برای ازدواج کدام (دختر ، پسر) رو میپسندید؟ + مصاحبه
تبهای اولیه
شاید این سوال خیلی از دختران دمبخت باشد. امروزه آدمها پیچیده شدهاند و برخی روانشناسان فكر میكنند برای یك ارتباط موثر بین زن و مرد هر یك باید یك دوره زبان مریخی و ونوسی را بگذرانند تا بتوانند با هم یك گپ و گفت نتیجه بخش داشته باشند.
ما هم كه دیدیم كار اینقدر مشكل است خواستیم كار را برای خوانندههای این تاپیک آسانتر كنیم و رفتیم سراغ تعدادی از آقایان تا از آنها بپرسیم واقعا دوست دارند زن زندگیشان چگونه باشد؟
داوود 27 ساله در حالی كه عمیقا داشت ساندویچاش را گاز میزد وقتی سوال را شنید لقمه به گلویش پرید. بعد از این كه با لقمهاش مشكلش را حل كرد جواب این سوال ما را اینطور داد:
آدم تشنه محبت است. خوب من هم همینطور. فكر میكنم همه مردان هم دنبال عشق و محبت باشند اما اغلب دخترها برای آدم قیافه میگیرند و ما را دست میاندازند. میدانید هیچ وقت نمیشود مطمئن شد كه خانمی كه نظرت را جلب كرده به تو پاسخ مثبت میدهد یا نه. خوب كار سختی است.
سعید 30 سال دارد و منتظر همسرش است كه دارد خرید میكند. وقتی نظر او را میپرسم میگوید: زیبایی برای مردان حرف اول را میزند. منظورم این نیست كه باید حتما مانكن باشد. زنی كه اعتماد به نفس دارد و برای زیبا كردن زوركی خود ماسك به چهره نمیزند و زیر تیغ نمیرود و با یك زیبایی طبیعی با زندگی كنار میآید جذابیت بیشتری دارد.
به هر حال زن و شوهر باید از نظر ظاهری به هم بیایند.
حسن 37 ساله و كاسب است. او را پشت دخلش در مغازه مییابم و وقتی سوال را مطرح میكنم میگوید: به نظر من اعتماد حرف اول را میزند. مردها به دنبال خانمهایی هستند كه بتوانند به آنها اعتماد كنند. كسی كه آنها را به خاطر خودشان بخواهد، كسی كه بتوانند به او ایمان داشته باشند. اگر زن من به من اعتماد نداشته باشد و من هم به او نه من میتوانم تا ساعت 11 شب در مغازه باشم و نه او میگذارد این كار را بكنم.
نادر كارمند است. 23 سال دارد و هنوز دنبال دختر آرزوهایش میگردد. در حالی كه با لپ تاپش كار میكند میگوید: زن باید شاغل باشد. در این دوره و زمانه نمیشود زن را توی خانه گذاشت. زن باید در اجتماع باشد تا هم خودش فكرش باز شود و هم همسر شاغلش را كه به هزار و یك دلیل مجبور میشود اضافه كاری كند درك كند.
او ادامه میدهد: در عین حال كار در محیطهای مردانه نباید از لطف و زنانگی او كم كند. مردها به دنبال خانمهایی با روحیه زنانه و مهربان میگردند زیرا چنین خصوصیاتی باعث میشود كه یك زن بتواند مادر بهتر و همسر انعطافپذیری باشد.
علی 50 ساله در كار ترهبار است. او كه از همسرش خیلی راضی است، میگوید:
زن یعنی همسر من 4 تا بچه بزرگ كرده است و هنوز از دخترهایش هم بهتر است. مهربان و مقتصد است و تمام زندگی ما را سرو سامان داده است. او همیشه در مقابل مشكلات از من پشتیبانی كرده است و چه با محبت و وفاداری و چه با فروش طلاهایی كه خیلی دوست داشته در زمانی كه تنگدست شده بودم به من كمك كرده است. مگر یك مرد چه چیز دیگری میخواهد.
در كل اغلب كسانی كه با آنان گفتگو كردیم خواهان زنی جذاب، گرم و صمیمی، ترجیحا شاغل حامی همسر، محكم اما انعطافپذیر و دارای درك و شعور اجتماعی و اطلاعات به روز برای گفتگو، مدیر و وقتشناس و وفادار بودند.
