بررسی حدیث من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة؟
تبهای اولیه
سوال:
برای چی پیامبر(ص) از ماه صفر خوششون نمیومد و یه جورایی ماه سنگینیه ، و بعد از اینکه این ماه تموم میشه ، میگن به پیامبر مژده بدهید ، ممنون میشم اگه دلیلش رو بگین ؟
جواب:
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر چهارم
احمد آخر زمان را انتقال
در ربیع اول آید بی جدال
چون خبر یابد دلش زین وقت نقل
عاشق آن وقت گردد او به عقل
چون صفر آید شود شاد از صفر
که پس این ماه میسازم سفر
هر شبی تا روز زین شوق هدی
ای رفیق راه اعلی میزدی
گفت هر کس که مرا مژده دهد
چون صفر پای از جهان بیرون نهد
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع
مژدهور باشم مر او را و شفیع
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت
گفت که جنت ترا ای شیر زفت
دیگری آمد که بگذشت آن صفر
گفت عکاشه ببرد از مژده بر
پس رجال از نقل عالم شادمان
وز بقااش شادمان این کودکان
چونک آب خوش ندید آن مرغ کور
پیش او کوثر نیامد آب شور
همچنین موسی کرامت میشمرد
که نگردد صاف اقبال تو درد
گفت احسنت و نکو گفت ولیک
تا کنم من مشورت با یار نیک
اینجا
[right] مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است بهشت می رود» .
[/right]
با سلام و احترام
بنده از چندین نفر شنیدم که این حدیث مجعول هست، و در منابع اهل تسنن اومده که حتی خود اهل تسنن هم قبول ندارند.
لطفا کارشناسان گرامی در این زمینه توضیح دقیق و روشن بفرمایند.
با تشکر
· روایت وارد شده از رسول اکرم (صلی الله علیه )پیرامون بشارت به خروج ازماه آزار(آزاریک ماه رومی است که ازجهت زمان منطبق باماه صفر میباشد)این روایت درکتاب معنی الاخبارص 204هم ذکرشده دقیقا باهمین عبارت.
علل الشرائع، ج1، ص: 176
إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الدَّقَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ عَنْ تَمِيمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَبْدِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ كَانَ النَّبِيُّ ص ذَاتَ يَوْمٍ فِي مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْكُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ يُحِبُّ أَنْ يَعُودَ لِيَكُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَيَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِيُّ ص ذَلِكَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِيَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَيَدْخُلُ عَلَيْكُمْ جَمَاعَةٌ يَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِي أَيِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِيَّة فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَكِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ يَعْلَمَ قَوْمِي أَنَّكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِي بَعْدِي لِمَحَبَّتِكَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَتَعِيشُ وَحْدَكَ وَ تَمُوتُ وَحْدَكَ وَ يَسْعَدُ بِكَ قَوْمٌ يَتَوَلَّوْنَ تَجْهِيزَكَ وَ دَفْنَكَ أُولَئِكَ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُون
ترجمه روایت:
(1) محمّد بن احمد سنانى و احمد بن حسن قطان و حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام مؤدّب و على بن عبد اللَّه ورّاق و على بن احمد بن محمّد دقّاق رضى اللَّه عنهم جملگى از ابو العبّاس احمد بن يحيى بن زكريّا قطان از بكر بن عبد اللَّه بن حبيب، از تميم بن بهلول، از پدرش، از ابى الحسن عبدى از سليمان بن مهران، از سعيد بن جبير، از ابن عبّاس، وى گفت: روزى نبىّ اكرم صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه به نزد آن حضرت شرف حضور داشتند حضرت فرمودند: اوّلين كسى كه بر شما وارد شود اهل بهشت است، اصحاب كه اين كلام را شنيدند برخى از آنها از جا برخاسته و بيرون رفتند و هر كدام سعيد داشتند زودتر از ديگرى به مسجد برگردد تا اوّلين نفر محسوب شده و بدين ترتيب مستوجب بهشت گردد، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از حركت ايشان آگاه گرديد، خطاب به جماعت باقيمانده كرده و فرمودند: به زودى جماعتى بر شما وارد مىشوند كه هر يك بر ديگرى پيشى مىگيرد، آن كه بشارت بمن دهد كه ماه آذار خارج شده اهل بهشت مىباشد، جماعتى كه بيرون رفته بودند بازگشتند و در ميان ايشان ابو ذر رحمة اللَّه عليه بود، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند:
در چه ماهى از ماههاى رومى هستيم؟
ابوذر عرض كرد: يا رسول اللَّه ماه آذار خارج شده است.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: من خود اين را مىدانستم منتهى خواستم اين جماعت بدانند كه تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه اين طور نباشد و حال آن كه بعد از من تو را به جرم محبّتت به اهل بيت من از حرم من طرد مىكنند و از آن پس تنها زندگى كرده و غريب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان كسانى هستند كه در تجهيز و تدفين تو سعى خواهند نمود، ايشان رفقاء من در بهشت جاويد خواهند بود، همان بهشتى كه حقّ تعالى وعدهاش را به متّقين داده است.
