تا کی به شــــــکل خاطره ای گم ببینمت درعطر سیب و مزه ی گنــــــــــدم ببینمت من آن همیشه چشم به راهم به من بگو یک جمعه در هـــــــزاره ی چندم ببینمت؟ یا مهدی
آخرین تکه قلبم را به پروانه ای دادم که رنگ پرهایش سوی دیدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامی چیزهای دور و برم پاکتر بود ، حتی آبی تر از حوض آبی کلبه ی تنهایی ام ...
سکه زندگی من هر وقت رو ی زمین قرار میگیرد شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیر ندارد اما همین خـــــــــــــــــــــــــط برایم کافی است چون همین خط مرا به تو وصل نگه میدارد پس همین خـــــــــــــــــــــــــــــط را دوست دارم
یکنفر در همین نزدیکی ها
چیزی
به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است ...
خیالت راحت باشد
آرام چشمهایت را ببند
یکنفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
یکنفر که از همه زیبایی های دنیا
تنها تو را باور دارد ...
بخشی از نامه امیر المومنین علیه السلام به مالک اشتر: ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.......... و تو ندانی...... و تو ندانی... و تو ندانی
ديروز از هر چه بود گذشتيم،امروز از هر چه بوديم ...!!
آنجا پشت خاكريز بوديم و اينجا در پناه ميز ...!! ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود ...!!
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو !! مي دهد...!!
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم
نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم ، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش رنگترین زن هاست را میزند نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی مردهایی که به خیابان می آیند تا لذت ببرند،ذره ای به تو محل نمی دهند نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه و … را می روید و صد قافله دل کثیف، همراه شما نیست. نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی در خیابان راه می روید ;در حالی که یک عروسک متحرک نیستید ;یک انسان رهگذرید.
رمز موفقیت ۲ کلمه است : تصمیم درست و رمز گرفتن تصمیم درست ۱ کلمه است : تجربه و رمز کسب تجربه ۲ کلمه است : تصمیم نادرست
از مردمک دیده بباید آموخت ، دیدن همه و ندیدن خود را . . .
» آسمان فرصت پرواز بلند است ، ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی . . .
» اگر پشت به خورشید بایستید ، چیزی به جز سایه خویش نخواهید دید . . .
آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن اونو با یکی دیگه عوض کنی ! خودت باش ، قبل از اینکه مترسک دیگران بشی . . .
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند
از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او بدهم باز هم از من بیزار خواهد بود
با کودک بحث نکنم چون مرا با دانش خویش می سنجد
عشق یعنی پاک ماندن در فساد ، آب ماندن در دمای انجماد
در حقیقت یعنی سادگی در کمال برتری افتادگی
ژاپنی ها میگن :
ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه !
ما میگیم :
ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!!
مگس كش سوسك رو كشت، اما هیچ كس او را به خاطر سوء استفاده از اختیاراتش محاكمه نكرد
اذان صبح آوایی است که همگان میشنوند اما فقط آنهایی که اهل قیامتند برمیخیزند .
"چرخ روزگار دایره ای شكل است.اگر پایینی نگران مباش كه روزی بالا كشیده خواهی شد و اگر بالائی مغرور نباش كه روزی شاید به پایین كشیده شوی. "
نبايد زود قضاوت كنيم زيرا قضاوت خوب٬ محصول تجربه است و تجربه محصول قضاوت بد.
بسیاری هستند که چون نمیتوانند بسازند سعی میکنند تا ساختههای دیگران را ویران کنند تا بالاخره اثری داشته باشند! همیشه خراب کردن از ساختن آسانتر است.
از سنگهايي كه بر سر راهتان است براي ساختن پله هاي پيشرفت استفاده كنيد.
تو یادت نیست ولی من خوب به خاطر دارم که برای داشتنت دلی به دریا زدم که از آب واهمه داشت…
امام جوادعلیه السلام:
هرکه از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص وامیگذارد
تا کی به شــــــکل خاطره ای گم ببینمت
درعطر سیب و مزه ی گنــــــــــدم ببینمت
من آن همیشه چشم به راهم به من بگو
یک جمعه در هـــــــزاره ی چندم ببینمت؟
یا مهدی
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار،
سحر نزدیک است
آخرین تکه قلبم را به پروانه ای دادم که رنگ پرهایش سوی دیدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامی چیزهای دور و برم پاکتر بود ، حتی آبی تر از حوض آبی کلبه ی تنهایی ام ...
میم مشکلات زندگی را که برداریم
زندگی شیرین میشود . .
وقتی ارزش ها عوض می شوند، عوضی ها با ارزش می شوند!
وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :
نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!
آخرین تماشایت را پلک نخواهم زد مبادا تصویرت در چشمانم آواره گردد.......