روانشناسان اعتقاد دارند برخلاف تصور برخی دختران كه پسرها ترجیح میدهند زیر بار مسوولیت بروند آنها اهل زندگی مشترك هستند و از تنهایی گریزانند. اما به دنبال كسی هستند كه حداقل منصفانه تاییدشان كند و عیوبشان را به رخشان نكشد، او را تقویت كند و در زندگی بالا ببرد. آنها در رویاهای خود، زنی را میبینند كه به او شخصیت بدهد دوستش بدارد، احترام برایش قائل باشد و در زمان مناسب و شرایط مناسب در زندگیاش پیدا شود. یك رابطه بلندمدت نیاز هر انسانی است چه مریخی باشد و چه ونوسی !
سه نکته برای یک ازدواج خوب
1- ازدواج را به تأخیر نیندازید
ازدواج، حادثه شیرین و تحول به یادماندنی دوران جوانی شماست. با ازدواج، صفا، محبت و شیدایی می شکفد و حیاتی سبز و همراه با مسرّت معنوی و لذت های سالم آغاز می شود. آدمی چنان آفریده شده است که به طور فطری و طبیعی، به سوی ازدواج و سامان دادن خانواده، رهنمون می شود.
این سخن از پیامبر صلی الله علیهوآله شنیده شد که می فرمود: «ای گروه جوانان! ازدواج کنید».(کلینی، کافی، ج 6، ص 330)
کسانی که تن به ازدواج نمی دهند و از این سنت الهی سرپیچی می کنند، نوعی خامی در وجودشان باقی می ماند و بسیاری از گونه های وجودی شان شکوفا نمی شود. به گفته استاد مطهری، «یک پختگی هست که جز در پرتو ازدواج پیدا نمی شود».(مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 398)
ازدواج را تأخیر نیندازید و به هنگام، دست به کار شوید؛ زیرا ازدواج، اولین مرحله خروج از خودِ طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است و کسانی که این دوران را نگذرانند، تا آخر عمر یک نوع خامی و بچگی در آنان وجود خواهد داشت.(همان، ص 251)
ازدواج کنید زیرا رسول خدا صلی الله علیهوآله همواره می فرمود: «هر که دوست دارد از سنت من پیروی کند، به ازدواج روی آورد زیرا ازدواج [بخشی ] از سنت من است».(مجلسی، بحارالانوار، ج 10، ص 93)
در سخنان پیامبر صلی الله علیهوآله، از گشوده شدن درهای رحمت آسمانی و وزش نسیم احسان و فیض الهی، به هنگام ازدواج، خبر داده شده است.(یفتح ابواب السماء بالرحمه.. عند النکاح») بی تردید، کامل شدن دین فرد را می توان جلوه ای از لطف خدا دانست.
هیچ یک از یاران رسول خدا صلی الله علیهوآله ازدواج نمی کرد؛ مگر این که پیامبر اکرم صلی الله علیهوآله درباره اش می فرمود: دینش کامل شد.(نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ج 2، ص 190) عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات، سه دلیل مهم ازدواج شمرده شدهاند و نیز نقل شده که «هیچ بنیادی در اسلام، نزد خداوند، محبوب تر از ازدواج نیست».(املی، وسائل الشیعه)
روزی یکی از جوانان مدینه به نام عکاف، خدمت پیامبر صلی الله علیهوآله رسید. آن حضرت از او پرسید:
آیا زن داری؟
او گفت: خیر.
- در اینباره مشکلی داری ؟
- خیر.
- تو که سالم و توانگری؟
- آری بحمدالله.
- در این صورت، تو از براداران شیطانی. یا باید از راهبان مسیحی باشی. اگر مسلمانی، مانند همه مسلمانان رفتار کن. زن گرفتن، از سنت های من است. بدترین افراد شما، بیزنان هستند و بدترین مردگان، اموات مجردند. وای بر تو ای عکاف! زن بگیر که خطا کاری.
- یا رسول الله! پیش از آن که از جای خود برخیزم، مرا زن بده!
- کریمه، دختر کلثوم حمیری را به ازدواج تو در آوردم.(ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان)
تمایل مرد و زن جوان به یکدیگر، واقعیتی درونی است و در پرتو ازدواج، آثار و فوایدی برای آن دو فراهم می شود که برخی از آنها عبارتند از:
الف) آرامش روح و روان، در پناه یک ازدواج موفق تحقق می یابد و این احساس، زمینه رشد جوان را برای دست یابی و کسب فضیلت های انسانی، فراهم می آورد؛ آن گونه که پروردگار مهربان می فرماید:
«از نشانه های او این که از [نوع ] خودتان، همسرانی برای شما آفرید؛ تا بدان ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [نعمت ] برای مردمی که می اندیشند، قطعاً نشانه هایی است».
