیقی کافی است . دین دوست دارد انسان اگر می خواهد خیالپردازی هم می کند بر مبنای حقایق باشد لذا در قرآن بجای اسطوره و افسانه سرایی به شرح حال بزرگان و انبیاء و اولیاء می پردازد تا خیالپردازی قاری قرآن از حوزه حقایق خارج نشود . موفق باشید
خوب اینی که شما میگین خیلی آرمانیه
واسه وقتیه که همه دین و با بند بند وجودشون درک کرده باشن
نه واسه الان که جوونا نه چرا جوونا خودمو میگم این قدر تضاد و تعارض توی دین دارم اون وقت شاید یه کوچولو دلخوشیم این باشه روزی نیم ساعت یه موسیقی آروم گوش کنم اونم که هزار تا باید و نباید داره
ج : موسیقی و غنا از مفاهیم مجمل و سخت در فقه اسلامی هستند که ممکن است فقها نظرات متفاوتی در باره آن ارائه کنند، ولی در این مقدار تردیدی نیست که هر نوع عمل؛ اعم از موسیقی و غنا و امثال آن که موجب انگیزش جنسی نامشروع ، میل به حرام و همچنین طرب انگیزیشود، و مناسب مجالس لهو و لعب ، عیش و نوش باشد، حرام و محکوم است[ii]. ولی اگر موسیقی در خدمت تعالی روح بشر و صفا بخشیدن به عواطف و مکارم اخلاقی او باشد، نمی توان حکم حرمت را برای آن قائل شد، خواه این موسیقی غربی باشد یا شرقی. ﭘس ملاک همان طرب انگیز بودن و موجب تحریک شهوات شدن یا عامل ضلالت و گمراهی انسان از مسیر حق با کمک و اعانت به ستمکاران و منحرفان، می باشد.
دوست عزیزم {نکیسا } این حرف شما برای کسانی که فقط بخوان حلال و حرام خدا رو کنار بذارن اونم در حد نرمال کاملا صحیحه اما برای کسانی که بخوان سیر و سلوک داشته باشن و به توحید برسن این امر اصلا قابل قبول نیست چرا که مراتب بالاتر محرومیت بیشتر از مادیات و غیر خدا رو می طلبه... از مادیات دور خواهد شد اما در عوض به شیرینی وصال خواهد رسید که لذات دنیوی همچون موسیقی در اون گمه...
به طور کلی کسانی که به این درجه برسن خود به خود پی به عبث بودن این قضیه خواهند برد چرا که هیچ موسیقی نیست که فرد رو به وجد نیاره هرچند مضمونش خدایی باشه... پس وقتشون رو با موسیقی و امثال آن هدر نخواهند داد..
ما می تونیم با راه های دیگه که خدا هم تایید کرده یاد خدا رو در دل و زندگیمون برای همیشه زنده نگه داریم...
زنده باشید:Gol:
نکیسای عزیز یه موقع ما به یه چیزی علاقه داریم و نمیتونیم ازش دل بکنیم و همش میخوایم براش دلیل بیاریم و توجیهش کنیم.
خیلی خوب میشه اگه بیطرفانه و بدون تعصب سراغ حقیقت یه موضوع بریم.
اصلا دلایل علمی رو هم که کنار بزاریم ...شما تجارب شخصی دیگران رو ببین.
این همه آدمای بزرگ که تو جامعمون داریم و داشتیم.
نقل قول:
امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوان ها را مخدر و تخدیر می کند موسیقی است.موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می شود به یک مغز غیر آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می کند و متوجه جهات دیگر می کند .تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند.
من خودم از کسانی بودم که فکر میکردم با موسیقی به خدا نزدیک میشم
اما بعد از یه مدت به خودم اومدم دیدم .....
درسته گفته میشه بعضی موسیقی ها حرام نیست اما اینو بدون که اگه بخوای سمت خدا بری موسیقی یکی از موانع هست که نمیزاره اون جوری که باید به هدفت برسی.
ای کاش از ایجاد موضوعات تکراری جلوگیری بشه ،همشونم نیمه کاره رها میشن.:Sham:
خوب اینی که شما میگین خیلی آرمانیه واسه وقتیه که همه دین و با بند بند وجودشون درک کرده باشن نه واسه الان که جوونا نه چرا جوونا خودمو میگم این قدر تضاد و تعارض توی دین دارم اون وقت شاید یه کوچولو دلخوشیم این باشه روزی نیم ساعت یه موسیقی آروم گوش کنم اونم که هزار تا باید و نباید داره
سلام
درسته که بعضی بیانات دینی آرمانی است اما نگفتن این حقایق هم نوعی خیانت است . حقایق باید گفته شود تا راه گم نشود .
اگر کسی دنبال معرفت باشد به چنان لذتی از شهود حقیقت می رسد که عمیقترین و عجیبترین خیالپردازیها به گرد آن هم نمی رسد . چون خیال با همه زیباییهایش مدیون حقیقت و واقعیت است .
دیگر اینکه قرآن فرمود هرچقدر می توانید پرهیزکار باشید لذا اگر نوعی پرهیزکاری غیر ضرور مثل گوش دادن موسیقی حلال از توان انسان خارج باشد بلا اشکال است .
موفق باشید
و بازم به نظر من ما میتونیم به موسیقی گوش کنیم و به خدا هم نزدیک بشیم .
به نظر من نیاز به موسیقی جزئ از طبیعت ما آدمهاست و نمیشه جلوشو گرفت.
حالا بعضی ها از راه درست و بعضی از راه نادرست بهش میرسن .
توجه کردین که چقدر صدای دریا به ادم ارامش میده و
و چرا خدا میگه به دریا نگاه کنین. ثواب داره
اصلا خدا اولین موسیقیدانه و اولین و بهترین اهنگساز
مگه نه ؟
دوست خوبم وقتی انسانی متولد می شه فطرتش پاکه ... زلاله زلال... همش به سمت خدا میل داره... خدا به من انسان اختیار داده تا با کمک از قرآن و زندگی ایمه اطهار و عقل و اختیارم روش زندگیمو خودم انتخاب کنم... پس این منم که با انتخاب خودم مسیر زندگیمو تعیین می کنم اگه من یا خانوادم از آغاز تولدم من رو با خوبی ها و راه درست زندگی آشنا کنن که کاملا با فطرتم سازگاری داره در هر شرایط یا هر سنی که باشم همیشه حلال خدا و خوبی ها رو نیاز واقعی خودم می دونم و از اون لذت می برم اما اگه متاسفانه خودم یا خانواده ام این راه درست رو بهم نشون نداده باشن و از همون کوچیکی من رو با گناه آشنا کنن و به انجام اون کار ترغیب کنن { از جمله موسیقی } مسلما به این امر نادرست سوق پیدا خواهم کرد و این گناه کم کم برام نیاز محسوب می شه , لذتی کاذب خواهم داشت در حالی که اینطور نیست... به همین علته که اسلام یه سری آداب و دستورات خاصی رو حتی در زمان بارداری به والدین توصیه کرده از جمله با وضو بودن مادر به هنگام دادن شیر به فرزند... گوش ندادن به موسیقی و... تمامی این آداب برای اینه که انسان همسو با فطرتش حرکت کنه تا زمانی نرسه که کاری که بر خلاف فطرتش هست رو یک نیاز تلقی کنه... دوست من اگه تلاش کنی و تنها با وجود این که احساس نیاز به چیزی می کنی که بر خلاف فطرتت هست{ اما آگاه به این امر نیستی } فقط برای چند بار انجام ندید و چیزی مشابه اون رو جایگزین کنید پس از مدتی انجام ندادن و دوباره رو بسوی اون آوردن واقعا متوجه خواهید شد که نه تنها آرومتون نمی کنه بلکه بیشتر پریشونتون خواهد کرد به طور مثال به جای موسیقی مداحی رو برای یه مدت جایگزین کنید و با لذت بر اساس عشقی که به ایمه دارید به مداحی گوش بدید مطمین باشید معجزه می کنه ... خودتون بعد مدتی پی خواهید برد که کدام نیاز واقعیتان برای رسیدن به خدا تلقی خواهد شد و کدام همسو با فطرتتون هست:ok: یا علی
سلام.
صدای آب و دریا و پرندگان که موسیقی نیست! منظور از موسیقی استفاده از دستگاههای موسیقیه.
تو مسئله موسیقی شبهه است. یکی می گه حلاله یکی می گه حرامه. خب اگه حرام باشه، نباید گوش بدیم. اگه حلال باشه هم با گوش ندادن ضرری نمیکنیم. آدم عاقل حتی اگر احتمال بده جلوتر یه پرتگاه هست احتیاط می کنه. چه ضرورتی برای گوش دادن به موسیقی هست که بخواهیم ریسک کنیم؟
منم موسیقی گوش نمی دم. مداحی گوش می دم. توی مداحی های جدید هم جایگزینهای خوبی برای موسیقی هایی که آدم بهشون معتاد شده هست. معانی خوبی هم داره.
تازه خوبی بزرگش هم اینه که خداوند مداحی رو دوست داره.
سلام
شما از کجا می دونید من از موسیقی سررشته ندارم..؟
تا اونجایی که من می دونم اینجا سایت گفتگوی دینیه و من اگر گفتم صدای آب و دریا موسیقی نیست از منظر دین گفتم. البته این فقط یه جور نامگذاریه. منظور من از موسیقی، موسیقی مضر بود، یا همون غنا.
صدای آب و دریا یه جور نواست، البته شما هر چی می خواهید اسمشو بزارید.
مداحی موسیقی نیست. مداحی ترکیبی از صداهای طبیعیه با خواندن یک نفر، تازه با توجه به متن اگر هم انسان رو تو حالی ببره اون حال اکثرا معنویه.
من سالها موسیقی گوش دادم، ساز هم می زدم. از وقتی توبه کردم دیگه این کار رو ترک کردم.
شما بگید من می خوام موسیقی گوش بدم و به هیچ کس هم ربطی نداره! چرا سعی می کنید دیگران رو قانع کنید؟ شما هر عقیده ای دارید، مگه کسی مجبورتون کرده موسیقی رو ترک کنید؟ خودتون مسئولید. ما که کاری به شما نداریم که اینطور حمله می کنید!
فقط از حالا یه جوابی برای روز قیامتتون پیدا کنید!
یک نفری که موسیقی کارکرد به صورت حرفه ای این حرف ازش بعیده!
mahdiye;143095 نوشت:
منظور من از موسیقی، موسیقی مضر بود، یا همون غنا.
خودتان هم میگی موسیقی همش مضر نیست !
mahdiye;143095 نوشت:
صدای آب و دریا یه جور نواست، البته شما هر چی می خواهید اسمشو بزارید.
یا نواست به نظر تنظیم کننده گان یه جور ریتم و موسیقی محسوب میشه!
mahdiye;143095 نوشت:
داحی موسیقی نیست. مداحی ترکیبی از صداهای طبیعیه با خواندن یک نفر، تازه با توجه به متن اگر هم انسان رو تو حالی ببره اون حال اکثرا معنویه.
من نگفتم موسیقی است! گفتم این سبک جدید که اومده شما گفتید یه خودش یه جور آهنگ میشه!
mahdiye;143095 نوشت:
شما بگید من می خوام موسیقی گوش بدم و به هیچ کس هم ربطی نداره! چرا سعی می کنید دیگران رو قانع کنید؟ شما هر عقیده ای دارید، مگه کسی مجبورتون کرده موسیقی رو ترک کنید؟
یک نفری که موسیقی کارکرد به صورت حرفه ای این حرف ازش بعیده!
چی ازم بعیده؟ اینکه گفتم صداهای طبیعی رو با آهنگ قاطی نکنید؟
madanchi11;143164 نوشت:
خودتان هم میگی موسیقی همش مضر نیست !
منظور من این بود که اگر شما به صداهای طبیعی و غنا می گید موسیقی، غنا میشه موسیقی مضر، صداهای طبیعی میشه غیر مضر.
madanchi11;143164 نوشت:
یا نواست به نظر تنظیم کننده گان یه جور ریتم و موسیقی محسوب میشه!
شما همه چیزو با هم یکی می کنید. اون تِرَکی که به با صدای طبیعی درست میشه و آهنگ نداره میشه نوای دیجیتال، اونی که آهنگ داره می شه موسیقی. تنظیم کننده هرکاری هم بکنه، بالاخره یا از ادوات موسیقی استفاده می کنه یا نمی کنه! من به شخصه به صدای حاصل از ادوات موسیقی گوش نمیدم. اسمش هرچی می خواد باشه، باشه!
madanchi11;143164 نوشت:
من افراطی نیستم !
من اینو گفتم؟
madanchi11;143164 نوشت:
نترس پارتی من از شما بیشتره !
من که بخیل نیستم. بهشت مال خداست و به هر کس که صلاح بدونه می ده. اما شما که بهانه دارید، بهای بهشت هم دارید؟ اگر دارید پس خوش به سعادتتون. در ضمن، راجع به موسیقی به اندازه کافی بحث شده. من به خاطر دلایل خودم، هیچ گونه موسیقی ای گوش نمیدم. اگر به آدم عاقلی که داره رانندگی می کنه بگن پشت این پیچ یه پرتگاهه، مطمئنا با احتیاط رانندگی می کنه. حالا بعضی از مراجع کلا موسیقی رو حرام می دونن، بعضی ها موسیقی های خاصی رو. من کلا گوش نمیدم. اگر حلال باشه، به خاطر گوش ندادنم عقابی منتظرم نیست. اگر حرام باشه من گوش ندادم. من با احتیاط رانندگی می کنم.
اون تِرَکی که به با صدای طبیعی درست میشه و آهنگ نداره میشه نوای دیجیتال
من نمیدونم آخه این جمله یعنی چی؟
نوای دیجیتال؟:Gig:
تازه اومده بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه صداهای طبیعت که یه قول شما نوای دیجیتاله هموا صدای آلات موسیقیه که شما ازش فراری هستی
فقط کمی فرق کرده که اونم فقط برای تنظیم صوت هستش.
به نظر من موسيقي اي حرامه كه باعث لهو و لعب و شهوت بشه نه هر موسيقي اي !
به نظر من شان نزول اين آيه واسه اعرابي بوده كه توي چادر مينشستن مشروب ميخوردن چندتا زن هم اون وسط ميرقصدين با موسيقي !
مثلا من گيتار بزنم يا ارگ اين گناه نيست بلكه اون موسيقي كه حرام بشه حرامه مثل هموني كه گفتم
من نمیدونم آخه این جمله یعنی چی؟ نوای دیجیتال؟ تازه اومده بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همه صداهای طبیعت که یه قول شما نوای دیجیتاله هموا صدای آلات موسیقیه که شما ازش فراری هستی فقط کمی فرق کرده که اونم فقط برای تنظیم صوت هستش.
سلام. نواهای دیجیتال جدیدن. فکر کنم همین یکی دوساله اخیر اومدن. اگه به لینک زیر سری بزنید نمونه های زیادی ازش برای دانلود داره: www.zakerin.ir نواهای دیجیتال در واقع مداحی هایی هستن که توی استودیو ضبط میشن. بعد تنظیمشون می کنن و گاهی دیجی، ولی از ساز معمولا توشون استفاده نمیشه. به زبانهای مختلف هم هستن. مثل فارسی، عربی و انگلیسی. البته همه شون خوب نیستن. بعضی هاشون واقعا سبکن و در شان معصوم نیست، ولی بعضی ها قشنگن. نواهای دیجیتال رو با صدای دست زدن، سینه زدن، باران، صاعقه، آب دریا، پرندگان و .. تنظیم می کنن.
خوب برید ببینید در تاپیک موسیقی ! دوستان اسپم بی خود میزنن منم جواب شون میگم! کسی نتوسته مرز موسیقی غنا و سالم پیدا نکرده! شما با احتیاط رانندگی کن!ولی کسی از پشت بهتون میزنه! شما موسیقی گوش نده چون به قول خودت حرام ! گناه های دیگه چی !!!! یاعلی
کسی که از پشت بزنه خودش مقصره. من سعی می کنم برای گناهان دیگه هم مواظبت کنم. برای موسیقی هم مواظبت می کنم. اگه نکنم که شیعه نیستم!
شما که فکر می کنید مرز مشخص نیست نمی ترسید نکنه از مرز بگذرید و نفهمید؟
به نظر من موسيقي اي حرامه كه باعث لهو و لعب و شهوت بشه نه هر موسيقي اي ! به نظر من شان نزول اين آيه واسه اعرابي بوده كه توي چادر مينشستن مشروب ميخوردن چندتا زن هم اون وسط ميرقصدين با موسيقي ! مثلا من گيتار بزنم يا ارگ اين گناه نيست بلكه اون موسيقي كه حرام بشه حرامه مثل هموني كه گفتم
خداوند حلال و حرامش رو با نظر ما تنظیم نمی کنه.
در رابطه با شان نزول آیه هم نظر تاریخ مطرحه. اما قرآن برای تموم اعصاره نه فقط 14 قرن پیش. در ضمن موسیقی اعراب اون سالها هرچقدر هم در به هیجان آوردن پیشرفته باشه مسلما به پای موسیقی زمانه ما نمی رسه. با همون ارگ و گیتار هم می رقصن، اگر کسی با یه آهنگ رقصید و کسی دیگر همون آهنگو فقط گوش داد، حکم اون آهنگ برای دو نفر متفاوته؟ اینطور نیست.
من یکی دیگه دوست ندارم به این تاپیک سر بزنم. گفتنی ها گفته شده. اگر کسی می خواد از راه معصومین به خداوند برسه ( در حقیقت شیعه باشه) راه اینه. دنباله روی معصومین بودن. اگر کسی راه دیگه ای می خواد به همون راه بره.
انسان وقتی می خواد به کاری بکنه انواع و اقسام توجیهات رو میاره که خودش رو راضی کنه کارش درسته که عذاب وجدان نگیره. هر چقدر هم از گناهی گفته باشه باز با خودش می گه مال من فرق می کنه، بد نیست!
ولی کاش حتی اگر می خواست اون کار رو انجام بده اینقدر توجیه نمی کرد، اینطوری ممکن بود چند وقتی که گذشت توبه کنه و بالاخره بزارش کنار.
والسلام
خداحافظ
نواهای دیجیتال در واقع مداحی هایی هستن که توی استودیو ضبط میشن. بعد تنظیمشون می کنن و گاهی دیجی، ولی از ساز معمولا توشون استفاده نمیشه. به زبانهای مختلف هم هستن. مثل فارسی، عربی و انگلیسی. البته همه شون خوب نیستن. بعضی هاشون واقعا سبکن و در شان معصوم نیست، ولی بعضی ها قشنگن. نواهای دیجیتال رو با صدای دست زدن، سینه زدن، باران، صاعقه، آب دریا، پرندگان و .. تنظیم می کنن.
سلام وعرض ادب
بقول شما تو استادیو ضبط میشه ولی تنظیم نداره فقط یک دستگاه میکس داره دی جی روش کارمیکنه! خیلی راحت تر از تنظیم موسیقی است !
