آیا شمر توبه کرد؟( کارشناس: هشام)
تبهای اولیه
یکی از دوستانم می گفت شمر توبه کرده می خواستم نظر شما را بدونم.
با سلام
چگونه این لعنت الله میتواند توبه کرده باشد !
برفرض هم این لعنت الله توبه کرده باشد !آیا توبه چنین فردی پذیرفتنی است ؟
شمر بن ذى الجوشن از جمله كسانى است كه در واقعه عاشورا، جنايت هاى ننگينى انجام داد. پدرش، ذى الجوشن، صحابى بزرگ پيامبر بود.
زندگى شمر گوياى روحيه پرتلاطم همراه با شجاعت، جنگجويى و فرصت طلبى اوست. زمانى او در صف ياران امام على عليهالسلام قرار مى گيرد و هنگامى كه درمى يابد از قِبَل حكومت على عليهالسلام ، چيزى به دست نمى آورد، به خوارج گرايش پيدا مى كند و با حفظ جايگاه خود در ميان آنان به دربار معاويه راه پيدا مى كند و در زمان يزيد، نوكرى او براى بنى اميه به اوج خود مى رسد.
شمر بن ذى الجوشن روز نهم محرم وارد كربلا شد و حوادث هولناكى را در كربلا پديد آورد كه كسى در طول تاريخ نديده است. توهين به امام حسين عليهالسلام ، رد فضايل امام حسين عليهالسلام ، دستور قتل همسر وهب، حمله به لشكر امام، كشتن نافع بن هلال، حمله به خيمهگاه اهلبيت، صدور فرمان آتش زدن خيمهگاه، محاصره امام حسين عليهالسلام ، بريدن سر مبارك حضرت، غارت و چپاول اموال اهلبيت، بردن اهلبيت به شام و... از جمله اقدامات وحشيانه شمر در واقعه كربلا و پس از آن بود.
این است عاقبت جلادان تاریخ
ابوعمره، شمر را دستگير كرد و نزد مختار آورد.
مختار ثقفى، سر او را از بدن جدا كرد و بدنش را درون ديگى پر از روغن جوشان انداخت. ياران مختار سرش را لگدكوب كردند و نزد محمد بن حنفيه فرستادند تا تسكينى بر دل زخمدار وى باشد.
برفرض هم این لعنت الله توبه کرده باشد !آیا توبه چنین فردی پذیرفتنی است ؟
باسمه تعالی، سلام بر شما
الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له ذلک
جناب رضا، بر طبق مبانی دینی ما هر کسی موفق به توبه بشود قطعا توبه اش پذیرفته می شود، اینکه چه کسانی موفق به توبه بشوند یا نشوند بحث دیگری است.
یکی از دوستانم می گفت شمر توبه کرده می خواستم نظر شما را بدونم.
باسمه تعالی، ایام عزای حسینی تسلیت باد
دوست عزیز، شما از دوستتان بخواهید، دلیل و مدرکشان را بگویند، تا کارشناسان محترم، بررسی کنند.
باسمه تعالی، سلام بر شما
الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له ذلک
جناب رضا، بر طبق مبانی دینی ما هر کسی موفق به توبه بشود قطعا توبه اش پذیرفته می شود، اینکه چه کسانی موفق به توبه بشوند یا نشوند بحث دیگری است.
با سلام
ضمن تشکراز جناب کارشناس هشام !
بله ما هم سوال کردیم ؟
بنده در مورد شمر بن ذى الجوشن لعنت الله علیه سخن گفتم
اینجا سوال پیش می اید
یعنی میفرماید چنانچه شمر بن ذى الجوشن لعنت الله توبه کرده باشد توبه اوپذیرفته میشود ؟
مبناي پذيرش توبه و اسقاط عقاب شخصیتی همچون شمر بن ذى الجوشن چيست ؟
آيا به حكم عقل پذيرش توبه و نيز اسقاط عقاب بر خداوند واجب است؟
يا قبولي توبه از طريق نقل و سمع ثابت شده است و دليل عقلي نداريم؟
يا اينكه مبناي پذيرش توبه چيز ديگري است ؟
به قول یکی از اساتید که میگفت
هیچ گناهی نیست که بخشش نداشته باشه و توبه اش قبول نباشه، اما نکته اینجاست که بعضی گناه ها فرصت توبه رو از ما میگیرند.
یا علی ع
[=microsoft sans serif]
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته
جناب گلبرگ گرامی سپاسگذارم از سوال شما .
مغلطه ای در بحث وحدت وجود صورت گرفت و
پاسخ به این مطلب بوضوح در قرآن آمده و اگر آن دسته از فلاسفهنظر دیگری داشته باشند و مدعیند این نظر تعبیر دیگری است از همین آیات . باید اثبات شود والا در حد یک نظریه باقی می ماند.
در قرآن کریم خداوند میفرماید هرکسی را که بخواهد هدایت میکند و هر کسی را که بخواهد به گمراهی و ظلالتی که انتخاب کرده میکشاند آن شخص شایسته هدایت نیست چراکه این انتخاب اوست.
بعضی در وحدت وجود بر این اعتقادند که آن کسی که گمراهی را پذیرفت پس هدایت را قبلا شناخت که خلافش را انتخاب کرد.
و این شناخت دال بر اقرار آنها به یگانگی خداست . و برای این اقرار ارزش قائل میشوند و معتقدند این حاصل از صدور و تجلی خدا در وجودشان است.
مثلا ابولهب و شمر کلام نبی اکرم را شنیده و بواسطه ذات خود پذیرفته بودند که این حق است ولی خلاف آنرا عمل کردند .
میگویند این رد با شناخت بوده . به قلب اقرار داشتند ولی در منفعتشان جائی نداشته لذا رد کرده اند.
این دسته از عرفاء و اهل کلام (که از اهل سنت هم هستند) میگویند این اشخاص مورد رحمت خداوند واقع خواهند شد تنها بواسطه این اقرار و نه بواسطه اعمال *.
ابن عربی در درخت هستی (اگر اشتباه نکنم ) در بعد این استدلالات مینویسد بس است دیگر از نردبان عشق پائین بیائیم که فرشتگان بواسطه ترک عقل ما را مذمت میکنند.
به عقیده حقیر
این اقرار دال بر این مطلب است که این شخص قیاس عالم را کرده بنا بر آنچه که بواسطه نفس خود شاهد آن بوده .
[=microsoft sans serif]
حال آنکه عالم خلقت ماهیتش ماهیت نفس ایشان نیست.
___________________________________________________________
*[=times new roman]که صد البته این امر با آیات فرقان در تضاد است چون پذیرفتن همراه با اطاعت از یک ماهیت واحدند و بدون یک دیگر ناقص و غیر قابل پذیرش بدرگاه الهی .یعنی بر فرض اینکه ایشان بر یگانگی خداوند هم اقرار داشتند چون بر له او اقدام کردند مورد رحمت الهی نیستند و نخواهند بود.
یاحق
ابن عربی در درخت هستی (اگر اشتباه نکنم ) در بعد این استدلالات مینویسد بس است دیگر از نردبان عشق پائین بیائیم که فرشتگان بواسطه ترک عقل ما را مذمت میکنند.
نتیجه گیری اینکه :
مشهور است و همه میدانیم که اگر عاشق به هر جا بنگرد معشوق خود را میبیند. حال آنکه این نگرش از روی عشق است و نه از روی عقل.
پس اگر طبق ایات الهی معیار عقل است و عشق یک ابزار از ابزارهای بدست آوردن عقل و عشق خود عقل نیست لذا از آنچه که خود عشق لمس کرده نمیتوان با عنوان عقل مورد استناد قرار داد.
عقل ( کلام اسلامی ) حاصل از عشق الهی و کاملا منطبق و بر اساس دین الهی است و اینجا مورد بحث است ونه عشق.
لذا اینجا مغلطه ای بکار رفته است.
صدرالمتالهین علیه الرحمه نیز آنچه که از کلام و عرفان که مطابق با کتاب خدا و دین الهی نباشد را لعن تکفیر و نفرین میکند و این بدون شک عقیده اکثر اهل کلام و عرفان از متقدمین و متاخرین است.
یاحق
سلام علیکم
کسی که توبه می کند باید از گناه خود پشیمان بادش و در صدد جبران مافات باشد آیا درباره شمر چنین چیزی می توان یافت ، به شهادت تاریخ در آخرین ساعات عمر نیز از کار خود پشیمان نبود
شخصی ابوعمره را از مکان شمر آگاه کرد، پس ابوعمره عازم آن مکان شد، کسانی که با شمر بودند به او گفتند: مصلحت در این است که این نقطه را ترک گوییم، شمر گفت: هرگز بخدا سوگند این مکان را تا سه روز ترک نخواهم کرد تا اینکه قلب یاران مختار را ترسانیده و پر از رعب نمایم.
چون شب فرا رسید ابوعمره با گروهی از سواران بر او یورش بردند، شمر در حالی که برهنه بود برخاست و با نیزه بر آنان حمله کرد پس داخل خیمه گردید و شمشیری که به دست گرفت و بیرون آمد، یاران مختار او را به قتل رسانده و اصحاب او را شکست داده و فرار کردند، و در همان هنگام در تاریکی شب صدای تکبیر سپاهیان مختار بلند شد و شنیدند که آنها می گفتند خبیث کشته شد.
البدایه و النهایه 8 / 297
[="]ابن سعد می گفت، [="]مالك بن اسماعيل از هيثم بن خطّاب نهدى براى ما نقل كرد كه مى گفته است از ابو اسحاق سبيعى شنيدم كه مى گفت: شمر بن ذى الجوشن ضبابى همراه ما به نماز نمى آمد، پس از نماز جماعت مى آمد خودش نماز مىخواند و مى گفت: خدايا مرا بيامرز كه گرامى هستم و فرومايگان مرا نزاييده اند. من به او گفتم: روزى كه براى كشتن پسر دختر رسول خدا شتاب كردى بسيار بدانديش بودى. گفت: اى ابا اسحاق دست از ما بردار كه اگر ما آن چنان كه تو و يارانت مىگوييد مىبوديم از خرهاى آبكش هم بدتر بوديم! [="][1] علامه امینی نیز اینگونه آورده است، او اینگونه دعا می کرد: اللّهم اغفر لي فإنّي كريم لم تلدني اللئام. (پروردگارا مرا ببخش که من کریم و بخشنده ام و و مرا انسان پستی به دنیا نیاورده است) فقلت له: إنّك لسيّئ الرأي و الفكر تسارع إلى قتل ابن بنت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم تدعو بهذا الدعاء؟ (در جواب او گفتند ای شمر بدفکر و بد اندیشه هستی تا جایی که پسر رسول خدا را کشتی، حالا اینگونه دعا می کنی؟) فقال: إليك عنّي، فلو كنّا كما تقول أنت و أصحابك لكنّا شرّا من الحمر في الشعاب. ( او نیز جواب داد مرا رها کنید، اگر من به سخن یزید و عبیدالله گوش نمی کردم از این خرهای آب کش بی ارزش تر بودم)[="][2]
یکی از دوستانم می گفت شمر توبه کرده می خواستم نظر شما را بدونم.
سلام.
صلوات الله علی الحسین وعلی اولاده واصحابه،ولعنت الله علی قاتله و اعداءه..
هیچ دلیل نقلی بر توبه شمر نیست،بر عکس دلایل بر ضد ان است؛به عبارتی احادیث و روایات زیادی هست مبنی بر لعن دشمنان وقاتلین حضرت سید الشهدا،والبته توبه با لعن نمی سازد چون لعن دوری از رحمت حق تعالی است ولی توبه افتادن در ان نتیجتا جمع بین انها محال است.نتیجتا تا لعن پابرجاست دوری نیز باقی است...
[="red"] أَعْفُو عَمَّنِ اسْتَغْفَرَنِي إِلَّا قَاتِلَ الْحُسَيْنِ..[/]
حب و بغض دو جهت از جهات تولی و تبری است و اینها هر دو از مصادیق فروع دین هستند،به عبارتی ذکر فضائل امام حسین به تولی بر می گردد و گریه بر ایشان به تبری نتیجتا گریه بر حسین نشانه بغض ،بر دشمنان واذیت کنندگان او می باشد و البته خود، ظهور یکی از مصادیق فروع دین در جامعه می باشد که همان تبری است و همچنین ذکر فضائل ایشان در جهت حب که مظهر تولی به ایشان می گردد....
-------