نتیجه چنین دوستی و آرامشی، فزونی مروّت و نیکی سیرت است. پیامبر صلی الله علیهوآله میفرماید:
«پسران و دختران مجرد خود را همسر دهید؛ تا خداوند، مروتشان را افزون و سیرتشان را نیکو کند».
ب) ازدواج وسیله ای پاک برای ارضای تمایل جنسی و پدیده ای سازنده برای در امان ماندن از آلودگی های جنسی و خلاف عقل است. رسول خدا صلی الله علیهوآله می فرماید: «ازدواج، بهترین وسیله برای نفی نگاه شهوانی، عفت جنسی، پاکدامنی و شرافت انسانی است».
مسائل جنسی و شهوانی، یکی از راه های آسان، برای نفوذ شیطان است که گاهی در پوشش ارتباط دوستانه، بین پسر و دختر، جوان را در ورطه هرزگی و فساد می اندازد؛ امّا جوان، در پرتو مهر همسر خود، این راه نفوذ را مسدود می کند. رسول خدا صلی الله علیهوآله ضمن توصیه به ازدواج و نهی جوان از ارتباطهای نامشروع،می فرماید: «هر جوانی که در ابتدای جوانیاش ازدواج کند، با این کار نیک خود، ناله ابلیس را در می آورد؛ چنان که او فریاد میکشد: وای بر من! وای بر من! این جوان، دو سوم دین و آیینش را از گزند من در امان نگه داشت و خود را بیمه کرد». رسول خدا صلی الله علیهوآله، آنگاه این سفارش را فرمود: «پس لازم است در یک سوم باقی مانده، خویشتندار باشد».
زوج جوان به دلیل مصونیت از آلودگی ها و انحراف شهوانی، جایگاه والایی نزد خداوند دارند؛ تا جایی که خوابشان برتر از انسان مجردی است که روزها روزه دارد و شب ها به خاطر عبادت، بیدار می ماند.
پیامبر خدا، عبادت پسر و دختر ازدواج کرده را برتر از نماز فرد مجردی می داند که شب و روز خود را به پرستش سپری می کند.15 از این رو، هرگاه یکی از یارانش ازدواج می کرد، پیامبر «کامل شدن دین» او را بشارت می داد16 و همواره این توصیه را به جوانان می فرمود: «هرکه دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند، در حالی که زن دارد، خدا را ملاقات کند».
ج) بقای نسل و نوع آدمی و ایجاد نسلی صالح، از آثار همدمی و پیوند دختر و پسر جوان است؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیهوآله می فرماید: «چه چیزی مؤمن را از انتخاب همسر باز می دارد؟ هر آینه در پرتو ازدواج، خداوند، فرزندی را به او ببخشد که زمین را با شعار «لا اله الا اللَّه»، سنگین کند».
بیشتر جوانان به دلیل واهمه از عدم اداره کامل زندگی، ازدواج را به تأخیر انداخته، تا پس از جمع آوری و اندوخته کردن مال و اطمینان کامل، گام پیش نهند؛ امّا اغلب، دغدغه ها روا نیست؛ زیرا با حداقل ها نیز می توان آغاز کرد؛ چون رزق و روزی، در گرو ازدواج است.19 که رسول خداصلی الله علیهوآله می فرماید: «خانواده تشکیل دهید که آن برای شما روزی آور است»20 و در کلام شیرین دیگری می فرماید: «با زنان ازدواج کنید که آنان، ثروت و روزی می آورند».
سخنان فوق، امیدآفرین ترین جملاتی است که جوان با الهام از آنها دلیر گشته، توان و نیرویش را به تحرک مضاعف وا می دارد؛ تا در سایه فضل و لطف الهی، یک زندگی سرشار از صفا و زیبایی را بنیان نهد؛ زیرا «اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز خواهد کرد و خدا، گشایشگر داناست».( نور، آیه 32)
جوانی خدمت پیامبر صلی الله علیهوآله آمد و اظهار نیاز کرد. رسول خدا صلی الله علیهوآله به او پیشنهاد ازدواج نمود.آن جوان از این که دوباره نزد رسول خدا صلی الله علیهوآله رفته، درخواست خویش را عنوان کند، شرم کرد. در آن حال، مردی از انصار او را دید و گفت: «دختر خوش چهره ای دارم می خواهم او را به ازدواج تو درآورم». آن گاه آن جوان با دختر آن مرد انصاری ازدواج کرد و در پرتو این پیوند، رحمت و فضل الهی بر زندگیشان سایه افکند و گشایش و وسعتی در زندگی زناشوییشان فراهم آمد. روزی آن جوان خدمت پیامبر خدا صلی الله علیهوآله آمد و او را از ماجرای خویش آگاه کرد. پیامبر صلی الله علیهوآله پس از شنیدن ماجرای شیرین این جوان فرمود:
«جوانان! بر شما باد که ازدواج کنید».
2- در انتخاب همسر دقت کنید
دقت در انتخاب همسر، یک ضرورت است و مسامحه و بی توجهی، پشیمانی را در پی خواهد داشت. معیارها و خصوصیات زیر، در گزینش همسر، لازم است در نظر گرفته شوند:
الف) همسر دیندار انتخاب کنید زیرا دینداری دختر و پسر جوان، حفظ حریم عفت، حیا، نجابت و غیرت را در پی خواهد داشت.
جوانی نزد پیامبر صلی الله علیهوآله آمد و از وی درباره ازدواج رهنمود خواست. رسول خدا صلی الله علیهوآله فرمود: «آری، ازدواج کن و بر تو باد که همسری دیندار انتخاب نمایی».(کافی، ج 5، ص 332)
پیامبر درباره گونه های انتخاب همسر توسط برخی از مردم، چنین بیان داشت:
«برخی برای انتخاب همسر، به مال یا دین یا زیبایی یا به حسب و نسب او توجه دارند؛ امّا بر شما باد که با دینداران ازدواج کنید».(کنزالعمال، ح 44602)
پیامبر، همسرگزینی بر محور ثروت یا زیبایی و منهای دینداری را نهی کرده، می فرماید:
«هرکه با زنی برای مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد و هرکه با او برای زیبایی اش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد».
صید دین کن تا رسد اندر تَبَع ... حُسن و مال و جاه و بختِ مُنْتفَع (مثنوی معنوی، دفتر4، بیت 3141)
ب) به اخلاق مطلوب خود توجه کنید؛ چون اخلاق، اساس و شیرازه پایداری و استحکام زندگی زناشویی است و بی شک، سوء اخلاق، بی احترامی و نامهربانی هایی را در پی داشته و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. پیامبر می فرماید: «هرگاه برای دختر شما خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را می پسندید، قبول کنید و گرنه در سطح جامعه، فتنه و فساد بسیار می گردد».
ج) به دلیل تأثیرپذیری دختر و پسر از خانواده و محیط رشد، اصالت خانوادگی تعیین کننده است. از این رو، در کلام پیامبر صلی الله علیهوآله چنین آمده است: «با فلان گروه ازدواج کنید که مردانشان عفت دارند؛ پس زنانشان هم عفیف هستند و با آن گروه ازدواج نکنید که مردانشان بی عفتی نموده اند؛ زیرا زنانشان هم بی عفت شده اند».
رسول خدا صلی الله علیهوآله از ازدواج با سبزه ای که در لجن زار دیده شده، پرهیز داده است و در پاسخ، سبزه در لجنزار را این گونه معرفی می کند: «زن زیبایی که در مکان و خانواده فاسدی باشد».
د) به همتایی (کُفْوِ همدیگر بودن)، توجه کنید. این ویژگی، به نوعی لزوم هماهنگی، همگرایی، تناسب و سنخیت روحی، اخلاقی و جسمی میان دختر و پسر را توصیه می کند؛ تا زندگی مشترک، استوارتر، پرثمرتر و لذّتبخش تر گردد. رسول خداصلی الله علیهوآله می فرماید: «به همتایان خود، زن بدهید و از همتایان همسر بگیرید».
همتایی، گونه های مختلفی دارد مانند همتایی دینی، فرهنگی، اخلاقی، علمی، جسمی، زیبایی، سنی، مالی، خانوادگی، اجتماعی، روحی و روانی.
رسول خدا صلی الله علیهوآله مؤمنان را هم شأن و همتای هم می دانست و خودش زید بن حارثه را با زینب دختر جحش و مقداد بن اسود را با ضباعه، دختر زبیر بن عبدالمطلب، تزویج کرد؛ زیرا در نگاه او، بهترین شرافت، ایمان بود و تناسب در آن، در نظر آن حضرت، جایگاه خاص خود را داشت34 و بر گونه های دیگر مقدم بود. داستان ازدواج جویبر و ذلفا، بیان دیگری از این اندیشه نبوی بود. جویبر، مردی سیاه پوست و فقیر از اهل یمامه بود که به حضور پیامبر شتافت و با اشتیاق، اسلام آورد. رسول خدا صلی الله علیهوآله او را مورد تفقد قرار داده، لباس و غذای او و «اصحاب صفه» را فراهم می کرد.
روزی پیامبر صلی الله علیهوآله نگاهی به جویبر کرد و فرمود:
جویبر! چه خوب بود که همسری اختیار می کردی؛ تا شهوت خود را کنترل کنی و نیز در امور دنیا و آخرت شریکی داشته باشی.
جویبر گفت: ای پیامبر خدا! پدرم و مادرم فدایت! کدام زن حاضر است به همسری من تن در دهد؛ نه حسب و نسبی دارم و نه مال و جمالی؟
- ای جویبر! خداوند جهان، به برکت دین اسلام، آن کسی را که در جاهلیت شرافت داشت، پست نمود و کسانی را که پست بودند، شرافت داد. امروز همه مردم، سفید، سیاه، قریش، عرب و عجم، برابرند و همه، فرزندان آدم هستند و آدم هم از خاک آفریده شده است. جویبر! من برای هیچ کدام از مسلمانان، نسبت به دیگری، فضیلتی نمی بینم؛ جز برای آن که تقوا و فرمانبرداریاش در پیشگاه خدا بیشتر باشد.
جویبر! هم اکنون نزد زیادبن لبید - که شریف مردم قبیله بنی بیاضه است - می روی و به او می گویی: رسول خداصلی الله علیهوآله مرا فرستاده و دستور داده است که دخترت، «ذلفا» را به عقد جویبر درآوری!
جویبر نیز با خوشحالی به سوی خانه زیاد روانه شد. وقتی وارد منزل او شد، گروه زیادی از بستگان وی گردش نشسته بودند و گفت گو می کردند. جویبر اجازه ورود خواست و پیام پیامبرصلی الله علیهوآله را این گونه، به زیادبن لبید، ابلاغ کرد:
- رسول خدا صلی الله علیهوآله پیغام داده است که ذلفا را به عقد من درآوری!
زیاد گفت: آیا پیامبر خدا صلی الله علیهوآله، تو را برای ابلاغ این پیام فرستاده است؟
جویبر گفت: آری! من سخن دروغ به رسول خدا صلی الله علیهوآله نسبت نمی دهم.
- ما دختران خود را به اشخاصی که هم شأن ما نیستند، تزویج نمی کنیم؛ برگرد تا خودم نزد پیامبر بیایم و عذر خود را بگویم.
جویبر ناراحت شد و بازگشت. در آن حال، ذلفا نزد پدر آمد و پرسید:
پدرجان! چه گفتوگویی با جویبر داشتی؟
پدرش گفت: او می گوید: پیغمبر مرا فرستاده که ذلفا را با من تزویج نمایی.
- به خدا جویبر دروغ نمی گوید. کسی را بفرست تا پیش از آن که جویبر نزد رسول خدا صلی الله علیهوآله برود، او را برگرداند.
زیاد بی درنگ جویبر را از میان راه برگردانید و مورد احترام قرار داد و گفت: این جا باش تا من برگردم و آنگاه خود به محضر رسول خدا صلی الله علیهوآله رسید و گفت:
پدر و مادرم فدایتان! جویبر حامل پیامی از سوی شما بود. ما طایفه انصار، دختران خود را جز به افراد هم شأن خود، تزویج نمی کنیم.
پیامبرصلی الله علیهوآله فرمود: ای زیاد! جویبر، مردی با ایمان است. مرد مؤمن، هم شأن زن مسلمان است؛ دخترت را به همسری جویبر درآور و از دامادی او ننگ مدار!