بنده به عنوان فردی هنرمند و کاملا الهام گرا خدمت شما عرض می کنم که هنر موسیقی در کنار الهیات و خدا می تونه خیلی به ما کمک کنه .... موسیقی حرام نیست ، بلکه این بستگی به خود فرد داره که بهش به نوع بد نگاه کنه یا خوب ..... یا از در خوب وارد شه یا از در بد ..... هدفش چی باشهاز این کار ..... این بعضی از انسان ها هستند که هنر ارزشمند و بالای موسیقی را زیر سوال می برند . حالا می خواد موسیقی راک و متال باشه یا کلاسیک و پاپ ......
اگر هنرمند باشید می فهمید که هنر موسیقی به آدم می تونه حس های مختلفی رو القا کنه و آدم های هنرمند می توانند از موسیقی امیدوار بشوند . آیا تا به حال چهره فردی که دارد گیتار سه تار می نوازد یا درام یا گیتار و .... می نوازد رو دیدید ؟ دیدید که چه چهره ای دارد ...... این افراد کاملا در حین موسیقی نواختن محو صدای اون می شوند و کاری به دیگران ندارند و حس زیبایی را می کنند ..... بنده هم که طراح و نقاش هستم همین حس را دارم ...
برای مثال مداحی ..... این نوع خواندن رو حتی می توانند با استفاده از یکی از آلات موسیقی ، بسیار زیبا کنند .... ولی حیف که به جای این کار می روند و از اشعار و وزن ابیات شعر های پاپ دیگران استفاده می کنند ! توهین نباشه ولی بنده شاهد این موضوع بوده ام .
باز هم می گویم که افراد هنرمند قدرت درک هنر را دارند ولی افرادی که هنرمند نیستند و ذات هنری خودشون رو پرورش نداده اند ...... اصلا درکی از آن ندارند و (ببخشید) آن را حرام می خوانند .... باید هنرمند باشی که بفهمی هنر چیه .... یادتون نره موسیقی هم یک هنر هست پس اگر بگویید موسیقی حرام است یعنی نقاشی و مجسمه سازی و قالی بافی و شاعری و .... هم حرام هست و چون همه اینها باهم ارتباط دارند .
با سلام دوست عزیز من درباره موسیقی اطلاعات زیادی ندارم اما این را می دانم که اگر راه وصول به خدا موسقیی باشد خود خداوند به ما سفارش می کرد که موسقیی گوش کنید .چون خداوند دوست دارد انسان ها به او نزدیک شوند. درحالی که به قدری که به نماز شب درجهت رسیدن به خدا تأ کید شده به امر دیگری سفارش نشده. در حدیثی ازامام حسن عسکری(علیه السلام) آمده ،که رسیدن به خداوند ممکن نمی شود مگر به نماز شب، وشب زند داری .(1)
نکته دیگر، ما درزندگی الگو های داریم آنهم معصومین که رفتارشان برای ما حجت است.(2) در باره کدام امام معصوم شنیده اید که برای رسیدن به خدا موسقی گوش دهد؟یا حتی توصیه کند.
به نظر حقیر بهترین موسقی ،موسقی آیات شریفه قرآن است .که علاوه بر نظم وآهنگ دانشین مفاهیم بلندی را به مخاطب منتقل کرده که هم بعد احساسی را تأمین میکند هم بعد عقلانی را تقویت کرده وشور همراه باشعور را را به مخاطب منعکس می نماید. برخلاف موسقی ها ساخته شده به دست بشر که یا بی محتواست یا آنقدر احساس را تحت تأثیر خود قرار می دهدکه شعور راتضعیف می کند.
موسقی دیگری که می توان پیشنهاد کرد، موسقی طبیعت است ،مانندصدای آبشارها ورودخانه ها وصدای زیبای پرندگان علاوه بر زیبایی ،انسان را به آفریدگاری بزرگ آشنا می کند که قادر بوده این موجودات را بیافریند.
والله من نظر خودم را بگم که خیلی به موسیقی علاقه داشتم. به نظر من موسیقی حلال( البته اگر چنین چیزی وجود داشته باشد که من سعی کردم مدتی فقط به این نوع گوش کنم یا کشفش کنم) فقط حالت آرامش روحی ایجاد می کند وریلکسیشن و خاصیت دیگری ندارد! در نتیجه موسیقی ای که بخواهد انسان را به خدا نزدیک کند باید حالت عاشقانه داشته باشد (وگرنه خاصیتی ندارد) وچنین موسیقی ای را هم خدا جایز ندانسته چون به فرمایش یکی از آیات قرآن درباره علت حرام شدن بعضی چیزها که (الآن آدرسش را ندارم )احتمالا ضررش بیشتر از فایده اش بوده. کلا تا آنجا که من فهمیده ام خدا بر اساس طبیعت عمومی انسانها قانون می گذارد نه خواص.ممکن است کسی ادعا کند این علت حرام بودن موسیقی درموردمن صدق نمی کند.شاید هم واقعا نکند.اماوقتی قانون گذاشته شد برای همه لازم الاجراست و برای بعضی افراد استثناء ندارد.متاسفانه!!!
RIGHT][/RIGHT]وستان عزیز ای کاش میشد بهم بی احترامی نکنیم!!!
واقعا ناراحت میشم اینطور حرف زدن ها رو میبینم:Ghamgin:
نظرات ممکنه متفاوت باشه اما میشه بهم احترام گذاشت و بحث کرد گرچه ما اینجاییم که نظر شخصی ندیم بلکه از منظر الگوهامون که همون پیامبران و ایمه هستن باهم بحث کنیم اما خب متاسفانه نظر شخصی هم گاهی قاطیشون میشه که در این مواقع هم باید بهم احترام بذاریم لطفااااا:Gol:
صدای آب هم موسیقیه
صدای طبیعت
صدای باد
صدای برگ درختان
و...
اینا آدمو آروم میکنه
اینا با فطرت آدم سازگاره
ولی متال و این دیونه بازی ها فقط ادمو روانی میکنیه و انرژی منفی و مضر میده
از لحاظ پزشکی هم اثبات شده که تاثیر مخرب داره
صدای آواز بدون آلات موسیقی و یا حداقل طبیعیش
نه اینکه گیتار الکتریک و ارگ و...
صدایی که به آدم آرامش بده رو میپسندم
صدایی که هم خود صدا زیبا باشه و هم متن
و اینکه خواننده به چیزی که میخونه اعتقاد داشته باشه
اینکه بعضی مناجاتا لذت بخشه واسه اینه که هم صدای مداح قشنگه و هم اینکه متن خوبی رو میخونه و هم اون مداح با سوز دل و نیاز میخونه و در کل نفس حقی داره
به خاطر این بحث عضو این سایت شدم چون واقعا نتونستم ساکت بمونم.
بعضی از دوستان واقعا در اشتباهن . موسیقی داریم تا موسیقی .
بنده شخصا از موسیقی , هنر و طبیعت به خدا رسیدم. ( البته هنوز اول راهم میدونم اینو ولی تمام سعیمو میکنم که خداوند رو بشناسم و عاشقانه دوستش داشته باشم. سعی میکنم جوری خدا رو دوست داشته باشم که با جون و دل چیز هایی که خداوند فرمان داده رو انجام بدم.)
و دارم میگم شخصا برای موسیقی دان هایی که باعث ایجاد جرقه های عشق من به منشا تمام زیبایی ها شدن دعا میکنم.
همون طور که گفتم موسیقی داریم تا موسیقی. فکر کنم تقریبا تمام انسان های دنیا با گوش دادن به برخی از آوا ها و آهنگ ها زیبایی زندگی , طبیعت , هنر و در نهایت خداوند رو به طور بی نظیری لمس کنن.
توصیه میکنم به دوستانی که مخالف این قضیه هستند این آهنگ رو هر جوری که هست گوش کنن
Kokin Gumi - Snow
به خاطر این بحث عضو این سایت شدم چون واقعا نتونستم ساکت بمونم.
بعضی از دوستان واقعا در اشتباهن . موسیقی داریم تا موسیقی .
بنده شخصا از موسیقی , هنر و طبیعت به خدا رسیدم. ( البته هنوز اول راهم میدونم اینو ولی تمام سعیمو میکنم که خداوند رو بشناسم و عاشقانه دوستش داشته باشم. سعی میکنم جوری خدا رو دوست داشته باشم که با جون و دل چیز هایی که خداوند فرمان داده رو انجام بدم.)
و دارم میگم شخصا برای موسیقی دان هایی که باعث ایجاد جرقه های عشق من به منشا تمام زیبایی ها شدن دعا میکنم.
همون طور که گفتم موسیقی داریم تا موسیقی. فکر کنم تقریبا تمام انسان های دنیا با گوش دادن به برخی از آوا ها و آهنگ ها زیبایی زندگی , طبیعت , هنر و در نهایت خداوند رو به طور بی نظیری لمس کنن.
توصیه میکنم به دوستانی که مخالف این قضیه هستند این آهنگ رو هر جوری که هست گوش کنن
Kokin Gumi - Snow
سرکار Moonlight منم حرفتون رو تا حدی قبول دارم
بعضی شعرهای زیبا در مورد خدا هست
که با آهنگ سازی زیبا و خواندن زیبای اون شعر، فوق العاده رو آدم اثر میذاره
منظورم اینه ترانه اش از شعر تنهاش تاثیرگذارتره
اینکه میگن من با آهنگ به خدا میرسم و...
آهنگ فقط اروم میکنه
البته اونم تو اکثر موارد ظاهریه و برعکس نتیجه معکوس داره
پس چه ربطی به خدا شناسی داره؟
بله گاهی ادم تو ارامش ذهن و جدا شدن از این دنیای مادی بهتر میتونه به خدا وصل شه
ولی واقعا آهنگای ما این شکلی هستن که
آدمو از دنیای مادی جدا کنه؟
طبق شنیده هام بنظر من هم کسی که از موسیقی بیشتر از شنیدن صوت قرآن و ادعیه لذت می بره روح و فطرتش مریض و بیمار هستش چون این برخلاف ذایقه ی فطرت هستش.و همچین فردی مطمینا از موسیقی و اصوات بهشت هم نمی تونه لذت ببره.
در رابطه با حرف برادر عزیزم آقای "مجبوریم" هم یک بیت از مولوی عرض میکنم:
آدمی فربه شود از راه گوش /// جانور فربه شود از حلق و نوش
البته به طور کل تمام دیدنی ها و شنیدنی های ما خوراک روح هستند و در نهایت گوشت روح خواهند شد.برای همین هم هست که [="seagreen"]پیامبر ص می فرمایند جوانی که قرآن بخواند قرآن با گوشت و خون او درمی آمیزد[/].
امام رضا ع هم در این باره یک حدیث فارسی دارند که می فرمایند: [="seagreen"]هرچه بکاری همان میدروی[/].من هم سر این قضیه کلا قید هرچی آهنگ و موسیقی رو زدم و جاش سخنرانی یا قرآن و دعا یا سامی یوسف و کشتکار گوش میدم.در حالی که تا قبل از اون طرفداری دو آتیشه ی محسن چاوشی بودم و اگر روزی یک بار البوم هاشو دوره نمی کردم احساس بدی بهم دست می داد.
در آخر هم باید یک حرف از بزرگی رو براتون بگم که ایشون می گفتن که موسیقی الهی و عرفانی مثل موسیقی های سنتی قبل از عبادات برای افزایش حضور دل مفید هستش.که این حرف ایشون من رو یاد یک روایت از [="seagreen"][="seagreen"]نبی ص انداخت که حضرت در جواب فردی که پرسید آیا جایز است که برده ای که خریدم برای من آواز بخواند؟ فرمودند باید از آخرت و هرآنچه که تورا یاد خدا و آخرت می اندازد برایت بخواند[/].[/]
میشه
من میگم میشه آدم از هر راهی میتونه به خدا برسه.
از عشق زمینی به خدا میرسی .
از موسیقی تاثیر گزار با مضامین عالی به خدا میرسی. از کمک کردن به این و اون به خدا میرسی .
توجه کنین گفتم به خدا میرسی :hamdel:
حرف نزدیک شدن و این حرفها نیست
حرف شما همون حرف فیلم "[="darkgreen"]مارمولک[/]" هستش که پرویز پرستویی تو این فیلم میگفت به تعداد انسان ها راه رسیدن به خدا وجود داره.
این حرف کاملا درسته اما عمر انسان خیلی با ارزشه.عمری که با اون یک ابدیت رقم می خوره.
[="red"] چه راهی باید رفت که سریع تر و بدون اتلاف عمر به خداوند رسید؟[/]
جواب: راه مستقیم. راه مستقیم همیشه سریع ترین و نزدیک ترین راه برای رسیدن به هدف و مطلوب هستش.همون صراط مستقیم.
[="red"] اما چطور باید از صراط مستقیم به خداوند رسید؟[/]
جواب:منظور از صراط مستقیم در سوره ی حمد امام علی (ع) هستش و باید با پیروی از امامان معصوم (ع) این راه مستقیم رو پیمود.
اگر شما یک توپ کروی رو در نظر بگیرید هزاران راه برای رسیدن و پیوند دادن انتهای کره با راس کره وجود داره اما نزدیک ترین راه همون یک راه مستقیم هستش.و مطمینا کسانی که از راه مستقیم به خداوند می رسند با کسانی که از راه غیر مستقیم به او میرسند برابر نیستند.
بنده در عید امسال به حج عمره مشرف شدم. خدا رو شکر نماز و روزه ام رو هم سعی میکنم
کامل بخونم و بگیرم.
و هیچ چیز مثل آیات قرآن بهم آرامش نمیده. و حجابم رو تمام و کمال رعایت میکنم.
نمیدونم چی با خودتون فکر کردید که به خودتون اجازه میدید در مورد راهی من از اون به خداوند رسیدم نظرات مضحک بدید و بنده رو بیمار روانی خطاب کنید. حتی پیامبران الهی به خودشون این اجازه رو نمیدادند...
فقط میشه تاسف خورد... در ضمن مدیر محترم میتونید این پستم مثل پست قبل پاک کنید. میتونید اکانت هم پاک کنید چون دیگه هرگز به این سایت نخواهم آمد. جایی که چندی جمع شده اند نظرات کورکورانه هم دیگر رو تصدیق میکنن , خود را علامه دهر میدونن و کوچکترین احترامی به نظرات مخالف نمیگذارن!
( البته دوستانی که جزو این دسته نیستن خواهشا به دل نگیرن )
دوستان
خواهش میکنم موسیقی رو با غنا و لهو ولعب اشتباه نگیرین .
آخه ما اصلا حرفی از لهو و لعب زدیم؟
من از غنا چیزی گفتم .
همیشه همینطور بوده .
ما نمیتونیم بین موسیقی و غنا فرق بذاریم و تا حرف از موسیقی میشه ، همه لبشونو میگزنو میگن غنا حرامه .
منم میگم حرامه.
ولی چرا همه چیزو با هم قاطی میکنیم ما؟
سلام
یک سوال دارم
معیار لهو و لعب چیست؟
سلام
عید همه مبارک :Gol:
نماز روزه تون هم قبول
لهولهب همین اسپم شماست ! شوخی کردم!
لهو لهب آهنگ تندی است که مثل شراب از خود بی خود بشی کار بدی انجام بدهید.
ولی تا دلت نخواد هیچ آهنگی لهولهب نمیشه
یاعلی
یا ستار.
با سلام..
پرسمانی از دفتر ایت الله جوادی املی در همین منوال مظرح گشته که ایشان جواب انرا داده اند متن پرسش و پاسخ این است:
[="red"]آيا موسيقيهاي عرفاني يا اشعار عارفانه ميتواند ما را به خدا نزديكتر كند؟[/]
جواب:
پاسخ : انسان داراي بينش و گرايش است. از نظر بينش و علم، بسياري افراد امكان ترقي دارند؛ يعني اين استعداد در ما وجود دارد كه خوب و بد را بفهميم. اين استعداد با درس و بحث شكوفاتر ميشود. همه ما در مسئله فهم خوب و بد، در يك مرز مشترك قرار داريم؛ يعني هم بدها را به خوبي تشخيص ميدهيم و هم خوبها را.
اما در حوزه گرايش، ما انسانها در برابر بد و خوب گرايش يكساني نداريم. ما به كارهاي خوب گرايش كامل داريم و به كارهاي بد هيچ گرايشي نداريم، پس بينش ما به بد و خوب يكسان است؛ اما گرايش ما به آنها اينگونه نيست؛ براي مثال ما غذاي خوب و بد يا سودمند و زيانبار را به صورت يكسان تشخيص ميدهيم و تشخيص ما درباره هر دو يكسان است؛ اما گرايش دستگاه گوارش ما به هر دو يكسان نيست. دستگاه گوارش غذاي خوب را به راحتي هضم ميكند؛ امّا غذاي مسموم را تحمل نكرده، با تهوع پس ميزند. اين رفتار در روح انسان هم وجود دارد. روح اخلاق خوب و بد، عدل و ظلم، امانت و خيانت، و صدق و كذب را به صورت يكسان تشخيص ميدهد؛ اما به همه اينها گرايش يكسان ندارد؛ يعني به عدل، امانت و صدق گرايش دارد، به همين دليل، وقتي كودكي براي نخستين بار دروغ ميگويد، بدنش ميلرزد؛ ولي هنگام راستگويي با شجاعت حرف ميزند.
براي تنظيم دستگاه بينش و دانش (عقل نظري)، بايد راههاي برهاني، نظير فلسفه ، حكمت، كلام و عرفان را بپيماييم و براي تنظيم گرايش (عقل عملي)، بايد كارهاي عملي را پيبگيريم.
«عقل عملي» همه تصميمگيريهاي گرايشي انسان را بر عهده دارد و كارهايي نظير عزم، اراده، محبت، اخلاق، نيت و... را مديريت ميكند. اگر اين مدير به درستي تربيت شود، در برابر فتواهاي عقل نظري خضوع ميكند؛ يعني براي انجام هر كار از عقل نظري فتوا ميگيرد؛ ولي اگر اين مدير به درستي تربيت نشود، خودسري كرده، از مركز فرهنگي خود كه عقل نظري و دانش است، استفتا نميكند و به عكس از زيرمجموعه خود كه شهوت و غضب است، نظر ميخواهد و بر اساس ميل آنها عمل ميكند.
بدين ترتيب، عقل عملي ديگر مدير نيست، بلكه شيطان است. براي آنكه اين مدير هدايت شود، راههاي فراواني وجود دارد. يكي از راههاي هدايت، چنان كه در دعاي شريف كميل آمده است: «وسلاحه البكاء»[1]، اشك، آه و گريه است كه اسلحه دروني مؤمن است.
بنابراين، اگر باطن مؤمن به سلاح اشك و ناله مسلح باشد، در مقابل خواستههاي غضب و شهوت ميايستد و از آنها پيروي نميكند، در غير اين صورت، طبق ميل خشم و شهوت تصميم ميگيرد. برخي ميگويند: من هر كار بخواهم انجام ميدهم و به كسي كاري ندارم؛ يعني اين انسان از مركز فرهنگي روح پيروي نميكند و در پي ارضاي خواستههاي شهوت و غضب است.
اگر عقل عملي كسي با دعا، مناجات و گريه سر و كار داشته باشد، نرمش صادق مييابد و از عقل نظر پيروي ميكند و بر خلاف رضاي خدا كاري انجام نميدهد. خواندن و گفتن شعرها يا نثرهاي دلپذير، در نرمي عقل عملي بسيار مؤثر است. ما بايد بكوشيم از نواختن به خواندن اشعار منتقل شويم، چون نواختن، نرمش و اشك كاذب به وجود ميآورد.
همانطور كه خنده صادق و كاذب وجود دارد، گريه صادق و كاذب هم وجود دارد: گاه انسان با يك طنز ادبي ظريف ميخندد كه خندهاي صادق است. گاهي هم با قلقلك ميخندد كه كاذب و بيارزش است. گريه هم اينگونه است: گاه انسان براي مظلوميت امام حسين(عليهالسلام) گريه ميكند. گاهي هم با مارش عزا ، بيآنكه متوفا را بشناسد، اشك ميريزد كه اشكي كاذب است.
موسيقي ممكن است چنين خطري داشته باشد؛ يعني اشكي كاذب به همراه بياورد و ما خيال كنيم كه در عقل عملي ما نرمش ايجاد كرده است. اين مشكل موسيقيهاي به اصطلاح عرفاني است. ساير موسيقيها هم مسلماً مخرب و مخدراند و موجب نافرماني عقل عملي از عقل نظري ميشوند و انسان را در دام گناه ميافكنند.
مرحوم الهي قمشهاي ميفرمود: من شعري درباره نَيازُردن مور سرودم كه برخي آن را از شعر جناب فردوسي ظريفتر ميدانند. فردوسي فرموده است:
ميازار موري كه دانه كش است ٭٭٭٭ كه جان دارد و جان شيرين خوش است
و مرحوم الهي قمشهاي ميفرمايد:
هركس كه دلي دارد يك مور نيازارد ٭٭٭٭ كان مور هم از دلبر، دارد اثري بر دل[2]
سپس فرمود: زماني به خراسان رفته بودم و در آنجا با انجمن ادبي خراسان ملاقاتي داشتم، در آن ديدار دو غزل از خود به آنها تقديم كردم تا در اين باره كه كدام غزل از جواني و كدام يك در پيري سروده شده، داوري كنند و آنها كاملاً وارونه داوري كردند.
گفتند: پس چرا شور و عشق در سروده ايام پيري شما بيشتر است. گفتم: بايد به همين صورت باشد. شاعر هرچه پيرتر شود، عاشقتر ميشود. در جواني شور و عشقي خام دارد و در پيري ميفهمد كه معشوق حقيقي كيست.
انسان هرچه بالاتر ميرود، حرفهايش عاشقانهتر و شورانگيزتر ميشود. آنگاه همان طور كه در قدم نخست نواختن را رها كرد، در گام بعدي خواندن را هم كنار مينهد. البته خواندن، اگر غنا نباشد، از بهترين نعمتها است. اگر ميخواهيد در بهشت از صوت خوش داود(عليهالسلام) (قاري بهشت)[3] بهرهمند شويد، بايد از گوش خود مواظبت كنيد تا هر چيزي را نشنود. در اين صورت، در گام سوم به جايي ميرسيد كه وقتي اشعار يا مطالب اخلاقي عرفاني را مطالعه ميكنيد، اشك از ديدگانتان جاري ميشود.
[1] ـ مفاتيح الجنان (دعاي كميل)؛ البلد الامين، ص 191.
آیتالله جوادی آملی در پاسخ به پرسشی پیرامون موسیقی ضمن بیان خاطرهای در این خصوص، اقسام موسیقی و تفاوت غزل با ترانه را تبیین نمودند.
این مرجع تقلید در پاسخ به این سئوال که به نظر شما، موسیقیهای متداول چه تأثیری بر روان آدمی میگذارد؟ مرقوم داشته است:
ابن سینا (رحمهالله) در نمط نهم اشارات و تنبیهات مینویسد: گاهی عارف به «نغمه رخم»، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ کند. در درس مرحوم الهی قمشهای (قدسسرّه)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربّانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران بود (یکی از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، یکی از غزلهای استاد را برای ما بخوانند که ایشان هم اجازه دادند.
گاه، مناجات یک جوان را اداره میکند. گاه نیز یک غزل یا قصیده، کمبودهای درونی او را ترمیم میکند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمیشود. ترانه لذتی کاذب ایجاد میکند؛ اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزلهای حافظ و سعدی چنین است.
به هر حال، اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، در سنین بالاتر، خود متوجه میشود که با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد. غزل حافظ همیشه میماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بیشتر مأنوس میشود.
همه میدانیم که آهنگهای طربانگیز، خوی حیوانی را در ما زنده میکند. آهنگهایی که فرشتهمَنِشی را در آدم احیا میکند، به انسان سبکباری میدهد و بشر را از شهوت و غضب دور میکند نیز میشناسیم. به آهنگهای مشکوک گوش نمیدهیم.
* موسیقی بر سه قسم است:
1. موسیقیهایی که حالتی روحانی در انسان ایجاد میکند که اشکال ندارد.
2. موسیقیهایی که به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحریک میکند که این دسته نامشروع است.
3. دسته ای از موسیقیها هم مشکوک است، پس با داشتن راه صحیح، دیگر به دنبال مشکوک نمیرویم. خواندن غزلها و مناجاتها با صدای خوب، خصیصه ما ایرانیان است. ما ایرانیان به آواز بیش از نواختن علاقه داریم که بسیار خوب است و بیش از آن هم نیاز نیست.
در فرهنگ شیعی ما، مستحب است کسی که اذان میگوید، «صیّت»، یعنی خوش صوت باشد تا نیاز قوه سامعه تأمین شود. اشعار خوبی وجود دارد که اگر با صدای خوش خوانده شود، این نیاز انسان را تأمین میکند.
از طرفی، اشعاری که در اثر پیمودن این راه فرا گرفته، همه عمر برای او میماند و هرچه سن بالاتر میرود، بهره او از این اشعار بیشتر میشود.
سلام
فکر کنم رقصیدنم کار بدیه(حکمشو می دانید؟ :Gig: حکمش جوریه که اگر دقت کنی تو خانواده ها گناه رواج داره!!! اشتباه می گم؟:Gol:)
و گناه و گناه هم یک جور دوری از یاد خدا است
پس هر آهنگی که ادمو به رقص بیاره هم حرام می شه درسته؟:Gig:
با سلام به همه دوستان اولا لازم است بدانيم كه موسيقي يك علم است از زير مجموعه رياضي كه خيلي از علماي قديم به تدريس وتحصيل ان پرداختند ثانيا سفارش شده در كلام بزرگان به گوش دادن موسيقي[="arial black"]اما اشتباه نشود منظور از موسيقي در 2جمله گذشته ساز واواز مطرب نيست در جمله اول همان طور كه گفته شد از علوم رياضي است كه در اينجا مجال توضيح نيست درجمله دوم ان طور كه از بزرگان نقل شده شخص هر روز باصداي خودش براي خودش بخواند كه فقط صداي خودش براي روح او فايده دارد ونه كس ديگري خواندني كه از روي دلتنگي باشد مانند حضرت داوود (ع)هر چند صداي شخص خوب نباشد اما براي خود او مفيداست حضرت امام (ر ه)در اربعين ميفر مايند گوش دادن به موسيقي حرام عزم سالك را در راه الي الله كم ميكند [/]
سازهای سنتی ایرانی کوک نواخته نمیشود.
وقتی موسیقی دانان خارجی به سازهای ایرانی گوش میدهند میگویند چرا اینها ساز ناکوک میزنند.
نمیدانند که ساز ناکوک این فایده را دارد که آدرنالین بدن را به حدی بالا نبرد که شخص آسیب ببیند.
البته این نکته علمی است و بنده اهل فن نیستم و اهل فن و اطباء باید در این باره تحقیق کنند و نظر بدهند و اظهارات حقیر در حد حدس حاصل از تجریه کردن این شکل موسیقی و مقایسه با شکل های دیگر است.
یاحق
سلام عرض ادب
جناب بینا موسیقی ایران دستگاه های خاصی دارد نه مثل خارجی ها دوتا دستگاه داشته باشه.
موسیقی ایرانی هیچ وقت لهولهب نبوده.
یاعلی
و بازم به نظر من ما میتونیم به موسیقی گوش کنیم و به خدا هم نزدیک بشیم .
به نظر من نیاز به موسیقی جزئ از طبیعت ما آدمهاست و نمیشه جلوشو گرفت.
حالا بعضی ها از راه درست و بعضی از راه نادرست بهش میرسن .
توجه کردین که چقدر صدای دریا به ادم ارامش میده و
و چرا خدا میگه به دریا نگاه کنین. ثواب داره
اصلا خدا اولین موسیقیدانه و اولین و بهترین اهنگساز
مگه نه ؟
سلام
از ذوق دین که همانا تقویت واقع گرایی برای رسیدن به حقیقت است می توان علت بی اعتنایی دین به موسیقی بلکه منع از نوعی از آن را بدست آورد .
از ویژگیهای موسیقی تقویت قوه خیال و پریشان سازی آن است و دیگر اینکه موسیقی اغلب اعتیاد آور است .
همین دو ویژگی برای روی خوش نشان ندادن دین به موسیقی کافی است .
دین دوست دارد انسان اگر می خواهد خیالپردازی هم می کند بر مبنای حقایق باشد لذا در قرآن بجای اسطوره و افسانه سرایی به شرح حال بزرگان و انبیاء و اولیاء می پردازد تا خیالپردازی قاری قرآن از حوزه حقایق خارج نشود .
موفق باشید
خوب اینی که شما میگین خیلی آرمانیه
واسه وقتیه که همه دین و با بند بند وجودشون درک کرده باشن
نه واسه الان که جوونا نه چرا جوونا خودمو میگم این قدر تضاد و تعارض توی دین دارم اون وقت شاید یه کوچولو دلخوشیم این باشه روزی نیم ساعت یه موسیقی آروم گوش کنم اونم که هزار تا باید و نباید داره
ج : موسیقی و غنا از مفاهیم مجمل و سخت در فقه اسلامی هستند که ممکن است فقها نظرات متفاوتی در باره آن ارائه کنند، ولی در این مقدار تردیدی نیست که هر نوع عمل؛ اعم از موسیقی و غنا و امثال آن که موجب انگیزش جنسی نامشروع ، میل به حرام و همچنین طرب انگیزیشود، و مناسب مجالس لهو و لعب ، عیش و نوش باشد، حرام و محکوم است[ii]. ولی اگر موسیقی در خدمت تعالی روح بشر و صفا بخشیدن به عواطف و مکارم اخلاقی او باشد، نمی توان حکم حرمت را برای آن قائل شد، خواه این موسیقی غربی باشد یا شرقی. ﭘس ملاک همان طرب انگیز بودن و موجب تحریک شهوات شدن یا عامل ضلالت و گمراهی انسان از مسیر حق با کمک و اعانت به ستمکاران و منحرفان، می باشد.
دوست عزیزم {نکیسا } این حرف شما برای کسانی که فقط بخوان حلال و حرام خدا رو کنار بذارن اونم در حد نرمال کاملا صحیحه اما برای کسانی که بخوان سیر و سلوک داشته باشن و به توحید برسن این امر اصلا قابل قبول نیست چرا که مراتب بالاتر محرومیت بیشتر از مادیات و غیر خدا رو می طلبه... از مادیات دور خواهد شد اما در عوض به شیرینی وصال خواهد رسید که لذات دنیوی همچون موسیقی در اون گمه...
به طور کلی کسانی که به این درجه برسن خود به خود پی به عبث بودن این قضیه خواهند برد چرا که هیچ موسیقی نیست که فرد رو به وجد نیاره هرچند مضمونش خدایی باشه... پس وقتشون رو با موسیقی و امثال آن هدر نخواهند داد..
ما می تونیم با راه های دیگه که خدا هم تایید کرده یاد خدا رو در دل و زندگیمون برای همیشه زنده نگه داریم...
زنده باشید:Gol:
سلام
این چندمین باره که در مورد موسیقی تاپیک جدید زده میشه!!!
چرا همونارو ادامه نمیدین؟بعضی دوستان مطالب جالبی رو تو تاپیک های دیگه درباره موسیقی نوشتن.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11690
http://www.askdin.com/showthread.php?t=7402
http://www.askdin.com/showthread.php?t=4789
نکیسای عزیز یه موقع ما به یه چیزی علاقه داریم و نمیتونیم ازش دل بکنیم و همش میخوایم براش دلیل بیاریم و توجیهش کنیم.
خیلی خوب میشه اگه بیطرفانه و بدون تعصب سراغ حقیقت یه موضوع بریم.
اصلا دلایل علمی رو هم که کنار بزاریم ...شما تجارب شخصی دیگران رو ببین.
این همه آدمای بزرگ که تو جامعمون داریم و داشتیم.
من خودم از کسانی بودم که فکر میکردم با موسیقی به خدا نزدیک میشم
اما بعد از یه مدت به خودم اومدم دیدم .....
درسته گفته میشه بعضی موسیقی ها حرام نیست اما اینو بدون که اگه بخوای سمت خدا بری موسیقی یکی از موانع هست که نمیزاره اون جوری که باید به هدفت برسی.
ای کاش از ایجاد موضوعات تکراری جلوگیری بشه ،همشونم نیمه کاره رها میشن.:Sham:
این مقایسه درسته؟:Gig:
سلام
درسته که بعضی بیانات دینی آرمانی است اما نگفتن این حقایق هم نوعی خیانت است . حقایق باید گفته شود تا راه گم نشود .
اگر کسی دنبال معرفت باشد به چنان لذتی از شهود حقیقت می رسد که عمیقترین و عجیبترین خیالپردازیها به گرد آن هم نمی رسد . چون خیال با همه زیباییهایش مدیون حقیقت و واقعیت است .
دیگر اینکه قرآن فرمود هرچقدر می توانید پرهیزکار باشید لذا اگر نوعی پرهیزکاری غیر ضرور مثل گوش دادن موسیقی حلال از توان انسان خارج باشد بلا اشکال است .
موفق باشید
دوست خوبم وقتی انسانی متولد می شه فطرتش پاکه ... زلاله زلال... همش به سمت خدا میل داره... خدا به من انسان اختیار داده تا با کمک از قرآن و زندگی ایمه اطهار و عقل و اختیارم روش زندگیمو خودم انتخاب کنم...
پس این منم که با انتخاب خودم مسیر زندگیمو تعیین می کنم اگه من یا خانوادم از آغاز تولدم من رو با خوبی ها و راه درست زندگی آشنا کنن که کاملا با فطرتم سازگاری داره در هر شرایط یا هر سنی که باشم همیشه حلال خدا و خوبی ها رو نیاز واقعی خودم می دونم و از اون لذت می برم اما اگه متاسفانه خودم یا خانواده ام این راه درست رو بهم نشون نداده باشن و از همون کوچیکی من رو با گناه آشنا کنن و به انجام اون کار ترغیب کنن { از جمله موسیقی } مسلما به این امر نادرست سوق پیدا خواهم کرد و این گناه کم کم برام نیاز محسوب می شه , لذتی کاذب خواهم داشت در حالی که اینطور نیست...
به همین علته که اسلام یه سری آداب و دستورات خاصی رو حتی در زمان بارداری به والدین توصیه کرده از جمله با وضو بودن مادر به هنگام دادن شیر به فرزند... گوش ندادن به موسیقی و... تمامی این آداب برای اینه که انسان همسو با فطرتش حرکت کنه تا زمانی نرسه که کاری که بر خلاف فطرتش هست رو یک نیاز تلقی کنه...
دوست من اگه تلاش کنی و تنها با وجود این که احساس نیاز به چیزی می کنی که بر خلاف فطرتت هست{ اما آگاه به این امر نیستی } فقط برای چند بار انجام ندید و چیزی مشابه اون رو جایگزین کنید پس از مدتی انجام ندادن و دوباره رو بسوی اون آوردن واقعا متوجه خواهید شد که نه تنها آرومتون نمی کنه بلکه بیشتر پریشونتون خواهد کرد
به طور مثال به جای موسیقی مداحی رو برای یه مدت جایگزین کنید و با لذت بر اساس عشقی که به ایمه دارید به مداحی گوش بدید مطمین باشید معجزه می کنه ... خودتون بعد مدتی پی خواهید برد که کدام نیاز واقعیتان برای رسیدن به خدا تلقی خواهد شد و کدام همسو با فطرتتون هست:ok:
یا علی
سلام.
صدای آب و دریا و پرندگان که موسیقی نیست! منظور از موسیقی استفاده از دستگاههای موسیقیه.
تو مسئله موسیقی شبهه است. یکی می گه حلاله یکی می گه حرامه. خب اگه حرام باشه، نباید گوش بدیم. اگه حلال باشه هم با گوش ندادن ضرری نمیکنیم. آدم عاقل حتی اگر احتمال بده جلوتر یه پرتگاه هست احتیاط می کنه. چه ضرورتی برای گوش دادن به موسیقی هست که بخواهیم ریسک کنیم؟
منم موسیقی گوش نمی دم. مداحی گوش می دم. توی مداحی های جدید هم جایگزینهای خوبی برای موسیقی هایی که آدم بهشون معتاد شده هست. معانی خوبی هم داره.
تازه خوبی بزرگش هم اینه که خداوند مداحی رو دوست داره.
سلام و عرض ادب
ببخشید شما سر رشته از موسیقی ندارید نظر ندهید!
مداحی جدید همین موسیقی است یکی رپ میخونه ! یکی هم ریتم شاد موسیقی گرفته به قول مداحان سبک شورش کرده و میخونه ! پس همین موسیقی است درکل!
یاعلی
سلام
شما از کجا می دونید من از موسیقی سررشته ندارم..؟
تا اونجایی که من می دونم اینجا سایت گفتگوی دینیه و من اگر گفتم صدای آب و دریا موسیقی نیست از منظر دین گفتم. البته این فقط یه جور نامگذاریه. منظور من از موسیقی، موسیقی مضر بود، یا همون غنا.
صدای آب و دریا یه جور نواست، البته شما هر چی می خواهید اسمشو بزارید.
مداحی موسیقی نیست. مداحی ترکیبی از صداهای طبیعیه با خواندن یک نفر، تازه با توجه به متن اگر هم انسان رو تو حالی ببره اون حال اکثرا معنویه.
من سالها موسیقی گوش دادم، ساز هم می زدم. از وقتی توبه کردم دیگه این کار رو ترک کردم.
شما بگید من می خوام موسیقی گوش بدم و به هیچ کس هم ربطی نداره! چرا سعی می کنید دیگران رو قانع کنید؟ شما هر عقیده ای دارید، مگه کسی مجبورتون کرده موسیقی رو ترک کنید؟ خودتون مسئولید. ما که کاری به شما نداریم که اینطور حمله می کنید!
فقط از حالا یه جوابی برای روز قیامتتون پیدا کنید!
سلام و عرض ادب
یک نفری که موسیقی کارکرد به صورت حرفه ای این حرف ازش بعیده!
خودتان هم میگی موسیقی همش مضر نیست !
یا نواست به نظر تنظیم کننده گان یه جور ریتم و موسیقی محسوب میشه!
من نگفتم موسیقی است! گفتم این سبک جدید که اومده شما گفتید یه خودش یه جور آهنگ میشه!
من افراطی نیستم !
پست تون یه جور بی معنی و اسپم بودش!
نترس پارتی من از شما بیشتره !
یاعلی
منظور من این بود که اگر شما به صداهای طبیعی و غنا می گید موسیقی، غنا میشه موسیقی مضر، صداهای طبیعی میشه غیر مضر.
شما همه چیزو با هم یکی می کنید. اون تِرَکی که به با صدای طبیعی درست میشه و آهنگ نداره میشه نوای دیجیتال، اونی که آهنگ داره می شه موسیقی. تنظیم کننده هرکاری هم بکنه، بالاخره یا از ادوات موسیقی استفاده می کنه یا نمی کنه!
من به شخصه به صدای حاصل از ادوات موسیقی گوش نمیدم. اسمش هرچی می خواد باشه، باشه!
من اینو گفتم؟
من که بخیل نیستم. بهشت مال خداست و به هر کس که صلاح بدونه می ده. اما شما که بهانه دارید، بهای بهشت هم دارید؟ اگر دارید پس خوش به سعادتتون.
در ضمن، راجع به موسیقی به اندازه کافی بحث شده. من به خاطر دلایل خودم، هیچ گونه موسیقی ای گوش نمیدم. اگر به آدم عاقلی که داره رانندگی می کنه بگن پشت این پیچ یه پرتگاهه، مطمئنا با احتیاط رانندگی می کنه. حالا بعضی از مراجع کلا موسیقی رو حرام می دونن، بعضی ها موسیقی های خاصی رو. من کلا گوش نمیدم. اگر حلال باشه، به خاطر گوش ندادنم عقابی منتظرم نیست. اگر حرام باشه من گوش ندادم.
من با احتیاط رانندگی می کنم.
من نمیدونم آخه این جمله یعنی چی؟
نوای دیجیتال؟:Gig:
تازه اومده بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه صداهای طبیعت که یه قول شما نوای دیجیتاله هموا صدای آلات موسیقیه که شما ازش فراری هستی
فقط کمی فرق کرده که اونم فقط برای تنظیم صوت هستش.
سلام و عرض ادب
خوب برید ببینید در تاپیک موسیقی ! دوستان اسپم بی خود میزنن منم جواب شون میگم!
کسی نتوسته مرز موسیقی غنا و سالم پیدا نکرده!
شما با احتیاط رانندگی کن!ولی کسی از پشت بهتون میزنه! شما موسیقی گوش نده چون به قول خودت حرام ! گناه های دیگه چی !!!!
یاعلی
به نظر من موسيقي اي حرامه كه باعث لهو و لعب و شهوت بشه نه هر موسيقي اي !
به نظر من شان نزول اين آيه واسه اعرابي بوده كه توي چادر مينشستن مشروب ميخوردن چندتا زن هم اون وسط ميرقصدين با موسيقي !
مثلا من گيتار بزنم يا ارگ اين گناه نيست بلكه اون موسيقي كه حرام بشه حرامه مثل هموني كه گفتم
نواهای دیجیتال جدیدن. فکر کنم همین یکی دوساله اخیر اومدن.
اگه به لینک زیر سری بزنید نمونه های زیادی ازش برای دانلود داره:
www.zakerin.ir
نواهای دیجیتال در واقع مداحی هایی هستن که توی استودیو ضبط میشن. بعد تنظیمشون می کنن و گاهی دیجی، ولی از ساز معمولا توشون استفاده نمیشه. به زبانهای مختلف هم هستن. مثل فارسی، عربی و انگلیسی.
البته همه شون خوب نیستن. بعضی هاشون واقعا سبکن و در شان معصوم نیست، ولی بعضی ها قشنگن.
نواهای دیجیتال رو با صدای دست زدن، سینه زدن، باران، صاعقه، آب دریا، پرندگان و .. تنظیم می کنن.
کسی که از پشت بزنه خودش مقصره. من سعی می کنم برای گناهان دیگه هم مواظبت کنم. برای موسیقی هم مواظبت می کنم. اگه نکنم که شیعه نیستم!
شما که فکر می کنید مرز مشخص نیست نمی ترسید نکنه از مرز بگذرید و نفهمید؟
خداوند حلال و حرامش رو با نظر ما تنظیم نمی کنه.
در رابطه با شان نزول آیه هم نظر تاریخ مطرحه. اما قرآن برای تموم اعصاره نه فقط 14 قرن پیش. در ضمن موسیقی اعراب اون سالها هرچقدر هم در به هیجان آوردن پیشرفته باشه مسلما به پای موسیقی زمانه ما نمی رسه. با همون ارگ و گیتار هم می رقصن، اگر کسی با یه آهنگ رقصید و کسی دیگر همون آهنگو فقط گوش داد، حکم اون آهنگ برای دو نفر متفاوته؟ اینطور نیست.
من یکی دیگه دوست ندارم به این تاپیک سر بزنم. گفتنی ها گفته شده. اگر کسی می خواد از راه معصومین به خداوند برسه ( در حقیقت شیعه باشه) راه اینه. دنباله روی معصومین بودن. اگر کسی راه دیگه ای می خواد به همون راه بره.
انسان وقتی می خواد به کاری بکنه انواع و اقسام توجیهات رو میاره که خودش رو راضی کنه کارش درسته که عذاب وجدان نگیره. هر چقدر هم از گناهی گفته باشه باز با خودش می گه مال من فرق می کنه، بد نیست!
ولی کاش حتی اگر می خواست اون کار رو انجام بده اینقدر توجیه نمی کرد، اینطوری ممکن بود چند وقتی که گذشت توبه کنه و بالاخره بزارش کنار.
والسلام
خداحافظ
سلام
منم به موسیقی فکر کردم
سلام وعرض ادب
بقول شما تو استادیو ضبط میشه ولی تنظیم نداره فقط یک دستگاه میکس داره دی جی روش کارمیکنه! خیلی راحت تر از تنظیم موسیقی است !
یاعلی
به هرحال من دوماه هست موسیقی کارنمیکنم! من نیازی ندارم خودم توجیح کنم.
شما هم افراطی نباشید.خسته شدید.رفتید خدانگه دارتون
یاعلی
سلام
بعدش پسر عمو به چه نتیجه رسیدی!
خوشحال میشیم چون دیگه مجبور نیستیم که شما رو توجیح کنیم و شغل ما رو زیره سوال ببرید.
امیدوارم باور های خود را تغییر دهید.
یا زهرا
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
بنده به عنوان فردی هنرمند و کاملا الهام گرا خدمت شما عرض می کنم که هنر موسیقی در کنار الهیات و خدا می تونه خیلی به ما کمک کنه .... موسیقی حرام نیست ، بلکه این بستگی به خود فرد داره که بهش به نوع بد نگاه کنه یا خوب ..... یا از در خوب وارد شه یا از در بد ..... هدفش چی باشهاز این کار ..... این بعضی از انسان ها هستند که هنر ارزشمند و بالای موسیقی را زیر سوال می برند . حالا می خواد موسیقی راک و متال باشه یا کلاسیک و پاپ ......
اگر هنرمند باشید می فهمید که هنر موسیقی به آدم می تونه حس های مختلفی رو القا کنه و آدم های هنرمند می توانند از موسیقی امیدوار بشوند . آیا تا به حال چهره فردی که دارد گیتار سه تار می نوازد یا درام یا گیتار و .... می نوازد رو دیدید ؟ دیدید که چه چهره ای دارد ...... این افراد کاملا در حین موسیقی نواختن محو صدای اون می شوند و کاری به دیگران ندارند و حس زیبایی را می کنند ..... بنده هم که طراح و نقاش هستم همین حس را دارم ...
برای مثال مداحی ..... این نوع خواندن رو حتی می توانند با استفاده از یکی از آلات موسیقی ، بسیار زیبا کنند .... ولی حیف که به جای این کار می روند و از اشعار و وزن ابیات شعر های پاپ دیگران استفاده می کنند ! توهین نباشه ولی بنده شاهد این موضوع بوده ام .
باز هم می گویم که افراد هنرمند قدرت درک هنر را دارند ولی افرادی که هنرمند نیستند و ذات هنری خودشون رو پرورش نداده اند ...... اصلا درکی از آن ندارند و (ببخشید) آن را حرام می خوانند .... باید هنرمند باشی که بفهمی هنر چیه .... یادتون نره موسیقی هم یک هنر هست پس اگر بگویید موسیقی حرام است یعنی نقاشی و مجسمه سازی و قالی بافی و شاعری و .... هم حرام هست و چون همه اینها باهم ارتباط دارند .
موفق باشید
با سلام دوست عزیز من درباره موسیقی اطلاعات زیادی ندارم اما این را می دانم که اگر راه وصول به خدا موسقیی باشد خود خداوند به ما سفارش می کرد که موسقیی گوش کنید .چون خداوند دوست دارد انسان ها به او نزدیک شوند. درحالی که به قدری که به نماز شب درجهت رسیدن به خدا تأ کید شده به امر دیگری سفارش نشده. در حدیثی ازامام حسن عسکری(علیه السلام) آمده ،که رسیدن به خداوند ممکن نمی شود مگر به نماز شب، وشب زند داری .(1)
نکته دیگر، ما درزندگی الگو های داریم آنهم معصومین که رفتارشان برای ما حجت است.(2) در باره کدام امام معصوم شنیده اید که برای رسیدن به خدا موسقی گوش دهد؟یا حتی توصیه کند.
به نظر حقیر بهترین موسقی ،موسقی آیات شریفه قرآن است .که علاوه بر نظم وآهنگ دانشین مفاهیم بلندی را به مخاطب منتقل کرده که هم بعد احساسی را تأمین میکند هم بعد عقلانی را تقویت کرده وشور همراه باشعور را را به مخاطب منعکس می نماید. برخلاف موسقی ها ساخته شده به دست بشر که یا بی محتواست یا آنقدر احساس را تحت تأثیر خود قرار می دهدکه شعور راتضعیف می کند.
موسقی دیگری که می توان پیشنهاد کرد، موسقی طبیعت است ،مانندصدای آبشارها ورودخانه ها وصدای زیبای پرندگان علاوه بر زیبایی ،انسان را به آفریدگاری بزرگ آشنا می کند که قادر بوده این موجودات را بیافریند.
پی نوشت:
(1). وَ قَالَ ع إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل بحار ج75،ص380
(2).لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً (21) ممتنحنه
والله من نظر خودم را بگم که خیلی به موسیقی علاقه داشتم. به نظر من موسیقی حلال( البته اگر چنین چیزی وجود داشته باشد که من سعی کردم مدتی فقط به این نوع گوش کنم یا کشفش کنم) فقط حالت آرامش روحی ایجاد می کند وریلکسیشن و خاصیت دیگری ندارد!
در نتیجه موسیقی ای که بخواهد انسان را به خدا نزدیک کند باید حالت عاشقانه داشته باشد (وگرنه خاصیتی ندارد) وچنین موسیقی ای را هم خدا جایز ندانسته چون به فرمایش یکی از آیات قرآن درباره علت حرام شدن بعضی چیزها که (الآن آدرسش را ندارم )احتمالا ضررش بیشتر از فایده اش بوده.
کلا تا آنجا که من فهمیده ام خدا بر اساس طبیعت عمومی انسانها قانون می گذارد نه خواص.ممکن است کسی ادعا کند این علت حرام بودن موسیقی درموردمن صدق نمی کند.شاید هم واقعا نکند.اماوقتی قانون گذاشته شد برای همه لازم الاجراست و برای بعضی افراد استثناء ندارد.متاسفانه!!!
RIGHT][/RIGHT]وستان عزیز ای کاش میشد بهم بی احترامی نکنیم!!!
واقعا ناراحت میشم اینطور حرف زدن ها رو میبینم:Ghamgin:
نظرات ممکنه متفاوت باشه اما میشه بهم احترام گذاشت و بحث کرد گرچه ما اینجاییم که نظر شخصی ندیم بلکه از منظر الگوهامون که همون پیامبران و ایمه هستن باهم بحث کنیم اما خب متاسفانه نظر شخصی هم گاهی قاطیشون میشه که در این مواقع هم باید بهم احترام بذاریم لطفااااا:Gol:
صدای آب هم موسیقیه
صدای طبیعت
صدای باد
صدای برگ درختان
و...
اینا آدمو آروم میکنه
اینا با فطرت آدم سازگاره
ولی متال و این دیونه بازی ها فقط ادمو روانی میکنیه و انرژی منفی و مضر میده
از لحاظ پزشکی هم اثبات شده که تاثیر مخرب داره
صدای آواز بدون آلات موسیقی و یا حداقل طبیعیش
نه اینکه گیتار الکتریک و ارگ و...
صدایی که به آدم آرامش بده رو میپسندم
صدایی که هم خود صدا زیبا باشه و هم متن
و اینکه خواننده به چیزی که میخونه اعتقاد داشته باشه
اینکه بعضی مناجاتا لذت بخشه واسه اینه که هم صدای مداح قشنگه و هم اینکه متن خوبی رو میخونه و هم اون مداح با سوز دل و نیاز میخونه و در کل نفس حقی داره
به خاطر این بحث عضو این سایت شدم چون واقعا نتونستم ساکت بمونم.
بعضی از دوستان واقعا در اشتباهن . موسیقی داریم تا موسیقی .
بنده شخصا از موسیقی , هنر و طبیعت به خدا رسیدم. ( البته هنوز اول راهم میدونم اینو ولی تمام سعیمو میکنم که خداوند رو بشناسم و عاشقانه دوستش داشته باشم. سعی میکنم جوری خدا رو دوست داشته باشم که با جون و دل چیز هایی که خداوند فرمان داده رو انجام بدم.)
و دارم میگم شخصا برای موسیقی دان هایی که باعث ایجاد جرقه های عشق من به منشا تمام زیبایی ها شدن دعا میکنم.
همون طور که گفتم موسیقی داریم تا موسیقی. فکر کنم تقریبا تمام انسان های دنیا با گوش دادن به برخی از آوا ها و آهنگ ها زیبایی زندگی , طبیعت , هنر و در نهایت خداوند رو به طور بی نظیری لمس کنن.
توصیه میکنم به دوستانی که مخالف این قضیه هستند این آهنگ رو هر جوری که هست گوش کنن
Kokin Gumi - Snow
منم از کفر به خدا رسیدم،پس کفر چیز خوبیه:Gig:
اینا که کفتی که دیکه آهنک نیست.آخه آهنک بدون آلات موسیقی هم مکه میشه؟
سرکار Moonlight منم حرفتون رو تا حدی قبول دارم
بعضی شعرهای زیبا در مورد خدا هست
که با آهنگ سازی زیبا و خواندن زیبای اون شعر، فوق العاده رو آدم اثر میذاره
منظورم اینه ترانه اش از شعر تنهاش تاثیرگذارتره
اینکه میگن من با آهنگ به خدا میرسم و...
آهنگ فقط اروم میکنه
البته اونم تو اکثر موارد ظاهریه و برعکس نتیجه معکوس داره
پس چه ربطی به خدا شناسی داره؟
بله گاهی ادم تو ارامش ذهن و جدا شدن از این دنیای مادی بهتر میتونه به خدا وصل شه
ولی واقعا آهنگای ما این شکلی هستن که
آدمو از دنیای مادی جدا کنه؟
اشتباه نکنید!
موسیقی خوراک نفس است غذای روح نیست
طبق شنیده هام بنظر من هم کسی که از موسیقی بیشتر از شنیدن صوت قرآن و ادعیه لذت می بره روح و فطرتش مریض و بیمار هستش چون این برخلاف ذایقه ی فطرت هستش.و همچین فردی مطمینا از موسیقی و اصوات بهشت هم نمی تونه لذت ببره.
در رابطه با حرف برادر عزیزم آقای "مجبوریم" هم یک بیت از مولوی عرض میکنم:
البته به طور کل تمام دیدنی ها و شنیدنی های ما خوراک روح هستند و در نهایت گوشت روح خواهند شد.برای همین هم هست که [="seagreen"]پیامبر ص می فرمایند جوانی که قرآن بخواند قرآن با گوشت و خون او درمی آمیزد[/].
امام رضا ع هم در این باره یک حدیث فارسی دارند که می فرمایند: [="seagreen"]هرچه بکاری همان میدروی[/].من هم سر این قضیه کلا قید هرچی آهنگ و موسیقی رو زدم و جاش سخنرانی یا قرآن و دعا یا سامی یوسف و کشتکار گوش میدم.در حالی که تا قبل از اون طرفداری دو آتیشه ی محسن چاوشی بودم و اگر روزی یک بار البوم هاشو دوره نمی کردم احساس بدی بهم دست می داد.
در آخر هم باید یک حرف از بزرگی رو براتون بگم که ایشون می گفتن که موسیقی الهی و عرفانی مثل موسیقی های سنتی قبل از عبادات برای افزایش حضور دل مفید هستش.که این حرف ایشون من رو یاد یک روایت از [="seagreen"][="seagreen"]نبی ص انداخت که حضرت در جواب فردی که پرسید آیا جایز است که برده ای که خریدم برای من آواز بخواند؟ فرمودند باید از آخرت و هرآنچه که تورا یاد خدا و آخرت می اندازد برایت بخواند[/].[/]
حرف شما همون حرف فیلم "[="darkgreen"]مارمولک[/]" هستش که پرویز پرستویی تو این فیلم میگفت به تعداد انسان ها راه رسیدن به خدا وجود داره.
این حرف کاملا درسته اما عمر انسان خیلی با ارزشه.عمری که با اون یک ابدیت رقم می خوره.
[="red"] چه راهی باید رفت که سریع تر و بدون اتلاف عمر به خداوند رسید؟[/]
جواب: راه مستقیم. راه مستقیم همیشه سریع ترین و نزدیک ترین راه برای رسیدن به هدف و مطلوب هستش.همون صراط مستقیم.
[="red"] اما چطور باید از صراط مستقیم به خداوند رسید؟[/]
جواب:منظور از صراط مستقیم در سوره ی حمد امام علی (ع) هستش و باید با پیروی از امامان معصوم (ع) این راه مستقیم رو پیمود.
اگر شما یک توپ کروی رو در نظر بگیرید هزاران راه برای رسیدن و پیوند دادن انتهای کره با راس کره وجود داره اما نزدیک ترین راه همون یک راه مستقیم هستش.و مطمینا کسانی که از راه مستقیم به خداوند می رسند با کسانی که از راه غیر مستقیم به او میرسند برابر نیستند.
وقتي كه به نظر دوستان هم رحم نمي كنيد فايده ي گفتگو چيه؟
نظر خودتونو به كرسي بنشونيد.
بنده در عید امسال به حج عمره مشرف شدم. خدا رو شکر نماز و روزه ام رو هم سعی میکنم
کامل بخونم و بگیرم.
و هیچ چیز مثل آیات قرآن بهم آرامش نمیده. و حجابم رو تمام و کمال رعایت میکنم.
نمیدونم چی با خودتون فکر کردید که به خودتون اجازه میدید در مورد راهی من از اون به خداوند رسیدم نظرات مضحک بدید و بنده رو بیمار روانی خطاب کنید. حتی پیامبران الهی به خودشون این اجازه رو نمیدادند...
فقط میشه تاسف خورد... در ضمن مدیر محترم میتونید این پستم مثل پست قبل پاک کنید. میتونید اکانت هم پاک کنید چون دیگه هرگز به این سایت نخواهم آمد. جایی که چندی جمع شده اند نظرات کورکورانه هم دیگر رو تصدیق میکنن , خود را علامه دهر میدونن و کوچکترین احترامی به نظرات مخالف نمیگذارن!
( البته دوستانی که جزو این دسته نیستن خواهشا به دل نگیرن )