نسب حواریون؟؟؟و...
تبهای اولیه
سلام
بهتر است از منابع مسیحیان و یهودیان باشد
و همین طور
نسب 12 قریه بنی اسراعیل
و همین طور نسب حضرت موسی(ع)
و حضرت یوسف
:Gol:
به حضرت ابراهیم (ع) ختم شود ممنون می شوم:Gol::Sham:
با سلام
البته که نسل ونسب برای انسان فایده ای ندارد و این مطلب در کتب آسمانی ذکر شده مثلا در قرآن کریم صراحت دارد به اینکه : لا ینال عهدی الظالمین :
ودر انجیل متی :
متي 2-9
[/font][/color]
يهود قوم خدا نيستند بواسطه گناهانشان وغير يهود نجات خواهند يافت. چون ظاهر شريعت را چسبيدند وايمان نداشتند و خداي متعال فرمود كه نام من بوسيله مردم غير يهود در سراسر جهان مورد احترام قرارميگيرد...ولي شما نام مرا بي حرمت ميسازيد . ملاكي 1-11
ووسیله بودن حضرت مسیح (ع) :
خداي حكيم وحيد را بوسيله عيسي مسيح تا ابد الاباد جلال باد أمين .روميان16-26
- شمعون الصفا
- شمعون القنانی
- یعقوببن زندی
- یعقوببن حلقی (حلفا)
- قولوس (فیلیفوس)
- مارقوس
- یوحنا
- لوقا
- توما
- اندراوس (اندرواس)
- برثملا (مصحف برثلما) (برطلمی)
- متی
بعضی از این دوازده نام بالا با نامهایی که مسیحیان آوردهاند وفق نمیدهد
ادامه دارد.
[FONT="]مهمترین منبع در مورد حواریون، انجیلها هستند اما در کنار انجیلها، در سنت مسیحی نیز مطالبی در مورد آنان وجود دارد. افزون بر این ائوسبیوس نیز در کتاب تاریخ کلیسا، مطالبی را در مورد حواریون نقل کرده است. جهت آشنایی بیشتر با حواریون، به اختصار توضیحاتی را در مورد آنان، درج خواهیم کرد. [FONT="]پطرس[FONT="][1]: نام اصلی وی در زبان عبری، شمعون و در زبان یونانی سیمون[2] بود. بعدها نام وی توسط حضرت مسیح به کیفا (به معنی صخره) تغییر یافت. ادبیات رایج آن زمان که ادبیات یونانی بود معادل یونانی پطرس[3] را برای وی انتخاب کرد؛ نامی که شمعون بدان شهرت یافت. [FONT="]وی فردی روستایی از اهالی بیت صیدا در نزدیکی سواحل شمالی دریاچهی جلیل و کفرناحوم بوده است و به ماهیگیری اشتغال داشته است. [4] [FONT="]چنانکه از انجیلها بر میآید، وی در میان حواریون دارای مقامی خاص و برجسته بوده است و پس از حضرت مسیح نیز رهبری مسیحیان را بر عهده داشته است.[5] [FONT="]حضرت مسیح کلیدهای ملکوت آسمان را به وی میسپرد و به او اختیاری تام در رهبری کلیسای مسیحی عطا میفرماید: [FONT="]«و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت؛ و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم؛ و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود».[6] [FONT="]در مورد تاریخ وفات یا شهادت پطرس، اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی اظهار داشتهاند که پطرس در سال 64 میلادی و در دوران جفای نرون وفات نموده است. برخی نیز سالهای 66 یا 68 میلادی را پذیرفته اند[7] که البته دیدگاه اخیر از شهرت بیشتری برخوردار است.[8] [FONT="]گفته میشود که وی محکوم گردید که به صلیب کشیده شود اما او درخواست کرد که به صورت واژگون مصلوب گردد زیرا خود را لایق نمیدانست که همچون مسیح، به صلیب کشیده شود.[9] به اعتقاد عموم مسیحیان، مقبره پطرس در واتیکان امروزی قرار دارد.[10] [FONT="]در مجموعهی کتابهای عهد جدید، تنها دو رساله به او منسوب است. البته کتابهای دیگری نیز به وی منسوب است که کلیسا، آنها را به رسمیت نمیشناسد. این کتابها عبارتند از انجیل پطرس، اعمال پطرس[11] و سه کتاب مکاشفه.