6-تربیت احساسات و عواطف: برای من، تربیت احساسات و عواطف انسان بسیار مهم است. -من برای انسان تنها ترس خدا را می آموزم: (آل عمران 157)-(مائده 94)-(انعام 15)-(زمر 36)-(دهر 10) -و از ترس های دیگر برحذر می دارم. مانند ترس از مرگ: (آل عمران 154 و 185)-(نساء 78)-(ق 43)-(منافقون 11) -ترس از قلت و تنگی رزق: (رعد 26)-(روم 37)-(فاطر 3)-(ذاریات 22 و 58) -و او را از ترس های موهومی نجات میدهم: (بقره 216)-(نساء 19)-(لقمان 34)-(طلاق 1) -در دل او ، امید و آرزوی نعمت های آخرت را پیدا می کنم: (آل عمران 14 و 15)-(اعراف 32)-(صف 10 تا 12)-(واقعه 15 تا 24)-(مطففین 22 تا 24) -به او محبت و دوستی خدا را می آموزم: (بقره 165)-(توبه 24)-(زمر 53)-(تغابن 3)-(انفطار 6 و7) -چنانکه نفرت از شیطان را به او می آموزم: (بقره 168 و 208)-(یوسف 5)-(بنی اسرائیل 53)-(فاطر 6)-(یس 60 و 62) -من در وجدان و نهان انسان، نفرت از هر بدی را ایجاد می کنم: (آل عمران 104 و 110 و 114)-(توبه 112)-(نحل 90) -تا او از کفر و شرک بپرهیزد: (بقره 191)-(حجرات 7) -از فحاشی دوری گزیند: (نور 19) -و از ارتکاب فتنه و فساد و غیره ، خود را برحذر دارد: (مائده 23 و 64)-(اعراف 56)-(قصص 83)
7-زندگی فردی و جمعی: من برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی انسان، هر کوشش ممکن را نموده ام: (بقره 48)-(آل عمران 103)-(مائده 2)-(توبه 71)-(فاطر 18)-(شوری 38)-(حشر 9)-(مدثر 38)
8-فرض و مستحسن: من برای انسان ، فرق امور واجب و مستحب را گفته ام، تا در میان مسائل و موضوعات مهم و مهمتر، گزینش کند: (بقره 178 و 183 و 271 و 280)-(آل عمران 97)-(نساء 25 و 103)-(توبه 60)
9-وسایل تربیت: من برای تربیت انسان، از این وسائل بسیار کار گرفته ام:
الف) یک نمونه به عنوان الگو تقدیم می کنم: «رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) را به عنوان اسوه ی حسنه (الگوی نیک) »:(انبیاء 107)-(احزاب 21)-(سبا 28) ب) بوسیله ی تهدید و بیم: دادن: (مائده 38)-(توبه 39)-(نور 2)-(فرقان 68 و 69) ج) از داستان ها و تاریخ پند گرفتن: (مائده 27 تا 30)-(اعراف 176)-(هود 100)-(یوسف 3 و 111) د) رسم و رواج های جاهلیت را پایان می دهم: (مائده 90)-(نحل 67)-(تکویر 8 و 9)
10- تأسیس یک گروه و جماعت شایسته: افرادی که بر این شیوه تربیت و آماده می شوند، از حقایق ابدی و دلائل آفاق و انفس ، آگاه شده، به احکامم پایبند و از دانش و بینش بهره مند می باشند. همچنین با این اسلوب ، بهترین جمعیت و سازمانی پدیدار می شود که به ایمان و عمل شایسته مسلح شده، برای پخش و ترویج خوبی ها و از میان بردن و ریشه کن سازی زشتی ها آماده و فعال می گردد: (بقره 151)-(آل عمران 110 و 164)-(جمعه 2)-(عصر 3 و 4)
س= آیا شما از امت های گذشته یاد کرده اید؟ ج=آری . من از بسیاری از اقوام گذشته ، یا آوری کرده ام. همچون: قوم نوح: (اعراف 59)-(هود 25) قوم عاد: (اعراف 56)-(هود 50) قوم ثمود: (اعراف 73)-(هود 61) و غیره....
س=شما از کدام بت ها نام برده اید؟ ج=من نام بعضی بت ها را نیز یادآور شده ام. مانن: لات و عزّی: (نجم 19) منات: (نجم 23) وَدّ ، سُئاع، یَغوث، یعوق و نسر:(نوح 23) و غیره...
س= آیا شما از شخص کافری نام برده اید؟ ج=آری. من نام عده ای از کافران را یادآور شده ام. مثلا": فرعون، قارون، هامان: (عنکبوت 39) ابولهیب:(مسد 1) و غیره...
س= آیا پیکر فرعون هنوز هم موجود است؟ ج=آری. پیکر فرعون تا قیامت نیز محفوظ است . تا مردم از فرجام بد او عبرت گیرند:(یونس 92)
س=آیا شما نام زنی را نیز یادآور شده اید؟ ج= آری. من نام مریم، مادر حضرت عیسی (علیه السلام) را، چندین بار یادآور شده ام: (آل عمران 36)-(نساء 171)-(مائده 17 و 50)-(تحریم 12)
س= آیا شما نام برخی از مساجد را نیز یادآور شده اید؟ ج= آری. من نام برخی از مساجد را یاد اور شده ام. همچون مسجد الحرام (مکه مکرمه) و مسجد الاقصی (بیت المقدس):(بقره 144)-(مائده 2)-(انفال 34)-(توبه 7)-(بنی اسرائیل 1)
س= در مورد خانه کعبه ، لطفا" مقداری ارشاد رمائید: ج=این خانه ی خدا، در مکه است: (آل عمران 96)
-بیشترین و پرسابقه ترین عبادتگاه و قبله، همین است: (آل عمران 96) -این خانه مرکز برکت و هدایت است: (آل عمران 96) -در آن نشانه های بسیار الهی موجود است: (آل عمران 97) -از آن جمله ، مقام ابراهیم نیز است: (آل عمران 98)
-حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) آن را از سر نو ساختند: (بقرع 127) -خانه ی کعبه جایگاه امنیت اسلامی است: (بقره 125 و 126)-(قصص 6 و 57) -جایگاهی است پاکیزه و دارای مقامی ارجمند: (بقره 191)-(مائده 2 و 97)-(توبه 28)-(قصص 57) -جایگاه تجمع انسان ها برای حج و عبادت: (بقره 125)
-بر هر مسلمان توانمند، لازم است که در عمرش یکبار حج این خانه را بگزارد: (آل عمران 97)-(حج 27) -حق تولیت آن ، بر عهده ی مردم پرهیزگار است: (انفال 34) -به اضافه ی حج ، به این خانه، عمره نیز صورت می گیرد: (بقره 158)
مناسک اعمال حج عبارتند از:
-طواف کعبه: (بقره 125)-(حج 29) -سعی میان دو کوه صفا و مروه: (بقره 158) -اجتماع در میدان عرفات: (بقره 198) -قربانی: (حج 28 و 34 و 36) -قیام و توقیف در مشعر الحرام(مزدلفه):(بقره 198)
