نمیدونم!!! منظورم ازلختیگری نشون دادن عورت بود و جاهایی از بدن که در س ک س نقش اصلی دارن اما در کارهای عادی دخیل نیستن.
سلام
مطمئنید تنها همان نقطه از بدن هست که در .... کاربرد داره؟
نوک انگشتان مو گردن صورت لب و...
در اونجا کاربردی نداره؟
درصد که نمیتونم بگم اما قبایل بی تمدن یا کمتر متمدن که نه حجاب دارن نه گشت ارشاد تا اونجایی من میدونم نقاط اصلی رو میپوشونن(اکثرشون). از طرفی به نظرم به دیدن این چیزها(مو دست و پای عریان. شکم و ..) عادت کردن.
بله گناه عادی شده براشون
درست نمی گم ؟:Gig:
شما که استادی خودت کلک با همون روش از بین بی حجابا هم میتونی خوباشو سوا کنی. دست ما هم بگیر
بی حجاب خوب داریم
اما ما مشکل پسندیم و دوست داریم زنمون برا خودمون باشه و از وجودش فقط خودمون بهره مند بشیم
:Cheshmak::khandeh!:
تازه الان که پست 197رو خوندم متوجه شدم فرض رو بر این گرفتی بی حجابی اجباری بشه. و بعد اون نتیجه هارو گرفتی منم با بی حجابی اجباری مخالفم.
ضروریات دین را نمی توان به اختیار مردم گذاشت. حجاب هم مثل نماز، جزء ضروریات دین است. اصلاً همین مفاهیم "واجب" و "حرام" خود بیانگر این مطلب هستند که موضوع آنها، اجباری است و اختیاری نیست. البته در کنار اجبار، باید طوری شرایط فرهنگی را مساعد کرد که مردم با درک فلسفه ضرورت این امر،به راحتی آنرا بپذیرند و باز باید ارزشها و ضد ارزشهای فزهنگی را طوری مدیریت کرد که حجاب ارزش به شمار رود و بی حجابی، ضد ارزش. در این صورت ، آن "اجبار" ، "اجبار تلخی که برخی را به عصیان وادارد" نخواهد بود. (و اینها همه باید با هم و در کنار هم باشد. حتی "اجباری بودن حجاب" می تواند در آغاز، تا حدودی تقدم بر فرهنگ سازی هم داشته باشد. زیرا "فرهنگ سازی" یک مقوله زمان بر است و عقلاً نمی توان انجام یک مسأله ای را که دین آنرا ضروری دانسته است، متوقف بر یک مسأله زمانبر نمود).
گذشته از بحث فرهنگ و ارزشها و ضد ارزشها، اگر مردم یک جامعه ، رشد عقلی کافی پیدا کنند، خیلی از این قبیل مشکلات رفع می شود. بنابراین خوب است همانطور که درباره "ساماندهی اوضاع فرهنگی" جامعه سخن گفته می شود، به مبحث "رشد عقلی" جامعه هم پرداخته شود. سخنان اخیر مقام معظم رهبری (ارواحنا فداه) درباره "کتابخوانی" را می توان ناظر به این امر دانست. زیرا "مطالعه" از اسباب "رشد عقل" است...
نخستین مسأله ای که باید بررسی شود این است که آیا حجاب در زمره مسایل حوزه خصوصی تلقی میشود یا در حیطه مسایل عمومی؟
یعنی همانگونه که انسان این حق را دارد که دکوراسیون و اثاث منزل و... را هرگونه که میخواهد چیدمان کند، در پوشش لباس بیرونی نیز اختیار دارد ؟
مسائلی در حوزه خصوصی قرار میگیرند که با منافع اجتماعی ارتباطی ندارد و انتخاب فرد در آن حیطه در منافع و مضار دیگران تأثیری ایجاد نمیکند.
هر نوع رفتار فرد (چه در داخل خانه و چه بیرون خانه) که با منافع و مضار دیگران ارتباط بیابد خارج از حیطه حریم خصوصی است و در نتیجه میتواند مشمول مقررات اجتماعی تلقی شود. صدای بلند بلندگو و تلویزیون از درون خانه هم مصداق حریم خصوصی و چهار دیواری و اختیار داری نیست، زیرا ایجاد مزاحمت صوتی برای دیگران میکند و لذا قانونگذار و مجری قانون، میتوانند آنرا ممانعت کنند.
با این توضیحات از حریم خصوصی و قلمرو عمومی، بایستی دقت کرد که آیا میتوان پوشش بیرونی مردان و زنان را صرفا یک انتخاب شخصی در حوزه خصوصی دانست؟
مسلما که چنین نیست ؛پس باید برای سبک پوشش هم قانون داشته باشیم
حتی در مدرنترین جوامع و دولتهای معاصر نیز مقررات عمومی در حیطه پوشش وجود دارد. زن و مرد، با پوشش سواحل دریا در خیابانها تردد نمیکنند و یا در ادارات و دانشگاهها حضور نمییابند و اگر چونان رفتاری از فرد سر زند، توسط مجریان قانون مورد بازداشت و توبیخ قرار میگیرد.
لا اكراه في الدين قد تبيين الرشد من الغي .... در دين زور و اجباري نيست، ايمان امري فردي و اختياري و آگاهانه است كه هركس خودش بايد خداوند را بپذيرد نه به زور واكراه و اجبار. حجاب نيز كه از ضروريات اسلام است از اين امر مستثني نيست
دوست عزیز این ایه ای که شما به ان استناد کردید به این معناست که در پذیرفتن دین اجبار نیست این امر در شان نزول این ایه هم کاملا مشهود است عده ای از پیامبر می خواستند مثل حکام جور با زور و اجباراقدام به تغییر عقیده مردم کند که این ایه در پاسخ یه اینها نازل شد
اما زمانی که کسی دین را پذیرفت باید همه زیر مجموعه های انرا هم بپذیرد اتفاقا اینها لازم وملزوم یکدیگرند در اینجا لا اکراه فی الدین نداریم حجاب دین و ایین نیست که بگوییم اکراه در ان نباشد حجاب دستور دینیست
کشور وقتی اسلامیه که مردمش بخوان ، تعداد افرادی که نمیخوان حجاب داشته باشند نسبت به افراد باحجاب مشخص میکنه که چند درصد موافق کشور اسلامی هستند !
اولا به این کلیت که شما می فرمایید نیست
ثانیا در اجرای قوانین اسلامی نظر اشخاص ملاک نیست
فکر نمیکنم اونها خودشون فک کنن که دارن گناه میکنن. حداقل باید قابل توجهی احساس عذاب وجدان کنن که به نظرم نمیکنن.
مثلا ما از صدا سیما موی زن زیاد دیدیم اما احساس گناه نمیکنیم.(خودمو میگم). ما گناه رو اینجوری تعریف کردیم. تعریف اونها چیز دیگه است. گناه بستگی به آداب و رسوم داره. قبایلی هستند(فک کنم تریاباند در جزایر سلیمان بود، باید از روی کتاب نگاه کنم تا دقیق بگم) که غذا خوردن در حضور دیگران گناه محسوب میشه و ........
نقاطی مثل انگشت چون در سایر کارهای روزانه هم مورد استفاده است جز عورت (طبق تعریف من)محسوب نمیشه
آیا در ... مورد استفاده قرار می گیرد یا خیر؟
شاید جزء عورت نباشد که فقها بیان می کنند
اما مورد لذت در... هست یا خیر؟
فکر نمیکنم اونها خودشون فک کنن که دارن گناه میکنن. حداقل باید قابل توجهی احساس عذاب وجدان کنن که به نظرم نمیکنن.
بله عادی شدن هم به گمانم همین معنا را می دهد
مثلا ما از صدا سیما موی زن زیاد دیدیم اما احساس گناه نمیکنیم.(خودمو میگم). ما گناه رو اینجوری تعریف کردیم. تعریف اونها چیز دیگه است. گناه بستگی به آداب و رسوم داره. قبایلی هستند(فک کنم تریاباند در جزایر سلیمان بود، باید از روی کتاب نگاه کنم تا دقیق بگم) که غذا خوردن در حضور دیگران گناه محسوب میشه و ........
گناه یک فعلی است که خدای بزرگ مشخص می کند و ممکن است حتی به گمان انسان ها خوب باشد اما ممنوع باشد
و جزء اهداف خداوندی
مثلا ماجرای حضرت ادم و حوا و خوردن از میوه بهشتی
آیا میوه یا درخت و یا هر چیز دیگر بد بود که خدا ممنوع و کرد و نزدیک شدن به آن درخت موجب حبوط ایشان از بهشت گشت؟
فقط نظرم را که یک باره دیگه گفته بودم کامل میکنم...
یک مقاله خواندم به این مضمون
حجاب اختیاری،حجاب واقعی
با این جملش خیلیی موافق بودم:
وقتی اجبار از حدود خاصی فراتر رود، نتیجه معکوس به دنبال خواهد داشت.اجبار در مواردی از این دست همچون فنری عمل می کند که هر چه بیشتر به آن فشار آورده شود،با سرعت بیشتر و شتاب بیشتری پرش خواهد کرد.شاید وضعیت جامعه ما هم بی شباهت به این موضوع نیست
بنده اطرافم زیاد میبینم که از چادر این پوشش مقدس چقدر سواستفاده میشه...:Narahat az:
و نکته ی دیگه این که:
ما نیز قائل به این حقیقت هستیم که هیچ اجباری در پذیرش دین نیست.این گفته خداوند متعال است و بدین معناست که هر انسانی مختار و آزاد است در پذیرش دین و دیندار بودن و دیندار زیستن. ما هرگزنمی توانیم کسی را مجبور به پذیرش دین و ارکان دینی کنیم. البته هدایت و راهنمایی،موضوعی ارزشمند و مهم است.اما تا حدی که افراد خواستار آن باشند و نسبت به این مساله تمایل داشته باشند. البته زمانی که افراد دین را پذیرفتند باید به وظایف آن نیز عمل کنندو اگر در کشوری زندگی می کنند که دین رسمی اش اسلام است باید در پوشش خود حداقل های این دین را لحاظ کنند.
اگر بعد از مدتی این امر(به قول شما گناه) عادی شده, یعنی یه زمانی غیر عادی بوده و شخص احساس گناه داشته. به نظرم یک دختر 10 ساله اروپایی که حجاب ندارد احساس گناه هم نمیکند. زیرا اگر این امر (رعایت حجاب از 9 سالگی)در فطرت انسان ها بود همه کسانی که حجاب ندارند در مناطق مختلف دنیا برای 1 روز هم که شده میبایست احساس گناه کنند در روزهای اول که گناه برایشان عادی نشده هنوز.
به نظر من احساس گناه ندارند. اگر شما میفرمایید دارند نظر شماهم بسیار محترم است.:Gol:
گناه یک فعلی است که خدای بزرگ مشخص می کند و ممکن است حتی به گمان انسان ها خوب باشد اما ممنوع باشد
اگر انسان اطلاعی نداشته باشد که فرمایش شما موضوعیت ندارد.
اگر بعد از مدتی این امر(به قول شما گناه) عادی شده, یعنی یه زمانی غیر عادی بوده و شخص احساس گناه داشته. به نظرم یک دختر 10 ساله اروپایی که حجاب ندارد احساس گناه هم نمیکند. زیرا اگر این امر (رعایت حجاب از 9 سالگی)در فطرت انسان ها بود همه کسانی که حجاب ندارند در مناطق مختلف دنیا برای 1 روز هم که شده میبایست احساس گناه کنند در روزهای اول که گناه برایشان عادی نشده هنوز.
به نظر من احساس گناه ندارند. اگر شما میفرمایید دارند نظر شماهم بسیار محترم است.
چه کسی گفته آنها حس ندارند که می خواهند پوشش داشته باشند؟
و یکبار هم حس نکرده اند؟
آیا ندیدید که چه طور زنان در ان ور دنیا وقتی فهمیدند که اسلامی هست به ان روی می آورند و حجاب می گیرند؟
اگر انسان اطلاعی نداشته باشد که فرمایش شما موضوعیت ندارد.
آیا ممکن است خداوند بین بندگانش فرق بگذارد؟
و پیامبری به سوی آن آفراد نفرستد؟
و حجت را بر انان تمام نکند؟
حجاب ابزاری برای در امان ماندن از آتشفشان شهوت دیگران : يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا(33احزاب) اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى [چنانكه عادت بيشتر زنان است] نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد تعبير به" الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ" (كسى كه در دل او بيمارى است) تعبير بسيار گويا و رسايى است از اين حقيقت كه غريزه جنسى در حد تعادل و مشروع عين سلامت است، اما هنگامى كه از اين حد بگذرد نوعى بيمارى خواهد بود تا آنجا كه گاه به سر حد جنون مىرسد كه از آن تعبير به" جنون جنسى" مىكنند و امروز دانشمندان انواع و اقسامى از اين بيمارى روانى را كه بر اثر طغيان اين غريزه و تن در دادن به انواع آلودگيهاى جنسى و محيطهاى كثيف به وجود مىآيد در كتب خود شرح دادهاند.
پیامبر خودش میگه طلب علم بر هر مردو زن واجبه! اون وقت تو این سایت نطر میذارن که با وجود فساد کنونی دانشگاه ها دخترا نباید درس بخونن و بشینن خونه!
من که یه ولایتی و محجبه ام این نظر برام مثل نظر اعراب جاهلیت بود! مگه اون زمان فساد نبود؟ مگه هر موقع فساد بود باید نشست خونه؟ ما میدونو خالی کنیم تا بیحجابا و بدحجابا جامعه رو بگیرن؟ تا بگن مذهبی ها عقب مونده و بی سوادن؟ فساد هست که هست! تازه وقتی فساد هست ایمان معلوم میشه!
یا حق:Gol:
در زمان رضا شاه مردم کتک میخوردند تا دست از حجاب بردارند( بی حجابی اجبار بود) اما مردم دست از حجاب نکشیدند.
در زمان حاضر حکومت به زور گشت ارشاد و کتک و التماس از مردم میخواهد که با حجاب باشند اما مردم مقاومت میکنند.
جالب انگیزتر اینجاست دربعضی کلیپهای منتشر شده در اینترنت از برخورد گشت ارشاد با افراد بد حجاب، مشاهده میشود که حاضرین در صحنه از افراد بی حجاب حمایت کرده و نیروی انتظامی را هو میکنند.
به نظر شما چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر میرسد پاسخ به این چرا از اجبار حجاب کارگشا تر باشد!!!
همون حجاب رو اجباری کردن انقدر کثافت کاری شد.
من نمیدونم چرا ایرانی ها همیشه برعکس کار میکنن
زمان رضاخان که خواستن حجاب نباشه، مردم چادرشونو چسبیدن
حالا که میخوایم مردم با حجاب باشن، خانم چند ساعت جلو میز توالت میشینه بعد ام با یه تیکه دستمال که گذاشته رو سرش و وقتی میکشه جلو، عقب میاد بیرون، میکشه عقب، جلو میاد بیرون، با این وضع از خونه خارج میشه. شوهرش هم انقدر بی غیرته که هیچی بهش نمیگه، حالا بعضی آقایون از این کار خوششونم میاد.
جالبه
لطف کنید پست رو پاک نکنید، حرف بدی نزدم، شخصیت بد حجاب ها و همسرانشان بود.
دوستان تمامی شما از طرق مختلف نظرات خودتون رو اعلام کردید(استناد به قران و عقل و فهم شخصی خودتون ) اما ایا دقت کردین که با نگاهی ابزاری به زن جواب دادید من خواهشی که دارم اینه فقط برای لحظه ای دین رو کنار بگذارید و در ذهن خودتون تجسم کنید که چرا میگید حجاب باید اجباری باشه دوست عزیزی گفت شاید بی حجابی به قلب پاک یک جوان که بخواهد پاک بماند لطمه بزند ایا این یک نگاه ابزاری نیست علت ظهور ادیان مختلف بدلیل در جهل بودن مردم ان زمان ها بوده. خداوند متعال زمانی که انسان را خلق میکند فرشتگان را ملزم به سجده به انسان میکند. خداوند به انسان اشرف مخلوقات لقب داده بعد شما با این حرف ها فرموده های خداوند رو رد میکنید ( باز هم خواهشی که دارم این هست که دید دینی خودتون رو برای لحظه ای بذارید کنار ) و انسان رو تا این حد ضعیف میدونید که با دیدن بدن یک زن پاکی خودش رو از دست میده . دوستان زندگی انسان خیلی مقدس تر از کتب دینی ست . نگاه جنسی به یک زن در جامعه زمانی به وجود میاد که انسان نتونه زندگی واقعی رو پیدا کنه . تنها دلیلی که برای حجاب وجود داره مصونیت از مردها ست ایا درست است؟ چون موجوده دیگه ای نیست که بخواد بخاطر حجاب مصونیت و امنیت رو از جنس زن بگیره . حالا ایا قبول دارید که تنها دیدی که نسبت به زن وجود داره یک دیده جنسی هست. من خودم میگم تنها دید همین دید جنسی هست و این دیده جنسی بزرگترین توهین به خداوند متعال و تمامی پیامبران است. خداوند اگر جنس مرد , و در کنار ان جنس زن را افرید تنها یک دلیل داشت و ان این بود که این دو یکدیگر را تکمیل کنند . زن موجودیست همانند مرد یک انسان که با مرد افریده شده. در قران امده بهشت زیر پای مادران است تمامی این دخترانی که امروز به انها هزاران لقب زشت داده میشود مادران فردا هستند اما راه خود رو گم کرده اند و اون راه حــجــاب نـیـســـت بلکه معنای واقعی زندگی ست. تمامی تیر ها به سمت زنان رها میشود اما کسی نمیگوید که مردان پس این وسط چکار میکنند اگر دخالتی در این مشکل ندارند بهتر است اظهار نظر نکنند . اگر هم فکر میکنند این مشکل انها نیز هست پس حتما این وسط انها نیز نقشی دارند . بهتر است بجای اینکه بگوییم حجاب زنان مشکل دارد بگوییم ما مردها مشکل داریم که تنها به فکر غریزه خود هستیم . اگر مردی پاک باشه حتا در مقابل زنی برهنه نیز خود را نمیبازد . زمانی که معنای واقعی زندگی رو درک کردید متوجه میشید که تنها دلیلی که میتونه یک مرد رو در کنار یک زن همبستر کنه تنها علاقه ای است که به او دارد نه تنها غریزه ای که در حیوانات نیز هست اینکه من مرتب موضوع رابطه ی جنسی رو پیش میکشم اینه که تنها دلیل حجاب مصونیت از ناپاکی چشم های بد است و مصونیت از جنس مرد . و من باز هم میگم بزرگترین توهین به خداوند اینه که نزدیکترین موجود رو که او ( خداوند ) اشرف مخلوقات معرفی میکند را دارید به ضعیف ترین موجود روی کره ی خاکی تشبیه میکنید من این رو میگم و امیدوارم در جواب من کسی از حرف های من برداشت بد نکند و من خوشحال میشم که نظرات دوستان رو داشته باشم لطف کنید بدون دید تعصبی نظر بدید.
خواهشا کامل بخوانید بعد نظر دهید
یا حق
خداوند متعال زمانی که انسان را خلق میکند فرشتگان را ملزم به سجده به انسان میکند. خداوند به انسان اشرف مخلوقات لقب داده بعد شما با این حرف ها فرموده های خداوند رو رد میکنید ( باز هم خواهشی که دارم این هست که دید دینی خودتون رو برای لحظه ای بذارید کنار ) و انسان رو تا این حد ضعیف میدونید که با دیدن بدن یک زن پاکی خودش رو از دست میده .
سلام
بله انسان اشرف مخلوقات است و صاحب مقام خلیفه الله ایی
( باز هم خواهشی که دارم این هست که دید دینی خودتون رو برای لحظه ای بذارید کنار )
شما خود به پیشنهادی دادید اما خود از آن دریچه وارد شدید
من با شما مخالف نیستم
اما موافق هم نیستم
چرا؟
در قران امده بهشت زیر پای مادران است
این سخن از رسول الله است
اگر توی قران به ان برخورد کردید ایه را قرار دهید ممنون می شوم
تنها دلیل حجاب مصونیت از ناپاکی چشم های بد است و مصونیت از جنس مرد
آیا به راستی همین است؟
و من باز هم میگم بزرگترین توهین به خداوند اینه که نزدیکترین موجود رو که او ( خداوند ) اشرف مخلوقات معرفی میکند را دارید به ضعیف ترین موجود روی کره ی خاکی تشبیه میکنید
چه کسی زن را به ضعیف ترین موجود تبدیل کرده؟
کسی که می گوید ای خواهر من ای گوهر زندگی من در صندوق جواهرات بمان تا
دزدان تو را از من نگیرند؟:Gol:
دوستان زندگی انسان خیلی مقدس تر از کتب دینی ست .
این تقدس زندگی از کجا یافت می شود؟
چون موجوده دیگه ای نیست که بخواد بخاطر حجاب مصونیت و امنیت رو از جنس زن بگیره .
آیا موجود دیگر هم مقام با اشرف مخلوقات هست؟
تنها یک دلیل داشت و ان این بود که این دو یکدیگر را تکمیل کنند .
بله زن و مرد مکمل هم هستند
اما آیا همین یک دلیل برای یک خلیفه کافی است؟
اما راه خود رو گم کرده اند و اون راه حــجــاب نـیـســـت بلکه معنای واقعی زندگی ست.
معنای واقعی از زندگی را چه کسی تعریف می کند و به خلیفه خدا روی زمین ابلاغ می کند؟
ببین دوست عزیز من دارم این موضوع رو میگم که تنها کسی داره ارامش جامعه رو سلب میکنه مردها هستند یعنی مرد داره تشبیه میشه به موجودی ضعیف در حد حیوانات که با دیدن یک زن به فکر غریزه اش میافته این مسئله خیلی شرم اوره من منظورم از اینکه گفتم دارید اشرف مخلوقات رو موجودی ضعیف که فقط دنبال... معرفی میکنید این بود که یعنی شما واقعا تا این حد ضعیف هستید که با دیدن موی یک زن تحریک بشید یا با دیدن اندام یک زن من دارم میگم دیدی که به زن دارید دید غلطی هست تنها وتنها یک نگاه جنسیتی ست منظور شما از اینکه میگی از گزند نامحرمان و دزدان دور بماند یعنی چی من واقعا متوجه نمیشم یعنی مرد اینقدر ضعیفه که یک پارچه سیاه میتونه جلوی تصمیم گیریش رو بگیره من دارم میگم روش زندگی هایی که انتخاب کردیم غلطه .در مورد زندگی هیچ کس نمیتونه معنای زندگی واقعی رو به کسی بفهمونه یا بهش بده این دید به زندگی فقط وقتی بدست میاد که خود فرد فهم و درکش برسه و من مطمئن هستم که با زور و کتک سوار ماشین ارشاد کردن و به زور چادر سر کردن هم دردی از ما دوا نمیشه من اگر دارم اینا رو میگم بخاطر دشمنی با کسی نیست بخاطر لج و لجبازی نیست بخاطر اینه دارم میبینم نسلم داره نابود میشه دوست ندارم شعار بدم اما بهتره هرکس مشکلات رو در خودش جست و جو کنه فراموش نکنید که از نظر یک مرد دیگه هم شما هم میتونی دزد ناموسش باشی البته بگم قصد توهین به شما رو ندارم فقط سعی میکنم از زاویه های دیگه هم به موضوع نگاه کنم. پس قبول کن مشکل حجاب زن نیست مشکل ما مرد هاییم .
شهید بهشتی در زمینه ی حجاب معتقد بود که دو کار باید صورت بگیره اقناع و اجبار کسانی که نفهمیده و از روی نادانی اقدام به بی حجابی و یا احیانا کشف حجاب میکنند باید قانع شوند. و کسانی که از روی عمد یا مغرضانه هنجارشکنی میکنند باید ادب شوند! البته آزادی برای کسانی هم که از روی جهل اقدام به هنجارشکنی میکنند محدود است.
شهید مطهری در یکی از کتابهاشون مطلب جالبی دارند که مضمون صحبتشون اینه: اگه ما در یه جامعه ای خواستیم امری را ممنوع کنیم باید عوامل تحریک را کم کنیم.هر چقدر عوامل تحریک در جامعه کم باشه ممنوعیت ما هم بیشتر جواب میده اما متأسفانه مشکل امروز ما این هست که عوامل تحریک در جامعه را زیاد کردیم واز طرف دیگه به دنبال ممنوعیت هستیم واین روش به هیچ وجه جوابگو نیست.
ولی زنان چون از جاذبه بیشتری برخوردارند خوب بیشتر باید پوشیده بشوند
این خودش یک عامله برای کمتر کردن آن
الان لذت بخش ترین چیز برای مرد عریان دیدن یک زنه
این را می دانی؟ (ببخشید که رک می گویم اگر کارشناسان بد می دانند پاک کنند )
حال هرچه پوشیده تر باشد خوب بهتره
شما کمی به شعر های عاشقانه نگاه کنید
از زلف یار و ابروی کمونی و قامت یار سخن می گویند
شعر زیبا جلوه می کند
غیر اینه؟!
خوب داری خودت میگی مردا باید اصلاح بشن دیگه درســته حالا من از تو اینو میپرسم واقعا این قدر بی ظرفیت هستی که بدن عریان یه زن تو رو تحریک کنه یعنی هر زنی که تو خیابون دیدی تحریک میشی خوب این موضوع خیلی حاده و بهتره که یه فکری به حالش بکنید .
در مورد شعر هم وقتی از زلف یار و چشم و ابروی یار صحبت میکنه این یک نگاه جنسی نیست دوست عزیز این یک نگاه عارفانه است و ربطی به اون نگاهی که شما به زن ها داری نداره . اگر شاعر تعریفی میکنه , از معشوقه اش هست .
منظورتون از اصلاح چيه ؟! منظورتون اين نيست كه نبايد غريزه جنسي در وجودشون باشه !!
غريزه و تمايل و كشش مرد به سوي زن وجود داره نميشه انكارش كرد .
بله يك مرد بايد تلاش كنه اونو كنترل كنه و در افزايش تقوا و .. كوشش كنه ولي نميشه گفت يه زن هر طور دلش ميخواد بگرده ولي مرد اگه اصلاح شده باشه و بي ظريفت نباشه (به گفته شما ) وسوسه نميشه و ..
این قدر بی ظرفیت هستی
بي ظرفيتي نيست غريزه جنسي يه واقعيته و وجود داره و ادم سالم چنين تمايلي تو خودش احساس ميكنه .
براي اينكه گناهي انجام نشه هر دو طرف مسئولند مرد حفظ نگاه و زن حفظ پوشش .
حضرت يوسف در مواجهه با رفتار و درخواست زليخا به خدا پناه ميبره چه انتظاري از انسان هاي عادي هست ؟!
آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممکن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع مانند خانواده گردد.
در چنین شرایطی این مسئله از یک موضوع شخصی خارج شده و یک موضوع اجتماعی تلقی میشود. در چنین صورتی در هر جامعه ای، آزادیهای فردی به جهت منافع اجتماعی محدود میشود. این موضوع در هر جامعهای وجود دارد، یعنی به حقوق اکثریت افراد جامعه نظر میشود.
سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاق به شمار می رفته است، نفی حجاب در حقیقت دامن زدن و توسعه دادن قوه شهوت است، و تحريک و ارضای بي حد و مرز این قوه آنرا ياغي و سركش مي كند و نتيجه آن می شود كه قوه عقل انسان را آلوده مي كند و شخص را از طی مسیر كمال باز مي دارد.
آن خانمي كه خود را آرايش مي كند و به خيابان مي آيد و زیبائی های اندام خود را به نمایش می گذارد بايد بداند كه چهره او محرك شهوت جنس مخالف است و تحريك شهوت ديگري تجاوز به حق اوست.
بدن عریان یه زن تو رو تحریک کنه یعنی هر زنی که تو خیابون دیدی تحریک میشی خوب این موضوع خیلی حاده و بهتره که یه فکری به حالش بکنید .
سلام
ظرفیت ها متفاوته اما همه میل به زن را دارند و جزء لذت بخش ترین ها است برای مرد که یک زنو عریان ببینه اینو قبول دارید؟
کدوم مردی می تونه منکر این قضیه بشه؟
این یک غریزه است مثل یک آب می مونه و تشنگی
شاید کم و زیاد و تحمل ها متفاوت باشه ولی هست
هیچ وقت هم عادی نمی تواند بشه چرا که شهوت هرچه بهش برسی بیشتر تحریک می شه
محافظت دوجانبه باید صورت بگیره
که خدا هم همین دستور رو داده
هم به مرد و هم به زن دستور داده حجاب داشته باشند
و به هر دو هم گفته که چشماتونو بپایید
و چه فکری بهتر از کم کردن عوامل تحریک؟!
در مورد شعر هم وقتی از زلف یار و چشم و ابروی یار صحبت میکنه این یک نگاه جنسی نیست دوست عزیز این یک نگاه عارفانه است و ربطی به اون نگاهی که شما به زن ها داری نداره . اگر شاعر تعریفی میکنه , از معشوقه اش هست . حافظ آنلاین نیست. گزارش پست خلاف آلبوم شخصی اشتراک پست در کلوب اشتراک گذاری پست
درسته شاید جنسی نباشه اما عاشقانه هست و تجلی عشق و عرفانه و سرانجام عشق یا فنا است یا رستگاری
حال فکر کن
که عشق به یک زن شوهر دار باشه!! و در آخر...
قانون حجاب یک قانون عمومی است و برای همه وضع شده تا حتی اون افراد بی ظرفیت هم بتونند خودشونو اصلاح کنند
و یک خلیفه خدا بشوند نه یک حیوان که تمایل به زن و امیال جنسی داره
ذات انسان با بدی سرشته شده
و احکام خوبی نازل شده تا اونو کنترل کنه!!
الان توی جامعه غرب که حجاب آزاده واقعا یک زن آزاده؟!!
آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممکن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع مانند خانواده گردد
سلام بر كارشناس گرامي سينا دوست گرامي " داشتن حق انتخاب پوشش و حق انتخاب لباس و ...از حقوق اوليه هرانسان است" دوست گرامي من از داشتن "حق انتخاب پوشش " صحبت مي كنم نه از حق برهنگي . دوست خوبم ، ممكن است من مسلمان نباشم ولي به اين معنا نيست كه آنكه مسلمان نيست بي اخلاق است و يا منحرف. كدام مرجع ديني و كدام يك از علماي مذهبي نداشتن حجاب اسلامي را مترادف با هرزكي و بي بندوباري شمرده است كه شما اينچنين قضاوت سخت مي كنيد كه "موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجادآسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع ......" اين چه منطقي است كه تا صحبت از تفاوت در نوع پوشش مي شود شما فكرتان بسوي برهنگي و هرزگي منحرف مي شود. آيا فاصله ي بين "عفاف و برهنگي " الزاما همان داشتن حجاب اسلامي و نداشتن آن است. دوست خوب من ؛ آنكه مثل شما مسلمان است (الحمدا..) و مؤمن (انشاا.. )؛ سرش پايين است و چشمهايش درويش وآنكه چو من باشد ؛ در اين زمانه احتياجي به خيابانگردي و چشم چراني ندارد... اما به نظر من مشكل "حجاب" نيست .بلكه مشكل اين است كه شما از " حجاب حقي براي من است " به اينجا مي رسيد كه " وآنكه غير از آنچه من فكر مي كنم بيانديشد حقي براي انتخاب نوع پوشش ندارد" مشكل اين است كه شما به "داشتن حق انتخاب پوشش " از ديد يك مسلمان نگاه مي كني و من از ديد يك انسان. بياييد كمي بيشتر به هم احترام بگذاريم.با تشكر دوست تو مرشد
سلام
خدمت جنابتان عارضم پاسختان بسی ناکارآمد بود
حق انتخاب پوشش؟
به قول شما بیحجابی لزوما برهنگی نیست اما برهنگی زیرمجموعه ی انتخاب پوشش قرار میگیرد و اگر برهنه ای را گفته شود این چه وضعیست میتواند بگوید این, انتخاب من در نوع پوشش بود
پس از پاسخ ناقصتان اینطور استخراج شود که باید حدومرزی برای حجاب تعیین کرد که این خود یعنی الزام رعایت حجاب(با تعریف جدید)
اگر در مورد جمله ی :
"حجاب سبب حفظ امنیت و سلامت اجتماعی و اخلاقی جامعه میشود و برعکس بیحجابی سبب کاهش امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه به ویژه در مورد جنس ضعیف میشود"
همگان به اتفاق نظر برسند آنگاه می توان گفت همان طور که بالفرض سر باز زدن از قواننین رانندگی مستحق مجازات است و رعایت آن الزامیست (جهت حفظ امنیت و ...) پس با استدلالی مشابه الزامی شدن رعایت حجاب با تعریفی واحد امری معقول به نظر می رسد
پس میتوان گفت اثبات یا رد جمله ی فوق هم ارز مرتفع شدن مسئله ی اصلیست پس حقیر همگان را به بحث در مورد مسئله ی جدید میخوانم
[FONT=b nazanin]سلام بر دوست جديد stvs-f[FONT=b nazanin] من بنوبه خودم وبعنوان يك عضو كوچك از اين سايت حضور شما رو به فال نيك ميگيرم. واما بعد...من بنظرم مياد كه مطلب رو بخوبي بيان نكرده ام. دوستان ؛ بحث حجاب و اصولا هر موضوعي رو مي توان از دو منظر ديد 1- از يك ديدگاه كلي و به عنوان حقي از حقوق افرد بشر ( صرف نظر از باورهاي آنها) 2- از ديدگاه محدودتر كه مربوط است به حد وحدود آن يا مصداق آن از ديدگاه اول چيزي كه مطرح است اين است كه آيا انسانها صرف نظر از اينكه به كدام دين و مذهب و مسلك وابسته باشند آيا " حق انتخاب پوشش" را به عنوان يكي از حقوق انساني دارا هستند. يا خير ؟ آيا اقعا مهم است براي انسانها كه چگونه لباس بپوشند ؛ بنظر من اين مهم است ، براي بعضي بعنوان يك ارزش ديني و اينكه تا پاي جان هم روي آن مي ايستند . و البته ممكن است براي بعضي نه به عنوان يك ارزش مذهبي بلكه به عنوان يك ارزش انساني و حقوق فردي ارزش داشته باشد. يك مثال مي زنم. فرض كنيد خانم مسلماني به يك كشور غير مسلمان سفر مي كند.كشور غير مسلماني كه در آن جو ضد مذهبي داشته باشد. وحتي ممكن است قانون عليه پوشش به سبك اسلامي هم وضع شده باشد..چگونه بايد قضاوت كرد. اينكه در اين كشور شاخص قانون گذاري ارزشهاي ديني نيست درست ؛ ولي آيا اين خانم به عنوان يك انسان مي تواند اين حق را داشته باشد كه مطابق باورها و اعتقادات خود نوع پوشش خود را انتخاب نمايد. در صورتي مي تواند جواب مثبت باشد كه ما حق انتخاب پوشش را به عنوان يك حق انساني براي همه ي انسانها بپذيريم. نه اينكه بگويم آنجا او حق دارد اما اينجا او حق ندارد. ما وقتي در مورد حق و حقوق انساني صحبت مي كنيم نمي توانيم آنرا فقط در چارچوب محل زندگي خودمان بينيم .نه اينكه نمي توانيم براي خودمان قانون بگذاريم ولي ديگر قانون فراگير نيست و براي همه انسانها قانون نگذاشته ايم بلكه براي گروهي از انسانها با بينشي خاص و يا محدوده ي جغرافيايي خاص قانونگذاري كرده ايم. و ديگر حق اينكه اعتراض كنيم چرا در جايي اين حق يا حقوق ديگر را از ما دريغ مي كنند را نداريم . چرا كه خود ما هم اين حق را و شايد بسياري از حقوق ديگر را براي همه و بطور يكسان نمي پذيريم. حال سوال من اين است : آيا "حق انتخاب پوشش" حقي از حقوق انسان هاست ؟ اگر جواب منفي است بحث تمام است و ادامه مطلب بي دليل. اگر جواب مثبت است مي توان به شق دوم قضيه رفت و بحث كرد كه چگونه پوششي با چه شاخص هايي مي تواند مطلوب باشد. سلام عليكم و رحمه ا....
آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟
باید کاملا اجباری باشد
در ادارات باید اجباری باشد
باید کاملا اختیاری باشد
========================================================
حجاب یک فرهنگ ، یک آداب در پوشش است .
حجاب یک شعور اجتماعی است .
حجاب یک فرهنگ اجتماعی است
حجاب یک احترام انسانی و دینی است که هم نصیب خود شخص می شود و هم نصیب اطرافیانش و جامعه او...
بچه رو از وقتی که دوران طفولیت رو سپری میکنه یادش میدیم بابا بگه ، مامان بگه ، جملات قلمبه بگه ، بخنده ، راه بره و...
بزرگتر که شد با هزار راه و روش هزاران چیز مختلف یادش میدم : ادب ، احترام ، شعور و خیلی رفتارهای دیگه و اخلاق و کردار مناسب و صحیح ...
خب چرا حجاب رو یاد نمیدیم ، چرا پوشش درست و صحیح (پوشش دینی و مناسب جامعه اسلامی) را به بچه آموزش نمیدیم . چرا ما بزرگترها الگویی مناسب برای کودکان ، نوجوانان نمیشیم...
دوستان حجاب رو باید فرهنگ سازی کرد
نه اجبار حجاب کار درستی هست نه اینکه حجاب فقط مختص به ادارات و سازمان ها باشه و نه بدون فرهنگ سازی اون آزاد باشه...
سلام بر كارشناس گرامي سينا دوست گرامي " داشتن حق انتخاب پوشش و حق انتخاب لباس و ...از حقوق اوليه هرانسان است" دوست گرامي من از داشتن "حق انتخاب پوشش " صحبت مي كنم نه از حق برهنگي . دوست خوبم ، ممكن است من مسلمان نباشم ولي به اين معنا نيست كه آنكه مسلمان نيست بي اخلاق است و يا منحرف. كدام مرجع ديني و كدام يك از علماي مذهبي نداشتن حجاب اسلامي را مترادف با هرزكي و بي بندوباري شمرده است كه شما اينچنين قضاوت سخت مي كنيد كه "موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجادآسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع ......"
اين چه منطقي است كه تا صحبت از تفاوت در نوع پوشش مي شود شما فكرتان بسوي برهنگي و هرزگي منحرف مي شود. آيا فاصله ي بين "عفاف و برهنگي " الزاما همان داشتن حجاب اسلامي و نداشتن آن است. دوست خوب من ؛ آنكه مثل شما مسلمان است (الحمدا..) و مؤمن (انشاا.. )؛ سرش پايين است و چشمهايش درويش وآنكه چو من باشد ؛ در اين زمانه احتياجي به خيابانگردي و چشم چراني ندارد... اما به نظر من مشكل "حجاب" نيست .بلكه مشكل اين است كه شما از " حجاب حقي براي من است " به اينجا مي رسيد كه " وآنكه غير از آنچه من فكر مي كنم بيانديشد حقي براي انتخاب نوع پوشش ندارد" مشكل اين است كه شما به "داشتن حق انتخاب پوشش " از ديد يك مسلمان نگاه مي كني و من از ديد يك انسان. بياييد كمي بيشتر به هم احترام بگذاريم.با تشكر دوست تو مرشد
والبته مشکل این نوع نگاه این است که شما زن ومرد رابه عنوان یک انسان تلقی می کنید اما نسبت به تفاوتهای اصلی اعم از تفاوتهای جسمی وروحی وروانی زن ومرد غافل هستید.اینکه زن ومرد هر دو انسان هستند وباید از حقوق مساوی برخوردار باشند اصل است اما مشکل اینجاست که ما به تساوی ویکسان بودن حقوق قائلیم اما دیگران به تشابه حقوق وفرق است بین تشابه ویکنواختی با برابری ویکسانی. این که زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند درست است اما باید توجه داشت که اسلام دین فردی وتک بعدی نیست بلکه دین اجتماعیست وبنابراین هر چه که بر پیکره جامعه آسیب وارد کند از نظر این دین رد می شود.بنابراین آزاد بودن در نوع پوشش وحق انتخاب داشتن به معنای نداشتن حد وحصر نیست. نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهاى مستقیم با تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. در ضمن این صحبت بنده دلیل براین نمی باشد که کسی که از حجاب اسلامی برخوردار نیست حتما مشکل اخلاقی دارد چرا که برای حجاب دومعنا وجود دارد.یکی معنای سلبی ودیگری ایجابی. در معنای ایجابی وجود چیزی به نام پوشش تأیید می شود ودر معنای سلبی عدم وجود عوامل تحریک. اگر این دومعنا در کنار هم باشد حجاب اسلامی است واثرات مثبت خود را خواهد گذاشت اما اگریکی از این دوعامل موجود نباشد به همان میزان تأثیر نامطلوب در جامعه ایجاد می کند. به خاطر همین گاهی شاهد افرادی هستیم که حجاب دارند یعنی به معنای ایجابی (پوشش)توجه کرده اند اما در عین حال از عوامل تحریک کننده در رفتار وگفتار وطرز راه رفتن استفاده می کنند .این افراد با وجودی که ظاهر پوشیده دارند اما فقط یک قسمت معنا را متوجه شده اند. بر عکس افرادی را می بینیم که از پوشش کامل برخوردار نیستند یعنی به قسمت ایجابی توجه نکرده اند اما در عین حال قسمت سلبی قضیه یعنی عدم وجود محرک را کاملا رعایت می کنند وکلام ورفتار وگفتار وحتی راه رفتنشان مملو از حیا می باشد. آنچه که اسلام برآن صحه می گذارد کنار هم قرار گرفتن این دومعناست.
زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند
سلام من بر سينا من در تاپيك شماره 229 اين سوال را مطرح كردم كه : آيا " انتخاب پوشش" حقي از حقوق انسان هاست يا نه. نظر شما " زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند " و بعد در ادامه برداشت خود را از نوع مناسب پوشش آورده ايد كه پوشش اسلامي است . ضمن تشكر از جواب شما ، نظر شما به اين مطلب جلب مي كنم كه موضوع سوال يك بحث حقوقي و اجتماعي است نه بحث خود حجاب . موضوع سوال، حق انتخاب پوشش است نه اينكه از نظر اسلام يا مسحيت يا . . . حجاب چيست و حد وحدود آن كدام است. موضوع سوال اين نيست كه شما در باره ي نوع پوشش مناسب چه فكر مي كنيد يا نظر من چيست يا ديگري ؛ البته نظر شما و يا هركس ديگر در اين موضوع ،به عنوان فردي از افراد اين مرز بوم قابل احترام است ولي اصولا" موضوع تاپيك بحث حجاب نيست ، بلكه صحبت از حقوق فردي واجتماعي است و البته مورد حجاب هم يكي از مصاديق آن مي تواند باشد. بحث اين است كه در اجتماعي كه باورهاي متفاوت فكري وجود دارد و احتمالا" اين باورها در بعضي از موضوعات(ازجمله شكل پوشش ) با هم يكسان نيستند چكار بايد كرد. آيا بايد بنا را بر اجبار گذاشت ، به چه مجوزي ؟ چون اكثريت را داريم .(بنا به فرض)آيا اكثريت داشتن در يك راي دليل بر درستي آن است . حتي اگر اين طور باشد باز اين مجوزي براي سلب حقوق ديگران نيست. نظر من بطور كلي و ازجمله در مورد حجاب اين است كه : از آنجايي كه بنا به دانش امروز ، انسان موجودي است ذيشعور و داراي قوه ي تعقل ؛(مگر اينكه دليلي بر رد اين ادعا باشد) بنابراين او اين حق را دارد كه اختيار زندگي خود را بر عهده بگيرد و براي سامان دادن به امورات خود انديشه كند. يقينا" هيچگاه انسان ها در تمامي موضوعات هم راي و يك نظر نخواهند بود ؛ و آنچه مي تواند در اينجا ضامن سلامت و آرامش زندگي اجتماعي باشد همانا رعايت حقوق يكديگر از جانب همه است نه ناديده گرفتن آن.
سلام من بر سينا من در تاپيك شماره 229 اين سوال را مطرح كردم كه : آيا " انتخاب پوشش" حقي از حقوق انسان هاست يا نه. نظر شما " زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند " و بعد در ادامه برداشت خود را از نوع مناسب پوشش آورده ايد كه پوشش اسلامي است . ضمن تشكر از جواب شما ، نظر شما به اين مطلب جلب مي كنم كه موضوع سوال يك بحث حقوقي و اجتماعي است نه بحث خود حجاب . موضوع سوال، حق انتخاب پوشش است نه اينكه از نظر اسلام يا مسحيت يا . . . حجاب چيست و حد وحدود آن كدام است. موضوع سوال اين نيست كه شما در باره ي نوع پوشش مناسب چه فكر مي كنيد يا نظر من چيست يا ديگري ؛ البته نظر شما و يا هركس ديگر در اين موضوع ،به عنوان فردي از افراد اين مرز بوم قابل احترام است ولي اصولا" موضوع تاپيك بحث حجاب نيست ، بلكه صحبت از حقوق فردي واجتماعي است و البته مورد حجاب هم يكي از مصاديق آن مي تواند باشد. بحث اين است كه در اجتماعي كه باورهاي متفاوت فكري وجود دارد و احتمالا" اين باورها در بعضي از موضوعات(ازجمله شكل پوشش ) با هم يكسان نيستند چكار بايد كرد. آيا بايد بنا را بر اجبار گذاشت ، به چه مجوزي ؟ چون اكثريت را داريم .(بنا به فرض)آيا اكثريت داشتن در يك راي دليل بر درستي آن است . حتي اگر اين طور باشد باز اين مجوزي براي سلب حقوق ديگران نيست. نظر من بطور كلي و ازجمله در مورد حجاب اين است كه : از آنجايي كه بنا به دانش امروز ، انسان موجودي است ذيشعور و داراي قوه ي تعقل ؛(مگر اينكه دليلي بر رد اين ادعا باشد) بنابراين او اين حق را دارد كه اختيار زندگي خود را بر عهده بگيرد و براي سامان دادن به امورات خود انديشه كند. يقينا" هيچگاه انسان ها در تمامي موضوعات هم راي و يك نظر نخواهند بود ؛ و آنچه مي تواند در اينجا ضامن سلامت و آرامش زندگي اجتماعي باشد همانا رعايت حقوق يكديگر از جانب همه است نه ناديده گرفتن آن.
پوشش واكنشى است كه انسان بر اثر يك نيروى درونى و فطرى به نام حيا در مقابل دیگران از خود نشان مى دهد.بنابراین اصل رعایت پوشش به عنوان یک امر درونی وفطری است.وبرای زن ومرد با صرفنظر کردن از نوع اعتقاد اصلی ثابت می باشد. منتها مسئله اینجاست که افراد تا قبل از مسلمان شدن وظیفه ای نسبت به احکام وقانونهای اسلامی ندارند اما وقتی شخصی مسلمان شد وجامعه ای اسلامی بود لازم است که به لوازم آن نيز متعهد باشدبدین ترتیب رعایت قانونها واحکام آن جامعه بر مسلمان لازم وضروری می شود.
همانگونه که در پستهای قبلی هم اشاره کردم اسلام تنها دین فردی نیست بلکه بسیاری از احکام اسلام اجتماعی می باشد ورعایت آنها برای سعادت جامعه است. حقوقی که در اسلام به عنوان حقوق اولیه برای انسانها در نظر گرفته می شود در راستای سعادت فرد واجتماع است.
قطعا آزادی دارای حد و مرز است. آزادی ای مقدس است كه موجب ضرر و زیان و سلب آزادی و آسایش دیگران نشود.
اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقیّد سازد كه روش خاصی را در پیش بگیرند و طوری عمل كنند كه آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی زندانی كردن یا بردگی نیست و منافی حیثیت زن و نفی آزادی وی نمی باشد.ونیز هیچ تناقضی با حقوق اولیه انسانها ندارد. حجاب یک مسئله شخصی نیست و کسانی که به بهانه آزادی، حجاب را زیر پا می گذارند در حقیقت امنیت خود و آزادی دیگران را سلب کرده و نه تنها خود بلکه دیگران را نیز در زیان های آن شریک می کنند.
سلام و عرض ادب خدمت همه ي دوستان من مي خواهم قبل از ادامه اين بحث يك توضيحي را بدهم تا خداي ناكرده موجب برداشت نادرست نشود. اينكه من در هيچ تاپيكي راجع به موضوع "حجاب " بحث نكرده ام و به نظر كليه دوستان در باره ي حجاب احترام مي گذارم.آنچه مورد اظهار نظر بوده است دقيقا موضوع تاپيك فوق يعني "اجباري " بودن اين حكم است و تاييد مي كنيد كه اين دو موضوع با هم متفاوت است.با تشكر واما بعد....بسياري راي داده اند كه با اجباري كردن حجاب مخالف هستند وبسياري هم موافق اجباري كردن حجاب هستند و هرگروه دلايلي را ذكر كرده اند.من مي خواهم يك بار ديگر دلايل دوستاني كه به اجباري بودن راي داده اند و هم درصد بالاي راي مخالف در راي گيري را يكجا مورد بررسي قرار دهم. گفته اند كه حجاب اجباري باشد و دليل آورده اند كه: 1- ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است. 2- ما ايراني هستيم و بنا به قانون هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است. 3- حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است. 4- آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد. دليل اول : ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است - دليل اول دليلي درون ديني است واينكه هركس كه خود را مسلمان مي داند وبا تعريف مقوله حجاب و حد و حدود آن با دوستان موافق است يقين رعايت مي كند.اين دليل از نظر دوستان ، هم دليل بر درستي حكم حجاب و هم اجبار ي بودن آن براي هرفرد مسلمان است. - از آنجاييكه قريب به 100% جمعيت كشور مسلمان است (تقريبا"99.95) بنابراين بطور منطقي كسي با پوشش حجاب مشكل ندارد؛ و الظاهر نبايد حداقل مجموعه ي دوستان مسلمان آن را زير سوال ببرند .ولي هم راي گيري انجام شده و هم ظاهر جامعه چيزي غير از اين نشان ميدهد.اين موضوع را چطور بايد توجيه كرد. - دو دليل عمده مي تواند داشته باشد - 1- بسياري حكم حجاب را يك حكم اجباري نمي دانند ( بر آن نيستم كه صحت و سقم اين باور را بررسي كنم ، فقط علت يابي مي كنم) - 2- و بسياري حد و حدود تعريف شده را سختگيرانه و بدور از عرف جامعه مي دانند . به نظر مي رسد راي بالاي مخالفت بيشتر از طرف اين گروه بوده است دليل دوم : ما ايراني هستيم و بنا به قانون ، هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است. - .دليل دوم نيز بطور اخص دليلي بر درستي و صحت اين قانون بخصوص نيست و بلكه بطور كلي مي گويد چون قانون است بايد رعايت شود . اما مخالفين در اينجا به خود قانون خرده گرفته اند ،بدين معني كه اگر انتخاب پوشش جزو حق وحقوق افراد است ، قانون نبايد به نحوي باشد كه در يك موضوع در يك زمان بر حق و حقوق عده اي صحه بگذارد و در همان قانون حق و حقوق بقيه را در همان موضوع سلب نمايد.و به عبارتي به نظر ميايد كه قانون در اينجا تبعيض قائل شده است.درصد كوچكي ازراي مخالف مربوط به اين گروه است. - دليل سوم :حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است. - دليل سوم به موضوع حجاب برميگردد و دليلي براثبات جنبه اجباري بودن يا نبودن نيست . لازم به توضيح نيست كه دليلي ندارد كه هر چه فطري است بايد اجباري هم باشد بطور مثال فرض نماييد "خداجويي " در انسان يك امر فطري است ، حالا ما بياييم قانون بگذاريم كه همه بايد شواهدي نشان دهند كه مثلا مشغول خداجويي هستند. - دليل چهارم : آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد. - دليل چهارم از ديدگاه علت و معلولي به موضوع پرداخته است ،و اينكه آزادي پوشش مي تواند منشاء فساد جنسي وانحراف اخلاقي باشدو......اين يك استدلال ساده انگارانه است و اينكه در آن بسيار غلو شده است. چراكه اگرپديده ي فساد جنسي و فحشا را به عنوان يك معلول اجتماعي در نظر بگيريم ، آنگاه مي بينيم كه ده ها علت ديگر از قبيل فقر ، بيكاري ،تبهكاري هاي سازمان يافته ، اعتياد ، و اختلافات خانوادگي و نابساماني هاي تربيتي و.....و وجود دارند كه ما براحتي از تاثير آنها چشم پوشي كرده ايم. - نتيجه اينكه به نظر من اگر ارتباط موضوع "حجاب" را با ريشه ديني آن در نظر نگيريم دليل قوي و محكمي بر قانون " اجبار در پوشش" نداريم. - توضيح آخر اينكه آنچه من از استدلال هاي دوستان برداشت كرده ام اين است كه در بسياري از موارد ، استدلال ها بر اين مبنا گذاشته شده است كه باور مخالفين حكم اجباري حجاب در واقع مخالفت با خود حكم حجاب هم هست . و البته اين برداشت درستي نيست. چرا كه بسياري از دوستاني كه گفته اند با حكم اجبار حجاب مخالفند صريحا" گفته اند كه با حجاب مخالف نيستند..و البته اين بسيار مهم است. - و ديگر اينكه اين تصور غلطي است كه فكر كنيم اگر قانون حجاب اجباري لغو شود مردم همگي به بي حجابي روي خواهند آورد ويا امر غير مترقبه اي رخ خواهد داد ، هر جامعه اي براي خود عرفي دارد و مردم اگر خود را در جايي كه حتي ناظر ي نيست ملزم به قانون نبينند اما باورها و عرف و اعتقادات خود را زير پا نخواهند گذاشت.انچه انسان را ملزم به رعايت شئون اجتماعي مي كند در وحله ي اول فرهنگ و عرف آن جامعه است و بعد قانون.عرف جامعه ي ما برهنگي نيست ، عرف جامعه ي ما هرزگي نيست. - بي شك زشتي و پلشتي در هر زمينه اي از جمله رعايت پوشش مناسب وجود دارد ، انسانهاي مريض و نادان وجود خواهند داشت ولي اين را نبايد به عموم تعميم داد اينكه اگر قانون اجبار پوشش وجود نداشته باشد ممكن است بطور مثال فردي با زير پوش در انظار ظاهر شود هم دور از انتظار نيستولي فراموش نكنيم كه دست قانون بسته نيست ؛ اينكه رانندگي براي عموم آزاد است به اين معنا نيست كه خلاف رانندگي هم آزاد است و قانون ، خلاف كار را محدود مي كند......درود خدا بر شما
سلام و عرض ادب خدمت همه ي دوستان من مي خواهم قبل از ادامه اين بحث يك توضيحي را بدهم تا خداي ناكرده موجب برداشت نادرست نشود. اينكه من در هيچ تاپيكي راجع به موضوع "حجاب " بحث نكرده ام و به نظر كليه دوستان در باره ي حجاب احترام مي گذارم.آنچه مورد اظهار نظر بوده است دقيقا موضوع تاپيك فوق يعني "اجباري " بودن اين حكم است و تاييد مي كنيد كه اين دو موضوع با هم متفاوت است.با تشكر واما بعد....بسياري راي داده اند كه با اجباري كردن حجاب مخالف هستند وبسياري هم موافق اجباري كردن حجاب هستند و هرگروه دلايلي را ذكر كرده اند.من مي خواهم يك بار ديگر دلايل دوستاني كه به اجباري بودن راي داده اند و هم درصد بالاي راي مخالف در راي گيري را يكجا مورد بررسي قرار دهم. گفته اند كه حجاب اجباري باشد و دليل آورده اند كه: 1- ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است. 2- ما ايراني هستيم و بنا به قانون هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است. 3- حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است. 4- آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد.
دليل اول : ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است - دليل اول دليلي درون ديني است واينكه هركس كه خود را مسلمان مي داند وبا تعريف مقوله حجاب و حد و حدود آن با دوستان موافق است يقين رعايت مي كند.اين دليل از نظر دوستان ، هم دليل بر درستي حكم حجاب و هم اجبار ي بودن آن براي هرفرد مسلمان است. - از آنجاييكه قريب به 100% جمعيت كشور مسلمان است (تقريبا"99.95) بنابراين بطور منطقي كسي با پوشش حجاب مشكل ندارد؛ و الظاهر نبايد حداقل مجموعه ي دوستان مسلمان آن را زير سوال ببرند .ولي هم راي گيري انجام شده و هم ظاهر جامعه چيزي غير از اين نشان ميدهد.اين موضوع را چطور بايد توجيه كرد.
- دو دليل عمده مي تواند داشته باشد - 1- بسياري حكم حجاب را يك حكم اجباري نمي دانند ( بر آن نيستم كه صحت و سقم اين باور را بررسي كنم ، فقط علت يابي مي كنم) - 2- و بسياري حد و حدود تعريف شده را سختگيرانه و بدور از عرف جامعه مي دانند . به نظر مي رسد راي بالاي مخالفت بيشتر از طرف اين گروه بوده است دليل دوم : ما ايراني هستيم و بنا به قانون ، هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است. - .دليل دوم نيز بطور اخص دليلي بر درستي و صحت اين قانون بخصوص نيست و بلكه بطور كلي مي گويد چون قانون است بايد رعايت شود . اما مخالفين در اينجا به خود قانون خرده گرفته اند ،بدين معني كه اگر انتخاب پوشش جزو حق وحقوق افراد است ، قانون نبايد به نحوي باشد كه در يك موضوع در يك زمان بر حق و حقوق عده اي صحه بگذارد و در همان قانون حق و حقوق بقيه را در همان موضوع سلب نمايد.و به عبارتي به نظر ميايد كه قانون در اينجا تبعيض قائل شده است.درصد كوچكي ازراي مخالف مربوط به اين گروه است. - دليل سوم :حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است. - دليل سوم به موضوع حجاب برميگردد و دليلي براثبات جنبه اجباري بودن يا نبودن نيست . لازم به توضيح نيست كه دليلي ندارد كه هر چه فطري است بايد اجباري هم باشد بطور مثال فرض نماييد "خداجويي " در انسان يك امر فطري است ، حالا ما بياييم قانون بگذاريم كه همه بايد شواهدي نشان دهند كه مثلا مشغول خداجويي هستند.
- دليل چهارم : آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد. - دليل چهارم از ديدگاه علت و معلولي به موضوع پرداخته است ،و اينكه آزادي پوشش مي تواند منشاء فساد جنسي وانحراف اخلاقي باشدو......اين يك استدلال ساده انگارانه است و اينكه در آن بسيار غلو شده است. چراكه اگرپديده ي فساد جنسي و فحشا را به عنوان يك معلول اجتماعي در نظر بگيريم ، آنگاه مي بينيم كه ده ها علت ديگر از قبيل فقر ، بيكاري ،تبهكاري هاي سازمان يافته ، اعتياد ، و اختلافات خانوادگي و نابساماني هاي تربيتي و.....و وجود دارند كه ما براحتي از تاثير آنها چشم پوشي كرده ايم. - نتيجه اينكه به نظر من اگر ارتباط موضوع "حجاب" را با ريشه ديني آن در نظر نگيريم دليل قوي و محكمي بر قانون " اجبار در پوشش" نداريم.
- توضيح آخر اينكه آنچه من از استدلال هاي دوستان برداشت كرده ام اين است كه در بسياري از موارد ، استدلال ها بر اين مبنا گذاشته شده است كه باور مخالفين حكم اجباري حجاب در واقع مخالفت با خود حكم حجاب هم هست . و البته اين برداشت درستي نيست. چرا كه بسياري از دوستاني كه گفته اند با حكم اجبار حجاب مخالفند صريحا" گفته اند كه با حجاب مخالف نيستند..و البته اين بسيار مهم است.
- و ديگر اينكه اين تصور غلطي است كه فكر كنيم اگر قانون حجاب اجباري لغو شود مردم همگي به بي حجابي روي خواهند آورد ويا امر غير مترقبه اي رخ خواهد داد ، هر جامعه اي براي خود عرفي دارد و مردم اگر خود را در جايي كه حتي ناظر ي نيست ملزم به قانون نبينند اما باورها و عرف و اعتقادات خود را زير پا نخواهند گذاشت.انچه انسان را ملزم به رعايت شئون اجتماعي مي كند در وحله ي اول فرهنگ و عرف آن جامعه است و بعد قانون.عرف جامعه ي ما برهنگي نيست ، عرف جامعه ي ما هرزگي نيست. - بي شك زشتي و پلشتي در هر زمينه اي از جمله رعايت پوشش مناسب وجود دارد ، انسانهاي مريض و نادان وجود خواهند داشت ولي اين را نبايد به عموم تعميم داد اينكه اگر قانون اجبار پوشش وجود نداشته باشد ممكن است بطور مثال فردي با زير پوش در انظار ظاهر شود هم دور از انتظار نيستولي فراموش نكنيم كه دست قانون بسته نيست ؛ اينكه رانندگي براي عموم آزاد است به اين معنا نيست كه خلاف رانندگي هم آزاد است و قانون ، خلاف كار را محدود مي كند......درود خدا بر شما
همانطور که قبلا ،بارها وبارها گفته شدمسأله ی حجاب یک مسأله ی فردی وشخصی نیست که اینگونه قضاوت کنیم. مساله حجاب را باید از دو منظر واز دودیدگاه مورد بررسی ونظر قرار داد. یکی از جهت وظیفه دینی که بر عهده ی هر شخص می باشد و دیگری به عنوان یک راهکار اجتماعی در اسلام. قضیه ی حجاب دارای این دو بعد است بنابراین نگاه تک بعدی به آن باعث می شود که نسبت به اجباری بودن آن معترض شویم.
وجود حجاب برای سالم سازی محیط بسیار مهم است و قطعا برای اجتماع سودمند است.
از نگاه اسلام رعايت حجاب امري لازم است و تحقق آن در جامعه يکي از کارکردها و وظايف مهم حکومت اسلامي است .آنچه که وظیفه ی دولت وحکومت اسلامی است این است که دولت موظف است محيطي سالم براي هدايت، رشد و تکامل مادي و معنوي انسان ، را فراهم کند .بنابراین حکومت اسلامی برای عملی کردن این هدف والبته اجرا نمودن وظیفه ی خود در سطح جامعه موظف به اجراي اين حکم است.
نه تنها دین اسلام بلکه هر نظام فکری ،برای خود یک نظام اجتماعی طراحی می کند. در نظامهاى اجتماعى، اكراه و اجبار از ابزارهاى پیشبینى شده در آن نظامها است؛ یعنى، در هر نظامى در مقولههاى اجتماعى و حقوقى آن، قانونی پیاده می شود وافراد ملزم به رعایت آن قانون می شوند. چنان كه در تمامی جوامع، قوانین و مقرراتی وضع می شود و همگان ملزم به رعایت آن می باشند. با این تفاوت كه در برخی جوامع، تنها به رفاه عمومی و آسایش جسمی افراد جامعه توجه دارند و هر چه كه اختلال در آسایش بدنی باشد، خلاف قانون شمرده می شود ولی در جامعه اسلامی افزون بر آسایش بدنی به حفظ ارزش های معنوی نیز توجه شده است و آنچه تأثیر سویی بر معنویت افراد جامعه دارد، خلاف قانون شمرده می شود.
سلام
من از استاد گران قدر سینا تقاضا میکنم جواب این بخش از صحبت های جناب مرشد را بدهند :
دليل اول : ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است - دليل اول دليلي درون ديني است واينكه هركس كه خود را مسلمان مي داند وبا تعريف مقوله حجاب و حد و حدود آن با دوستان موافق است يقين رعايت مي كند.اين دليل از نظر دوستان ، هم دليل بر درستي حكم حجاب و هم اجبار ي بودن آن براي هرفرد مسلمان است. - از آنجاييكه قريب به 100% جمعيت كشور مسلمان است (تقريبا"99.95) بنابراين بطور منطقي كسي با پوشش حجاب مشكل ندارد؛ و الظاهر نبايد حداقل مجموعه ي دوستان مسلمان آن را زير سوال ببرند .ولي هم راي گيري انجام شده و هم ظاهر جامعه چيزي غير از اين نشان ميدهد.اين موضوع را چطور بايد توجيه كرد.
- دو دليل عمده مي تواند داشته باشد - 1- بسياري حكم حجاب را يك حكم اجباري نمي دانند ( بر آن نيستم كه صحت و سقم اين باور را بررسي كنم ، فقط علت يابي مي كنم) - 2- و بسياري حد و حدود تعريف شده را سختگيرانه و بدور از عرف جامعه مي دانند . به نظر مي رسد راي بالاي مخالفت بيشتر از طرف اين گروه بوده است دليل دوم : ما ايراني هستيم و بنا به قانون ، هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است. - .دليل دوم نيز بطور اخص دليلي بر درستي و صحت اين قانون بخصوص نيست و بلكه بطور كلي مي گويد چون قانون است بايد رعايت شود . اما مخالفين در اينجا به خود قانون خرده گرفته اند ،بدين معني كه اگر انتخاب پوشش جزو حق وحقوق افراد است ، قانون نبايد به نحوي باشد كه در يك موضوع در يك زمان بر حق و حقوق عده اي صحه بگذارد و در همان قانون حق و حقوق بقيه را در همان موضوع سلب نمايد.و به عبارتي به نظر ميايد كه قانون در اينجا تبعيض قائل شده است.درصد كوچكي ازراي مخالف مربوط به اين گروه است. - دليل سوم :حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است. - دليل سوم به موضوع حجاب برميگردد و دليلي براثبات جنبه اجباري بودن يا نبودن نيست . لازم به توضيح نيست كه دليلي ندارد كه هر چه فطري است بايد اجباري هم باشد بطور مثال فرض نماييد "خداجويي " در انسان يك امر فطري است ، حالا ما بياييم قانون بگذاريم كه همه بايد شواهدي نشان دهند كه مثلا مشغول خداجويي هستند.
- دليل چهارم : آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد. - دليل چهارم از ديدگاه علت و معلولي به موضوع پرداخته است ،و اينكه آزادي پوشش مي تواند منشاء فساد جنسي وانحراف اخلاقي باشدو......اين يك استدلال ساده انگارانه است و اينكه در آن بسيار غلو شده است. چراكه اگرپديده ي فساد جنسي و فحشا را به عنوان يك معلول اجتماعي در نظر بگيريم ، آنگاه مي بينيم كه ده ها علت ديگر از قبيل فقر ، بيكاري ،تبهكاري هاي سازمان يافته ، اعتياد ، و اختلافات خانوادگي و نابساماني هاي تربيتي و.....و وجود دارند كه ما براحتي از تاثير آنها چشم پوشي كرده ايم. - نتيجه اينكه به نظر من اگر ارتباط موضوع "حجاب" را با ريشه ديني آن در نظر نگيريم دليل قوي و محكمي بر قانون " اجبار در پوشش" نداريم.
- توضيح آخر اينكه آنچه من از استدلال هاي دوستان برداشت كرده ام اين است كه در بسياري از موارد ، استدلال ها بر اين مبنا گذاشته شده است كه باور مخالفين حكم اجباري حجاب در واقع مخالفت با خود حكم حجاب هم هست . و البته اين برداشت درستي نيست. چرا كه بسياري از دوستاني كه گفته اند با حكم اجبار حجاب مخالفند صريحا" گفته اند كه با حجاب مخالف نيستند..و البته اين بسيار مهم است.
- و ديگر اينكه اين تصور غلطي است كه فكر كنيم اگر قانون حجاب اجباري لغو شود مردم همگي به بي حجابي روي خواهند آورد ويا امر غير مترقبه اي رخ خواهد داد ، هر جامعه اي براي خود عرفي دارد و مردم اگر خود را در جايي كه حتي ناظر ي نيست ملزم به قانون نبينند اما باورها و عرف و اعتقادات خود را زير پا نخواهند گذاشت.انچه انسان را ملزم به رعايت شئون اجتماعي مي كند در وحله ي اول فرهنگ و عرف آن جامعه است و بعد قانون.عرف جامعه ي ما برهنگي نيست ، عرف جامعه ي ما هرزگي نيست. - بي شك زشتي و پلشتي در هر زمينه اي از جمله رعايت پوشش مناسب وجود دارد ، انسانهاي مريض و نادان وجود خواهند داشت ولي اين را نبايد به عموم تعميم داد اينكه اگر قانون اجبار پوشش وجود نداشته باشد ممكن است بطور مثال فردي با زير پوش در انظار ظاهر شود هم دور از انتظار نيستولي فراموش نكنيم كه دست قانون بسته نيست ؛ اينكه رانندگي براي عموم آزاد است به اين معنا نيست كه خلاف رانندگي هم آزاد است و قانون ، خلاف كار را محدود مي كند......درود خدا بر شما
چون واقعا برای من هم سواله که توی ایران که حجاب اجباریه ما شاهد پوشش هایی هستیم که توی کشور های مسلمون دیگه نظیر ترکیه و سوریه که حجاب اجباری نیست آدم از بی حجاباشون هم این پوشش و نمیبینه!
متاسفانه ایرانی ها همه جا تابلواند به محظی که از کشور خارج میشن حتی وقتی خلبان اعلام میکنه که مسافرین محترم هم اکنون از مرز هوایی ایران گذشتیم 90 درصد توی همون هواپیما کشف حجاب میکنن!
به نظر شماخوب اگه حجاب اجبار نبود هرکس که اعتقاد داشت براساس دستور دینش عمل میکرد و محجبه بود و هرکس هم نه عمل نمیکرد؟ انگار آدما شدن فنر که هرچی بیشتر فشارشون بدی اگه در برن بدجوری در میرن!
جناب سینا لطفا این بخشو جواب بدین نه اینکه دستور دینه و باید باشه حرف الان اینه که مگه نه اینکه در دین اجباری نیست پس چرا ما توی ایران از مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان هم توقع رعایت حجابی رو داریم که اسلام گفته؟
سلام
من از استاد گران قدر سینا تقاضا میکنم جواب این بخش از صحبت های جناب مرشد را بدهند :
چون واقعا برای من هم سواله که توی ایران که حجاب اجباریه ما شاهد پوشش هایی هستیم که توی کشور های مسلمون دیگه نظیر ترکیه و سوریه که حجاب اجباری نیست آدم از بی حجاباشون هم این پوشش و نمیبینه!
متاسفانه ایرانی ها همه جا تابلواند به محظی که از کشور خارج میشن حتی وقتی خلبان اعلام میکنه که مسافرین محترم هم اکنون از مرز هوایی ایران گذشتیم 90 درصد توی همون هواپیما کشف حجاب میکنن!
به نظر شماخوب اگه حجاب اجبار نبود هرکس که اعتقاد داشت براساس دستور دینش عمل میکرد و محجبه بود و هرکس هم نه عمل نمیکرد؟ انگار آدما شدن فنر که هرچی بیشتر فشارشون بدی اگه در برن بدجوری در میرن!
جناب سینا لطفا این بخشو جواب بدین نه اینکه دستور دینه و باید باشه حرف الان اینه که مگه نه اینکه در دین اجباری نیست پس چرا ما توی ایران از مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان هم توقع رعایت حجابی رو داریم که اسلام گفته؟
بکی از اموری که برای همه بسیار واضح ومبرهن است این است که هر جامعه ای نیاز به قانون دارد.وقتی به جوامع مختلف نگاه می کنیم می بینیم که هر کدام از آنها قانونهای خاص خود را دارندولی آنچه که باعث تفاوت قانون در جامعه ها می شود، خاستگاه قانونهاست.هر جامعه ای از یک منبع خاصی ،قانون را دریافت می کند. وقتی که آن قانون به تصویب می رسد ودر مرحله ی اجرا قرار می گیرد بر همگان لازم است که خود را ملزم به اجرای آن قانون کنند .بنابراین بحث اجبار والزام در آن قانون یک قضیه کاملا روشن وبدیهی است و تردیدی در آن وجود ندارد.چرا که اگر اجباری در کار نباشد یعنی در واقع آن قانون هیچ ضمانت اجرایی ندارد وقانونی هم که ضمانت اجرایی نداشته باشد ،چیزی جز بی قانونی را به ارمغان نمی آورد.حال حکومت ها برای پیاده کردن آن قانون وملزم کردن مردم به اجرای آن ،از ابزار وراهکارهایی استفاده می کنند تا در واقع از طریق این اجبار، اجرای آن قانون را تضمین کنند. این اصلی که مطرح کردیم یک اصل ثابت وکلی است ودر همه ی جوامع قابل مشاهده می باشد .کشور ما هم که یک کشور اسلامی است برای خود دارای قانون می باشد(که البته خاستگاه قانون ما اسلام است)در کشور ما هم وقتی قانونی به تصویب رسید یعنی دیگران ملزم به اجرا هستند پس اگرحکومت به دنبال ارائه ی راهکاری برای پیاده شدن آن قانون در جامعه باشدو از ابزاری برای اجبار در اجرا استفاده کند امری بدیهی و معقول را دنبال کرده است. اگر بحث حجاب را در این مرحله نگاه کنیم که بعنوان یک قانون در حکومت اسلامی تصویب و ابلاغ شده است، اجبار در اجرای آن امری معقول بلکه لازم است. بنابراین حجاب به عنوان یک قانون باید پذیرفته شود وحکومت هم باید اجبار در اجرا د اشته باشد واین از نظر قانون ....
سلام
من از استاد گران قدر سینا تقاضا میکنم جواب این بخش از صحبت های جناب مرشد را بدهند :
چون واقعا برای من هم سواله که توی ایران که حجاب اجباریه ما شاهد پوشش هایی هستیم که توی کشور های مسلمون دیگه نظیر ترکیه و سوریه که حجاب اجباری نیست آدم از بی حجاباشون هم این پوشش و نمیبینه!
متاسفانه ایرانی ها همه جا تابلواند به محظی که از کشور خارج میشن حتی وقتی خلبان اعلام میکنه که مسافرین محترم هم اکنون از مرز هوایی ایران گذشتیم 90 درصد توی همون هواپیما کشف حجاب میکنن!
به نظر شماخوب اگه حجاب اجبار نبود هرکس که اعتقاد داشت براساس دستور دینش عمل میکرد و محجبه بود و هرکس هم نه عمل نمیکرد؟ انگار آدما شدن فنر که هرچی بیشتر فشارشون بدی اگه در برن بدجوری در میرن!
جناب سینا لطفا این بخشو جواب بدین نه اینکه دستور دینه و باید باشه حرف الان اینه که مگه نه اینکه در دین اجباری نیست پس چرا ما توی ایران از مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان هم توقع رعایت حجابی رو داریم که اسلام گفته؟
اگر مشکل ما پیرامون اصل حجاب باشد، آن بحثی جداگانه است که آیا اصل رعایت حجاب وداشتن حجاب اصلی درست است یا نه؟که البته با توجه به صحبتهای دوستان ،مشکل ما در اصل حجاب نیست زیرا پستهای قبلی دوستان بر این بنا است که ما با اصل حجاب وبودن آن مشکلی نداریم.حال که اصل حجاب در دین برای ما ثابت شده واز طریق دلایل عقلی واستناد به خود قرآن این اصل پذیرفته شده است .پس ما با قانون حجاب موافقیم واگر پست قبلی بنده را با دقت خوانده باشید اجبار در اجرا امری روشن وبدیهی است. چرا که خود قانون، اجبار والزام را با خود به همراه دارد.
در پستهای گذشته به این نتیجه رسیدیم که رعایت حجاب بعنوان یکی از قوانین اجتماعی در جامعه تعریف شده و به تصویب رسیده است.اما محدوده ی حجاب را هم دین تأیید می کند.
امام خمینی رحمه الله علیه می فرمایند: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست كه چادر باشد. بلكه زن مىتواند هر لباسى را كه حجابش را به وجود آورد اختیار كند. ما نمىتوانیم و اسلام نمىخواهد كه زن به عنوان یك شى ء و یك عروسك در دست ما باشد. اسلام مىخواهد شخصیت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمىدهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»صحیفه نور ج5 294
همانطور که می دانید وضع و اجرای مقررات در حیطه ی امور خصوصی انسان اتفاق نمیافتد. بنابراین وضع شدن قانون برای حجاب خود گویای این مطلب است که مسئله ی حجاب وپوشش یک امر شخصی وفردی نیست بلکه قانونی عمومی واجتماعی می باشد.چرا که ما مسائلی را می توانیم در حوزه امور خصوصی قرار دهیم که با منافع اجتماعی ارتباطی ندارد و انتخاب فرد در آن حیطه در منفعت و ضرر دیگران تأثیری ایجاد نمیکند.اما حجاب از مواردی است که تأثیر گذار می باشد.
امروزه شاهد هستیم که حتی در مدرنترین جوامع و دولتهای معاصر نیز مقررات عمومی در حیطه پوشش وجود دارد. زن و مرد، با پوشش سواحل دریا در خیابانها تردد نمیکنند و یا در ادارات و دانشگاهها حضور نمییابند و اگر چنین رفتاری از فرد سر زند، توسط مجریان قانون مورد بازداشت و توبیخ قرار میگیرند.پس در این که حجاب امری شخصی نیست شکی نمی باشد فقط تفاوت در محدوده ی رعایت حجاب است.
اکثریت مردم ایران از دیدگاه فکری، مسلمان هستندبنابراین در کشور ما ارزش ها و ضد ارزش ها و به تبع آن قوانین ما از اسلام گرفته شده است .
اسلام که یک دین جامع است و به همه ابعاد روحانی و جسمانی انسان می اندیشد قانونی جامع را برای حفاظت از حقوق فردی و اجتماعی افراد تبیین کرده است و نام آن حجاب است. اگر در زندگی و تاریخ بشر مطالعه صورت گیرد به این نتیجه می رسیم که پوشش امری ضروری است و اجباری بودن آن امری منطقی که همه ی بشر در طول تاریخ آن را پذیرفته و فقط دعوا بر سر میزان آن است و نه اجباری بودن آن ! اساسا عنوان حجاب اجباری برای موضوعات مربوط به پوشش عنوانی اشتباه و مغالطه ای جبران ناپذیر است. این که میزان حجاب چقدر باشد مسئله ای کاملا دینی است که بحث آن باید به صورت تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. اما در این مسئله شکی نیست که پوشش نه تنها امری ضروری برای بشر است بلکه عنصری اساسی برای تضمین آزادی حقیقی انسان به شمار می رود.
بنا به آمار، مردم جمهوری اسلامی ایران بیش از 98 درصد –یعنی اكثریت قریب به اتفاق- مسلمان هستند و حدود دو درصد دیگر مسیحی و یهودی و...بنابراین ،انشای قانون بر اساس دستورات دینی كه تقریبا همهی مردم، پیرو آن دین هستند امری طبیعی و مقبول است. بنابراین جای اشکالی وجود ندارد که مثلا چرا پیروان دیگر ادیان باید در کشور ما ملزم به رعایت حجاب شوند.ضمن این کهداشتن پوشش در هیچ دینی منع نشده.پیروان ادیان دیگر در کشور ما با ملزم شدن به قانون حجاب، لازم نیست تا دستوری از دستورات دینشان را ترك كنند .رعایت حجاب در تضاد با هیچ یك از دستورات دینی مسیحیان و یهودیان و زردشتیان و... نیست! چرا كه داشتن پوشش در هیچ دینی منع نشده.
نمی شود گفت قانون بازدارنده و تربیتی جرم های اجتماعی را بردارید و مردم را یله و رها بگذارید و صرفا با نصیحت از جرم یا بدی جلوگیری نمایید!!!
در مورد جبر قانون:
در تمام دنیای مدرن- تاکید می کنم تمام دنیای مدرن- یکسری قوانینی هست که با اینکه ای بسا جزو مقبولیات همه ی آنهاست اما همان مقبولیات نیز با قانون جبری حفاظ شده است تا حفظ بشود و از بین نرود.
این نوع جبر یکی از عقلانی ترین و مقدس ترین امور زندگی ماست.
جامعه ای که بخواهد نظم داشته باشد جامعه ای که هدف کمال داشته باشد باید قوانین جبری جهت حفاظت از خوبیها داشته باشد.
بنگرید ببینید از بی قانونی! از اینکه بدی ها و خوبی های اجتماعی به اختیار مردم واگذار شده اند!!!! چه جنایتهایی بوقوع پیوسته است؟!
جبر قانون خود رکن اصلی فرهنگ سازی است خود رکن اصلی بازدارندگی از بدی هاست.
همچنین جبر قانون یکی از ارکان اصلی جلوگیری از نفوذ فرهنگ های بیگانه و بردگی دیگران شدن است.
بلی قبول دارم که در ایران هیچ موارد دیگری که دخیل بر انسان سازی هستند اعم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ابدا رعایت نمی شود حتی همین خود اجبار حجاب نیز ابدا اعمال نمی شود(در مورد حجاب شاهد من خیابانهاست!- می توان منکر بود؟!) اما بحث من سر اصل موضوع است که مطرح کرده اید بر فرض بر اینکه مسائل دیگر جامعه خوب انجام بشود و الا ای بسا قلب ما داغدار تر از شماست....و شرحش اینجا جایز نیست.
به نظر من حجاب یه چیز شخصی نیست که بخوایم بگیم اختیارش به دست خود فرد باشه رعایت حجاب ما با بی حجابی ما تاثیر مستقم بر سایر افراد جامعه می ذاره با یه حجاب خوب و شایسته میتونیم جلوی انحراف چند تا پسری که نیاز به ازدواج دارند اما شرایط زندگیشون طوری هستش که بنده خداها نمیتونند فعلا اقدام کنند رو بگیریم و بالعکس با پوشش زننده و غیر مناسب می تونیم حتی مردانی که ازدواج کردند و زن دارند رو تحریک کینم و اونا رو نسبت به همسرشون سرد کنیم چون یه مرد با دیدن یه خانمی که پوشش زننده و غیر مناسب داشته باشه ممکنه وسوسه بشه و همسرش رو با خانم سر خیابون مقایسه کنه و باعث بر هم زدن زندگی بشیم.حجاب در ظاهر یه امر شخصی نشون میده اما در باطنش یه امری هست که با عدم رعایتش کلی حق الناس بر گردن ما می افته دخترانی که حجاب رو چیز شخصی میدونند و شعار میدن ما اختیار پوشش خودمون با خودمون هست باید بدونند با عدم رعایت حجاب دارند دنیا رو به ابتذال می کشونند و کانون گرم خانواده ها رو از هم می پاشند
به نظر من حجاب چون امری شخصی نیست باید و باید و باید اجباری باشه و جامعه نباید اجاره بده به خاطر هوس بعضی از دختر خانمهای به ظاهر با کلاس و با فرهنگ و روشنفکر که در واقع بویی از کلاس و فرهنگ و تمدن نبرده اند بگه رعایت حجاب اختیاری هست کسی که قبول میکنه مسلمون بشه دیگه انقدر نباید هارت و پورت الکی کنه اصلا اگه میخوایم حرف حرف خودمون باشه چرا مسلمون شدیم؟همین بی حجابی خانمها باعث شده که کلی از دختران محجبه و پاک به ظاهر از چشم بیفتند همین حق الناس نیست؟و بعضی از پسران فکر کنند که فقط همین دختر خانمهایی که بیرون با لیاسهای تنگ و زننده ظاهر میشند میتونند برای زندگی با اونا ،حسابی شوهرشون رو از نظر احساسی و .... بگذریم ارضا کنند و همین بی حجابی دخترخانمها باعث شده که بعضی از پسرا فکر کنند که یه دختر محجبه ای که بدون آرایش در جامعه ظاهر میشه نمیتونه در منزل همسرش رو ارضا کنه جواب این حق الناس رو جز دختر خانمها و خانمهای بی حجاب چه کسی باید بده؟درسته خود اون پسر هم عقل داره ولی عامل این انحرافات بی حجاب همون خانم یا دختر خانم هست من نظرم همین بود که گفتم هر کی مخالفه یا علی اعتراض کنه من اینا رو با چشم های خودم میبینم
با سلام و احترام
امروز اتفاقا در دانشگاه با یکی از بچه های بد حجاب در مورد حجاب صحبت که می کردیم همش همه و اسلام را محکوم به اجبار می کند و با اهانت به سران حکومتی محکوم میکرد ولی طوری وانمود میکرد کشور رو انگار در یک کشوری بوده که اصلا و ابدا از روی اجبار تا به حال یک تار موی اون بیرون نبوده یا اصلا مانتوی تنگ تنگ که اصلا نبودش بهتره نپوشیده حتی براش چند مثال که بعضی از بی بند و بار ها رو در خیابان های بالا شهر دیدم که با بلوز شلوار بوده اند و خیلی ها رو دیدم که حتی روسری به سر نداشتن میخواست همون لحظه بنده رو بزنه که اصلا و ابدا همش دارن ماهارو کتک می زنن و دائما میگیرند؟!!
و حتی کسی خواست عریان هم بیاد در خیابون عقیدش اونه باید کاری نداشت!آیا واقعا اینطوره حتی در اروپا و بی قانونیه؟؟شاید هست بنده نمی دونم!
و همش میگفت تحمیل شده اسلام به کشور!!!تنها جوابی که داشتم این بود در رای گیری 12 فرورین سال 58 98 درصد مردم رای آری به اسلام دادن اینقدر از حکومت ایراد نگیر از نسل قدیم انتقاد کنید انقلاب کردند و جوابی که داشت امام خمینی موافق با حجاب اختیاری بوده !آیا درست هست این مطلب؟
باید بین نمایندگان حجاب و بی حجابی در تلویزیون یک مناظره ی آزادانه و چندین جلسه ای برگزار شود تا مردان وزنان از این طریق روشن شوند که دلایل کدام قویتر و منطقی تر است آنگاه پیروی کنند
مگر نمایندگان معیار ما در دین هستند ؟؟!!
ما حرف خدا و پیغمبرش و ائمه رو ول کنیم بچسبیم به دلایل چهار نفر آدم عادی مثل خودمون ؟؟
مشکل اینه که حرف خدا رو ندید میگیریم چون انجامش برامون سخته و میریم دنبال راههای آسون و توجیه هم میکنیم...
سلام
مطمئنید تنها همان نقطه از بدن هست که در .... کاربرد داره؟
نوک انگشتان مو گردن صورت لب و...
در اونجا کاربردی نداره؟
بله گناه عادی شده براشون
درست نمی گم ؟:Gig:
بی حجاب خوب داریم
اما ما مشکل پسندیم و دوست داریم زنمون برا خودمون باشه و از وجودش فقط خودمون بهره مند بشیم
:Cheshmak::khandeh!:
اجبار خوب نیست
اما رهایی ام خوب نیست
باید با هم باشه تا معنا بده
حجاب باید اجباری باشد.
ضروریات دین را نمی توان به اختیار مردم گذاشت. حجاب هم مثل نماز، جزء ضروریات دین است. اصلاً همین مفاهیم "واجب" و "حرام" خود بیانگر این مطلب هستند که موضوع آنها، اجباری است و اختیاری نیست. البته در کنار اجبار، باید طوری شرایط فرهنگی را مساعد کرد که مردم با درک فلسفه ضرورت این امر، به راحتی آنرا بپذیرند و باز باید ارزشها و ضد ارزشهای فزهنگی را طوری مدیریت کرد که حجاب ارزش به شمار رود و بی حجابی، ضد ارزش. در این صورت ، آن "اجبار" ، "اجبار تلخی که برخی را به عصیان وادارد" نخواهد بود. (و اینها همه باید با هم و در کنار هم باشد. حتی "اجباری بودن حجاب" می تواند در آغاز، تا حدودی تقدم بر فرهنگ سازی هم داشته باشد. زیرا "فرهنگ سازی" یک مقوله زمان بر است و عقلاً نمی توان انجام یک مسأله ای را که دین آنرا ضروری دانسته است، متوقف بر یک مسأله زمانبر نمود).
گذشته از بحث فرهنگ و ارزشها و ضد ارزشها، اگر مردم یک جامعه ، رشد عقلی کافی پیدا کنند، خیلی از این قبیل مشکلات رفع می شود. بنابراین خوب است همانطور که درباره "ساماندهی اوضاع فرهنگی" جامعه سخن گفته می شود، به مبحث "رشد عقلی" جامعه هم پرداخته شود. سخنان اخیر مقام معظم رهبری (ارواحنا فداه) درباره "کتابخوانی" را می توان ناظر به این امر دانست. زیرا "مطالعه" از اسباب "رشد عقل" است...
نخستین مسأله ای که باید بررسی شود این است که آیا حجاب در زمره مسایل حوزه خصوصی تلقی میشود یا در حیطه مسایل عمومی؟
یعنی همانگونه که انسان این حق را دارد که دکوراسیون و اثاث منزل و... را هرگونه که میخواهد چیدمان کند، در پوشش لباس بیرونی نیز اختیار دارد ؟
مسائلی در حوزه خصوصی قرار میگیرند که با منافع اجتماعی ارتباطی ندارد و انتخاب فرد در آن حیطه در منافع و مضار دیگران تأثیری ایجاد نمیکند.
هر نوع رفتار فرد (چه در داخل خانه و چه بیرون خانه) که با منافع و مضار دیگران ارتباط بیابد خارج از حیطه حریم خصوصی است و در نتیجه میتواند مشمول مقررات اجتماعی تلقی شود. صدای بلند بلندگو و تلویزیون از درون خانه هم مصداق حریم خصوصی و چهار دیواری و اختیار داری نیست، زیرا ایجاد مزاحمت صوتی برای دیگران میکند و لذا قانونگذار و مجری قانون، میتوانند آنرا ممانعت کنند.
با این توضیحات از حریم خصوصی و قلمرو عمومی، بایستی دقت کرد که آیا میتوان پوشش بیرونی مردان و زنان را صرفا یک انتخاب شخصی در حوزه خصوصی دانست؟
مسلما که چنین نیست ؛پس باید برای سبک پوشش هم قانون داشته باشیم
حتی در مدرنترین جوامع و دولتهای معاصر نیز مقررات عمومی در حیطه پوشش وجود دارد. زن و مرد، با پوشش سواحل دریا در خیابانها تردد نمیکنند و یا در ادارات و دانشگاهها حضور نمییابند و اگر چونان رفتاری از فرد سر زند، توسط مجریان قانون مورد بازداشت و توبیخ قرار میگیرد.
دوست عزیز این ایه ای که شما به ان استناد کردید به این معناست که در پذیرفتن دین اجبار نیست این امر در شان نزول این ایه هم کاملا مشهود است عده ای از پیامبر می خواستند مثل حکام جور با زور و اجباراقدام به تغییر عقیده مردم کند که این ایه در پاسخ یه اینها نازل شد
اما زمانی که کسی دین را پذیرفت باید همه زیر مجموعه های انرا هم بپذیرد اتفاقا اینها لازم وملزوم یکدیگرند در اینجا لا اکراه فی الدین نداریم حجاب دین و ایین نیست که بگوییم اکراه در ان نباشد حجاب دستور دینیست
اولا به این کلیت که شما می فرمایید نیست
ثانیا در اجرای قوانین اسلامی نظر اشخاص ملاک نیست
سلام
فکر نمیکنم اونها خودشون فک کنن که دارن گناه میکنن. حداقل باید قابل توجهی احساس عذاب وجدان کنن که به نظرم نمیکنن.
مثلا ما از صدا سیما موی زن زیاد دیدیم اما احساس گناه نمیکنیم.(خودمو میگم). ما گناه رو اینجوری تعریف کردیم. تعریف اونها چیز دیگه است. گناه بستگی به آداب و رسوم داره. قبایلی هستند(فک کنم تریاباند در جزایر سلیمان بود، باید از روی کتاب نگاه کنم تا دقیق بگم) که غذا خوردن در حضور دیگران گناه محسوب میشه و ........
کاملا موافقم
سلام
آیا در ... مورد استفاده قرار می گیرد یا خیر؟
شاید جزء عورت نباشد که فقها بیان می کنند
اما مورد لذت در... هست یا خیر؟
بله عادی شدن هم به گمانم همین معنا را می دهد
گناه یک فعلی است که خدای بزرگ مشخص می کند و ممکن است حتی به گمان انسان ها خوب باشد اما ممنوع باشد
و جزء اهداف خداوندی
مثلا ماجرای حضرت ادم و حوا و خوردن از میوه بهشتی
آیا میوه یا درخت و یا هر چیز دیگر بد بود که خدا ممنوع و کرد و نزدیک شدن به آن درخت موجب حبوط ایشان از بهشت گشت؟
یا چون از فرمان خدا سرپیچی کردند حبوط کردند؟
سلام و درود:Gol:
ایام به کام:Gol:
راستش خیلی وقته از این تاپیک دیدن نکردم
خیلی پست بود برا همین وقت نشد همرو بخوانم
فقط نظرم را که یک باره دیگه گفته بودم کامل میکنم...
یک مقاله خواندم به این مضمون
حجاب اختیاری،حجاب واقعی
با این جملش خیلیی موافق بودم:
بنده اطرافم زیاد میبینم که از چادر این پوشش مقدس چقدر سواستفاده میشه...:Narahat az:
و نکته ی دیگه این که:
منبع:سایت تبیان
علی یارتان:Gol:
سلام.
اگر بعد از مدتی این امر(به قول شما گناه) عادی شده, یعنی یه زمانی غیر عادی بوده و شخص احساس گناه داشته. به نظرم یک دختر 10 ساله اروپایی که حجاب ندارد احساس گناه هم نمیکند. زیرا اگر این امر (رعایت حجاب از 9 سالگی)در فطرت انسان ها بود همه کسانی که حجاب ندارند در مناطق مختلف دنیا برای 1 روز هم که شده میبایست احساس گناه کنند در روزهای اول که گناه برایشان عادی نشده هنوز.
به نظر من احساس گناه ندارند. اگر شما میفرمایید دارند نظر شماهم بسیار محترم است.:Gol:
اگر انسان اطلاعی نداشته باشد که فرمایش شما موضوعیت ندارد.
البته حضرت آدم پیامبر بود و معصوم پس گناه نکرد.
سلام
چه کسی گفته آنها حس ندارند که می خواهند پوشش داشته باشند؟
و یکبار هم حس نکرده اند؟
آیا ندیدید که چه طور زنان در ان ور دنیا وقتی فهمیدند که اسلامی هست به ان روی می آورند و حجاب می گیرند؟
آیا ممکن است خداوند بین بندگانش فرق بگذارد؟
و پیامبری به سوی آن آفراد نفرستد؟
و حجت را بر انان تمام نکند؟
اگر گناه نبود چه نیازی به توبه بود؟
حجاب ابزاری برای در امان ماندن از آتشفشان شهوت دیگران :
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا(33احزاب)
اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى [چنانكه عادت بيشتر زنان است] نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد
تعبير به" الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ" (كسى كه در دل او بيمارى است) تعبير بسيار گويا و رسايى است از اين حقيقت كه غريزه جنسى در حد تعادل و مشروع عين سلامت است، اما هنگامى كه از اين حد بگذرد نوعى بيمارى خواهد بود تا آنجا كه گاه به سر حد جنون مىرسد كه از آن تعبير به" جنون جنسى" مىكنند و امروز دانشمندان انواع و اقسامى از اين بيمارى روانى را كه بر اثر طغيان اين غريزه و تن در دادن به انواع آلودگيهاى جنسى و محيطهاى كثيف به وجود مىآيد در كتب خود شرح دادهاند.
پیامبر خودش میگه طلب علم بر هر مردو زن واجبه! اون وقت تو این سایت نطر میذارن که با وجود فساد کنونی دانشگاه ها دخترا نباید درس بخونن و بشینن خونه!
من که یه ولایتی و محجبه ام این نظر برام مثل نظر اعراب جاهلیت بود! مگه اون زمان فساد نبود؟ مگه هر موقع فساد بود باید نشست خونه؟ ما میدونو خالی کنیم تا بیحجابا و بدحجابا جامعه رو بگیرن؟ تا بگن مذهبی ها عقب مونده و بی سوادن؟ فساد هست که هست! تازه وقتی فساد هست ایمان معلوم میشه!
یا حق:Gol:
با سلام
در زمان رضا شاه مردم کتک میخوردند تا دست از حجاب بردارند( بی حجابی اجبار بود) اما مردم دست از حجاب نکشیدند.
در زمان حاضر حکومت به زور گشت ارشاد و کتک و التماس از مردم میخواهد که با حجاب باشند اما مردم مقاومت میکنند.
جالب انگیزتر اینجاست دربعضی کلیپهای منتشر شده در اینترنت از برخورد گشت ارشاد با افراد بد حجاب، مشاهده میشود که حاضرین در صحنه از افراد بی حجاب حمایت کرده و نیروی انتظامی را هو میکنند.
به نظر شما چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر میرسد پاسخ به این چرا از اجبار حجاب کارگشا تر باشد!!!
اول جواب خودم: نمیدونم!!!
سپاس:Gol:
همون حجاب رو اجباری کردن انقدر کثافت کاری شد.
من نمیدونم چرا ایرانی ها همیشه برعکس کار میکنن
زمان رضاخان که خواستن حجاب نباشه، مردم چادرشونو چسبیدن
حالا که میخوایم مردم با حجاب باشن، خانم چند ساعت جلو میز توالت میشینه بعد ام با یه تیکه دستمال که گذاشته رو سرش و وقتی میکشه جلو، عقب میاد بیرون، میکشه عقب، جلو میاد بیرون، با این وضع از خونه خارج میشه. شوهرش هم انقدر بی غیرته که هیچی بهش نمیگه، حالا بعضی آقایون از این کار خوششونم میاد.
جالبه
لطف کنید پست رو پاک نکنید، حرف بدی نزدم، شخصیت بد حجاب ها و همسرانشان بود.
دوستان تمامی شما از طرق مختلف نظرات خودتون رو اعلام کردید(استناد به قران و عقل و فهم شخصی خودتون ) اما ایا دقت کردین که با نگاهی ابزاری به زن جواب دادید من خواهشی که دارم اینه فقط برای لحظه ای دین رو کنار بگذارید و در ذهن خودتون تجسم کنید که چرا میگید حجاب باید اجباری باشه دوست عزیزی گفت شاید بی حجابی به قلب پاک یک جوان که بخواهد پاک بماند لطمه بزند ایا این یک نگاه ابزاری نیست علت ظهور ادیان مختلف بدلیل در جهل بودن مردم ان زمان ها بوده. خداوند متعال زمانی که انسان را خلق میکند فرشتگان را ملزم به سجده به انسان میکند. خداوند به انسان اشرف مخلوقات لقب داده بعد شما با این حرف ها فرموده های خداوند رو رد میکنید ( باز هم خواهشی که دارم این هست که دید دینی خودتون رو برای لحظه ای بذارید کنار ) و انسان رو تا این حد ضعیف میدونید که با دیدن بدن یک زن پاکی خودش رو از دست میده . دوستان زندگی انسان خیلی مقدس تر از کتب دینی ست . نگاه جنسی به یک زن در جامعه زمانی به وجود میاد که انسان نتونه زندگی واقعی رو پیدا کنه . تنها دلیلی که برای حجاب وجود داره مصونیت از مردها ست ایا درست است؟ چون موجوده دیگه ای نیست که بخواد بخاطر حجاب مصونیت و امنیت رو از جنس زن بگیره . حالا ایا قبول دارید که تنها دیدی که نسبت به زن وجود داره یک دیده جنسی هست. من خودم میگم تنها دید همین دید جنسی هست و این دیده جنسی بزرگترین توهین به خداوند متعال و تمامی پیامبران است. خداوند اگر جنس مرد , و در کنار ان جنس زن را افرید تنها یک دلیل داشت و ان این بود که این دو یکدیگر را تکمیل کنند . زن موجودیست همانند مرد یک انسان که با مرد افریده شده. در قران امده بهشت زیر پای مادران است تمامی این دخترانی که امروز به انها هزاران لقب زشت داده میشود مادران فردا هستند اما راه خود رو گم کرده اند و اون راه حــجــاب نـیـســـت بلکه معنای واقعی زندگی ست. تمامی تیر ها به سمت زنان رها میشود اما کسی نمیگوید که مردان پس این وسط چکار میکنند اگر دخالتی در این مشکل ندارند بهتر است اظهار نظر نکنند . اگر هم فکر میکنند این مشکل انها نیز هست پس حتما این وسط انها نیز نقشی دارند . بهتر است بجای اینکه بگوییم حجاب زنان مشکل دارد بگوییم ما مردها مشکل داریم که تنها به فکر غریزه خود هستیم . اگر مردی پاک باشه حتا در مقابل زنی برهنه نیز خود را نمیبازد . زمانی که معنای واقعی زندگی رو درک کردید متوجه میشید که تنها دلیلی که میتونه یک مرد رو در کنار یک زن همبستر کنه تنها علاقه ای است که به او دارد نه تنها غریزه ای که در حیوانات نیز هست اینکه من مرتب موضوع رابطه ی جنسی رو پیش میکشم اینه که تنها دلیل حجاب مصونیت از ناپاکی چشم های بد است و مصونیت از جنس مرد . و من باز هم میگم بزرگترین توهین به خداوند اینه که نزدیکترین موجود رو که او ( خداوند ) اشرف مخلوقات معرفی میکند را دارید به ضعیف ترین موجود روی کره ی خاکی تشبیه میکنید من این رو میگم و امیدوارم در جواب من کسی از حرف های من برداشت بد نکند و من خوشحال میشم که نظرات دوستان رو داشته باشم لطف کنید بدون دید تعصبی نظر بدید.
خواهشا کامل بخوانید بعد نظر دهید
یا حق
سلام
بله انسان اشرف مخلوقات است و صاحب مقام خلیفه الله ایی
شما خود به پیشنهادی دادید اما خود از آن دریچه وارد شدید
من با شما مخالف نیستم
اما موافق هم نیستم
چرا؟
این سخن از رسول الله است
اگر توی قران به ان برخورد کردید ایه را قرار دهید ممنون می شوم
آیا به راستی همین است؟
چه کسی زن را به ضعیف ترین موجود تبدیل کرده؟
کسی که می گوید ای خواهر من ای گوهر زندگی من در صندوق جواهرات بمان تا
دزدان تو را از من نگیرند؟:Gol:
این تقدس زندگی از کجا یافت می شود؟
آیا موجود دیگر هم مقام با اشرف مخلوقات هست؟
بله زن و مرد مکمل هم هستند
اما آیا همین یک دلیل برای یک خلیفه کافی است؟
معنای واقعی از زندگی را چه کسی تعریف می کند و به خلیفه خدا روی زمین ابلاغ می کند؟
چه کسی یارای این کار را دارد؟:Gol:
ببین دوست عزیز من دارم این موضوع رو میگم که تنها کسی داره ارامش جامعه رو سلب میکنه مردها هستند یعنی مرد داره تشبیه میشه به موجودی ضعیف در حد حیوانات که با دیدن یک زن به فکر غریزه اش میافته این مسئله خیلی شرم اوره من منظورم از اینکه گفتم دارید اشرف مخلوقات رو موجودی ضعیف که فقط دنبال... معرفی میکنید این بود که یعنی شما واقعا تا این حد ضعیف هستید که با دیدن موی یک زن تحریک بشید یا با دیدن اندام یک زن من دارم میگم دیدی که به زن دارید دید غلطی هست تنها وتنها یک نگاه جنسیتی ست منظور شما از اینکه میگی از گزند نامحرمان و دزدان دور بماند یعنی چی من واقعا متوجه نمیشم یعنی مرد اینقدر ضعیفه که یک پارچه سیاه میتونه جلوی تصمیم گیریش رو بگیره من دارم میگم روش زندگی هایی که انتخاب کردیم غلطه .در مورد زندگی هیچ کس نمیتونه معنای زندگی واقعی رو به کسی بفهمونه یا بهش بده این دید به زندگی فقط وقتی بدست میاد که خود فرد فهم و درکش برسه و من مطمئن هستم که با زور و کتک سوار ماشین ارشاد کردن و به زور چادر سر کردن هم دردی از ما دوا نمیشه من اگر دارم اینا رو میگم بخاطر دشمنی با کسی نیست بخاطر لج و لجبازی نیست بخاطر اینه دارم میبینم نسلم داره نابود میشه دوست ندارم شعار بدم اما بهتره هرکس مشکلات رو در خودش جست و جو کنه فراموش نکنید که از نظر یک مرد دیگه هم شما هم میتونی دزد ناموسش باشی البته بگم قصد توهین به شما رو ندارم فقط سعی میکنم از زاویه های دیگه هم به موضوع نگاه کنم. پس قبول کن مشکل حجاب زن نیست مشکل ما مرد هاییم .
شهید بهشتی در زمینه ی حجاب معتقد بود که دو کار باید صورت بگیره
اقناع و اجبار
کسانی که نفهمیده و از روی نادانی اقدام به بی حجابی و یا احیانا کشف حجاب میکنند باید قانع شوند. و کسانی که از روی عمد یا مغرضانه هنجارشکنی میکنند باید ادب شوند!
البته آزادی برای کسانی هم که از روی جهل اقدام به هنجارشکنی میکنند محدود است.
شهید مطهری در یکی از کتابهاشون مطلب جالبی دارند که مضمون صحبتشون اینه:
اگه ما در یه جامعه ای خواستیم امری را ممنوع کنیم باید عوامل تحریک را کم کنیم.هر چقدر عوامل تحریک در جامعه کم باشه ممنوعیت ما هم بیشتر جواب میده اما متأسفانه مشکل امروز ما این هست که عوامل تحریک در جامعه را زیاد کردیم واز طرف دیگه به دنبال ممنوعیت هستیم واین روش به هیچ وجه جوابگو نیست.
سلام
خوب مردا باید اصلاح بشند دیگه
به همه سفارش شده به حجاب
چه مرد چه زن
و سفارش شده به چشم پاکی غیر اینه؟
ولی زنان چون از جاذبه بیشتری برخوردارند خوب بیشتر باید پوشیده بشوند
این خودش یک عامله برای کمتر کردن آن
الان لذت بخش ترین چیز برای مرد عریان دیدن یک زنه
این را می دانی؟
(ببخشید که رک می گویم اگر کارشناسان بد می دانند پاک کنند )
حال هرچه پوشیده تر باشد خوب بهتره
شما کمی به شعر های عاشقانه نگاه کنید
از زلف یار و ابروی کمونی و قامت یار سخن می گویند
شعر زیبا جلوه می کند
غیر اینه؟!
حجاب برای ایرانی ها باید اجباری باشه
خیلی خیلی عذر میخوام ولی ماها ، چه زن و چه مردمون جنبه نداریم و طاقت این همه هیجان رو هم نداریم.
در ثانی
به قول یکی از دوستام حجاب ، زنها رو خواستنی ترشون میکنه.
اگه خانوها اینو بفهمن (که یه کم میفهمن) دیگه مشکلی نیست.
اصلا ، شما به این موضوع فکر کردین که انسان تنها موجودیه که ماده از نر زیبا تره و ظریف تر؟
حجاب هم واسه همینه:Narahat az:
گرفتین ؟ یا بیشتر توضیح بدم؟
سلام
آره آجی
:khandeh!:
خوب داری خودت میگی مردا باید اصلاح بشن دیگه درســته حالا من از تو اینو میپرسم واقعا این قدر بی ظرفیت هستی که بدن عریان یه زن تو رو تحریک کنه یعنی هر زنی که تو خیابون دیدی تحریک میشی خوب این موضوع خیلی حاده و بهتره که یه فکری به حالش بکنید .
در مورد شعر هم وقتی از زلف یار و چشم و ابروی یار صحبت میکنه این یک نگاه جنسی نیست دوست عزیز این یک نگاه عارفانه است و ربطی به اون نگاهی که شما به زن ها داری نداره . اگر شاعر تعریفی میکنه , از معشوقه اش هست .
سلام به همه دوستان :Gol:
منظورتون از اصلاح چيه ؟! منظورتون اين نيست كه نبايد غريزه جنسي در وجودشون باشه !!
غريزه و تمايل و كشش مرد به سوي زن وجود داره نميشه انكارش كرد .
بله يك مرد بايد تلاش كنه اونو كنترل كنه و در افزايش تقوا و .. كوشش كنه ولي نميشه گفت يه زن هر طور دلش ميخواد بگرده ولي مرد اگه اصلاح شده باشه و بي ظريفت نباشه (به گفته شما ) وسوسه نميشه و ..
بي ظرفيتي نيست غريزه جنسي يه واقعيته و وجود داره و ادم سالم چنين تمايلي تو خودش احساس ميكنه .
براي اينكه گناهي انجام نشه هر دو طرف مسئولند مرد حفظ نگاه و زن حفظ پوشش .
حضرت يوسف در مواجهه با رفتار و درخواست زليخا به خدا پناه ميبره چه انتظاري از انسان هاي عادي هست ؟!
آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممکن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع مانند خانواده گردد.
در چنین شرایطی این مسئله از یک موضوع شخصی خارج شده و یک موضوع اجتماعی تلقی میشود. در چنین صورتی در هر جامعه ای، آزادیهای فردی به جهت منافع اجتماعی محدود میشود. این موضوع در هر جامعهای وجود دارد، یعنی به حقوق اکثریت افراد جامعه نظر میشود.
سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاق به شمار می رفته است، نفی حجاب در حقیقت دامن زدن و توسعه دادن قوه شهوت است، و تحريک و ارضای بي حد و مرز این قوه آنرا ياغي و سركش مي كند و نتيجه آن می شود كه قوه عقل انسان را آلوده مي كند و شخص را از طی مسیر كمال باز مي دارد.
آن خانمي كه خود را آرايش مي كند و به خيابان مي آيد و زیبائی های اندام خود را به نمایش می گذارد بايد بداند كه چهره او محرك شهوت جنس مخالف است و تحريك شهوت ديگري تجاوز به حق اوست.
سلام
ظرفیت ها متفاوته اما همه میل به زن را دارند و جزء لذت بخش ترین ها است برای مرد که یک زنو عریان ببینه اینو قبول دارید؟
کدوم مردی می تونه منکر این قضیه بشه؟
این یک غریزه است مثل یک آب می مونه و تشنگی
شاید کم و زیاد و تحمل ها متفاوت باشه ولی هست
هیچ وقت هم عادی نمی تواند بشه چرا که شهوت هرچه بهش برسی بیشتر تحریک می شه
محافظت دوجانبه باید صورت بگیره
که خدا هم همین دستور رو داده
هم به مرد و هم به زن دستور داده حجاب داشته باشند
و به هر دو هم گفته که چشماتونو بپایید
و چه فکری بهتر از کم کردن عوامل تحریک؟!
درسته شاید جنسی نباشه اما عاشقانه هست و تجلی عشق و عرفانه و سرانجام عشق یا فنا است یا رستگاری
حال فکر کن
که عشق به یک زن شوهر دار باشه!! و در آخر...
قانون حجاب یک قانون عمومی است و برای همه وضع شده تا حتی اون افراد بی ظرفیت هم بتونند خودشونو اصلاح کنند
و یک خلیفه خدا بشوند نه یک حیوان که تمایل به زن و امیال جنسی داره
ذات انسان با بدی سرشته شده
و احکام خوبی نازل شده تا اونو کنترل کنه!!
الان توی جامعه غرب که حجاب آزاده واقعا یک زن آزاده؟!!
سلام بر كارشناس گرامي سينا
دوست گرامي " داشتن حق انتخاب پوشش و حق انتخاب لباس و ...از حقوق اوليه هرانسان است"
دوست گرامي من از داشتن "حق انتخاب پوشش " صحبت مي كنم نه از حق برهنگي .
دوست خوبم ، ممكن است من مسلمان نباشم ولي به اين معنا نيست كه آنكه مسلمان نيست بي اخلاق است و يا منحرف.
كدام مرجع ديني و كدام يك از علماي مذهبي نداشتن حجاب اسلامي را مترادف با هرزكي و بي بندوباري شمرده است كه شما اينچنين قضاوت سخت مي كنيد كه " موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیانهای اجتماع ......"
اين چه منطقي است كه تا صحبت از تفاوت در نوع پوشش مي شود شما فكرتان بسوي برهنگي و هرزگي منحرف مي شود.
آيا فاصله ي بين "عفاف و برهنگي " الزاما همان داشتن حجاب اسلامي و نداشتن آن است.
دوست خوب من ؛ آنكه مثل شما مسلمان است (الحمدا..) و مؤمن (انشاا.. )؛ سرش پايين است و چشمهايش درويش وآنكه چو من باشد ؛ در اين زمانه احتياجي به خيابانگردي و چشم چراني ندارد...
اما به نظر من مشكل "حجاب" نيست .بلكه مشكل اين است كه شما از " حجاب حقي براي من است " به اينجا مي رسيد كه " وآنكه غير از آنچه من فكر مي كنم بيانديشد حقي براي انتخاب نوع پوشش ندارد"
مشكل اين است كه شما به "داشتن حق انتخاب پوشش " از ديد يك مسلمان نگاه مي كني و من از ديد يك انسان.
بياييد كمي بيشتر به هم احترام بگذاريم.با تشكر دوست تو مرشد
سلام
خدمت جنابتان عارضم پاسختان بسی ناکارآمد بود
حق انتخاب پوشش؟
به قول شما بیحجابی لزوما برهنگی نیست اما برهنگی زیرمجموعه ی انتخاب پوشش قرار میگیرد و اگر برهنه ای را گفته شود این چه وضعیست میتواند بگوید این, انتخاب من در نوع پوشش بود
پس از پاسخ ناقصتان اینطور استخراج شود که باید حدومرزی برای حجاب تعیین کرد که این خود یعنی الزام رعایت حجاب(با تعریف جدید)
اگر در مورد جمله ی :
"حجاب سبب حفظ امنیت و سلامت اجتماعی و اخلاقی جامعه میشود و برعکس بیحجابی سبب کاهش امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه به ویژه در مورد جنس ضعیف میشود"
همگان به اتفاق نظر برسند آنگاه می توان گفت همان طور که بالفرض سر باز زدن از قواننین رانندگی مستحق مجازات است و رعایت آن الزامیست (جهت حفظ امنیت و ...) پس با استدلالی مشابه الزامی شدن رعایت حجاب با تعریفی واحد امری معقول به نظر می رسد
پس میتوان گفت اثبات یا رد جمله ی فوق هم ارز مرتفع شدن مسئله ی اصلیست پس حقیر همگان را به بحث در مورد مسئله ی جدید میخوانم
[FONT=b nazanin]سلام بر دوست جديد stvs-f[FONT=b nazanin]
من بنوبه خودم وبعنوان يك عضو كوچك از اين سايت حضور شما رو به فال نيك ميگيرم.
واما بعد...من بنظرم مياد كه مطلب رو بخوبي بيان نكرده ام.
دوستان ؛ بحث حجاب و اصولا هر موضوعي رو مي توان از دو منظر ديد
1- از يك ديدگاه كلي و به عنوان حقي از حقوق افرد بشر ( صرف نظر از باورهاي آنها)
2- از ديدگاه محدودتر كه مربوط است به حد وحدود آن يا مصداق آن
از ديدگاه اول چيزي كه مطرح است اين است كه آيا انسانها صرف نظر از اينكه به كدام دين و مذهب و مسلك وابسته باشند آيا " حق انتخاب پوشش" را به عنوان يكي از حقوق انساني دارا هستند. يا خير ؟
آيا اقعا مهم است براي انسانها كه چگونه لباس بپوشند ؛ بنظر من اين مهم است ، براي بعضي بعنوان يك ارزش ديني و اينكه تا پاي جان هم روي آن مي ايستند . و البته ممكن است براي بعضي نه به عنوان يك ارزش مذهبي بلكه به عنوان يك ارزش انساني و حقوق فردي ارزش داشته باشد.
يك مثال مي زنم.
فرض كنيد خانم مسلماني به يك كشور غير مسلمان سفر مي كند.كشور غير مسلماني كه در آن جو ضد مذهبي داشته باشد. وحتي ممكن است قانون عليه پوشش به سبك اسلامي هم وضع شده باشد..چگونه بايد قضاوت كرد. اينكه در اين كشور شاخص قانون گذاري ارزشهاي ديني نيست درست ؛ ولي آيا اين خانم به عنوان يك انسان مي تواند اين حق را داشته باشد كه مطابق باورها و اعتقادات خود نوع پوشش خود را انتخاب نمايد.
در صورتي مي تواند جواب مثبت باشد كه ما حق انتخاب پوشش را به عنوان يك حق انساني براي همه ي انسانها بپذيريم. نه اينكه بگويم آنجا او حق دارد اما اينجا او حق ندارد.
ما وقتي در مورد حق و حقوق انساني صحبت مي كنيم نمي توانيم آنرا فقط در چارچوب محل زندگي خودمان بينيم .نه اينكه نمي توانيم براي خودمان قانون بگذاريم ولي ديگر قانون فراگير نيست و براي همه انسانها قانون نگذاشته ايم بلكه براي گروهي از انسانها با بينشي خاص و يا محدوده ي جغرافيايي خاص قانونگذاري كرده ايم. و ديگر حق اينكه اعتراض كنيم چرا در جايي اين حق يا حقوق ديگر را از ما دريغ مي كنند را نداريم . چرا كه خود ما هم اين حق را و شايد بسياري از حقوق ديگر را براي همه و بطور يكسان نمي پذيريم.
حال سوال من اين است : آيا "حق انتخاب پوشش" حقي از حقوق انسان هاست ؟
اگر جواب منفي است بحث تمام است و ادامه مطلب بي دليل.
اگر جواب مثبت است مي توان به شق دوم قضيه رفت و بحث كرد كه چگونه پوششي با چه شاخص هايي مي تواند مطلوب باشد. سلام عليكم و رحمه ا....
آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟
باید کاملا اجباری باشد
در ادارات باید اجباری باشد
باید کاملا اختیاری باشد
========================================================
حجاب یک فرهنگ ، یک آداب در پوشش است .
حجاب یک شعور اجتماعی است .
حجاب یک فرهنگ اجتماعی است
حجاب یک احترام انسانی و دینی است که هم نصیب خود شخص می شود و هم نصیب اطرافیانش و جامعه او...
بچه رو از وقتی که دوران طفولیت رو سپری میکنه یادش میدیم بابا بگه ، مامان بگه ، جملات قلمبه بگه ، بخنده ، راه بره و...
بزرگتر که شد با هزار راه و روش هزاران چیز مختلف یادش میدم : ادب ، احترام ، شعور و خیلی رفتارهای دیگه و اخلاق و کردار مناسب و صحیح ...
خب چرا حجاب رو یاد نمیدیم ، چرا پوشش درست و صحیح (پوشش دینی و مناسب جامعه اسلامی) را به بچه آموزش نمیدیم . چرا ما بزرگترها الگویی مناسب برای کودکان ، نوجوانان نمیشیم...
دوستان حجاب رو باید فرهنگ سازی کرد
نه اجبار حجاب کار درستی هست نه اینکه حجاب فقط مختص به ادارات و سازمان ها باشه و نه بدون فرهنگ سازی اون آزاد باشه...
والبته مشکل این نوع نگاه این است که شما زن ومرد رابه عنوان یک انسان تلقی می کنید اما نسبت به تفاوتهای اصلی اعم از تفاوتهای جسمی وروحی وروانی زن ومرد غافل هستید.اینکه زن ومرد هر دو انسان هستند وباید از حقوق مساوی برخوردار باشند اصل است اما مشکل اینجاست که ما به تساوی ویکسان بودن حقوق قائلیم اما دیگران به تشابه حقوق وفرق است بین تشابه ویکنواختی با برابری ویکسانی.
این که زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند درست است اما باید توجه داشت که اسلام دین فردی وتک بعدی نیست بلکه دین اجتماعیست وبنابراین هر چه که بر پیکره جامعه آسیب وارد کند از نظر این دین رد می شود.بنابراین آزاد بودن در نوع پوشش وحق انتخاب داشتن به معنای نداشتن حد وحصر نیست.
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهاى مستقیم با تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در ضمن این صحبت بنده دلیل براین نمی باشد که کسی که از حجاب اسلامی برخوردار نیست حتما مشکل اخلاقی دارد چرا که برای حجاب دومعنا وجود دارد.یکی معنای سلبی ودیگری ایجابی.
در معنای ایجابی وجود چیزی به نام پوشش تأیید می شود ودر معنای سلبی عدم وجود عوامل تحریک.
اگر این دومعنا در کنار هم باشد حجاب اسلامی است واثرات مثبت خود را خواهد گذاشت اما اگریکی از این دوعامل موجود نباشد به همان میزان تأثیر نامطلوب در جامعه ایجاد می کند.
به خاطر همین گاهی شاهد افرادی هستیم که حجاب دارند یعنی به معنای ایجابی (پوشش)توجه کرده اند اما در عین حال از عوامل تحریک کننده در رفتار وگفتار وطرز راه رفتن استفاده می کنند .این افراد با وجودی که ظاهر پوشیده دارند اما فقط یک قسمت معنا را متوجه شده اند.
بر عکس افرادی را می بینیم که از پوشش کامل برخوردار نیستند یعنی به قسمت ایجابی توجه نکرده اند اما در عین حال قسمت سلبی قضیه یعنی عدم وجود محرک را کاملا رعایت می کنند وکلام ورفتار وگفتار وحتی راه رفتنشان مملو از حیا می باشد.
آنچه که اسلام برآن صحه می گذارد کنار هم قرار گرفتن این دومعناست.
سلام من بر سينا
من در تاپيك شماره 229 اين سوال را مطرح كردم كه : آيا " انتخاب پوشش" حقي از حقوق انسان هاست يا نه.
نظر شما " زن ومرد در انتخاب نوع پوشش آزادند وحق انتخاب دارند " و بعد در ادامه برداشت خود را از نوع مناسب پوشش آورده ايد كه پوشش اسلامي است .
ضمن تشكر از جواب شما ، نظر شما به اين مطلب جلب مي كنم كه موضوع سوال يك بحث حقوقي و اجتماعي است نه بحث خود حجاب .
موضوع سوال، حق انتخاب پوشش است نه اينكه از نظر اسلام يا مسحيت يا . . . حجاب چيست و حد وحدود آن كدام است.
موضوع سوال اين نيست كه شما در باره ي نوع پوشش مناسب چه فكر مي كنيد يا نظر من چيست يا ديگري ؛ البته نظر شما و يا هركس ديگر در اين موضوع ،به عنوان فردي از افراد اين مرز بوم قابل احترام است ولي اصولا" موضوع تاپيك بحث حجاب نيست ، بلكه صحبت از حقوق فردي واجتماعي است و البته مورد حجاب هم يكي از مصاديق آن مي تواند باشد.
بحث اين است كه در اجتماعي كه باورهاي متفاوت فكري وجود دارد و احتمالا" اين باورها در بعضي از موضوعات(ازجمله شكل پوشش ) با هم يكسان نيستند چكار بايد كرد. آيا بايد بنا را بر اجبار گذاشت ، به چه مجوزي ؟ چون اكثريت را داريم .(بنا به فرض)آيا اكثريت داشتن در يك راي دليل بر درستي آن است . حتي اگر اين طور باشد باز اين مجوزي براي سلب حقوق ديگران نيست.
نظر من بطور كلي و ازجمله در مورد حجاب اين است كه :
از آنجايي كه بنا به دانش امروز ، انسان موجودي است ذيشعور و داراي قوه ي تعقل ؛(مگر اينكه دليلي بر رد اين ادعا باشد) بنابراين او اين حق را دارد كه اختيار زندگي خود را بر عهده بگيرد و براي سامان دادن به امورات خود انديشه كند. يقينا" هيچگاه انسان ها در تمامي موضوعات هم راي و يك نظر نخواهند بود ؛ و آنچه مي تواند در اينجا ضامن سلامت و آرامش زندگي اجتماعي باشد همانا رعايت حقوق يكديگر از جانب همه است نه ناديده گرفتن آن.
پوشش واكنشى است كه انسان بر اثر يك نيروى درونى و فطرى به نام حيا در مقابل دیگران از خود نشان مى دهد.بنابراین اصل رعایت پوشش به عنوان یک امر درونی وفطری است.وبرای زن ومرد با صرفنظر کردن از نوع اعتقاد اصلی ثابت می باشد.
منتها مسئله اینجاست که افراد تا قبل از مسلمان شدن وظیفه ای نسبت به احکام وقانونهای اسلامی ندارند اما وقتی شخصی مسلمان شد وجامعه ای اسلامی بود لازم است که به لوازم آن نيز متعهد باشدبدین ترتیب رعایت قانونها واحکام آن جامعه بر مسلمان لازم وضروری می شود.
همانگونه که در پستهای قبلی هم اشاره کردم اسلام تنها دین فردی نیست بلکه بسیاری از احکام اسلام اجتماعی می باشد ورعایت آنها برای سعادت جامعه است.
حقوقی که در اسلام به عنوان حقوق اولیه برای انسانها در نظر گرفته می شود در راستای سعادت فرد واجتماع است.
قطعا آزادی دارای حد و مرز است. آزادی ای مقدس است كه موجب ضرر و زیان و سلب آزادی و آسایش دیگران نشود.
اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقیّد سازد كه روش خاصی را در پیش بگیرند و طوری عمل كنند كه آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی زندانی كردن یا بردگی نیست و منافی حیثیت زن و نفی آزادی وی نمی باشد.ونیز هیچ تناقضی با حقوق اولیه انسانها ندارد.
حجاب یک مسئله شخصی نیست و کسانی که به بهانه آزادی، حجاب را زیر پا می گذارند در حقیقت امنیت خود و آزادی دیگران را سلب کرده و نه تنها خود بلکه دیگران را نیز در زیان های آن شریک می کنند.
سلام و عرض ادب خدمت همه ي دوستان
من مي خواهم قبل از ادامه اين بحث يك توضيحي را بدهم تا خداي ناكرده موجب برداشت نادرست نشود.
اينكه من در هيچ تاپيكي راجع به موضوع "حجاب " بحث نكرده ام و به نظر كليه دوستان در باره ي حجاب احترام مي گذارم.آنچه مورد اظهار نظر بوده است دقيقا موضوع تاپيك فوق يعني "اجباري " بودن اين حكم است و تاييد مي كنيد كه اين دو موضوع با هم متفاوت است.با تشكر
واما بعد....بسياري راي داده اند كه با اجباري كردن حجاب مخالف هستند وبسياري هم موافق اجباري كردن حجاب هستند و هرگروه دلايلي را ذكر كرده اند.من مي خواهم يك بار ديگر دلايل دوستاني كه به اجباري بودن راي داده اند و هم درصد بالاي راي مخالف در راي گيري را يكجا مورد بررسي قرار دهم.
گفته اند كه حجاب اجباري باشد و دليل آورده اند كه:
1- ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است.
2- ما ايراني هستيم و بنا به قانون هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است.
3- حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است.
4- آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد.
دليل اول : ما مسلمان هستيم و طبق شرع هر مسلماني ملزم به رعايت حجاب است
- دليل اول دليلي درون ديني است واينكه هركس كه خود را مسلمان مي داند وبا تعريف مقوله حجاب و حد و حدود آن با دوستان موافق است يقين رعايت مي كند.اين دليل از نظر دوستان ، هم دليل بر درستي حكم حجاب و هم اجبار ي بودن آن براي هرفرد مسلمان است.
- از آنجاييكه قريب به 100% جمعيت كشور مسلمان است (تقريبا"99.95) بنابراين بطور منطقي كسي با پوشش حجاب مشكل ندارد؛ و الظاهر نبايد حداقل مجموعه ي دوستان مسلمان آن را زير سوال ببرند .ولي هم راي گيري انجام شده و هم ظاهر جامعه چيزي غير از اين نشان ميدهد.اين موضوع را چطور بايد توجيه كرد.
- دو دليل عمده مي تواند داشته باشد
- 1- بسياري حكم حجاب را يك حكم اجباري نمي دانند ( بر آن نيستم كه صحت و سقم اين باور را بررسي كنم ، فقط علت يابي مي كنم)
- 2- و بسياري حد و حدود تعريف شده را سختگيرانه و بدور از عرف جامعه مي دانند . به نظر مي رسد راي بالاي مخالفت بيشتر از طرف اين گروه بوده است
دليل دوم : ما ايراني هستيم و بنا به قانون ، هر كس در ايران زندگي مي كند ملزم به رعايت حجا ب است.
- .دليل دوم نيز بطور اخص دليلي بر درستي و صحت اين قانون بخصوص نيست و بلكه بطور كلي مي گويد چون قانون است بايد رعايت شود . اما مخالفين در اينجا به خود قانون خرده گرفته اند ،بدين معني كه اگر انتخاب پوشش جزو حق وحقوق افراد است ، قانون نبايد به نحوي باشد كه در يك موضوع در يك زمان بر حق و حقوق عده اي صحه بگذارد و در همان قانون حق و حقوق بقيه را در همان موضوع سلب نمايد.و به عبارتي به نظر ميايد كه قانون در اينجا تبعيض قائل شده است.درصد كوچكي ازراي مخالف مربوط به اين گروه است.
- دليل سوم :حجاب امري فطري است و هركس ملزم به رعايت آن است.
- دليل سوم به موضوع حجاب برميگردد و دليلي براثبات جنبه اجباري بودن يا نبودن نيست . لازم به توضيح نيست كه دليلي ندارد كه هر چه فطري است بايد اجباري هم باشد بطور مثال فرض نماييد "خداجويي " در انسان يك امر فطري است ، حالا ما بياييم قانون بگذاريم كه همه بايد شواهدي نشان دهند كه مثلا مشغول خداجويي هستند.
- دليل چهارم : آزداي در پوشش به انحراف اخلاقي و ترويج فساد و فحشا مي انجامد.
- دليل چهارم از ديدگاه علت و معلولي به موضوع پرداخته است ،و اينكه آزادي پوشش مي تواند منشاء فساد جنسي وانحراف اخلاقي باشدو......اين يك استدلال ساده انگارانه است و اينكه در آن بسيار غلو شده است. چراكه اگرپديده ي فساد جنسي و فحشا را به عنوان يك معلول اجتماعي در نظر بگيريم ، آنگاه مي بينيم كه ده ها علت ديگر از قبيل فقر ، بيكاري ،تبهكاري هاي سازمان يافته ، اعتياد ، و اختلافات خانوادگي و نابساماني هاي تربيتي و.....و وجود دارند كه ما براحتي از تاثير آنها چشم پوشي كرده ايم.
- نتيجه اينكه به نظر من اگر ارتباط موضوع "حجاب" را با ريشه ديني آن در نظر نگيريم دليل قوي و محكمي بر قانون " اجبار در پوشش" نداريم.
- توضيح آخر اينكه آنچه من از استدلال هاي دوستان برداشت كرده ام اين است كه در بسياري از موارد ، استدلال ها بر اين مبنا گذاشته شده است كه باور مخالفين حكم اجباري حجاب در واقع مخالفت با خود حكم حجاب هم هست . و البته اين برداشت درستي نيست. چرا كه بسياري از دوستاني كه گفته اند با حكم اجبار حجاب مخالفند صريحا" گفته اند كه با حجاب مخالف نيستند..و البته اين بسيار مهم است.
- و ديگر اينكه اين تصور غلطي است كه فكر كنيم اگر قانون حجاب اجباري لغو شود مردم همگي به بي حجابي روي خواهند آورد ويا امر غير مترقبه اي رخ خواهد داد ، هر جامعه اي براي خود عرفي دارد و مردم اگر خود را در جايي كه حتي ناظر ي نيست ملزم به قانون نبينند اما باورها و عرف و اعتقادات خود را زير پا نخواهند گذاشت.انچه انسان را ملزم به رعايت شئون اجتماعي مي كند در وحله ي اول فرهنگ و عرف آن جامعه است و بعد قانون.عرف جامعه ي ما برهنگي نيست ، عرف جامعه ي ما هرزگي نيست.
- بي شك زشتي و پلشتي در هر زمينه اي از جمله رعايت پوشش مناسب وجود دارد ، انسانهاي مريض و نادان وجود خواهند داشت ولي اين را نبايد به عموم تعميم داد اينكه اگر قانون اجبار پوشش وجود نداشته باشد ممكن است بطور مثال فردي با زير پوش در انظار ظاهر شود هم دور از انتظار نيستولي فراموش نكنيم كه دست قانون بسته نيست ؛ اينكه رانندگي براي عموم آزاد است به اين معنا نيست كه خلاف رانندگي هم آزاد است و قانون ، خلاف كار را محدود مي كند......درود خدا بر شما
باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
به نظر ما یا نظر خدا ی علیم؟؟؟؟؟
همانطور که قبلا ،بارها وبارها گفته شدمسأله ی حجاب یک مسأله ی فردی وشخصی نیست که اینگونه قضاوت کنیم. مساله حجاب را باید از دو منظر واز دودیدگاه مورد بررسی ونظر قرار داد. یکی از جهت وظیفه دینی که بر عهده ی هر شخص می باشد و دیگری به عنوان یک راهکار اجتماعی در اسلام. قضیه ی حجاب دارای این دو بعد است بنابراین نگاه تک بعدی به آن باعث می شود که نسبت به اجباری بودن آن معترض شویم.
وجود حجاب برای سالم سازی محیط بسیار مهم است و قطعا برای اجتماع سودمند است.
از نگاه اسلام رعايت حجاب امري لازم است و تحقق آن در جامعه يکي از کارکردها و وظايف مهم حکومت اسلامي است .آنچه که وظیفه ی دولت وحکومت اسلامی است این است که دولت موظف است محيطي سالم براي هدايت، رشد و تکامل مادي و معنوي انسان ، را فراهم کند .بنابراین حکومت اسلامی برای عملی کردن این هدف والبته اجرا نمودن وظیفه ی خود در سطح جامعه موظف به اجراي اين حکم است.
نه تنها دین اسلام بلکه هر نظام فکری ،برای خود یک نظام اجتماعی طراحی می کند. در نظامهاى اجتماعى، اكراه و اجبار از ابزارهاى پیشبینى شده در آن نظامها است؛ یعنى، در هر نظامى در مقولههاى اجتماعى و حقوقى آن، قانونی پیاده می شود وافراد ملزم به رعایت آن قانون می شوند. چنان كه در تمامی جوامع، قوانین و مقرراتی وضع می شود و همگان ملزم به رعایت آن می باشند. با این تفاوت كه در برخی جوامع، تنها به رفاه عمومی و آسایش جسمی افراد جامعه توجه دارند و هر چه كه اختلال در آسایش بدنی باشد، خلاف قانون شمرده می شود ولی در جامعه اسلامی افزون بر آسایش بدنی به حفظ ارزش های معنوی نیز توجه شده است و آنچه تأثیر سویی بر معنویت افراد جامعه دارد، خلاف قانون شمرده می شود.
با سلام
به نظر من بی حجابی مثل سیگاری است که دودش برای دیگران هم ضرر دارد
سلام
من از استاد گران قدر سینا تقاضا میکنم جواب این بخش از صحبت های جناب مرشد را بدهند :
چون واقعا برای من هم سواله که توی ایران که حجاب اجباریه ما شاهد پوشش هایی هستیم که توی کشور های مسلمون دیگه نظیر ترکیه و سوریه که حجاب اجباری نیست آدم از بی حجاباشون هم این پوشش و نمیبینه!
متاسفانه ایرانی ها همه جا تابلواند به محظی که از کشور خارج میشن حتی وقتی خلبان اعلام میکنه که مسافرین محترم هم اکنون از مرز هوایی ایران گذشتیم 90 درصد توی همون هواپیما کشف حجاب میکنن!
به نظر شماخوب اگه حجاب اجبار نبود هرکس که اعتقاد داشت براساس دستور دینش عمل میکرد و محجبه بود و هرکس هم نه عمل نمیکرد؟ انگار آدما شدن فنر که هرچی بیشتر فشارشون بدی اگه در برن بدجوری در میرن!
جناب سینا لطفا این بخشو جواب بدین نه اینکه دستور دینه و باید باشه حرف الان اینه که مگه نه اینکه در دین اجباری نیست پس چرا ما توی ایران از مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان هم توقع رعایت حجابی رو داریم که اسلام گفته؟
بکی از اموری که برای همه بسیار واضح ومبرهن است این است که هر جامعه ای نیاز به قانون دارد.وقتی به جوامع مختلف نگاه می کنیم می بینیم که هر کدام از آنها قانونهای خاص خود را دارندولی آنچه که باعث تفاوت قانون در جامعه ها می شود، خاستگاه قانونهاست.هر جامعه ای از یک منبع خاصی ،قانون را دریافت می کند. وقتی که آن قانون به تصویب می رسد ودر مرحله ی اجرا قرار می گیرد بر همگان لازم است که خود را ملزم به اجرای آن قانون کنند .بنابراین بحث اجبار والزام در آن قانون یک قضیه کاملا روشن وبدیهی است و تردیدی در آن وجود ندارد.چرا که اگر اجباری در کار نباشد یعنی در واقع آن قانون هیچ ضمانت اجرایی ندارد وقانونی هم که ضمانت اجرایی نداشته باشد ،چیزی جز بی قانونی را به ارمغان نمی آورد.حال حکومت ها برای پیاده کردن آن قانون وملزم کردن مردم به اجرای آن ،از ابزار وراهکارهایی استفاده می کنند تا در واقع از طریق این اجبار، اجرای آن قانون را تضمین کنند. این اصلی که مطرح کردیم یک اصل ثابت وکلی است ودر همه ی جوامع قابل مشاهده می باشد .کشور ما هم که یک کشور اسلامی است برای خود دارای قانون می باشد(که البته خاستگاه قانون ما اسلام است)در کشور ما هم وقتی قانونی به تصویب رسید یعنی دیگران ملزم به اجرا هستند پس اگرحکومت به دنبال ارائه ی راهکاری برای پیاده شدن آن قانون در جامعه باشدو از ابزاری برای اجبار در اجرا استفاده کند امری بدیهی و معقول را دنبال کرده است. اگر بحث حجاب را در این مرحله نگاه کنیم که بعنوان یک قانون در حکومت اسلامی تصویب و ابلاغ شده است، اجبار در اجرای آن امری معقول بلکه لازم است. بنابراین حجاب به عنوان یک قانون باید پذیرفته شود وحکومت هم باید اجبار در اجرا د اشته باشد واین از نظر قانون ....
اگر مشکل ما پیرامون اصل حجاب باشد، آن بحثی جداگانه است که آیا اصل رعایت حجاب وداشتن حجاب اصلی درست است یا نه؟که البته با توجه به صحبتهای دوستان ،مشکل ما در اصل حجاب نیست زیرا پستهای قبلی دوستان بر این بنا است که ما با اصل حجاب وبودن آن مشکلی نداریم.حال که اصل حجاب در دین برای ما ثابت شده واز طریق دلایل عقلی واستناد به خود قرآن این اصل پذیرفته شده است .پس ما با قانون حجاب موافقیم واگر پست قبلی بنده را با دقت خوانده باشید اجبار در اجرا امری روشن وبدیهی است. چرا که خود قانون، اجبار والزام را با خود به همراه دارد.
در پستهای گذشته به این نتیجه رسیدیم که رعایت حجاب بعنوان یکی از قوانین اجتماعی در جامعه تعریف شده و به تصویب رسیده است.اما محدوده ی حجاب را هم دین تأیید می کند.
امام خمینی رحمه الله علیه می فرمایند: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست كه چادر باشد. بلكه زن مىتواند هر لباسى را كه حجابش را به وجود آورد اختیار كند. ما نمىتوانیم و اسلام نمىخواهد كه زن به عنوان یك شى ء و یك عروسك در دست ما باشد. اسلام مىخواهد شخصیت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمىدهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»صحیفه نور ج5 294
همانطور که می دانید وضع و اجرای مقررات در حیطه ی امور خصوصی انسان اتفاق نمیافتد. بنابراین وضع شدن قانون برای حجاب خود گویای این مطلب است که مسئله ی حجاب وپوشش یک امر شخصی وفردی نیست بلکه قانونی عمومی واجتماعی می باشد.چرا که ما مسائلی را می توانیم در حوزه امور خصوصی قرار دهیم که با منافع اجتماعی ارتباطی ندارد و انتخاب فرد در آن حیطه در منفعت و ضرر دیگران تأثیری ایجاد نمیکند.اما حجاب از مواردی است که تأثیر گذار می باشد.
امروزه شاهد هستیم که حتی در مدرنترین جوامع و دولتهای معاصر نیز مقررات عمومی در حیطه پوشش وجود دارد. زن و مرد، با پوشش سواحل دریا در خیابانها تردد نمیکنند و یا در ادارات و دانشگاهها حضور نمییابند و اگر چنین رفتاری از فرد سر زند، توسط مجریان قانون مورد بازداشت و توبیخ قرار میگیرند.پس در این که حجاب امری شخصی نیست شکی نمی باشد فقط تفاوت در محدوده ی رعایت حجاب است.
اکثریت مردم ایران از دیدگاه فکری، مسلمان هستندبنابراین در کشور ما ارزش ها و ضد ارزش ها و به تبع آن قوانین ما از اسلام گرفته شده است .
اسلام که یک دین جامع است و به همه ابعاد روحانی و جسمانی انسان می اندیشد قانونی جامع را برای حفاظت از حقوق فردی و اجتماعی افراد تبیین کرده است و نام آن حجاب است.
اگر در زندگی و تاریخ بشر مطالعه صورت گیرد به این نتیجه می رسیم که پوشش امری ضروری است و اجباری بودن آن امری منطقی که همه ی بشر در طول تاریخ آن را پذیرفته و فقط دعوا بر سر میزان آن است و نه اجباری بودن آن ! اساسا عنوان حجاب اجباری برای موضوعات مربوط به پوشش عنوانی اشتباه و مغالطه ای جبران ناپذیر است. این که میزان حجاب چقدر باشد مسئله ای کاملا دینی است که بحث آن باید به صورت تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. اما در این مسئله شکی نیست که پوشش نه تنها امری ضروری برای بشر است بلکه عنصری اساسی برای تضمین آزادی حقیقی انسان به شمار می رود.
بنا به آمار، مردم جمهوری اسلامی ایران بیش از 98 درصد –یعنی اكثریت قریب به اتفاق- مسلمان هستند و حدود دو درصد دیگر مسیحی و یهودی و...بنابراین ،انشای قانون بر اساس دستورات دینی كه تقریبا همهی مردم، پیرو آن دین هستند امری طبیعی و مقبول است. بنابراین جای اشکالی وجود ندارد که مثلا چرا پیروان دیگر ادیان باید در کشور ما ملزم به رعایت حجاب شوند.ضمن این که داشتن پوشش در هیچ دینی منع نشده.پیروان ادیان دیگر در کشور ما با ملزم شدن به قانون حجاب، لازم نیست تا دستوری از دستورات دینشان را ترك كنند . رعایت حجاب در تضاد با هیچ یك از دستورات دینی مسیحیان و یهودیان و زردشتیان و... نیست! چرا كه داشتن پوشش در هیچ دینی منع نشده.
جبر قانون حافظ اختیارات است.حافظ خوبیهاست.
نمی شود گفت قانون بازدارنده و تربیتی جرم های اجتماعی را بردارید و مردم را یله و رها بگذارید و صرفا با نصیحت از جرم یا بدی جلوگیری نمایید!!!
در مورد جبر قانون:
در تمام دنیای مدرن- تاکید می کنم تمام دنیای مدرن- یکسری قوانینی هست که با اینکه ای بسا جزو مقبولیات همه ی آنهاست اما همان مقبولیات نیز با قانون جبری حفاظ شده است تا حفظ بشود و از بین نرود.
این نوع جبر یکی از عقلانی ترین و مقدس ترین امور زندگی ماست.
جامعه ای که بخواهد نظم داشته باشد جامعه ای که هدف کمال داشته باشد باید قوانین جبری جهت حفاظت از خوبیها داشته باشد.
بنگرید ببینید از بی قانونی! از اینکه بدی ها و خوبی های اجتماعی به اختیار مردم واگذار شده اند!!!! چه جنایتهایی بوقوع پیوسته است؟!
جبر قانون خود رکن اصلی فرهنگ سازی است خود رکن اصلی بازدارندگی از بدی هاست.
همچنین جبر قانون یکی از ارکان اصلی جلوگیری از نفوذ فرهنگ های بیگانه و بردگی دیگران شدن است.
بلی قبول دارم که در ایران هیچ موارد دیگری که دخیل بر انسان سازی هستند اعم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ابدا رعایت نمی شود حتی همین خود اجبار حجاب نیز ابدا اعمال نمی شود(در مورد حجاب شاهد من خیابانهاست!- می توان منکر بود؟!) اما بحث من سر اصل موضوع است که مطرح کرده اید بر فرض بر اینکه مسائل دیگر جامعه خوب انجام بشود و الا ای بسا قلب ما داغدار تر از شماست....و شرحش اینجا جایز نیست.
والسلام علی من اتبع الهدی.
به نظر من حجاب یه چیز شخصی نیست که بخوایم بگیم اختیارش به دست خود فرد باشه رعایت حجاب ما با بی حجابی ما تاثیر مستقم بر سایر افراد جامعه می ذاره با یه حجاب خوب و شایسته میتونیم جلوی انحراف چند تا پسری که نیاز به ازدواج دارند اما شرایط زندگیشون طوری هستش که بنده خداها نمیتونند فعلا اقدام کنند رو بگیریم و بالعکس با پوشش زننده و غیر مناسب می تونیم حتی مردانی که ازدواج کردند و زن دارند رو تحریک کینم و اونا رو نسبت به همسرشون سرد کنیم چون یه مرد با دیدن یه خانمی که پوشش زننده و غیر مناسب داشته باشه ممکنه وسوسه بشه و همسرش رو با خانم سر خیابون مقایسه کنه و باعث بر هم زدن زندگی بشیم.حجاب در ظاهر یه امر شخصی نشون میده اما در باطنش یه امری هست که با عدم رعایتش کلی حق الناس بر گردن ما می افته دخترانی که حجاب رو چیز شخصی میدونند و شعار میدن ما اختیار پوشش خودمون با خودمون هست باید بدونند با عدم رعایت حجاب دارند دنیا رو به ابتذال می کشونند و کانون گرم خانواده ها رو از هم می پاشند
به نظر من حجاب چون امری شخصی نیست باید و باید و باید اجباری باشه و جامعه نباید اجاره بده به خاطر هوس بعضی از دختر خانمهای به ظاهر با کلاس و با فرهنگ و روشنفکر که در واقع بویی از کلاس و فرهنگ و تمدن نبرده اند بگه رعایت حجاب اختیاری هست کسی که قبول میکنه مسلمون بشه دیگه انقدر نباید هارت و پورت الکی کنه اصلا اگه میخوایم حرف حرف خودمون باشه چرا مسلمون شدیم؟همین بی حجابی خانمها باعث شده که کلی از دختران محجبه و پاک به ظاهر از چشم بیفتند همین حق الناس نیست؟و بعضی از پسران فکر کنند که فقط همین دختر خانمهایی که بیرون با لیاسهای تنگ و زننده ظاهر میشند میتونند برای زندگی با اونا ،حسابی شوهرشون رو از نظر احساسی و .... بگذریم ارضا کنند و همین بی حجابی دخترخانمها باعث شده که بعضی از پسرا فکر کنند که یه دختر محجبه ای که بدون آرایش در جامعه ظاهر میشه نمیتونه در منزل همسرش رو ارضا کنه جواب این حق الناس رو جز دختر خانمها و خانمهای بی حجاب چه کسی باید بده؟درسته خود اون پسر هم عقل داره ولی عامل این انحرافات بی حجاب همون خانم یا دختر خانم هست من نظرم همین بود که گفتم هر کی مخالفه یا علی اعتراض کنه من اینا رو با چشم های خودم میبینم
با سلام و احترام
امروز اتفاقا در دانشگاه با یکی از بچه های بد حجاب در مورد حجاب صحبت که می کردیم همش همه و اسلام را محکوم به اجبار می کند و با اهانت به سران حکومتی محکوم میکرد ولی طوری وانمود میکرد کشور رو انگار در یک کشوری بوده که اصلا و ابدا از روی اجبار تا به حال یک تار موی اون بیرون نبوده یا اصلا مانتوی تنگ تنگ که اصلا نبودش بهتره نپوشیده حتی براش چند مثال که بعضی از بی بند و بار ها رو در خیابان های بالا شهر دیدم که با بلوز شلوار بوده اند و خیلی ها رو دیدم که حتی روسری به سر نداشتن میخواست همون لحظه بنده رو بزنه که اصلا و ابدا همش دارن ماهارو کتک می زنن و دائما میگیرند؟!!
و حتی کسی خواست عریان هم بیاد در خیابون عقیدش اونه باید کاری نداشت!آیا واقعا اینطوره حتی در اروپا و بی قانونیه؟؟شاید هست بنده نمی دونم!
و همش میگفت تحمیل شده اسلام به کشور!!!تنها جوابی که داشتم این بود در رای گیری 12 فرورین سال 58 98 درصد مردم رای آری به اسلام دادن اینقدر از حکومت ایراد نگیر از نسل قدیم انتقاد کنید انقلاب کردند و جوابی که داشت امام خمینی موافق با حجاب اختیاری بوده !آیا درست هست این مطلب؟
و به نظر بنده حجاب در آن اختیاری وجود نداره چون وظیفه و از واجبات مسلمان است پس باید در قانئن و اصل یک کشور اسلامی باشد.
مگر نمایندگان معیار ما در دین هستند ؟؟!!
ما حرف خدا و پیغمبرش و ائمه رو ول کنیم بچسبیم به دلایل چهار نفر آدم عادی مثل خودمون ؟؟
مشکل اینه که حرف خدا رو ندید میگیریم چون انجامش برامون سخته و میریم دنبال راههای آسون و توجیه هم میکنیم...