[12] در میان این کتابها، یکی از کتابهای مکاشفه دارای اهمیت الهیاتی خاصی است. اهمیت این کتاب از آن روست که در آن کشته شدن مسیح توسط یهودیان انکار شده است.[13] [FONT="][2] - یوحنا 1: 44 [FONT="][3] - به عنوان نمونه ر.ک: اعمال: 1: 15 – 16 و 2: 14 و ... [FONT="][4] - متی 16: 18 - 19 [FONT="][5] - هاکس، جیمز؛ قاموس کتاب مقدس؛ انتشارات اساطیر، 1383 هش، چاپ دوم، ص 220 [FONT="][6] - ویلیامز، پل؛ افشای واتیکان؛ ایوب باقر زاده، انتشارات امید فردا، 1385ه ش، چاپ اول، ص 8 [FONT="][7] - میلر، ویلیام؛ تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران؛ ترجمه علی نخستین، انتشارات اساطیر، 1382 هش، چاپ اول، ص 61 [FONT="][8] - کونگ، هانس؛ تاریخ کلیسای کاتولیک؛ ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384هش، چاپ اول، ص 57 [FONT="][9] - الدکتور سالم الطرزی، ابراهیم؛ أبوکریفا العهد الجدید؛ بینا، 2001م، چاپ اول، الکتاب الأول، ص 24 و 29
[FONT="][1] - Petros
[FONT="][10] - D. Ehrman, Bart, Lost scriptures, (Oxford University press) p.78
[FONT="][11] - ibid, p.80
[FONT="][12] - Thomas
توما[1]: محل تولد او مشخص نیست اما احتمالا مثل سایر رسولان از اهالی جلیل بوده است. از قرار معلوم، شخصی تند حوصله و تند مزاج بوده است.[2] وی که نام کاملش "دیدیماس یهودا توماس" بوده، بنابر اساطیر مسیحیان نخستین، یکی از برادران حضرت عیسی بوده است.[3] طبق نقل ائوسبیوس[4]، او در پارت[5] که در آن زمان سرزمینی مستقل بوده و از هند تا نهر فرات امتداد داشته، مشغول فعالیتهای تبلیغی بوده است.[6] از میان انجیلهای اپوکریفایی، دو انجیل به وی منسوب است. 1. انجیل توما. در مورد اینکه آیا میتوان این انجیل را به توما نسبت داد، اختلاف نظر وجود دارد. برخی تاریخ نگارش این انجیل را به قرن دوم باز گرداندهاند که در این صورت، نمیتوان آن را نوشتهی تومای حواری دانست. اما این نظریه نمیتواند معتبر باشد زیرا اوریگن پس از ذکر این انجیل، آن را یکی از منابع مورد استفاده لوقا در تدوین انجیل خویش میداند. بنابر این میتوان حدس زد که تاریخ نگارش این انجیل بسیار پیشتر از تاریخ پیشنهادی بوده است و حتی قبل از انجیل لوقا نگاشته شده و رواج داشته است. برخی از دانشمندان، این کتاب را از جهت اهمیت و جایگاه، همانند منبع Q[7] دانسته اند و معتقدند که این انجیل یکی از منابع اصلی نویسندگان دیگر انجیلها بوده است.[8] نکتهی مهم در مورد این انجیل، آن است که سیمای حضرت عیسی در آن، در تقابلی آشکار با سیمای مسیح در انجیلهای قانونی قرار دارد. مسیح این انجیل، فرزند خدا نیست. خدای مصلوب شده و برخاسته از قبر نیز نمیباشد. او عیسای جاودانی است که کلمات و سخنان حکمت آمیز وی، رستگاری را به ارمغان میآورد. اعتبار این انجیل تا بدان حد است که برخی از محققان، آن را هم عرض اناجیل چهارگانه دانسته و از آن به عنوان پنجمین انجیل، یاد کردهاند. دانشمندان این انجیل را کتابی اصیل و ارزشمند میدانند که تعالیم راستین عیسای تاریخی را که در عهد جدید از آنها اثری نیست، در خود جای داده است.[9] 2. انجیل کودکی توما[10]: این انجیل دارای اهمیت خاصی است چرا که آباء کلیسا بارها به آن اشاره کرده و یا به آن استشهاد نموده اند. اوریگن در نوشتجات خویش به این انجیل اشاره نموده است. ایرنئوس نیز به این انجیل استشهاد نموده است. در مقابل، کیرلس اورشلیمی (متوفی 386 .م) اظهار میدارد که این انجیل نوشتهی توما نیست و نوشتهی شخص دیگری به همین نام است که یکی از سه شاگرد مانی بدعتگزار بوده است. البته محققان این نظریه کیرلس را رد کردهاند زیرا از نگاه آنان، ذکر نام این انجیل و استفاده از آن در نوشتجات آباء کلیسا نشان از قدمت آن دارد.[11] [4] - مورخ شهیر کلیسا که در قرن چهارم میلادی میزیسته است. [7] - منبعی فرضی است که به اعتقاد دانشمندان، احتمالا نویسندگان انجیلها، از آن بهره جستهاند. [8] - الدکتور سالم الطرزی، ابراهیم؛ پیشین؛ ص 169
[FONT="][1][FONT="] - Thomas
[2] - هاکس، جیمز؛ پیشین؛ ص 269
[3] - Ehrman, Bart D., Lost scriptures, (Oxford University press), p.19
[5] - Parthia
[6] - Eusebius, Church History, 3.1.1, in: Nicene and Post-Nicene Fathers, Series II, Vol. I
[9] - Ehrman, Bart D., The New Testament, (Oxford, 1997, 1st ed.), p.171
[10] - The Infancy Gospel of Thomas
[11] - سالم الطرزی، پیشین؛ مقدمة الکتاب الاول، ص 21
[FONT="]برتولما[FONT="][1][FONT="]: چنانکه پیشتر هم اشاره کردیم، برخی از عالمان مسیحی، حدس میزنند که او همان نتنائیل است که یوحنا از وی به عنوان یکی از حواریون، نام برده است. اعتقاد بر آن است که او یکی از هفتاد شاگردی است که مسیح در زمان حیات خویش آنها را جهت تبلیغ، اعزام فرمود (لوقا 10: 1).[2] [FONT="]گفته میشود که وی ابتدا در هندوستان، مشغول فعالیت بوده و سپس به ارمنستان رفته است و در همانجا به شهادت رسیده است.[3] [FONT="]اندریاس[FONT="][4]: او از اهالی "بیت صیدا" در جلیل بوده است. طبق روایت ائوسبیوس، وی در اسکیتیا[5] مشغول تبلیغ و تعلیم انجیل بوده است.[6] جروم معتقد است که او در اخائیه ساکن و مشغول تبلیغ بوده است. بر اساس روایات موجود، او به دلیل مقاومت در برابر بتپرستان اخائیه به شکل مخصوصی در پاتراس[7] در یونان مصلوب گردید. میگویند که صلیب وی به شکل X بوده است.[8] گفته شده، که بعدها استخوانهای وی را به شهر او که در کشور اسکاتلند بوده، انتقال داده اند.[9] [FONT="]شمعون قانوی[FONT="][10][FONT="]: ظاهر آن است که با توجه به لقب "قانوی" که لوقا برای وی ذکر کرده است، او یکی از اعضای قنائیم (زیلوتها) بوده است.[11] [FONT="]او در مناطق مختلفی از خاورمیانه به تبلیغ مشغول بوده است و طبق نقلهای موجود، به وسیله ارّه به دو نیم شده، به شهادت میرسد.[12] [FONT="][2][FONT="] - محمدیان، بهرام و دیگران؛ پیشین؛ ص 682 [FONT="][8][FONT="] - محمدیان، بهرام و دیگران؛ پیشین؛ ص 677 [FONT="][11][FONT="] - سفینسیسکایا، إ. س. ؛ المسیحیون الأوائل و الإمبراطوریة الرومانیة خفایا القرون؛ ترجمة حسان مخائیل اسحق، دمشق، منشورات دار علاءالدین، 2007م، الطبعة الثانیة، ص 76
[FONT="][1][FONT="] - Bartholomew
[FONT="][3][FONT="] - New Catholic Encyclopedia, ibid, p.124
[FONT="][4][FONT="] - Andrew
[FONT="][5][FONT="] - Scythia
[FONT="][6][FONT="] - Eusebius, ibid
[FONT="][7][FONT="] - Patras
[FONT="][9][FONT="] - K. Flinn, Frank, Encyclopedia of Catholicism, (Facts on File, New York, 2007), p.20
