فرق بین اکمال و اتمام چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبهای اولیه
با سلام خواستم ببینم که اتمام واکمال که در آیه ولایت وغدیر خم علما می گویند یعنی چی؟:Kaf:
با سلام خدمت سائل عزیز
شهید مطهری رحمه الله در مورد این سوال می فرماید:
فرق این دو کلمه(در فارسی و بیشتر در عربی)با یکدیگر این است که «تمام » در جایی گفته می شود که یک چیزی اجزائش باید پشت سر یکدیگر بیاید، تا وقتی که هنوز همه اجزائش مرتب نشده، می گوییم ناقص است، وقتی که آخرین جزئش هم آمد، می گوییم تمام شد.مثل یک ساختمان که می گوییم ساختمان تمام شد.یک ساختمان تا وقتی که پایه هایش را بالا آورده اند و حتی سقف آن را هم زده اند، تمام نیست.تا همه اجزائی که برای یک ساختمان لازم است - که اگر نباشد از آن ساختمان نمی شود استفاده کرد - نباشند، می گوییم این ساختمان تمام نیست.وقتی همه اجزاء بود به طوری که بتوان در آن سکنی گزید، می گوییم تمام شد.اما در مساله «کامل » این طور نیست که[شی ء غیر کامل]جزء ناقصی دارد بلکه ممکن است هیچ جزء ناقص و ناتمامی نداشته باشد ولی هنوز کامل نباشد.مثلا یک جنین در رحم مادر به حد تمام می رسد یعنی همه ساختمانش تمام می شود، بچه هم به دنیا می آید ولی هنوز انسان کاملی نیست یعنی آن رشدی را که باید بکند نکرده است.رشد کردن غیر از این است که جزء ناقصی داشته باشد.در واقع اختلاف کامل و تمام با یکدیگر اختلاف کیفی و کمی است.
قرآن از یک طرف می گوید: «الیوم اکملت لکم دینکم » در این روز دین شما را به حد کمال رساندم، و از طرف دیگر می گوید: «و اتممت علیکم نعمتی » نعمت خودم را هم به حد اتمام رساندم «و رضیت لکم الاسلام دینا» در امروز من اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم.یعنی این اسلام، امروز آن اسلامی است که خدا می خواسته آن باشد.واضح است که مقصود این نیست که اسلام همان اسلام سابق است ولی خدا نظرش تغییر کرده!بلکه مقصود این است که چون اکنون اسلام به حد کمال و حد تمام رسید، این همان دین مرضی الهی است.آن دینی که خدا می خواسته همین اسلام کامل شده و تمام یافته است
مجموعه آثار، ج 4، مطهری، مرتضی؛ صفحه : 889
به نام یگانه هستی بخش
علامه طباطبایی(ره) در توضیح این مطلب می فرمایند:
كلمه" اكمال" و كلمه" اتمام" معنايى نزديك به هم دارند، راغب مىگويد كمال هر چيزى عبارت است از اينكه غرض از آن چيز حاصل بشود و در معناى كلمه" تمام" گفته تمام بودن هر چيز منتهى شدن آن به حدى است كه ديگر احتياج به چيزى خارج از خود نباشد، به خلاف ناقص كه محتاج به چيزى خارج از ذات خودش است تا او را تمام كند.
در ادامه می فرمایند: مىتوانيد از راهى ديگر معناى اين دو كلمه را تشخيص دهيد، و آن اين است كه بدانيد كه آثار موجودات دو نوع است.
يك نوع از موجودات وقتى اثر خود را مىبخشند كه همه اجزاى آن جمع باشد، (مثلا اگر مانند معجون اجزايى دارد، همه آن اجزاء موجود باشد، كه اگر يكى از آن اجزاء نباشد معجون و دار و اثر خود را نمىبخشد)، و مانند روزه كه مركب است از امورى كه اگر يكى از آنها نباشد روزه روزه نمىشود، مثلا اگر كسى در همه اجزاى روز از خوردن و ساير محرمات امساك بكند ولى در وسط روز در يك ثانيه دست از امساك بر دارد، و جرعهاى آب فرو ببرد، روزهاش روزه نيست. از جمع شدن اجزاء اينگونه امور تعبير مىكنند به تماميت و در قرآن كريم مىفرمايد:" ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ" «2» و يا مىفرمايد:" وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا" «3».
و نوع ديگر قسمتى از اشياء هستند كه اثر بخشيدن آنها نيازمند به آن نيست كه همه اجزاى آن جمع باشد، بلكه اثر مجموع اجزاء مانند مجموع آثار اجزاء است، هر يك جزئى كه موجود بشود اثرش هم مترتب مىشود (البته اثرى به مقدار خود آن جزء) و اگر همه اجزاء جمع شود همه اثر مطلوب حاصل مىشود، مانند روزه كه اگر يك روز روزه بگيرى، اثر يك روز را دارد، و اگر سى روز بگيرى اثر سى روز را دارد، تماميت را در اين قسم" كمال" مىگويند(ترجمه المیزان،ج5ص288).
آن روز بود كه نعمت خدا با تعيين رهبر لايقى همچون على ع براى آينده مردم تكامل يافت.
