مشکل عدم استقلال (وابستگی به والدین)

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل عدم استقلال (وابستگی به والدین)

جوانان و نوجوانان باید چکاری انجام بدهند تا به پدر مادر وابستگی شدید پیدا نکنند؟ یعنی استقلال داشته باشند؟

دوستان از میان شما کسی است که دلش بخواهدازدواج کنه ولی استقلال نداشته باشه یعنی وابستگی به پدر ومادرش داشته باشد؟

سلام :Gol:

ایام به کام:Gol:

تاپیک مرتبط را هم مطالعه کنید

استقلال فرد

علی یارتان:Gol:

hamid ha;157570 نوشت:

جوانان و نوجوانان باید چکاری انجام بدهند تا به پدر مادر وابستگی شدید پیدا نکنند؟ یعنی استقلال داشته باشند؟


با سلام و احترام

به نظر من بخش زیادی از استقلال فردی رو والدین باید از همون دوران کودکی به بچه ها آموزش بدن

و همچنین یکی از علل مهم وابستگی فرزندان به والدین رفتارهای نادرست خود پدر و مادر هست که از کودکی فرزند رو مستقل بار نیاوردند و با رسیدگی و مراقبت های بیش از حد و... فرزند رو وابسته می کنند.

اگر به چند مورد زیر اشاره کنید کارشناسان و کاربران صاحب نظر گرامی بهتر میتونن راهنمایی تون کنند ان شاءالله:

- تا چه حدی و در چه مسائلی وابسته هستید؟
- علل این وابستگی چیست؟
- فرزند چندم خانواده هستید؟ (احیانا تک فرزند نیستید؟)
- سن

با تشکر؛

با سلام خدمت شما ممنون من فرزند دوم خانواده هستم وشاید وابستگی خیلی زیاد 18 ساله اقا اما دقیقا همینچیزی که شما گفتید شاید برای من اتفاق افتاده خواهش میکنم بیشتر توزیع بدهید

*هوالحق*


سلام و وقت بخیر.

منظورتون از وابستگی،وابستگی مالی بود یا عاطفی؟
و در چه حدی وابسته هستید؟

خوب یکی از لازمه های ازدواج به نظر من رسیدن به حدی از استقلال هست یعنی احساس استقلال و نداشتن وابستگی.خوب اگه شما همچین احساسی ندارید شاید آماده ازدواج و پذیرش مسئولیت نیستید.

سلام
دوست من ببخشيد كه دير تونستم سراغ سئوال شما بيايم.
اگر متوجه شده باشيد سئوالات دوستان مشخص مي كند كه خواننده عبارات شما دقيقا منظورتان را متوجه نمي شوند. يعني آيا سئوال شما كلي و اشاره به بيرون دارد يا وضع خودتان را بيان مي كند. به هر حال كمي توضيح بيشتري بدهيد و دقيق تر سئوالتان را شرح دهيد.
يعني آيا موردي براي ازدواج داريد؟
آيا خانواده براي ازدواج با شما همكاري مالي يا عاطفي و حمايتي ندارد و سهل انگاراست يا همه وظايف و مسئوليت ها را به عهده خودتان گذاشته و شما قادر نيستيد بدون حمايت شان كاري كنيد؟
سئوال تان را شفاف تر كنيد در خدمت تان هستم

با سلام خدمت جناب حامی منظور من استقلال فرد به قول بعضی از دوستان میگن بچه ننه؟ یعنی کسی و ابستگی عاطفی زیادی به پدر و مادرش داره؟

متاسفانه والدین با دلسوزی های بیش از حد خود نسبت به فرزندان موجب وابستگی زیاد فرزند به خود میشوند. وابستگی زیاد موجب میشود که فرد فردا روزی که میخواهد در جامعه وارد بشه نتونه وظایف و مسئولیت هارو به خوبی انجام بده و این موجب شکست فرد و درنتیجه بایین آمدن اعتمادبنفس فرد میشود.

بنظر من شما در کمال احترام و ارزشی که برای والدین خود قائل هستید سعی کنید وظایف و کاراتون رو خودتون انجام دهید(با قاطعیت و اصرار در کمال ادب سعی کنید نذارید والدین کارهایتان را انجام دهند) چون وقتی فرد یه کاری رو خودش انجام بده اگرچه که خطا هم داشته باشه چون داره خودش تجربه میکنه این تجربه به فرد لذت میدهد و اعتمادبنفس رو در افراد بالا میبرد و رفته رفته حس استقلال در شما افزایش بیدا خواهد کرد

یه استادی داشتیم میگفت بچه من وقتی میره توی آشبزخونه وقتی که شربتی درست میکنه من یک روز کامل باید آشبزخونه رو بشورم از بس کابینت و ..رو کثیف میکنه تا یه شربت بی مزه درست کنه و ما بخوریم ایشون میگفتن اما من هرگز بچه ام رو منع نمیکنم در انجام کارها میگفتن این زحمت اشبزخونه شستن رو با دل و جون میخرم تا بچه ام هم تجربه کسب کنه هم حس استقلال طلبی در فرزندم بالا بره

سلام به سؤال کننده سؤال مبهم و پاسخ‌دهندگان او
اولا:سوال کننده مشکل الان خودش رو مي‌خواد حل کنند حالا والدين رفتارشون چجوري بوده ديگه گذشته و بعيد است دواي درد الانش باشد.
دوما: به نظر نمي‌رسه هميشه استقلال مقابل وابستگي باشه. بعضي وقتها درعين اينکه مستقليم وابسته هم هستيم. شما که مي‌گيد چکار کنيم که مستقل باشيم، همين الان قلم و کاغذ بردار و کارهائي که مستقل از پدر و مادر انجام دادي رو بنويس، همين مي‌تواند بهترين دليل باشد که مستقلي.
سوما: ما بايد مواظب باشيم علاقه را با وابستگي قاطي نکنيم. هرچند گاهي علاقه به وابستگي منجر مي‌شود. ولي گاهي هم به خاطر احترام به ايده و نظر والدين است. يعني به احترام پدر و مادر اين کار را انجام مي‌دهي. و گاهي هم به خاطر متقن بودن نظر والدين و نداشتن دليلي بر رد آن و ...
چهارما: به نظر مي‌رسد اين مشکل وابستگي فقط يک مصداق دارد و آن هم ازدواج است. و از پاسخ شما به سؤال استاد حامي هم بر مي آيد که شما مستقل در انتخاب همسر هستيد ولي در انتخاب گزينه‌اي که بتواند اين علاقمندي شما به والدين را درک کند و با شما بسازد نگراني داريد. اگر اينگونه است سوال اولي شما گوياي منظورتان نبوده. بنابراين تا توضيح شما بايد صبور باشيم.
پنجما: (البته اين حديث نفسه) تا حالا به اين فکر کرديم چرا هميشه دنبال راهکارهاي استقلال از پدر و مادر هستيم، ولي دنبال استقلال از کسان و چيزهاي ديگر که مي‌تواند مضر هم باشد نيستيم. (مثل علائق لحظه‌اي و ... ديگه مثال نمي‌زنم چون شايد به خودم بر بخوره!)

صائب;205527 نوشت:
سلام به سؤال کننده سؤال مبهم و پاسخ‌دهندگان او اولا:سوال کننده مشکل الان خودش رو مي‌خواد حل کنند حالا والدين رفتارشون چجوري بوده ديگه گذشته و بعيد است دواي درد الانش باشد. دوما: به نظر نمي‌رسه هميشه استقلال مقابل وابستگي باشه. بعضي وقتها درعين اينکه مستقليم وابسته هم هستيم. شما که مي‌گيد چکار کنيم که مستقل باشيم، همين الان قلم و کاغذ بردار و کارهائي که مستقل از پدر و مادر انجام دادي رو بنويس، همين مي‌تواند بهترين دليل باشد که مستقلي. سوما: ما بايد مواظب باشيم علاقه را با وابستگي قاطي نکنيم. هرچند گاهي علاقه به وابستگي منجر مي‌شود. ولي گاهي هم به خاطر احترام به ايده و نظر والدين است. يعني به احترام پدر و مادر اين کار را انجام مي‌دهي. و گاهي هم به خاطر متقن بودن نظر والدين و نداشتن دليلي بر رد آن و ... چهارما: به نظر مي‌رسد اين مشکل وابستگي فقط يک مصداق دارد و آن هم ازدواج است. و از پاسخ شما به سؤال استاد حامي هم بر مي آيد که شما مستقل در انتخاب همسر هستيد ولي در انتخاب گزينه‌اي که بتواند اين علاقمندي شما به والدين را درک کند و با شما بسازد نگراني داريد. اگر اينگونه است سوال اولي شما گوياي منظورتان نبوده. بنابراين تا توضيح شما بايد صبور باشيم. پنجما: (البته اين حديث نفسه) تا حالا به اين فکر کرديم چرا هميشه دنبال راهکارهاي استقلال از پدر و مادر هستيم، ولي دنبال استقلال از کسان و چيزهاي ديگر که مي‌تواند مضر هم باشد نيستيم. (مثل علائق لحظه‌اي و ... ديگه مثال نمي‌زنم چون شايد به خودم بر بخوره!)

سلام
ممنون از پاسخ خوب تان
ان شاالله که بتوانیم بیشتر از تخصص شما استفاده کنیم و
شما هم وقت بیشتری برای خانواده اسک دین و انجمن مشاوره بگذارید
در پناه حق
موضوع قفل شده است