[FONT="][10][FONT="] - Simon the Zealot
[FONT="][12][FONT="] - New Catholic Encyclopedia, vol.13, p.127
فیلیپّس[1]: او از اهالی "بیت صیدا" بوده است و طبق روایات موجود، در فریگیا (در ترکیه امروزی) مشغول فعالیتهای تبلیغی بوده است.[2] وی از جمله حواریونی است که ازدواج کرده بوده و دارای فرزند نیز بوده است.[3] متی[4]: او همان کسی است که اولین انجیل به وی نسبت داده میشود. مطابق آنچه که در انجیلها ذکر شده، وی مأمور مالیات بوده است و بنابر این میبایست باسواد بوده باشد.[5] چنانکه از عهد جدید بر میآید وی به زبانهای آرامی و یونانی تسلط داشته است.[6] گفته شده که وی، ابتدا در یهودیه و میان یهودیان به تبلیغ پرداخته است اما بعدا راهی سرزمینهای غیر یهودی شده و در مناطقی از جمله اتیوپی، ایران و پارت، مشغول فعالیت بوده است.[7] برخی گویند که فعالیتهای وی در کوش بوده و در همانجا به شهادت رسیده است. برخی نیز بر این باورند که او در یهودیه به خدمت مشغول بوده و در نهایت توسط یهودیان سنگسار شده است.[8] یعقوب[9]: او پسر زبدی و سالومه و برادر یوحنای کاتب انجیل بوده است که به یعقوب کبیر، شناخته میشود.[10] به دستور هیرودیس اغریپاس، سرش از تنش جدا گردید.[11] ائوسبیوس، نام وی را پس از استیفان و در ردیف اولین شهدای مسیحی ذکر میکند.[12] برخی معتقدند که او پس از مصلوب شدن حضرت مسیح به اسپانیا رفته است اما این مطلب نمیتواند صحیح باشد. به هر حال، امروزه مقبرهای به نام وی در کشور اسپانیا وجود دارد.[13] یوحنا[14]: وی پسر زبدی و سالومه و برادر جوانتر یعقوب بوده است. در عهد جدید، یکی از انجیلهای چهارگانه، سه رساله و نیز کتاب مکاشفه، به او نسبت داده شده است. او بسیار مهربان و در عین حال با استقامت و دلیر بوده است. گمان میرود که از همه حواریان جوانتر بوده است. او همان کسی است که مسیح در هنگام مرگ، مادر خود را به وی سپرد. پس از صعود مسیح علی رغم آنکه او را حبس کرده، تازیانه زدند و تهدید به قتل کردند اما با شجاعت به موعظه انجیل ادامه داد. (اعمال 4: 13).[15] وی پس از وفات پولس در افسس میزیست و احتمالا در سال 95 میلادی، دومیشان امپراتور، او را به جزیره پطمس تبعید کرد و در همانجا بود که وی رؤیای خویش را دید؛ رؤیایی که در قالب کتاب مکاشفه، نگاشته شده و در عهد جدید قرار گرفت. او سپس به افسس بازگشته و در آنجا روزگار را به سر برد. طبق قول اپیفانوس، او در سال سوم سلطنت "تروجان" یعنی سال 100 میلادی، در سن 94 سالگی از دنیا رفته، در حوالی همان شهر، مدفون میگردد.[16] [2] - هاکس، جیمز؛ پیشین، ص 676 [5] - محمدیان، بهرام و دیگران؛ پیشین؛ ص 731 [6] - متی 26: 73. استدلال به این آیه از آن روست که زبان اصلی و مادری وی همچون حضرت مسیح آرامی بوده و سخن گفتن با رومیان نیز نشانگر آن است که یونانی نیز میدانسته است. [8] - هاکس، جیمز؛ پیشین؛ ص 782 [10] - پیشین، ص 957 [15] - هاکس، جیمز؛ پیشین؛ ص 965 [16] - پیشین، ص 966
[1] - Philippus or Philip
[3] - Eusebius, ibid, 3.30.1
[4] - Matthew
[7] - New Catholic Encyclopedia, vol.9, p.353
[9] - Jacob or James
[11] - Eusebius, ibid, 2.9.1 – 3
[12] - ibid, 3.5.2
[13] - New Catholic Encyclopedia, vol.7, p.701
[14] - John
یعقوب[1]: وی که به یعقوب صغیر شناخته میشود، فرزند حلفی و مریم بوده است. بنابر روایات موجود، در قسمت جنوب غربی فلسطین مشغول فعالیت بوده است. او بعدها برای موعظه رهسپار مصر میگردد و در همانجا هم مصلوب شده است. برخی گمان کردهاند که وی برادر حضرت عیسی است.[2] تدی[3]: چنانکه پیشتر اشاره کردیم نام وی تنها در انجیلهای متی و مرقس ذکر شده است اما در انجیل لوقا[4] و نیز در کتاب اعمال رسولان[5]، به جای تدی از "یهودا برادر یعقوب" نام برده شده است که به اعتقاد کلیسا، هر دو نام مربوط به یک نفر میباشد.[6] معلوم نیست که آیا او برادر یعقوب بن حلفی (یعقوب صغیر) یا برادر یعقوب (مسمی به برادر حضرت عیسی) بوده است یا نه. همچنانکه نمیدانیم که آیا این دو یعقوب یک نفر بودهاند یا دو نفر.[7] یهودای اسخریوطی[8]: او پسر شمعون اسخریوطی خوانده شده.[9] لقبش عبرانی است و مرکب از دو کلمه ایش و قریوت یا خریوت که به معنی مرد قریوت است که یکی از شهرهای یهودیه بوده است. (یوشع 15: 25).[10] طبق گزارش انجیلها، وی تسلیم کنندهی مسیح بوده است. او مسیح را در ازای دریافت سی پاره نقره تسلیم کاهنان کرد اما بعدا پشیمان شد و خودش را دار زد.[11] متیاس[12]: طبق نقل ائوسبیوس، او یکی از هفتاد شاگردی است که حضرت عیسی آنان را برای تبلیغ، اعزام فرمود.[13] او توسط حضرت مسیح به عنوان حواری برگزیده نشده بود. از آنجا که یهودای اسخریوطی خیانت ورزیده، مسیح را تسلیم یهودیان کرده بود و نهایتا نیز خود را کشته بود، حواریون تصمیم گرفتند تا شخص دیگری را به جای او انتخاب کنند تا عدد حواریون تکمیل گردد. آنها دو نفر را برای احراز این منصب انتخاب کردند و میان آنان قرعه انداختند که قرعه به نام متیاس درآمد.[14] [2] - پیشین، ص 957 [4] - لوقا 6: 16 [5] - اعمال 1: 13 [6] - محمدیان، بهرام و دیگران؛ پیشین؛ ص 689 [7] - هاکس، جیمز؛ پیشین؛ ص 979 [9] - یوحنا 6: 71 [10] - پیشین، ص 978 [11] - متی 27: 3 – 5 [14] - اعمال 1: 23 – 26
[1] - Jacob or James
[3] - Thaddaeus
[8] - Judas Iscariot
[12] - Matthias
[13] - Eusebius, ibid, 1.12.3
و همین طور نسب حضرت موسی(ع)
موسي بن عمران بن يصهر بن قاهث بن لاوي بن يعقوب»[1] نام ديگر يعقوب، اسرائيل به معناي عبدالله بوده است و او فرزند حضرت اسحاق يكي از دو فرزند حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ بوده است.[2]
[1] . مجلسي، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بيروت، 1404ه. ق، ج 13، ص 4.
[2[
یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم
سلام
پس این 12 تن نمی توانند از فرزندان حضرت اسماعیل باشند؟
ایا حضرت موسی را جزء ذریه حضرت ابراهیم می دانیم؟
یا ذریه را از جناب اسماعیل حساب می کنی؟
اصلا کسانی در بین فرزندان حضرت لسماعیل(ع) هستند که شایسته ریاست باشند؟
انچنانکه در سفر تکوین گفته شده است؟
پس این 12 تن نمی توانند از فرزندان حضرت اسماعیل باشند؟
نه، بني اسرائيل همه از فرزندان ونسل يعقوب هستند و اسماعيل عموي يعقوب بوده است ،پس آنها نمي توانند از نسل اسماعيل عليه السلام باشند.
ایا حضرت موسی را جزء ذریه حضرت ابراهیم می دانیم؟ یا ذریه را از جناب اسماعیل حساب می کنی؟
ذريه به نسل هر شخص گفته مي شود و هم فرزندان اسماعيل و هم فرزندان اسحاق از ذريه ابراهيم هستند ، ودليلي وجود ندارد که فرزندان اسماعيل را استثنا کنيم