زیاد به خانه برگشت و گفته های پیامبر صلی الله علیهوآله را به اطلاع دختر رسانید. ذلفا نیز با خرسندی از پیشنهاد رسول خداصلی الله علیهوآله به پدر چنین گفت: «پدر جان! این را بدان که اگر از فرمان پیامبر خدا صلی الله علیهوآله سرپیچی کنی، کافر خواهی شد». پس از آن، زیادبن لبید، دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان قوم خود آورد و «ذلفا» را به ازدواج او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز شخصاً به عهده گرفت و به دلیل تنگدستی داماد، خود خانه ای با وسایل زندگی تهیه کرد و به وی اختصاص داد و بدین گونه، ذلفا به همسری جویبر درآمد.
ه) معیار زیبایی، به عنوان یک امتیاز در شیرینی و صفای زندگی، مؤثر است اما در اولویت بندی معیارها، در رتبه اول قرار ندارد؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیهوآله فرمود: «نباید حسن چهره زن را بر حسن دینداری او برتری داد».معیارهایی چون فاسق بودن، بی عفتی، فحاشی، بداخلاقی و حماقت، به عنوان گزینه های ممنوع عنوان شدهاند.
3 - به زندگی، گرما ببخشید
همسر خود را بزرگ بشمارید. او به منزله بال شماست که با آن می توانید پرواز کنید. با بزرگداشت او، بر گرما و محبت زندگی خود بیفزایید. به این آیه، توجه کنید:
«یکی از آیات الهی این است که برای شما از جنس خودتان، جفتی بیافرید تا با او انس بگیرید و آرامش بیابید و در میان شما، دوستی و مهربانی قرار داد و در این امر، برای افرادی که اهل اندیشه و تفکر باشند، آیات و نشانههایی وجود دارد».(روم، آیه 22)
پیامد انس، الفت، همدلی و همزبانی، آرامش است و دوستی و مهربانی، نتیجه آن است که باید از آن پاسداری کنید.
پیامبر صلی الله علیهوآله در خانواده، مهربان بود و نسبت به همسران خود، هیچ گونه خشونتی نمی کرد و این، بر خلاف خلق و خوی مکیان بود. وی به حسن معاشرت با زنان، توصیه می کرد و می گفت: همه مردم، دارای خصلت های نیک و بد هستند؛ مرد نباید تنها جنبه های ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و او را ترک کند زیرا هر گاه از یک خصلت او ناراحت شود، خصلت دیگرش، مایه خشنودی اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد. پیامبرصلی الله علیهوآله با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بود و به آنها محبت می کرد: آنها را روی دامن خویش می نشاند و بر دوش خویش، سوار می کرد؛ آنها را می بوسید و اینها همه برخلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود.
دوستی همسر، از اخلاق انبیاست و این دوستی را باید به همسر اعلان کرد پیامبر می فرمود: این سخن مرد به زن خود که دوستت دارم، هرگز از دل زن بیرون نمی رود. با نیکی کردن، دل ها تصرف می شود پس به همسر خود مهر بورزید و به او وفادار باشید و گره های کوچک و بیاهمیت زندگی را نادیده بگیرید.
سلام.ولی متاسفانه جوونای ما پنبه تو گوشاشونه.اینقدر ماهواره وزنای ارایش شده وشخصیت های فرعی والکی دیدن که به هیچی به اندازه زیبایی وپول توجه نمیکنن.اخر عاقبتشونم سپری کردن مابقی عمرشون تو زندان ودادگاههاست.بخدا همین دخترا رو اگه بدون ارایش نیگا کنی حالت بهم میخوره. در ضمن زن زیبای بدون دین نگه داشتنش تو خونه خیلی سخته. توروخدا عاقل باشید بخدا یذره زیبایی هم خوشبختی میاره بخدا:hamdel:
سلام دوستان
جناب azpo مصاحبه شما دارای اشکال به نظر من
شما باید سراغ اقایونی میرفتین که ازدواج نکردن و ازشون میپرسیدین ملاکاشون چیه
تو این دوره زمونه که هر چیزی داره روز به روز تغییر میکنه ادمها هم بی تاثیر نیستند!
پس شما باید از قشر جوون و نوجوونی که دنبال همسرند سوالتونو میپرسیدین نه اونایی که تو بحر زندگین!
و در اخر به حرفای اقایون قبل ازدواج اصلا نمیشه استناد کرد:khandeh!: چون ارمانی فکر میکنن
متاسفانه جوونای این دوره زمونه خیلی بلند پروازن:ok:
نمونشم همون اقای 23 ساله ای که گفتن خانوم شاغل میخوان که روحیه لطیفشم از دست نداده باشه!!!
"خیلی جالبه هم خدا رو میخوان هم خرما رو":Khandidan!:
خدمت تمامی اقایونی که دنبال خانوم شاغلن عرض کنم همه خانومایی که تو محیط مردانه مشغول به کارند خواه ناخواه از محیطشون تاثیر میپذیرند دست خودشونم نیست!!!
این رو خودم به شخصه تجربه کردم که میگم !!!
موفق باشید:Gol:
شما باید سراغ اقایونی میرفتین که ازدواج نکردن و ازشون میپرسیدین ملاکاشون چیه
تو این دوره زمونه که هر چیزی داره روز به روز تغییر میکنه ادمها هم بی تاثیر نیستند!
با سلام و احترام
يكي ازمزيت هايي كه مصاحبه با افراد متاهل داره اين هست:
افراد مجرد (چه دختر و چه پسر) مي تونن از تجربيات چندساله ي اين افراد، در انتخاب همسر و تجديد نظر در ملاك ها و... استفاده كنند.
مثلا در مصاحبه با علي 50 ساله (پست 6)، به نكات و تجربيات ظريف و خوبي براي دختران و پسران اشاره شده بود.
موفق باشيد
دوست گرامی جناب azpo
به نظر من هم این مصاحبه ها و نتیجه گیری ها تا حدی یکطرفه است ، من به جرات می توانم بگویم خودم و نیمی از دوستانم حاضر نیستند با یک خانم شاغل در محیط مختلط ازدواج کنند حتی اگر آن خانم از نظر باطنی و ظاهری خیلی خوب باشد، به همان دلایلی که سرکار تولدی دیگر فرمودن و دلایل دیگری که اینجا محل بحث نیست. در یک کلام یک مرد زنی میخواهد وفادار ، پشتیبان با ظرافتها و خصوصیات زنانه{تا حدی که دیگر لوس محسوب نشود} و نه زنی که فقط ظاهر زنانه دارد،اینجا من بحث گرایشات مذهبی را نادیده گرفتم.
ما باید در رابطه با معیارها غیر از مجرد و متاهل بودن ، مذهبی و غیر مذهبی بودن را هم بررسی کنیم.
در ابطه با معیار زیبایی از سوی مردان هم گمان کنم تندروی شده است در این رابطه باید سلیقه خانواده و به خصوص مادر و خواهر را هم در نظر گرفت. عده ای از مردها بلندپرواز هستند ولی در مقابل عده ای از زنها هم خیال پرداز هستند.
خسته نباشید
تاپیک خوبیه، کاربردیه
راستش در خصوص انتخاب همسر روایاتی هست، بهتر اینه که از این روایات استفاده کنیم
جریان ازدواج این حقیر از این قراره:
چند روز بود که از خدا و آقا امام زمان یه همسر با یه خصوصیاتی طلب کردم، یه روز تقریبا یکی دو ساعت بعد از دعا کردنم خداوند و آقا ، بمن همسری که درخواست کرده بودم عطا فرمودند ( الحمدلله )
در كل اغلب كسانی كه با آنان گفتگو كردیم خواهان زنی جذاب، گرم و صمیمی، ترجیحا شاغل حامی همسر، محكم اما انعطافپذیر و دارای درك و شعور اجتماعی و اطلاعات به روز برای گفتگو، مدیر و وقتشناس و وفادار بودند.
من به جرات می توانم بگویم خودم و نیمی از دوستانم حاضر نیستند با یک خانم شاغل در محیط مختلط ازدواج کنند حتی اگر آن خانم از نظر باطنی و ظاهری خیلی خوب باشد
با سلام و احترام
به نظرم اين ايراد بر مصاحبه وارد هست.
چون از قشرهاي مختلف بايد سوال بشه تا به نتيجه نهايي رسيد. يا اينكه مشخص بشه از چه اقشاري سوال شده كه به اين نتيجه رسيدند.
مثلاً بين دوستان و خويشاوندان ما اكثريت آقا پسرها دوست دارند خانم شون خانه دار باشه، و حتي برخي با كار در محيط هاي زنانه هم موافق نيستند.
شخصا در بين اطرافيان و فاميل و... هيچ پسري رو نميشناسم كه از ملاك هاي انتخاب همسر اشتغال رو هم حتما مدنظر قرار بده.
موفق باشيد