و نيز آن روز بود كه اسلام با تكميل برنامههايش بعنوان آئين نهايى از طرف خداوند پذيرفته شد
سلام
خطبه غدير:
- «معاشر الناس! انما اکمل الله عزوجل دینکم بامامته فمن لم یاتم به و بمن یقوم مقامه من ولدی من صلبه الی یوم القیامة، والعرض علی الله عزوجل، فاولئک الذین حبطت اعمالهم، و فی النار هم خالدون، لایخفف عنهم العذاب ولا هم ینظرون;
پرسش:
فرق بین اکمال و اتمام در آیه ولایت وغدیر خم چیست؟
پاسخ:
شهید مطهری رحمه الله در مورد این سوال می فرماید:
فرق این دو کلمه(در فارسی و بیشتر در عربی)با یکدیگر این است که «تمام » در جایی گفته می شود که یک چیزی اجزائش باید پشت سر یکدیگر بیاید، تا وقتی که هنوز همه اجزائش مرتب نشده، می گوییم ناقص است، وقتی که آخرین جزئش هم آمد، می گوییم تمام شد.مثل یک ساختمان که می گوییم ساختمان تمام شد.یک ساختمان تا وقتی که پایه هایش را بالا آورده اند و حتی سقف آن را هم زده اند، تمام نیست.تا همه اجزائی که برای یک ساختمان لازم است - که اگر نباشد از آن ساختمان نمی شود استفاده کرد - نباشند، می گوییم این ساختمان تمام نیست.وقتی همه اجزاء بود به طوری که بتوان در آن سکنی گزید، می گوییم تمام شد.اما در مساله «کامل » این طور نیست که[شی ء غیر کامل]جزء ناقصی دارد بلکه ممکن است هیچ جزء ناقص و ناتمامی نداشته باشد ولی هنوز کامل نباشد.مثلا یک جنین در رحم مادر به حد تمام می رسد یعنی همه ساختمانش تمام می شود، بچه هم به دنیا می آید ولی هنوز انسان کاملی نیست یعنی آن رشدی را که باید بکند نکرده است.رشد کردن غیر از این است که جزء ناقصی داشته باشد.در واقع اختلاف کامل و تمام با یکدیگر اختلاف کیفی و کمی است.
قرآن از یک طرف می گوید: «الیوم اکملت لکم دینکم » در این روز دین شما را به حد کمال رساندم، و از طرف دیگر می گوید: «و اتممت علیکم نعمتی » نعمت خودم را هم به حد اتمام رساندم «و رضیت لکم الاسلام دینا» در امروز من اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم.یعنی این اسلام، امروز آن اسلامی است که خدا می خواسته آن باشد.واضح است که مقصود این نیست که اسلام همان اسلام سابق است ولی خدا نظرش تغییر کرده!بلکه مقصود این است که چون اکنون اسلام به حد کمال و حد تمام رسید، این همان دین مرضی الهی است.آن دینی که خدا می خواسته همین اسلام کامل شده و تمام یافته است.(1)
علامه طباطبایی(ره) در توضیح این مطلب می فرمایند:
كلمه" اكمال" و كلمه" اتمام" معنايى نزديك به هم دارند، راغب مىگويد كمال هر چيزى عبارت است از اينكه غرض از آن چيز حاصل بشود و در معناى كلمه" تمام" گفته تمام بودن هر چيز منتهى شدن آن به حدى است كه ديگر احتياج به چيزى خارج از خود نباشد، به خلاف ناقص كه محتاج به چيزى خارج از ذات خودش است تا او را تمام كند.
در ادامه می فرمایند: مىتوانيد از راهى ديگر معناى اين دو كلمه را تشخيص دهيد، و آن اين است كه بدانيد كه آثار موجودات دو نوع است.
يك نوع از موجودات وقتى اثر خود را مىبخشند كه همه اجزاى آن جمع باشد، (مثلا اگر مانند معجون اجزايى دارد، همه آن اجزاء موجود باشد، كه اگر يكى از آن اجزاء نباشد معجون و دار و اثر خود را نمىبخشد)، و مانند روزه كه مركب است از امورى كه اگر يكى از آنها نباشد روزه روزه نمىشود، مثلا اگر كسى در همه اجزاى روز از خوردن و ساير محرمات امساك بكند ولى در وسط روز در يك ثانيه دست از امساك بر دارد، و جرعهاى آب فرو ببرد، روزهاش روزه نيست. از جمع شدن اجزاء اينگونه امور تعبير مىكنند به تماميت و در قرآن كريم مىفرمايد:" ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ" (2) و يا مىفرمايد:" وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا" .(3)
و نوع ديگر قسمتى از اشياء هستند كه اثر بخشيدن آنها نيازمند به آن نيست كه همه اجزاى آن جمع باشد، بلكه اثر مجموع اجزاء مانند مجموع آثار اجزاء است، هر يك جزئى كه موجود بشود اثرش هم مترتب مىشود (البته اثرى به مقدار خود آن جزء) و اگر همه اجزاء جمع شود همه اثر مطلوب حاصل مىشود، مانند روزه كه اگر يك روز روزه بگيرى، اثر يك روز را دارد، و اگر سى روز بگيرى اثر سى روز را دارد، تماميت را در اين قسم" كمال" مىگويند(4).
1.مجموعه آثار، ج 4، مطهری، مرتضی؛ صفحه : 889.
2. سوره : البقرة آیه : 187.
3. سوره انعام: آیه :115
4. ترجمه المیزان،ج5 ص288.