س= شما از کدام سرمایه دار نیز نام برده اید؟ ج=من از بزرگترین سرمایه دار قوم موسی (علیه السلام) ، قارون ، نام برده ام:(قصص 76 تا 82)
س= پیش از نزول شما، حالت عرب ها چگونه بود؟ ج=پیش از نزولم، در تمام جهان به ویژه جزیرة العرب ، فتنه و فساد ، موج می زد: (آل عمران 103)-(روم 41)-(قریش 4)
-در هر سویی تاریکی های کفر و شرک و اوهام پرستی و گمراهی گسترده بود: (آل عمران 103 و 151 و 164)-(انعام 106 و 143 و 144) -حکومت مرکزی ای در این محدوده ی جغرافیایی (جزیرة العرب)وجود نداشت و مردم در قبیله ها و گروه های تقسیم شده بودند: (حجرات 3) -چنانکه پیوسته با هم درگیری و نزاع و خصومت داشتند: (آل عمران 103)-(مریم 97)-(روم 41)-(قریش 4)
-عامه ی مردم به فقر و و مفلسی و بینوایی گرفتار بودند: (ابرهیم 37)-(قریش 4) -هر چند قبیله ی قریش ثروتمند بوده و از زندگی مرفهی برخوردار بودند: (قریش 4) -زیرا تجارت داخلی و خارجی در دست ایشان بود: (قریش 1 و2)
-کاروان های تجارتی شان درآن محیط ناامن، به گونه ای محفوظ بودند که زبان در میان سی و دو دندان: (قریش 1 تا 4) -دلیلش آن بود که این مردم، پیشوایان مذهبی قوم عرب : (قریش 3) -خدمتگزاران و متولیان خانه ی کعبه: (توبه 19) -و آب دهندگان حجاج بیت الله الحرام بودند: (توبه 19)
-از این رو، به کاروان های تجارتی شان کسی تجاوز نمی کرد و آنان بدون ترس و هراس ، سفر می کردند: (قریش 1 تا 4) -بیشتر سرزمین عرب، ریگزار و بی آب و علف بود: (ابراهیم 37) -در جای جایش، نخلستانها و تاکستانها و باغهای انار نیز وجود داشت: (انعام 99 و 136 و 141)-(مؤمنون 19)-(یس 34 و 35)-(نبأ 15 و 16)
-در میان چهار پایان ، اشتر عمومیت داشت. مردم از آن برای سواری استفاده نموده و از گوشت آن تغذیه می کردند و در حمل و نقل نیز از آن استفاده می نمودند: (انعام 142 و 144)-(اعراف 40)-(نحل 5 تا 7)-(غاشیة 17) -مناطق مسکونی به دو بخش شهری و دهاتی (بادیه نشینی و صحرا گردی) تقسیم می شد: (توبه 90 و 97 و 120)-(احزاب 20)-(حجرات 14)
-در میان عربها، تعصب قومی بسیار وجود داشت: (فتح 26) -اینان جنگجو و دلیر بودند: (نساء 104)-(مریم 97) -اینان به زبان خویش بسیار افتخار نموده و غیر عرب ها را اعجمی (گنگ و لال) می گفتند: (نحل 1 تا 3)-(شعراء 198)-(حم سجده 44)
-شعر و شاعری به گونه ای عام، رواج داشت: (شعراء 224)-(صافات 36)-(طور 30)-(حاقة 41) -عادات زشت شراب نوشی و قمار بازی در میان این مردم نیز موجود بود: (بقره 219)-(مائده 90 و 91) -اوهام پرستی عمومیت داشت: (نساء 117)-(انعام 143 و 144)-(بنی اسرائیل 40)-(زخرف 19) -رباو سود خواری رایج بود: (بقره 275)-(آل عمران 130)-(روم 39)
-عادت زشت دخترکشی، نیز در میانشان موجود بود و برخی مردم، فزندان تازه به دنیا آمده ی خویش را زنده به گور می کردند: (انعام 151)-(بنی اسرائیل 31)-(تکویر 8 و 9) -خانه ی کعبه ، مرکز مذهبی عربها بود: (انفال 35)-(تین 3)-(قریش 3) -مردم عرب، همه ساله برای حج و طواف ، اینجا می آمدند: (بقره 158 و 189 و 197)-(حج 27)
-اندازه ی عظمت و جلال و مقام والای این خانه زمانی پدیدار می شود که قومی دیگر (ابرهه ی حبشی ، حاکم یمن) از روی حسد و ستیزه گری و مصالح منطقوی ، برای نابودی و ویرانی آن لشگری بزرگ از فیلها آماده نموده ، برآن حمله می آورد. اما خداوند ، این برنامه ی پلید را باخاک یکسان نموده، برای نابودی این قوم، دسته هایی از پرندگان مخصوص را می فرستد که آنان با سنگهایی از سجیل (گل پخته شده در آتش و سفال) بر اینان یورش آورده و همه را هلاک و نابود می سازند. به این شیوه کسانی که می خواستند مرکزیت و مرجع بودن این خانه را از میان ببرند، خئد از میان رفتند: (فیل 1 تا 5)
-ابراهیم (علیه السلام) پیام توحید الهی را به قوم عرب رسانیده بود ولی آنان پیام را فراموش کرده بودند: (انعام 161)-(ابراهیم 35 تا 41)-(مریم 41 تا 55)-(حج 26 تا 31)-(عنکبوت 16) -آنان در عوض یکتا پرستی ، به شرک و بت پرستی گرفتار شده بودند: (انعام 106)-(یونس 18)-(نحل 127)-(فرقات 3)-(زمر 3) -لات و منات و عزّی و بت های بیشمار دیگری را پرستش می کردند: (فرقان 3)-(نجم 19 و 20) -چنانکه پرستش آنان را ، وسیله ی تقرب و نزدیکی به خدا تصور می کردند: (یونس 18)-(زمر 36)
-اینان خدای واحد را به عنوان آفریدگار و تدبیر کننده ی جهان قبول داشتند: (یونس 31)-(مؤمنون 84 تا 90) -مگر منکر قیامت و کیفر و پاداش و نبوت بودند: (فرقان 11)-(روم 16)-(سبا 36)-(شوری 18)-(نازعات 42) -در میان قوم عرب ، کسانی وجود داشتند که به دین یهود و نصاری و آتش پرستان ، گرویده بودند:(بقره 62)-(مائده 18 و 69)-(توبه 30)-(حج 17)-(جمعه 6)
س= فلسفه ی تاریخ شما چیست؟ ج= فلسفه ی تاریخ من ، عبرت و پند است. من حوادث و واقعیات گذشته را تنها برای آن بیان می کنم که مردم از آن پند و عبرت گیرند: (آل عمران 13)-(اعراف 176)-(یوسف 111)-(حشر 2)-(نازعات 26)
س= آیا شما از امت محمدی (ص) یادآوری کرده اید؟ ج= آری. من آن را به القاب امت مسلمان: (بقره 128) امت وسط (میانه رو و راست رونده): (بقره 143) خیر امیت (بهترین امت ها): (آل عمران 110) و مسلمین: (بقره 128)-(حج 78) نامیده ام.
این امت ، این امتیاز را دارد که بهترین امت های دنیا است. زیرا خداوند این امت را وظیفه داده که تا قیامت، در پخش خوبی ها و ممانعت از بدی ها سعی و تلاش ورزد: (آل عمران 104 و 110)
در قول و عمل و گفتار و کردار ، شاهد و گواه دین حق باشد:(بقره 143)-(مائده 8)-(نساء 135)-(حج 78)
چنانکه برای برپایی ظان باید تلاش ورزد:(شوری 13)
س= آیا در مورد امت اسلامی ، در گذشته پیشگویی هایی موجود بوده است؟ ج= آری. حضرت ابراهیم و ساماعیل (علیهماالسلام) پس از تجدید بنای خانه ی کعبه، دعایی که کرده و خواهش که از او (خداوند) نموده بودند، در آن از امت مسلمان یادآوری کرده بودند: (بقره 128)
س=آیا شما از اصحاب گرامی آن حضرت (صلّی الله علیه و آله وسلّم) نیز یاد آوری کرده اید؟
ج= آری. آنانی که یار و یاور رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) و همکار و همراهشان بودند، به نام صحابه یاد می شوند: (توبه 40)-(فتح 29)-(تحریم
در تورات و انجیل ، در مورد اینان پیشگویی موجود بود: (فتح 29)
این گروه در عالم بی سروسامانی و از عده ی کمی آغاز شد و سپس فرصتی رسید که آنان به قدرتی نیرومند تبدیل گردیدند: (انفال 26)-(فتح 29)
این بزرگمردان در میان خویش بسیار نرمخو و مهربان بوده و در برابر کافران بسیار سختگیر بودند: (فتح 29)
در میان این گروه ، آن مهاجرانی نیز وجود داشتند که خانه و زندگی خویش را در راه خدا ترک نموده ، از مکه ی مکرمه به مدینه ی منوره ، حجرت گزیده بودند. همچنین انصاریانی نیز حضور داشتند که با مهاجرین برخوردی برادرانه و بی مانند می کردند، که هردوی آنها مسلمانان راستین بودند: (انفال 74)
اینان در راه خدا جان و مال خویش را فدا کردند: (توبه 88)
در میانشان شخصیت های مقدسی حضور داشتند که نماز را بر پا داشته و در حال رکوع زکات میپردازند: (مائده 55)
در دلهای اینان، ایمان نقش بسته بود. خدا از آنان راضی شد و آنان نیز از خدا راضی بودند: (مجادله 22)
تمام آن صحابه ای که در حدیبیه در زیر درخت، با پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) بیعت نمودند، بهشتی اند. خدا از ایشان شادمان (راضی) شد: (فتح 18)
انصار در کمک با مهاجرین، از ایثار بسیار کار می گرفتند: (حشر 9)
در میان اصحاب، السابقون الأولون (طلیعه دارن ایمان) نیز حضور داشتند. که خدا از آنان راضی بوده و آنان نیز از خدا راضی شدند: (توبه 100)
س=آیا شما از صحابی ای نام برده اید؟ ج=آری. من از زید نام برده ام: (احزاب 37)
س= آیا شما از تابعین (آنانی که با اصحاب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) دیدار داشتند) نیز یاد کرده اید؟
ج=آری خداوند از تابعین صالح ، چنان راضی شد که از صحابه ی نیکوکار پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) :(توبه 100)
س= آیا حالتی وجود دارد که تمام اعمال شخص ضایع و باطل شود؟ ج=آری . تمام اعمال مسلمان ضایع و باطل می شود. اگر او: 1-کفر را برگزیند: (کهف 105)-(احزاب 19)-(محمد 9 و 32) 2-به خداوند شریک قرار دهد: (انعام 88)-(توبه 17)-(زمر 65) 3-از دین اسلام (والعیاذبالله) برگردد: (بقره 217) 4-در مجلس پیامبر با صدای بلندتر از ایشان، با داد و بیداد صحبت نماید:(حجرات 2)
س= شما به کدام افراد ، لعنت گفته اید؟ ج= لعنت الهی بر افراد زیر است: 1-بر شیطان : (نساء116 و 117) 2-بر کافران: (بقره 89 و 161)-(مائده 78)-(احزاب 64) 3-بر ظالمان: (اعراف 44)-(هود 18)-(مؤمن 52) 4-بر دروغگویان:(آل عمران 61)
س= آیا شما از سیاره ها نیز یادآوری نموده اید؟ ج=آری . من از خورشید و ماه و سیاره های دیگر، یادآوری کرده ام: (اعراف 54)-(نحل 12)-(حج 18)-(عنکبوت 61)
س= شما آن سیاره ها را ساکن می دانید یا متحرک؟ ج=از دیدگاه من ، این سیاره ها حرکت دارند. (یس 40)-(نازعات 3)
س= آیا شما از کوهها نیز یاد کرده اید؟ ج=آری . من از چندین کوه نام برده ام. مانند: کوه طور، کوه جودی و غیره... (کهف 9)-(هود 44)
س= شما از کدام معادن قیمتی نام برده اید؟ ج=معادنی را که یاد آور شده ام عبارتند از: طلا ، نقره ، مس: (آل عمران 14)-(توبه 34)-(رحمن 35)
س= آیا شما از دانه های قیمتی نیز یادآوری کرده اید؟ ج=آری. من از دانه هایی مانند لؤلؤ و مجرجان نام برده ام: (حج 23)-(طور 24)-(رحمن 22)-(واقعه 23)-(دهر 19)
س= آیا شما از سبزیجات نیز نام برده اید؟ ج= آری. من از پیاز، سیر، خیار و غیره نام برده ام: (بقره 61)
س= آیا شما از درخت ها نیز یادآوری کرده اید؟ ج= آری . من از برخی درختان نام برده ام. مانند: خرما، زیتون، موز، انجیر و غیره: (نحل 11)-(حجر 18)-(مؤمنون 20)-(نور 25)-(سبا 16)-(فتح 18)-(رحمن 6)-(عبس29)
س= آیا از میوه ها نیز یاد کرده اید؟ ج=آری. از آن جمله از خرما ، انگور، انار و غیره نیز نام برده ام: (بقره 22 و 26)-(انعام 99 و 141)-(اعراف 57)-(رعد 3)-(نحل 67)-(فاطر 27)-(رحمن 11)
س= آیا شما از پرندگان هم نام برده اید؟ ج=آری . من از برخی پرندگان نام برده ام . مانند: هُدهُد (شانه به سر)،زاغ و غیره: (بقره 26)-(مائده 31)-(انعام 38)-(نحل 79)-(نور 41)-(نمل 20)-(ملک 19)
س= شما از چه روزهایی نام برده اید؟ ج= من از روزهای جمعه و شنبه نام برده ام:(جمعه 9)-(اعراف 163)
س= تعیین وقت چگونه انجام می شود؟ ج= تعیین اوقات شب و روز ، به حساب برآمدن و غروب کردن خورشید ، انجام می شود:(بقره 164)-(آل عمران 27)-(یونس 6)-(بنی اسرائیل 12)-(انبیاء 33)
چنانکه تقویم روزها و ماهها و سالها به لحاظ منزل های ماه ترتیب می گردد: (انعام 96)-(یونس 5)-(بنی اسرائیل 12)-(رحمن 5)
و یک سال دوازده ماه است: (توبه 36)
س= شما از کدام شهر ها نام برده اید؟ ج= من از شهر هایی همچون :
بابل: (بقره 102) مکه: (آل عمران 96)-(انعام 92)-(نحل 91)-(بلد 201)-(تین 3) و مدینه: (توبه 101 و 120)-(احزاب 60)-(منافقون 8) و غیره ... نام برده ام.
س= آیا شما از شیر نیز یاد کرده اید؟ ج= آری. من از شیر خالص یاد کرده ام: (نحل 66)-(محمد 15)
س= لطفا" در مورد سحر و جادو چیزی بگوئید: ج= جادو، خواهی نخواهی تأثیر خود را می کند: (بقره 102)-(اعراف 116)-(طه 66)
امتیاز ویژه اش ، خیال انگیزی است: (طه 66 و 69)
جادو کردن کفر است: (بقره 102)
جادوگر، در دنیا و آخرت جز زیان و رسوایی ، حاصلی ندارد:(بقره 102)-(یونس 77)-(طه 69)
س= در مورد شاعران چیزی اظهار فرمائید:
ج= حالت بیشتر شاعران دنیا، چنین است که به گونه ای عام..... در گفتار و عملشان تضاد موجود است و همواره در دنیای تخیل غرق اند. چنانکه پیروانشان نیز، مردم نادرست و گمراه می باشند: (شعرا 224 تا 226)
به عکس ایشان ، عملکرد شاعران مسلمان ، به گونه ای دیگر است. آنان خدا را بسیار یاد نموده و هنر خویش را برای دفاع از حق، به کار می برند: (شعرا 227)
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) فن شاعری را نیاموخته بودند. زیرا این هنر برای مقام و شأن ایشان، مناسب نبود: (یس 69)
با آن همه کافران مکه ، به دروغ به ایشان نسبت شاعری می دادند:(انبیاء 5)-(طور 30)-(حاقة 41)
س=جدایی دین و دنیا از کدام وقت آغاز شد؟ ج=قوم شعیب (علیه السلام) دین و دنیا را از هم جدا قرار داده و به دست آوردن مال و ثروت و مصارف آن را، معامله ای جدا از دین قرار دادند:(هود 87)
س= بت پرستی از چه وقت آغاز شد؟ ج= پیشتر از همه ، قوم نوح (علیه السلام) بت پرستی را آغاز کرده و بتهایی را تراشیده و به نامهای : وَدّ ، سُواع، یغُوث، یعُوق و نَسر ، نامیدند و سپس آنها را پرستش کردند:(نساء 163)-(اعراف 59)-(نوح 23)
به کدام دین روآورم : فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون(30روم)َ به يكتاپرستى روى به دين آور. فطرتى است كه خدا همه را بدان فطرت بيافريده است و در آفرينش خدا تغييرى نيست. دين پاك و پايدار اين است. ولى بيشتر مردم نمىدانند
6- تربیت احساسات و عواطف: برای من، تربیت احساسات و عواطف انسان بسیار مهم است.
- من برای انسان تنها ترس خدا را می آموزم: (آل عمران 157)-(مائده 94)-(انعام 15)-(زمر 36)-(دهر 10)
- و از ترس های دیگر برحذر می دارم. مانند ترس از مرگ: (آل عمران 154 و 185)-(نساء 78)-(ق 43)-(منافقون 11)
- ترس از قلت و تنگی رزق: (رعد 26)-(روم 37)-(فاطر 3)-(ذاریات 22 و 58)
- و او را از ترس های موهومی نجات میدهم: (بقره 216)-(نساء 19)-(لقمان 34)-(طلاق 1)
- در دل او ، امید و آرزوی نعمت های آخرت را پیدا می کنم: (آل عمران 14 و 15)-(اعراف 32)-(صف 10 تا 12)-(واقعه 15 تا 24)-(مطففین 22 تا 24)
- به او محبت و دوستی خدا را می آموزم: (بقره 165)-(توبه 24)-(زمر 53)-(تغابن 3)-(انفطار 6 و7)
- چنانکه نفرت از شیطان را به او می آموزم: (بقره 168 و 208)-(یوسف 5)-(بنی اسرائیل 53)-(فاطر 6)-(یس 60 و 62)
- من در وجدان و نهان انسان، نفرت از هر بدی را ایجاد می کنم: (آل عمران 104 و 110 و 114)-(توبه 112)-(نحل 90)
- تا او از کفر و شرک بپرهیزد: (بقره 191)-(حجرات 7)
- از فحاشی دوری گزیند: (نور 19)
- و از ارتکاب فتنه و فساد و غیره ، خود را برحذر دارد: (مائده 23 و 64)-(اعراف 56)-(قصص 83)
7- زندگی فردی و جمعی: من برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی انسان، هر کوشش ممکن را نموده ام: (بقره 48)-(آل عمران 103)-(مائده 2)-(توبه 71)-(فاطر 18)-(شوری 38)-(حشر 9)-(مدثر 38)
8- فرض و مستحسن: من برای انسان ، فرق امور واجب و مستحب را گفته ام، تا در میان مسائل و موضوعات مهم و مهمتر، گزینش کند: (بقره 178 و 183 و 271 و 280)-(آل عمران 97)-(نساء 25 و 103)-(توبه 60)
9- وسایل تربیت: من برای تربیت انسان، از این وسائل بسیار کار گرفته ام:
الف) یک نمونه به عنوان الگو تقدیم می کنم: «رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) را به عنوان اسوه ی حسنه (الگوی نیک) »:(انبیاء 107)-(احزاب 21)-(سبا 28)
ب) بوسیله ی تهدید و بیم: دادن: (مائده 38)-(توبه 39)-(نور 2)-(فرقان 68 و 69)
ج) از داستان ها و تاریخ پند گرفتن: (مائده 27 تا 30)-(اعراف 176)-(هود 100)-(یوسف 3 و 111)
د) رسم و رواج های جاهلیت را پایان می دهم: (مائده 90)-(نحل 67)-(تکویر 8 و 9)
10- تأسیس یک گروه و جماعت شایسته: افرادی که بر این شیوه تربیت و آماده می شوند، از حقایق ابدی و دلائل آفاق و انفس ، آگاه شده، به احکامم پایبند و از دانش و بینش بهره مند می باشند. همچنین با این اسلوب ، بهترین جمعیت و سازمانی پدیدار می شود که به ایمان و عمل شایسته مسلح شده، برای پخش و ترویج خوبی ها و از میان بردن و ریشه کن سازی زشتی ها آماده و فعال می گردد: (بقره 151)-(آل عمران 110 و 164)-(جمعه 2)-(عصر 3 و 4)
س= آیا شما از امت های گذشته یاد کرده اید؟
ج=آری . من از بسیاری از اقوام گذشته ، یا آوری کرده ام. همچون:
قوم نوح: (اعراف 59)-(هود 25)
قوم عاد: (اعراف 56)-(هود 50)
قوم ثمود: (اعراف 73)-(هود 61)
و غیره....
س=شما از کدام بت ها نام برده اید؟
ج=من نام بعضی بت ها را نیز یادآور شده ام. مانن:
لات و عزّی: (نجم 19)
منات: (نجم 23)
وَدّ ، سُئاع، یَغوث، یعوق و نسر:(نوح 23)
و غیره...
س= آیا شما از شخص کافری نام برده اید؟
ج=آری. من نام عده ای از کافران را یادآور شده ام. مثلا":
فرعون، قارون، هامان: (عنکبوت 39)
ابولهیب:(مسد 1)
و غیره...
س= آیا پیکر فرعون هنوز هم موجود است؟
ج=آری. پیکر فرعون تا قیامت نیز محفوظ است . تا مردم از فرجام بد او عبرت گیرند:(یونس 92)
س=آیا شما نام زنی را نیز یادآور شده اید؟
ج= آری. من نام مریم، مادر حضرت عیسی (علیه السلام) را، چندین بار یادآور شده ام: (آل عمران 36)-(نساء 171)-(مائده 17 و 50)-(تحریم 12)
س= آیا شما نام برخی از مساجد را نیز یادآور شده اید؟
ج= آری. من نام برخی از مساجد را یاد اور شده ام. همچون مسجد الحرام (مکه مکرمه) و مسجد الاقصی (بیت المقدس):(بقره 144)-(مائده 2)-(انفال 34)-(توبه 7)-(بنی اسرائیل 1)
س= در مورد خانه کعبه ، لطفا" مقداری ارشاد رمائید:
ج=این خانه ی خدا، در مکه است: (آل عمران 96)
- بیشترین و پرسابقه ترین عبادتگاه و قبله، همین است: (آل عمران 96)
- این خانه مرکز برکت و هدایت است: (آل عمران 96)
- در آن نشانه های بسیار الهی موجود است: (آل عمران 97)
- از آن جمله ، مقام ابراهیم نیز است: (آل عمران 98)
- حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) آن را از سر نو ساختند: (بقرع 127)
- خانه ی کعبه جایگاه امنیت اسلامی است: (بقره 125 و 126)-(قصص 6 و 57)
- جایگاهی است پاکیزه و دارای مقامی ارجمند: (بقره 191)-(مائده 2 و 97)-(توبه 28)-(قصص 57)
- جایگاه تجمع انسان ها برای حج و عبادت: (بقره 125)
- بر هر مسلمان توانمند، لازم است که در عمرش یکبار حج این خانه را بگزارد: (آل عمران 97)-(حج 27)
- حق تولیت آن ، بر عهده ی مردم پرهیزگار است: (انفال 34)
- به اضافه ی حج ، به این خانه، عمره نیز صورت می گیرد: (بقره 158)
مناسک اعمال حج عبارتند از:
- طواف کعبه: (بقره 125)-(حج 29)
- سعی میان دو کوه صفا و مروه: (بقره 158)
- اجتماع در میدان عرفات: (بقره 198)
- قربانی: (حج 28 و 34 و 36)
- قیام و توقیف در مشعر الحرام(مزدلفه):(بقره 198)
س= شما از کدام سرمایه دار نیز نام برده اید؟
ج=من از بزرگترین سرمایه دار قوم موسی (علیه السلام) ، قارون ، نام برده ام:(قصص 76 تا 82)
س= پیش از نزول شما، حالت عرب ها چگونه بود؟
ج=پیش از نزولم، در تمام جهان به ویژه جزیرة العرب ، فتنه و فساد ، موج می زد: (آل عمران 103)-(روم 41)-(قریش 4)
- در هر سویی تاریکی های کفر و شرک و اوهام پرستی و گمراهی گسترده بود: (آل عمران 103 و 151 و 164)-(انعام 106 و 143 و 144)
- حکومت مرکزی ای در این محدوده ی جغرافیایی (جزیرة العرب)وجود نداشت و مردم در قبیله ها و گروه های تقسیم شده بودند: (حجرات 3)
- چنانکه پیوسته با هم درگیری و نزاع و خصومت داشتند: (آل عمران 103)-(مریم 97)-(روم 41)-(قریش 4)
- عامه ی مردم به فقر و و مفلسی و بینوایی گرفتار بودند: (ابرهیم 37)-(قریش 4)
- هر چند قبیله ی قریش ثروتمند بوده و از زندگی مرفهی برخوردار بودند: (قریش 4)
- زیرا تجارت داخلی و خارجی در دست ایشان بود: (قریش 1 و2)
- کاروان های تجارتی شان درآن محیط ناامن، به گونه ای محفوظ بودند که زبان در میان سی و دو دندان: (قریش 1 تا 4)
- دلیلش آن بود که این مردم، پیشوایان مذهبی قوم عرب : (قریش 3)
- خدمتگزاران و متولیان خانه ی کعبه: (توبه 19)
- و آب دهندگان حجاج بیت الله الحرام بودند: (توبه 19)
- از این رو، به کاروان های تجارتی شان کسی تجاوز نمی کرد و آنان بدون ترس و هراس ، سفر می کردند: (قریش 1 تا 4)
- بیشتر سرزمین عرب، ریگزار و بی آب و علف بود: (ابراهیم 37)
- در جای جایش، نخلستانها و تاکستانها و باغهای انار نیز وجود داشت: (انعام 99 و 136 و 141)-(مؤمنون 19)-(یس 34 و 35)-(نبأ 15 و 16)
- در میان چهار پایان ، اشتر عمومیت داشت. مردم از آن برای سواری استفاده نموده و از گوشت آن تغذیه می کردند و در حمل و نقل نیز از آن استفاده می نمودند: (انعام 142 و 144)-(اعراف 40)-(نحل 5 تا 7)-(غاشیة 17)
- مناطق مسکونی به دو بخش شهری و دهاتی (بادیه نشینی و صحرا گردی) تقسیم می شد: (توبه 90 و 97 و 120)-(احزاب 20)-(حجرات 14)
- در میان عربها، تعصب قومی بسیار وجود داشت: (فتح 26)
- اینان جنگجو و دلیر بودند: (نساء 104)-(مریم 97)