................................................
عبارت شیخ عباس قمی وارد شده پیرامون نحس بودن ماه صفر:
كليات مفاتيح الجنان 293 فصل هشتم در ماه صفر است ..... ص : 293 فصل هشتم در ماه صفر است
بدان كه اين ماه معروف به نحوست است و براى رفع نحوست هيچ چيز بهتر از تصدق و ادعيه و استعاذات وارده نيست و اگر كسى خواهد كه محفوظ ماند از بلاهاى نازله در اين ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانكه محدث فيض و غيره فرموده:
يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ يَا شَدِيدَ الْمِحَالِ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَمِيعُ خَلْقِكَ فَاكْفِنِي شَرَّ خَلْقِكَ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ يَا لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين
...........................................................
ميرزا جواد ملكى تبريزى، مراقبات{(اعمال السنه ترجمه عليرضا ميرزا حكيم خسروانى، انتشارات نور فاطمه، ج 1، ص 49
براى دفع نحوست اين ماه، هيچ چيز بهتر از صدقه دادن و دعاها و استعاذات وارده نيست
اجمالاً در برخى از روايات نحس بودن برخى از ايام براى انجام كارهايى از قبيل ازدواج و سفر آمده است. همچنين آيه 19 سوره قمر و 16 سوره فصلت روزهايى كه عذاب بر قوم عاد نازل شده به عنوان روزهاى نحس آمده است. ولى در اين كه مراد از نحس بودن روزها در اين آيات و روايات چيست بحثها و نظريات مختلفى وجود دارد. برخى معتقدند بعضى روزها واقعا نحساند ولى نحس بودن آن با توكل بر خداوند، صدقه و توسل به خداوند و مقربان درگاه او برطرف مىشود و وظيفه ما انجام اين اعمال است نه رعايت سعد و نحس بودن ساعات. در برابر اين نظريه برخى معتقدند سعد و نحس بودن برخى ايام واقعى نيست بلكه به جهت حوادثى است كه در اين روزها اتفاق افتاده و يا به جهت فال بد زدن مردم به اين روزها و نحس دانستن آن از سوى مردم مىباشد كه ممكن است همين نحس دانستن در نفسهاى ضعيف مؤثر واقع شود و همين اثر نفسانى و دل چركين شدن موجب بروز حوادثى براى انسان شود به همين جهت در روايات به جهت برطرف شدن اين حالت نفسانى به ما دستور داده شده صدقه بدهيم و يا دعا بخوانيم. برخى روايات هم مىتواند مؤيد اين نظريه باشد. در هر صورت توكل بر خداوند، دادن صدقه، خواندن دعاهاى وارده، اثر نحس بودن را برطرف مىكند. قابل ذكر اين كه مطالبى كه در تقويمهاى نجومى در ارتباط با سعد و نحس بودن روزها به جهت قرآن و يا مقابله و يا حالات ديگر سيارات آمده است به جز قمر در عقرب كه در روايات آمده است دليلى بر آن نداريم.
خلاصه ونتیجه گیری:
1- روایت ذکر شده به هیچ وجه اشاره به نحوست این ماه نداشته وبشارت دهنده به ابوذر است که خبر پایان این ماه رامیدهد.
2- :برای کلام شیخ عباس قمی ره ومیرزا جواد آقاملکی تبریزی ره هیچ دلیل دیگری غیر ازاین روایت وجود ندارد.
3- بعد ازپایان سه ماه حرام که اعراب جنگ نمیکردند باشروع ماه صفر آغاز جنگ وخونریزی واشک وفغان وحسرت ازدست دادن عزیزان به ذهن متبادر میشده که کم کم این ماه دربین عرب ماه غم وفراق وماتم و...به ذهن متبادر میشده است.
با سلام و تحیات
این ایام در بیشتر سایت ها این حدیث فرستاده و بحث می شود
با تشکر از پاسخگویی و روشنگری اساتید و کارشناسان اسک دین:Gol: