آیا شما از خدا می ترسید؟ یا ...

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شما از خدا می ترسید؟ یا ...

می خواستم نظرات دوستان مراجعه کنند به سایت رو بدونم :Gol:

با سلام

tobeh;12804 نوشت:
آیا شما از خدا می ترسید؟ یا ...

هم مي ترسيم و هم نمي ترسيم.

مي ترسيم چون به كساني كه در مقابل قوانين و دستورات الهي بايستد قول عذاب و جهنم داده است و ما هم كه از اين قاعده مستثني نيستيم انسان هستيم و ممكن الخطاء و از گناههاي كرده خود به درگاه خدا مي ترسيم و از اين نافرماني ها دلهره داريم

و از طرفي نه نمي ترسيم خداوند قول بخشش گناهان را داده است و به كساني كه توبه كنند و برگردند و بقيه عمر را از دستورات الهي تبعيت كنند قول بخشش داده است .

و اين است معني در خوف و رجاء بودن كه انسان را هميشه در درگاه خداوند نگاه مي دارد و نه مايوس از بخشش خداوند كه خدا ياس از درگاه خداوند را بزرگترين گناه مي داند و نه به اميد بهشت و بخشش هيچ كاري نكنيم

خوف و رجاء ، حد وسط

خوب حالا اين نظر سنجي به دردي هم مي خورد؟؟

با سلام

خدای سبحان چون که علیم و حکیم بی بدیل است، همه کارش از سر میزان و حکمت و حقیقتاً یگانه کاربلد بالذات و ذات بی نقص و بی عیب است.

این ما هستیم که باید کارهامان را میزان، و عمل مان را راستی ببخشیم. و چون فعل و عملمان، سراسر کجی و ناراستی و با میزان و خط کش الهی مغایر است، باید بترسیم. و آنگاه که بترسیم، پرهیزکار و راست کردار خواهیم شد. و متقین را "لا خوف علیهم و لا یحزنون" وعدۀ خداست، خدائی که "لایخلف المیعاد" است.

پس بترس تا نترسی، بخوف تا نخوفی، بحساب تا نسابی(1) (حاسبوا قبل ان تحاسبوا)، بسوز تا نسوزی، بمیر تا نمردی و ...

1. کنایه از ساییدن، صاف شدن و عبور از صافی و مخفف حساب کشیدن. لغت نامه صدیق.(محض خنده)

من از خدا نمیترسم بلکه از گناهان زیادم میترسم
و ترسم از خدا بیشتر از خجالته...
الان از مرگ خیلی میترسم اما نه برای اینکه شیفته دنیا شده باشم بلکه فقط برای ترس از گناهان

طاها;12807 نوشت:
[=arial][=arial]

خوب حالا اين نظر سنجي به دردي هم مي خورد؟؟


پس چرا در نظر سنجی شرکت نکردین، :Gig:

بله ، دیدگاه مردم نسبت به خدا مشخص می شه ، و بعد اگر دیدگاه غلط بود ، ان شاء الله اصلاح میشه ،،،،

از خدامون نترسیم از کی بترسیم!!:Gol:

tobeh;13741 نوشت:
پس چرا در نظر سنجی شرکت نکردین،

با سلام

من كه جوابم هم اره است و هم نه . چطور شركت كنم؟؟؟كدوم را بزنم

[="blue"]سلام

بله میترسم چون از خودم میترسم ![/]

سرپیچی کردن از اوامرش و بندگی نکردنه که عذابم میده .

ترسی نیست . شرمندگیه بیشتر .

بهشت و جهنم کشکه . فقط خدا رو عشقه

خدا نعوذبه الله که موجود وحشتناکی نیست که ازش بترسیم
انسانها به خاطر گناهانی که مرتکب میشوند و خداوند چون برای آن گناهان، مجازاتی مانند عذاب جهنم تشبیه کرده میترسن
و اگر کسی هم که میگه از مرگ میترسم باز هم به خاطر گناهانش هستش
ولی از رئوف و کریم بودن خداوند هم نباید غافل شد

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

چگونه بترسم از او که نور آسمانها وزمین است مگر اینکه خودم ظلمت باشم وبترسم از اینکه نورش نابودم کند :!!!:

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

خداوند نور آسمانها و زمين است، مثل نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن چراغي (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابي قرار گيرد، حبابي شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغني افروخته مي‏شود كه از درخت پر بركت زيتوني گرفته شده كه نه شرقي است و نه غربي (آنچنان روغنش ‍ صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوري است بر فراز نور، و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مي‏كند و خداوند به هر چيزي آگاه است. «سوره ی نور ایه ی (۳۵) »

حق یارتان :Sham:

خدایا خودت بهتر می دونی که معمولاً ازت حساب می برم فقط گاهی به خاطر رفاقتمون کاری به کارم نداری و الا من همونم که بیشتر وقتا به حرفت گوش نمی دم.
:Moteajeb!::khandeh!:

از خود خدا که نه
ولی از عقوبتش چرا
از اینکه دیگه نگاهم نکنه، و دوسم نداشته باشه، خیلی می ترسم
می ترسم که منو به حال خودم بذاره

سلام.

جایگاه شخص در نزد خداوند به راحتی قابل تشخیص است.

منزلت ،مقام وجایگاه خداوند در نزد شخص ،دال بر منزلت و جایگاه او در نزد خداوند است ،البته هر کسی خودش به خوبی می داند خداوند برایش چقدر ارزش دارد و جایگاه خداوند ،در مقابل دیگر چیزها چگونه است ،این امر به راحتی قابل وجدان است!

چقدر به خدا اهمیت می دهی ،همان اندازه مورد اهمیتی!وقتی که چیزی جز خدا و یا برای خدا نزد شخص نباشد طبیعتا واسطه ای بین او و خدا نمی ماند تا منزلت او به ان سنجیده شود واین نهایت منزلت است!انوقت شخص می شود دست وچشم و گوش خدا در هستی!

-------------------------------

موضوع قفل شده است