- اینان به زبان خویش بسیار افتخار نموده و غیر عرب ها را اعجمی (گنگ و لال) می گفتند: (نحل 1 تا 3)-(شعراء 198)-(حم سجده 44)
- شعر و شاعری به گونه ای عام، رواج داشت: (شعراء 224)-(صافات 36)-(طور 30)-(حاقة 41)
- عادات زشت شراب نوشی و قمار بازی در میان این مردم نیز موجود بود: (بقره 219)-(مائده 90 و 91)
- اوهام پرستی عمومیت داشت: (نساء 117)-(انعام 143 و 144)-(بنی اسرائیل 40)-(زخرف 19)
- رباو سود خواری رایج بود: (بقره 275)-(آل عمران 130)-(روم 39)
- عادت زشت دخترکشی، نیز در میانشان موجود بود و برخی مردم، فزندان تازه به دنیا آمده ی خویش را زنده به گور می کردند: (انعام 151)-(بنی اسرائیل 31)-(تکویر 8 و 9)
- خانه ی کعبه ، مرکز مذهبی عربها بود: (انفال 35)-(تین 3)-(قریش 3)
- مردم عرب، همه ساله برای حج و طواف ، اینجا می آمدند: (بقره 158 و 189 و 197)-(حج 27)
- اندازه ی عظمت و جلال و مقام والای این خانه زمانی پدیدار می شود که قومی دیگر (ابرهه ی حبشی ، حاکم یمن) از روی حسد و ستیزه گری و مصالح منطقوی ، برای نابودی و ویرانی آن لشگری بزرگ از فیلها آماده نموده ، برآن حمله می آورد.
اما خداوند ، این برنامه ی پلید را باخاک یکسان نموده، برای نابودی این قوم، دسته هایی از پرندگان مخصوص را می فرستد که آنان با سنگهایی از سجیل (گل پخته شده در آتش و سفال) بر اینان یورش آورده و همه را هلاک و نابود می سازند.
به این شیوه کسانی که می خواستند مرکزیت و مرجع بودن این خانه را از میان ببرند، خئد از میان رفتند: (فیل 1 تا 5)
- ابراهیم (علیه السلام) پیام توحید الهی را به قوم عرب رسانیده بود ولی آنان پیام را فراموش کرده بودند: (انعام 161)-(ابراهیم 35 تا 41)-(مریم 41 تا 55)-(حج 26 تا 31)-(عنکبوت 16)
- آنان در عوض یکتا پرستی ، به شرک و بت پرستی گرفتار شده بودند: (انعام 106)-(یونس 18)-(نحل 127)-(فرقات 3)-(زمر 3)
- لات و منات و عزّی و بت های بیشمار دیگری را پرستش می کردند: (فرقان 3)-(نجم 19 و 20)
- چنانکه پرستش آنان را ، وسیله ی تقرب و نزدیکی به خدا تصور می کردند: (یونس 18)-(زمر 36)
- اینان خدای واحد را به عنوان آفریدگار و تدبیر کننده ی جهان قبول داشتند: (یونس 31)-(مؤمنون 84 تا 90)
- مگر منکر قیامت و کیفر و پاداش و نبوت بودند: (فرقان 11)-(روم 16)-(سبا 36)-(شوری 18)-(نازعات 42)
- در میان قوم عرب ، کسانی وجود داشتند که به دین یهود و نصاری و آتش پرستان ، گرویده بودند:(بقره 62)-(مائده 18 و 69)-(توبه 30)-(حج 17)-(جمعه 6)
س= فلسفه ی تاریخ شما چیست؟
ج= فلسفه ی تاریخ من ، عبرت و پند است.
من حوادث و واقعیات گذشته را تنها برای آن بیان می کنم که مردم از آن پند و عبرت گیرند: (آل عمران 13)-(اعراف 176)-(یوسف 111)-(حشر 2)-(نازعات 26)
س= آیا شما از امت محمدی (ص) یادآوری کرده اید؟
ج= آری. من آن را به القاب امت مسلمان: (بقره 128)
امت وسط (میانه رو و راست رونده): (بقره 143)
خیر امیت (بهترین امت ها): (آل عمران 110)
و مسلمین: (بقره 128)-(حج 78)
نامیده ام.
این امت ، این امتیاز را دارد که بهترین امت های دنیا است.
زیرا خداوند این امت را وظیفه داده که تا قیامت، در پخش خوبی ها و ممانعت از بدی ها سعی و تلاش ورزد: (آل عمران 104 و 110)
در قول و عمل و گفتار و کردار ، شاهد و گواه دین حق باشد:(بقره 143)-(مائده 8)-(نساء 135)-(حج 78)
چنانکه برای برپایی ظان باید تلاش ورزد:(شوری 13)
س= آیا در مورد امت اسلامی ، در گذشته پیشگویی هایی موجود بوده است؟
ج= آری. حضرت ابراهیم و ساماعیل (علیهماالسلام) پس از تجدید بنای خانه ی کعبه، دعایی که کرده و خواهش که از او (خداوند) نموده بودند، در آن از امت مسلمان یادآوری کرده بودند: (بقره 128)
س=آیا شما از اصحاب گرامی آن حضرت (صلّی الله علیه و آله وسلّم) نیز یاد آوری کرده اید؟
ج= آری. آنانی که یار و یاور رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) و همکار و همراهشان بودند، به نام صحابه یاد می شوند: (توبه 40)-(فتح 29)-(تحریم
در تورات و انجیل ، در مورد اینان پیشگویی موجود بود: (فتح 29)
این گروه در عالم بی سروسامانی و از عده ی کمی آغاز شد و سپس فرصتی رسید که آنان به قدرتی نیرومند تبدیل گردیدند: (انفال 26)-(فتح 29)
این بزرگمردان در میان خویش بسیار نرمخو و مهربان بوده و در برابر کافران بسیار سختگیر بودند: (فتح 29)
در میان این گروه ، آن مهاجرانی نیز وجود داشتند که خانه و زندگی خویش را در راه خدا ترک نموده ، از مکه ی مکرمه به مدینه ی منوره ، حجرت گزیده بودند.
همچنین انصاریانی نیز حضور داشتند که با مهاجرین برخوردی برادرانه و بی مانند می کردند، که هردوی آنها مسلمانان راستین بودند: (انفال 74)
اینان در راه خدا جان و مال خویش را فدا کردند: (توبه 88)
در میانشان شخصیت های مقدسی حضور داشتند که نماز را بر پا داشته و در حال رکوع زکات میپردازند: (مائده 55)
در دلهای اینان، ایمان نقش بسته بود. خدا از آنان راضی شد و آنان نیز از خدا راضی بودند: (مجادله 22)
تمام آن صحابه ای که در حدیبیه در زیر درخت، با پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) بیعت نمودند، بهشتی اند. خدا از ایشان شادمان (راضی) شد: (فتح 18)
انصار در کمک با مهاجرین، از ایثار بسیار کار می گرفتند: (حشر 9)
در میان اصحاب، السابقون الأولون (طلیعه دارن ایمان) نیز حضور داشتند. که خدا از آنان راضی بوده و آنان نیز از خدا راضی شدند: (توبه 100)
س=آیا شما از صحابی ای نام برده اید؟
ج=آری. من از زید نام برده ام: (احزاب 37)
س= آیا شما از تابعین (آنانی که با اصحاب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) دیدار داشتند) نیز یاد کرده اید؟
ج=آری خداوند از تابعین صالح ، چنان راضی شد که از صحابه ی نیکوکار پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) :(توبه 100)
س= شیطان کیست؟
ج=شیطان، که با ابلیس نیز یاد می شود، از جن بود: (بقره 34 و 36)-(بنی اسرائیل 61 تا 64)-(کهف 50)
او از آتش آفریده شده بود: (اعراف 12)
کارش گمراه کردن مردم است: (نساء 60 و 120)-(مائده 91)-(اعراف 27)-(مجادله 19)-(فرقان 29)
آن متکبر، از سجده کردن در برابر آدم خودداری ورزیده، نافرمانی خداوند را نموده بود: (بقره 34)-(اعراف 11)-(حجر 31)-(بنی اسرائیل 61)-(کهف 50)
او دشمن ازلی انسان است: (یوسف 5)-(بنی اسرائیل 53)-(فاطر 6)-(زخرف 62)
باید از او پیروی به عمل نیاید:(بقره 168 و 208)-(انعام 142)-(مریم 44)-(نور 21)
س=لطفا" در مورد جن، مقداری روشنی بیندازید:
ج=جن نیز همچون انسان ، مخلوق الهی است: (انعام 129)-(حجر 26 و 27)-(صافات 158)-(رحمن 15)-(جن 6)
آنان از آتش آفریده شده اند: (حجر 27)-(رحمن 15)
اینان پیش از انسان آفریده شده بودند: (حجر 27)-(کهف 50)
جن نیز همچون انسان ، در مورد عقیده و عملش پاسخگو می باشد: (انعام 129 تا 131)-(اعراف 38 و 179)-(حم سجده 19 تا 25)-(احقاف 18)-(رحمن 13)
در میانشان کسانی وجود دارند که فرمانبردار خداوند هستند و برخی هم نافرمان: (جن 11 و 14)
مشرکین عرب به دلیل نادانی شان ، در میان خدا و جن، پیوندی قرار داده بودند: (صافات 158)
آنان جن را شریکان خدا تصور می کردند: (انعام 106)
چنانکه آنان را عبادت می کردند: (سبا 41)
در هنگام ترس و مصیبت ، آنان را می خواندند: (جن 6)
جن ، انسان را دیده می تواند، ولی انسان ها جن را دیده نمی توانند: (اعراف 20)
پیش از بعثت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله وسلّم) آنان از جهان بالا برخی اخبار غیبی را دریافت می کردند: (جن 8 و 9)
گروهی از جن ، از آن حضرت (صلّی الله علیه و آله وسلّم) قرآن را شنیده و به ایشان ایمان آوردند:(جن 2 و 13)
س= آیا حالتی وجود دارد که تمام اعمال شخص ضایع و باطل شود؟
ج=آری . تمام اعمال مسلمان ضایع و باطل می شود. اگر او:
1- کفر را برگزیند: (کهف 105)-(احزاب 19)-(محمد 9 و 32)
2- به خداوند شریک قرار دهد: (انعام 88)-(توبه 17)-(زمر 65)
3- از دین اسلام (والعیاذبالله) برگردد: (بقره 217)
4- در مجلس پیامبر با صدای بلندتر از ایشان، با داد و بیداد صحبت نماید:(حجرات 2)
س= شما به کدام افراد ، لعنت گفته اید؟
ج= لعنت الهی بر افراد زیر است:
1- بر شیطان : (نساء116 و 117)
2- بر کافران: (بقره 89 و 161)-(مائده 78)-(احزاب 64)
3- بر ظالمان: (اعراف 44)-(هود 18)-(مؤمن 52)
4- بر دروغگویان:(آل عمران 61)
س= آیا شما از سیاره ها نیز یادآوری نموده اید؟
ج=آری . من از خورشید و ماه و سیاره های دیگر، یادآوری کرده ام: (اعراف 54)-(نحل 12)-(حج 18)-(عنکبوت 61)
س= شما آن سیاره ها را ساکن می دانید یا متحرک؟
ج=از دیدگاه من ، این سیاره ها حرکت دارند. (یس 40)-(نازعات 3)
س= آیا شما از کوهها نیز یاد کرده اید؟
ج=آری . من از چندین کوه نام برده ام. مانند: کوه طور، کوه جودی و غیره... (کهف 9)-(هود 44)
س= شما از کدام معادن قیمتی نام برده اید؟
ج=معادنی را که یاد آور شده ام عبارتند از: طلا ، نقره ، مس: (آل عمران 14)-(توبه 34)-(رحمن 35)
س= آیا شما از دانه های قیمتی نیز یادآوری کرده اید؟
ج=آری. من از دانه هایی مانند لؤلؤ و مجرجان نام برده ام: (حج 23)-(طور 24)-(رحمن 22)-(واقعه 23)-(دهر 19)
س= آیا شما از سبزیجات نیز نام برده اید؟
ج= آری. من از پیاز، سیر، خیار و غیره نام برده ام: (بقره 61)
س= آیا شما از درخت ها نیز یادآوری کرده اید؟
ج= آری . من از برخی درختان نام برده ام. مانند: خرما، زیتون، موز، انجیر و غیره: (نحل 11)-(حجر 18)-(مؤمنون 20)-(نور 25)-(سبا 16)-(فتح 18)-(رحمن 6)-(عبس29)
س= آیا از میوه ها نیز یاد کرده اید؟
ج=آری. از آن جمله از خرما ، انگور، انار و غیره نیز نام برده ام: (بقره 22 و 26)-(انعام 99 و 141)-(اعراف 57)-(رعد 3)-(نحل 67)-(فاطر 27)-(رحمن 11)
س= آیا شما از پرندگان هم نام برده اید؟
ج=آری . من از برخی پرندگان نام برده ام . مانند: هُدهُد (شانه به سر)،زاغ و غیره: (بقره 26)-(مائده 31)-(انعام 38)-(نحل 79)-(نور 41)-(نمل 20)-(ملک 19)
س= آیا شما در مورد جانداران نیز مطلبی بیان داشته اید؟
ج= من از جانداران زیادی یادآور شده ام:(بقره 164)-(انعام 38)-(هود 6)-(حج 18)-(جاثیة 3)
از جمله:
- گوسفند: (انعام 146)-(طه 18)-(انبیاء 78)
- میش: (ص 23 و 24)
- گاو ماده: (بقره 67 تا 71)-(یوسف 43)
- اسب: (انفال 60)-(نحل 8)-(حشر 6)
- الاغ: (بقره 259)-(جمعه 15)-(مدثر 50)
- استر: (نحل 8)
- شتر نر و ماده (ناقه): (انعام 144)-(اعراف 40)-(غاشیة 17)
- بوزینه: (بقره 65)-(مائده 60)-(اعراف 66)
- سگ: (اعراف 176)-(کهف 180)
- خوک: (بقره 173)-(مائده 3)
- فیل: (فیل 1)
- شیر: (مدثر 51)
س= آیا شما از جانوران خزنده و گزنده نیز نام برده اید؟
ج= بلی. من از چند جانور خزنده و گزنده نیز نام برده ام. مانند:
- پشه: (بقره 26)
- مگس: (حج 73)
- مورچه: (نمل 18)
- عنکبوت: (عنکلوت 41)
- زنبور عسل:(نحل 68)
س=آیا شما در مورد عسل چیزی گفته اید؟
ج= آری. عسل (شهد) به رنگهای مختلف موجود است که برای درمان بیماری های مردم ، شفا است:(نحل 68 تا 69)
س= شما از چه رنگهایی یادآور شده اید؟
ج=من از چندین رنگ نام برده ام. مانند:
- سفید: (بقره 187)-(آل عمران 106)-(اعراف 108)-(فاطر 27)-(صافات 46)
- سرخ : (فاطر 27)
- سیاه: (بقره 187)-(آل عمران 106)-(فاطر 27)-(زخرف 17)-(زمر 60)
- زرد: (بقره 69)-(روم 51)-(زمر 2)-(حدید 20)-(مرسلات 23)
س= شما از چه روزهایی نام برده اید؟
ج= من از روزهای جمعه و شنبه نام برده ام:(جمعه 9)-(اعراف 163)
س= تعیین وقت چگونه انجام می شود؟
ج= تعیین اوقات شب و روز ، به حساب برآمدن و غروب کردن خورشید ، انجام می شود:(بقره 164)-(آل عمران 27)-(یونس 6)-(بنی اسرائیل 12)-(انبیاء 33)
چنانکه تقویم روزها و ماهها و سالها به لحاظ منزل های ماه ترتیب می گردد: (انعام 96)-(یونس 5)-(بنی اسرائیل 12)-(رحمن 5)
و یک سال دوازده ماه است: (توبه 36)
س= شما از کدام شهر ها نام برده اید؟
ج= من از شهر هایی همچون :
بابل: (بقره 102)
مکه: (آل عمران 96)-(انعام 92)-(نحل 91)-(بلد 201)-(تین 3)
و مدینه: (توبه 101 و 120)-(احزاب 60)-(منافقون 8)
و غیره ... نام برده ام.
س= آیا شما از شیر نیز یاد کرده اید؟
ج= آری. من از شیر خالص یاد کرده ام: (نحل 66)-(محمد 15)
س= لطفا" در مورد سحر و جادو چیزی بگوئید:
ج= جادو، خواهی نخواهی تأثیر خود را می کند: (بقره 102)-(اعراف 116)-(طه 66)
امتیاز ویژه اش ، خیال انگیزی است: (طه 66 و 69)
جادو کردن کفر است: (بقره 102)
جادوگر، در دنیا و آخرت جز زیان و رسوایی ، حاصلی ندارد:(بقره 102)-(یونس 77)-(طه 69)
س= در مورد شاعران چیزی اظهار فرمائید:
ج= حالت بیشتر شاعران دنیا، چنین است که به گونه ای عام.....
در گفتار و عملشان تضاد موجود است و همواره در دنیای تخیل غرق اند. چنانکه پیروانشان نیز، مردم نادرست و گمراه می باشند: (شعرا 224 تا 226)
به عکس ایشان ، عملکرد شاعران مسلمان ، به گونه ای دیگر است.
آنان خدا را بسیار یاد نموده و هنر خویش را برای دفاع از حق، به کار می برند: (شعرا 227)
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) فن شاعری را نیاموخته بودند. زیرا این هنر برای مقام و شأن ایشان، مناسب نبود: (یس 69)
با آن همه کافران مکه ، به دروغ به ایشان نسبت شاعری می دادند:(انبیاء 5)-(طور 30)-(حاقة 41)
س=جدایی دین و دنیا از کدام وقت آغاز شد؟
ج=قوم شعیب (علیه السلام) دین و دنیا را از هم جدا قرار داده و به دست آوردن مال و ثروت و مصارف آن را، معامله ای جدا از دین قرار دادند:(هود 87)
س= بت پرستی از چه وقت آغاز شد؟
ج= پیشتر از همه ، قوم نوح (علیه السلام) بت پرستی را آغاز کرده و بتهایی را تراشیده و به نامهای : وَدّ ، سُواع، یغُوث، یعُوق و نَسر ، نامیدند و سپس آنها را پرستش کردند:(نساء 163)-(اعراف 59)-(نوح 23)
س=در انتها با تشکر از شما، اگر پیام خاصی دارید بفرمائید:
ج= خداوند بزرگ ، مرا برای تمام بشریت به عنوان پیامش قرار دهده و فرو فرستاده است: (ابراهیم 52)
تا برای همه ی مردم ، این پیام را برسانم که راه بندگی خالصانه ی خالق و پروردگار حقیقی خویش را برگزینند: (بقره 21)
تشــکر: (سبا 13)
من هم شـکر گزار خداوند می باشم: (لقمان 12)
به کدام دین روآورم :
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون(30روم)َ
به يكتاپرستى روى به دين آور. فطرتى است كه خدا همه را بدان فطرت بيافريده است و در آفرينش خدا تغييرى نيست. دين پاك و پايدار اين است. ولى بيشتر مردم نمىدانند