قبل از اين که بخواهي در مورد من و زندگي من قضاوت کني
کفشهاي من را بپوش و در راه من قدم بزن
اشکهايي را بريز که من ريختم
دردها و خوشيهاي من را تجربه کن
سالهايي را بگذران که من گذراندم
...روي سنگهايي بلغز که من لغزيدم
دوباره و دوباره برپاخيز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم
(دکتر علی شریعتی)
همیشه سخت ترین سیلی رو از کسی میخوری که روزی بهترین
نوازشگرت بوده
بازی عوض شده ...
و همان هم قطار ها از داخل قطار به ما سنگ میزنند ...
بیهوده دل نبند بر این تخت روی آب ،
روزی تمام اسکله ها زنگ میزنند !!!
چند لحظه سکوت !
سکوت مجالي براي انديشيدن است
و انسان چيزي نيست جز انديشه اش....
چند لحظه سکوت....
آقا....
من اصلِ انتظار تو را برده ام زِ یاد
با انتظارهای فراوانم از شما ...
سکه زندگی من هر وقت رو ی زمین قرار میگیرد
شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیر ندارد
اما همین خـــــــــــــــــــــــــط برایم کافی است
چون همین خط مرا به تو وصل نگه میدارد
پس همین خـــــــــــــــــــــــــــــط را دوست دارم
یکنفر در همین نزدیکی ها
چیزی
به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است ...
خیالت راحت باشد
آرام چشمهایت را ببند
یکنفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
یکنفر که از همه زیبایی های دنیا
تنها تو را باور دارد ...
گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است
یا به دنبال محبت سر خود باختن است
من به میدان رفاقت گذرم از سر خویش
تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است
میگن سه موقع دعا برآورده میشه
یکی وقت اذون
یکی زیر بارون
یکیم وقتی دلی میشکنه
من وقت اذون زیر بارون دعا کردم
خدایا هیچ دلی نشکنه
و مهربانی هایت از دور چه نزدیک است
عجیب حس میکنم که جغرافیا دروغ محض تاریخ است
بخشی از نامه امیر المومنین علیه السلام به مالک اشتر:
ای مالک
اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی،
فردا به آن چشم نگاهش نکن،
شاید سحر توبه کرده باشد
و تو ندانی..........
و تو ندانی......
و تو ندانی...
و تو ندانی
جقدراین دوست داشتن های بی دلیل خوب است
مثل همین باران بی سوال!
كه هی میبارد
كه هی،آرام وشمرده شمرده میبارد...
باران می بارد به حرمت کداممان ، نمی دانم!
من همین قدر میدانم که باران صدای پای اجابت است و خدا با همه جبروتش دارد ناز میخرد ، نیــــــاز کن.
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز
هراسی از فراموشی نیست، چرا که جاودانند.......
هیچ کس به راستی گل را نمی بیند
شاید آنقدر کوچک است کـه مجال می طلـبد
دیدن، مانند داشتن یک دوست ، مستلزم زمان است...
مهربانی راازکودکی آموختم که خورشیدرادردفترنقاشی اش سیاه
کشیدتاپدرکارگرش زیرآفتاب نسوزد.
خداوند متعال مىفرمايد:
«یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد چرا كه بعضى از گمانها گناه است.
ديروز از هر چه بود گذشتيم،امروز از هر چه بوديم ...!!
آنجا پشت خاكريز بوديم و اينجا در پناه ميز ...!!
ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود ...!!
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو !! مي دهد...!!
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم
سردار شهيد شوشتري
نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم ، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش رنگترین زن هاست را میزند
نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی مردهایی که به خیابان می آیند تا لذت ببرند،ذره ای به تو محل نمی دهند
نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه و … را می روید و صد قافله دل کثیف، همراه شما نیست.
نمی دانید ; واقعا نمی دانید ; چه لذتی دارد وقتی در خیابان راه می روید ;در حالی که یک عروسک متحرک نیستید ;یک انسان رهگذرید.
نمی دانید;واقعا نمی دانید چه لذتی دارد این حجاب!
خدایا !لذتم مدام باد.
مجله پرسمان :زهراقدیانی
لبخند بزن بدون انتظار پاسخی از دنیا ، بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده می شود که به جای
پاسخ لبخند با تمام سازهایت می رقصد
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج میشد
به من گفت: نرو که بن بسته!
گوش نکردم ، رفتم
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم
پیر شده بودم . . .
افسوس كه سرمايه ز كف بيرون شد
وز دست اجل بسي جگر ها خون شد
كس نآمد از آن جهان كه پرسم از اوي
كاحوال مسافران دنيا چون شد
به نام دوست
وقتی به جز خودت کسی رو نمیبینی، چطور توقع داری حق رو به کسی جز خودت بدی؟
با این همه خودخواهی و تکبر به کجا میخوایم برسیم؟
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم